فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
علم حضوری و علم حصولی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
بحث از ویژگیهای علم حضوری و تفکیک آن از علم حصولی و نیز نقش مهم آن در معرفتشناسی اسلامی بعنوان مبناییترین معرفت و شالودة علم حصولی از ویژگیها و امتیازات فلسفة اسلامی نسبت به سایر دیدگاههاست. آنچه در این مقاله آمده است در تبیین و تحلیل مباحثی از این دست میباشد.
با توجه به اینکه تفاوت علم حضوری با حصولی اساساً باین دلیل است که یکی به نظام وجود و دیگری به نظام مفهوم تعلق دارد، این مقاله به برخی وجوه تفاوت علم حصولی با حضوری میپرازد. یکی از تفاوتها مرجع خارجی داشتن اولی و عدم آن در دومی است که نتیجه آن این خواهد بود که صدق و کذب به معنای مطابقت و عدم مطابقت ذهن با عین تنها در مورد علم حصولی قابل طرح باشد؛ اگر چه معنایی دیگر از حق و صدق بر علم حضوری قابل اطلاق خواهد بود. تفاوت دیگر این است که در علم حضوری برخلاف حصولی، تقسیم به تصور و تصدیق ناموجه خواهد بود.
بیان همین مطلب سبب میشود که نویسنده دانشمند(ره) نحوة پیوند و ارتباط اشیأ را مورد بررسی قرار دهد و بر آن شود که گاهی این پیوند، به گونهای معرفتشناختی است که در واقع انسان بواسطة ذهن خود با بسیاری از اشیأ دیگر ارتباط مییابد و گاهی ارتباط فراتر از مفهوم و ذهن است و به عبارتی پیوندی وجودی و مربوط به علم حضوری است. وی با بهرهگرفتن از تعبیر «اضافة اشراقی» به تبیین این امر میپردازد.
مولف، در پایان علم حضوری نفس به خود را به مثابه علت و سبب پیدایش علم حصولی به اشیأ و مقدم بر آنها دانسته و با طرح بحثی تطبیقی میان صدرالمتالهین(ره) و دکارت حق را به جانب حکیم بزرگ اسلامی میدهد.
زمان و مکان در معرفت شناسى کانت و هگل
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
اصالت وجود از دیدگاه حکیمان پیش از ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که مسئله اصالت وجود بصورتی که در آثار ملاصدرا مطرح و بر آن اقامه دلیل گردیده و شکوک وارد بر آن دفع شده است، در هیچ کتاب فلسفی (وعرفانی) پیش از وی نشده است و از این نظر ملاصدرا منحصر بفرد و مبتکر است، اما سخن در اینست که آیا در مطاوی کلمات فیلسوفان (و عارفان) پیش از وی، عباراتی در رد یا تأیید قول به اصالت وجود دیده میشود؟ و اگر پاسخ این پرسش آری است، آن عبارات کدامند؟ و آیا بر اساس آنها میتوان گفت که کدامیک از ایشان قائل به اصالت وجود بودهاند وکدامیک قائل به اصالت ماهیت؟
حدوث ذاتی و نیازمندی به علت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم مرتبط با قانون علیت، که افزون بر جنبة فلسفی از بهرة کلامی نیز برخوردار است، مسأله «مناط نیاز به علت» است. در این باب تاکنون چهار نظریه عمده ارائه شده است که میتوان آنها را نظریة وجود (یا نظریة حسی)، نظریة حدوث (یا نظریة حدوثی)، نظریة امکان ماهوی (یا نظریة ماهوی) و نظریة امکان وجودی (یا نظریة امکان فقری یا فقر وجودی ) نامید. در مقاله حاضر, پس از بررسی بداهت اصل نیازمندی ممکن به علت، چهار نظریه یادشده مورد نقد قرار گرفته و تلاش شده است که مبانی فلسفی نظریة پنجمی با عنوان نظریه حدوث ذاتی، به مثابة نظریة جایگزین، بیان گردد. برای این منظور، پس از شرح تعاریف و تفاسیر گوناگون فیلسوفان اسلامی از حدوث ذاتی و ارائة تعریف مقبول، ادله نگارنده برای ترجیح این نظریه برنظریههای پیشین ارائه میشود.
آغاز آفرینش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معرفت یقینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در بررسی یقین علمی، نخست حوزة بحث را به علم اکتسابی محدود میکند، و پس از تقسیم آن به علم تصوری و علم تصدیقی، به توضیح معنای یقین درباب هر دوگونه علم میپردازد. او در ادامة بحث نحوة تحصیل تصورات یقینی و موانع موجود در این راه، و سپس چگونگی روشهای رسیدن به تصدیقات یقینی را بطور مفصل توضیح میدهد. در ضمن بحث روشن میشود که ابن سینا قول به وجود معلومات باصطلاح فطری را نمیپذیرد و حتی چگونگی اکتساب اولیاتی از قبیل اصل عدم تناقض را نیز نشان میدهد. نقش ادراک حسی در تحصیل علم یقینی و چگونگی نگاه ابن سینا به معرفت تجربی و بعضی نکات مربوط به چگونگی وقوع خطا در معرفت تجربی و در اقامة استدلالهای مفید یقین، که برهان نامیده میشوند، و نیز شرایط اینگونه استدلالها از مطالبی است که در این مقاله مطرح میشود.
خدا و فلسفه
نقش و کارکرد نور در فلسفه اشراقی سهروردی
حوزههای تخصصی:
شهاب الدین یحیی سهروردی (549-587 هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجود شناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و براین عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند. او ضمن تاکید براینکه نور واقعیتی بدیهی و تعریف ناپذیر است، که مفهوم ظلمت نیز از عدم آن فهمیده می شود؛ هریک از نور و ظلمت را به دوگروه جوهر و عرض تقسیم می کند. در اینجا، دو نوع نور وجود دارد: انوار مجرد، موجوداتی اند که در هستی خود مستقل اند و انوار عارض، که در وجودشان وابسته به دیگری هستند. موجودات ظلمانی نیز دو قسم اند که عبارتند از جوهر تاریک، که بی نیاز از محل است و دیگری عرض-های ظلمانی، که وابسته به موجودات دیگری اند. نکته مهم در تقسیم بندی سهروردی از نور و ظلمت، درنظر گرفتن رابطه تشکیکی بهره مندی همه موجودات از حقیقت نور است، یعنی هراندازه که موجودی مجرد تر باشد از نور بیشتری بهره مند است و استقلال وجودی بیشتری دارد، که در راس این سلسله، خدا بعنوان نور الانوار جای می گیرد. از جهت معرفت شناختی، سهروردی بین نور و معرفت اشراقی ارتباط دقیقی برقرار می سازد. او ابتدا تاکید دارد که نور عین خودآگاهی و علم حضوری است و با توجه به مراتب مختلف تشکیکی موجودات، رابطه معرفتی آنها را با استفاده از دو واژه اشراق و شهود تبیین می کند. او می گوید معرفت موجودات به انوار مافوق خود به نحو شهود و مشاهده است، درحالیکه معرفت انوار عالی به موجودات پایین تر به نحو اشراق است. در اینجا، اشراق همان پرتوافکنی انوار عالی بر انوار سافل است. پس این نور و روشنایی حاصل از آن است که هم علت هستی اشیاء و هم علت شناخته شدن آنهاست و اینکه علت حقیقی همه نوربخشی وجودی و معرفتی خداست.
روانشناسى اسلامى (45) مراتب چهارگانه عقل نزد ارسطو و غزالی
حوزههای تخصصی:
نفس شناسی ملّاصدرا و پژوهش های انسان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی اغراق می توان گفت که علم النفس ملّاصدرا با توجه به نظام و قواعد منسجمی که در این بحث ارائه می دهد در رأس همه مباحث نفس شناسی در میان مکاتب مختلف فلسفه اسلامی قرار دارد. مباحث نفس شناسی ملّاصدرا از سه منظر قابل بررسی است: اول بحث های روش شناختی در این مسئله؛ دوم اصولی که در این مبحث ارائه داده است، و سوم به کارگیری لوازم این اصول در تدوین حکمت عملی و علوم روان شناختی. محتوای منسجم نفس شناسی ملّاصدرا و اصولی که ارائه می دهد، می تواند به منزله نظریه ای رقیب برای نظریاتی که بر مبنای مادی گرایی در عصر ما شکل گرفته اند، تلقی شود. مقایسه و تبیین برتری و کارآمدی نفس شناسی صدرایی در مقایسه با بسیاری از انسان شناسی های معاصر از این سه منظر، هدف اصلی این مقاله است. دسترسی به شناختی جامع و کل نگر درباره انسان و امکان بحث منطقی پیرامون حقوق مشترک بشری، ثمره بحث اول، گذر از اندیشه هایی همچون نهیلیسم، فردمحوری و بحران هویت، نتیجه بحث دوم، و امکان طراحی نظامی عملی و کاربردی در حوزه تعلیم و تربیت براساس نفس شناسی، ثمره بحث سوم خواهد بود.
گذری بر «شرح حدیث جنود عقل و جهل»
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود یا وحدت موجود
حوزههای تخصصی:
تعریف انسان از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو، انسان را به "حیوان ناطق" تعریف کرده است. فیلسوفان و بعضاً عارفان این تعریف را پذیرفتهاند اما در تفسیر آن با هم اختلاف دارند. ابن عربی تعریف ارسطویی از انسان را نمیپذیرد. از نظر وی انسان جامع حقایق عالم و حقایق حق است و لذا در تعریف انسان باید گفت موجودی است که دارای دو صورت است: صورت عالم و صورت حق. ملاصدرا که در فسلفه خویش به شدت متاثر از آرای ابن عربی است، کوشیده است در تعریف انسان قول ابن عربی را با تعریف ارسطویی هماهنگ سازد. در این مقاله دیدگاه ابنعربی و ملاصدرا در تعریف انسان مورد تحلیل قرار میگیرد. این تحلیل بر اساس مبانی فکری این دو متفکر است و لذا در ابتدا از امکان و روش شناخت انسان - از دیدگاه بان دو اندیشمند - بحث میشود.
بررسی ادله ی تجرد نفس انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از پرسشهایی که از قدیم در مبحث انسان شناسی مطرح بوده، این است که آیا در درون آدمی حقیقتی بالاتر از پدیدههای طبیعی وجود دارد؟ عدّهای جز همین اعضای مادی و طبیعی که دارای قوانین مخصوص خود است در وجود آدمی به واقعیت دیگری اعتقاد نداشته، همهی فعالیتها و بازتابهای انسان را ناشی از اعضای مادی و طبیعی وجود او میدانند و گروهی دیگر که معمولاً اندیشمندان الهی از آنهایند، قایلند که در تحقق هستی آدمی، علاوه بر جسم و اعضای مادی او، یک حقیقت دیگری وجود دارد که دارای آثار و فعالیتهای غیر مادی است، و اوست که اصل و اساس انسان را شکل میدهد و برای اثبات دیدگاه خود به رهآوردهای کتب آسمانی و سخن پیشوایان دینی و استدلال و براهین عقلی استناد کردهاند. با توجه به این که یکی از فصول ممیّزهی اصلی ماده گرایان و الهیون همین مسأله است، قوت و ضعف برهانهای ارایه شده توسط دانشمندان الهی اهمیت زیادی دارد و برای تشخیص این ضعف و قوت بایستی به نقد و بررسی آنها پرداخت. در این نوشتار پژوهش نقدگونهای در بعضی از براهین ارایه شده از طرف اندیشمندان و فلاسفه مسلمان به عمل آمده است.
روانشناسى اسلامى (40) .دیدگاه دانشمندان و متکلمین اهل سنت درباره حقیقت روح
حوزههای تخصصی:
اثبات روح و تاریخچه عقیده به آن
حوزههای تخصصی: