ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
۸۴۱.

تحلیلی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مساله حدوث نفس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس قدم حدوث جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۶۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۸
در این نوشتار، با هدف بررسی دیدگاه ارسطویی افلاطونی ابن سینا در خصوص مسأله حدوث نفس انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صدرالمتالهین، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی معلوم شد که ابن سینا در اغلب آثار خود از دیدگاه ارسطویی حدوث نفس و روحانیه الحدوث بودن آن و ثنویت دفاع نموده و تنها در برخی آثار متأخر، از دیدگاه افلاطونی قدم نفس سخن گفته است. این امر، نظریه او و مفسرانش را با چالش هایی مواجه نمود. صدرالمتألهین با تکیه بر اصل حرکت جوهری، نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته، و با حذف ثنویت سینوی بسیاری از چالش ها را برطرف ساخته است. وی بر آن است که وجود پیشین نفوس انسانی، تنها به معنای وجود آنها در مبادیشان، در علم الهی، آن هم به لحاظ وجود مفارقی شان، پذیرفتنی است، نه به لحاظ وجود تعلقی. این نظریه علاوه بر رفع بسیاری از چالش ها، در تفسیر مسأله مرگ و معاد نیز طرحی نو درانداخت. البته ارائه نظریات جدید و منطقی در زمینه مسأله نفس، همواره نه تنها ممکن است، که مفید نیز خواهد بود.
۸۴۲.

بررسی مراتب شهود در معرفت شناسی اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراق عقل شهودی مشاهده (شهود) معرفت شناسی اشراقی ادراکات باطنی (عقلی) خیالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۵۱
از نور به عنوان موضوع فلسفه اشراق تفاسیر مختلفی ارائه شده است، امّا بنا بر تفسیر منطبق با نظر سهرودی، نور رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی. لذا علم مدار فلسفه سهروردی است. مسئله بنیادی مقاله حاضر بررسی مشاهده یا شهود در مسئله محوری حکمت اشراق، یعنی علم اشراقی، است؛ و در صدد اثبات این فرض است که سهروردی همان گونه که قاعده اشراقی اِبصار را در ادراکات باطنی جاری میداند، اصطلاح مشاهده یا شهود را نیز بر تمام مراتب ادراک حسّی، خیالی، عقلی، و قلبی اطلاق میکند. در این تحقیق نتیجه گیری میشود که طبق نظر سهروردی حقیقت ادراک، در مراتب مختلف ادراکات ظاهری و باطنی، شهودی است. مشاهده و مکاشفه در عالیترین مرتبه متعلق به مشاهده و مکاشفه قلبی و همچنین معرفت فوق ادراک عقلی است و حقیقت معرفت اشراقی نیز در این مرحله نهایی از شناخت شهودی عقل تحقق مییابد و به ظهور میرسد.
۸۴۳.

ادراک فطری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی فطرت ادراکات فطری آثار فطرت وجود مقید

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
تعداد بازدید : ۲۶۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۶۹
فطرت از مسائل مطرح در هستی شناسی فلسفی و مبنای جهت گیری انسان در ادراک و گرایش اوست که اثبات یا انکار آن آثار و لوازم وجودی و معرفتی زیادی در پی دارد. در تبیین ادراکات فطری، گستره و آثار آن، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است، عده ای ادراکات و گرایشات فطری را بطور کلی انکار کرده و عده ای آنرا پذیرفته اند. در میان معتقدان نیز تبیین یکسانی از فطرت موجود نیست، در این مقاله دیدگاه خاص علامه طباطبایی در وجود شناسی ادراک فطری، مبانی فلسفی و آثار آن را از دیدگاه ایشان تبیین کرده و نشان داده ایم که علامه بر اساس مبانی و نگرش خاص فلسفی خود، دیدگاهی نو در این مساله ارائه کرده و ادراک فطری را به نحو وجودی محض، متفاوت با سایر سیستم های رایج فلسفی، و بدون نیاز به مبانی آنها، تبیین می کند، در جانب سلبی معنای فطرت نه عقلگرایی مطلق به معنای ادارکات ذاتی فطری (که در فلسفه امثال دکارت آمده) و نه اومانیسم مطلق به معنای خالی بودن ذات انسان از هر گونه جهت گیری گرایشی و ادراکی می باشد. و از حیث اثباتی ادراک وجود مقید خود است که عین تعلق و ربط و وابستگی به وجود مطلق است و انسان به محض ادراک وجود مقید خود، به تقدم وجود مطلق در دار هستی و آثار گسترده و البته دارای مراتب این ادراک اذعان و اعتراف می نماید.
۸۴۶.

بررسی و نقد ادله تجرد و جاودانگی نفس در رساله فایدون افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس افلاطون جاودانگی تجرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
در سیر تاریخ فلسفه، افلاطون اولین فیلسوفی است که نفس را به عنوان جوهر مجرد مطرح کرد و آغازگر بحث عقلی و استدلالی در خصوص دوگانگی نفس و بدن، بقاء و جاودانگی آن، اقسام نفس و قوای آن شد. از این میان، دلایل او بر تجرد و جاودانگی نفس که تا حدود زیادی فارغ از بیان اسطوره های و سمبلیک مطرح شده کمتر مورد توجه و نقد مستقل قرار گرفته است. طرح و تحلیل این دلایل، بازسازی منظم آنها و نقد و ارزیابی نقاط قوت و ضعف این استدلال ها موضوع اصلی این مقاله است.
۸۴۷.

هرمنوتیک و تأویل از نگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر ‏(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۴۸.

جایگاه نفس در فلسفه ارسطو و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۴۹.

بررسی تطبیقی معنا و مفهوم قاعده ی «الواحد» از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا سنخیت واحد 2- صادر نخستین ربط کثیر به واحد وحدت وجو پیدایش کثرت فروع قاعده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۶۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
در پژوهش حاضر، قاعده ی «الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد» با روشی تطبیقی-تحلیلی بین دو فیلسوف گران قدر جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین ملاصدرا، مورد بررسی قرارگرفته است. در آغاز، سعی شده تبیینی صحیح از معنای قاعده و ساختار آن و بداهت مفهوم وحدت و کثرت، منشأ ظهور قاعده و معتقدین و منکرین آن و دلایل اثبات قاعده و فروع قاعده ارائه شده، این نکته روشن گردد که جایگاه بحث از آن در فلسفه ی اولی و ذیل مباحث مربوط به مفارقات و علت و معلول است. توضیح این که قاعده ی الواحد یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه ی اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسأله ی پیدایش منظم موجودات از هم دیگر، به ویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول به واسطه ی واجب تعالی را اصلی ترین مصداق این قاعده معرفی می کنند و معتقدند که بر اساس این قاعده، از واجب الوجود بسیط، تنها یک معلول به نحو بی واسطه صادر می شود. موضوع دیگری که در این مقاله از آن بحث می شود این است که این عالمِ (ماسوی الله) به ظاهر متکثر چگونه از ذات باری تعالی، که واحد من جمیع الجهات است، صادر یا ناشی شده است؟!
۸۵۲.

اثبات خدا در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود برهان وسط و طرف برهان حرکت برهان امکان و وجوب برهان صدیقین بطلان دور و تسلسل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
تعداد بازدید : ۲۶۰۶ تعداد دانلود : ۸۹۷
اثبات واجب الوجود و مبدأ جهان مهم ترین مسئله الهیات بالمعنی الاخص است. ابن سینا از اندیشه ورانی است که در کتاب های مختلف خود چند برهان فلسفی بر وجود خدای متعال اقامه کرده است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی قصد کنار هم گذاردن این براهین و مرور آنها را دارد. این مرور برای پژوهشگران حوزه خداشناسی خالی از فایده نیست. رهاورد این پژوهش، که با مراجعه به متون سینوی صورت گرفته، دستیابی به چهار دلیل بر وجود خدا است که عبارتند از: برهان صدیقین، برهان امکان و وجوب، برهان حرکت و برهان وسط و طرف. در میان این چهار دلیل، برهان صدیقین ابن سینا برتر از سایر براهین او است.
۸۵۴.

بازخوانی نسبت مثل افلاطون و ارباب انواع شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت هستی مثل ارباب انواع عقول عرضی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
به رغم آن که شیخ اشراق به سبب باور به ارباب انواع یا عقول عرضی، فیلسوفی افلاطونی در جهان اسلام محسوب می شود، مقایسة نظریة مثل در اندیشة افلاطون با نظریة رب النوع ها در حکمت اشراق حکایت از آن دارد که، در عین برخی شباهت های کلی، تفاوت هایی نیز میان این دو فیلسوف در خصوص مبادی عالی اشیا وجود دارد. در جستار حاضر ضمن تبیین مقصود این دو فیلسوف از مثل و ارباب انواع به مقایسة این دو نظر پرداخته ایم و به چند مورد از شباهت ها و اختلافات ایشان در این خصوص اشاره خواهیم کرد. همچنین، به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در این جستار، به مقایسة نظر این دو فیلسوف در باب مثل و ارباب انواع، از دو منظر هستی شناسی و معرفت شناسی، خواهیم پرداخت.
۸۵۶.

نقدهای شیخ اشراق بر نظریه مشائیان درباره ادراک ذات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود صورت شیخ اشراق مشائیان هیولی ادراک ذات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۶۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۳۶
ادراک و بررسی زوایای مختلف آن در طول تاریخ، از جمله مباحث پرتقابل در فلسفه بوده است. یکی از جلوه های این موضوع، مسئله ادراک ذات است؛ تقریر مسئله بدین گونه است که در چه صورت یک موجود می تواند خود را ادراک کند؟ مشائیان قائل اند که هر موجودی که مجرد از ماده شود، عالم به ذات خویش است؛ در مقابل، از منظر شیخ اشراق فقط امری می تواند عالم به ذات خود باشد که نور لنفسه است. شیخ اشراق اظهار می کند با فرض قبول نظریه مشائیان، لازم است که هیولی عالم به ذات خود و عالم به تمام صور قائم به خود و با توجّه به ماهیت نداشتن هیولی هم چون واجب الوجود عالم به تمام اشیا باشد و از سوی دیگر واجب الوجود نیز هم چون هیولی، افتقار به صور داشته باشد. البته سهروردی تمام این نتایج و لوازم را باطل می داند. در مقام دفاع از نظریه مشائیان، به عنوان نظریه مطبوع، اشکالات شیخ اشراق مردود شمرده می شود و منشأ آن به ضعف شیخ در فهم سخنان مشائیان برمی گردد؛ زیرا مشائیان هیولای مجرد را در خارج محقق نمی دانند (بلکه هیولی را قوه صرف می دانند که در خارج فعلیتی مستقل و ماسوای از صورت ندارد) و همین طور قائل نیستند که هیولی وجودی محض و بی ماهیت (هم چون خدا) است؛ در نتیجه، اشکالات شیخ اشراق وارد نیست.
۸۶۰.

عوامل پیدایش گناه در نظام اندیشة صدرایی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: صدرالمتألهین جهل گناه شیطان حب دنیا ظلمت هواهای نفسانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۵۹۶ تعداد دانلود : ۵۹۸
مسئلة «گناه» با سعادت یا شقاوت و سرنوشت انسان رابطه ای تنگاتنگ دارد. از نظر صدرالمتألهین، گناه چیزی جز مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیست که مانع از رسیدن انسان به سعادت و کمال می شود. علاوه بر این، او گناه را عملی می داند که موجب ظلمت قلب شده، انسان را به سوی شهوات می کشاند. وی معتقد است عوامل و زمینه های متعدد و مختلفی در وجود انسان و یا در خارج از وجود او، انسان را به سوی گناهان سوق می دهند. از جمله این عوامل حب دنیا، هوا های نفسانی، جهل انسان، قلب، شیطان و تقلید کورکورانه هستند، اما او نقش اصلی در انجام گناهان را به انسان نسبت می دهد؛ زیرا او دارای قدرت اختیار و اراده است. از این رو، انسان مسئول همة گناهان خود است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان