فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
باغداری در اورامان
حوزههای تخصصی:
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، کمبود زمین و شیوه های معماری نوین، طراحان را به ساخت مجتمع های مسکونی سوق داد. در ایران ساخت کوی های مسکونی برای اقشار مختلف اجتماع از دوره ی پهلوی دوم آغاز شد. رابطه بین بنیان های اجتماعی و فرهنگی قشر ساکن در مجتمع های مسکونی و معماری مسکن از مسائل اساسی است که عدم توجه به آن می تواند فعالیت های ساکنان را مختل نماید. هدف پژوهش بررسی نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در چگونگی شک ل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران است. گروه های اجتماعی- فرهنگی در شکل گیری فضاهای شهری و به تبع آن معماری نقش داشته اند. این پژوهش چگونگی این تأثیرگذاری را به روش تاریخی-تفسیری تحلیل می کند. منابع اطلاعاتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و نمونه کوی های مسکونی پهلوی دوم در تهران بر اساس گروه اجتماعی- فرهنگی ساکنان آن اعم از کارگری (پایین)، کارمندی (متوسط) و مرفه (بالا) گزینش شده و با توجه به شاخص های اجتماعی-فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحولات دوره پهلوی دوم و ویژگی های فرهنگی معیشتی ساکنان کوی های مسکونی بر معماری خانه ها تأثیر گذاشته است. در مسکن گروه های پایین با درآمد کم، برنامه های دولتی و توان مالی اندک ساکنان باعث بروز سادگی در شکل گیری فضاهای مسکونی و کاهش کمیت و کیفیت شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن شده است. در مسکن گروه های متوسط و مرفه تحول در طرح خانه ها به صورت دوبلکس نمایانگر تمایز اجتماعی این گروه بوده و شاخص های کمی و کیفی مسکن افزایش یافته است.
فرهنگ عامه و تأثیر آن در شکل گیری گونه کلاه مخملی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
تحلیل جامعه شناختی حق جمعی بر محیط زیست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از نگاه دین باوران، چون خداوند علیم و حکیم، آفریدگار بشر است، پس نسبت به ساختار وجودی و مصالح و مفاسد معیشتی و نیازهای حقیقی او در ابعاد گوناگون مادی و معنوی علم کامل و اشراف تمام دارد و همه ی باید ها و نباید ها و احکامی که از او به عنوان «شارع مقدس» صادر شده است، مبتنی بر این حقیقت است؛"" و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء""(نحل/89) قرآن و فقه اسلام بر بهداشت فردی و اجتماعی و نظافت اماکن عمومی و حفظ محیط زیست تأکید فراوان و آن را لازمه ایمان می داند. تأکید بر این که پیروی از احکام شریعت و عمل نمودن به توصیه های دین حنیف اسلام، سعادت بخش و بر طرف کننده ی مشکلات و معضلات بشری است، همان ""حفظ محیط زیست و حفظ حقوق بین نسلی"" و حق انسان در بهره مندی از محیط زیست سالم به عناوین مختلف مطرح گردیده است.این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی مبانی این حق است و یافته تحقیق اینکه؛ تمام انسان ها نسبت به محیط زیست و حفاظت از آن تعهداتی دارند که در صورت ورود ضرر طبق قواعد فقهیه لا ضرر و اتلاف و تسبیب و ضمان و احترام و دلیل عقل وسیره عقلا... قابل مطالبه است.چون محیط زیست در شکل گیری جسم و جان آدمی سهمی به سزا دارد و انسان ها هرگز نباید از تلاش در راه بالندگی و حفظ سلامت آن باز ایستند پس با به خطر افتادن محیط زیست انسان بدیهی ترین و اساسی ترین حق انسان یعنی حق حیات وی به مخاطره می افتد، به همین جهت جامعه بشری باید حیات اجتماعی را با اتخاذ دستورات فقهی چنان سامان دهد تا تضمینی برای حفظ مبانی و پایه های طبیعی و فرهنگی و معنوی حیات باشد و در حفظ این حق و حریم که به عنوان حق الناس و امانت الهی است کوشا باشند. این مقاله در صدد رسیدن به چنین حق جمعی که یک حق حقوقی و امانت الهی است، تدوین گردیده است.
عامل های موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت- درمان روستایی در بخش مرکزی شهرستان کرج بودند که 110 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد محمدی زیدی و همکاران (2012) و لو و همکاران (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از کارشناسان تأیید شده و روایی سازه و پایایی ابزار پژوهش نیز از راه بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری به روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار Smart PLS بکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده دارای اثری مثبت و معنی دار بر نگرش زنان روستایی نسبت به استفاده از گیاهان دارویی بودند. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیرهای هنجارهای اجتماعی کنترل رفتاری درک شده و نگرش اثری مثبت و معنی دار بر قصد استفاده زنان روستایی از گیاهان دارویی داشته و در حدود 44 درصد از واریانس آن را تبیین کردند.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
بازتاب رسوم ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام (تقدس آب و چشمه، احترام به نان و نمک، کارد و کفن)(1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان ایلام، تاریخ و فرهنگی چند هزار ساله دارد. آداب و رسوم اصیل و بسیار کهن مردم این استان، جدا از بحث قدمت تاریخی ، می تواند به لحاظ اخلاقی، فرهنگی، انسان سازی و حفاظت از محیط زیست الگو باشد. این آداب و رسوم که ریشه در فرهنگ باستانی این منطقه دارد، نسل به نسل از پس هزاره ها گذشته است و هم اکنون در فرهنگ مردم ایلام رایج است؛ از جمله این رسومِ بازتاب یافته از دوران باستان می توان به سنت «کارد و کفن»، «احترام به نان و نمک» و «تقدس آب و چشمه» اشاره کرد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع، به این پرسش، پاسخ داده شد که چه رسومی از ایران باستان در فرهنگ مردم ایلام بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که سنت کارد و کفن، احترام به نان و نمک و تقدس آب و چشمه، امروزه به همان شیوة مرسوم در ایران باستان در بین قوم کُرد و لُر رایج است.
جایگاه فرهنگی اجتماعی شیرینی سنتی اهری و یئددی فات فطیر آذربایجان
حوزههای تخصصی:
بررسی مردم نگارانه پدیده ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان (قوم هزاره) در دو شهر هامبورگ (آلمان) و تهران (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج زودهنگام یا پدیده کودک همسری به دلایل متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی، رویه های فرهنگی سنتی حاکم بر جوامع بشری، بی سوادی و ناامنی در بسیاری از نقاط جهان به صورت گسترده ای رواج دارد که منجر به عدم تربیت صحیح نسل آینده، افزایش میزان طلاق، افزایش نرخ مرگ ومیر مادران و فرزندان و مشکلات بهداشتی شده است. مقاله پیش رو درصدد بررسی مقایسه ای تغییرات الگوی ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان در مناطق حاشیه ای ایران (تهران) و آلمان (هامبورگ) به عنوان اصلی ترین مقاصد مهاجران افغان در دو قاره آسیا و اروپا است. این پژوهش با رویکرد مردم نگارانه به بررسی متغیرهای وابسته شامل مهاجرت بین المللی، سطح سواد و نقش ساختار قانونی جوامع میزبان در تدوین قوانین کنترل گرایانه بر مؤلفه سن اولین ازدواج در جامعه مهاجران افغان (قوم هزاره) پرداخته است. شرایط زندگی شهری به ویژه در جوامع توسعه یافته به فراگیری آموزش همگانی برای دختران و زنان انجامیده و در کنار کسب مهارت های متنوع و ورود به بازار کار سن ازدواج را افزایش داده است. ﻧﻮع پژوهش کیفی و روش توصیفی- اسنادی ﺑﻮده است. داده های بخش آلمان بر مبنای 5 مصاحبه تخصصی، 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی در میان مهاجران افغان ساکن هامبورگ است و برای جمع آوری داده های بخش ایران از 7 مصاحبه تخصصی و 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مهاجران افغان در مراکز آموزش پایه مناطق حاشیه ای شهر تهران استفاده شده است. داده ها بر مبنای کدگذاری باز در چارچوب الگوی گوردن (1964) مورد تحلیل محتوا قرار گرفته اند.
نانسی شپرهیوز و موقعیت بدن در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل موقعیت بدن در عصر حاضر از دیدگاه انسان شناس پزشکی نانسی شپر هیوز است. به دنبال رشد سریع علم و فناوری از اواسط قرن بیستم و پس از آن، فرایند جهانی شدن و تحولات بنیادی در پزشکی مدرن تأثیرات شگرفی بر موقعیت انسان و بدن او نهادند و پیامدهایی چون دست کاری بدن به کمک فناوری های پیشرفته پزشکی، پزشکی شدن زندگی و جامعه، بیگانگی انسان از بدن خودش، نزول موقعیت بدن و اجزای آن و کالا شدگی اش در بازارهای ملی و جهانی همواره واکنش متفکرین در حوزه های مختلف به ویژه انسان شناسی پزشکی را به همراه داشته که با مردم نگاری های کاربردی، سیاسی و انتقادی خود موضعی فعال نسبت به این وضعیت در پیش گرفته اند. این یک مطالعه اسنادی است که داده های خود را عمدتاً از آثار و آرای نانسی هیوز با تأکید بر موضوع کالا شدگی بدن در بازارهای جهانی به دست آورده و آن ها را مورد تحلیل قرار داده است. از مهم ترین یافته های این مطالعه این است که تقدم امر اخلاقی بر امر فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک پیش فرض فلسفی، نانسی هیوز را به سمت انسان شناسی انتقادی، سیاسی و ستیزه گر در اعتراض آشکار نسبت به موقعیت بدن در عصر سرمایه داری جهانی شدهٴ متأخر سوق داده است. مقایسه انسان شناسی انتقادی با انواع مرسوم و سنتی انسان شناسی کاربردی این سؤال اخلاقی را مطرح می کند که وظیفه واقعی انسان شناس و مردم نگار در عصر حاضر چیست؟ آیا باید بی طرفانه به تهیه مردم نگاری های کاربردی بسنده کند یا اینکه در صورت لزوم قضاوت اخلاقی کند و گزارش ها تحلیلی و انتقادی خود را در جهت تغییر و اصلاح وضع موجود تنظیم نماید؟
شناخت و کارکرد انواع چراغ های نفتی روشنایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با محوریت شناخت و کارکرد چراغ های روشنایی نفتی در یکصد سال اخی ر در منطق ه دوازده تهران قدیم (سنگلج، عودلاجان، لاله زار، بازار تهران و)... و در پاسخ به این پرسش که سه نسل از چراغ های روشنایی نفتی چ ه ن ام داش تند و در زندگی مردم آن دوره چه تأثیراتی را گذاشتند، تدوین شده است. پژوه صورت گرفته با روش توص یف فرهنگ ی از مجموع های از مشاهدات، مصاحبه ها و بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و گردآوری داده ها ب ه ش یوه می دانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوه نشان می دهد روشنایی در جهان سیر تکاملی داش ته ت ا ب ه اختراع چراغ منجر شده است. این جُستار، چراغ ها را در سه نسل او (فانوس شمعی، فانوس بادی یا بغدادی) دوم (آرگان، لامپای شیشه ای و لامپای دی واری، گردس وز و انگلیس ی) و س وم توری یا زنبوری) بررسی کرده و نقش آنها را در زندگی مادی و معنوی مردم ایران بررسی نموده است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی م ؤثر بر مصرف انرژی خانوار پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش خانگی در میان بخش های اقتصادی کشور، از بزرگ ترین مصرف کنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن، برخلاف سایر بخش ها، روندی صعودی دارد. قانون هدفمندسازی یارانه ها از اقدامات اساسی دولت نهم است که از جمله اهداف اجرای آن، کاهش مصرف انرژی این بخش بوده است. بخش خانگی متشکل از گروه هایی است که به لحاظ ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتند و به نظر می رسد تغییر یکسان قیمت دو حامل برق و گاز طبیعی در نتیجه اجرای این قانون برای تمامی این گروه ها، اثرات متفاوتی بر میزان مصرف هر گروه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی (پایگاه اقتصادی-اجتماعی) و فرهنگی (فرهنگ زیست محیطی) مؤثر بر میزان تغییر مصرف برق و گاز طبیعی خانوارهای شهر اصفهان پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست. بدین منظور با کسب نظرات خانوارها و با استفاده از ابزار پرسشنامه، فرضیه های پژوهش بررسی شده اند. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان بوده است و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. حجم نمونه برای بررسی فرضیه های پژوهش، 145 خانوار بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانوارهای اصفهانی بر میزان صرفه جویی آن ها در مصرف انرژی (برق و گاز طبیعی) تأثیر معناداری نداشته است؛ در حالی که فرهنگ (زیست محیطی) خانوارها، تأثیر منفی معناداری داشته است.
انسان شناسی زیستی در قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی زیستی از آغاز شکل گیری تا کنون دچار تحولات چشمگیری شده است. از قرن نوزدهم تا نیمه های قرن بیستم نژاد مفهوم محوری مورد بررسی در انسان شناسی زیستی بوده است. از نیمه دوم قرن بیستم موضوع نژاد جایگاه خود را به موضوعات جدیدی داد. نیمه دوم قرن بیستم را می توان دوره گذار انسان شناسی زیستی نامید. سه دهه آخر این قرن سال های رو به رشد انسان شناسی زیستی برشمرده می شوند. در این سال ها این علم از حالت عمومی به سمت تخصصی تر شدن پیش رفت. ژنتیک انسانی، نخستی شناسی، محیط شناسی انسانی، دیرین انسان شناسی از جمله این تخصص ها بودند که تا کنون نیز توسعه یافته اند. در قرن بیست و یکم علاوه بر ادامه روند تخصصی شدن رویکرد مهم دیگری زیرمجموعه انسان شناسی زیستی شکل گرفت. این رویکرد موضوعات مورد بررسی خود را با در نظر گرفتن هم زمان ویژگی های فرهنگی و جسمانی مطالعه می کند و رویکرد زیستی- فرهنگی نام دارد. این رویکرد در انتقاد به تخصصی شدن زیرشاخه های انسان شناسی شکل گرفته است. انسان شناسی پزشکی و بدن، انسان شناسی تغذیه، انسان شناسی عصب شناختی از جمله حوزه هایی هستند که زیرمجموعه این رویکرد در انسان شناسی زیستی شکل گرفته اند. این حوزه ها از جمله کاربردی ترین زیرشاخه های انسان شناسی در قرن معاصر محسوب می شوند که به وسیله آن ها می توان بحران های زیست محیطی، شیوع بیماری های قرن معاصر و بحران های غذایی و بیماری های ناشی از آن ها را بررسی کرد. در این مقاله به بررسی این رویکرد و معرفی حوزه های شکل گرفته ذیل آن پرداخته ایم.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
تأثیر استفاده از رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی بین قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر استفاده رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی اقوام ایرانی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و حجم نمونه آماری، ۱۲۰۰ نفر بالای ۱۷ سال از اقوام مورد نظر بوده و نمونه گیری نیز براساس ترکیبی از روش های احتمالی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. براساس یافته ها، میانگین هم گرایی اقوام بین نمونه موردنظر برابر با ۴۷/۶۲درصد بوده و به ترتیب افراد قوم بلوچ، کرد، لر، فارس، آذری و عرب بیشترین تا کمترین میزان گرایش هم گرایی بین قومی را داشته اند. استفاده از شبکه های ماهواره ای قومی و تلویزیون های خارجی، بیشترین تأثیر منفی را بر هم گرایی اقوام داشته و پس از آن، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در مسیر افزایش واگرایی، نقش ایفا کرده اند. شبکه های سراسری صداوسیما و مطبوعات، نقش ایجابی در هم گرایی اقوام داشته اما نقش اینترنت معنادار نیست. استفاده از رسانه های اجتماعی وب محور بیش از شبکه های اجتماعی بر بستر تلفن همراه هوشمند، باعث افزایش هم گرایی اقوام ایرانی شده است.
بررسی کژکارکردی خانواده و عوامل مؤثر بر آن در شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کژکارکردی خانواده در شهر پاوه است. عوامل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، فردگرایی و ناسازگاری خانواده هستند. روش تحقیق، کمی و پیمایش بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از طریق سؤال از یکی از والدین گردآوری شد. جامعه آماری کلیه خانوارهای شهر پاوه بوده و روش نمونه گیری، روش خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج نشان می دهد: هرچه فاصله نسلی بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، میزان ناسازگاری و کژکارکردی در خانواده بالا می رود. انتظارات والدین و عدم تفکیک نقش والدین رابطه معنادار، اما معکوسی با ناسازگاری خانواده دارند. همچنین مشخص شد که نوع جامعه پذیری بر کژکارکردی خانواده مؤثر است. اگر نوع جامعه پذیری سهل انگارنه یا سخت گیرانه باشد، ناسازگاری خانواده افزایش پیدا می کند. کژکاردی خانواده با فردگرایی، ناسازکاری درون خانوده و نوع جامعه پذیری ارتباط مثبت دارد.
فرهنگ پذیری و سازگاری در میان جوانان کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی اَشکال مختلف فرهنگ پذیری (یکپارچه سازی، قومی، ملی و پراکنده) و سازگاری (روانی و فرهنگی-اجتماعی) و رابطه ی آن ها با هم در میان جوانان کُرد است. جامعه ی آماری جوانان بین سنین 18 تا 29 سال کُرد در شهر های کرمانشاه و جوانرود می باشد. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری داده پرسش نامه است. رویکرد بررسی، فرد محور (تحلیل خوشه) و متغیر محور (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون) است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه را نیم رخ های فرهنگ پذیری نامیدیم، که نیم رخ قومی شامل 30 درصد از پاسخگویان، نیم رخ ملی شامل 5/24 درصد از پاسخگویان، نیم رخ یکپارچه سازی شامل 5/34 درصد از پاسخگویان، و نیم رخ پراکنده شامل 11 درصد از پاسخگویان است. با تحلیل رگرسیون آشکار شد که وجود توامان فرهنگ ملی و قومی باعث سازگاری روانی و فرهنگی-اجتماعی بیشتری می شود. جهت گیری قومی، سازگاری روانی را بیشتر می کند و در سازگاری فرهنگی-اجتماعی تاثیر زیادی ندارد. تاثیر جهت گیری ملی در سازگاری فرهنگی-اجتماعی با جهت گیری قومی تفاوت چندانی ندارد.