مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
عصمت انبیا
حوزههای تخصصی:
از نظر فخر رازی، ضروری است که پیامبران بعد از بعثت معصوم باشند. در عین حال، او عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم نمی داند. او معتقد است که پیامبران به صورت عمد گناه کبیره انجام نمی دهند، اما صدور گناه کبیره از آنان به صورت سهوی امکان دارد. او گستره عصمت انبیا را در چهار مسئله اعتقاد، تبلیغ و رسالت، احکام و فتاوی، و افعال و سیرت می داند. او با تکیه بر برخی مبانی، مثل جبرانگاری عصمت؛ دلایل عقلی، مثل بداهت عقل؛ و دلایل نقلی، مثل آیه 23 سوره جن، عصمت انبیا را اثبات کرده است. همچنین او به شبهاتی که در این خصوص با توجه به برخی از آیات قرآن مثل آیه 87 سوره انبیا جلوه کرده پاسخ داده است.
بررسی تطبیقی روایات مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع روایی و تفسیری، 10 روایت درباره مواجهه حضرت یوسف(ع) با پدر وجود دارد که در آنها از بی احترامی حضرت یوسف(ع) به پدر، سخن به میان آمده است. پنج روایت در منابع امامیه و پنج روایت در منابع اهل سنت نقل شده اند. روایات امامیه با اهل سنت تفاوت ماهوی دارند، هرچند یکی از روایات اهل سنت مشابه روایات شیعه است، اما همگی حکایت از این دارند که حضرت یوسف(ع) به پدرش احترام نکرد. در این نوشتار، اسناد و متون این روایات براساس معیارهای نقد حدیث، مورد نقد و بررسی تفصیلی قرار می گیرند و به ریشه یابی آنها پرداخته می شود. از بررسی این روایات، پی می بریم که هیچ کدام قابل استناد نیستند؛ زیرا: 1. همگی دچار ضعف سند بوده و از اقسام روایات ضعیف به شمار می روند. 2. در متن این روایات اختلافها، تناقضها و ابهامهایی وجود دارد. 3. در آنها مطالب شاذ و متضاد با قرآن بیان شده است. 4. روایتی متعارض در مقابل آنها وجود دارد که با متن قرآن سازگار است. به نظر می رسد ریشه این روایات به تلمود می رسد؛ زیرا در آنجا یوسف(ع) متهم شده که حالت ریاست و فرمانروایی به خود می گرفته است. بنابراین علت رواج این روایات، این تفکر موجود در تلمود بوده است که برخی از روایان، با قبول این تفکر، در صدد اتهام زنی به یوسف(ع) برآمده اند. البته در قرآن و تورات، از این اتهام خبری نیست. قدیمی ترین منابع این روایت: تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، جامع البیان طبری و تفسیر ابن ابی حاتم است که به نظر می رسد، از طریق آنها رواج پیدا کرده است.
تحلیل عملکرد حضرت هارون علیه السلام در مقابله با گوساله پرستی بنی اسرائیل در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از وقایع نقل شده در قرآن کریم، گوساله پرست شدن بنی اسرائیل در زمان غیبت موسی علیه السلام است. ازآنجا که این واقعه در زمان رهبری هارون علیه السلام به وقوع پیوست، یکی از پرسش های مطرح در این زمینه این است که آیا آن حضرت در برابر این انحراف، وظیفة رهبری خود را به بهترین شکل انجام داد؟ اگرچه از نظر برخی مفسران هارون علیه السلام در این واقعه در انجام وظیفة رهبری خود مرتکب کوتاهی شد، (علاوه بر پیش فرض پذیرفته شدة عصمت انبیا) تحلیل عملکرد آن حضرت و بررسی شواهد ثابت می کند که ایشان در برخورد با این انحراف، بدون هیچ گونه کم کاری به بهترین شکل و در بهترین زمان وظیفة خود را انجام داد، اما بر اثر فشار بنی اسرائیل، به سبب پیروی از دستورهای موسی علیه السلام و حفظ وحدت بنی اسرائیل از اقدام عملی مثل قیام علیه آنان خودداری کرد.
واکاوی روایت «لم یکذب ابراهیم قط إلا ثلاث مرات...» در جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت «لم یکذب ابراهیمt قط إلا ثلاث مرات...» روایت مشهوری است که در بسیاری از جوامع روایی و تفسیری اهل سنت از ابوهریره از رسول خدا2 نقل شده است که ظاهر آن بر دروغ گفتن حضرت ابراهیمt در سه نوبت دلالت دارد. ازاین رو، برخی از مفسران به ظاهر حدیث اعتماد نموده، برخی دیگر ظاهر را رها کرده و به تأویل روی آورده اند و برخی نیز بر عدم اعتبار و بی پایه بودن آن تأکید کرده اند. این در حالی است که تفرد ابوهریره در نقل این روایت و اضطراب در سند و متن، پدیده نقل به معنا، امکان تفسیر و تأویل دیگر از روایت و وجود داستان دروغ سوم(درباره ساره) در تورات تحریف شده، عواملی هستند که احتمال موضوع بودن و اسرائیلی بودن آن را در میان می افکنند.
بازنگاهی تحلیلی و انتقادی به آیات اِسنادی کذب انبیا در پرتو فهم دقیق منابع روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعدادی از آیات قرآن کریم، احتمال صدور کذب از حضرت ابراهیم و حضرت یوسف3 در برخی از آرای علما مطرح شده است. علمای فریقین هر یک به نوعی درصدد تبیین این آیات برآمده و نظرات مختلفی در توجیه اقدام این دو پیامبر الهی بیان کرده اند که می توان به طور کلی به دو رویکرد صدق گرایانه و کذب گرایانه همراه با توجیه (تقیه، توریه، معاریض کلام یا تعریض، دروغ اضطراری و مصلحت ...) خلاصه کرد. با بررسی منابع روایی که در تبیین این آیات، به ویژه در اصول الکافی آمده است، هر دو نگاه به طور مطلق نفی می شود و از دل این روایات و خانواده های حدیثی آن می توان راهکار سومی ارائه کرد که در این مقاله بدان پرداخته شده است، راهکاری که ضمن حل اشکالات وارده در این باره، تبیین بسیار دقیقی از آیات مذکور را در اختیار مخاطب قرار می دهد. مقاله حاضر تلاش دارد به ارائه نمونه ای موردی از کارآمدی منابع روایی در تبیین آیات مشکله، با توجه به خانواده حدیثی - روایات هم مضمون- به خصوص از روایات اصول الکافی کلینی بپردازد؛ که نمونه آن را تنها در مکتب حدیثی اهل بیت:، و البته با تبیین و تحلیل آنها قابل مشاهده است. این احادیث می توانند پاسخگوی شبهات حول داده های معارفی برخی آیات قرآن باشند و از طرفی این دیدگاه مؤیداتی نیز در منابع فریقین دارد.
بررسی تفسیری درخواست حضرت نوح(علیه السلام) در آیه 45 هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
125-146
حوزههای تخصصی:
درخواست حضرت نوح × از خدای متعال در آیات 47 45 سوره هود از دیرباز تاکنون معرکه آراء متکلمان و مفسران با گرایش های گوناگون کلامی بوده که رهآورد تفسیری آن، گاه در تعارض با مقام عصمت بوده است. نوشتار پیش رو در پی آن است تا پس از تتبع در دیدگاه های تفسیری در خصوص این درخواست و بررسی و نقد آنها، دیدگاه برگزیده را به صورت استدلالی تبیین کند. تعیین دقیق چیستی، چرایی و زمان درخواست حضرت نوح × با بهره گیری از شواهد و قرائن قرآنی و مهم ترین رهیافت های کلامی و تفسیری در خصوص عدم اجابت آن درخواست از دیگر مباحثی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. دیدگاه برگزیده در مجموع بیانگر آن است که کافر و ظالم بودن فرزند نوح، برای آن حضرت ثابت نشده بود.
نقد و بررسی مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
207 - 230
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی معتقد است نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (س): از خطا و نسیان در امور عادی و غیرمرتبط با وحی و تکالیف معصوم اند، اما از برخی از انبیای سلف، خطا و نسیان در این امور واقع شده است. سبحانی نیا در مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی» در دو قسمت، به نقد دیدگاه علامه پرداخته است. ایشان در قسمت نخست بر این باور است که علامه از یک سو قائل به عصمت مطلقه نبی اکرم (ص) است، اما از سوی دیگر عباراتی دارد که نشان می دهد در خصوص ایشان نیز قائل به عصمت مطلقه نیست و در قسمت دوم، هشت نقد به دیدگاه علامه در باب گستره عصمت انبیا مطرح کرده است. هدف از این پژوهش بررسی نقدهای سبحانی نیا بر دیدگاه علامه است. بررسی مطالب علامه و نقدهای سبحانی نیا بر آن نشان می دهد که علامه معتقد به عصمت مطلقه نبی اکرم است و برداشت سبحانی نیا از عبارات ایشان نادرست است. همچنین تمامی نقدهای هشت گانه سبحانی نیا به دیدگاه علامه درباره گستره عصمت انبیا با اشکال مواجه است. نگارنده در این مقاله درصدد است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، دو مدعای مذکور را اثبات کند
بررسی مقایسه ای عصمت انبیاء در قرآن و عهدین از دیدگاه کلامی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
219 - 248
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد اختلاف میان شیعیان با یهودیان و مسیحیان، مسئله عصمت پیامبران الهی است. متکلمان شیعه به عصمت تمام پیامبران الهی معتقد هستند، گرچه در محدوده آن اختلاف نظر دارند. در مقابل یهودیان، ویژگی عصمت را بر مبنای تورات، صرفاً به حضرت موسی(ع) و مسیحیان بر اساس انجیل، به حضرت عیسی(ع) نسبت داده اند؛ بنابراین در مقاله حاضر، با رویکرد کلامی شیعه، مسئله عصمت انبیاء در قرآن و عهدین موردبررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و درنهایت بر اساس ادله نقلی و عقلی متکلمان شیعه، معلوم شد که پیامبران الهی از عصمت برخوردار هستند.
بررسی تطبیقی آراء مفسران در تفسیر «هَذَا رَبِّی» در آیات 76 تا 79 سوره انعام با تکیه بر ارتباط آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفسیر عبارت «هَذَا رَبِّی» در آیات 76 تا 79 سوره انعام، اغلب مفسران حمل آن بر معنای ظاهری آیه را مجاز ندانسته و حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان پیامبر الهی، منزه از آن می دانند که غیر خدا را پرستیده باشد. اما برخی مفسران، بیان این کلمات را به همان معنای ظاهر از حضرت دانسته، ولی آن را به دوران طفولیت ارجاع می دهند و در نتیجه ایشان را منزه از شرک می دانند. مفسران مخالف این نظر، تفاسیر متعددی در توضیح این آیات آورده اند که در هشت دسته قابل بررسی است: دسته اول، این آیات را به نوعی محاجه از طرف حضرت ابراهیم(ع) برای هدایت قومشان می دانند؛ دسته دوم حضرت ابراهیم(ع) را در ابتدای بلوغ و در حال استدلال برای یافتن خدایش می دانند؛ و دسته های سوم تا هشتم نیز به ذکر دلایلی دیگر پرداخته اند. اختلاف آراء مفسران و حتی مفسران معاصر، ضرورت این بررسی را نشان می دهد. این پژوهش ابتدا به استخراج و دسته بندی آراء موجود درباره این آیه پرداخته، سپس با ارزیابی دلایل هر رأی و بررسی ارتباط آیات، نشان می دهد رأی دسته اول به حقیقت نزدیک تر است و قابلیت دفاع بیش تری دارد. در این مقاله هم چنین به تأثیر بررسی ارتباط آیات در تشخیص رأی صحیح در تفسیر تطبیقی، توجه شده است.
بررسی تفسیری آیات ۳۲-۳۳ سوره «ص» با تأکید بر نقد دیدگاه علامه طباطبایی و علامه فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات 32 و 33 سوره ص، از آیات متشابه در قرآن کریم درباره سیره پیامبران است که مربوط به اشتغال حضرت سلیمان به سپاه اسب ها و فوت شدن زمان -یا زمان فضیلت- عبادتی از آن حضرت است. در این مقاله، دیدگاه های علامه فضل الله و علامه طباطبایی در این زمینه بررسی می شود. علامه فضل الله، در مواضع بسیاری با رویکرد نقادی به تفسیر المیزان برخاسته، لذا واکاوی دیدگاه وی و تطابق آراء او با آراء علامه طباطبایی، علاوه بر عیارسنجی انتقادات فضل الله بر پاره ای از مفاد تفسیر المیزان و نیز علاوه بر تبیین معانی آیات موردبحث، پاره ای از پندارهای باطل درباره پیامبران را نیز هویدا می سازد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، مبنای تقریرات قابل پذیرش از متشابهات سیره انبیا را با اتکا به محکمات سه گانه (شامل محکمات عام انبیا، محکمات خاص آن پیامبر و محکمات سیاق) تعریف کرده و ضمن تبیین این محکمات درباره آیات موردبحث، به واکاوی تطبیقی آراء دو مفسر پرداخته است. نتیجه تحقیق، نشان می دهد که هیچ کدام از ایرادات علامه فضل الله به علامه طباطبایی ذیل آیات موردبحث وارد نبوده، گرچه برخی از آراء صاحب المیزان نیز مورد انتقاد است. در پایان، بیانی آورده شده که با محکمات سه گانه سازگار بوده و از ایرادات تفاسیر مطرح درباره آیات موردبحث نیز بری باشد.
عصیان و غوایت حضرت آدم (ع) از منظر مفسران فریقین؛ تفسیر آیه 121 سوره طه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات مربوط به تنقیص موردی و یا انتساب گناه و معصیتی خاص به ساحت پیامبران بزرگ الهی همواره محل بحث و نزاع مفسران بوده است. آیه 121 سوره طه از زمره همین آیات جنجالی است که در آن، دو فعل «عصیان» و «غوایت» به حضرت آدم (ع) نسبت داده شده است. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که آیا می توان افعال «عصیان» و «غوایت» در مورد آدم (ع) را به رغم عصمت پیامبران بر معانی ظاهری آنها حمل کرد یا ناگزیر بایستی همچون سایر مفسران راه تأویلات پیچیده و گاه ناسازگار با ظاهر آیه را در این باره پیمود؟ این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی انجام شده و نتیجه نهایی آن این است که در آیه موردبحث نه تنها قرینه صارفه متقن و موجهی برای تأویل معانی ظاهری افعال «عصیان» و «غوایت» درمورد آدم (ع) به معانی مورد ادعای برخی مفسران وجود ندارد، بلکه، مؤیدات فراوانی در تعیین معانی ظاهری این افعال به عنوان مدلول اصلی کلام الهی قابل استنباط است.