فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
علویان
نصیحة الملوک: رساله ای اخلاقی یا سیاسی؟
حوزههای تخصصی:
بازنمایی مفهوم ایران در جامع التواریخ رشید الدین فضل اله همدانی
حوزههای تخصصی:
سنجش توسعه یافتگی مناطق شهری اصفهان در بخش مسکن
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه است، شناخت و بررسی وضعیت مسکن، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر مسکن است. یکی از راه های شناخت وضعیت موجود، رتبه بندی است که میزان برخورداری و یا عدم برخورداری در زمینه های مختلف را با اولویتی خاص بیان می کند و می تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای تخصیص منابع در برنامه ریزی های آتی مورد توجه قرار گیرد. پژوهش پیش رو که نوعی تحقیق
توصیفی - تحلیلی و موردکاوی است، همچنین روش یافته اندوزی براساس مطالعات کتابخانه ایی و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان بوده است. که با هدف سنجش میزان توسعه یافتگی مناطق شهری اصفهان در بخش مسکن درصدد آن بوده است که با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و روش دلفی، به بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های توسعه یافتگی بخش مسکن، در مناطق چهارده گانه شهر اصفهان بپردازد. نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از وجود اختلاف قابل توجه در بین مناطق، به لحاظ توسعه یافتگی در بخش مسکن بوده است. که بر این اساس منطقه یک با کسب بیشترین امتیاز (574/0) برخوردارترین و منطقه چهارده با کسب کمترین امتیاز (719/0-)، محروم ترین منطقه شهری اصفهان به لحاظ شاخص های کمی و کیفی بخش مسکن در بین مناطق بوده اند. نتایج این پژوهش می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان را در تدوین سیاست ها و برنامه ریزی مناسب در جهت محرومیت زدایی و برقراری عدالت اجتماعی یاری دهد.
مطالعة جامعه شناختی پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی (اتنوگرافی انتقادی بازار مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پیامدهای اقتصادی ظهور و گسترش بازارهای مرزی از منظر درک، تفسیر و تجربة مردم بررسی می شود. واقعیت آن است که بازارهای مرزی مناطق کردنشین ایران، بعد از تحولات عراق در یک دهة اخیر رونق و شکوفایی زیادی پیدا کرده اند. از این رو، مطالعة پیامدهای ظهور و گسترش این نوع بازارها، از دیدگاه جامعه شناختی حائز اهمیت بسیار است. با توجه به هدف مذکور، در بخش نظری مطالعة حاضر، از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند بوردیو، زیمل، پولانی و سندل استفاده شده و در بخش روشی نیز متناسب با پارادایم انتقادی، اتنوگرافی انتقادی به کار رفته است. جامعة مورد مطالعه بازار مرزی بانه است. در این مطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و روش های مصاحبه، گفت وگو، فوکوس گروه و تحلیل اسنادی، اطلاعات تحقیق جمع آوری شد. یافته ها نیز به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در دو سطح توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. در سطح توصیفی، ارائه یافته ها در دو مقولة محوری تاریخ تجارت و بازار مرزی در بانه و نیز رشد و گسترش فضاهای تجاری و مصرفی صورت گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، مهم ترین پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی عبارت اند از خدماتی شدن جامعه، افزایش مهاجرپذیری، هژمونیک شدن پول، تضعیف شیوه های تولید سنتی، تضعیف طبقه متوسط، پیدایش قشر تاجر سرمایه دار نوظهور، افزایش فاصلة اقتصادی و کالایی شدن فضا. در پایان مقاله، ارتباط یافته های پژوهش حاضر با تحقیقات پیشین و مبانی نظری تحلیل می شود.
بررسی تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که در اکثر کشورهای جهان مردان از سطح رفاه مالی و پرستیژشغلی بالاتری برخوردارند , منطقا پیش بینی می شود که از سطح بالاتر رفاه ذهنی نیز برخوردار باشند و مشاهده نتایج خلاف آن تعجب آور است اما بررسی ارزشهای جهانی و همچنین برخی مطالعات دیگر نشان می دهد تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی در بسیاری از کشورها به نفع زنان است. هدف این مقاله بررسی تفاوت های جنسیتی در رفاه ذهنی و عوامل موثر بر آن در ایرانیان می باشد که به شیوه پیمایش ملی، با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: 1- در ایرانیان رفاه ذهنی در زنان بیش از مردان است 2- از میان متغیرهای زمینه ای میان جنسیت، درآمد، اشتغال، وضعیت تاهل، وضعیت سکونت و پایگاه اقتصادی اجتماعی و رفاه ذهنی ارتباط معنادار در هر دو جنس برقرار است و همچنین میان تحصیلات و رفاه ذهنی در زنان ایرانی رابطه قابل قبول معناداروجود دارد لیکن این رابطه در مورد مردان برقرار نیست 3- احساس سلامتی و احساس آزادی در زندگی فردی در هر دو جنس با رفاه ذهنی ارتباط معنا دار دارد و این عوامل موثر تلفیقی از تئوری اینگلهارت واسترلین را تایید می کند اما علیرغم تئوری اینگلهارت میان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه و رفاه ذهنی ارتباط معناداری برقرار نیست.
خیام و مترلینگ (آیا افکار خیام بر مترلینگ اثر گذاشته است؟ شواهدی در باب نزدیکی افکار و فلسفه مترلینگ
توسعة فرهنگی در برنامه های کودک سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة پیش رو حاصل پژوهشی است که به بررسی برنامه های کودک تلویزیون از منظر توسعة فرهنگی و شاخصهای آن می پردازد. به این منظور ابتدا با گزینش چارچوب نظری مناسب از میان دیدگاه های جامعه شناسان فرهنگی (وبر، پارسونز و اینگلهارت) به تبیین و تعریف توسعة فرهنگی از دیدگاه انتخابی (یونسکو) پرداخته شده است. سپس بررسی وضعیت موجود با کنکاش در برنامه های کودک سیما و آنچه این رسانه در اختیار کودکان قرار داده از نظر محتوا (شاخص های هویت فرهنگی، میراث فرهنگی، مشارکت فرهنگی و همکاری های فرهنگی بین المللی) و ساختار (نوع لباس، فضای صحنه، تقلید صدا، موسیقی، شعر، مشارکت کودکان و شیوه انتقال پیام) مورد توجه قرار گرفته است. واحد تحلیل در این پژوهش «قالب برنامه» و روش مورد استفاده، مطالعه اسنادی، تحلیل محتوای کمی و کیفی و مصاحبة کانونی است. نکته حائز اهمیت آنکه دورة زمانی مورد بررسی، به دلیل مصادف شدن با چند مناسبت اصلی در ایام سال با محرم، فجر، نوروز و ایام عادی ظرفیت پرداخت به موضوعات مختلف و قابل طرح را داشته است. همچنین برنامه های انتخاب شده (عمو پورنگ و فیتیله) طبق آمارها درصد بالایی از بینندگان را به خود اختصاص داده اند. یافته ها نشان می دهد که نوع لباس و فضای ارائة پیام در این دو برنامه، مناسب با محتوا و مناسبت بوده است و از سه عنصر شعر، موسیقی و تقلید صدا درست بهره گرفته شده است. در برنامه های مذکور بیشتر از قالب نمایشی و کارتون خارجی استفاده شده و شیوة انتقال پیام بیشتر به صورت غیرمستقیم بوده است. شاخص های توسعة فرهنگی از دیدگاه یونسکو با اولویت های برنامه سازی ارائه شده در برنامه ها مغایرتی ندارد. در این دو برنامه به برخی از موضوعات بیشتر پرداخته می شود و در عین حال بسیاری از مضامین مورد نیاز کودکان به دلیل عدم آگاهی برخی برنامه سازان حوزة کودک با شاخص های توسعه ای مورد اغماض قرار می گیرد. این در حالی است که برای داشتن کودکی توسعه یافته باید او را با مضامین و محتواهای مختلف و نه یک سویه آشنا نمود. بنابراین معنای روشن، درست، کامل و تأثیرگذاری از توسعه در اختیار کودک قرار نمی گیرد.
فرهنگ سیاسى دموکراتیک در جوامع چند قومى(با تأکید بر مقایسه کردهاى ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسى از نظام هاى مورد مطالبه در قرون اخیر بوده است. تمایل به دموکراسى همواره به نتیجه دلخواه یعنى به گذار ختم نشده است و در این مسیر هواداران دموکراسى با چالش ها و مسائل بسیارى مواجه شده اند. ایران نیز یکى از کشورهایى است که مطالبه دموکراسى تقریبآ از دوره مشروطه به این سو در آن وجود داشته است. در این میان ویژگى تکثر، چندقومى و چندفرهنگى بودن جامعه ایران نیز همواره به عنوان عاملى مؤثر در امر گذار مطمح نظر بوده و اتفاقآ بر پیچیدگى موضوع نیز افزوده است. این نوشتار تأکید عمده خود را بر بررسى فرهنگ سیاسى اقوام یعنى کردهاى (ایران و عراق) و فارس ها (ایران) در وهله نخست و اثر عامل قومیتى یا در تقابل با آن اثر زمینه ملى بر شکل گیرى نوع فرهنگ سیاسى آن ها در گام بعد، نهاده است. تز مرکزى که این نوشتار در چارچوب نظرى خویش از آن بهره مى برد، نظریه جدید رونالد اینگلهارت و کریستین ولزل درباره فرهنگ سیاسى مى باشد و آن تناظر فرهنگ سیاسى و ارزش هاى رهاینده است.
داده هاى مورد استفاده براى پاسخگویى به پرسش و آزمون فرضیه اصلى تحقیق از مجموعه داده هاى پیمایش جهانى ارزش ها اخذ شده است. پیمایش ذکر شده طى سال هاى 2005 تا 2009 میلادى در بین کشورهاى مختلف ازجمله ایران و عراق به اجرا درآمده است. این پیمایش در عراق با 2701 نمونه آمارى و در سال 2007 در ایران با 2667 نمونه آمارى به انجام رسیده است. با توجه به ثبت قومیت پاسخگو، در مجموع 384 نمونه از مجموعه داده هاى مربوط به کردهاى عراق، 185 نمونه مربوط به کردهاى ایران و 1526 نفر مربوط به فارس هاى ایران در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق حاکى از شدت تأکید تقریبآ یکسان کردهاى ایران و فارس ها بر ارزش هاى رهاینده و وجود تفاوت معنى دار و شدید میان تأکید کردهاى ایران و کردهاى عراق بر این ارزش ها است. همچنین نتایج مؤید تز اثر زمینه ملى بر فرهنگ سیاسى است، اگرچه تئورى ارتباط قومیت و فرهنگ سیاسى را نیز کاملا رد نمى کند.
بررسی عوامل مرتبط با هویت ملی و هویت قومی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه برخی از مهم ترین متغیرهای مؤثر بر هویت ملی و قومی پرداخته شده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و در بین دانشجویان آذری ترک زبان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 91-1390 انجام شده و نمونه پژوهش 268 نفر است. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته و مقیاس های استاندارد، جهت سنجش متغیرهای تحقیق استفاده شد و اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی نشان داد: رابطه بین هویت ملی با عزت نفس و احساس محرومیت معنادار و منفی است و با متغیر زبان مادری رابطه معنادار نبوده است، در عین حال دانشجویان طبقه پایین از هویت ملی پایین تری نسبت به سایر دانشجویان برخوردار بوده اند. در خصوص هویت قومی نیز روابط معنادار و مثبت بوده، اما هویت قومی دانشجویان طبقات مختلف با هم متفاوت نبوده است.
"من" مزدایی و جان ها
حوزههای تخصصی:
مزداگرایی، دین باستانی ایران، هم چون هر دین دیگری، به پیروان خود پنداره های عام درباره چیستی نوع و شخصیت انسانی عرضه می کرد. در این مقاله، بحث درباره شخصیت درونی شده در دین مزدایی است، آن چه می توانیم «من مزدایی» بنامیم.
بررسی جامعه شناختی تأثیرگذران فراغت در تکوین هویت ملی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت در دوران اخیر به یکی از اساسی ترین مسائل حوزه های مختلف فرهنگ و زندگی مردم تبدیل شده است. فرایندهای مدرن مسائل جدیدتری را در هویت یابی جوانان ایجاد کرده اند. در دوران مدرن متأخر، فراغت به امری زیبایی شناختی تبدیل شده است که افراد از طریق آن می توانند به هویت متفاوتی دست یابند.
هدف این پژوهش بررسی تأثیر گذران فراغت در تکوین هویت ملی است که در آن از نظریة گیدنز، به منزلة چهارچوب نظری، استفاده شده است. جامعة آماری همة جوانان 15 - 29 سالة تهران، روش نمونه گیری به صورت خوشه ای، حجم نمونه 407 نفر، و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است.
یافته های پژوهش نشان داد که تحول در الگوهای فراغت جوانان تأثیری عمیق در فرایند هویت یابی آنان داشته است. این امر فرصت ها و در عین حال تهدیدهایی را برای هویت یابی بازاندیشانة جوانان موجب شده است. بعضی از گونه های فراغت، به علت انطباق نداشتن با چهارچوب های رسمی، چالش های اخلاقی بسیاری را ایجاد کرده اند و تهدیدی برای هویت یابی جوانان به شمار می روند