فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
77 - 33
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانه های اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصه خدمات رسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدی تر می نماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدمات رسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه مجموعه عوامل تأثیرگذاری وجود خواهد داشت و دوماً کدام یک از این عوامل پیشران و کدام یک به عنوان عامل پیشگیر در مسیر حرکت دولت عمل خواهند نمود. برای انجام این پژوهش، از روش فراترکیب استفاده به عمل آورده شده است. برای دست یابی به تعداد مقالات مناسب بررسی، از روش 7 مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. نهایتاً تعداد 39 مقاله موردبررسی واقع شد. برای ارزیابی کیفیت 39 منبع نهایی از ابزار گلین استفاده شد. تمام 39 منبع نهایی توانستند نمره بالای 75 درصد را کسب نمایند. بررسی این مقالات از طریق روش فراترکیب نهایتاً ما را به شناسایی 4 عامل، مدیریتی، سازمانی، انسانی و زیرساختی رهنمون شد. هرکدام از این عوامل شامل زیرعامل هایی هستند که با توجه به ادبیاتِ موردبررسی به عنوان پیشران و یا پیشگیر بر سر راه استفاده دولت از رسانه های اجتماعی برای خدمات رسانی، عمل می کنند. برای تعین پاسخ به نوع تأثیر عامل (پیشران بودن و یا پیشگیر بودن) با توجه به متن پژوهش ها و همین طور محدودیت های موجود در کشور از این منظر، تصمیم گیری شد.
واکاوی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
398 - 365
حوزههای تخصصی:
اثر شبکه های اجتماعی بر رفتار کارآفرینان در فضای مجازی رو به فزونی است. در این میان شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از شبکه های پرمخاطب در حال پررنگ کردن نقش خود در شکل-دهی قصد کارآفرینی کاربران می باشد. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اینستاگرام بر قصد کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه سمنان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر را دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری و علوم و فناوری-های نوین دانشگاه سمنان به تعداد 2000 نفر تشکیل می دهند که بر اساس جدول مورگان 322 نفر به عنوان نمونه انتحاب شدند. همچنین، ش یوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای اس ت. مقیاس های تحقیق برای سنجش متغیرها پرسشنامه استاندارد می باشد. در این پژوهش 6 فرضیه شکل گرفته است که تمامی فرضیات تایید شده اند. نتایج حاکی از آن است که اینستاگرام بر نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکان پذیری کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، نگرش کارآفرینانه، هنجارهای اجتماعی کارآفرینانه و درک امکان پذیری کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تاثیر مثبت و معناداری دارد.
جایگاه رسانه در سیاست جنایی ناظر به جرایم و تخلفات انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به عنوان آیینه تمام نمای اطلاعات مرتبط با انتخابات، از مظاهر اصلی جامعه شفاف هستند. در این بین موثرترین نقش در صیانت از آرای مردم، مدیریت شفاف و بی شائبه عوامل اجرایی و نظارتی است. اثر بیمارگونه جرایم ارتکابی از سوی عوامل موصوف، بر سلامت انتخابات و به تبع آن اعتماد عمومی مردم در گذر تاریخ به اثبات رسیده است. هدف مقاله حاضر آن است تا ضمن تأکید ضمنی بر واقعیت عدم کارکرد مناسب کیفر در تغییر نتایج و بازگرداندن اعتماد عمومی سلب شده، ضرورت تمسک به پیشگیری های اجتماعی با اولویت ورود رسانه به صورت جدی و واجدی را در مراحل مختلف انتخابات و ابعاد آن نشان دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیل و ابزار کتابخانه ای دریافته است، پیشگیری رسانه محور با تقویت شفافیت و هماهنگ سازی تدابیر مؤثر پیشگیرانه نهادها و فرصت زدایی و دشوار یا ناممکن نمودن ارتکاب جرایم و تخلفات انتخاباتی، می تواند تا حد زیادی از ارتکاب جرایم و تخلفات در حوزه انتخابات بکاهد. به نظر می رسد که در ایران انتخابات جایگاه فعالیت آزادانه رسانه ها با ابهام و تردید جدی مواجه است و همین امر کارکرد آن ها به ویژه در پیشگیری از جرایم و تخلفات انتخاباتی را تحت تأثیر قرار داده است، مضافاً اینکه ریشه وقوع بسیاری از این جرایم و تخلفات در اطلاع نداشتن از ضوابط و تشریفات قانونی در انتخابات است. جایگاه رسانه حتی به شرط تقویت صراحت در اطلاع رسانی و هوشیارسازی شهروندان در ایران از ضعف اساسی برخوردار است.
Cancel Culture, Then and Now: A Platonic Approach to the Shaming of People and the Exclusion of Ideas
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
147 - 166
حوزههای تخصصی:
In this article, I approach some phenomena seen predominantly on social-media sites that are grouped together as cancel culture with guidance from two major themes in Plato’s thought. In the first section, I argue that shame can play a constructive and valuable role in a person’s improvement, just as we see Socrates throughout Plato’s dialogues use shame to help his interlocutors improve. This insight can help us understand the value of shaming people online for, among other things, their morally reprehensible views. In the second section, I argue that it is required for the proper functioning of democratic institutions that some views be excluded from the public sphere, which follows some Platonic ideas from the Laws. In neither case do I argue that this approach is good in an unqualified sense or even ultima facie good. However, I maintain that these important insights from Plato’s dialogues illuminate crucial aspects of how we should think about cancel culture.
A New Chapter in Cyberculture; NFTs Paradigm Shift
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
167 - 186
حوزههای تخصصی:
Since the bitcoin invention in 2008, blockchain technology has surpassed so numerous innovations that the pioneer networks such as Ethereum are adaptable to host a bunch of decentral information containing pictures, audio, video, domains, Etc., or even a metaverse versatile avatar. The transformation of tangible goods into virtual assets, known as the AR-utility of luxury products, and the intermixture of reality and virtuality organized a worldwide, semi-regulated, and decentralized marketplace for digital goods. Non-fungible tokens (NFTs) are doing a great help to artists worldwide, sharing diverse cultural outlooks by establishing a remote cross-cultural corporation potential and, at the same time, metamorphosizing the intermediary role and ceasing the necessity of a well-known art sale’s approval. Meanwhile, the cryptocurrency market has already acquired allocation and interest in the global domain, paving the way for a flourishing enthusiasm among entrepreneurs preoccupied with high-tech start-ups. In this qualitative survey based on participatory observation fieldwork, we shall decipher through self-exploration to investigate the ups and downs of the new cyberculture environment. Empirical encountering diverse Social Network Sites (SNS) and following the Cryptocurrency X(Twitter) trends, we have concluded that social media were the assembly line, producing success stories day and night which empowered a decentral market to surpass 14 billion worth of united states dollars.
الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پر خطر در میان جوانان 18 تا 25 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رسانه های اجتماعی با فرصت ها و تهدیدهایی از جمله بروز رفتارهای پرخطر همراه است. مطالعه حاضر با استفاده از نظریه استفاده و رضایتمدی و نظریه هنجارهای اجتماعی و همچنین تکیه بر ادبیات پیشین تحقیق درصدد شناخت رابطه بین الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان است. در این پژوهش مقطعی که به صورت کمّی انجام شد، پس از بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، 406 پاسخگوی 18 تا 25 ساله نسبت به تکمیل پرسشنامه آنلاین اقدام کردند. تحلیل کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و ایموس انجام شد. از بین رسانه های مورد مطالعه، اینستاگرام، واتساپ، شاد و تلگرام بیشترین استفاده را داشته که کاربران به طور عمده شب ها و از طریق گوشی تلفن همرا به این رسانه ها دسترسی می یابند. بر اساس یافته های تحقیق، بروز رفتارهای پرخطر به طور کلی در بین پاسخگویان پایین گزارش شده است. سهولت استفاده از رسانه های اجتماعی با رفتارهای پرخطر دارای همبستگی معنا دار است. در بررسی تأثیر غیرمستقیم روابط بین متغیرهای نظریه استفاده و رضایتمندی از طریق هنجارهای اجتماعی، رابطه معناداری مشاهده نشد. این یافته ها می تواند در طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای با هدف پرهیز از انجام رفتارهای پرخطر ناشی از استفاده رسانه های اجتماعی کمک کننده باشند.
تبیین عوامل زمینه ساز بروز آسیب در تبلیغ مجازی معارف دینی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
70 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با پیشرفت حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، موضوع کارکرد فضای مجازی اهمیت ویژه ای یافته است، به گونه ای که نمی توان نقش آن را در شناساندن دین نادیده گرفت. پژوهش حاضر، با عنوان «تبیین عوامل زمینه ساز بروز آسیب در تبلیغ مجازی معارف دینی» به منظور آسیب شناسی سخت افزاری و نرم افزاری مبلغ، آسیب شناسی زمان تبلیغ، آسیب شناسی اجتماعی و فرهنگی مخاطبین در استفاده از فضای مجازی و عواملی که مانع تحقق اهداف تبلیغ مجازی معارف دینی می شوند و آن را با چالش مواجه می کنند، به رشته تحریر درآمده است. آسیب هایی که ممکن است قابل مشاهده نباشد، ولی روند تبلیغ مجازی را تهدید کند.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع نوشتاری و استنادی و با بهره گیری از دو دسته منابع سخت افزاری و نرم افزاری و با روش توصیفی–تحلیلی به گردآوری داده ها و اطلاعات پرداخته است.
یافته ها: یافته های پژوهش را می توان در دو دسته عوامل فردی و اجتماعی زمینه ساز بروز آسیب بررسی کرد. عوامل فردی که حول محور مبلغ می باشد، تحت سه عنوان: ضعف معرفتی، ضعف مهارتی و ضعف اخلاقی بیان شده و عوامل اجتماعی ذیل دو عنوان ضعف مدیریتی مسئولان و نفوذ دشمن سامان یافته، بیان شده است.
بحث و نتیجه گیری: مهم ترین نتیجه پژوهش عبارت است از اینکه تبلیغ معارف دینی در فضای مجازی یک ضرورت غیرقابل انکار، اما همراه با آسیب هایی است که راه پیشگیری از آن ها، شناخت عوامل زمینه ساز آن ها است.
بازنمایی نظام سیاسی جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی در شبکه ی تلویزیونی «من و تو» (تحلیل گفتمان انتقادی چهار مستند شبکه «من و تو»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
307 - 335
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل و گفتمان لاکلاو و موفه و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین مفاهیم نظری چون «بازنمایی» به بررسی چهار مستند از شبکه من وتو پرداخته است. (مستند 124،مستند پرواز 752، مستند شهبانو و مستند شاهد تاریخ). نتایج پژوهش نشان می دهد که این شبکه با بازنمایی مثبت حکومت پهلوی، دال مرکزی گفتمان پهلویسم را حول «حکومت پادشاهی» ایجاد و با مقوله هایی چون آزادی بیان و عناصر آن شامل، آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه ها، اصالت بخشیدن به احزاب و تکثرگرایی، استقلال قوا و روابط سیاسی دوستانه با جوامع بین المللی، گفتمان خود را «مفصل بندی» می کند؛ این شبکه در مقابل به بازنمایی منفی حکومت جمهوری اسلامی و «غیریت سازی» ارکان آن از جمله، ولی فقیه، سپاه پاسداران و شورای نگهبان می پردازد. به طورکلی «مردم» و به طور خاص «اقلیت های مذهبی و زنان» به عنوان «زنجیره هم ارزی» و مشارکت سیاسی اثرگذار و واقعی مردم در تعیین سرنوشت کشور را به عنوان «دال خالی» گفتمان خود در نظر می گیرد و درنهایت این شبکه درصدد بوده تا هویت شهروند ایرانی را به عنوان سوژه ای برساخته شده معرفی کند که محصول فرهنگ و تمدن ایرانی - باستانی است که به اجبار و به وسیله دستگاه های ایدئولوژیک گفتمان جمهوری اسلامی، هویت جعلی ایرانی- اسلامی را به عنوان هویتی بیگانه و تحمیلی پذیرفته است .
هوش مصنوعی و آینده روابط عمومی: قوت ها، ضعف ها، تهدیدها و فرصت ها
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
22-13
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت تهدیدها و فرصت های کاربرد هوش مصنوعی در آینده روابط عمومی است. بدین منظور این موضوع در قالب دو بخش ارایه شده است؛ بخش اول به چیستی هوش مصنوعی پرداخته و بخش دوم تهدیدها و فرصت های کاربرد هوش مصنوعی در روابط عمومی، با استفاده از روش اسنادی و مدارک علمی با تکنیک فیش برداری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آینده روابط عمومی با تجهیز ابزارهای هوش مصنوعی نوید پیشرفت های قابل توجهی در این حوزه را می دهد؛ کارگزاران روابط عمومی از هوش مصنوعی برای سنجش و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می کنند که در زمان و هزینه مقرون به صرفه خواهد بود. هوش مصنوعی به افراد در سازمان ها این قدرت را می دهد تا از قابلیت های تحول آفرین آن، برای دستیابی به کارایی بیشتر در حوزه های مختلف، استفاده کنند؛ اما تهدیدهای استفاده از هوش مصنوعی این است که هوش مصنوعی توانایی برقراری ارتباطات انسانی را ندارد که این توانایی برای روابط عمومی موفق بسیار مهم است. در نتیجه گیری می توان گفت دستیابی به روابط عمومی هوشمند و بهره گیری از هوش مصنوعی در فعالیتهای روابط عمومی ها نیازمند رفع آسیب های موجود در عرصه روابط عمومی ها برای بهره گیری از هوش مصنوعی در آینده است وکسب چنین جایگاهی نیازمند بهره گیری از راهبردهای تهاجمی است تا با استفاده از نقاط قوت داخلی از فرصت های خارجی حداکثر بهره برداری را نمود. با تاکید بر این امر به نظر می رسد که روابط عمومی هر سازمانی علاقه مند است که همیشه در این موقعیت قرار داشته باشد تا بتواند با بهره گیری از نقاط قوت داخلی از فرصت ها و رویدادهای خارجی حداکثر استفاده را بنماید. دراین میان افزایش دانش دیجیتالی و سواد اطلاعاتی کارگزاران روابط عمومی عنصری کلیدی است.
شناسایی زمینه های موثر بر توانمندسازی کاربران به منظورارتقای امنیت فرهنگی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی زمینه های موثر بر توانمندسازی کاربران شبکه های اجتماعی در حوزه امنیت فرهنگی انجام شد. بدین منظور تعداد 32 نفر از مدیران، متخصصان و اساتید ارتباطات، رسانه، فضای مجازی،امنیت سایبری و فرهنگ با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود و جمع آوری یافته ها تا اشباع نظری اطلاعات ادامه یافت. یافته های پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و نظری پیاده و طبقه بندی شد. یافته ها شامل سه دسته عوامل علی، زمینه ای و اثرات این توانمندسازی در حوزه امنیت فرهنگی و شبکه های اجتماعی بود. عوامل علی این پژوهش شامل: رفتار ارتباطی کاربران، ویژگی های پیام رسان، ویژگی های فردی و شخصیتی و امنیت فرهنگی در ساختار مجازی بود. همچنین عوامل زمینه ای شامل: اطلاعات فرهنگی، پایبندی فرهنگی، آشنایی با رویکردهای یکپارچگی درحکمرانی شبکه های اجتماعی،محرمانه ودردسترس بودن داده های مجازی وتقویت نمادهای فرهنگی و زیرساخت های فرهنگی کاربران از دیدگاه مشارکت کنندگان شناسایی شد. در نهایت در خصوص اثرات توانمندسازی کاربران می توان به اثربخشی عملکرد کاربر، اثرگذاری تولید محتوا، آینده پژوهی تکنولوژی و تجملات فرهنگی اشاره کرد.
اعتماد دانشجویان دانشگاه دمشق به رسانه ها و رابطه آن با نگرش به جبهه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
161 - 183
حوزههای تخصصی:
کشور سوریه از اعضای جبهه مقاومت است که طی یک دهه اخیر دچار جنگ های داخلی و دخالت خارجی شده و این وضعیت زمینه ساز ورود رسانه های موافق و مخالف جبهه مقاومت در این بحران شده است. در این پژوهش میزان اعتماد دانشجویان سوری به رسانه های مختلف و رابطه آن با نگرش آنها نسبت به جبهه مقاومت بررسی شده است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دانشگاه دمشق است که 383 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. گردآوری داده ها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آن نیز به وسیله نرم افزار spss انجام شد. روایی پرسشنامه به روش اعتبار صوری و طی دو مرحله (در ایران و سوریه) صورت گرفته و سنجش پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، نگرش افراد نسبت به جبهه مقاومت در سطح متوسط با میانگین 21/3 است. همچنین این نتایج گویای آن است که میزان اعتماد به رسانه های موافق دولت سوریه 4/3، رسانه های بی طرف 53/2 و رسانه های مخالف 4/3 است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که وجود رابطه بین میزان اعتماد به رسانه های مختلف با نگرش دانشجویان نسبت به جبهه مقاومت، تابعی از مواضع رسانه های مورد بررسی نسبت به دولت سوریه است؛ به نحوی که بین اعتماد به رسانه های موافق دولت و نگرش افراد همبستگی مستقیم و بین اعتماد به رسانه های مخالف و نگرش افراد رابطه همبستگی معکوس وجود دارد. ضمن آنکه بین اعتماد به رسانه های بی طرف و نگرش افراد، همبستگی معنادار وجود ندارد.
تحلیل پیام های اینستاگرامی سلبریتی ها درباره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
185 - 206
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از شبکه اجتماعی اینستاگرام و تأثیر آن بر ارتباط و تعامل ها، فرصت های جدیدی را در استفاده از این شبکه، جهت بازنمایی و کنش های اجتماعی همه افراد به ویژه سلبریتی ها ایجاد کرده است. از طرفی با ظهور بیماری همه گیر کرونا این ابزار ارتباطی در راستای اطلاع رسانی و همدلی درباره کاهش آسیب های بیماری کاربرد بیشتری یافته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت چگونگی استفاده سلبریتی های ایرانی از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای آگاهی بخشی و ارتباطات سلامت محور در دوران کرونا با مخاطبان خود، انجام شده است. روش تحقیق با توجه به اهداف، کیفی است که پس از جمع آوری محتوای پیام های پست شده در حساب کاربری 15 نفر از سلبریتی ها، این داده ها به شیوه کمی و کیفی تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داده که پنج مقوله اصلی (موضوع های مورد توجه افراد مشهور در بازنمایی و اشتراک با مخاطبانشان در شبکه اجتماعی اینستاگرام ) به ترتیب اهمیت عبارت اند از: رعایت پروتکل ها، هشدار و تأسف، اطلاع رسانی از تجربه کرونا، امیدآفرینی و همدلی با کادر درمان است.
تقدس زدایی از منجی موعود در بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
81 - 110
حوزههای تخصصی:
امید به ظهور فردی الهی و نجات به دست او در آخرالزمان یکی از فراگیرترین اندیشه های بشری است. منجی موعود برای گسترش عدالت و نجات بخشی در جهان ظهور خواهد کرد که با نشانه هایی برای مردمان معرفی شده است. در زمان معاصر ما شاهد ورود این منجیان به بستر بازی های رایانه ای می باشیم. جدا از اهمیت شناخت منجی موعود، هجوم مباحث آخرالزمانی به خصوص در میان بازی های رایانه ای و نبودن اطلاعات مدونی در رابطه با این موضوع ضرورت ایجاد می کند، تا پژوهشگر با نگاهی طبقه بندی شده ابتدا به بررسی منجی در میان ادیان و آیین ها پرداخته، سپس نقش منجی را در بین بازی های رایانه ای جستجو کند. چنین فرض می شود که قصد شرکت های بازی سازی تقدس زدایی از شخصیت منجی است که القا می کنند هر شخص عادی می تواند منجی شود و فکر حاکم بر بازی ها با منجی های موعود در ادیان در تعارض کامل هستند. این نگاشته از نوع بنیادی است که به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای به بررسی اندیشه منجی موعود در میان ادیان و آیین ها پرداخته و سپس با روش میدانی تقدس زدایی از شخصیت منجی را در میان بازی های منتخب موجود با موضوعیت آخرالزمان تحلیل کرده است. هدف سازندگان بازی تولد منجیان متنوعی است که الگویی خلاف با الگوی ادیان را پیروی می کنند و این امر در راستای هدف کشورهای حامی آن ها است. در این میان از شخصیت منجی تقدس زدایی کرده و در نهایت سبب ایجاد یأس در افکار عمومی می باشند.
چرا برنامه عصرجدید مهم است؟ بررسی نحوه تعامل کاربران صفحه اینستاگرام برنامه عصرجدید با دو برنامه مشابه خندوانه و دورهمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
241 - 277
حوزههای تخصصی:
27 بهمن ماه 1397 شبکه سوم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شاهد تحولی بزرگ در عرصه برنامه سازی خود بود. در آن شب اولین قسمت از برنامه استعدادیابی عصرجدید به روی آنتن رفت و در اندک زمانی تبدیل به پرمخاطب ترین برنامه تلویزیون بدل گشت. در این میان و در همین سال ها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران دو برنامه دیگر را نیز در حوزه سرگرمی پخش می کرد که هر دو نیز مورد استقبال گسترده مخاطبان تلویزیون بودند؛ برنامه های خندوانه و دورهمی.به دلیل عدم دسترسی به داده های تماشای این برنامه ها توسط مخاطبان، بررسی میزان اهمیت این سه برنامه در مهم ترین بستر تعاملی با هوادارانشان -یعنی رسانه اجتماعی اینستاگرام- به عنوان راهی ابتکاری انجام پذیرفت. روش انجام دادن این پژوهش نیز با استفاده از رویکردهای نوین علوم اجتماعی محاسباتی به صورت استخراج داده های صفحات این سه برنامه نظیر میزان دنبال کنندگان و لایک ها و تعاملات کاربران و... از طریق سایت «کرود تنگل» و تحلیل آن بوده است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که رفتار کاربران با صفحه عصرجدید در مقایسه با دو برنامه دیگر با کنارهم قراردادن جمیع پارامترها (نظیر تعداد دنبال کننده و روند کاهش یا افزایش آن، نحوه تعاملات کاربران، و...) به لحاظ ثبات رفتاری، سالم تر و منطقی تر بوده و لذا علی رغم تعداد بسیار زیاد، کاربران آن واقعی هستند. بنابراین در مجموع اقبال کاربران اینستاگرامی به این برنامه بسیار بیش از دو برنامه دیگر است.
روایتی زنانه از جنگ ایران و عراق؛ تجربیات زیسته ی زنان خوزستانی ساکن در «شهرک شهید بهشتی مشهد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
119 - 146
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ، زنان عادی ساکن در مناطق جنگی که ناچار به ترک خانه های خویش و در نهایت سکونت در شهرهایی غریب شدند، در بدنه ی اصلی روایت ها، پژوهش ها و تاریخ نگاری های جنگ غایب هستند. مهم ترین متونی که به تجربه های زنان از جنگ پرداخته اند، داستان زنانی را روایت کرده اند که «تأثیر گذار و تعیین کننده» بوده اند و به دلیل نزدیکی به مراکز قدرت، توانایی رساندن صدای خویش به دیگران را داشته اند. پژوهش های صورت گرفته در حیطه ی علوم انسانی نیز، تنها به تحلیل همین متون منتشر شده در قالب خاطرات زنان قناعت کرده، و از مراجعه ی مستقیم به انبوهِ زنانی که جنگ را زیسته اند خودداری کرده اند. نظر به وجود این خلأ در گفتمان جنگ، این پژوهش با مراجعه ی مستقیم به 32 نفر از این زنان که ساکن «شهرک شهید بهشتی مشهد» هستند، تلاش کرده تا به تجارب زیسته ی حقیقی و برگرفته از بطن زندگی آنان بپردازد. با رویکرد تئوریک «پدیدارشناسی فمینیستی» و پای بندی به «سوبژکتیویته ی جایگاه مند»، علاوه بر توجه به هستی جنسیتی مشارکت کنندگان، مسائل ساختاری چون: طبقه ، وضعیت اقتصادی، قومیت، و فرهنگ آنان مد نظر قرار گرفته است. روایت های به دست آمده با رویکرد «روایت گری ساختارگرایانه» و به شیوه ای داستان گونه تحلیل شده اند، و در نهایت «داستانی مرکزی» که حاوی تجربیات مجموع شرکت کنندگان است در قالب سه بخش کلی: «مواجهه با جنگ»، «تقلای حفظ بقا»، و «احیای زندگی و تکاپوی بهبود آن» روایت شده است.
بررسی پیامدهای فضای شهری بر مصرف شهروندان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
181 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه اثرات مدرنیته بر فضای شهری باعث گرایش بیشتر افراد به مصرف شده است. اهمیت این موضوع از این رو قابل طرح است که فضای شهر کرمانشاه دارای پیامدهایی برای مصرف شهروندان این شهر است. امروزه تمام شهرها در تکاپوی ایجاد امکانات برای مصرف هستند و شهرها به واسطه ی امکاناتی که برای مصرف فراهم می کنند، تعریف می شوند. شهرنشینی معاصر به طور فزاینده ای با مصرف شهروندان در ارتباط است. این پژوهش سعی دارد پیامدهای فضای شهری بر مصرف شهروندان شهر کرمانشاه را با دیدی انتقادی از طریق دیدگاه اندیشمندانی چون مارکس، زیمل، وبلن، بوردیو، بودریار، دوسرتو، لوفور، زوکین و ورث مورد بررسی قرار دهد. روش این پژوهش مردم نگارانه و فنون گردآوری داده ها مشاهده، مصاحبه و تجربه ی زیسته بوده است. مشاهدات در دو بخش کالبد و رفتار انجام شد و از 56 نفر، اعم از مدیران و اعضای هیأت مدیره، فروشندگان و خریداران، در پنج مجتمع تجاری با نام های ارگ، پارسیان، پلازا، گل و مروارید مصاحبه به عمل آمد. شیوه ی تجزیه و تحلیل در سه مرحله ی کدگذاری، تفسیر و گزارش نویسی انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که: تغییر مکان های سنتی به مدرن سبب وفور و انباشتگی کالاها، تبلیغات و طراحی مراکز تجاری شده است؛ فضاهای مصرف سبب اعتیاد به خرید، مصرف گرایی، خودنمایی، چشم و هم چشمی، تغییر و دگرگونی هویت، تمایز و تفکیک طبقاتی شده اند؛ پرسه زنان، مصرف کنندگان فضای شهری هستند، اما به مصرف کالا نمی پردازند؛ سرانجام این که زنان به نسبت دیگر گروه های اجتماعی بیشترین مصرف کنندگان فضاهای مصرف هستند.
نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
437 - 472
حوزههای تخصصی:
نقش دینداری در گذشتدر میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهرانپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران به انجام رسیده است. پژوهش از نوع علّی است و تکنیک آن پیمایش و ابزار اندازه گیری ، پرسشنامه است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران( 249878 نفر) و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر و به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. یافته ها نشان داد، در دانش آموزان مورد مطالعه بعد اعتقادی گذشت بالاتر از ابعاد عاطفی ، شناختی و رفتاری قرار داشته و در مجموع وضعیت گذشت در دانش آموزان مورد مطالعه کمی بهتر از حد متوسط است. براساس نتایج پژوهش، ابعاد اعتقادی، عاطفی و پیامدی دینداری بیش از حد متوسط بوده ولی بعد مناسکی دین داری برای دانش آموزان کمتر اهمیت داشته است.نتایج نشان داد. بطور کلی دینداری با گذشت رابطه قوی دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش فقط بعد مناسکی از ابعاد دینداری (با اطمینان کافی) می تواند گذشت را پیش بینی نموده و سایر ابعاد دین داری اثری برگذشت ندارد. بدین صورت که تقیّد به مناسک در دینداری، "افرادی با گذشت" خواهد ساخت. لذا، با تقویت بّعد مناسکی دینداری در دانش آموزان، میزان گذشت و بخشش آنان نیز افزایش خواهد یافت.
رویکردهای دیپلماسی رسانه ای ایران برای همگرایی با افغانستان پس از بازگشت طالبان (آگوست 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
123 - 151
حوزههای تخصصی:
پپس از استقرار طالبان در افغانستان (آگوست 2021)، برقراری امنیت و ثبات در این کشور به دلیل همجواری با ایران، اهمیت ویژه ای یافته است. رسانه ها، نقش مهمی در حفظ اتحاد و همگرایی دو همسایه بر عهده دارند. گرایش های خلافت گرایانه طالبان، محدودیت رسانه ای بیشتری در مقایسه با گذشته ایجاد کرده است. لذا، رسانه های برون مرزی ایران، باید به دنبال راهی برای حفظ و افزایش تفوق و همگرایی مردم دو کشور باشند. از این رو سؤال اصلی این است که «دیپلماسی رسانه ای چطور می تواند همگرایی دو کشور را پس از بازگشت طالبان افزایش دهد»؟ این پژوهش با تکیه بر نظریات همگرایی و دیپلماسی رسانه ای و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شده است. بر این اساس با کاربست مصاحبه نیمه ساختاریافته، دیدگاه های 16 صاحب نظر حوزه افغانستان تحلیل و برای تسهیل فرآیند کدگذاری و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که عوامل تأثیرگذار بر دیپلماسی رسانه ای عبارت هستند از: الف) عوامل زمینه ای: شامل نگرانی های امنیتی، آمادگی نظامی، فرهنگ راهبردی و پویایی مذهبی؛ ب) عوامل علی: شامل پیوندهای تاریخی و فرهنگی عمیق، آداب و رسوم، عوامل سیاسی داخلی و خارجی؛ ج) عوامل میانجی: شامل پناهجویان افغانستانی، قومیت گرایی و اقلیت ها، عوامل اقتصادی، اکوسیستم و زنان. همچنین اتخاذ موضعِ برابر در مقابل حکومت سرپرستی طالبان توسط ایران نقش مؤثری در دیپلماسی رسانه ای داشته و استفاده از ظرفیت های فرهنگ و تمدن فارسی مهمترین و مؤثرترین راه همگرایی بین دو کشور است.
مطالعه ظرفیت های ادبیات کهن برای ترویج هویت اجتماعی در برنامه های رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رادیو بعنوان رسانه ای جمعی که خصوصیات منحصربفردی نسبت به دیگر رسانهها دارد، می تواند همانند یک مرکز قدرتمند فرهنگی-اجتماعی؛ عمل کند. دراین میان زبان و ادبیات کهن فارسی گسترده ترین افق فرهنگی-اجتماعی است که در خلال گزارش های آن می توان مؤلفه های اصلی هویت را بازشناخت. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که کاربرد ظرفیت های هویتی ادبیات کهن در برنامه های رادیویی به چه صورت است؟ برای رسیدن به این مقصود از روش داده بنیاد استفاده شده است. باتوجه به یافته های پژوهش، پنج مرحله برای کاربرد بهینه از عناصر هویتی ادبیات کهن در برنامه های رادیویی شناسایی شد که عبارتنداز: شناخت ظرفیت های ادبیات کهن، شناسایی ظرفیت های رسانه رادیو جهت بهره گیری از ادبیات کهن، شیوه های بهره گیری از ادبیات کهن در برنامه های رادیویی، آماده سازی عوامل انسانی و ارائه راهکارهای مدیریتی. نتایج حاکی از آن است که برای بهبود عملکرد رسانه رادیو جهت ترویج هویت اجتماعی اسلامی-ایرانی، توجه هرچه بیشتر به ادبیات کهن سرزمینمان ضروری است و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران باید رویکرد جدی تری نسبت به استفاده از ادبیات کهن ایرانی در برنامه ها اتخاد کرده و ضمن آموزش و ایجاد انگیزه در عوامل انسانی، از ابزارهای رسانه رادیو جهت ترویج هویت اجتماعی با استفاده از ظرفیت های ادبیات کهن استفاده کند.
مطالعه ی جامعه شناختی تأثیر ساختار سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی بر تولیدات هنری (سینمایی) (مطالعه ی موردی تحلیل فیلم دیده بان ساخته ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تأثیرگذاری گرایشات طبقه حاکم بر آثار و دست آوردهای مختلف افراد در جوامع وجود داشته است، سینما به عنوان یکی از دست آورد های فردی و جمعی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در کشور ایران که با رخ دادن یکی از بزرگترین انقلاب های قرن، تغییرات گفتمانی شگرفی را تجربه کرد، بررسی جامعه شناختی این تغییر گفتمان و تأثیر آن بر آثار و تولیدات هنری شایان توجه و مطالعه بوده است، لذا مطالعه رویکردهای حاکم در عرصه برنامه ریزی و تعیین خط مشی های هنری فرهنگی در سال های اول انقلاب اسلامی از عناصر تشکیل دهنده این مقاله است. سئوال این است که دست اندرکاران ساخت و تهیه یک فیلم در کشور تا چه اندازه به این سیاست گذاری ها توجه داشته اند؟ به عبارت دیگر روابط گفتمانی نظام سیاسی حاکم بر جامعه تا چه میزان در آثار سینمایی کشور رخنه کرده و میزان موفقیت و یا عدم موفقیت این گفتمان تا چه اندازه ای بوده است؟بنابراین با تحلیل و تفسیر سیاست گذاری های فرهنگی و نقش آن ها در شکل گیری آثار هنری با روش تحلیل گفتمان انتقادی مورد مطالعه قرار گرفته است.