فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
27-40
حوزههای تخصصی:
چگونگی تببین آموزه بداء و تحلیل رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (علیهم السلام) از دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی، مسأله پژوهش حاضر است. پژوهش پیش رو به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی مبانی ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء، پرداخته و یافته های آن از این قرار است که ملاصدرا با بهره گیری از مبانی حکمت متعالیه، حقیقت بداء را تبیین و رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و عصمت معصومان (علیهم السلام) را در این چارچوب، تحلیل کرده است. علامه شعرانی نیز هر چند در چارچوب حکمت متعالیه، اما با توجه به مبانی حدیثی - کلامی خود، هرگونه تغیّر و تبدّل در صفات خداوند و تقدیر الهی را محال دانسته و بداء به معنای مدّ نظر ملاصدرا را نقد می کند. وی همچنین با استفاده از برهان لطف، عدم امکان وقوع بداء در اخبار معصومین (علیهم السلام) را اثبات می کند .
تقریر، تبیین و ارزیابی نظریه صفات فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
45 - 66
حوزههای تخصصی:
به عقیده حکما شناخت حق تعالی، از بالاترین کمالات انسانی است. این شناخت متضمن ابعاد مختلفی است. یکی از جنبه های شناخت خداوند، شناخت صحیح صفات اوست. این نوشتار، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که «آیا اتصاف حق تعالی، به صفات فعلی جایز است؟». به منظور پاسخ به این پرسش به تقریر و تبیین معنا صفات فعلی، زمینه و عوامل پیدایش اعتقاد به این قبیل صفات، تفسیر حکما از این صفات و محذورات این نظریه مطرح و در نهایت، دیدگاه قابل قبول ارئه شده است. نتیجه حاصل از بررسی «نظریه صفات فعلی» چنین است که اگرچه حق تعالی در مرتبه فعل متصف به صفاتی می گردد اما صفات فعل به آن گونه که مشهور تفسیر می کنند، اولاً ریشه در فهم برخی محدثین سده های نخستین از ظاهر بعضی روایت، دارد ثانیاً مستلزم انتقادات چشمگیری از جمله استناد ضعف و نقصان به حق تعالی است درحالی که با بررسی تفسیر اهل حکمت از روایات مذکور، روشن می شود که آن روایات اساساً مستلزم پذیرش صفات فعلی نیستند همچنین روایاتی صریح خلاف ادعای قائلان به صفات فعلی وجود دارد که نشان می دهد صفاتی چون خالق، رازق و... عین ذات اند.
پیوند سیاست أعلی و أدنی: نقش سردار سلیمانی در تصویرسازی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد مقاومت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تقسیم بندی کلاسیک، موضوعات روابط بین الملل به سیاست أعلی و سیاست أدنی تقسیم می گردد. موضوعات و مسائل نظامی <strong>– امنیتی همواره در طبقه بندی سیاست أعلی می گنجد و صاحب نظران و تحلیل گران فعالیت های مقامات نظامی در این حوزه را بررسی می کنند و این موضوع به حوزه سیاست أدنی که مختص موضوعات اقتصادی، رفاهی و فرهنگی است، ارتباطی ندارد. در این میان سردار سلیمانی نمونه نادری بود که توانست میان دو حوزه سیاست أعلی و أدنی پیوند بزند. مقاله حاضر با روش توصیفی <strong>– تحلیلی و با تمرکز بر الگوی رفتاری سردار سلیمانی به این پرسش اصلی می پردازد که شهید سلیمانی چه نقشی در تصویرسازی فراملی از جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است؟ در پاسخ به این نتیجه دست یافته ایم که شهید سلیمانی به رغم هویت نظامی شان، به دلیل توجه ویژه به مظاهر قدرت نرم و ابزار دیپلماسی عمومی توانست از طریق رابطه سازی، مدیریت تصویر، اعتباربخشی و برندسازی ملی و ارائه یک الگوی سیاست خارجی بشردوستانه و غیرمنفعت طلبانه، وجهه جمهوری اسلامی ایران را نزد دولت ها و ملت های هدف به طرز قابل توجهی ارتقا بخشد. ضرورت طرح چنین موضوعی از آن روست که الگوی موفق سردار سلیمانی در عرصه عمل نیازمند تبیین، تنقیح و نظریه پردازی است تا جنبه علمی پیدا کند و قابلیت ارائه در محافل دانشگاهی و نخبگانی را داشته باشد.
تحلیل و بررسی آرای ابن عربی از منظر دانش حصولی و حضوری با تکیه بر «فصوص الحکم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافت های باطنی و تجربه های عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری می پردازد. علاوه بر آن اندیشه های عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی به عنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گران قدر مطرح می شود. ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری می داند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعین حال راه عقل را به شرط آن که حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمی کند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیله شناخت «تعریف الهی» است. ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدوده صورت های ذهنی تلاش می کند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن به حق است که سرچشمه حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است. واژه های کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.
نگره تفکیک و ادله عقلی جسمانیت نفس، بررسی و نقد (با محوریت شیخ مجتبی قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم نفس شناسی، مسئله تجرّد یا عدم تجرّد نفس است. حکما و متکلمان عقلی از دیدگاه تجرّد و متکلّمان نقلی و پیروان نگره تفکیک از دیدگاه جسمانیت نفس دفاع می کنند. تفکیکیان با ارائه نظریه «جسمانیت نفس با رهیافت جسم لطیف» پرداختند. آنان برای اثبات دیدگاه خود از ادله عقلی مختلفی بهره برده اند. در این پژوهش با روش کتابخانه ای و با مطالعه آثار تفکیکیان، به این ادله می توان دست یافت و پس از تحلیل این ادله، آن ها را در دو دسته «ادله اثباتی» با اقسام «مغایرت نفس با علم و عقل»، «ارتباط با ارواح گذشتگان» و «اختلاف آثار نفس و مجردات» و «ادله سلبی» با اقسام «ادراک کلیات و بسائط توسط نفس»، «علم حضوری نفس به خودش»، «عدم ادراک نفس در پاره ای اوقات» و «عدم نیاز نفس بر ابزار مادّی» تحلیل کرد. با تأمل در این ادله، به دست می آید که آن ها فاقد قوّت کافی برای اثبات مدعای تفکیکیان بوده و انتقادات متعددی بر هر یک از این ادله قابل طرح است.
بررسی مسئله «فرزندآوری خداوند» مبتنی بر استدلال های فلسفی ذیل آیه 3 سوره توحید (بر مبنای تفاسیر ابن سینا، صدرالمتالهین و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۸۳-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
فرزند داشتن خداوند، از مباحثی است که در ادیان و مذاهب مختلف مورد توجه می باشد. مسئله تحقیق، آن است که، «فرزندآوری خداوند» با مبانی برهانی ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی پیرامون آیه ۳ سوره توحید چگونه قابل بررسی است؟ روش تحقیق حاضر، تحلیلی توصیفی است که در طول پژوهش، از بازنویسی و واضح سازیِ استدلال ها، در قالب جداول و گزاره های منطقی بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های تحقیق، ابن سینا بر اساس «لزوم ماهیتِ مشترک مابین والد و مولود» فرزندآوری خداوند را باطل می داند. ملاصدرا سه استدلال مطرح می کند؛ استدلال اول دارای ضعفِ «تبیین ناکافی مقدمه» است. استدلال دوم، با مبانی ایشان در باب حرکت جوهری عالم و دوام فیض ناسازگار می باشد. استدلال سوم ایشان، در مقام مقایسه، تناسب بیشتری با مبانی حکمت متعالیه دارد. استدلال علامه طباطبایی مبتنی است بر ناسازگاریِ فرزندآوری با صمدیت، که نسخه تکمیلی استدلال [بر اساس وجوبِ وجود خداوند] ارائه شده است.
نظریه بدیع علامه طباطبایی در باب تمایز نفس ملکوتی و نفس حاصل از اشتداد، بستری برای تحوّل در انسان شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس انسانی، از ابداعات جناب صدرالمتألهین بود. ایشان بر این اساس، مسائل فراوانی در حیطه قوس صعودی سیر انسانی را حل و فصل کرد و برای آنها تقریرهای عمیق فلسفی یافت. امّا دیدگاه او در تبیین روشن قوس نزولی انسان و مراحلی که دین از آن ها سخن گفته همچون عالم ذر، امتحان انسان پیش از ورود به طبیعت، مسأله هبوط و...، توفیق چندانی نیافت. علامه طباطبایی، رحمه الله علیه، به عنوان فیلسوفی چیره بر حکمت صدرایی و مأنوس با آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، راهی نو پیش روی انسان شناسی فلسفی گشود. بر اساس تحلیل و تبیین بدیع ایشان که تمام انسان شناسی جناب صدرا بایستی بر اساس آن بازنگری و تدقیق گردد، هر موجودی، نفسی ملکوتی دارد که محور موجودیتش همان است و آنچه حدوث جسمانی دارد، در پرتوی این حقیقت، تحقق دارد. تبیین علامه، که این نوشتار متکفّل تبیین و تشریح آن است، هم عوالم وجودی انسان را به روشنی تبیین میکند، هم عهده دار تشریح قوس نزول انسان و احکام آن می شود و هم تبیین دقیق تری از قوس صعود ارائه می دهد.
بررسی رشد و تکامل عقل در عصر ظهور
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
9 - 27
حوزههای تخصصی:
ظلم و ستم و تعدی به حقوق الهی و مردمی نتیجه جهل، نادانی و دورافتادگی بشر از فرهنگ اصیل انسانی است. تربیت دینی، تکامل اخلاقی و شکوفایی عقل و خرد در جامعه بشری از ویژگی های عصر ظهور امام زمان (عج) است. مقاله حاضر با بهره گیری از منابع تفسیری، روایی و کلامی در پی آن است تا ضمن بررسی معنای عقل به تبیین ضرورت تکامل عقول، ابزار تکامل عقول، مفهوم و کیفیت تکامل عقول و خردمند بودن جامعه عصر ظهور بپردازد.
بررسی و تحلیل رویکردهای تصوف پژوهی لئونارد لویزُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زوایه دید و اسلوب نظام مندی است که پژوهشگر با اتّکا به آن، به پروژه مفروض خود نزدیک می شود و فهم ژرف تری از موضوع به دست می آورد. گستردگی تصوف سبب شده است که رویکردهای گسترده ای نسبت به آن پدید آید. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با تصوف از رویکردهای متنوعی بهره گرفته اند؛ لذا برای فهم تصوف پژوهیِ شرق شناسان، تبیین رویکرد آنان نیز اهمیت دارد. جستار حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، در پی واکاوی رویکردشناسیِ لئونارد لویزُن، عرفان پژوه نامدار آمریکایی بوده است. نقد و تحلیل تصوف از زوایه سمبلیسم و نمادپردازی، به ویژه تبیین سنّت ادبی کفریات، استعاره های شناختی، نظریه زیبایی شناختیِ شهود و از همه مهم تر، تأویل گرایی، مهم ترین سویه های رویکرد زیبایی شناختیِ تحقیقات لویزن را در بر می گیرد. او بر این باور است که استعارات، سمبل ها و تأویل های صوفیه فراتر از علم بلاغت ادبی، و در حوزه «علم احوال» و «معانی مثالی» است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که لویزن در کنار رویکرد ادبی- بلاغی، از رویکرد تاریخی- اجتماعی نیز غافل نمانده است؛ چنان که او تصوف را «دین نهادینه شده توده ها» می داند و معتقد است «تطور تاریخیِ گذر صوفی به ملّا»، برای جریان شناسی اندیشه صوفیان بسیار اهمیت دارد. با وجود این که رویکرد زیبایی شناختی لویزن در شناخت بهتر تصوف کارآیی دارد، اما رویکرد تاریخی او که تصوف را از منظر صرفاً تاریخی و اجتماعی تحلیل می کند، گاه از شناساندن روح تصوف برکنار مانده است.
تعداد و مصادیق خلفای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله در صحاح سته
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
27 - 42
حوزههای تخصصی:
شیعه در مسئله خلافت و جانشینی معتقد است که پیامبر (ص) به دستور خداوند، حضرت علی (ع) را برای منصب امامت انتخاب کرده بود. براساس روایات معتبر در منابع شیعی، پیامبر (ص) نه تنها حضرت علی (ع) بلکه بقیه جانشینان آن حضرت و حتی مصادیق و نام آنها را نیز مشخص و به مردم ابلاغ کرده بود، اما این مسئله نزد اهل سنت انکار می شود. آنها تعداد و مصادیق خلفای معرفی شده ازسوی پیامبر اکرم (ص) را رد می کنند. بنابراین، پژوهش حاضر برای روشن شدن حقیقت و اثبات حقانیت امامان دوازده گانه سعی دارد از منابع اصلی و معتبر اهل سنت، تعداد و مصادیق خلفای پس از پیامبر (ص) را بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که آیا خود پیامبر (ص) درباره تعداد و مصداق جانشینان خود مطالبی به امت فرموده است یا خیر. اگر پیامبر (ص) سخنانی داشته است آیا در کتب اهل سنت این مطالب هنوز هم یافت می شود. براین اساس نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و نرم افزاری و به شیوه توصیفی-تحلیلی در صحاح سته اهل سنت پژوهش کرده است و به این نکته دست یافته که تعداد و مصادیق خلفای دوازده گانه در مجامع روایی اصلی اهل سنت یعنی، صحاح سته، ثبت و ضبط شده و با اندکی تأمل و تفکر، می توان به حقیقت امر دست یافت و براساس همان کتب اهل سنت، تعداد و مصادیق خلفای بر حق پیامبراکرم (ص) را شناسایی کرد.
مهدی (عج) واسطه فیض در منابع شیعه و اهل سنت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
63 - 79
حوزههای تخصصی:
شیعه در جایگاه پیروان حقیقی قرآن و سنت نبوی، پیوسته فریادگر توحید در جهان بوده است. عده ای با هدف افتراق بین شیعه و اهل سنت و تخریب اسلام، شبهاتی را علیه اعتقادات شیعه ترویج می کنند. ناصر عبدالله قفاری نویسنده معاصر وهابی در کتاب اصول الشیعه اثنی عشریه در نقد شیعه می نویسد: «توحید شیعه درست نیست چون آنها معتقدند اهل بیت آنها هزاران سال قبل از خلقت آدم آفریده شده بودند. بنابراین، آنها را واسطه فیض خداوند می دانند و صفات مخصوص خدا را اعم از هدایت و رزق و نجات می دانند و حتی حق تشریع را به ایشان نسبت می دهند. بنابراین، دعا و استغاثه خود را به سوی ائمه می برند». مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) با تأکید بر منابع اهل سنت و رد شبهات امثال قفاری در این مورد است. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در دو محور آفرینش و هدایت، دلایل واسطه فیض بودن حضرت مهدی (عج) را بررسی، نقد و تحلیل می کند. دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که منابع اهل سنت نه تنها به متن روایات شیعه که قفاری آن را دستاویز شبهه قرار داده بود، تأکید می کند بلکه این روایات به واسطه فیض بودن اهل بیت (ع) اقرار دارند، هرچند کسانی مانند قفاری درصدد انکار آن برآمدند.
ویژگی های اخلاقی جامعه عصر ظهور
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
81 - 96
حوزههای تخصصی:
منظور از جامعه عصر ظهور کسانی هستند که در زمان حضور امام زمان (عج) زندگی می کنند. آنها در آن زمان به دلیل برکت وجود و حضور امام عصر (عج) ازنظر اقتصادی، سیاسی، اخلاقی، امنیتی و... بهترین شرایط را خواهند داشت. باتوجه به اهمیت اخلاق در آموزه های دینی و نقش کاربردی مقایسه اخلاق در جهان امروز با عصر ظهور و باتوجه به اینکه رسیدن به مکارم اخلاق، مهمترین هدف پیامبر اکرم (ص) است محقق بر آن است که ویژگی های اخلاقی جامعه امام زمان (عج) را شرح دهد. براساس یافته ها این ویژگی ها به دو دسته تقسیم می شوند: ویژگی های فردی مانند تقوا، هدایت یافتگی، عبادت، تواضع و استقامت و ویژگی های اجتماعی که به سه قسمت ویژگی های شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم می شود. براساس روایات مربوط به ترسیم سیمای اخلاقی جامعه مهدوی، ویژگی های شناختی شامل: رشد علمی و عقلی مردم و وحدت و عدم تفرقه، ویژگی های عاطفی شامل: ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت میان مردم، حاکمیت احترام و اعتماد در جامعه و ویژگی های رفتاری شامل: عدالت فراگیر، لغو امتیازات طبقاتی، رفع تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت و آرامش است. هدف نوشتار حاضر، مقاسیه اخلاق در جامعه فعلی با جامعه امام زمان (عج) است تا توانایی لازم برای زمینه سازی ظهور و اصلاح خصوصیات اخلاقی در جامعه امروز به دست آید.
تحلیل سیر تطوّر مکاتب حدیثی امامیه (بر پایه نظریه ساختار انقلاب های علمی توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین نظریاتی که در عصر اخیر درباره الگوواره سیر تحولات علوم مطرح شده، نظریه توماس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب های علمی» است. نگارنده با مطالعه ای که در تاریخ حدیث شیعه داشته، سیر تحول مکاتب (پارادایم های) حدیثی شیعه را بسیار هماهنگ با مدلی که از جانب کوهن ارائه شده، دیده است. در اثر پیش رو، به شیوه کتابخانه ای، منابع فقهی و حدیثی شیعه مطالعه و اطلاعات لازم گردآوری شده است و سپس با روش تحلیلی-توصیفی این اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته اند و نشان داده شده که در هر دوره ای از ادوار حدیثی شیعه، مکتبی سلطه ای بلامنازع دارد (مرحله پارادایمی/ علم عادی)؛ اما با گذشت زمان هر یک از این مکاتب با نوعی بحران روبرو می شوند (مرحله بحران علمی) و در خلال این دوره، ایده های جدید درباره الگوی پذیرش روایات مورد توجه قرار می گیرند (مرحله انقلاب علمی)، که از میان آنها یکی مقبولیتی عام پیدا می کند و در نتیجه، مکتبی متفاوت جایگزین مکتب حدیثی پیشین می شود (مرحله تغییر پارادایم).
هم خوانی یا مباینت نگاه سید عبدالاعلی سبزواری با مکتب تفکیک درباب نسبت فلسفه و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیدعبدالأعلی سبزواری از جمله اندیشمندان بزرگ معاصر ، نه تنها شارح حکمت متعالیه که در بسیاری از اصول و مسائل فلسفی منتقد آراء ملاصدراست. موضع انتقادی ایشان نسبت به مسائل متعددی از حکمت متعالیه و تأکید بر استفاده از قرآن و سنت و نیز مقارنت سال های ابتدایی تحصیل ایشان در مشهد با پایه ریزی اندیشه های تفکیک؛ موهم تفکیکی بودن سید سبزواری و در نتیجه عدم توجه لازم به اندیشه های فلسفی و کلامی ایشان شده است. اما، آیا می توان سید سبزواری را از پیروان این مکتب دانست؟ پاسخ منفی است. هر چند قول به اشتراک لفظی، اصالت ماهیت، انکار وحدت وجود، و برخی دیگر از مسائل و نیز برخی مواضع وی در جدایی عقل و نقل، سبزواری را به عقاید تفکیکی نزدیک می نماید، ولی ایشان در استفاده از نقل و استمداد از عقل در فهم قرآن و سنت روش خاص و متفاوت از آنچه در مکتب تفکیک مطرح می شود، دارد. مقاله حاضر، پاسخ به شبهه فوق از طریق بررسی آراء اساتید سبزواری و تحلیل میزان تأثیر پذیری از آنها، مقایسه و تحلیل اندیشه های سبزواری با آراء متفکران مکتب تفکیک و تفاوت میان آنها در تبیین قرآن و سنت می باشد.
مواجهه ی آلیستر مگ گراث با الحاد تکاملی ریچارد داوکینز و ارزیابی انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
183-204
حوزههای تخصصی:
ریچارد داوکینز با تاکید بر علم گرایی حداکثری، تعارض میان علم و دین را مطرح می نماید. وی با تقریر برهان نامحتملی وجود خدا را در کمترین احتمال ممکن قرار داده و در نهایت، باور الحادی را استنتاج نموده است. در مقابل، آلیستر مگ گراث نگاه حداکثری داوکینز به مقوله علم را ناصواب دانسته و با استفاده از رئالیسم انتقادی و روان شناسی ادراک، نگاه الحادی وی را به چالش می کشد. مسأله تحقیق پیش رو آن است که این مواجهه را ارزیابی نموده و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانه ای اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جسته ایم. دستاورد تحقیق نشان می دهد که اگرچه تحلیلِ مگ گراث از نگاه خداباورانه به عالم هستی به مثابه یک چهاچوب تفسیری، تعارضِ ادعایی داوکینز میان علم و دین را مرتفع می نماید، اما در عین حال نمی تواند خود را از دام نسبیت گرایی معرفت شناسانه برهاند . ضمن اینکه برخی اشکالات وی به برهان نامحتملی خالی از ضعف نیست.
تحلیل ادله و دیدگاه اندیشمندان اسلامی پیرامون آفرینش کنونی بهشت و جهنم با تکیه بر آرای معتزله، امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
155 - 181
حوزههای تخصصی:
بهشت و جهنم از برجسته ترین مسائل حوزه معادشناسی است که در متون دینی به وجود آن ها تصریح شده است. به خلاف اتفاق نظر اندیشمندان اسلامی پیرامون اصل وجود بهشت و جهنم، در جزئیات و ویژگی های آن اختلاف وجود دارد. یکی از این اختلاف ها آفرینش کنونی بهشت و جهنم به شمار می آید. در این میان، خوارج، برخی از معتزله و گروهی از زیدیه منکر آفرینش فعلی بهشت و جهنم شده اند. در مقابل، سایر متکلمان به وجود کنونی بهشت و جهنم باور دارند. از مهم ترین ادله نقلی منکران خلقت کنونی بهشت و جهنم، استناد به آیات خلود، فانی شدن همه مخلوقات و وسعت بهشت است. عبث بودن آفرینش بهشت و جهنم پیش از قیامت و لزوم قرار گرفتن بهشت و جهنم در عالم افلاک یا سایر عوالم، از برجسته ترین ادله عقلی منکران محسوب می شود. قائلان به آفرینش کنونی بهشت و جهنم در اثبات مدعای خود، جدای از روایات به آیاتی مانند آیات ناظر به مهیا بودن بهشت و جهنم، آیات مربوط به معراج پیامبر9، آیات پایانی سوره تکاثر و آیات بیانگر سکونت آدم و حوا در بهشت خویش استناد می کنند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا، پس از تبیین مبانی هر یک از مکاتب کلامی پیرامون معاد، به بررسی و نقد ادله معتزله، دیدگاه و ادله امامیه و اشاعره پیرامون آفرینش کنونی بهشت و جهنم پرداخته شده است.
تحلیلی بر تأثیرپذیری تجسیمی سلفیان از اسرائلیات با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
183 - 212
حوزههای تخصصی:
بحث تأثیرگذاری عقاید یهودی در جامعه مسلمانان موضوعی است که از همان عصر صحابه با نام اسرائیلیات وجود داشته است. سلفیان ابن تیمیه گرا یکی از فرقه های تأثیرگذار معاصر هستند و ابن تیمیه نقش مؤثری در شکل گیری سلفیان داشته است. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا خداشناسی تشبیهی سلفیان تأثیری از خداشناسی تجسیمی یهودیان گرفته است؟ یهودیان چه نقشی در شکل گیری خداشناسی سلفیان داشته اند؟ فرضیه پژوهش این است که اندیشه تشبیهی سلفیان متأثر از نفوذ فرهنگی یهودیان بوده و باور تشبیهی یک باور وارداتی به جهان اسلام است تا یک عقیده اصیل اسلامی. پژوهش حاضر با روشی اسنادی، تحلیلی تطبیقی در پی اثبات این فرضیه به شباهت ها و شواهد و اعترافاتی از تأثیرپذیری خداشناسی تجسیمی سلفیان از یهودیان دست یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولاً تفسیر قطعی تأویل گرایانه از عقاید و باورهای یهود در بابصفات خبری خداوند ناصحیح است. ثانیاً وجه مشترک باور تجسیمی سلفیان و یهودیان این تصور را ایجاد می کند که خداشناسی تجسیمی سلفیان در قالب پذیرش اسرائیلیات منبعث و متأثر از خداشناسی تشبیهی یهودیان بوده است. ثالثاً این همگرایی نظری می تواند موجب نوعی همگرایی عملی میان سلفیان تکفیری با یهودیان صهیونیزم باشد.
بررسی چگونگی تصرفات تکوینی انسان کامل در دفع شرور، با تأکید بر اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان طبیعت که گزیری از پدیده های شرآمیز در آن وجود ندارد، همواره فکر و خاطر بشر را در جستن چاره برای غلبه بر شرور به خود مشغول داشته است. برخی از این بیم ها را باید معطوف به چگونگی کاربست دین و توسل به اولیای الهی در مقابله با شرور و بیماری ها دانست. اینکه از منظر عرفانی چگونه می توان با توسل به انسان کامل بر صدمات روحی و جسمی ناشی از شر و بدی ها فائق آمد، پرسشی اساسی است که این نوشتار درصدد پاسخ آن بر آمده است. نگارنده در روی آوردی توصیفی تحلیلی، به این نتیجه دست یافته است که بر پایه آرای ابن عربی، دخالت های انسان کامل در عالم طبیعت محدود بوده و تا زمانی که از جانب الهی ماذون نباشد، نه اعمال تصرفی در طبیعت می نماید و نه باید از او انتظار خارق عادتی داشت. و حتی در فرض تصرف هم، از تصرفات حداقلی اش در مسیر اظهار دین بهره می جوید. از مهمترین کارکردهای معنویت خداسو و توسل را باید آرامش بر آمده از ایمانی دانست که با آن می توان بر صدمات ناشی از شرور و بدی ها غلبه نمود.
تحلیل و ارزیابی تفسیر فلسفیِ ابن سینا از آیه نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دایره تفسیر سینوی آیه نور به نوشته های ابن سینا محدود نیست و همواره برخی صاحب نظران در حوزه های فلسفه و تفسیر به آن توجه کرده و بارها در این دو ساحت، به آن پرداخته اند. برخی دل دادگان به فلسفه با استفاده از مبانی فلسفی، این گونه تفسیر از آیه موردبحث را تأیید کرده و برخی بدبینان به فلسفه نیز براساس نگرش منفی خود، بر رد آن پای فشرده اند؛ اما جنبه نوآورانه پژوهش حاضر از این جهت است که در آن به اصول و مبانی تفسیر اجتهادی توجه و بر آن اساس، شواهد و قراین دالّ بر صحت این تفسیر عرضه شده است. در این نوشتار، با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، همسویی محتوایی تفسیر ابن سینا با محتوای مدرّج و انفسی آیه نور و با برخی قرائت ها و روایات تفسیری و تفسیر ابیّ بن کعب را اثبات کرده و درنهایت نتیجه گرفته ایم این تفسیر نه تنها منافی با معنای ظاهری آیه نیست؛ بلکه با برخی قرائات نیز همسویی دارد؛ همچنین روشن شد که برخلاف برخی ادعاها، در تفسیر موردبحث، تحمیل یک مبحث فلسفی بر قرآن، موردنظر نیست.
«برکت» و «نفرین» در تورات و رابطه آنها با «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برکت و در مقابل آن، نفرین مفاهیم پیچیده ای اند که ارتباط نزدیک میان کلام و واقعیت را نشان می دهند. خدا یا انسان ها این مفاهیم را در عهد عتیق و در مناسبت های مختلف به کار گرفته اند. برکت و نفرین در تورات به طور مستقیم از جانب خداست و ارتباطی تنگاتنگ با طرح «میثاق» دارد؛ اما در منابع دیگر، آنها مانند افسون های جادویی به نظر می رسند که امور خیر و شر بدان ها نسبت داده می شود. رواج این مفاهیم در متونی غیر از کتاب مقدس نشان دهنده این است که در بین مردم اسرائیل باستان، درک کلی از برکت و نفرین وجود داشته است و مردم آنها را به عنوان اهرم های قدرتمندی برای تأثیرگذاری بر یکدیگر می دانسته اند. برکت در تورات بیشتر به معنی بهره های مادی است و انسان می تواند با درخواست آن یا با انتقال آن به سایرین، نقش داشته باشد. بازگرداندن برکت از جانب انسان به خدا به مفهوم سپاسگزاری از خدا و ستایش اوست. هدف از اعطای برکت از جانب خداوند، بازیابی، تقویت و نگهداری رابطه انسان با خدا و درنهایت، اطمینان از سعادت ابدی انسان است. این تحقیق مبتنی بر تورات و منابع مکتوب است که با روش تحلیلی و با رویکرد نظری به ایضاح مفاهیم برکت و نفرین و نسبت آن با میثاق پرداخته است.