فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
85 - 106
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت عاقله است، همواره در تلاش برای کشف حقیقت هستی بوده است. یکی از اصلی ترین پرسش هایی که در پی پاسخ به آن بوده است، یافت منشأ هستی و چگونگی پیدایش آن است. در این میان ادیان الهی و پیامبران در پی پاسخ به این مسئله مبادی توحید را تبیین کردند. پذیرش وجود واجب به عنوان اصل مشترک همه ادیان الهی و فیلسوفان الهی است؛ اما همواره بعضی از متفکران وجود واجب را متناقض نما می دانند؛ به طوری که به عقیده آنها نمی توان وجود خدا را اثبات کرد. یکی از این متفکران ملحد، ژان پل سارتر است که در مهم ترین اثر فلسفی خودش به عنوان هستی و نیستی، دو دلیل اصلی برای رد واجب الوجود ذکر کرده است. این دو دلیل که درحقیقت نقد دیدگاه های دکارت و لایب نیتس درباره واجب هستند، یکی به دنبال اثبات متناقض بودن وجود واجب است و دیگری ضرورت منطقی واجب الوجود را رد می کند. او همچنین وجود خدا را به عنوان یک موجود لغیره مانع تحقق آزادی انسانی می بیند. سارتر آزادی را به وجود انسان بر می گرداند و انسان را از هر گونه قید و بند رها می داند و به همین دلیل در نگاه او هر چیزی که مانع تحقق این آزادی ذاتی شود، نمی تواند موجود باشد و انسان برای فرار از این آزادی و مسئولیت خود مفهوم خدا را ساخته است. این پژوهش بر آن است با تبیین این دلایل، با مبانی حکمت الهی متعالیه که واجب الوجود در آن نقشی اساسی دارد، به نقد آنها بپردازد.
نقش مراقبه در مواجهه با شیوع بیماریهای مهلک
منبع:
کلام حکمت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
141 - 159
حوزههای تخصصی:
مراقبه به معنای رعایت ادب حضور در محضر الهی است. رعایت ادب حضور در محضر الهی، در جنبه های مختلف زندگی دنیوی و اخروی تاثیر گذار است. از جمله عرصه های بروز آثار مراقبه در مواجهه با شیوع بیماریهای مهلک است. واکنش افراد در بیماریهای مهلک واگیردار، از اهمیت زیادی برخوردار است. عکس العمل صحیح در این مواقع نیاز به بینش صحیح نسبت خود و جامعه دارد. کارکرد مراقبه در جهت دهی صحیح رفتار افراد در این برهه، ضرورت پرداختن به مراقبه را روشن می نماید. این پژوهش با توصیف و تحلیل آیات و روایات در پی بررسی نقش مراقبه در مواجهه با بلایای همگانی به خصوص شیوع بیماریهای مهلک است. بر اساس پژوهش حاضر نقش مراقبه در مواجهه با شیوع بیماریهای مهلک عبارت است از: 1- مراقبه در تقویت احساس مسئولیت در مقابل دیگران تأثیرمی گذارد؛ 2-مراقبه در ایجاد روحیه ی دعا و خیر خواهی برای دیگران مؤثر است؛ 3-مراقبه در تقویت روحیه ایثار در افراد نقش دارد؛ 4-مراقبه زمینه ایجاد آرامش را برای فرد و جامعه به ویژه هنگام بحران شیوع بیماریهای مهلک، فراهم می آورد.
تحلیل انتقادی تلقّی اقبال لاهوری از فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
129 - 160
حوزههای تخصصی:
محمد اقبال لاهوری، از متفکران شبه قاره هند و تأثیرگذار بر نحله های مختلف فکری است.، او گرچه اندیشه های بدیع مختلفی داشت لیکن تفکر وی بیشتر با «پروژه تجدید بنای دینی در اسلام» شناخته می شود. تحقیق حاضر در پی واکاوی تلقّی اقبال از فلسفه ی اسلامی با روش تحلیلی- انتقادی است. با بررسی آثار منثور و منظوم اقبال، به این نتیجه می رسیم که وی هیچ گاه ماهیت فلسفه ی اسلامی را درست نشناخته و توضیح کاملی نداده است؛ بلکه وقتی از فلسفه ی اسلامی سخنی به میان می آورد یا منظورش بحث عقل به معنای عام است، یا به دانش تجربی و گاهی به شخصیت های فلسفی اشاره می کند؛ از طرفی اقبال در دوره های مختلف زندگی اش تلقّی های مختلفی از فلسفه اسلامی ارائه داده است و سرانجام بعد از طرح پروژه تجدید بنای دینی، فلسفه اسلامی را یونانی مآبی و متاثر از آن تلقّی کرده است. اقبال، سنت فلسفی در جهان اسلام را در بهترین حالت نیمه راهِ رسیدن به حقیقت می داند. این تلقّی با اشکالات جدی مانند عدم تعریف منطقی فلسفه ی اسلامی، عدم توجه به نحوه ورود فلسفه در جهان اسلام و میراث فارابی، عدم توجه به جنبه های مفید و مثبت فلسفه در اسلام، ترجیح غیر منطقی و گاه خطر آفرین تفکرات رقیب بر فلسفه و یکسان دانستن تلقّی همه فلاسفه اسلامی نسبت به یونان، مواجه است.
تحلیل انتقادی دیدگاه جامعیت قرآن نسبت به مسائل اخروی با محوریت کتاب «القران و التشریع»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۲۷-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
جامعیت قرآن که خود ذیل بحث کارکرد و قلمرو دین مطرح می شود، از دیرباز به عنوان یکی از جنبه های اعجاز قرآن مورد توجه متفکران و قرآن پژوهان اسلامی بوده است؛ اگرچه مصرف اصطلاح «جامعیت قرآن»، محصول دوران اخیر به حساب می آید، اما محتوای آن با عناوینی مانند علوم مستنبط از قرآن مورد توجه بوده است. مفسران و متکلمان مسلمان در اصل جامعیت قرآن در عرصه هدایت و تأمین نیازهای بشر برای هدایت، اختلافی نداشته؛ اما در مصداق و کیفیت و قلمرو جامعیت قرآن و احکامش وحدت نظر ندارند. در حوزه اخیر شاهد سه رویکرد اعتدالی، حداکثری و حداقلی هستیم. صادق بلعید در کتاب «القرآن و التشریع» با نفی رویکرد حداکثری و اعتدالی، مفاهیم و معارف قرآن را فردی و مربوط به حیات اخروی انسان می داند. یافته تحقیق بر آن است که وی علاوه بر نادیده گرفتن آیات فروان قرآن که صراحت در نگاه و دخالت دین در مناسبات اجتماعی دارد، حتی سابقه عملی حضور نبی مکرم اسلام را در این حوزه نادیده می انگارد. در این مقاله با روش تحلیلی و اسنادی، و با رویکرد انتقادی به بررسی دیدگاه بلعید در این کتاب پرداخته و از رهیافت اعتدالی در حوزه جامعیت قرآن دفاع می کنیم.
مبانی جهان شناختی رمزپردازی در حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
51 - 70
حوزههای تخصصی:
رمزپردازی شیوه ای برای انتقال معانی است که در حوزه های مختلفی مانند حکمت و هنرهای سنتی کاربرد داشته و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز دارای سابقه است. سهروردی و عرفا از رمزپردازی به شکل گسترده ای استفاده کرده اند. از آنجا که حکمت متعالیه یکی از مهم ترین مکاتب حِکمی در حکمت اسلامی است این مسئله قابل تأمل است که در حوزه جهان شناسی کدامیک از مبانی این حکمت با رمزپردازی تناسب داشته و می تواند به عنوان پشتیبان نظری آن قرار گیرد؟ مبانی جهان شناسی حکمت متعالیه به دلیل بهره مندی از نگاه وجودی، با مسئله رمزپردازی کاملاً سازگار و متناسب است. از این میان می توان به مبانی ای هم چون مثُل افلاطونی، تطابق عوالم، عالم مثال و حرکت جوهری اشاره کرد که هر یک به نحوی مبین رمزپردازی است؛ لذا مبانی جهان شناسانه حکمت متعالیه چارچوبی را فراهم می نمایند که بر اساس آن رمزپردازی دارای بنیانی عقلانی خواهد بود و همچنین معیاری را برای ارزیابی رمزپردازی های صحیح و عقلانی در اختیار قرار می دهد. در این مقاله برای دستیابی به مطلوب از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
ظرفیت های حکمت متعالیه برای گفت وگوی دینی معاصر
منبع:
الهیات سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
21-42
حوزههای تخصصی:
مسئله خدا نزد توماس
منبع:
الهیات سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
5-20
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی تطبیقی مذاهب اسلامی در نگرش تأویلی به آیات وحیانی (با تکیه بر نقد کلام سلفیه)
حوزههای تخصصی:
در میان برخی متکلمان اسلامی و غیرآن در خصوص مسأله ی تأویل و جواز یا عدم آن مباحث مختلفی مطرح شده است. مسأله پژوهش یافتن معنایی مشترک در خصوص تأویل و بیان راهکاری در پاسخ به شبهات پیرامون آن با روش تحلیلی و توصیفی است که در این راستا از محتوای منابع تفسیری، کلامی و حدیثی بهره گرفته شده است. بر این اساس مهمترین دستاورد پژوهش گویای آنست که با توجه به پیش فرض های موجود در مسأله ی تأویل و بیان دلایل منکران(مأموریت مسلمانان به اخذ معنای ظاهری آیات، خودداری سلف از تأویل صفات، لزوم عدم بیان از سوی خدا و رسول(ص)، عدم تبیین معیار، تفاوت مبنای طرفداران تأویل) و مدافعان آن(آیات مثبت تأویل، امتناع حمل صفات خدا به معانی ظاهری، احادیث دال بر جواز تأویل، امتناع برخی نصوص از اخذ معانی ظاهری)، با نقد و بررسی(نقضی و حلی) آنها و به رغم اختلاف نظرها در شمول تأویل در آیات، می توان گفت که تأویل قرآن و حمل معنای آیات برخلاف معانی ظاهری آنها، در مصادیقی که حمل بر ظاهر کلام مستلزم مخالفت با محکمات قرآن، ضروری دین و ادله قطعی باشد، جایز و امکانپذیر است.
عقل و اراده الهی و نسبت بین آن دو از نظر ابن سینا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بحث اوصاف الهی و چگونگی تعریف، توصیف و تبیین آن ها از مسائل بسیار مهم و اساسی کلام و فلسفه در طی تاریخ اندیشه بشری بوده است. از جمله صفات الهی که در معرض مناقشات فراوان علمی قرار داشته، صفت علم و اراده و رابطه بین آن ها است. آیا علم از اراده بر می خیزد؟ و یا اینکه اراده مسبوق به علم و تابع آن است؟ به عبارت دیگر آیا فعل فاعل مختار بلافاصله پس از تعقل صرف به وجود می آید و تنها معلول آن است یا این که برای تحقق یک فعل تعلق اراده بر آن کافی بوده و هیچ ضرورتی برای دخالت عقل وجود ندارد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی عقل و اراده و نسبت بین آن دو از منظر شیخ الرئیس ابوعلی سینا و رنه دکارت بررسی شده است. مطابق نظر ابن سینا عقل مقدم بر اراده بوده و اصل ضرورت علیّ و معلولی بر همه اتفاقات حاکم است و از نظر او نظام خلقت احسن و اتقن است. ولی دکارت برخلاف ابن سینا اراده را بر عقل - هم در انسان و هم در خداوند- مقدم می دارد. از نظر دکارت خداوند هم خالق وجودات است و هم جاعل ماهیات. لذا از نظر وی حتی حقایق ازلی نیز به اراده خداوند متکی هستند.
تکنیک شناسی رسانه ای سینمای هالیوود در راستای ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
65-84
حوزههای تخصصی:
رسانه های صوتی تصویری دنیای غرب، به ویژه هالیوود از حدود سی سال پیش تمایل وافری برای پرداختن به موضوعات آخرالزمانی و منجی گرایانه پیدا کرده اند. در این بین، یکی از موضوعاتی که با پرداختن به آن، موفقیت قابل توجّهی به دست آورده اند، ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی در بین مخاطبان خود می باشد. این رسانه ها در راستای ایجاد این موضوع، انواع روش ها و تکنیک ها را به استخدام خود درآورده اند؛ تکنیک هایی که با زیرکی در لابه لای آثار سینمایی جای گذاری شده، تا بیشترین تأثیر را در مخاطب ایجاد کنند. تکنیک هایی از قبیل دو قطبی سازی خیر و شرّ، جذّاب سازی منجی، باور پذیر نشان دادن منجی، قهرمان سازی و ... از جمله مواردی هستند که به منظور ایجاد حسّ نیاز به منجی، مورد استفاده قرار می گیرند. در نوشتار حاضر، ضمن بررسی شماری از آثار شاخص سینمای هالیوود با موضوعات آخرالزمانی، به معرفی و تبیین مختصر تعدادی از این تکنیک ها پرداخته خواهد شد.
معرفی کتاب های مهدوی: 1.عوامل ورود به عالم بقیت اللهی - نویسنده: اصغر طاهرزاده/ 2.فرجام شناسی حیات انسان - نویسنده:غلامحسین تاجری نسب/ 3.مهدویت و جهانی شدن - نویسنده: بتول ده شیخی/ 4.مهدویت، هویت انقلاب اسلامی - نویسنده: رضا شجاعی مهر
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
139-142
حوزههای تخصصی:
واکاوی آراء اقبال لاهوری وسروش در تبیین خاتمیت با تأکید بر اندیشه های شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با پیامبر گرامی اسلام« صلی الله علیه وآله و سلم » باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شده و پس از آن حضرت کسی به عنوان پیامبر ظهور نخواهد کردوخاتمیت تحقق می یابد. پس از پیامبر اسلام تبیین و تبلیغ دین توسط امامان معصوم و اوصیاء به حق آن حضرت انجام خواهد شد. اصل و اساس خاتمیت بر چند پایه استوار است که عبارتند از جاودانگی و جامعیت و دارای مراتب بودن دین اسلام و این که کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. برخی از نویسندگان معاصربر این باورند که وحی مربوط به دوران غریزه است و حاکمیت آن تا زمان ظهور اسلام حجیت خود را حفظ نمود، ولی با ظهور عقل تجربی و استقرایی پیوستگی آن با عالم ماوراء طبیعت پایان یافته و باید به چشم یک تجربه کاملاً طبیعی بدان نگریسته و مورد نقد قرار داد وسروش معتقد است پس از پیامبر و ختم نبوت ولایت هیچکس دیگری از ارزش و اعتبار برخوردار نیست ولی ادعای ایشان از استحکام لازم برخوردار نیست .این روشنفکران تحلیل و تفسیری از خاتمیت مطرح کرده اند که با دلایل عقلی و نقلی سازگاری نداردو نتایج نادرستی از آن بروز یافته است .بدین جهت مورد نقد قرار گرفته است.
تردّد در ساحت ربوبی از منظر مکتب اهل بیت علیهم السلام
منبع:
کلام اهل بیت سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
33 - 54
حوزههای تخصصی:
نقد مقاله نقش قبایل یمنی در پیدایش تشیع
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
49 - 86
حوزههای تخصصی:
«ویلیام مونتگمری وات» در مقاله تشیع در دوران بنی امیه، مدعی شده است، شروع و پیدایش تشیع ح اصل هرج و مرج و آشفتگی دوران خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده و پایه گذار مکتب و تفکر تشیّع، یمنی هایی بودند که به جهت سابقه تمدنی خویش، برای برون رفت از آشفتگی ها در جستجوی رهبری کاریزماتیک برآمدند که آن را در حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام یافتند. در مقاله ی پیش رو که نگاهی انتقادی به رویکرد و تحلیل مونتگمری است، نگارنده تلاش دارد تا با ارایه ی مستندات تاریخی، عصر حضور رسول خدا J و اندکی پس از آن را سر آغاز پیدایش تشیع معرفی کند. در ادامه اصالت قبیله ای شیعیان نخستین بررسی شده است که یمنی بودن عمده ی آن ها مورد تردید واقع شده است. سپس با بررسی تشیع یمنی ها به این نتیجه رسیده که میان قبایل یمنی و امیرالمؤمنین علیه السلام ارتباط و علاقه قلبی وجود داشته است.
نسبت آموزه رجعت با تعالیم یهود و عبدالله بن سبأ، نقد رویکرد ناصر القفاری به اصالت رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
101 - 122
حوزههای تخصصی:
رجعت از آموزه های اصیل مکتب کلامی امامیه است که از سوی سایر نحل اسلامی مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است. ناصر القفاری اندیشمندِ وهابیِ معاصر در کتابِ اصول مذهب الشیع ه الإمامی ه، انتقادات گسترده ای را به این آموزه مطرح کرده که دامنه این انتقادات ریشه ها، ناتمامیِ دلایل و دلایلِ بطلان این عقیده را درنوردیده است. او کوشیده تا با مرتبط دانستنِ این اعتقاد به تعالیم اهل کتاب و ارائه تصویری یهودی از آن، ریشه های آن را به خارج از اسلام گره زده و عبدالله بن سبأ را بنیان گذار این تفکر معرفی نماید. این امر در حالی است که افزون بر آیات و روایات متواترِ دال بر آموزه رجعت، اساساً یهودیان به رجعتِ پسینی معتقد نیستند، و از عبدالله بن سبأ نیز هیچ گاه اعتقاد به رجعت مصطلح گزارش نشده است. مهم ترین دستاورد متن حاضر علاوه بر رد پندارهای قفاری، تبیین تمایز اندیشه رجعت در کلام امامیه و گزاره های منتسب به یهود و سبأئیت است
بررسی تطبیقی رویکرد دولت صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت با تأکید بر مشروعیت نقش فقها و زمینه سازی ظهور
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
25-47
حوزههای تخصصی:
با وجود شباهت های زیادی که در بررسی تطبیقی دولت صفویه و انقلاب اسلامی، به عنوان دو حکومت شیعی مستقل در ایران تفاوت های اساسی به چشم می خورد. این تفاوت ها در عرصه های متفاوتی است. یکی از عمده ترین آنها تفاوت نگاه صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت بوده که می تواند در مباحثی مانند مشروعیت الهی و دینی حکومت، نقش عالمان و فقیهان و زمینه سازی ظهور مورد بحث قرار گیرند. تحقیق حاضر در صدد بررسی مقایسه نوع توجه به آن ها در این دو حکومت شیعی است. این مسئله به روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی – توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
باطن و حقیقت عبادت از منظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبادت به عنوان هدف خلقت انسان، امری است که ضرورت دارد از منظر فلسفی بررسی شود تا حقیقت آن، تبیین شود. مسئله پژوهشی این است که حقیقت عبادت چیست و چه ارتباطی میان ظاهر با باطن و حقیقت عبادت وجود دارد و آیا سطوح عبادت در میان همه انسان ها یکسان است. حقیقت عبادت با کمک مبانی سینوی و صدرایی تبیین فلسفی می شود. ابن سینا و ملاصدرا در رابطه با حقیقت عبادت اتفاق نظر دارند، با این تفاوت که صدرا با توجه به مبانی غنی فلسفی اش، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، می تواند جایگاه عبادت را در نظام فلسفی خود دقیق تر تبیین کند. از منظر هر دو فیلسوف، عبادت ظاهر و باطنی دارد. ظاهر عبادت، موجب تزکیه نفس می شود و نفس تزکیه شده استعداد راه یافتن به حقیقت عبادت، یعنی معرفت به حق را پیدا می کند. با توجه به دیدگاه این دو فیلسوف، معرفت با عبادت رابطه ای دوسویه دارد. انسان با تفکر در خود و هستی، به نیاز وجودی اش نسبت به معبود پی می برد و با اراده و اختیارش، در برابر معبود سر تعظیم فرود می آورد. پس معرفت ابتدایی منجر به انجام عبادت ظاهری می شود و عبادت ظاهری نیز به تزکیه نفس می انجامد. نفس تزکیه شده درنهایت قابلیت این را می یابد که به معرفت حق تعالی یعنی عبادت حقیقی نائل شود.
بررسی انتقادی اشکالات داوکینز بر خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوکینز، زیست شناس فرگشتی معاصر و از پیشرانان الحاد جدید، ضمن ایمان عمیق به نظریه فرگشتی داروین و ارائه خوانشی الحادی از آن؛ بخشی از همت خود را مصروف ارائه اشکالات گوناگونی در برابر اعتقاد به وجود خدا کرده است. مساله تحقیق پیش رو آن است که این اشکالات را بررسیده و به سنجش گذارد. در این بررسی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانه ای، اسنادی سود جسته و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی بهره خواهیم برد. دستاورد تحقیق نشان می دهد که داوکینز در همه این ایرادات بر خطا بوده، گرفتار مغالطات عدیده ای شده است و برخلاف پندار وی، باورداشت خدای متعالی بهترین تبیین خردپذیر جهان است.
رابطه متقابل دین و اسطوره در پدیدارشناسی دینی الیاده و روانشناسی تحلیلی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
از مفاهیم اساسی در روانشناسی تحلیلی یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، کهن الگوها و اساطیر مشترک در ضمیر ناخودآگاه تمامی انسان هاست. از دیدگاه یونگ، دین تجربه قدسی است که در ضمیر ناخودآگاه جمعی شکل می گیرد و همین بخش از ناخودآگاه است که کهن الگوها را نیز در خود جای می دهد. یونگ معتقد است اگر دین معنایی داشته باشد، باید این معنا را در اتصال آن با اسطوره ها جست وجو کرد. او زبان دین را زبانی نمادین می داند که برای کشف حقیقت آن باید این نمادها را رمزگشایی کرد. میرچا الیاده نیز با رویکردی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی به بیان اسطوره و نماد می پردازد. او بر این باور است که دین به تجربه امر قدسی اشاره دارد و عملکرد دین به ظهور امر مقدس کمک می کند تا در ظرف طبیعت، مظاهر طبیعی و تاریخ آشکار شود. از دیدگاه او، اسطوره با آفرینش در ارتباط است. او اسطوره را الگویی برای اعمال دقیقاً دینی می داند که برای یافتن منشأ دین باید سراغ آن رفت؛ بنابراین، ارائه تعریفی واحد و پذیرفته شده همگان از اسطوره، امری دشوار است. با وجود این، اسطوره را روایتی از تاریخ قدسی در نظر می گیرد و آن را مرتبط با حادثه ای قرار می دهد که در زمان ازلی اتفاق افتاده و جوهر و خمیرمایه اصلی دین است. در این مقاله با رویکردی توصیفی تطبیقی رابطه دین و اسطوره از دیدگاه یونگ و الیاده به تصویر کشیده شده است.
تأمّلی بر بنیادهای کلامی اندیشه ی سیاسی شیعه با تاکید بر آراء شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی این پژوهش، تأکید بر «کلام» و اصول عقائد به عنوان مبنا و شالوده اندیشه سیاسی شیعه است. مطابق این نظر، مفاهیم کلامی ای چون نبوت، امامت، غیبت و ولایت فقها، چارچوبی هستی شناسانه و معرفت شناسانه را به وجود می آورند که دلالت های سیاسی- اجتماعی مخصوص به خود را اقتضا می کند. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و متن محور است و با رجوع به مفاهیم پایه در متون کلامی شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی به عنوان دو چهره ی محوری علم کلام شیعی، به استنباط اندیشه سیاسی آنان و مبانی اندیشه سیاسی شیعه می پردازد. مهمترین یافته های این پژوهش تبیین شاخصه های اساسی اندیشه سیاسی مبتنی بر کلام شیعه است که رئوس آن عبارتست از پیوند و درهم تنیدگی جوهری و ساختاری دیانت و سیاست، محوریت «تکلیف» در اندیشه و کنش سیاسی، نگاه به سیاست به عنوان بستری برای استقرار دیانت، به همین دلیل در کلام سیاسی شیعه بر لزوم وجود صفاتی چون علم و عصمت برای متولیان امر حکومت، تأکید شده است.