فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
استنتاج بهترین تبیین، به تازگی به عنوان استنتاجی جدید در عرض استقراء و قیاس توسط چارلز پیرس در توجیه بسیاری از نظریات علمی ارائه شده است. هدف این نوشتار انجام مقایسه ای میان این نوع استنتاج و تجربه از دیدگاه ابن سیناست. در این مقایسه سعی شده است به تمامی شباهت ها و تفاوت های موجود میان تجربه و استنتاج بهترین تبیین پرداخته شود و در کنار آن به برخی عیوب هر کدام از این دو نیز اشاره شود؛ ازجمله شباهت های این دو استنتاج می توان به مقدمه مضمر موجود در هر دو استنتاج و نیز استقرایی بودن و واقع گرایی هر دو استنتاج و نیز معیار بودن تبیین علّی در هر دو استنتاج اشاره کرد و از تمایزات میان این دو استنتاج می توان به معیارهای انتخاب تبیین بهتر همچون سادگی و جذابیت و تطابق در استنتاج بهترین تبیین اشاره کرد که در تجربه به آنها اعتنایی نشده است. درعین حال که کارآمد بودن این معیارها موردتردید است. علاوه بر این، از این تمایزات می توان به شروط و قواعدی که ابن سینا بر تجربه افزوده است، اشاره کرد؛ چراکه در استنتاج بهترین تبیین، هیچ اشاره ای به قاعده غیاب های هم زمان یا عدم مغالطه اخذ مابالعرض به جای مابالذات نشده است.
بررسی یکسان پنداری «شعیب» در قرآن و «اشعیاء» در کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
31 - 50
حوزههای تخصصی:
جیمز بلمی ازجمله مستشرقانی است که گمان می کند اشتباهاتی در متن قرآن وجود دارد. او به دلیل پیدانکردن داستان «شعیب» در کتاب مقدس و واژه «شعیب» در زبان های عبری، آرامی و کتیبه های عرب باستان، معتقد است واژه «شعیب» در قرآن، صحیح ثبت نشده و اصل آن «شعیا» یعنی صورتِ عربی کلمه «اشعیاء» است و داستان «شعیب» در قرآن بازگویی از پیش گویی «اشعیاء» درباره عرب است و اصحاب ایکه، بازرگانان ددان در زمان اشعیاء نبی بوده اند. اهمیت بررسی ادعاهای او آن است که کمترین نتایج حاصل از آنها، تأکید بر اخذ قرآن از کتاب مقدس، تشکیک در واقع نمایی و صحت داستان های تاریخی و خدشه در اعتقاد به تحریف نشدن قرآن است. نقد ادعاهای تفسیری او، در نتایج پیش گفته تردید وارد می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند نام «شعیب» در اصل عربی است و نام هایی از ریشه «شعب» از زمان قبل اسلام در زبان عربی وجود داشته اند. دلایلی نظیر تکرار نزول داستان شعیب در طول دوران نزول تدریجی، تداول قرائت، حفظ و آموزش قرآن، شیوه کتابت قرآن با حضور شاهدان و املاءکنندگان و ... استنساخ اشتباه این واژه را ناممکن می کند. همچنین، اقتباس «داستان شعیب» از «پیش گویی اشعیاء درباره اعراب»، با توجه به تفاوت های بنیادین در غرض، موضوع و جزئیات این دو داستان، پذیرفتنی نیست. همچنین توجیه لازم برای تطابق ددان با ایکه وجود ندارد. نتیجه مهم دیگر آنکه تغییر واژه «شعیب» به «اشعیاء» با معیارهای اصلاح متن بلمی مانند بهبود معنای متن و سازگاری با سبک قرآن مطابق نیست.
آینده نگاری ورزش با تکیه بر مبانی اسلامی (روش تحلیل علی– لایه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع ورزش به عنوان یک پدیده مهم اجتماعی در کلیه جوامع پیشرفته مطرح است، اثرات این پدیده از دیدگاه علوم مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و تقریباً همه مکاتب فلسفی و ادیان به نحوی راجع به آن اظهارنظر کرده اند، آیین مقدس دین اسلام نیز ورزش را به طور اعم در نظر داشته است. از دیدگاه اسلام انسان در پیمودن راه کمال و تقرب، همواره با سه امر مرتبط به یکدیگر سروکار دارد؛ فرد، جامعه و عالم هستی، انسان نیز سه بعد جسمانی، عقلانی و نفسانیت دارد که عبارت است از: تزکیه، تربیت و آموزش. همه ابعاد وجود انسان، توأم و موازی همواره مورد توجه آیین نجات بخش اسلام بوده است؛ لذا در این پژوهش با استفاده از تحلیل علی- لایه ای، به عنوان یک روش مدیریتی آینده نگر، سناریوهای مختلفی طراحی و مطرح شده است تا لایه های مختلف موضوع چرایی ورزش در دین مبین اسلام بررسی شود. در این راستا بر اساس تحلیل های مربوط به لایه های پایین تر و با توجه به میزان عدم قطعیت و اهمیت دو پیشران، «الگوی توسعه ورزشی» و «جهت گیری فرهنگی غالب» شناسایی، و بر اساس آن ها سناریوهای موردنظر طراحی شده است.
بررسی، تبیین و تحلیل دیدگاه متونِ آخرالزمانی زردشتی نسبت به جنبش های ایرانی ضدخلافت در سده های دوم و سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
در بررسی دوره های مختلف تاریخ ایران، سده های اول تا سوم هجری به دلیل تحولات و دگرگونی های عمیق جامعه ایرانی، حضور گسترده اعراب در سرزمین های ایران شهر، مواجهه دو جهان بینی زردشتی و اسلامی و شیوه های مقاومت و پایداری جامعه نسبت به تسلط اعراب، اهمیت زیادی دارد. در این دوره، دین زردشتی از جایگاه غالب و مسلط گذشته تنزل یافت و دین اسلام با گسترش تدریجی جای آن را گرفت؛ بنابراین، صیانت از وحدت درونی جامعه زردشتی به دغدغه مؤبدان تبدیل شد که بازتاب آن را در متون آخرالزمانی زردشتی دیده می شود. بر اساس این، پایداری در برابر اعراب، جنبه های سیاسی و خشن ابتدایی خود را کنار گذاشت و در قالب حفظ یکپارچگی دینی و اجتماعی زردشتیان و تمرکز بر موضوع پایانِ جهان و رستگاری روحانی، به حیات خویش ادامه داد. در این چارچوب، بروز جنبش های ایرانی که عمدتاً در سده های دوم و سوم هجری بر ضد دستگاه خلافت رخ دادند و ماهیت غیرزردشتی داشتند، بدعت و چالشی خطرناک برای هویت اجتماعی زردشتیان تلقی شدند و متونِ آخرالزمانی زردشتی، آنها را نقد و نکوهش کردند. در این پژوهش تلاش شده است با شیوه ای توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از شواهد مکتوب برجای مانده تا سده یازدهم میلادی، تحولات جامعه ایرانی در سده های نخستین اسلامی از منظر جهان بینی زردشتی بررسی شوند.
مهدویت در اندیشه عثمان دان فودیو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
171 - 185
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی در قاره افریقا از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. با توجه به اینکه اندیشه مهدویت نویدبخش نجات انسانهای مظلوم از سیطره ظالمان است؛ عمده صاحبان نهضتها و جنبشهای اصلاحی نسبت مهدی گرفته اند. از همین رو، با آغاز جنبش عثمان دان فودیو (1168-1232 قمری) در غرب افریقا بسیاری از مردم وی را مهدی موعود4 خواندند. در این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، مسائل مربوط به مهدویت در قیام عثمان دان فودیو مورد بررسی قرار گرفته است. براساس یافتههای پژوهش، اعتقاد به مهدویت در تعالیم شیخ عثمان نقشی اساسی داشت و بخشی از عقاید زیربنایی خلافت بود؛ به گونهای که در نگاه وی، مقدرات خلافت سوکوتو با رویدادهای آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی4 آمیخته بودند. شیخ عثمان ضمن اعتقاد به وجود مهدی، همان ویژگیهایی را که شیعه برای حضرت و قیامش قائل است، میپذیرد.
مطالعه تطبیقی احادیث باب بداء در اصول کافی با قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
177 - 204
حوزههای تخصصی:
یکی از عالی ترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئله «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پاره ای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلاف هایی همراه بوده است. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ می باشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن ، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمرده است. طبق روایات کافی، همه پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخوانده اند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا می کند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزله اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمی باشد.
تعیین وقت برای ظهور (توقیت)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
43 - 68
حوزههای تخصصی:
مهدویت، یکی از اعتقادات اصیل و آرمان بلند شیعه و امت اسلامی است. رویکرد این اندیشه، مدیریت آینده انسان و جهان و زمینهسازی و حرکت در جهت تحقق جامعه الهی و اسلامی به معنای واقعی آن به رهبری انسانی الهی و وارسته با محوریت عدالت است. مهدویت در طول تاریخ در عین اینکه مورد اهتمام و توجه مسلمین به ویژه شیعیان بوده است، محل چالشهای متعدد و آراء گوناگون و تحلیلهای متفاوت نیز میباشد. از این رو باید با شناخت دقیق و صحیح و نگاه عالمانه مباحث و مسائل مهدویت مورد بررسی قرار گیرد. یکی از آن مسائل توقیت به معنای تعیین وقت و مشخص کردن زمان خاصی برای ظهور حضرت مهدی؟عج؟ است که در روایات بسیار از آن نهی شده و تعیینکنندگان وقت ظهور دروغگو و کذاب معرفی شدهاند. لذا با تبیین مشکل موجود در این بحث و چیستی توقیت و نیز بررسی زمینهها، آثار و پیامدها، علاوه بر شناخت توقیت و ابعاد آن، میتوان به راه علاج و درمان آن پرداخت. البته از آن جا که تحقق حکومت عدالتگستر توسط یکی از برگزیدگان خداوند وعده حتمی الهی است هادیان دین و معصومین؟عهم؟ برای آن زمان خاصی معین نکردهاند. همین باعث شده است که عدهای از روی جهل و نادانی و عدهای دیگر برای جلب منافع مادی و دنیوی و کمبودهای روحی و روانی، برای ظهور، وقت معین کنند و با این کار عدهای را مشغول و حتی منحرف نمایند. معتقدین به ویژه شیعیان امامیه که مسئله ظهور و مهدویت برای آنها اهمیت بیشتری دارد نسبت به زمان تحقق این وعده بسیار حساس بوده و همواره در صدد علم به آن زمان بودهاند. از این رو برخی با مطالعه احادیث ائمه اطهار؟عهم؟ درباره خصوصیات زمان ظهور ایشان و تطبیق برخی از نشانهها و شرایط بر حوادث کنونی به تعیین وقت برای ظهور (توقیت) اقدام کردهاند. از سوی دیگر اهلبیت؟عهم؟ هرگونه تعیین وقت را ممنوع دانسته و اقدامکننده را دروغگو معرفی نمودهاند. با عنایت به اینکه علم به زمان ظهور مانند علم به قیامت نزد خداست، توقیت و معیارهای آن، اقسام توقیت و محل نزاع، خاستگاه و مستندات توقیتکنندگان در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
بررسی خداشناسی از منظر وحی با تکیه بر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
7 - 30
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو بر آن است تا در حوزه خداشناسی که از مهم ترین موضوع ها در عرصه معارف دینی به شمار می رود، به دو مسئله مهم، یکی امکان شناخت موجود متناهی و محدودی چون انسان از اوصاف و افعال وجودی نامتناهی به نام خدا و دیگری بررسی مرزها و محدوده این شناخت با تکیه بر تفسیر المیزان بپردازد. بررسی از منظر وحی ما را به این پاسخ ها رهنمون می کند که آیات فراوان نه تنها بر امکان شناخت خداوند دلالت دارند، بلکه بر ضرورت شناخت او نیز تأکید می کنند و آن را برای انسان، ممکن بر می شمرند. اما این معرفت به دو مقوله ذات و صفات الهی محدود می شود. خداوند، نامتناهی و نامحدود است و سایر موجودات از جمله انسان محدود و متناهی هستند. موجود محدود نمی تواند بر وجود نامحدود احاطه یابد. لذا ممکن نیست مخلوقات خداوند بر ذات او آگاهی یابند و اساساً چنین شناختی ممتنع است. اما درباره شناخت اوصاف خداوند میان متکلمان و فلاسفه مسلمان اختلاف است. علامه طباطبائی در المیزان ضمن باطل دانستن مسلک تعطیل و مسلک تشبیه، براین باور است که اوصاف خداوند گرچه قابل شناخت هستند، اما معنای این اوصاف در خداوند با مخلوقات متفاوت است.
نقش مهدویت در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بازتاب باورداشت مهدویت در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران می پردازد. مفروض این پژوهش آن است که انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه مهدویت بوده و نمونه بارز انقلاب هایی است که با توجه و عنایت به بعد موعودگرایی و انتظار، رخ داده است به ویژه با رویکرد و قرائتی که از سال ۱۳۴۲ شمسی توسط امام خمینی(ره) از مهدویت ارائه شد، این باورداشت رسما به عنوان عاملی قوی و محرکی بزرگ در عرصه سیاسی و انقلابی مردم ایران نمودار گشت. روش تحقیق در این مسئله توصیفی – تحلیلی می باشد و بر پایه مطالعات جامعه شناسی استوار است. یافته های این مقاله در چهار حوزه دسته بندی می شود. باورداشت مهدویت در مرحله نخست در حوزه بینشی و تغییر در جهان بینی مردم ایران، تاثیرگذار بود و بعد از ایجاد جهان بینی، در حوزه ارزشها مفید ثمر بوده و در واقع ایجاد ارزشهای مهدوی در راستای انقلاب نمود. باورداشت مهدویت در حوزه هنجارهای رفتاری هم تاثیر بر انقلاب گذاشت یعنی مهدویت ایجاد ارزشهایی نمود که در راستای انقلاب اثر گذاشت و در نهایت در حوزه نمادها و سمبل های مهدوی، برای تسریع در امر انقلاب ایران ظهور و بروز نمود.
رویکرد علمی به تفسیر قرآن؛ اضطرار یا ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اضطراری به تفسیر علمی قرآن که ناشی از برخورد منفعلانه در مقابل پیشرفت های جهان غرب از یک سو و عقب ماندگی تمدنی جهان اسلام از سوی دیگر بود، اغلب تطبیق قرآن برفرضیات ، تئوری ها و نظریات ثابت نشده علمی را در پی داشته، که خود از لغزش گاه های تفسیری محسوب می شود و گاه نظریه استخراج همه علوم از قرآن را به جامعه القاء کرده، که این نیز پنداری ناسنجیده وغلط است. آنچه مهم وصحیح به نظر می رسد، استفاده از دستاورد های قطعی و مسلم علوم تجربی در فهم صحیح آیات قرآن کریم و معرفت و هدایت انسان و نیل به سعادت ابدی و هماهنگ دانستن آیات تکوینی و تشریعی الهی در نظام خلقت است، که این امر البته تنها در رویکرد ضرورت محور و فعال به تفسیر علمی حاصل خواهد شد. تفسیر علمی مطلوب و آرمانی، تنها با همکاری گروهی متخصصان خدا باور علوم تجربی در شاخه های گوناگون آن با مفسران و آشنایان با زبان و منطق وحی سامان می یابد و کارساز می شود و گرنه تا زمانی که مفسران اغلب نا آشنا با ظرائف علوم تجربی و دانشمندان علوم طبیعی بیگانه از دقائق معارف الهی، هریک جداگانه و اغلب از روی اضطرار ومنفعلانه ، به تفسیر ظاهرا علمی قرآن بپردازند، این رویکرد تفسیری نه چندان کارآمد باقی خواهد ماند.
تحلیل کیفیت ابتناء نجات بر فطرت از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
107-120
حوزههای تخصصی:
نجات بشر، یکی از دغدغه های مهم ادیان الهی است، با این وصف آیا نجات اخروی انسان، صرفاً وجه برون ذاتی دارد یا علاوه بر آن و حتی مقدم بر آن، دارای وجه درون ذاتی (فطری) هم می باشد؟ این مقاله در صدد است به روش توصیفی تحلیلی، ربط وثیق میان فطرت و نجات از نگاه ملاصدرا را تبیین کند. برای این منظور پس از بیان مختصر مفهوم فطرت و چیستی نجات، با ارائه چهار دلیل: 1. همپوشانی امور فطری سرنوشت ساز با مؤلفه های نجات، 2. اصل تطابق و تفاهم عقل و شرع، 3. فطری بودن توحید و تقوی و عرضی بودن کفر و فسق در موجود انسانی، 4. خاستگاه مشترک نجات جویی و کمال طلبی انسان، به توجیه نحوه ابتناء آموزه نجات بر فطرت در اندیشه صدرا پرداخته شده است. ماحصل تحقیق حاضر این است که اگر نسل بشر به فطرت مستقیم و اصیل خود بازگشت نموده و از تشخیص عقل سلیم و گرایش قلب سلیم تبعیت کند، همین حدّاقل آموزه های فطرت می تواند دستمایه نجات او شود. چه، فطرت در ادبیات شیعه، به مثابه برنامه درون ذاتی نجات انسان (پیامبر باطنی) تلقی شده است.
اصول و مبانی انسان شناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به آن که الهیات اکهارت را الهیات سلبی دانسته اند که بر ناشناختنی بودن خداوند و تعالی وجودی او از ممکنات تأکید می کند، مسأله خداگونگی انسان از منظر اکهارت امری ناممکن و ناشدنی به نظر می رسد. لذا این سوال مطرح می شود که چگونه اکهارت به خداگونگی انسان معتقد است؟ مبانی و اصول وی در این مسأله چیست؟ خداگونگی انسان از منظر اکهارت بر اصول و مبانی انسان شناختی وی استوار است. این پژوهش به تحقیق درباره چهار مولفه انسان شناختی که اکهارت در این مسأله از آن ها بهره برده است می پردازد. این چهار مولفه عبارتند از: تولّد الهی در روح، قوه عقل، مشابهت و همانندی ذات خدا و ذات نفس و مقام لایقفی انسان. اکهارت بر اساس این اصول و مبانی، بر این باور است که انسان دارای ظرفیت و توانی است که می تواند به بالاترین مرتبه ممکن ارتقا یافته و خداگونه شود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به آثار اکهارت، می کوشیم تا اصول و مبانی انسان شناختی وی را در امکان خداگونگی انسان روشن سازیم.
شناخت پذیرى خداوند از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت خداوند متعال و نحوه رسیدن به موجود نامتناهی همواره ازدغدغه های فیلسوفان بزرگ بوده است. از نظر ملاصدرا ادراک ذات الهی برای انسان ها مقدور نیست اما برهان آوری برای خداوند متعال به صورت برهان شبیه به لم ممکن است. دربراهین اثبات خدا تنها چیزی که ثابت می شود این است که این مفهوم دارای مصداق است اما شناختی به مصداق برای ما حاصل نمی شود. مقصود ملاصدرا از برهان صدقین، شناخت ذات خداوند متعال از روی آثار و مخلوقات است و هر کسی به اندازه درجه وجودی خود با مشاهده مخلوقات خداوند متعال به ادراک حضوری خداوند متعال از وراءحجاب نائل می شود. این تببین منجر به الهیات سلبی نمی شود بلکه در عین تاکید بر عدم مشابهت بین خالق و مخلوق از نظر شدت وجودی و تفاوت آنان از جهت تناهی و عدم تناهی، تاکید بر عینیت ما به الاشتراک و ما به الاختلاف نیز وجود دارد.
پژوهشی در اقسام وحی بر اساس آیات و روایات
منبع:
کلام و ادیان سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 28
حوزههای تخصصی:
وحی تنها راه رسیدن معارف الهی به بشر است و از جانب خدای متعال، بر فرستادگان و سخنگویان او نازل می شود. وحی دارای انواع و اقسامی بوده که برخی از اقسام آن، به قصد نزول شریعت و کتاب آسمانی می باشد و مخصوص پیامبران است. برخی دیگر، به قصد تبیین دین و تأیید و تسدید حجت الهی است که علاوه بر پیامبران، بر بعضی از افراد همچون امامان و اولیای الهی نازل می شود. این نتیجه از برخی آیات قرآن همچون آیه 73 سوره انبیاء، آیات ابتدایی سوره دخان و آیه چهارم سوره قدر، و برخی روایات همچون روایات باب فرق بین نبی و رسول و محدّث، مفهّم بودن امامان، نزول روح بر امامان و روایات مربوط با مصحف حضرت فاطمه3 قابل استفاده است. هم چنین وحی بر اساس آیه 51 سوره شوری، به سه گونه نازل می شود: برخی با واسطه ملک و فرشته، برخی بدون واسطه ملک، و برخی به صورت الهام است.
پژوهشی در اندیشه های عالمان دینی در تبیین آیه ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾
حوزههای تخصصی:
آیه شریفه ﴿ لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفته است. مهم ترین سؤال در مواجهه با این آیه شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقع نشدن خدای تعالی است. ملاحظه آراء عمده در تبیین این آیه شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش مذکور دارد. برخی متکلمین، نفی پرسش از خداوند را به نفی وجوب و یا ترک فعل بر خدای متعال ارجاع داده اند و برخی دیگر ضمن قول به وجوب برخی از افعال بر خدای متعال، ابتناء فعل الهی بر حُسن و حکمت را دلیل نفی پرسش از خدای متعال دانسته اند. برخی حکما نیز نفی پرسش از خداوند را به نفی غایت در فعل مطلق الهی و غایتِ اخیر در مخلوقات ارجاع داده اند. عرفا نیز با تکیه بر علم و سرّ وحجت الهی به تبیین شریفه لایسئل عما یفعل پرداخته اند. این مقاله در صدد است تا با تکیه بر یک شخصیت فکری از صاحبان آراء فوق (به ترتیب : غزالی، زمخشری، ملاصدرا و ابن عربی) به بررسی و نقد آراء پرداخته و سپس در نگاهی مجدد به آیه شریفه به تبیین آن در دو جایگاه متفاوت یعنی در ربط با آیات قبل و بعد، و نیز در ربط با سایر آیات مرتبط بپردازد.
سیری در مسائل مهدوی در تفاسیر مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به منجی موعود، عقیدهای دیرین و کهن در میان جوامع بشری است و کمتر دین و مکتب و یا گروهی را میتوان یافت که در مورد آن اظهار نظر نکرده باشد. در اسلام نیز این باور در قالب مهدویت اسلامی مورد توجه بوده و عالمان و اندیشمندان مسلمان با گرایشات مذهبی مختلف بدان پرداختهاند. تفسیر یکی از گرایشات مهم در این زمینه بهشمار میرود؛ که مورد توجه مفسران مسلمان با دیدگاههای مختلف کلامی و مذهبی قرار گرفته است. تفسیر قرآن کریم در حقیقت بیانگر بینشها و باورها و ارزشهایی استکه مفسر از مبانی مختلف عقلی و نقلی دارد که در آراء و انظار وی متجلی میشود و بر بینشها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای جامعه دارای تأثیر است. بر این اساس دیدگاه مفسران میتواند اساس و پایه مباحث مهم اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و... باشد. بررسی اقوال مفسران شیعه و اهلسنت و بیان مشترکات تفسیری آنان در ذیل آیات مرتبط با مهدویت، میتواند در تبیین اندیشه مهدویت در مذاهب اسلامی نقش داشته باشد و از این راه میتوان به وجوه اشتراک مذاهب اسلامی توجه بیشتری داشت و بر اتحاد و انسجام و همبستگی اجتماعی در میان باورمندان به مهدویت اسلامی تأکید نمود. بنابراین در نوشته پیشرو به این سؤال پاسخ داده شده است: در تفاسیر مذاهب اسلامی به چه مسائلی پرداخته شده است ؟ بیان دیدگاه مفسران مسلمان درباره مسائل مهدویت، تحلیل و بررسی موضوعات و مسائل مطرح شده در آن تفاسیر و بیان موارد مغفول و انحرافی در تفسیر هردو مذهب شیعه و اهلسنت، از مهمترین نوآوریهای این تحقیق بهشمار میرود.
نقد و بررسی مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
207 - 230
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی معتقد است نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (س): از خطا و نسیان در امور عادی و غیرمرتبط با وحی و تکالیف معصوم اند، اما از برخی از انبیای سلف، خطا و نسیان در این امور واقع شده است. سبحانی نیا در مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی» در دو قسمت، به نقد دیدگاه علامه پرداخته است. ایشان در قسمت نخست بر این باور است که علامه از یک سو قائل به عصمت مطلقه نبی اکرم (ص) است، اما از سوی دیگر عباراتی دارد که نشان می دهد در خصوص ایشان نیز قائل به عصمت مطلقه نیست و در قسمت دوم، هشت نقد به دیدگاه علامه در باب گستره عصمت انبیا مطرح کرده است. هدف از این پژوهش بررسی نقدهای سبحانی نیا بر دیدگاه علامه است. بررسی مطالب علامه و نقدهای سبحانی نیا بر آن نشان می دهد که علامه معتقد به عصمت مطلقه نبی اکرم است و برداشت سبحانی نیا از عبارات ایشان نادرست است. همچنین تمامی نقدهای هشت گانه سبحانی نیا به دیدگاه علامه درباره گستره عصمت انبیا با اشکال مواجه است. نگارنده در این مقاله درصدد است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، دو مدعای مذکور را اثبات کند
بررسی و نقد رابطه الاهیات و فرهنگ از نگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
153 - 166
حوزههای تخصصی:
در نیمه قرن نوزدهم، بحث سازگاری ایمان مسیحی با یافته های جدید علمی، یکی از داغ ترین مباحث در اندیشه الاهی دانان غربی به ویژه در آلمان بود. بسیاری از الاهی دانان پروتستان به الاهی دانان لیبرال شهرت یافته و معتقد بودند ایمان مسیحی و الاهیات هر دو در سایه دستاوردهای جدید علمی به نحو یکسان به بازسازی نیاز دارند. این الاهی دانان به این نتیجه رسیدند که با این بازسازی، دین و فرهنگ با هم سازگار می شوند. در این میان، کار تیلیش تداوم همین نگرش به دین و فرهنگ است. درواقع تمام تلاش او این است که بین دین مسیحی و فرهنگ جدید، نوعی سازگاری منسجم و منطقی نشان دهد. او این کار را در مهم ترین کتاب خود یعنی الاهیات نظام مند (سیستماتیک) به انجام رسانده است. در این مقاله ضمن تبیین و تحلیل کار او در این کتاب، میزان توفیق ایشان بررسی شده است.
خاستگاه نفس در نگاه تکاملی صدرایی و نگاه تکاملی نوخاسته گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
در الهیات مسیحی که با الهیات اسلامی بیگانه نیست، راجع به خاستگاه نفس، به طور سنتی سه دیدگاه وجود دارد: «آفرینش گرایی»، «تولدگرایی»، و «تقدم وجودی». «دوگانه انگاری جوهری نوخاسته» دیدگاه چهارمی است که به تازگی با تأثیر از نگاه علمی و تکاملی نوخاسته گرایان مطرح شده است. در این نگاه سیستمی و کل گرایانه، ذهن/نفس از نظام ارگانیک بدن و از طریق فرایندها و تعاملات طبیعی و شبکه ای پیچیده از ارتباطات عصبی تولید شده است، نه اینکه از بیرون بدن قرار داده شده باشد. در این مقاله با توجه به شباهت زیاد «دوگانه انگاری جوهری نوخاسته» و دیدگاه جسمانیه الحدوث صدرا، این دو نظریه درباره خاستگاه و منشأ نفس مطالعه می شوند. روش پژوهش، تطبیقی، تحلیلی و استدلالی است. هدف این پژوهش، کشف و طرح نقاط ضعف و قوت هریک از این دو نظریه و رسیدن به دیدگاه متعالی تر دراین باره است. یافته ها: تصور برخی شارحان از جسمانیه الحدوث صدرایی آن است که نفس با ترکیب عناصر و تحقق مزاج و از طریق حرکات اشتدادی و جوهری، از جسم تولید می شود؛ اما توجه دقیق تر به نگاه صدرایی، علاوه از اینکه او را پیشتاز نوخاسته گرایی معرفی می کند، با رفع خلأهای تبیینی این دیدگاه، او را در زمره آفرینش گرایان قرار می دهد. نگاهی که امروزه جامع بین علم، دین و فلسفه است و ازاین رو با نام «آفرینش گرایی نوخاسته صدرایی» در حکم گزینه و نظریه ای بسط پذیر و شایان توجه به فلاسفه دین و متکلمان پیشنهاد می شود.