فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
78-93
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر به دلیل مواجه با مکاتب بشری و مادی گرایی جامعه جهانی، دچار سرگردانی اخلاقی گردیده، به دنبال یافتن الگویی مناسب در روابط اجتماعی خویشتن است. اخلاق هم زیستی یکی از موضوعات اخلاق کاربردی است که درباره مسئولیت انسان در مقابل دیگران بحث می کند. ساحتی است که بیانگر وظایف اجتماعی انسان در مقابل سایر انسان هاست. دولت مهدوی بنابر آموزه های حدیثی، عهده دار تکامل اخلاق است. که نمود اصلی آن بایستی در فضای جامعه متبلور گردد. در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت کتابخانه ای، جایگاه اخلاق و ساز و کار های تربیت اخلاقی در حکومت مهدوی، بر اساس سخنان ائمه طاهرین س مورد توجه قرار گرفته است.
جایگاه آیه مباهله در مطالعات کلامی فریقین
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
229 - 281
حوزههای تخصصی:
آیه مباهله، جزء نمایان ترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بوده است. متکلمان امامی بر آن بوده اند که در پرتو دلالت معنایی آیه مباهله، پشتوانه ای قرآنی برای بنیان های مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشان ترین دریافت هایی است که در پژوهش های کلامی شیعه از آن یاد شده است اما در مقابل، متکلمان اهل سنت به جز اثبات نبوت،سایر وجوه معنایی که شیعه بدان استناد می جوید؛ برنتابیده است و در پیمایش کلامی خویش،کوشیده است با رویکردی سلبی با ادله ای چون پیامبر، مقصود معنایی انفسنا،کودک بودن حسنین و ترجیح مفضول بر فاضل، دلالت آیه را در حد یک فضیلت ساده فرو کاهد. اما متکلمان امامی با بهره گیری از ادله عقلی، نقل های روایی، دریافت های تفسیری، قواعد ادبی و گزارش های تاریخی در جایگاه دفاع از دریافت های معنایی که از آیه مباهله دارند؛ آراء متکلمان عامه را به چالش کشیده اند که برآیند آن در اثبات افضلیت تابناک اهل بیت ظهوری روشن دارد.
بررسی تبیین های سه گانه نظریه اصالت وجود و انسجام منطقی سخنان صدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
125 - 153
حوزههای تخصصی:
محور اصلی حکمت متعالیه و مبنای بسیاری از نظریات صدرالمتألهین، نظریه اصالت وجود است. این نظریه در آثار متعدد صدرا وجود دارد و نزد شارحین نیز مورد تفسیر و تبیین های گوناگون قرار گرفته است. می توان حداقل سه تفسیر مهم از این نظریه را برشمرد که هرکدام تقریر خود را به صدرا نسبت داده اند. تفسیر نخست معتقد است ماهیت به تبع وجود در خارج موجود است و تحقق ماهیت در خارج حقیقی است. در تقریر دوم، ماهیت حدّ وجود دانسته شده است که به عرض وجود، در خارج موجود می شود و موجودیت ماهیت در این تفسیر، اعتباری است. برداشت سوم، موجودیت ماهیت در خارج را مجازی و جایگاه ماهیت را ذهن می داند به گونه ای که در خارج، تنها و تنها وجود، متحقق است و ماهیت، ظهور عقلی و ذهنی وجودهای محدود است. در پژوهش حاضر، دو فرضیه مطرح و پی-گیری می شود: اول اینکه عامل اصلی پیدایش سه دیدگاه متفاوت درباره نظریه ی واحد اصالت وجود، عبارات متفاوت خود صدرالمتألهین و تبیین های گوناگون ارائه شده از جانب خود ایشان است؛ دوم آنکه شواهد فلسفی دیگری از سایر نظریات صدرا می تواند تأییدی بر تفسیر سوم از نظریه اصالت وجود بوده و گویا در دیدگاه نهایی وی ماهیت صرفا، وجودی مجازی دارد. در تبیین فرضیه اول، عبارات همخوان و سازگار با هر دیدگاه را مطرح و منشأ آن را در تعابیر صدرا نشان می دهیم. در اثبات فرضیه دوم، از مسأله وجود رابط از دیدگاه صدرا بهره خواهیم برد. ماهیت نداشتن وجود رابط و ربط بودن ممکنات نسبت به حق تعالی، تفسیر سوم اصالت وجود را به عنوان نزدیکترین تفسیر به رأی حقیقی صدرالمتألهین تأیید می کند.
انسان شناسی رمزی در داستان های عرفانی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان و درک حقیقت او از موضوعات مهم نظام حکمت اشراقی محسوب می شود و به همین دلیل سهروردی آثارش و ازجمله داستان های رمزی اش را عمدتاً زمینه ای برای فهم حقیقت و جایگاه انسان و راه رسیدن وی به کمال حقیقی قرار داده است. به عقیده ی وی، نفس نوری از انوار الهی و جوهری مجرد و روحانی، هم هویت با انوار قاهره و دارای ماهیتی یکسان با نورالأنوار است که در جهان ظلمانی ماده و زندان تن گرفتار شده است . هدف حکمت، چه در قالب نظام فلسفی و چه به صورت داستان یا هر شکل دیگری باید نجات نفس و کمال آن باشد. گرچه رمزهای به کاررفته در داستان های رمزی-عرفانی شیخ اشراق را می توان در سه دسته ی کلی جهان شناسی، انسان شناسی و خداشناسی گنجاند، لیکن حجم اصلی رمزها و محوریت محتوا مربوط به انسان شناسی است. بخشی از رمزها هرچند به لحاظ شکلی با نظام فلسفه ی مشائی سازگارترند، اما معنا و مقصودی که نهایتاً القا می کنند، اشراقی است. محتوای بخش دیگری از رمزها حتی با اصول فلسفی حکمه الاشراق نیز ظاهراً سازگاری ندارند. به نظر می رسد که پیش تازی روح مکاشفه گر و تخیل رمزپرداز شیخ اشراق نسبت به عقل نظام سازش، باعث شده است تا گاهی داستان های رمزی، از آثار فلسفی اش اشراقی تر باشند.
نشانه های امشاسپند شهریور در آثار سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امشاسپندان در نظام باور شناختی مزدایی به شش مفهوم متعالی اطلاق می گردد که برترین آفریدگان خداوند شناخته شده اند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوا میزان آثار و نشانه های مستقیم و غیرمستقیم امشاسپند شهریور، که در باور مزدیسنان یکی از هفت فروزه اهورامزدا به شمار می رود، در مجموعه مصنفات شیخ اشراق تحلیل و بررسی گردد. در این پژوهش، پس از استقرای ویژگی های عمومی امشاسپندان و ویژگی های اختصاصی امشاسپند شهریور، با رجوع به متون مزدایی و منابع تحلیلی، به جست و جوی این ویژگی ها در آثار سهروردی پرداخته شده است. پس از محاسبه میزان فراوانی و بسامد ویژگی ها و نشانه های این امشاسپند، داده های به دست آمده مورد تحلیل محتوایی و مفهومی قرار گرفته است. در اثر این پژوهش، نتایجی همچون حضور شهریور به عنوان مثل اعلای نورانیت و اقتدار الهی، عدم حضور کارکرد رب النوعی این امشاسپند، و نیز کارکرد نجومی و نمادین آن در آثار سهروردی، اجتماع قوی ترین نشانه های شهریور در متون فارسی، و در ضمن یاد کرد از قهرمانان اساطیری ایرانی و موارد دیگر به دست آمده است.
اتحاد عاقل و معقول در منظر ابن سینا و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
123 - 148
حوزههای تخصصی:
«اتحاد عاقل و معقول» از معدود مسائلی است، که با مخالفت و موافقت دو فیلسوف بزرگ مواجه شده است.بوعلی به عنوان منکر اصلی و صدرالمتألهین به عنوان موافق جدی. بوعلی در «شفاء» و «اشارات» ،«اتحاد عقل و عاقل» را ردّ می نماید ولی در «مبدأ و معاد» برای آن برهان می آورد. این تفاوت رویه بوعلی، نزد فیلسوفان بعد محل سؤال بوده است. صدرالمتألهین برای «اتحاد» سه معنا ذکر می نماید و می فرماید «اتحاد عاقل و معقول» به دو معنای اول به همان برهان بوعلی به هیچ وجه قابل اثبات نیست، ولی معنای سوم اتحاد نه تنها ممکن بلکه تحقق علم در تمام مراتب متوقف بر آنست.صدرا میگوید بوعلی معنای سوم از اتحاد را تنها در مبدأ و معاد پذیرفته است و آنگاه در بدست آوردن دیدگاه اصلی بوعلی تردید نموده است.اما حقیقت آنست که بوعلی هرگز متناقص سخن نگفته است.اینگونه نیست که در «شفاء» و «اشارات» دیدگاه واقعی خود را اظهار کرده و در «مبدأ و معاد» طبق مذاق فیلسوفان مشاء سخن گفته باشد. فهم دیدگاه اصلی بوعلی تنها در سایه فهم دقیق از منظومه فکری وی محقق است همان مسیری که ما پیمودهایم و نشان داده ایم معنای سوم اتحاد باور همیشگی بوعلی است و اساساً اختلافی میان بوعلی و ملاصدرا وجود ندارد.
حکمت صدرایی و جنسیت انسانی: تحلیلی بر پایه برخی مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مسئله جنسیت بر اساس هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئله جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفه های هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی او می توان بر برخی از لایه های پنهان اندیشه این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازل ترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا می کند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسان شناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگی ها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفت شناختی به عقیده ملاصدرا انسان ها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجه ای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبه وجودی اشخاص بر می گرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگی های نفس نباتی و بدن است، همان گونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
رابطه عقل نظری و عقل عملی در مرتبه کمال نهایی انسان از دیدگاه ملاصدرا
منبع:
کلام حکمت سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
57 - 69
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ارتباط عقل نظری در مرتبه عقل مستفاد با عقل عملی در مقام فنا را با رویکرد فلسفی و عرفانی و با استفاده از آثار ملاصدرا و شارحان او بررسی میکند. از دیدگاه ملاصدرا، کمال نهایی در عقل نظری، اتحاد نفس با عقل فعال در مرتبه عقل مستفاد است که در این مرتبه، جوهر نفس بر اثر حرکت جوهری، تبدیل به جوهر عقلی شده و قدرت مشاهده عالم عقول را دارد. ملاصدرا غایت کمال عقل عملی را رسیدن به مقام فنای فیالله میداند که سالک، هیچ چیز غیر از ذات خدا را نمیبیند. نفس به اعتبار عقل عملی، قبل از رسیدن به مقام فنا، دارای مرتبه روح است که در این مرتبه، سالک بعد از طی مرتبه قلب، به عالم جبروت وارد شده و موجودات عقلانی آن عالم را میبیند. بنابراین، نفس به مرتبهای میرسد که به اعتبار عقل نظری، عقل مستفاد میگوید و به اعتبار عقل عملی، مقام روح را تعبیر میکند. روشن است که مقام فنای فیالله بالاتر از مقام عقل مستفاد است. کمال عقل نظری در مرتبه عقل مستفاد و کمال عقل عملی در مقام فنای فیالله از سنخ علم و معرفت است و هر دوی آنها، از نوع علم خصوری است. تقاوت آن دو در این است که درک حضوری نفس در مقام فنای فیالله شدیدتر از درک نفس در مرتبه عقل مستفاد است. اتصاف به صفات و اخلاق الهی، در واقع مرحله پس از فناست، اما بخاطر تلازم میان فنا و بقا، میتوان آن را کمال نهایی برای عقل نظری و عملی در نظر گرفت.
مطالعه و تحلیل اصل تفاوت های فردی در تربیت از دیدگاه مفسران قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر انسانی نسخه ای منحصر به فرد است و در عالم وجود هیچ دو انسانی با ویژگی های کاملا یکسان یافت نمی شوند. اندیشمندان حوزه تربیت، تفاوت های فردی را با عنوان "اصل تفرد" بیان داشته اند و این اصل از جمله اصولی است که اکثرا به آن توجه داشته اند. در قرآن کریم آیاتی که به این موضوع اشاره داشته اند، گاهی جز مبانی تربیت و گاهی جز اصول تربیت است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، آیاتی را که به این مقوله اشاره داشته استخراج نموده و دیدگاه مفسران قرآن را مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است. اندیشمندان حوزه تربیت اسلامی اشاره ای بسیار گذرا به برخی از آیات داشته اند در حالی که قرآن کریم به تفاوت های فردی میان انسانها که شامل تفاوت های جسمی و روحی و اجتماعی است، صحه گذاشته است و این تفاوت ها را طبقه بندی نموده است و آن را از ویژگی های نظام آفرینش و در برخی موارد آزمایش بندگان معرفی کرده است.
نوسازی مفهوم علم و دین بر پایه رویکرد ترکیبی عقل و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه تاریخ ادیان صحنه گفتوگوهای مستمر عقل و دین است که سابقه چهره جدید آن تحت عنوان «علم و دین» به اواسط قرون وسطی میرسد. با توجه به تفاوت در روش، موضوع و غایت علم و دین، همواره این سؤال بین فیلسوفان و متالهان مطرح بوده است که چه نسبت و رابطهای میتوان بین آن دو فرض کرد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد تبیین رویکرد جامع قرآنی در خصوص نسبت عقل و ایمان بر پایه اصل فطرت و سپس نوسازی مفهوم علم و دین در پرتو آن است. یافتههای پژوهش نشان داد که با توجه به فطری بودن دانش دینی در هر دو بعد طبیعی و الهی، کار دانشمند تجربی و نبی یک چیز است و آن تعیین دانش دینی فطری انسان در دو بعد طبیعی و الهی با روش مناسب خود: که طبیعتاً مناسبترین روش برای دانشمند تجربی در تعیین دانش دینی فطری طبیعی، مشاهده مستقیم حقایق طبیعت با ابزار حس و تجربه همراه با سنجش عقلی است و مناسبترین روش برای نبی در تعیین دانش دینی فطری الهی، کشف حقایق ورای طبیعت در پرتو وحی همراه با سنجش عقلی است.
بازخوانش تعیین محل نزاع در مسئله ارتباط علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محل نزاع در مسأله علم و دین، میدان بحث دادههای وحیانی با یافتههای انسانی است. هیچیک از علوم و معرفتهای دینی را نمیتوان در زمره علوم قطعی و یقینی قرار داد بهگونهای که صادق و جهانشمول باشد. همانگونه که معرفت دینی نیز در تمام موارد، فهم قطعی و یقینی از دین نیست بهگونهای که عقلانیت حداکثری دینپژوهان را بهدنبال داشته باشد. محل نزاع میان دو فهم بشر، یکی در ساحت علومی است که حاصل اندیشه بشر در مواجهه با جهان است که شامل تمام دستآوردهای بشری اعم از علوم تجربی، انسانی، اجتماعی و...میشود و دیگری نیز مربوطبه فهم عالمان دینی (معرفت دینی) در مواجهه با دین و متن دین است. بهبیان دیگر محل نزاع میان فهمها و معرفتهایی است که دانشمندان علوم و عالمان دینی دارند. از اینرو نباید همه آنچه به نام علم است، علم پنداشت همچنانکه هر فهمی از دین را نیز نباید صددرصد با دین برابر دانست. چنانچه این مرزها بهروشنی تبیین نشود، ممکن است گمان شود علم و دین ناسازگارند. در این مقاله تلاش بر این است که محل نزاع از ساحت علم و دین به ساحت فهمها و معرفتها تحویل شود تا راهحلهای پیشنهادیِ گونههای مختلفِ ترابط علم و دین قابل ارزیابی باشد.
مبانی نظری اسلام و ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری سازمانی در تشکیلات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
51-74
حوزههای تخصصی:
یادگیری مفهومی پویاست که به تدریج از یادگیری فردی به یادگیری سازمانی تغییر می یابد. به دلیل نیاز سازمان ها به سازگاری با تغییرات محیطی، مفهوم یادگیری سازمانی به طور روزافزونی رایج شده است . این نوشتار به دنبال ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری در سازمان های اسلامی است که پس از استخراج کدها، مفاهیم و مقوله ها، از قرآن کریم و منابع معتبر حدیثی به ترسیم الگوی راهبردهای یادگیری سازمانی اسلامی پرداخته شده است. در این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهش های توسعه ای-کاربردی است و با روش گرندد تئوری( داده بنیاد) تحلیل شده است. یافته های پژوهش که به صورت یک سیستم عمل می کند شامل نوزده مقوله اصلی در سه دسته راهبردهای زمینه ای ، راهبردهای اجرایی و راهبردهای رفتاری می باشد.
نظریه فطرت؛ به مثابه مبنای معرفت شناختی علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
7 - 30
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه اندیشمندان اسلامی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که جنبه ثابتی دارد که دین الهی با آن هماهنگ بوده، بر اساس آن نازل شده است. ازاین رو، فطرت به آفرینش ویژه انسان اشاره دارد که در سه بعد شناختی، گرایشی و توانشی قابل دسته بندی است. پذیرش مسئله فطرت به عنوان یکی از مهم ترین پیش فرض های انسان شناختی در علوم انسانیِ اسلامی، آثار فراوانی از خود به جای می گذارد. نوشتار حاضر تلاش کرده است برایند این مبنا را از حیث معرفت شناختی بررسی کند. اینکه فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای توجیه و سنجش آن، و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید، از جمله دستاوردهای پژوهش حاضر تلقی می شود.
تبیین شاخصه های علم از نگاه قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
45 - 66
حوزههای تخصصی:
اندیشه های قاضی سعید قمی بر مبنای نگاه فلسفی عرفانی خاص وی به مسائل بنا شده است و همین موضوع باعث شده نظریات متفاوتی نسبت به فلاسفه پیش از خود ارائه دهد. تبیین متفاوت قاضی سعید از مسئله علم که می توان گفت تا حدود زیادی در مقابل با اندیشه های ملاصدرا در باب علم است، اهمیت پرداختن به این موضوع را دوچندان می سازد. پژوهش حاضر که با بررسی مستقیم آثار و نظریات قاضی سعید صورت گرفته، تلاشی است برای معرفی شاخصه های اندیشه وی در مسئله علم که می تواند وجوه تمایز تفکرات قاضی سعید نسبت به سایر فلاسفه به حساب آید و باب های تازه ای را در وجودشناسی و معرفت شناسی علم به روی ما بگشاید. به اجمال می توان گفت که عمده نظریات قاضی سعید در زمینه علم مبتنی بر تفسیری است که از آیت خدا دانستن نفس در جامعیت و کلیت ارائه می دهد. او علم نفس را نه حصولی می داند، نه حضوری و استفاده از تعبیر حضوری در مورد علم نفس را مَجاز می شمرد و معتقد است که علم نفس، بصر عقل بر طبایع کلیه است، بدین ترتیب حاضر بودن اشیاء برای انسان به معنای ظاهر بودن آن ها برای نفس عاقله است.
نسبت خیال با عواطف در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه خیال با عواطف، و تبیینِ نقش و چگونگی دخالتِ خیال در حوزه عواطف، هدف مقاله حاضر است. چیستی خیال، ماهیت عواطف و نسبتی که خیال با عواطف دارد، سه پرسش اصلیِ پژوهش حاضر هستند. از روش تحلیل و استنتاج، برای تبیین موضوع استفاده شده است. نگهداریِ صورت ها پس از ادراک حسیِ پدیده ها (مصوره)، تصرف در صورت های مخزون(متصرفه)، و تبدیلِ صورت های ادراکی (متخیله، متفکره)،کارکرد هایِ اصلی خیال در حوزه فعالیت هایِ ادراکی و تحریکی نفس هستند. غرایز، فطریات و عواطف زیرساخت های گرایش های انسان محسوب می گردند. عواطف ضمن آنکه ماهیتی اکتسابی دارند، ابزار بشر برای بقا و تعالی اند. از نظر ملاصدرا عواطف انگیزه حرکت را در انسان ایجاد می کنند و نفس را از اراده ها و تلاش های پراکنده، فارغ ساخته، در جهت واحد متمرکز می کنند. به اعتقاد او عواطف می توانند با فعال شدن در وجودِ ما، نوعی عمل قلبی و جوانحی محسوب گردند و چون اعمالِ نفسانی، متحد با نفس و بخشی از هویت نفس اند، پس می توانند سازنده موجودیت نهایی انسان و صورت اخروی او باشند. خیال منشأ ظهور عواطف، علت بقا و زوال عواطف، و موجب معناداری و بازشناسی عواطف است.
نقدی بر دینی سازی قانون جذب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
51 - 62
حوزههای تخصصی:
مروّجان داخلیِ قانون جذب، آن را تأییدشده متون دینی معرفی کرده اند؛ تا جایی که دعا در معارف دینی را همان قانون جذب دانسته اند؛ به طوری که اصرار و توجه به خواسته ها در دعا برای تحقق آنها در عالم خارج است. در این نوشتار بیان می شود تسلط نداشتن علمی بر معارف دینی و سوء برداشت از مفهوم و هدف دعا و اجابت آن و نیز تقطیع و تأویل غیرعلمی آیات، ایشان را به راه ناصواب کشانده است. رهبران قانون جذب، خواست انسان را اصل و اساس در رسیدن به خواسته ها می دانند؛ اما برخلاف نظر رهبرانِ قانون جذب، طبق برخی از آیات و روایات، خواست و اراده خدا در هر دو عالم حکم فرما بوده است و آن مقدار از خواسته انسان که به آن می رسد نیز به اراده خدا و به واسطه تلاش اوست، نه به دلیل تجسم و تصورش. در دعا نیز برخلاف ادعای قانون جذب، آدمی خدا را عطاکننده می داند، نه اینکه ذهن و باور خود را معطی بداند. همچنین هدف از دعا فقط خواستن حاجت نیست، بلکه هدف اصلی، اظهار فقر و مسکنت و بندگی به درگاه خداست.
مبانی فکری و عقیدتی الحوالی در توحید و نقد آن
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
9 - 21
حوزههای تخصصی:
الحوالی از شخصیتهای معاصر نوسلفیان است که با فعالیتهای خود در محیطهای علمی و انتشار کتب و مقالاتش باعث تبلیغ عقاید وهابیت و جنبشهای تکفیری شده است. عمده این عقاید در زمینه توحید است. بنابراین، لازم است که مبانی فکری-عقیدتی این فرد در زمینه توحید با روش توصیفی-تحلیلی نقد و بررسی شود. در این نوشتار مبانی فکری الحوالی در سه حیطه هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی بررسی میشود. الحوالی در هستیشناسی معتقد است که امور غیبی وجود دارد و ایمان به آن واجب است. در معرفتشناسی معتقد است که منابع استنباط علوم دینی، قرآن، سنت و اجماع سلف است. در روششناسی قائل به ظاهرگرایی و نفی تأویل و حجیت فهم سلف است. در نهایت این نتیجه به دست میآید که اینها همه ریشه در جایگاه عقل نزد سلفیه دارد. در زمینه عقاید دینی، الحوالی دیدگاه وهابیت را دارد و توحید را به سه نوع تقسیم میکند: توحید در صفات، توحید در ربوبیت و توحید در الوهیت. در قسم اول برای خداوند صفاتی را اثبات کرده است. در قسم دوم آن را توحید در خالقیت معرفی میکند و اینکه تمام انسانها حتی مشرکان به طور فطری آن را قبول دارند. قسم سوم را توحید عبادی میداند و اینکه رسولان به خاطر همین قسم مبعوث شدهاند و آمدهاند تا انسانها را متعبد کنند و آنها را از پرستش خدایان دروغین برحذر دارند. از نظر الحوالی مهمترین نوع توحید، توحید عبادی است و یک مسلمان واقعی باید مواظبت کند که در زمینه عبادت دچار شرک نشود. طبق نظر وهابیت از نتایج توحید عبادی است که توسل، شفاعت، زیارت و بسیاری از اعمال دیگر مسلمانان از مصادیق شرک شمرده میشود.
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو با رویکردی روش شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
39 - 64
حوزههای تخصصی:
نظریه ی قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو یکی از مبانی مهم دمکراسی های مدرن و الهام بخش اعلامیه ی حقوق بشر بوده است. این مقاله تلاش کرده است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد روش شناسی بنیادین، به بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی این نظریه بپردازد و ارتباط این مبانی با نظریه ی قرارداد اجتماعی روسو را بررسی کند. براساس نتایج حاصل از این مقاله، اندیشه ی قرارداد اجتماعی او را به لحاظ هستی شناختی، سوبژکتیویته و تغییر نسبت انسان و جهان و همچنین سکولاریسم راهبری کرده است؛ همچنین به لحاظ معرفت شناختی، پیش رمانتیسم، جدایی از عقل قدسی و ارائه ی دین طبیعی و دین مدنی رسمی به جای دین مسیحیت؛ و به لحاظ انسان شناختی، اعتقاد به خوب بودن ذاتی انسان، مبانی مهم در اندیشه ی قرارداد اجتماعی او محسوب می شود. روسو فیلسوف دوره ی مدرن محسوب می شود و اگرچه به لحاظ معرفت شناختی بر احساس تأکید می کند و نه خرد؛ و به لحاظ انسان شناختی، بر انسان بدوی و دور از مفاسد علم و تمدن تأکید دارد، اما این دیدگاه ها او را از چارچوب عصر روشنگری خارج نمی کند.
بررسی نظریه حشر صدرالمتألهین در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
187 - 206
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا بر اساس مبانی اصالت وجود، وحدت تشکیکی و حرکت جوهری، و ابن عربی بر اساس وحدت وجود، قائل به حشر به معنای ظهور متمایز بواطن موجودات اعم از گیاه و حیوان و انسان در عالم قیامت و پس از مرگ در زمین بسیط و گسترده ای که شایسته تجلی نور الهی و شهود ملائکه و انبیاء می باشد، همراه با جمع شدن تمام خلایق و موجودات در گروه های مختلف می باشند. همچنین معتقدند که ظهور متمایز بواطن در حشر به این دلیل اتفاق می افتد که بواطن موجودات، اثرِ افعال و افعال هم نشئت گرفته از اغراض نفسانی می باشد که این اغراض در اثر تکرار افعال، به صورت ملکه در درون و باطن رسوخ می نماید. ملاصدرا در بیان و توضیح مواقف حشر مانند صراط و شفاعت بسیار از ابن عربی تأثیر پذیرفته است، به طوری که در نوشتارهایش سخن تازه ای جز بیان اصطلاحات و براهین فلسفی مشاهده نمی شود؛ اما بر خلاف این مباحث در مباحثی مانند گروه های مختلف مردم در حشر، موقف بعث و حسابرسی به جز تأثیرات اندکی که از ابن عربی گرفته، بسیار نظرات دقیق و تازه ای را به صورت براهین فلسفی مطرح نموده است و در موقف نشر هم، وی تنها تشریح کننده آن موقف می باشد.
تالستوی و معنای زندگی
منبع:
الهیات سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
57-74
حوزههای تخصصی:
در مقاله زیر آنتونی فلو (۱۱ فوریه ۱۹۲۳ - ۸ آوریل ۲۰۱۰) فیلسوف تحلیلی انگلیسی و صاحب آرای مهم در مباحث فلسفه دین، به تحلیل مواجهه تالستوی با ابعاد گوناگون مسئله معنای زندگی می پردازد. فلو که خود حیات فکری پر فراز و نشیبی داشت و در اواخر زندگی، از خداناباوری به دئیسم یا خداباوری طبیعی گرایید، از دریچه تحلیل حالات و بیانات شخصیت های گوناگونی از رمان های معروف تالستوی، آنها را بازتابِ ستیز و آویز خود تالستوی با معنای زندگی در مواجهه با رنج و مرگ می داند. این مواجهات در دوره های گوناگونی از زندگی تالستوی، آنگاه که به تعبیر او زندگی دچار «درنگ و توقف می شد»، روی می داد و ذهن او را از پرسش های استفهامی می آکَنْد که ظاهراً پاسخی «عقلی» برای آنها وجود نداشت. فلو همچنین به پاره هایی از حدیث نفس های خود تالستوی نظر دارد و مقایسه ای در خور تأمل میان نگرش های وی و برخی از آرای ویتگنشتاین انجام می دهد. با آنکه نقدهایی بر آرای فلو در این مقاله وارد است، تأمل او بر اندیشه ورزی تالستوی درباره معنای زندگی، خواندنی است.