فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۸ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
33 - 57
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اساسی توسعه در هر جامعه ای، موفقیت در تحصیل علم و آموزش در زمینه های تخصصی گوناگون و ایجاد فرصت های یکسان برای دستیابی همه افراد جامعه به این منابع می باشد. لذا کوشش شده است تا تأثیر سه عامل: سرمایه «فرهنگی»، سرمایه «اجتماعی» و سرمایه «اقتصادی» خانواده داوطلب، بر موفقیت در کنکور سراسری، مورد بررسی قرارگیرد.
هدف تحقیق، تعیین میزان نقش سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موجود در خانواده های پذیرفته شدگان بر موفقیت فرزندانشان در کنکور سراسری است. روش تحقیق بصورت پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه ای انجام شده است که از نتایج بدست آمده می توان ادعا نمود که افزایش سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در داوطلبان متقاضی ورود به دانشگاه ها، موجب افزایش میزان موفقیت آنان می باشد. جامعه آماری از بین پذیرفته شدگان رشته برق دانشکده فنی دانشگاه تهران و آموزشکده کامپیوتر سازمان سنجش آموزش کشور در سال 1388 می باشد. در این پژوهش سه فرضیه و یک سوال مطرح است فرضیه اصلی پژوهش این است که آیا بین سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده با موفقیت در کنکور همبستگی معنی داری وجود دارد؟ نتیجه به دست آمده این است که همبستگی در سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نسبتاً ضعیف و در سرمایه های اقتصادی متوسط می باشد.
نتایج پژوهش نشان می دهد داوطلبانی که از خانواده های دارای سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردارند در کنکور موفق تر می باشند. به دیگر سخن هرچه سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی بیشتر باشد موفقیت در کنکور بیشتر می باشد.
تحلیل نقش انبار داده در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۳
117 - 146
حوزههای تخصصی:
تصمیمات اجرایی، تاکتیکی و راهبردی در هر سازمانی اتخاذ می شوند. در هر سه سطح، نمونه هایی از داده ها یافت می شود که قابلیت تبدیل به ابزار سودمند برای پشتیبانی از تصمیم را دارند. آموزش عالی می تواند از انبار داده در تصمیم گیری بهره گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربرد انبار داده در تصمیم گیری در آموزش عالی و مقایسه داده های ارائه شده توسط انبار داده های مراکز آموزش عالی متفاوت است. در این مقاله، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در بخش نخست مقاله، مفاهیم و کاربرد انبار داده[1] در تصمیم گیری بیان می شود و سپس معماری انبار داده بیان می گردد. در بخش پایانی، مقایسه تحلیلی میان انبار داده مراکز آموزش عالی متفاوت صورت می گیرد و بخش هایی از انبار داده که برای اغلب دانشگاه ها مناسب است و می تواند به کار رود، پیشنهاد می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در مراکز آموزش عالی به دلیل نیاز های اطلاعاتی کاربرانشان، دیتا مارت[2] های گوناگونی با داده های متفاوت استفاده می شود؛ اما آنها در برخی از فیلدهای فراهم شده نقاط اشتراکی نیز دارند.
<br clear="all" />
1. Data Warehouse
2. Data mart
ابعاد و مؤلّفه های آموزش مهندسی: تحلیلی مبتنی بر ائتلاف های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
35 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین ابعاد و مؤلّفه های آموزش مهندسی براساس تحلیل محتوای مدل های جهانی است. جامعه مورد مطالعه شامل مدل های مستخرج از سه ائتلاف و توافقنامه بین المللی بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و فرم های محقق ساخته بود و برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. براساس تحلیل انجام شده، هفت بعد برای آموزش مهندسی تعیین شده که در مجموع دارای 27 مؤلّفه است. مدل های مورد بررسی بترتیب بر فلسفه و هدف های آموزشی، فضا و امکانات آموزشی، سنجش و ارزشیابی، برنامه درسی، هیئت علمی، دانشجویان و فرآیند تدریس- یادگیری بیشترین تأکید را دارند. وجود هدف های آموزشی مشخص و دقیق، تأکید آموزش مهندسی بر علم و عمل، تلفیقی بودن برنامه های درسی و فعالیت های یادگیری، وجود تجارب طراحی- اجرا در برنامه های درسی، فضای آموزشی مجهز و متناسب با یادگیری عملی و تجربی، تأکید بر نیازهای صنعت و جامعه، شایستگی اعضای هیئت علمی، پذیرش و هدایت دانشجو و بهبود مستمر برنامه های آموزشی از جمله نکات برجسته در مدل های مورد بررسی است.
بررسی کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه شهید باهنر کرمان با استفاده از رویکرد ترکیبی مدل کانو و QFD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مدل کانو، الزامات اساسی، انگیزشی و عملکردی مؤثر در رضایت مشتری را تعیین می کند و ادغام این مدل با مدلQFD باعث می شود که تجزیه وتحلیل و اولویت بندی نیازهای مشتریان و الزامات فنی بهتر انجام گیرد. مقاله حاضر با هدف بررسی کیفیت خدمات آموزشی با استفاده از ترکیب مدل کانو با مدل QFD اجرا شده است. مبانی و مفاهیم این متدولوژی، کارکرد آن در اولویت بندی نیازهای مشتریان و مراحل این روش در بررسی کیفیت و اولویت بندی خدمات آموزشی ارائه شده است. در این پژوهش، با مشخص کردن نیازمندی های دانشجویان و تعیین شکاف بین انتظارات و ادراکات بر اساس پرسشنامه سروکوال در دانشگاه شهید باهنر کرمان و برآورد اهمیت نسبی آنها با استفاده از مدل کانو در مرحله اول، شناسایی مشخصه های فنی در مرحله دوم، برآورد رابطه میان الزامات فنی و نیازمندی های مشتریان در مرحله سوم و در نهایت اولویت مشخصات فنی به دست می آید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری شامل 12000 دانشجوی مشغول به تحصیل دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. در این پژوهش تعداد نمونه لازم با استفاده از فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، حدود 372 نفر تعیین شد.
بررسی و شناسایی جهت گیری برنامه های درسی در نظام آموزش عالی بر اساس رویکرد جامعه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی متناسب نظام آموزش عالی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف یکی از چالش های اصلی در دهه های اخیر بوده است. متناسب با این چالش، هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی جهت گیری برنامه های درسی در نظام آموزش عالی بر مبنای رویکرد جامعه محوری بود. متناسب با این هدف از روش توصیفی_ تحلیلی و همچنین جهت پیشبرد پژوهش از گام های اجرایی روش اسنادی بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی (اسناد) داخلی و خارجی در راستای موضوع پژوهش بود که کل جامعه آماری (تمام شماری بدون بازه ی زمانی) به عنوان نمونه انتخاب شد. گرد آوری اطلاعات از راه مطالعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی صورت پذیرفت و تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های بازخوانی متون و مطالعه منابع، شامل «طبقه بندی و جدول های مفهومی» و «تقلیل داده ها»، استفاده شد. همچنین به منظور بررسی اعتبار یافته ها از معیارهای خودبازبینی پژوهشگر در طی فرایند گرد آوری و تحلیل داده ها و همچنین از توسعه و توصیف غنی داده ها برای اطمینان از قابلیت انتقال پذیری استفاده شد. بر اساس یافته ها مفاهیم کلیدی چشم انداز و مأموریت نظام آموزش عالی جامعه محور را روشن و متناسب با آن هشت جهت گیری (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، فناورانه، زیست محیطی، آموزشی، پژوهشی) برای برنامه های درسی بر اساس ابعاد و کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی جامعه محور (آموزش، پژوهش، خدمات) تبیین شد.
رویکرد ترکیبی در پژوهش های علوم انسانی: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
11 - 27
حوزههای تخصصی:
استفاده از رویکرد ترکیبی روز به روز در حال افزایش است. محققان به طور مداوم در پی رهیافت هایی به منظور انجام پژوهش ها به بهترین شکل ممکن و شناخت هرچه بیشتر پیچیدگی های مسائل می باشند. هدف تحقیق حاضر تحلیل چالش ها و فرصت های رویکرد ترکیبی در پژوهش های علوم انسانی است. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و ابزار گردآوری اطلاعات شامل کتب و مجلات داخلی و خارجی است. نتایج نشان داد، لزوم استفاده از این رویکرد به منظور فهم بهتر مسائل مورد پژوهش در علوم انسانی می باشد. بعضی از حیطه های پژوهش مانند تحقیقات تربیتی و مدیریتی به دلیل پیچیدگی های ذاتی و محیطی بیشتر از سایر حیطه ها نیازمند استفاده از این رویکرد می باشند.
مدل سازی ساختاری عوامل مؤثر بر گرایش به مهاجرت دانشجویان نخبه از کشور (مطالعه موردی: دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
121 - 151
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل ساختاری از عوامل مؤثر بر گرایش به مهاجرت دانشجویان نخبه در دانشگاه سمنان اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه و نمونه آماری، شامل دانشجویان (دختر و پسر) استعداد درخشان دانشگاه سمنان (114 نفر) در نیمسال دوم تحصیلی 96-95 بود. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه محقق ساخته (1396) و پرسشنامه گرایش به مهاجرت (جانعلی زاده و همکاران، 1393) بود. یافته های پژوهش، 7 عامل اصلی به عنوان عوامل مؤثر بر گرایش به مهاجرت دانشجویان نخبه از دانشگاه سمنان را نشان داد که در این میان، عوامل علمی آموزشی و روان شناختی به ترتیب بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادند؛ همچنین نتایج آزمون های نیکویی برازش مدل های کمی، نیز برازش مناسب مدل نهایی عوامل مؤثر بر گرایش به مهاجرت دانشجویان نخبه را از دانشگاه سمنان تأیید کرد. نتایج نشان داد که مسئله مهاجرت دانشجویان نخبه از دانشگاه مطابق با یافته های پژوهش، تنها بر اساس یک متغیر، مورد بررسی و تحقیق قرار نمی گیرد بلکه متغیرهای متعددی همچون عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، سازمانی، روان شناختی و علمی آموزشی در ارتباط با یکدیگر و به طور هم زمان در نظر گرفته می شوند.
سازوکارهای تأمین منابع مالی بخش آموزش (آموزش و پرورش و آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازوکارهای تأمین منابع مالی آموزش و پرورش و آموزش عالی است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 52 نفر از کارشناسان بودجه شاغل در سازمان برنامه وبودجه کشور، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن (8/0< α) مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک متغیره، تی مقایسات زوجی و آزمون فریدمن) استفاده شد. بررسی و مقایسه سازوکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش نشان داد که سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت در هر دو وضعیت موجود و مطلوب دارای بیشترین اهمیت بوده است. در خصوص آموزش عالی نیز یافته ها بیانگر آن بود که در وضعیت موجود، سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت و در وضعیت مطلوب سازوکار عقد قراردادهای همکاری با صنایع و مؤسسات تولیدی و خدماتی دارای بیشترین اهمیت بوده است.
طراحی فرایند آزمایشگاه سیاستی با رویکرد آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
19 - 38
حوزههای تخصصی:
امروزه به فراخور افزایش سرعت و شدت تغییرات محیط، فرایندهای سیاست گذاری نیز نسبت به گذشته دستخوش تغییرات گسترده ای شده اند. لذا دولت ها برای جلوگیری از شکست های سیاستی، بهبود و افزایش اثربخشی سیاست های اتخاذی خود نیازمند سازوکارهایی نوآورانه و گذار از روش های متداول حکمرانی سنتی به حکمرانی مدرن هستند. آزمایشگاه های سیاستی در پاسخ به این تغییرات، سیاست های عمومی را به شیوه ای مبتکرانه با مشارکت شهروندان و نهادهای دولتی تدوین می کنند. از سوی دیگر آینده نگاری راهبردی این ظرفیت را دارد که در مقام عمل، ضمن بررسی سیاست ها و راهبردهای تدوین شده، فضای باورپذیر آینده این سیاست ها و راهبردها را نیز ترسیم و امکان وصول به اهداف مدنظر در آینده را تسهیل نماید. با بهره گیری از امکانات آینده نگاری در فرایندهای سیاست گذاری یک آزمایشگاه، می توان ایده های سیاستی مطلوب تری را ارائه داد که پاسخگوی تغییرات و تلاطم های محیط سیاست گذاری و آینده یک سیاست باشد. لذا در پژوهش حاضر تلاش شده که فرایندی پیشنهادی برای آزمایشگاه سیاستی با رویکرد آینده نگاری راهبردی ارائه شده و مسیر طراحی این فرآیند بر اساس انتخاب مدل های کاربردی و مؤثر در سیاست گذاری و آینده نگاری به صورت توأمان مورد توجه قرار گیرد.
بررسی میزان آمادگی دانشجویان دانشگاه سمنان برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آمادگی دانشجویان سمنان برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل 16500 نفر از دانشجویان سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 94-93 و نمونه پژوهش 380 نفر از ایشان است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از روش قضاوتی تأمین شده و پایایی آن برابر 92/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشگاه سمنان از آمادگی نسبی و بیشتر از «حداقل آمادگی مورد انتظار» برای شرکت در یادگیری الکترونیکی برخوردار هستند؛ هر چند که در برخی عوامل از جمله «انگیزش» آمادگی آنها از حداقل آمادگی مورد انتظار کمتر بوده و نیازمند تقویت است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشکده «مهندسی برق و کامپیوتر» نسبت به دیگر دانشکده ها از آمادگی بیشتری برای یادگیری الکترونیکی برخوردار هستند.
تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران و پیشنهاد راهبردهای توسعه پایدار و پویاسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
32 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به ابعاد اقتصادی از مهمترین عوامل موفقیت نظام آموزش عالی در عرصه هنر است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل راهبردی اقتصاد آموزش عالی هنر در ایران با تأکید بر تحصیلات تکمیلی و تدوین راهبردهای لازم بوده است.روش پژوهش: براساس وضعیت شناسی، مسائل راهبردی این حوزه در 45 گزاره مشخص و در چارچوب مدل راهبردی PESTEL تحلیل شد. به منظور اولویت بندی نظام مسائل راهبردی، پرسشنامه ای در اختیار 30 نفر از متخصصان مطالعات راهبردی فرهنگی، هنری، اقتصادی و آموزش عالی قرار گرفت؛ همچنین، از روش ماکسی ماکس برای اولویت شناسی نظام مسائل راهبردی استفاده شد.یافته ها: تعداد 11 راهبرد جهت تحقق اقتصاد پویا و توسعه پایدار در آموزش عالی هنر با تأکید بر تحصیلات تکمیلی ارائه شد: 1. استقلال نهادی-کارکردی مراکز دانشگاهی؛ 2. تعامل مؤثر و ارتباط حداکثری مراکز دانشگاهی هنر با بخش های اقتصادی و صنعتی داخلی و خارجی؛ 3. متناسب سازی رشته ها با مهارت های شغلی و بازار کار؛ 4. اتخاذ رویکرد تأمین مالی مبتنی بر اقتصاد درون زای دانشگاه؛ 5. فرهنگ سازی و آگاهی بخشی نسبت به اهمیت کارکردی اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 6. استفاده مراکز دانشگاهی از فناوری های نوین به منظور درآمدزایی؛ 7. استفادهئاز ظرفیت های موجود در جریان غیررسمی آموزش و مهارت های هنری؛ 8. ایجاد محیط خلاقانه و پویا در مراکز دانشگاهی؛ 9. ایجاد مؤسسات آموزش عالی و مراکز پژوهشی مختص به اقتصاد هنر و کارآفرینی؛ 10. وضع قوانین حمایتی و تسهیلگر ویژه فعالیت های اقتصادی و کارآفرینانه؛ 11. معیارسازی کارآفرینی و اقتصاد هنر در قوانین جذب دانشجویان و اعضای هیئت علمی.نتیجه گیری: تسهیل حرکت مراکز دانشگاهی هنر از وضع کنونی به سوی دانشگاه کارآفرین هنر، نیازمند هم افزایی ساختارهای مدیریتی و سیاست گذاری کشور به عنوان ذینفعان اصلی نظام آموزش عالی است.
طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی بودروش پژوهش: روش پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا ، با رویکرد ترکیبی( کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران( کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام) بود، و تعداد 335نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گردید و در بخش کمی برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارPLS انجام شدیافته ها: یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کد گذاری مصاحبه های انجام شده نشان داد که 15 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی ا بنیادی برای تبیین الگوی رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی شناسایی شد همچنین مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی نشان از تأیید برازش مدل مذکور دارد. نتیجه گیری: با طراحی مدل رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی، رهبران نظام آموزش عالی که بصورت هدفمند و نظام یافته خواهان ورود به مسیر نوآوری و تحولات علمی هستند، می توانند حرکت خود را با چوب خط راهنمای پیشنهادی در این پژوهش آغاز نمایند.
راهبردهای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان، با تأکید بر نقش اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۹
133 - 152
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مهم اساتید دانشگاه، علاوه بر انتقال دانش و مهارت به افراد تازه کار، تربیت دانشجویان به عنوان افرادی فکور، تحلیل گر و دارای تفکر انتقادی است. مسأله این پژوهش، فقدان اطلاعات لازم و مهارت کافی در میان اغلب اساتید دانشگاه در زمینه تفکر انتقادی است که به عدم ایفای نقش مؤثر در زمینه پرورش تفکر انتقادی دانشجویان منجر می گردد. هدف این پژوهش، فراهم نمودن چارچوب مناسب و راهبردهای لازم برای بهبود وضعیت برنامه های آموزشی موجود دانشگاه ها در جهت گسترش توانایی تفکر انتقادی دانشجویان می باشد. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی است. شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع اسنادی بوده و روش انجام پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی می باشد. طبق یافته های پژوهش، چهار گام اساسی برای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان پیشنهاد شد و راهبردهایی برای هر یک از این گام ها به تفصیل مطرح گردید.
تبیین نقش اعتبارسنجی در بین المللی شدن نظام آموزش عالی: نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، ارائه الگوی نقش اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن بوده است.
روش پژوهش: روش پژوهش کیفی بوده و 20 خبره دانشگاهی به صورت هدفمند و زنجیره ای، انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، کدها، مفاهیم و مقوله های الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی با روش نظریه برخاسته از داده ها (گراندد تئوری) شناسایی شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده آن بود که بر اساس میزان تشابه مفهومی کدها، 101 کد استخراج و با توجه به وجه اشتراک آنها در قالب 62 خوشه مفهومی و 28 کد محوری دسته بندی شدند و درنهایت الگوی اعتبارسنجی آموزش عالی در جهت بین المللی شدن طراحی شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 20 صاحب نظر، الگویی مشتمل بر 3 شرط علی و 9 عامل مداخله گر ارائه شد. پدیده اصلی آن نیز تضمین کیفیت، هم هدف و هم وسیله کشف شد که تحت تأثیر 5 شرایط محیطی ناپایداری سیاسی، اقتصاد دولتی، سرمایه اجتماعی، اجتناب از عدم قطعیت و زمینه های فرهنگی فردگرا قرار داشت. به منظور نیل به پیامدهایی که در دو گروه ملی و فرا ملی حاصل می شدند اتخاذ راهبردهایی در سطح دانشگاه و همچنین دولت و سیاست گذاران ضروری به نظر رسید.
تحلیل گفتمان «طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی مجلس شورای اسلامی را می توان یکی از مهم ترین و مناقشه برانگیزترین طرح های قانونی و اسناد سیاستی در حوزه حکمرانی و سیاست گذاری فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران دانست. اگرچه این طرح و نسخه های پیش و پس از آن تاکنون به سرانجام مشخّصی در مجلس شورای اسلامی دست نیافته است، اما بررسی و تحلیل دقیق آن می تواند آموخته های سیاستی مهمی برای پژوهشگران و ذی ربطان این عرصه داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که از طریق روش تحلیل گفتمان، این طرح را واکاوی نماید و به گفتمان حاکم بر آن دست یابد. برای نیل به این مقصود از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موف، با تکیه بر شیوه نوآورانه والتون و بون استفاده شده است. نتایج این پژوهش در قالب ترسیم نقشه گفتمانی طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی ارائه شده است. بر این اساس، «حمایت از مردم» دال شناوری است که گفتمان حاکم بر طرح و نیز گفتمانی که به مثابه رقیب تعریف می کند، بر سر آن در تنازع گفتمانی هستند. دال خالی مردم که در گفتمان حاکم بر طرح با عنوان مردم اخلاق گرا حضور دارد، محور اتصال دال های مرکزی حاکمیت و فضای مجازی داخلی است و دال های مرکزی امنیت، سلامت و استقلال نیز در نسبت با دال فضای مجازی داخلی قرار می گیرند.
طراحی مدل ساختاری- تفسیری عوامل مرتبط با تعهد به نقش حرفه ای و پایبندی به هنجارهای علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
63 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش با تأکید بر چارچوب نظری وایدمن در ارتباط با جامعه پذیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی از طریق مدل سازی ساختاری- تفسیری، طراحی مدلی مبتنی بر دسته بندی و تفکیک عوامل مرتبط با تعهد دانشجویان به نقش حرفه ای در قالب پایبندی به هنجارهای علم بود. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند از نظرات 10 تن از آنان برای اجرای پژوهش استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، شکل گیری هویت دانشجویی در سطح اول عوامل مرتبط با تعهد به نقش حرفه ای دانشجویان قرار گرفته است. جامعه پذیری علمی شامل متغیرهای فرهنگ آموزشی دانشکده، تعامل با دوستان، جامعه پذیری دانشگاهی و عضویت در اجتماعات حرفه ای در سطح دوم اثرگذاری و به عنوان متغیر پیونددهنده شناسایی شده است.
ظرفیت های روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
33 - 51
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ظرفیت های پژوهش روایتی، راهبردی حیاتی در علم فراهم می کند، اما منابع محدودی برای کمک به افراد در جهت اجرا و تدوین یافته های این نوع مقاله ها وجود دارند. مقاله حاضر با هدف معرفی ظرفیت های پژوهشی روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی تدوین شده است. برای شناسایی و معرفی رویکردهای پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی، از روش اسنادی استفاده شد. در ابتدا و پس از جستجوی اسناد مرتبط در پایگاه های علمی سیج، اریک، ابسکو، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر، امرالد، پاب مد، الزویر، در دامنه زمانی 2000 تا 2017، 22 سند بازیابی شد. پس از بررسی اولیه، 13 سند بر اساس ملاک های سودمندی و به روز بودن، مبنای مطالعه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این منابع، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی الزاید (1996) استفاده شد. یافته ها به شناسایی و معرفی چهار رویکرد روایتی مناسب برای پژوهش در حوزه آموزش عالی شامل 1- رویکرد روان شناختی؛ 2- رویکرد جامعه شناختی؛ 3- رویکرد روایت و تفسیر درباره تجارب خاص فرهنگی توسط خود فرد؛ و 4- رویکرد نهادی سازمانی، منتج شد. در این مقاله تلاش شده تا با توجه به محدودیت ها و ظرفیت های روش روایتی، افق های نوینی در جهت بهره گیری از این روش در مطالعات آموزش عالی معرفی شود.
واکاوی راهبردهای مؤثر بر توسعه تاب آوری دانشجویان در محیط آموزش الکترونیکی طی همه گیری COVID-19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
153 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری، فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده است. یکی از مهم ترین مباحث تاب آوری در زمینه تحصیل و آموزش است؛ بنابراین، این مطالعه باهدف بررسی چگونگی توسعه تاب آوری دانشجویان در طول دوره آموزش الکترونیکی در زمان همه گیری کووید -۱۹ انجام شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی کیفی است که از منظر هدف نیز کاربردی است. شرکت کنندگان 18 دانشجو و عضو هیئت علمی دانشگاه بودند که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نمونه ها با استفاده از تکنیک حداکثر تنوع با درنظرگرفتن درجه و رشته تحصیلی آن ها به طور هدفمند انتخاب شدند. همچنین یک راهنمای مصاحبه نیمه ساختاریافته با ارجاع به نظریه تاب آوری ایجاد شد و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفت.یافته ها: در نهایت، 97 کد، 20 مضمون فرعی و پنج مضمون اصلی به دست آمد که شامل: 1- برنامه ریزی و آمادگی فردی و درونی 2- عوامل تکنولوژی 3- عوامل محتوا 4- عوامل چابکی و 5- عوامل ارزیابی و پشتیبانی است که هر یک از مؤلفه هایی تشکیل شده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش ارتقا و توانمندسازی دانشجویان با تقویت تاب آوری ضروری به نظر می رسد. همچنین تاب آوری به دانشجویان اجازه می دهد تا با پذیرش چالش ها، بتوانند شرایط نامطلوب را مدیریت کنند و با داشتن دید مثبت نسبت به تغییر، عملکرد تحصیلی خود را بهبود بخشند. در این راستا درنظرگرفتن جنبه های زیرساختی، سخت افزاری و نرم افزاری و دانشگاهی در کنار عوامل فردی، رفتاری و شخصیتی با یکدیگر به عنوان مجموعه ای جامع از عوامل آموزشی و دخیل در تاب آوری ضروری است.
توسعه و تکامل بوم سازگان نوآوری از دید نظریه پیچیدگی و آشوب: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
69 - 88
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از مرور نظام مند برای ارزیابی تاثیر دیدگاه نظریه پیچیدگی و تئوری آشوب در توضیح و درک روند توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری استفاده شده است. برای انجام مرور نظام مند بر اساس پروتکل PRISMA مطالب منتشر شده از سال 2005 تا آخر سال 2023 در حوزه بوم سازگان نوآوری که بطور مستقیم یا غیر مستقیم دو نظریه پیچیدگی و آشوب یا ویژگی های آن ها را برای تحلیل بکار برده بودند، شامل 43 مقاله انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که هرچند انتخاب بهترین چارچوب برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری به عوامل متعددی از جمله هدف پژوهش، ماهیت بوم سازگان، سطح تحلیل و داده های موجود بستگی دارد؛ اما بر اساس نتایج بدست آمده از این مرور نظام مند و اصول و ویژگی های نظریه پیچیدگی، تئوری آشوب و سیستم های پیچیده سازگارشونده، ما یک چارچوب نظری جدید و جامع برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری شامل اجزای اصلی بازیگران و روابط، فرآیندهای نوآوری، محیط، دینامیک و تکامل، کارایی همزیستی، نقش فناوری های توانمندساز، داده و اطلاعات، نقش دولت و سیاست گذاری، نقش فرهنگ و جامعه، نوآیندی و خودسازماندهی، افق های زمانی و لبه آشوب، حساسیت به شرایط اولیه و فضای حالت و جاذب های عجیب پیشنهاد می کنیم. چارچوب نظری پیشنهادی در طراحی سیاست های نوآوری، ارزیابی نقاط قوت و ضعف بوم سازگان و شناسایی فرصت های بهبود، شبیه سازی رفتار بوم سازگان های نوآوری و پیش بینی تغییرات آینده و برنامه ریزی برای آموزش و پژوهش در حوزه نوآوری کاربرد دارد.
الگوی اکتشافی گرایش دانشجویان ایرانی به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
159 - 190
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی ارائه الگوی اکتشافی برای بررسی گرایش دانش پژوهان جوان به تحصیل و اشتغال در خارج از کشور با روش داده بنیاد اجرا شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و داده های لازم از طریق مصاحبه ژرف نگر، گرد آوری و متن مصاحبه ها به روش کلایزی، بررسی شده گرفته است. مشارکت کنندگان مورد نظر این پژوهش 16 نفر از دانش پژوهان بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پ ژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج 67 نشانگر، احصاء 12 مفهوم و 6 مقوله از مصاحبه ها بود که در قالب الگوی پارادیمی شامل شرایط اقتصادی به عنوان مقوله محوری و دافعه های داخلی و جذابیت های کشورهای مقصد از منظر دانشجویان به عنوان شرایط علی، ویژگی های فرد مهاجر به عنوان عوامل زمینه ای، مشکلات کشور به عنوان شرایط میانجی، جریانات روند مهاجرت به عنوان راهبردها و سود فردی و ضرر اجتماعی به عنوان پیامدها، جایگاه های اساسی را در این الگو به خود اختصاص داده اند.