فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
محققان برای پاسخ به این سؤال که جامعه یادگیری چه نوع جامعه ای است، دیدگاه ها و مدل های گوناگونی ارائه کرده اند. با توجه به اینکه هر کشور باید مدل متناسب با شرایط خود را طراحی کند ، مقاله حاضر در صدد است تا مدلی مفهومی برای جامعه یادگیری متناسب با شرایط کشورمان ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های 24 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی وابسته به آموزش عالی در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز تجزیه وتحلیل شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که جامعه یادگیری ایرانی فرصت های یادگیری در سراسر دوران زندگی را فراهم می کند تا هر فرد، برای دستیابی به نتایج مورد علاقه خود و رشد توانمندی هایش به یادگیری بپردازد؛ به علاوه، در جامعه اثرگذار بوده، در توسعه آن مشارکت کند. این جامعه، فرصت های برابر یادگیری را توسعه می دهد تا عدالت اجتماعی برقرار شده، شهروندی فعال تشویق گردد و جامعه به انسجام اجتماعی در هدف نهایی؛ یعنی تعبد و بندگی خداوند، دست یابد. این جامعه با روش های مختلف انگیزه یادگیری، توانایی خود رهبری در یادگیری و یادگرفتن چگونه یادگرفتن را در افراد پرورش می دهد. میان بخش های مختلف آموزش رسمی آن ارتباط درونی وجود دارد و آموزش های غیررسمی و یادگیری اتفاقی یا لحظه ای نیز توسعه داده می شود. چنین جامعه ای فرصت های یادگیری را فراهم می کند تا افراد و جامعه از بازده های اقتصادی یادگیری بهره مند شوند و توسعه اقتصادی محقق شود.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فرایند نوسازی در ساختار خانواده (مقایسه ی نقاط شهری و روستایی در استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، نهاد خانواده در چند دهه ی اخیر عمدتاً به دلیل مؤلفه های نوسازی، سبب تغییرات ساختاری شده است. در این پژوهش تغییرات ساختاری خانواده در بستر فرایند نوسازی در استان مازندران بررسی خواهد شد. روش تحقیق، کمی و پیمایشی است. جامعه ی آماری، را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی ساکن در استان مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها 931002 خانوار می باشد. حجم نمونه 400 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای نوع خانواده، ساختار قدرت و نگرش به فرزندآوری نقاط شهری و روستایی با سطح معنی داری 0/000 وجود دارد. بر این اساس، روستاییان نسبت به شهری ها میزان بیشتری از ویژگی های فوق را در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین، میانگین استقلال خواهی زنان و نگرش و رفتار باروری در بین شهری ها از روستاییان بیشتر بوده است و این تفاوت به لحاظ آماری در سطح خطای کوچکتر از 0/01 و اطمینان 0/99 نیز معنی دار می باشد و نیز بین میانگین متغیرهای روابط خویشاوندی، نگرش به ازدواج و سن ازدواج به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک تر از 0/01 و اطمینان 0/99 تفاوت معنی داری وجود ندارد. طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولات عمیقی را در سطح عینی ساختار خانواده تجربه کرده است.
شبکه اجتماعی مهاجران افغانستانی در مشهد(مورد پژوهش : مهاجران ساکن شهرک گلشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکههای اجتماعی غیررسمی فرصتی برای تبادل اطلاعات و تصمیمگیری، و موقعیتی برای حمایت اجتماعی و اقتصادی از مهاجران فراهم میآورد. دراین میان، پیوندهای فرد مهاجر با اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان و همسایگان سهم بسزایی را به خود اختصاص میدهد. نتایج مطالعة ابعاد ساختاری، تعاملی و کارکردی شبکههای دوستی، خویشاوندی، همکاری و همسایگی 100 خانوار برگزیدة مهاجر افغان ساکن در شهرک گلشهر مشهدنشان میدهداین مهاجران بیشترین حمایتهای مالی و عاطفی را از خویشاوندان خود دریافت میکنند. ازسوی دیگر، عضویت 19 درصد از ایرانیان در شبکة اجتماعی مهاجران، تا اندازهای بر پیوند آن ها با جامعة میزبان (ایران) دلالت دارد، اما تجمّع مسکونی 42 درصد از این مهاجران در شهرک گلشهر با ثبات مسکونی بالا (24 سال)، نیز اقامت حدود 90 درصد اعضای شبکة اجتماعی مهاجران در این نقطه و تداخل گسترده در بین خرده شبکههای آنان حاکی از شکلگیری کُلنی مهاجران افغان در مشهد است. این تجمّع ازیکسو به حفظ و بازتولید خرده فرهنگ افغانی در مشهد و ازسوی دیگر به تشدید جداییگزینی فضایی مهاجرـ میزبان انجامیده است.
بررسی عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعة شهرنشینی و گسترش کلانشهرها و پیچیدهتر شدن روابط اجتماعی شهروندان در شهرها، مفهوم امنیت در شهرها، از حالت اولیه و جنبههای فیزیکی محسوس خارج شده و ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر گرفته است؛ رشد و گسترش ناامنی در شهرها با مطرح شدن پیچیدگی فنآوری و تقسیم کار اجتماعی بیش از توسعة فیزیکی شهرها بوده و این امر احساس امنیت و آسایش و رفاه شهروندان را مورد تهدید قرار داده است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی و تکنیک پیمایش به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که مهمترین عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهرها کدامند؟ جامعة آماری در این تحقیق همة شهروندان ۲۰ سال به بالای شهر کرمان هستند که یک نمونة ۵۳۰ نفری به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای بررسی میزان امنیت اجتماعی از مقیاس نانلی(۱۹۶۷) استفاده شده است؛ براین اساس، وضعیت هر دو متغیر امنیت مالی و امنیت جانی در بین شهروندان شهر کرمان (بر اساس میانگینها) در طیف نسبتاً مطلوبی میباشد. یافتهها حاکی از آن است که در بین شهـروندان شهـر کـرمان، بین متغیـرهای فضـای فیزیکـی شهـر (r = 0.471)، فضای اجتماعی شهر ( r=0.419)، مشاهدة تلویزیون داخلی (r= 0.572)، گوش کردن به رادیو داخلی (r=0.443)، استفاده از اینترنت (r=0.332)، پایگاه اقتصادی – اجتماعی (r=0.613)، سن (f=9.15) و جنس زن (t=4.19) و جنس مرد (t=4.26)، با میزان احساس امنیت رابطة معناداری وجود دارد ولی بین وضعیت بومی یا غیر بومی بودن شهروندان و احساس امنیت رابطة معناداری مشاهده نشده است.
ارزیابی کیفیت محیط کالبدی محلات شهری با تاکید بر نقش سرمایه های اجتماعی مطالعه موردی محله علیقلی آقا شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
نقش سرمایه های اجتماعی در نظام برنامه ریزی ایران مورد غفلت قرار گرفته است. این پژوهش با هدف معطوف کردن نگاه برنامه ریزان به جنبه های اجتماعی توسعه و بررسی نظری ارتباط مفهوم سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط کالبدی محلات شهری انجام گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و از لحاظ زمانی یک تحقیق مقطعی است و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش محله علیقلی آقا شهر اصفهان است که به نظر می رسد از همبستگی و مشارکت اجتماعی بالا در میان ساکنان بافت برخوردار باشد. در این پژوهش سعی برآن است تا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق، شاخص ها و معیارهایی جهت سنجش مفاهیم اصلی پژوهش ارائه گردد در ادامه با استفاده از مبانی نظری و شاخص های ارائه شده به تدوین پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات، همچنین سنجش میزان دو مفهوم سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط در سطح محله می پردازیم. با بهره گیری از نرم افزار SPSS و استفاده از مدل تحلیل عاملی به دسته بندی متغیرهای کیفیت محیط و وزن دهی آن ها و همچنین با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نوع و میزان ارتباط میان مفاهیم اصلی تحقیق مشخص می گردد. نتایج نشان می دهد با توجه به ضرایب همبستگی پیرسون، میان متغیر ذهنی سرمایه های اجتماعی با متغیر عینی کیفیت محیط کالبدی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین متغیر کیفیت محیط کالبدی نیز دارای رابطه معنادار و مثبتی با ماندگاری ساکنان در محله و مشارکت با مسئولان جهت بهبود وضعیت محله است. در ادامه نیز با استفاده از نتایج به دست آمده از تحلیل های رگرسیون بین متغیرهای مستقل و وابسته، مدلی جهت تبیین بهتر مفاهیم اصلی پژوهش ارائه گردیده است.
تحلیل فضایی رفتار رانندگی در سطح شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای رانندگی در سطح شهرها تحت تأثیر عوامل مختلفی، از جمله تفاوت های مکانی، از الگوی ویژه ای پیرویمی کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مکان با نحوه رفتار رانندگی و همچنین نحوه توزیع فضایی رفتار نامناسب رانندگی در شهر اصفهان میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری دادهها بهصورت کتابخانهای و میدانی است که با 322 نمونه از بین رانندگان ساکن در شهر اصفهان بهصورت تصادفی انتخاب شده اند. یافتههای پژوهش نشان داد که رفتار رانندگان ساکن در مناطق مختلف شهر، با یکدیگر متفاوت است. رانندگان در خیابانهای چهار باغ بالا، ولی عصر(عج)، عبدالرزاق، فروغی، احمد آباد و بزرگراههای شهید خرازی و سردار جنگل، نامناسبترین رفتار رانندگی را داشتهاند. در این تفاوت، چهار متغیر سن رانندگان، مدت زمان کسب گواهینامه رانندگی، میزان سواد رانندگان و مدت زمان رانندگی در طول شبانهروز تأثیر گذار بوده است.
سنجش هویت شهری در شهرهای جدید ایران بر اساس اصول هویت بخش مکتب اصفهان
حوزههای تخصصی:
در دورانی که شهرنشینی سریع و شتابان در مقیاسی عظیم به جریانی غالب در دنیا و بویژه در کشور های در حال توسعه تبدیل شده و سطوح بزرگی از زمین های شهری به زیر ساخت و ساز های شهری می رود همواره یک موضوع اساسی فراموش می شود؛ هویت مندی فضاهای شهری. این موضوع از دو جهت حائز اهمیت است: یکی تضعیف عناصر و عوامل هویت بخش در طی زمان و با توسعه های جدید و دیگری عدم توجه به محرک های هویتی و عدم بکارگیری شکلی یا معنایی آنها در مقیاس خردِ بنا تا کلانِ بافت. این فقدان در نوشهرها به شکل بارزی نمایان بوده و یکی از عوامل عدم جذب جمعیت در قالب خشک و بیروح بودن انهاست. هدف اصلی این مقاله بررسی و سنجش این مهم در 10 شهر جدید ایران (بعد از انقلاب) در راستای رسیدن به چارچوبی مفهومی-شناختی در جهت تدقیق این موضوع است. روش تحقیق مبتنی بر روش های کمی و کیفی با استفاده از مدل کمی گولر و روش پیمایش کیفی پرسشنامه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهند که شهر جدید بهارستان از منظر سنجه های انتخابی با امتیاز 62 از 100 در رتبه نخست قرار داشته و شهرهای اندیشه و پردیس در مکان هایی بعدی قرار دارند. نکته جالب توجه در این تحقیق همسو بودن نتایج پژوهش حاضر با جمعیت پذیری این شهرهاست که نشان می دهد معیارهای انتخاب شده در این تحقیق از نکاتی هستند که در جمعیت پذیری شهرهای هدف در این مطالعه نیز تاثیر گذار بوده اند.
تحلیلی بر وضعیت هویت ملی و ابعاد ششگانه آن در بین شهروندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین و تحلیل وضعیت هویت ملّی با تأکید بر ابعاد ششگانه آن، در بین ساکنان شهر اصفهان است. بدین منظور، پس از مطالعه متون نظری مرتبط با مباحث هویت، ابعاد آن بررسی و چارچوب نظری مناسب انتخاب شد و با توجه به تحقیقات انجام شده در گذشته، شش بعد فرهنگی، زبانی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی و دینی به عنوان مهمترین ابعاد هویت ملی استخراج شدند. روش مطالعه حاضر پیمایشی بوده و با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نظر جمع آوری شدند. جامعه مورد مطالعه نیز کلیه ساکنان بالای 18 سال شهر اصفهان بوده که 385 نفر از آنها به عنوان نمونه ارزیابی شدند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین هویت ملی پاسخگویان در حد متوسط و تعلق افراد به ابعاد فرهنگی، زبانی و سرزمینی هویت ملی از ابعاد سیاسی، اجتماعی و دینی، قویتر بوده است. همچنین، بین احساس نابرابری، فردگرایی، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای با هویت ملی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق 31 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان تکاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف تمهید زمینة برنامه ریزی توسعة پایدار روستایی، به شناسایی سطح پایداری روستاهای شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی می پردازد. در این راستا، از 44 شاخص محیطی، اجتماعی و اقتصادی استفاده می شود. حجم نمونه 69 روستاست که در طبقات طبیعی- جمعیتی توزیع می شوند. گردآوری داده ها از طریق مراجعه به 629 مطلع محلی صورت می گیرد. با روش تحلیل عاملی و تقلیل شاخص ها به هجده مؤلفه، نمرات عاملی به دست آمده به جای شاخص های اولیه وارد مدل موریس می شود و بدین ترتیب، سطح پایداری روستاها به دست می آید. نتایج پژوهش نشان دهندة ناپایداری حدود 5/88 درصد روستاهای مورد بررسی است. از نظر پایداری، بین روستاهای کوهستانی و سایر روستاها تفاوت معنی دار دیده می شود؛ و همچنین، پایداری روستاها با میزان جمعیت و فاصلة آنها از مرکز شهرستان رابطة معنی دار دارد. از این رو، پیشنهادهای پژوهش مواردی چون بهره برداری پایدار منابع، توانمندسازی مردم و ایجاد تشکل های محلی، تنوع بخشی به معیشت، اولویت دهی به روستاهای کوهستانی، و بازنگری در سیاست های جمعیتی و خدمات رسانی را دربرمی گیرد.
ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه متعادل منطقه ای به عنوان یکی از دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان کشورها، همواره در صدر برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی قرار داشته و اولویت اصلی تصمیم گیران کلان کشورها بوده است. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش این تحقیق اسنادی و کتابخانه ای و تکنیک تجزیه و تحلیل مدل تاکسونومی عددی و فاکتورآنالیز است. مقطع آماری سال 1385 است و در موارد وجود اطلاعات به روزتر، از آن استفاده شده است. در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS برای تحلیل عاملی و از نرم افزار Excel برای برنامه نویسی و محاسبات تاکسونومی عددی استفاده شده است. در نهایت شهرستان ها و بخش های محروم و برخوردار استان آذربایجان شرقی بر اساس شاخص های مورد نظر معرفی شدند.
اولویت بندی راهبردهای توسعة معیشت پایدار روستایی با مدل ترکیبی سوات تاپسیس فازی: مطالعة موردی شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فقیرترین مردم جهان در مناطق روستایی به سر می برند، توجه به توسعة معیشت پایدار روستایی در قالب راهکاری مناسب برای ارتقای بهره برداری از منابع منطقه و افزایش تولید، کاهش مهاجرت بی رویة روستاییان به شهرها، جذب سرمایه و افزایش فرصت های شغلی ضروری می نماید. اما برای دستیابی به معیشت پایدار روستایی که مسئله اساسی تحقیق حاضر به شمار می رود، باید از روش شناسی جدید با رویکردی آینده نگر بهره گرفت تا بتوان علاوه بر شناسایی آسیب ها، راهکارهای لازم را نیز در اختیار نهادهای متولی توسعة روستایی قرار داد. از این رو، روش شناسی مطالعة حاضر توصیفی ـ تحلیلی و پیمایشی بوده، تعداد 364 نفر از روستاییان و 27 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه در روستاهای شهرستان خدابنده انتخاب می شوند و عوامل راهبردی از طریق پرسشنامه در اختیار نمونه ها قرار می گیرد. داده های جمع-آوری شده در چارچوب مدل راهبردی سوات تنظیم شده، مراحل محاسباتی آن با شیوة تصمیم گیری تاپسیس ـ فازی انجام می پذیرد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که با توجه به تمرکز راهبردهای اول، دوم و سوم حاصل از تلفیق نظرات هر دو گروه نمونه های مطالعاتی، راهبرد کانونی برای اقدام، راهبرد تهاجمی است.
نقش برخورداری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در گسترش روش های کشاورزی پایدار: مطالعة موردی شالی کاران شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی میزان برخورداری شالی کاران از «فناوری اطلاعات و ارتباطات» و اثر آن در استفاده از روش های کشاورزی پایدار در کشت برنج است. بدین منظور، ابتدا میزان برخورداری کشاورزان از این فناوری بررسی شده، آنگاه میزان استفاده از روش های کشاورزی پایدار و رابطة آن با فناوری اطلاعات و ارتباطات ارزیابی می شود. گردآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای با روایی و پایایی قابل قبول صورت می گیرد. جامعة آماری شامل شالی-کاران برخوردار از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهرستان رشت بوده، جامعة نمونه نیز شامل 24 روستا و 210 خانوار است که از طریق روش کوکران و به صورت تصادفی انتخاب می شوند. برای سنجش پایداری کشاورزی (متغیر وابسته) از هجده متغیر کشاورزی پایدار استفاده می شود. میزان دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات در سه سطح کم (3/4 درصد)، متوسط (3/33 درصد) و زیاد (6/57 درصد) برآورد شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز حاکی از آن است که بین میزان عمل به کشاورزی پایدار از سوی شالی کاران و میزان برخورداری آنها از فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطة معنی دار وجود دارد.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر تصادفات رانندگی درونشهری(مطالعة موردی : استان کهکیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در جوامع شهری که باعث افزایش سطح رفاه افراد شده، استفاده از وسایط نقلیه (خودرو) است ولی بنا به دلایل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این وسایل سبب معضلاتی از جمله تخلفات و تصادفات درونشهری بویژه در شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد شده است. در این بررسی روش تحقیق پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه است و جامعة آماری آن همة رانندگان اتومبیل ۱۸ سال به بالایی است که دارای گواهینامه رانندگی در استان هستند. با استفاده از آمارهای به دست آمده و فرمول کوکران حجم نمونة تحقیق ۳۶۸ نفر به دست آمد. از میان نظریههای مطرح شده، نظریة غالب دیدگاه پس افتادگی فرهنگی بوده و در این تحقیق از آزمونهای ضریب همبستگی، رگرسیون، T و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین این متغیرها: سابقة گواهینامه رانندگی (۱۶۵/۰- r =)، حالات روحی شخص (۱۳۴/۰ r =)، اعتقاد به لزوم رعایت مقررات رانندگی (۱۹۷/۰- r = )، پایگاه اجتماعی –اقتصادی (۲۷/۰r = )، برخورد قاطع پلیس (۱۴۱/.r = )، رسیدگی به عیوب وسیلة نقلیه (۱۰۸/.r=)، ایمنی خیابانها و جادهها (۲۱۹/.= r ) با بروز تصادفات رانندگی رابطة معناداری دارد و این عوامل در بروز تصادفات و تخلفات اثرگذار است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر پژوهش فوق، متغیـرهای مستـقل توانایی تبیین ۳/۵۱ درصد تغییرات متغیر وابسته (تصادف رانندگی) را دارا میباشند.