فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
5 - 28
حوزههای تخصصی:
«اصل واقعیت» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی قضیه بدیهی اوّلی است. با توجه به جایگاه قضیه بدیهی اوّلی در بنای معرفت، شناخت مصادیق آن در معرفت شناسی، مهم و اثرگذار است. این مقاله، برپایه روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات به همراه تحلیل عقلی، «اصل واقعیت» را در اندیشه استاد جوادی آملی شناسانده است. در این تحقیق، مفاد «اصل واقعیت» و چرایی بدیهی اولی بودن آن تبیین و منشأ ادراک «اصل واقعیت» نمایانده شده است؛ سپس برای شناساندن فراگیرترِ ارزش معرفت شناختیِ این اصل، نسبت آن با «اصل امتناع تناقض» از منظر آیت الله جوادی آملی بررسی شده است. این پژوهش نشان داده است که بداهت «اصل واقعیت» به معنای بداهت تحقق واقعیت یا وجود مطلق در خارج نیست، ازاین رو افزون بر یافت های معرفت شناختی، در ساحت هستی شناسی نیز نتایج اثرگذاری فراهم آورده است.
تتحقق پراکسیس بمثابه ی آزادی و بنیاد انسان (در پرتو نقد مارکس بر مدرنیته)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
158 - 185
حوزههای تخصصی:
بحث از آزادی، امکان و لوازم تحقق آن یک امر فلسفی است. یکی از مسائل مهم مدرنیته نیز بحث درباره آزادی انسان است. معنای آزادی در طول تاریخ مدرنیته دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است اما می توان گفت ملاک محوری آزادی انسان در مدرنیته نوعی خودتعین بخشی انسان است؛ البته خود این ملاک نیز تغییر و تقریرهای مختلفی به خود دیده است. طرح آزادی در اندیشه مارکس با تحقق پراکسیس و ظهور انسان اجتماعی امکان پذیر می شود؛ انسانی که معنای زندگی را در خودتحقق بخشی و در قالب کار یافته است. از نظر مارکس ظهور پراکسیس غایت آزادی و تاریخ بوده و روایت تاریخ چیزی جز عمل آفرینش انسان نیست، پس ظهور پراکسیس با ظهور جامعه و تنها در وجهی اجتماعی امکان پذیر است.
کارکردهای فردی و اجتماعی باورداشت مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 66
حوزههای تخصصی:
مهدویت، بحثی است که از دیرباز میان مسلمانان مطرح بوده و باورداشت آن، امری مقدس است. انتظار، باورداشت مهدویت و کارکردهای مربوط به آن، از مسائل حیاتی است که تبیین آن در دوران غیبت ضرورت دارد. تبیین صحیح و به جای آن، از آسیبها، خرافهها و تحریفها در این مقوله کم کرده، با مفهوم ژرف و عمیق خود میتواند کارکردهای عملی فراوانی در جامعه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین کارکردهای فردی و اجتماعی باورداشت مهدویت انجام شده و از منابع روایی معتبر و کتب مطرح در حوزه مهدویت استفاده کرده است. این مقاله به روش توصیفی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی بوده و از فیش و یادداشتبرداری از منابع و متون معتبر، بانکهای اطلاعاتی، سایتها و نرم افزارهای علوم اسلامی استفاده کرده است. انتظار صحیح و سازنده، آثار و برکات فراوانی در فرد، اجتماع، روابط فرهنگی، سیاسی و نظامی خواهد داشت که زمینه را برای ظهور حضرت ولی عصر (عج) آماده میکند. امیدواری، خودسازی، صبر و شکیبایی، بصیرت، هویتبخشی، احساس حضور امام در متن زندگی و یاد خدا، از آثار فردی انتظار بوده و اصلاح جامعه، اجرای امر به معروف و نهی از منکر، پویایی اجتماعی، آمادگی نظامی و همبستگی اجتماعی، از آثار و کاردهای اجتماعی انتظار سازنده است.
بررسی آسیب ها، تهدیدها و چالش های فقر و غنای مفرط اقتصادی در مسیر تحقق جامعه مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
137 - 154
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی جامعه مهدوی تقسیم مساوی منابع و درآمدها و ایجاد عدالت اقتصادی است که در آن فقر اقتصادی به کلی ریشهکن خواهد شد. مقاله حاضر براساس تحلیل و تطبیق محتوای احادیث و روایات معتبر مرتبط با فقر و غنای مفرط اقتصادی از یکسو و شاخصهای جامعه مهدوی از سوی دیگر و نقش پُرچالش این دو بر یکدیگر تدوین گردیده است. هدف از پژوهش حاضر استخراج عوامل تحدید کننده، فقر و غنای مفرط است که میتواند در جامعه مهدوی نقشی آسیبزا داشته باشد. با استفاده از روش تحلیل منطقی و تطبیق محتوای احادیث و روایات، نقش تهدیدکننده و پُرچالش فقر و غنای مفرط اقتصادی بر تحقق جامعه مهدوی به این شرح تدوین گردید: نقش فقر اقتصادی: بُعد فردی (با 5 کد فرعی شامل: سرگردانی عقول، ضعف در یقین، عدم اتکا به نفس و یاس و ناامیدی، زایده تنبلی و ناتوانی). بُعد اجتماعی (با 5 کد فرعی، شامل: نزدیکی به کفر، نقص در دین، عامل تفرقه و دشمنی و بلا و فتنه، عامل ذلت) نقش غنای مفرط: بُعد فردی (با 3 کد فرعی، شامل: شهوترانی، مشغولیت به پستی، سستی در دین و تباهی در یقین). بُعد اجتماعی (با 3 کد فرعی، شامل: فخرفروشی، طغیان و سرکشی، غصب حقوق فقیران).
بررسی انتقادی دیدگاه برخی اصولیان معاصر در باب حقیقت اختیار در پرتوی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
31 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی انسان شناختی حکمت متعالیه، اختیار است که در بستر دیگر مبانی فلسفی آن تبیین می شود. صدرا دو تعریف از حقیقت اختیار ارائه کرده که متخَّذ از تحلیل واقعیت است. برخی از متفکران علم اصول با بیان اشکالات متعدد گفته اند این تعاریف، نه برآمده از واقعیت، بلکه برساخته از ذهن فلاسفه برای فرار از شبهه جبری است که لازمه قولشان است؛ زیرا امکان فعل و ترک برای مختار بودن فاعل، موضوعیت دارد که به دلیل قول حکمت متعالیه به جریان عام ضرورت علّی، قابل تصور نیست. بررسی جامع نشان می دهد دیدگاه اصولیان با اشکالات مبنایی و بنایی متعددی مواجه است و تحلیل های حکمت متعالیه دراین باره، دقیق تر و مبتنی بر واقعیت است؛ چه اینکه ضرورت علّی، نه تنها نافی اختیار نیست، بلکه موکِّد آن است
پیشینه دیدگاه صدرایی در عرفان ابن عربی پیرامون نقش عالم خیال در معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
139 - 152
حوزههای تخصصی:
سخنان ملاصدرا و ابن عربی یا برخاسته از بهر ه مشترک ایشان از آیات و روایات به عنوان منبع مشترک است یا بر مبنای اعتقاد ملاصدرا به اصالت وجود است که مساوق با وحدت وجود ابن عربی است. ملاصدرا این عقیده را با نظریه تشکیک و حرکت جوهری و ابن عربی با نظریه تجدد امثال و تجلی وجود ظلی و فرامنطقی بودن برخی ادراکات حضوری در بحث عالم خیال مطرح می کند؛ درنتیجه، هر دو در وجود عالم خیال، ویژگی ها و اقسام و مراتب آن، اثر و اهمیت آن در دو قوس نزول و صعود و نقش آن در معرفت شناسی یا وجودشناسی و فرجام شناسی هم رأی اند. همچنین به تبیین تجرد خیال، انتقال خلایق از این قوه به عالم دیگر، تبیین مراحل مرگ، نفخ صور و قبر پرداخته است؛ نیز استکمال نفس برای نفوسِ به فعلیت نرسیده، به صورت فردی در مقام خیال و برای نفوسِ به فعلیت رسیده، به صورت بقاء در مقام عقلانی است که با قیومیت واحد تعالی توضیح داده است. ایشان به اهمیت نقش خیال در دو قوس نزول و صعود و خزانه محسوسات قائل اند و می گویند خیال در قوس نزول با تجسد روح اعظم الهی و ارواح، موجب ظهور عالم معانی در عالم جسمانی و تجلی و ظهور حق تعالی در کاینات و درنتیجه، خزانه محسوسات می شود و از همین جاست که دنیای محسوس قائم به ذات نیست و جلوه ها و آیاتِ حقیقتی متعالی است که به گونه ای نمادین به آن حقایق اشاره می کند و اما در قوس صعود، خیال با ظهور حق در منامات و مکاشفات و استمداد از وحی الهی در عالم، زمینه صعود اجساد از عالم سایه ها به عالم نور محض را با مرگ اختیاری یا احتضاری و مرگ طبیعی یا ناگهانی فراهم می کند.
سازگاری اختیار انسان و ضرورت علّی از نگاه اصولیون شیعه (با تأکید بر آراء نائینی، شهید صدر، خوئی ، محمد تقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختیار به عنوان بدیهی ترین ادراک بشر همواره با موانع نظری روبرو بوده است. علم، قدرت، و اراده مطلق الهی از جمله موانع کلامی و عوامل وراثتی، جغرافیا از موانع علمی و ضرورت علّی و معلولی که یکی از فروعات قانون علیّت است، از جمله موانع فلسفی تحقق اختیار می باشد. ناسازگاری ضرورت علّی و ادراک اختیار انسان، اندیشمندان حوزه های مختلف فکری در سنت تفکر اسلامی را بر آن داشت تا پاسخ هایی مطابق با مبانی خویش براى این مسئله ارائه دهند. فلاسفه با پذیرفتن ضرورت علّی، اراده فاعل مختار را به عنوان جزء اخیر علّت تامه مصحح فعل اختیاری دانستند امّا برخی متکلمین با انکار ضرورت علّی و جایگزینی آن با اولویت، امکان ذاتی را کافی در تحقق فعل اختیاری دانسته و وجوبِ ناشى از قانون ضرورت علّی را منکر شدند و اختیار را مبتنى بر انکار ضرورت و کفایت اولویت، اثبات نمودند. در این میان برخی اصولیون شیعه با نظریه ای میانی، ضرورت علّی را در ساحت فاعل مختار نفی و در باقی فواعل جاری دانستند و بدین صورت اختیار فاعل مختار را به اثبات رساندند. نوشتار حاضر با بیان پاسخ های مختلف، می کوشد بر پاسخ اصولیون شیعه تاکید وآن را برجسته نماید.
بررسی انتقادی نظریه «عقل دفائنی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
199 - 222
حوزههای تخصصی:
عقل انسانی از دیدگاه اسلام از جایگاه والایی برخوردار است؛ تا آنجا که رسول باطنی شمرده شده، سعادت و شقاوت آدمی را در گرو پیروی و عدم پیروی از آن دانسته اند. اما اینکه حقیقت عقل مزبور چه بوده، جایگاه آن در کشف معارف دینی چیست، مسئله ای است که از دیرباز تا کنون مورد توجه دانشمندان دینی است و دیدگاه های گوناگونی دراین باره پدید آمده است. یکی از دیدگاه هایی که در این مسئله به وجود آمده، این است که عقل انسانی، نیرویی است که به دفائنی و سطحی یا الهی و ابزاری (فلسفی) یا عمقی و سطحی تقسیم می شود و آنچه در کشف معارف دینی نقش دارد، عقل دفائنی، الهی و عمقی است، نه عقل سطحی، ابزاری و فلسفی. در این نوشتار با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی و نقد این نظریه پرداخته، آشکار کرده ایم که دیدگاه یادشده قابل دفاع نیست و اشکالات متعددی در پی دارد.
بررسی برهان خلقت اِنتروپیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
207 - 226
حوزههای تخصصی:
برهان اِنتروپیک، برهانی در اثبات خداوند است که با استخدام قوانین فیزیکی، به اثبات حدوث جهان می پردازد و از حدوث جهان به اثبات وجود خداوند راه می یابد. این مقدمه علمی به قانون دوم ترمودینامیک یا قانون افزایش اِنتروپی شهرت دارد و قانونی تجربی است که بر اساس آن در فرایندهای طبیعی، اِنتروپی سیستم افزایش یافته و تا بدانجا ادامه دارد که به مقدار بیشینه خود برسد و در این مقدار بیشینه، تعادل ترمودینامیکی رخ می دهد. با تعمیم این قانون به کل جهان، می توان آینده ای را پیش بینی نمود که در آن جهان دستخوش تعادل ترمودینامیکی گردیده و مرگ حرارتی رخ می دهد. با استفاده از این قانون می توان این گونه استدلال نمود که اگر جهان نقطه پایانی داشته باشد، لزوماً باید نقطه آغازینی داشته باشد و بر اساس آن، جهان دارای آغازی است که از آن به حدوث تعبیر می شود. با اثبات این مقدمه که جهان حادث است و خلقت جهان آغازی دارد، می توان برهانی در اثبات خالق اقامه نمود. هرچند این برهان تشابه فراوانی با برهان حدوث متکلمان اسلامی دارد، اما از لحاظ ساختاری و بنیادی دربردارنده تفاوت هایی است که آن را از برهان حدوث متمایز می گرداند. ساختار برهان انتروپیک مشابه با برهان حدوث متکلمان است؛ با این تفاوت که اثبات مقدمه اول آن در برهان حدوث به روش کلامی و فلسفی است، اما این مقدمه در برهان انتروپیک، توسط قانون دوم ترمودینامیک یا اصل افزایش انتروپی اثبات می گردد. علاوه بر نقدهای وارد بر برهان حدوث می توان به مقدمات اولیه برهان انتروپیک که عبارت اند از: تناهی عالم و انتقال انرژی از محیط غیر مادی به سیستم مادی و قبول رخداد مرگ حرارتی، نقدهایی را وارد نمود.
بررسی حلیت خمس در عصر غیبت با توجه به توقیع امام عصر (ع) و تکیه بر دیدگاه احمد اسماعیل بصری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عدهای از فقهاء به استناد ادلهای از جمله توقیع شریف امام عصر4، قائل به حلال بودن خمس برای شیعیان در دوران غیبت کبری شدهاند، در این نوشتار به بررسی و ارزیابی توقیع مزبور و نیز دیدگاه احمد حسن میپردازیم. براساس تحقیق انجام گرفته و مراجعه به منابع معتبر روایی شیعه، توقیع شریف با توجه به سند، متن و نحوه بیان آن و نیز با توجه به روایات متواتر معارض، توانایی اثبات حلال بودن خمس برای شیعیان در عصر غیبت را ندارد، بلکه در این دوران مثل عصر حضور معصوم: پرداخت خمس بر شیعیان واجب است و وظیفه دریافت نیز بر عهده نواب عام حضرت _ فقهای جامعالشرایط و مراجع تقلید _ میباشد که باید در مصارف مشخص شده، به کارگیری شود. افرادی همچون احمد حسن (که مدعی مهدویت است) قائلند در دوران عدم حضور امام و یا نائب خاص ایشان، پرداخت خمس واجب نبوده و نواب عام حق دریافت خمس را ندارند چرا که آنان نمیدانند موارد مصرفی که مورد رضایت امام است کدامند. که باید گفت براساس مستندات فقهی موارد مصرف خمس، مشخص است.
الهیات سلبی حمیدالدین کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
281 - 304
حوزههای تخصصی:
حمید الدین کرمانی(411-352ق) ملقب به حجه العراقین، یکی از پرنفوذترین و تأثیرگذارترین متفکران کیش اسماعیلی در دوره اقتدار حکومت فاطمیان است. او با بهره گیری از فلسفه نوافلاطونی و تأثیرپذیری از آموزه های اسلامی سعی می کند با تکیه بر الهیات سلبی، الگویی جدید از خداشناسی ارائه دهد. این الگو نه با خداشناسی فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا هماهنگ است و نه با رأی معتزله و اشاعره. او همچون استاد خود سجستانی، خدا را ماورای آن می داند که بتوان او را «موجود» یا «ناموجود»، «شیء» یا «لا شیء» خواند. از طرف دیگر نظریه تعطیل معتزله را با تفسیر و توضیح اشتباه آنان روشن می کند. این مقاله می کوشد ابتدا زمینه شکل گیری الهیات سلبی کرمانی را نشان دهد و سپس با دسته بندی دلایل وی، تصویر روشن تری از الهیات سلبی او ارائه کند. این دلایل به دو دسته دلایل معرفت شناختی و وجود شناختی تقسیم می شوند.
جایگاه قوه قدسیه در ایفای نقش مختصات نبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
101 - 120
حوزههای تخصصی:
مختصات نبی به آن دسته از ویژگی های نبی اطلاق می شود که او را از دیگر انسان ها جدا می کند و آنها را می توان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسان شناسی این مختصات نبی به روش کتابخانه ای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابن سینا و ملاصدرا بر وجود قوه قدسیه نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام پژوهش، ابتدا ویژگی قوه قدسیه و رابطه آن با قوه حدس و عقل فعال –که در نگرش فلاسفه نقش ویژه ای در مختصات دارد- توضیح داده خواهد شد. در ادامه به نقش این قوه در دریافت وحی پرداخته خواهد شد و به کمک جایگاه این قوه نظریه رؤیای رسولانه بررسی و نقد خواهد شد. در قسمت بعد، نقش این قوه در خاصه دیگر نبی یعنی عصمت تبیین خواهد شد. در پایان رابطه این قوه با معجزه بررسی خواهد شد. از این منظر می توان افقی جدید بر تفاوت سحر و معجزه گشود.
ظهور سلفی گری شیعی در ایران و تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی
حوزههای تخصصی:
بعد از مطرح شدن بحث اصلاح گری در دین، یک دسته از جریان هایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفی گری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفی گری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفی گری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از تأثیر از سلفیان، عوامل دیگری نیز در شکل گیری این جریان در ایران نقش داشت؛ از جمله ضعف و انحطاط مسلمانان و پیشرفت غرب در علوم مادی و همکاری حاکمان وقت و عوامل غربی با آنان. یکی از ویژگی های مهم این جریان، تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی است. آنان در ابتدا تنها شعار بازگشت به قرآن و صدر اسلام و لزوم وحدت را که منطبق با اعتقادات شیعیان امامی نیز بود، سر دادند؛ اما پس از مدتی، تفکرات ضد شیعی خود را بروز دادند و شروع به انکار عقائد شیعیان امامیه و خرافه نامیدن آن ها کردند؛ نظیر آنچه در امامت، عصمت و علم ائمه (ع)، شفاعت، زیارت قبور و رجعت می گویند. از دید آنان، این اعتقادات برخاسته از احادیث نادرست و مکر و نیرنگ علما و روحانیت شیعه است. مقاله حاضر به بررسی چگونگی شکل گیری این جریان و تقابلات اعتقادی آنان در برابر اعتقادات شیعه امامیه پرداخته است.
نقد و بررسی نظریه ی کل گرایی تلر از منظر وجودشناسی حکمت متعالیه (با محوریت مقاله ی "نسبیت، کل گرایی رابطه ای و نامساوی بل")(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۲
23 - 42
حوزههای تخصصی:
از مسائلی که در طول تاریخ توجه دانشمندان را به خود معطوف داشته، رابطه ی اجزای عالم با یکدیگر و هستی شناسی برآمده از چنین تفکری است. از یونان باستان تاکنون فیزیک دانان و فیلسوفان بسیاری به تحقیق و بررسی در این زمینه پرداخته و عموماً نتایج تحقیقات و تفکرات آنان ازیکدیگر متأثر بوده، به گونه ای که کشف یک مسأله باعث تغییر و تحولات بنیادینی در خط فکری گروه دیگر شده است. با پیشرفت فیزیک جدید دریچه ی جدیدی در نگرش هستی شناسی عالم ایجاد و باعث شد در مقایسه با گذشته، اندیشمندان به طرز متفاوتی در این زمینه قلم فرسایی کنند. تلر از دانشمندانی است که از یافته های جدید فیزیک متأثر است و سعی کرده دیدگاه بخشی انگاریِ برآمده از فیزیک کلاسیک را ابطال کند و به دیدگاه خودش که بر جهانی کل گرا و مبتنی بر رابطه مبتنی است، بپردازد. در این نوشتار سعی شده دیدگاه تلر با محوریت مقاله ی او در این زمینه، با نام «نسبیت، کل گرایی رابطه ای و نامساوی بل» تبیین شود و باتوجه به اصول وجودشناسی حکمت متعالیه، نقد و ارزیابی شود. نتیجه ی این تحقیق تأکید دارد که روش تجربی، جزئی است و برای اثبات کل گرایی عالم ماده مناسب نیست، بلکه با اصول کلی و فلسفی مانند وحدت شخصی وجود، اصل علیت و ضرورت بالقیاس، می توان با استدلال کامل تری به این امر مهم دست یافت. بی شک برقراری چنین دیالوگ هایی میان فلسفه و فیزیک، در فهم بهتر و کامل تر از هستی راهگشا خواهد بود.
سلوک معنوی و بایستگی آن در تعالیم اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
215 - 240
حوزههای تخصصی:
سلوک معنوی، همان حرکت و صیرورت باطنی در جهت تقرب به خداوند و در نهایت، وصول به حقّ و فنای در حق به معنای درست آن است. هر عمل سلوکی، مستلزم نوعی حرکت و تعالی روحی به سوی درجات عالی کمال، و متضمن نوعی معرفت باطنی و عرفانی به خداوند است. تعالیم اهل بیت(ع) به روشنی بر حقیقت، عناصر و مؤلفه های سیر و سلوک عرفانی و نیز ضرورت آن دلالت دارند. در بخش اول این مقاله، به بررسی سلوک معنوی و عناصر و مؤلفه های آن در تعالیم اهل بیت(ع) پرداخته شده است. از سوی دیگر، سلوک معنوی به معنای فوق، ضرورتی تردیدناپذیر برای سعادت انسان است. این شایستگی و بایستگی سلوک عرفانی، در جهت آزادی از بند تعلقات نفسانی، رسیدن به درجات نهایی ایمان و در نهایت، دستیابی به معرفت شهودی از خود و خداوند است که در بخش دوم این مقاله به آن پرداخته شده است. پاسخ به چند ابهام درباره ضرورت سلوک معنوی، بخش پایانی این نوشتار خواهد بود
ابعاد مسئله کمال نفس ناطقه در فلسفه ابن سینا و تحلیل انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی فلسفه ابن سینا نفس شناسی است. او ذیل مفهوم نفس به طرح دیدگاه خود در باب کمال انسان پرداخته است. این نوشتار به این پرسش می پردازد که کمال نهایی نفس ناطقه نزد ابن سینا چیست و چه انتقاداتی به نظریه وی وارد است؟ آیا دیدگاه ابن سینا می تواند پاسخگوی سؤال امروز ما در باب کمال نفس باشد؟ به نظر ابن سینا کمال نفس کمالی عقلی است و با حصول مرتبه عقل مستفاد حاصل می شود؛ بنابراین تکامل نفس در ناحیه عقل نظری است و عقل عملی تنها جنبه مقدمه ای و زمینه سازی دارد. دیدگاه ابن سینا در سرتاسر تفکر فلاسفه اسلامی سریان داشته و پس از وی توسط ملاصدرا نقادی شده است. وی نظریه ابن سینا را نقد و بازسازی کرده اما درنهایت در همان محدوده باقی مانده است. به نظر می رسد مشکل اساسی دیدگاه ابن سینا تفکیک شئون نفس و عدم توجه به مدخلیت اساسی عمل ارادی و جنبه های مادی و بدنی و مخصوصاً مسائل ناشی از حیات اجتماعی و سیاسی در امر تکامل نفس است.
چالش غفلت از آرمان های مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اندیشه مهدویت به معنای باور به تحقق حکومت عدل جهانی، غلبه اسلام بر همه ادیان، توسعه عبودیت، ریشهکن شدن بدعتها و... است و انتظار مؤمنان برای ظهور امام مهدی4 بایستی انتظار برای تحقق چنین آرمانهایی باشد اما گاه منتظران از این آرمانها غافل شده و به جای اینکه چشم انتظار ظهور مهدی موعود4 برای تحقق آرمانهایی از این دست باشند چشم به راه او برای گشایش در زندگی مادی و رنگین شدن هرچه بیشتر سفرهها هستند و این همان غفلت از آرمانهای مهدویت است که میتواند در مسیرپویایی و حرکتآفرینی اندیشه مهدویت چالشآفرین باشد. آنچه میتواند خاستگاه و ریشه غفلت یاد شده باشد عواملی هم چون غفلت از استعدادها و غفلت از جایگاه امام و دنیاطلبی است. در مقاله پیشرو برخی از ابعاد مسئله یاد شده کاویده خواهد شد.
بررسی امکان تعیین وقت ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
47 - 68
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش شده تعیین وقت ظهور از دو منظر مورد بررسی قرار گیرد یکی از منظر زمانمند بودن آن و اثبات اینکه ظهور از آنجا که پدیدهای اجتماعی است هم زمان دارد و هم زمان مشخص و نهایی دارد و هم زمان شناور و متغیر. منظر دیگر، به علم به زمان ظهور باز میگردد و اینکه آیا میتوان زمان ظهور را به دست آورد؟ از نظر ثبوتی، پاسخ این پرسش، مثبت است و از نظر اثباتی _ با روش تحلیلی و کتابخانهای _ ابتدا روایات موجود در این زمینه استقصاء شد و بیست و یک روایت استخراج و در پنج عنوان دستهبندی گردید. نتیجه روایی بحث این شد که اولاً علم به زمان ظهور امکان ندارد. ثانیاً توقیت، به خودی خود حرمتی ندارد و حرام بودنش در صورتی است که مستند به اهلبیت؟عهم؟ یا از روی هوی و هوس باشد وگرنه دلیلی بر حرمت کذب خبری در دست نیست. در پایان، به دو پرسش مطرح درباره روایات باب نیز پرداخته شده که براساس آن عدم امکان دست یافتن به زمان ظهور در راستای طرح کلی خداوند متعال و توقیتهای اهلبیت: نیز ناظر به زمان گذشته است گو آنکه از لحن بیان آنها اطلاعی در دست نیست.
معرفت شناسی در نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش دیسیپلینر (disciplinar) در برابر دیگر اشکال معرفت که شکل های اشتباه یا غیرعلمی درک ابعاد واقعیات هستند، به عنوان شکل معتبری از دسته بندی دانش بی نقص مفهوم سازی شده است. علوم اجتماعی با درونی سازی شکل های دیسیپلینرِ معرفت ها، تسلیم بخش بندی دانش شده است و در نتیجه هر نوع تلاش در راستای «یکپارچگی دانش» را به عنوان شکل های «منسوخ درکِ پیچیدگی ها»، نامگذاری نموده است. در این مقاله، پرسش اصلی معرفت شناسی مبتنی بر مطالعه علامه جعفری در برابر معرفت شناسان کلاسیکی است که اصول پیکربندی معرفت دیسیپلینر را به اشتراک نگذاشته بودند. به بیانی دیگر، این خوانش، روش دیگری از شرح انتقاد کاملاً مبسوط از ساختار دانش دیسیپلینر است و به این معنا نیست که روش رو به آتی، «حالت بین رشته ای از معرفت» است، زیرا همچنان براساس مفهوم «دیسیپلینر» است که دید واقعیت را به عنوان «موجودیت کل نگر» از دست می دهد. به عبارت دیگر، رویکرد بین رشته ای ممکن است روشی رو به جلو در غلبه بر نواقص معرفت شناسی رشته ای باشد، اما نمی تواند ما را از خطرات بخش بندی رها سازد و صرفاً موضوعی از اهمیت شناختی نیست، بلکه شامل حالت وجودی «بودن» در جهان است. در این نوشتار برآنیم که این مسائل را از طریق دیدگاه علامه جعفری شرح دهیم؛ فردی که ظاهراً ریشه در سنت فلسفه حکمتی دارد و در عین حال راهبردهای جدیدی مانند تحلیل «تولید دانش»را مطرح کرده است. به عبارت دیگر به نظر می رسد علامه جعفری با اینکه ایده دانش دیسیپلینر را به دلیل اثرات بخش بندی آن از چنین راهبرد معرف شناختی رد کرده است، اما از راهبردهای بین رشته ای طرفداری نکرده است. چراکه در دیدگاه او این راهبردهای ظاهراً متفاوت منجر به شکل کاملی از «اندیشه کارمندوارانه» در علوم انسانی می شود.
تأملی در نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
95 - 116
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین درباره ی ماهیت معنا و سرشت زبان دو نظریه دارد: دیدگاه نخست، معنا را با مسمای الفاظ و کارکرد زبان را با تسمیه یکی می داند و دیدگاه دوم، معنای الفاظ را با کاربرد آن ها پیوند می زند. زبان فعالیتی اجتماعی و شبیه شرکت در بازی است که برای فهم معانی و قواعد آن، باید در آن بازی زبانی زیست. بازی های زبانی هیچ اشتراکی با یکدیگر ندارند و قواعد آن ها نیز مختص به خود آن هاست. دیدگاه ویتگنشتاین نقایصی دارد؛ ازجمله اینکه در تحلیل ماهیت وضع، نقش قصد، نقش کاربرد در کشف یا تأسیس معنا مبهم است. مرز بازی های زبانی روشن نیست و مشخص نیست یک بازی در کجا آغاز می شود و در کجا پایان می یابد. همچنین دیدگاه او گذشته از آنکه خودمتناقض است، جامع و مانع نیست و مثال های نقض مکرر دارد. علاوه بر همه، این دیدگاه به نفی فرامعیار منتهی می شود که دراین صورت، اعتبار خود این نظریه را نیز مخدوش می کند. نفی امکان گفتگو میان اعضای دو بازی نیز از دیگر اشکالات این نظریه است.