فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
کلام و ادیان سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
143 - 169
حوزههای تخصصی:
شیخیه کرمان برای توجیه چگونگی ارتباط امام زمان (عج) با مردم، دو آموزه رکن رابع و ناطق واحد را ابداع کردند و آن را شیعه کامل، نائب خاص، تالی تلو و صاحب نیابت مطلقه از جانب امام دانستند. آنان در بیان صفات رکن و ناطق دچار اغراق های دروغین شدند. هر چند مشایخ به صراحت خود را رکن و ناطق معرفی نکرده و به شدت آن را منکر شدند، اما شواهدی وجود دارد که قبول این ادعا را دشوار می کند. در مقابل، شیعه امامی و حتی برخی انشعابات شیخیه از جمله شیخیه آذربایجان، با این دو بدعت مخالفت کردند و قائلین به آن را فاسق دانستند. رکنیت، زمینه ظهور بابیت را فراهم آورد. تناقض گویی شیخیه در مسئله رکن رابع و ناطق واحد، باب دانستن آن دو، توهین به مخالفین، بدیهی دانستن این دو آموزه جعلی و عدم امکان شناخت آنها، از جمله اشکالاتی است که بر این دو مسئله وارد است.
نقد و بررسی اشکالات نظریه متکلمان امامیه در باب اختیار و ثمرات تربیتی آن
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
101 - 124
حوزههای تخصصی:
اختیار یکی از مباحث اساسی در فلسفه و کلام اسلامی است که از دیرباز مورد توجه حکما و متکلمین قرار گرفته است. این تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه ای، تحلیل داده ها، مقارنه و تجمیع آرا است و بر آن است که پاسخ متقن و دقیق دین اسلام در این رابطه را تبیین نماید، چراکه نظریاتی که در رابطه با اختیار مطرح گردیده است اگرچه به اثبات اختیار داشتن انسان پرداخته اند اما برخی از آن ها به ناگاه خود را در دامن تفویض انداخته اند و برخی دیگر گرچه معتقد به نظریه امر بین الامرین گشته اند قائل به وجود تعارض میان برخی از آیات قرآن کریم گردیده اند. نظریه صحیح در این رابطه اگرچه اختیار داشتن انسان است ولی التزام به این مسئله از سویی هیچ ملازمه ای با نظریه تفویض ندارد و دستیابی به نظریه امر بین الامرین بدین شکل صورت می پذیرد که افعال انسانی در عین انتسابشان به انسان، به خداوند نیز انتساب پیدا می کند و افعال انسان در طول افعال الهی است و برای قول به اختیار هیچ ضرورتی ندارد که افعال انسانی مستقل از افعال الهی تلقی شود. از سوی دیگر با تبیین حقیقت اختیار تعارض بدوی آیات هدایت و ضلالت مضمحل می گردد. در این تحقیق به رابطه اختیار با جبر و تفویض، علم الهی و قضا و قدر الهی پرداخته می شود و در پایان ثمرات تربیتی اختیار مورد بررسی قرار می گیرد.
الیاده و نقد کلامی شخصیت انسان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
97-114
حوزههای تخصصی:
میرچا الیاده رابطه انسان را با دین نه برمبنای زیست روانشناختی و جامعه شناختی وی، بلکه بر پایه کارکرد ذاتی اش به مثابه موجودی دینی بررسی نمود. به باور الیاده هویت دینی انسان در دوران پیشامدرن محفوظ بوده و با شیوه ای دین ورزانه با نظام معرفتی و الگوی زندگی فرا تاریخی می زیسته است. با ورود انسان به دنیای مدرن، الینه شدن و انکار هویت دینی از سوی انسان اتفاق افتاده است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی دیدگاه الیاده را در موضوع انسان دینی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته که الیاده با مقایسه ساختار ماهیت انسان باستانی با ماهیتی که انسان مدرن برای خود در نظر دارد، اولا: انسان مدرن با الینه شدن و انکار ماهیت دینی خود ، چه ارزش هایی را از دست داده است.ثانیا، در زندگی، اندیشه و عاطفه انسان مدرن هویت و ویژگی تاثیر گذار معنا داری وجود ندارد.و ثالثا راه بازگشت ارزش های پیشا مدرن و کسب هویت دینی انسان امروز، آشتی او با ارزش های دینی و ارتباط با اسطوره است .
بررسی و نقد مؤلفه های معنویتِ پسا تجدّدی از منظر معنویت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
31 - 56
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های اصلی دوره پساتجدد، رشد روزافزون معنویت خواهی و به دنبال آن، شکل گیری جنبش های نوپدید معنویت گراست، اما ارائه معنویت های نوپدید با مؤلفه هایی که برای آن تعریف شده است به ویژه تأکید بر انسان مداری و عرفی گروی صلاحیّت و نیز توانایی مدّعیان این معنویت ها را در پاسخ به نیاز معنویت خواهی انسان، با تردید های جدّی مواجه ساخته است. سؤال اصلی این است که: معنویت های دوره پساتجدد با کدامین برهانِ عقلی یا نقلی، مدعیِ پاسخ به نیاز معنوی انسان معاصرند؟ نوشتار حاضر درصدد است با واکاوی مؤلفه های معنویت های دوره پست مدرن و مقایسه آن با مؤلفه های معنویت اسلامی، عیار راستی مدعیات این نوع معنویت ها را با سنجه معنویت اسلامی بسنجد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، کتابخانه ای است که در آن با استفاده از دو عنصر توصیف و تحلیل به این نتیجه دسته یافته که معنویت اسلامی قادر به ارائه نسخه ای جایگزین برای این نوع معنویت هاست؛ معنویتی که به دلیل سرچشمه گرفتن از وحی و برخورداری از پشتوانه مستحکم عقل، افزون بر جلب اعتماد پیروان خود، ثمربخش بودنِ اجرای دستورالعمل های خود را تضمین می کند.
تأویل باطنی نماز به قرائت صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
نماز تدبیری است از سوی شرع برای از میان رفتن آلودگی های حسی و به منزله طهارت از حدث های اصغر و اکبر نفسانی است. نماز قالب، نماز ظاهری جسمانی و نماز قلب، نماز باطنی حقیقی است. نماز قلب، عرفان و شناخت خدا و شناخت افعال و صفات او، و از سنخ حکمت و معرفت است. نماز قالب، تعبد جسم و خضوع بدن و تشبه به حقیقت انسانیت و جدایی از حیوانات و بهائم است. این دو گونه نماز، نشان از ارتباط غیب و شهادت و ملک و ملکوت و تبلور ارتباط نفس و بدن دارند. نماز جسمانی و قالبی در تنویر قلب م ؤثر است، همان طور که از سوی قلب انواری به سوی ظاه ر انسان بالا می آید. امر شارع به نماز قالب، هماهنگی قلب و جسم یا صورت و باطن است تا مزاحمتی از جانب ظاهر برای عمل باطن نباشد و در نتیجه این همراهی، باطن از کار خویش باز نماند.
بازگشت خطای مادی به خطای صوری؛ خواجه نصیر و قطب رازی در شرح کلام ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله پژوهشی این مقاله «خطای مادی» و «خطای صوری» است و نتیجه پژوهش این است که «خطای مادی بی معناست و آنچه اصالتاً متصف به خطا و صواب می شود صورت است». نقطه آغاز پژوهش نیز تعریف خاص ابن سینا در منطق کتاب اشارات از دانش منطق است که در آن بحث از ماده، به ظرافت تمام حذف می شود. لازمه پذیرش حکم فوق این است که در مبحث مغالطات جایگاهی برای خطای مادی یافت نشود. خواجه نصیر در سازگاری با حکم فوق استادانه بساط خطای مادی را از میان اقسام مغالطات برمی چیند، اما در تقسیم بندی های قطب رازی از بحث مغالطات خطای مادی مطرح است؛ بنابراین، تقسیم بندی او با حکم فوق مطابقت تام ندارد. قطب رازی بر اساس بداهت و ضرورت مبادی اول معرفت و خواجه نصیر بر اساس تأمل در مقدمات قیاس و قضایا و قول شارح، حکم کرده اند که در تطبیق با عالم خارج خطای مادی معنای محصل ندارد؛ اما آنچه در مباحث مادی منطق قدیم می آید، مباحثی کلی است و ملاک تطبیق ملاک های کلی است که در حجت و قول شارح به دست می آید، ازاین رو تناقضی در میان نیست که متفکری حکم کند ماده اصالتاً متصف به خطا نمی شود و درعین حال مباحث مادی منطق قدیم را در آن حفظ کند.
تحلیل روش شناسی انسان پژوهی با رویکرد گسترش کلام کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
43-54
حوزههای تخصصی:
انسان پژوهی دینی در عین توان محاجه با رویکرد فراگیر اومانیسم، می تواند الگویی از انسان محوری الهی با هویت معرفتی حی متاله را عرضه نماید. این تحقیق به نقش انسان پژوهی در گسترش کلام کاربردی پرداخته و با روش توصیفی - تحلیلی و با رصد میدانی آن را در حکم یکی از اصول اساسی دین نگریسته است. این ایده در فرآیند نیازمحورانه یعنی ناظر به شبهات رایج در جامعه اسلامی در کنار حقایقی مانند بومی سازی، به روز بودن و کارآمدی از ایده به واقعیت پیوست. تحلیل انواع روش انسان پژوهی از جمله مباحث اساسی است که این پژوهش به تبیین، ارزیابی مزایا و کاستی ها و پیشینه ای از پژوهش در هرکدام از آن ها پرداخته و خود رویکرد پنجمی به نام انسان شناسی تلفیقی را به آنها افزوده است و زمینه را برای یک پژوهش فراگیر و کاربردی در رسیدن به یک روش شناسی مناسب در تبیین ماهیت، ابعاد و مبانی هویت معرفتی انسان زمینه سازی نماید.
حدوث عالم ماده از دیدگاه متکلم و فیلسوف
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
125 - 149
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور ارائه گزارشی تطبیقی پیرامون حدوث عالم ماده، براساس آرای چهار فرقه کلامی اسلامی، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه، به ضمیمه آرای ابن سینا، از فلاسفه اسلامی و مؤسس مکتب مشاء، گرد آمده است. ابتدا مقدماتی پیرامون معنی حدوث و نقطه مقابل آن، یعنی قِدم و معنی عالَم و پرسش های اصلی بیان شده، سپس پیشینه مسئله گزارش گردیده، آنگاه آرای سران فرقه های مذهبی اهل سنت، یعنی معتزله، اشاعره و ماتریدیه، با استناد مستقیم به گفتار یک تن از رؤسای هر یک از سه فرقه اهل سنت بیان شده، و از بزرگان شیعه، گفتار چندین تن بررسی گردیده است. سپس اشاراتی به رأی ابن سینا در همین مسئله صورت گرفته و در نهایت، نتیجه به دست آمده این است که مسئله به پاسخ قانع کننده ای نمی رسد؛ به ناچار با الهام از گفته های فلاسفه راه حلی موقتی، بی آنکه آن راه حل، قطعی شمرده شود، برگزیده شد.
تبیین و نقد مواجهه نجفی اصفهانی با نظریه تکامل داروین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
19 - 38
حوزههای تخصصی:
اندیشه خلقت گرایی موجودات در میان متکلمان اسلامی و سنت اسلامی پیشینه طولانی دارد. در این مقاله به دیدگاه نجفی اصفهانی درباره چگونگی پیدایش انسان و استثناء بودن وی از قانون عام تکامل موجودات پرداخته شده است. وی با اتخاذ مبانی علم شناسی، دین شناسی و هرمنوتیکی خاص ، مخلوق بودن انسان در مقابل تکامل تدریجی موجودات را موجّه، مدلّل، مبرهن و علمی تلقی کرده و آن را به عنوان شاهد نقض برای فرایند تکامل داروینی و تکامل گرایی نئو داروینیستی معرفی می کند. به عقیده وی می توان میان تکامل موجودات و خلقت انسان تفکیک قائل شد و به نوعی خلقت انسان را خاص تلقی کرد. نجفی اصفهانی با تحلیل و نقد مبانی تکامل گرایان ملحد و رفع اتهامِ ماده گرایی و الحاد گرایی از اصل نظریه تحول داروین، هم به دفع شبهات منکران توحید و خداناباوران پرداخته و هم نظریه تکامل داروی ن را- ف ارغ از روی کرد فلس فی- ی ک اصل علمی که دغدغه تبیین فرایند پیدایش حی ات را دارد، مع رفی می کن د. ب رآمد نهای ی رویک رد وی به پی دایش انسان که مبتنی بر پیش فرض های او در دین شناسی و علم شناسی است در خلقت گرایی خداوند نسبت به انسان و باطل شدن تکامل انسان از منظر نظریه تکامل خلاصه می شود.
روش شناسی خواجه نصیرطوسی در تدبیرمنزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و ان دیشه های ان دیشمندان را تعیین م ی کنند. خ واجه نصی رالدین ط وسی، پس از ابن سینا مفصل ترین مباحث را درباره تدبیر منزل بیان کرده است؛ اگرچه در آثارش به طور مستقیم به مبانی معرفتی و روشی تدبیرمنزل نپرداخته است.هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی خواجه نصیر در تدبیرمنزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی خواجه نصیر برمبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ تدبیرمنزل خواجه با تکیه بر مبانی و روش های متنوع مانند دین مداری، مدنیت گرایی، عقل گرایی، اخلاق گرایی، سنت گرایی و غایت نگری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که در آن مجموعه ای از احکام، بایدها و نبایدها و تکالیف برای ساماندهی زندگی سعادتمند و ایده آل ترسیم می شود. روش شناسی معرفتی او، یاریگری مدبِّر برای هدایت منزل و دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است و بر سبک زندگی اسلامی و سنتی تأکید می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی خواجه نصیر در تدبیرمنزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی می پردازد.
بررسی تطبیقی تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا با رویکرد انتقادی به دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
117-130
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در میان اکثر مکاتب، مسئله تناسخ است. شیخ اشراق و ملاصدرا نیز به بسط آن پرداخته اند. مسئله این تحقیق تحلیل تناسخ از نظر شیخ اشراق در عرضه بر مبانی و استدلال های ملاصدرا است. هر چند شیخ اشراق نظر خود را در زمینه تناسخ صریحا اعلام نکرده است ولی با توجه به ادله ای چون اعتقاد ایشان به تناسخ ملکوتی، اعتقاد به عالم صور معلقه و حدوث نفس همزمان با بدن، بطلان دو نوع تناسخ صعودی و متشابه از دیدگاه او مستدل است گرچه نمی توان به راحتی تناسخ نزولی را از نظر او منتفی دانست. ملاصدرا نیز با برهان قوه و فعل و همچنین برهان حرکت اشتدادی، تناسخ اصطلاحی را به طور مطلق باطل می داند در حالی که تناسخ ملکوتی را قبول دارد. با عرضه نظرات شیخ اشراق بر مبانی و استدلال های ملاصدرا، دیدگاههای شیخ اشراق به چالش کشیده می شود. هر چند باید گفته شود این نتیجه با تأمل دقیق در آثار شیخ اشراق نیز قابل دستیابی است. روش تحقیق در نوشتار حاضر، توصیفی-تحلیلی است.
تبیین دوگانه انگاری مرتبه ای در نفس شناسی صدرایی و جایگاه آن در میان نظریات فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
121 - 129
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا نفس را به عنوان امری مجرد اثبات می کند. اما این گونه نیست که امری متمایز از بدن باشد و دوگانه انگاری جوهری لازم بیاید. یعنی اثبات نفس و یا قوای نفس مانند خیال، هویت انسان را دوگانه نمی کند. بلکه حتی فرض تجرد نفس با وحدت نفس و بدن هم سازگار خواهد بود. ملاصدرا حقیقت انسان را این گونه نیز نمی بیند که جوهری مادی است که از دو ویژگی حالات ذهنی و حالات بدن برخوردار است. حال این پرسش مطرح می گردد که با توجه به نظریات فلسفه ذهن، نظریه ی ملاصدرا در باب نفس، دوگانه انگاری جوهری است یا این همانی نفس و بدن یا دوگانه انگاری ویژگی ها؟ اساساً آیا می توان آن را در این نظریات موجود گنجاند و چه نسبتی با این نظریات دارد؟ ملاصدرا نفس را جوهری واحد می داند که در مرتبه نازل تر ظاهر شده است و در این مرتبه نازل همان قوا است. واکاوی نفس شناسی صدرایی جایگاه نظریه وی در میان نظریات فلسفه ذهن و تمایز آن را با نظریات مشابه مانند نظریه دوگانه انگاری جوهری، دوگانه انگاری ویژگی و تئوری این همانی ذهن و بدن، روشن می سازد. از نظریه ملاصدرا می توان با عنوان دوگانه انگاری مرتبه ای تعبیر کرد. در این مقاله این نوع دوگانه انگاری تبیین و تمایزش از تقریرهای گوناگون دوگانه انگاری جوهری و دوگانه انگاری ویژگی و این همانی ذهن و بدن مشخص شده است تا جایگاهش در میان نظریات موجود در خصوص نفس روشن گردد.
روش شناسی گفت وگوی ادیان در قرآن و سنت
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای اخذ شیوههای مقبول گفتوگو از قرآن، سیره نبوی و ائمه معصومین (ع) در گفتوگوی مؤثر و سازنده با پیروان سایر ادیان و رسیدن به یک همزیستی مسالمتآمیز با آنهاست.در این پژوهش روش قرآن در تعامل دینی در دو بخش روش گفتوگو و تعامل با پیروان سایر ادیان مطرح میشود که گفتوگو بر محور مشترکات، مجادله احسن، رعایت عدالت، احترام به پیمانها و قراردادها، احسان و تألیف قلوب از جمله این روشهاست. سپس شیوههای گفتوگو در سیره نبوی و ائمه معصومین (ع) در مواجهه با پیروان سایر ادیان بررسی میشود. پیامبر اکرم (ص) گفتوگو، بحث، مناظره، نامه و پیمانهای بسیاری با غیر مسلمانان داشت و اهتمام آن بزرگوار به رابطه دوستانه و مسالمتآمیز با دیگر ادیان نشان میدهد که آن حضرت همواره از جنگ، خونریزی و منازعههای بیمورد گریزان بوده و منطق گفتوگو را بر هر امر دیگری مقدم میدانست. سیره ائمه اطهار (ع) نیز بر منطق گفتوگو مبتنی بود. گفتوگو با پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، داشتن سعهصدر و تحمل شنیدن دیدگاههای مخالف و احترام به حقوق اقلیتها از ویژگیهای بارز امامان معصوم (ع) بود. همچنین موارد بسیار زیاد گفتوگو و مناظره با رهبران دیگر ادیان بهترین دلیل بر اهمیت و جایگاه گفتوگو در سیره ایشان است.
مدل سازی و تحلیل ارتباطات انسانی و وحیانی از منظر مهندسی مخابرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله پژوهش حاضر معطوف به بررسی و معادل سازی انواع مختلف ارتباطات انسان ی شامل ارتباطات انسان با انسان و انسان با خداوند متعال از منظر نظریه مخابرات با روش توصیفی تحلیلی می باشد. لذا در ابتدا معروف ترین مدل های ارتباطاتی در مخابرات بهمراه مدل سیگنال آن ها معرفی شده است و راهکارهای مهندسی مخابرات برای غلبه بر عوامل محدودیت آفرین تبیین گردیده است. سپس انواع مختلف ارتباطات انسانی بر مبنای این مدل ها با رویکردهای تمثیلی و اکتشافی معادل سازی و ارزیابی شده است و راهکارهایی برای بهبود کیفیت آن ها ارائه می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که اولا بسیاری از مدل های مخابراتی و راهکارهای بهبود ارتباط در مخابرات ریشه های دینی دارند و ثانیا مشخص می کند که اعمال و مناسک مذهبی همچون ارجح بودن انجام فرائضی نظیر نماز و دعا به صورت جماعت و یا استمداد از انسان های کامل در قالب توسل ریشه های علمی دقیقی دارد و کارآیی آن ها در علوم تجربی اثبات شده است.
تبارشناسی چالش «قومیت گرایی یهود» قبل از ظهور و ارائه راهکارهای مواجهه با آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
107 - 136
حوزههای تخصصی:
شواهد تاریخی و روایی مبنی بر تقابل قوم یهود با حضرت مسیح7، پیامبر اکرم؟ص؟ و حضرت مهدی؟عج؟ را نشان میدهد. مستنداتی نیز دال بر وجود قومیتگرایی افراطگرایانه یهود هم در فقرات عهد عتیق و جدید، همچنین تلمود و بسیاری از آیات و روایات اسلامی، علاوه بر جریانات تاریخی مواجهه این قوم با انبیای بزرگ الهی، همگی به مثابه چالش بزرگ فرا روی حکومت موعود امم است. طیف گستردهای از روایات باب امام مهدی؟عج؟، گمانههای قومیتگرایی را از مهمترین چالشهای تهدیدکننده حکومت عدالتخواه حضرت رقم میزند. هدف پژوهش حاضر تبارشناسی چالشهای قومی، تا قبل از دولت امام مهدی؟عج؟ است.
بررسی و مقایسه امثال در قرآن کریم و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
45 - 62
حوزههای تخصصی:
مراد از مثل در این پژوهش، خلاصه شده داستان در قالب تشبیه است. درحقیقت مثل، نوعی استدلال در خدمت اثبات موضوعی است که عموماً ذهنی و عقلی است. مثل، ترسیم خیال است که در وهم حالت تجسد پیدا می کند؛ به گونه ای که شنونده شخصاً در معرکه حضور دارد. حوادث را از نزدیک مشاهده می کند. بدون تردید خداوند از پنهانی های روان بشری آگاه و مطلع است؛ به همین دلیل مثل های دینی به مراتب بهتر از دیگر امثال بیان کننده حقایق پنهانی و غیرمادی است. مثل های دینی با ایجاد مشابهت و همگونی میان معانی معقول و اشیای محسوس به معانی تجسم می بخشند تا از رهگذر آن معانی دینی هرچه بیشتر به فهم و ادراک مخاطبان نزدیک تر شوند.این پژوهش از روش کتابخانه ای - اسنادی استفاده شده و با تکیه بر روش کیفی از نوع تحلیل محتوایی - استنباطی در پی آن است تا گامی هر چند اندک برای بسترسازی در زمینه گفتگوی ادیان بردارد؛ به همین دلیل در این پژوهش در وهله نخست موضوعات امثال قرآن کریم و عهد جدید بررسی شده است؛ بدین صورت که بیشترین تعداد امثال در قرآن به مسئله توحید و شرک و در عهد جدید به توصیف ملکوت خداوند اختصاص دارد و از لحاظ اقسام مثل، مثل های قرآنی تنوع بیشتری نسبت به مثل های عهد جدید دارند و به ترتیب در قرآن، رمزی، قیاسی، فردی، تاریخی و توصیفی اند؛ اما در عهد جدید به صورت رمزی، توصیفی، قیاسی و تاریخی اند. مراد قسم مثل فردی است، امثال به فردی، رمزی، قیاسی، تاریخی و ...
تبیین عقلانی آموزه «توبه» در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
111 - 134
حوزههای تخصصی:
تبیین عقلانی آموزه های دینی سهم به سزایی در دفاع از دین و تثبیت و تعمیق باورهای دینی دارد. آموزه توبه از جمله باورهای دینی است که نیازمند تبیین عقلی می باشد. توبه از آموزه های مهم ادیان و بسیار مورد توجه دین مبین اسلام است. عمده مباحث در باب توبه ناظر به بُعد اخلاقی و اجتماعی توبه است، اما کمتر به این آموزه از منظر عقلی و با رویکرد کلامی نگریسته شده است. از جمله مباحث کلامی در باب توبه، چیستی و چگونگی توبه در نسبت آن به خداوند است. توبه انسان به معنای بازگشت از گناه و بازگشت به خدا می باشد، اما توبه خداوند که در آیات و روایات فراوان به چشم می خورد می تواند چه معنایی داشته باشد؟ آیا این اسناد حقیقی است؟ آیا توبه خداوند را هم می توان به معنای بازگشت دانست؟ در صورتی که این گونه باشد، معنای بازگشت خداوند چیست؟ آیا نسبت بازگشت به خدا مستلزم تغییر در اراده الهی نخواهد بود؟ در این نوشتار، پاسخ پرسش های مذکور با روش توصیفی، تحلیلی و با بررسی چیستی توبه و کاربرد آن در مورد خداوند با محوریت دیدگاه علامه طباطبایی پیگیری شده است و بر این اساس، تبیینی عقلی از این آموزه اسلامی ارائه شده است.
معیارهای شناخت امام مهدی (عج) در هنگامه ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
5 - 30
حوزههای تخصصی:
به دلیل جایگاه بیبدیل شخصیت امام مهدی7 از یک سو و وجود مدعیان دروغینی که در طول تاریخ هوس بر تن کردن ردای مهدویت داشتهاند از سوی دیگر بازشناسی امام مهدی7 از میان مدعیان دروغ زن مسئلهای درخور توجه و مهم خواهد بود و از همین رو پیشوایان معصوم برای شناخت آن حضرت در عصر ظهور معیارهای متعددی را برشمردهاند در روایات ابتدا بر این نکته تأکید شده است که امر آن حضرت از سپیده صبح آشکارتر است و در وجود عزیز آن حضرت ذرهای ابهام وجود نخواهد داشت از این رو جایی برای نگرانی نخواهد بود در کنار تاکید یاد شده برای شناخت امام مهدی7 معیارهای متعددی ذکر شده است برخی از این معیارها سلبی و برخی ایجابیاند و از میان معیارهای ایجابی پارهای به گونهای هستند که در همان هنگامه ظهور کارایی دارند و میتوانند راهی برای شناخت امام باشند مانند نشانههای ظهور، علم، معجزه و تولد از پیامبر گرامی اسلام6 و پارهای دیگر نیازمند گذر زمان هستند مانند نزول حضرت عیسی7 رجعت و تشکیل حکومت عدل جهانی. با وجود معیارهای یاد شده شخصیت امام مهدی7 به سهولت شناخته خواهد شد و مؤمنان در این مهم با مشکلی مواجه نخواهند گردید.
ناسازگاری درونی نظام معرفتی فخر رازی درباب علیت و توحید افعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۲
85 - 100
حوزههای تخصصی:
در اندیشه ی فخر رازی، از یک طرف مسأله ی علیت و تأثیر و تأثّر موجودات بر یکدیگر مطرح است و از طرف دیگر، قول به توحید افعالی و عمومیت علیت و فاعلیت خداوند برای همه ی افعال و معلول ها و بلکه انحصار علیت و فاعلیت به خداوند مطرح می شود. برخی معتقدند میان این دو قول ناسازگاری وجود دارد. مقاله ی حاضر با هدف ارائه ی تبیینی روشن تر از این مسأله، کوشیده تا با روش تحلیلی، این مسأله را در اندیشه ی فخر رازی بررسی کند. نتیجه ی پژوهش این بوده است که توحید افعالی با اصل علیت و فروع آن ناسازگار نیست، بلکه اصل علیت و فروع آن از مبانی فلسفی مهم توحید افعالی بوده و موجب تبیین بهتر آن می شود. بااین حال، در اندیشه ی فخر رازی، قول به توحید افعالی و قبول اصل علیت و برخی فروع آن، بیانگر ناسازگاری درونی در نظام معرفتی وی است. البته شاید بتوان میان فخر رازی فیلسوف و فخر رازی متکلم فرق نهاد و قول به اصل علیت را دیدگاه فیلسوفانه ی وی و قول به توحید افعالی را دیدگاه متکلمانه ی وی دانست؛ هرچند در آثار وی غلبه با رویکرد کلامی است تا فلسفی.
تأملی در معنا، مدلول و مبانی نظریه اشتداد علم حضوری نفس به ذاتش در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
85 - 102
حوزههای تخصصی:
به باور ملاصدرا، علم حضوری نفس به ذاتش اشتدادی است. این نظریه از نظریات بدیع ملاصدرا و از نتایج هستی شناسی و نفس شناسی اوست. این نظریه بیانگر این معناست که مرتبه و درجه آگاهی حضوری انسان به حقیقت ذاتش امری ثابت نیست و می تواند ارتقاء یابد و از مرتبه نازل خودآگاهی خیالی به مرتبه عالی خودآگاهی عقلی و حتی بالاتر برسد. خودآگاهی خیالی به معنای ادراک حضوریِ خیالی نفس که در عین تجرد، محفوف به عوارضی چون شکل، اندازه و... است و خودآگاهی عقلی، ادراک به نحو تجرد تام و محض من است. هر یک از این مراتب اقتضائاتی دارند که آثار مهمی در معرفت و عمل آدمی خواهند داشت. مهم ترین مبانی فلسفی این نظریه در حکمت صدرالمتألهین عبارت است از: نظریه اتحاد مدرِک به مدرَک، نظریه حرکت جوهری و نحوه وجود خاص نفس ناطقه انسانی نزد ملاصدرا.