فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
135 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی برنامه فرزندپروری بالنده به منظور ایجاد آرامش در خانواده های دارای فرزند کم شنوا بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع بنیادی و از نظر ماهیت و گرد آوری داده ها از نوع کیفی است. دو گام نخست با روش تحلیل محتوا، سه گام بعدی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و گام های بعدی بر اساس روش دلفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان روان شناسی و آموزش کودکان کم شنوا، معلمان کودکان کم شنوای پیش دبستانی و مادران کودکان کم شنوا و نمونه آماری شامل پنج متخصص، پنج معلم و پانزده مادر می شد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روند اعتباریابی برنامه در هشت گام انجام شد که شامل بررسی مبانی نظری برنامه، بررسی پیشینه و برنامه های موجود، تعیین هدف ها و محتوای برنامه، نیازسنجی و مصاحبه با گروه هدف، طراحی محتوای برنامه، اعتباریابی، بازنگری و نهایی سازی برنامه، و تبیین اعتباریابی برنامه است. برنامه مقدماتی بر اساس مبانی نظری و پیشینه ها طراحی و سپس چالش های پرورش کودکان کم شنوای پیش دبستانی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مشخص شد. به این ترتیب، 14 کد انتخابی و 51 کد محوری به دست آمد. از برنامه مقدماتی و نتایج مصاحبه برای طراحی برنامه فرزندپروری بالنده استفاده و این کار طی سه مرحله و بر اساس رویکرد دلفی انجام شد. سپس برای اعتباریابی برنامه از مثلث سازی بررسی کننده، به منظور تعیین پایایی از روش درصد توافق و برای محاسبه شاخص روایی محتوایی از روش لاشه استفاده شد. بنابراین، برنامه فرزندپروری بالنده در سیزده جلسه طراحی و پایایی برنامه با روش درصد توافق متخصصان برابر با 96 درصد و شاخص روایی محتوایی آن برابر با 97/0 به دست آمد. بر اساس یافته ها، برنامه فرزندپروری بالنده به منظور ایجاد آرامش و کاهش چالش در خانواده های دارای فرزند کم شنوا از روایی و اعتبار مطلوبی برخوردار است.
تبیین مدل پارادایمی فردیت یافتگی در ازدواج جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
493 - 514
حوزههای تخصصی:
هدف: الگوهای ازدواج در هر جامعه متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متغیر است. این پژوهش با هدف واکاوی الگوی ازدواج جوانان در شهر تهران انجام شده است. روش: روش تحقیق کیفی از نوع نظریه بنیانی است. تعداد 28 مشارکت کننده با نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است.دیدگاه به ازدواج و عوامل، نقش خانواده، خویشاوندان، مراسم و سنت ها، آشنایی قبل از ازدواج، سن مناسب، شیوه همسرگزینی و راهبرد آنان محور سؤالات بوده و پس از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های متنی، به ترتیب 138 مفهوم، 28 زیرمقوله و 13 مقوله و درون مایه اصلی « فردیت یافتگی » به دست آمد. یافته ها: دیرهنگامی ازدواج، همتایابی فرد مدار و خانواده داور، سنت پذیری تقلیل گرا و به ویژه در پسران، تمایل دوستی با جنس مخالف، آسان گیری جنسی، بعضاً گرایش به ازدواج غیررسمی (عقد موقت، هم خانگی) به عنوان راهبرد مشاهده می شود. نتیجه گیری: امکانات اقتصادی و معیشتی، مناسبات نگرشی، ارزشی و کنشی میان دو جنس، از عناصر اصلی شکل گیری این الگوست. بازتولید فرهنگ ایرانی در ترویج ازدواج آسان، تربیت و مهارت آموزی و حمایت های اقتصادی به عنوان راهکار پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس خودکارآمدی با سلامت اجتماعی در میان جانبازان انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی ، تصوری است که افراد درباره خود، تعاملات و ارتباطات اجتماعی ، سودمندی ، نقش اجتماعی و مثبت بودن در اجتماع دارند . سلامت اجتماعی جانبازان بعنوان یکی از اقشار اجتماعی جامعه ، یکی از مسایل قابل توجه در حوزه جامعه شناسی سلامت می باشد . هدف اصلی پژوهش حاضر ، تحلیل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس خودکارآمدی با سلامت اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی بود . جامعه آماری ، جانبازان استان آذربایجان شرقی به تعداد 24340 بود و 294 جانباز به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند . بر اساس یافته ها ، میانگین سلامت اجتماعی آنها 45/56 درصد و حمایت اجتماعی ادراک شده 8/72 درصد بود . نتیجه آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین احساس خودکارآمدی و حمایت اجتماعی ادراک شده جانبازان استان آذربایجان شرقی با میزان سلامت اجتماعی آنان و مولفه های پذیرش، مشارکت و خودشکوفایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و مولفه انسجام اجتماعی فقط با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه معنادار و مثبت داشت . همچنین بین سلامت اجتماعی و درصد جانبازی ، سن ، مدت حضور جانبازان در جنگ رابطه معنادار وجود نداشت ، اما تفاوت معناداری بین سلامت اجتماعی جانبازان برحسب سواد آنها وجود داشت ، جانبازان دارای تحصیلات پایین تر از دیپلم ، بیشترین تفاوت میانگین با سایر گروه ها را داشتند.
Identify, Explain and Prioritize Human Resource Planning Factors in Order to Show Organizational Citizenship Behavior by Employees(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of human resource planning for organizational citizenship behavior, the purpose of this study was identify, explain and prioritize human resource planning factors in order to occurrence organizational citizenship behavior by employees. Methodology: The present research was descriptive from type of qualitative-quantitative. The research population in the qualitative part was documents and texts related to the research and experts were familiar with the subject who tried to identify and explain the factors of human resource planning in order to occurrence organizational citizenship behavior and in the quantitative part were the experts who prioritized these factors. The research sample consisted of 20 research-related documents and 15 experts who were selected by purposive non-random sampling method. Data collection tools included taking notes of documents and texts and surveying about new effective factors and expressing the rate of importance of existing factors in Delphi. Data were analyzed by coding and factor analysis methods. Findings: Findings showed that for the human resource planning pattern in order to occurrence organizational citizenship behavior by employees in the human resource planning part were identified 67 indicators in 19 components and in the organizational citizenship behavior part were identified 28 indicators in 6 components. In human resource planning the 19 components respectively were include performance management, labor adjustment, organizational culture, strategic goals, organizational structure, human resource planning, recruitment, training and development, maintenance, external environment, supply, demand, human resource strategy, strategic planning, management style, flexibility, reward system, job analysis and individual factors and in organizational citizenship behavior the 6 components respectively were include altruism, work conscience, personal development, organizational loyalty, organizational obedience and citizenship virtue. Conclusion: According to the reported results, to develop the occurrence of organizational citizenship behavior by employees can be action through its effective human resource planning factors that was identified in the present research.
بررسی دیدگاه نو دانشجویان نسبت به یادگیری در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۶۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
یادگیری در فضای مجازی مفهومی است که با توجه به فناوری های نوین در عرصه تعلیم و تربیت موردتوجه بوده است؛ اما امروزه به دلیل شیوع ناگهانی ویروس کرونا، یادگیری در بستر فضای مجازی همگانی شده است، به طوری که غالب مؤسسات آموزش عالی بر مبنای فضای مجازی فعالیت می کنند. بااین حال برای بسیاری از دانشجویان به ویژه نو دانشجویان دوره کارشناسی که با فضای یادگیری سنتی عجین شدند با تجربیات متفاوتی همراه بودند. این پژوهش با هدف شناسایی بررسی دیدگاه نو دانشجویان دوره کارشناسی به یادگیری در بستر فضای مجازی به مطالعه می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده و روش منتخب در این پژوهش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بوده است. میدان پژوهش موردمطالعه نو دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی، گیلان، یزد می باشد که بر اساس ملاک های تعیین شده به صورت هدفمند از نوع مطلوب و ملاک محور انتخاب شدند و درنهایت با 22 نفر از نو دانشجویان مصاحبه نیمه ساختاریافته ای ترتیب داده شد. با تحلیل و بررسی داده ها، یافته ها به چهار مضمون اصلی و 18 زیر مضمون فرعی استخراج گشت که مضامین اصلی عبارت اند از: عوامل مربوط به دانشگاه، عوامل مربوط به اساتید، عوامل درون فردی دانشجویان و عوامل میان فردی دانشجویان. نتایج حاکی از آن است، یادگیری در فضای مجازی موانع زیادی برای دانشجویان به وجود آورده است. لذا توصیه می شود مسئولین، مدیران و اساتید دانشگاه ها، تدابیر و تصمیمات مقتضی، قوانین موردنیاز در شرایط کنونی را تدوین کنند. همچنین بستر موردنیاز برای تغییر رویکرد یادگیری سنتی به یادگیری در بستر فضای مجازی و ترکیبی را در جهت اعتلای آموزش عالی فراهم نمایند.
زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی در ایران (مرور نظام مند مطالعات در بازه ی زمانی 1400- 1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
73 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییرات اجتماعی سریع و پیشرفت تکنولوژی، بستر حضور افراد دارای معلولیت را در جامعه افزایش داده است با وجود این، افراد دارای معلولیت در ایران برای فعالیت در امور اجتماعی با چالش های روبه رو هستند و به نوعی زندگی آن ها با اختلال مواجه شده است. از این رو مسئله زندگی اجتماعی و بستر آن برای افراد دارای معلولیت اهمیت یافته و مطرح می شود. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش مرور نظام مند است. جامعه آماری شامل کلیه ی پژوهش های موجود در زمینه زندگی و موقعیت های اجتماعی افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی ایران می باشد. مطالعات مرتبط در پایگاه های علمی کشور در بازه زمانی 1400- 1375 جست وجو شدند که براساس اهداف پژوهش و معیار ورود و خروج مطالعات، 117مطالعه انتخاب شدند. برای دست یابی به اطلاعات و تحلیل داده های مطالعات کاربرگ های استخراج داده در قالب 12 شاخص طراحی، تنظیم و مبنای کدگذاری و حاشیه نویسی توسط پژوهشگران شد. یافته ها: در مرور و بررسی داده های مطالعات مشخص شد که اکثر مطالعات در مناطق توسعه یافته تر ایران صورت گرفته است و مطالعات از لحاظ زندگی اجتماعی و زمینه های اجتماعی در دو دسته کنش های ذهنی و کنش های عینی زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی جای می گیرند. عوامل مؤثر بر زندگی اجتماعی شامل چهار عامل جمعیت شناختی، اجتماعی- فرهنگی، ساختاری و کالبدی و عامل فردی-روان شناختی است. همچنین راهکارها و پیشنهادها در سه بعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و مشاوره ای ارائه شده اند.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مهارت های ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین است. با توجه به هدف ونوع، پژوهش حاضر از نوع «تحقیق و توسعه» است.. از نظر شیوه جمع آوری داده ها روش مورد استفاده توصیفی (غیرآزمایشی) و از طرح های همبستگی و به صورت خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود . به منظور حصول روایی صوری وسازه به برآورد شاخص های CVR و CVI با استفاده از کارشناسان و خبرگان اقدام شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی سنجیده شد. جامعه پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کاردانی و کارشناسی مصوب دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که از بین آنها، به صورت روش نمونه گیری طبقه ای نسبی (397 نفر) انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی داده ها تأییدی در قالب مدل اندازه گیری پس از تأمین کلیه پیشفرض ها نشان داد که از 195 گویه شناسایی شده برای مهارت ارتباط اجتماعی، 131 گویه با مؤلفه های خود(9 مؤلفه) همبستگی داشتند و به عنوان سوال های نهایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفتند. این مطالعه نشان داد که پرسشنامه مهارت ارتباط اجتماعی با ضرایب روایی و پایایی مناسب، ابزاری مناسب برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان است و می توان نسبت به هنجاریابی آن در دانشجویان اقدام کرد.
تبیین جامعه شناختی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
161 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی مصرف برق شهروندان شهر کرمان و تبیین جامعه شناختی آن بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشترکان برق خانگی شهر کرمان بود که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مطالعه حاضر برای حصول اطمینان از اعتبار و پایایی محتوای پرسشنامه از شیوه ی اعتبار صوری و آزمون کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین آگاهی از الگوهای بهینه مصرف برق (الگوی های مشخص شده اداره برق)، آگاهی از نتایج مصرف بی رویه برق، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و احساس ناامنی با الگوی مصرف برق بود. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین های الگوی مصرف برق پاسخگویان برحسب تحصیلات، وضعیت تأهل، سن، تعداد اعضای خانوار و مدت سکونت و عدم تفاوت معنادار در میانگین الگوی مصرف برق مشترکان برحسب نوع مسکن و منطقه محل سکونت وجود داشت. درنهایت مشخص شد که قوی ترین متغیر پیش بینی کننده الگوی مصرف برق متغیر آگاهی از الگوهای بهینه مصرف است، بنابراین می توان با افزایش آگاهی شهروندان در این زمینه الگوی مصرف را بهبود بخشید.
نوع باور مردان به اشتغال زنان؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان یکی از موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی است که هم چنان با موانع و چالش هایی مواجه است. یکی از مهم ترین مؤلفه ها در این زمینه نوع نگاه مردان به اشتغال زنان است که هدف پژوهش حاضر، واکاوی این نوع نگاه در بین مردان یزدی است. مطالعه در سال 1398 در شهر یزد انجام شد و روش مطالعه، نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین است. با معیار اشباع داده ها و رعایت اخلاق پژوهش، 21 مرد به روش نمونه گیری هدفمند و نظری و با مصاحبه نیمه ساختاریافته وارد مطالعه شدند. تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد، که درنهایت منجر به استخراج 38 مفهوم، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای شد. مقوله های اصلی پژوهش شامل: عوامل علّی (جامعه پذیری سنتی، ساختارهای نابرابر جنسیتی)، عوامل زمینه ای (بسترهای تسهیل کننده پذیرش اشتغال، تناسب و زنانه شدن محیط و شرایط کاری)، عامل مداخله گر (بازتعریف ارزشی شغل زنان)، استراتژی ها (کنش سازگارانه و ناسازگارانه با پذیرش شغل زن) و پیامدها (فرصت ها و تهدیدهای پذیرش اشتغال زن)، می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود تغییرات وسیع اجتماعی، بیشتر مشارکت کنندگان، شغل زنان را همراه با دغدغه های اجتماعی مورد پذیرش دارند. این پذیرش که در مطالعه حاضر تحت عنوان مقوله هسته باور مشروط برساخت گردید از یک سو به زمینه های اجتماعی و فرهنگی و از سوی دیگر به ماهیت شغل و بستری که زن در آن مشغول است مربوط است؛ لذا، باور مشروط، زنان را در محدوده های شغلی خاصی تعریف می کند، که ضمن توجه به مؤلفه های فرهنگی جامعه، نقش های اصلی زنان در خانواده را تحت الشعاع قرار ندهد. سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی در جهت توزیع و بسط مشاغل زنانه مرتبط با بسترهای اجتماعی و فرهنگی از یک سو و حفظ کیان خانواده ازسوی دیگر پیشنهاد می گردد.
مطالعه کیفی پیامدهای کارتن خوابی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارتن خواب ها، از آسیب پذیرترین و مطرودترین گروه های شهری هستند که با مشکلات پیچیده ای درگیرند. آمار دقیقی از تعداد افراد کارتن خواب، در ایران در دسترس نیست؛ ولی واقعیت ها از افزایش چشمگیر این گروه آسیب پذیر حکایت دارد. هدف از این تحقیق،واکاوی پیامدهای کارتن خوابی مردان در شهر تهران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. مشارکت کنندگان، مردان کارتن خواب و مطلعین کلیدی محلی هستند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، «مصاحبه نیمه ساخت یافته» است. این پژوهش، برای افراد کارتن خواب پس از مصاحبه هجدهم و برای مطلعین کلیدی پس از مصاحبه پنجم به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: در فرایند تحلیل بر مبنای مفاهیم پایه، چهار مضمون فراگیر شامل پیامدهای سطح فرد، جامعه، خانواده و محله شناسایی شد. مضامین سازمان دهنده در سطح فرد شامل مضامین اختلالات روانی، تروما، مرگ، شکل گیری هیجانات و احساسات منفی، اعتیاد و تداوم آن و درونی شدن فرهنگ کارتن خوابی؛ در سطح جامعه شامل مضامین خشونت و درگیری، خریدوفروش مواد مخدر، سرقت / خفت گیری، پیوستن به گروه های مجرمانه، قمار، شیوع بیماری های پرخطر در سطح جامعه، طرد اجتماعی و زندان و پیامدهای آن؛ در سطح محله شامل مضامین ناامنی در محلات شهری، نارضایتی در ساکنان، احساس بدنامی اجتماعی / فرودستی محله ای، فروپاشی شیرازه و هویت محله ای و نقل مکان به دیگر محلات و در سطح خانواده شامل مضامین شکل گیری شخصیت ناسازگار در نهاد خانواده، از بین رفتن کارکرد و اقتدار فرد در نظام خانواده و فروپاشی شبکه ارتباطیفرد با خانواده است که استخراج شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که کارتن خوابی با انواع آسیب های اجتماعی مرتبط است و در چهار سطح اصلی فرد، جامعه، محله و خانواده پیامدهایی را به همراه دارد. مزمن شدن وضعیت فرد و در پیش گرفتن کارتن خوابی به عنوان سبکی از زندگی، از پیامدهای مستقیم این آسیب ها برای فرد است که نه تنها وی بلکه به طور همزمان طیف گسترده تری را نیز درگیر پیامدهای خود می کند.
تحلیل نظم اجتماعی در دوره صفوی با تکیه بر نظریه حکومت طبیعی شکننده نورث و همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه نقطه عزیمت ایرانیان برای بنیان نهادنِ دولتِ جدید شمرده شده که در آن نخستین حکومتِ مستقلِ ایرانی پس از اسلام تشکیل شد. اگرچه حکومت صفوی به طور نسبی از توانایی ایجاد نظم و کنترل خشونت و رسیدن به درجاتی از رشد و بالندگی برخوردار بود، اما دیری نپایید که نظم و انسجام اجتماعی با بحران ها و چالش های عمیقی روبه رو شد و درنهایت رو به فروپاشی گذارد. این پژوهش می کوشد تا علل و زمینه های این امر را با استناد به شواهد و دلایل احصا شده از متون و منابع تاریخی، با روش تحلیلی و مقایسه ای و با توجه به الگوی حکومت طبیعی نورث و همکارانش واکاوی کند. یافته های پژوهش حاکی است ویژگی های حکومت صفوی در چهار مضمونِ «ناکامی در ائتلاف سازی پایدار»، «شکست در ایجاد تعادل میان نیروهای اجتماعی»، «ساخت شخصی، غیررسمی و یک جانبه قدرت سیاسی» و «اقتصاد سیاسی انحصاری و نقض حقوق مالکیت» با شاخص های اصلی حکومت طبیعی شکننده نورث و همکاران هم خوانی دارد.
تحلیلی بر نقش شخصیت های کارتونی غیر ایرانی در الگوپذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین (جمعیت مورد مطالعه : والدین کودکان 6 تا 12 سال شهر صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش کارتون ها در الگوپذیری کودکان، مقاله حاضر به بررسی نقش شخصیت های کارتونی غیر ایرانی در الگوپذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین پرداخته است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است آیا رابطه معنی داری بین میزان تماشای کارتون های غیر ایرانی و الگوی پذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین وجود دارد؟ فرضیه اصلی این مقاله عبارت است از: بین میزان تماشای کارتون های غیر ایرانی و الگوپذیری فرهنگی کودکان رابطه معناداری وجود دارد. چهارچوب نظری مقاله، تلفیقی از نظریه های حوزه رسانه و ارتباطات، نظریات مربوط به یادگیری اجتماعی و نظریه های فرهنگی است. روش پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری شامل والدین دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر صومعه سرا می باشد، والدین دارای یک یا بیشتر از یک فرزند، از یکی از دو جنس پسر یا دختر در این جامعه آماری قرار گرفتند. 330 نفر از والدین به عنوان نمونه آماری به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی و همچنین نرم افزار SPSS بهره برده شد. بر اساس یافته های تحقیق کودکان بین 3 تا 4 ساعت در روز به تماشای کارتون می نشینند و بر اساس یافته ها بین تماشای کارتون های غیر ایرانی و الگوپذیری فرهنگی در کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیل جامعه شناختی مناسبات نظام آموزشی و جنگ (مورد مطالعه، تجربه تاریخی نقش آموزش و پرورش در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هرسازمان برای پاسخ به اهدافی و بویژه پاسخ به نیازهای بازتعریف شده دردوره جنگ بوجود می آید. خرده نظام های اجتماعی برای تداوم حیات در بحران، هم باید مدیریت شوند و هم به مدیریت بحران کمک کنند. هدف این مقاله، تحلیل نقش وزارت آموزش وپرورش درکمک به تعادل نظام آموزشی دوران جنگ عراق علیه ایران از یک سو و خلاقیت ها در پشتیبانی از جنگ در مقطع تاریخی سال 1359 تا1367 ه.ش.ازسوی دیگراست. روش انجام تحقیق، کیفی و از نوع پژوهش تاریخی است. برای گردآوری اطلاعات از فیش تحقیق و مصاحبه استفاده شدکه با استفاده ازتمام شماری اسناد ومنابع متنی دست اول و دوم و مصاحبه با مدیران آموزش وپرورش در دوران جنگ تحمیلی صورت گرفته است. روش تجزیه و تفسیر تحلیل تماتیک می باشد. طبق یافته های پژوهش، وزارت آموزش و پرورش در بخش ایفای نقش تخصصی به تدوین مقررات و آئین نامه های آموزشی خاص زمان جنگ، تأسیس و فعالیت مجتمع های آموزشی رزمندگان در پشت جبهه ومناطق جنگی، ایجاد شرایط ادامه تحصیل و تشکیل کلاس های جبرانی و تقویتی دانش آموزان رزمنده، آموزش از طریق تلویزیون در دوران بمباران شهرها اقدام کرده است. مهمترین کنش های عمومی این وزارتخانه اقدام به راه اندازی ستاد امداد وپشتیبانی جنگ، اعزام معلمان و دانش آموزان به جبهه، مشارکت درایجاد استحکام و پناهگاه درمدارس و بازسازی مداوم مدارس بمباران شده بدست آمد. این وزارتخانه با مدیریت چالش های اخلاقی و عدالت بنیان آموزش در پشت جبهه به تقویت حمایت جامعه ازجنگجویان عرصه نبردکمک کرد. مناسبات آموزش و پرورش و جنگ تا حد زیادی بر مثبت شدن ارزش های فرهنگی جامعه و گسترش ایدئولوژی رهبران در دهه اول پس از انقلاب اسلامی تاثیر گذاشت.
نسبت زبان ملی و زبان محلی در سیاست های فرهنگی (مطالعه رویکرد سه نهاد آموزش و پرورش، فرهنگ وارشاد اسلامی وصدا وسیما در شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
56 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نسبت زبان ملی و زبان محلی در سیاست های فرهنگی با مطالعه رویکرد سه نهاد آموزش وپرورش، فرهنگ وارشاد اسلامی و صداوسیما در شهر ایلام است. رویکرد پژوهش، کیفی و تکنیک جمع آوری اطلاعات آن مصاحبه عمیق است. جامعه هدف را مسئولان سه نهاد آموزش وپرورش، صداوسیما و فرهنگ وارشاد اسلامی و کارشناسان مربوط به این سه حوزه در شهر ایلام تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد که نهایتاً به 16 مصاحبه ختم شد. داده ها به روش تحلیل مضمون تماتیک بر اساس الگوی ولکات مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های این مطالعه کیفی، 9 تم یا مضمون اصلی به دست داد که در سه دسته مضامین مرتبط با سیاست ها، مضامین مرتبط با نتایج و مضامین مرتبط با راهکارها دسته بندی شدند. مضامین مرتبط با سیاست ها شامل چهار مضمون غلبه رویکرد امنیتی در نسبت بین زبان ملی و زبان محلی، سیاست زدگی، سلیقه ای و فردمحور شدن اجرای سیاست ها و مرکزگرایی نهاد و سیاست ها است. مضامین مرتبط با نتایج نیز شامل سه مضمون به حاشیه رفتن زبان محلی، تمرکز قدرت در زبان معیار و چالش تسلط آموزش تک زبانه است و درنهایت مضامین مرتبط با راهکارها شامل دو مضمون ضرورت انسجام زبان قومی و زبان ملی و تنوع گویشی و عدم تسلط گویش معیار در زبان کردی است که در متن پژوهش، به تبیین هر کدام از مضامین اصلی پرداخته شده است.
کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ در چارچوب خرده فرهنگ هیپ هاپ (مورد مطالعه: رپ زیرزمینی فارسی در دهه های هشتاد و نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی «موسیقی» رسانه ای تاثیرگذار و یک کالای پرمصرف فرهنگی محسوب می شود. موسیقی به واسطه جذابیت های سمعی و تهییج روانی افراد، اثرات روحی و روانی موثر و ماندگاری ایجاد می کند. در سال های اخیر، موسیقی «رپ» به عنوان ابزار رسانه ایِ خرده فرهنگِ «هیپ هاپ»، طرفداران زیادی را جذب خود کرده که عمدتاً در تنش و یا تضاد با فرهنگ غالب جوامع حرکت می کند و از این حیث به آن موسیقی زیرزمینی نیز گفته می شود. این نوع موسیقی سعی می کند با خیابانی ترین کلمات، عامی ترین افراد جامعه را تهییج و جذب نمایند. این نوع از رسانه در متن ها و فرامتن های خود انواعی یافته و کارکردهای متفاوتی را برای شنوندگان مهیا می کند که مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است که کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ زیرزمینی فارسی در دهه های 80 و 90 شمسی چگونه است و با چه مضامینی خودش را ترویج می کند؟ برای رسیدن به پاسخ، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد و متن آهنگ های رپ 4 خواننده زیرزمینی و معروف این حوزه در 20 سال اخیر که قریب به ۹۲ آهنگ و ۶۵۷۴ کلمه بود، کدگذاری و تحلیل گردید که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مضامین کارکردی این متن ها، بیشتر حول آگاه سازی، اطلاع رسانی، انتقال ناآگاهانه و آگاهانه فرهنگ، تعلق اجتماعی و همبستگی اجتماعی بوده است.
مسئولیت پذیری اجتماعی در تلقی معلمان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
168 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئولیت پذیری اجتماعی ازجمله مهم ترین عناصر فلسفه وجودی سازمان ها است مسئولیت پذیری اجتماعی را قبول مسئولیت یک سازمان به رفتار اجتماعی مسئولانه معنی می کنند که این رفتار پاسخ مطلوبی به تقاضای جامعه و گروه های نفوذگذار آن است.هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به ادراک معلمان و مدیران از مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفت که حداقل سه سال از اشتغال آن ها (تدریس و مدیریت در مدارس) در سازمان آموزش وپرورش گذشته بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989)صورت پذیرفته است.یافته های حاصل از ادراک مسئولیت پذیری توسط معلمان و مدیران مورد نظر بوده است که شامل 47 مضمون فرعی و 7مضمون اصلی که شامل: مسئولیت پذیری نسبت به سازمان، مسئولیت پذیری نسبت به مسائل اجتماعی، مسئولیت پذیری در قبال نقش های مختلف اجتماعی دانش آموزان، مسئولیت پذیری نسبت به والدین، مسئولیت پذیری در قبال گروه، مسئولیت پذیری اخلاقی و مسئولیت پذیری فردی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می-تواند برای مسئولان آموزش و پرورش و سایر پژوهشگران علاقه مند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد و تصویری روشن از ادراکات معلمان و مدیران را از مفهوم ارائه نماید.
Presenting the Pattern of School Administrators’ Interaction with Educated New Teachers of Farhangian University based on the Anthropological of Islamic Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Educational environments are a place for the development of science, advancement of educational goals and cultural transfer. As a result, the aim of this study was presenting the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical population of this research was managers and professors familiar with the field of research in Farhangian Universities of Razavi Khorasan province in 2021 year. In this study, the samples according to the principle of theoretical saturation were included 8 people who were selected based on the inclusion criteria and with using the purposive sampling method. Data collection tools were included demographic information form and semi-structured interview with managers and professors, which whose validity was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by agreement coefficient method between two coders 0.86. Also, to analyze the data were used from thematic analysis method. Findings: The findings of the present research showed that for the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education were identified 42 sub themes in 11 main themes. The identified main themes in this research were included the principal's respect to new teachers, principle of human respect, principle of dialogue, principle of tolerance and leniency, principle of altruism, principle of piety, principle of moderate rationality, principle of accepting intellectual and religious differences, management skills, interpersonal skills and communication skills. Finally, the pattern of the main themes of the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education was designed. Conclusion: According to the results of this study, in order to improve the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education can provide the ground for the realization of the identified sub and main themes for it.
ترکیب جنسیتی در دسترسی به سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (زنان و مردان متأهل ساکن در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی ازجمله مهم ترین پایه های توسعه متوازن است، کاهش نابرابری در تمامی عرصه های جوامع امروزی جدا از کار صحیح، منطقی اقتصادی است، ازآنجاکه دستیابی به برابری در ترکیب جنسیتی پنجمین هدف توسعه پایدار و از اولویت های اصلی دولت ها است، لزوم توجه به این عرصه در کشور ما امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی ترکیب جنسیتی در سطوح دسترسی بر سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط تأثیرگذار بر آن است. تئوری های مورد استفاده ترکیبی از قشربندی اجتماعی چافتز، نظریه اقتصادی بلومبرگ و سرمایه های بوردیو است. جامعه آماری پژوهش زنان و مردان متأهل بالای 18 سال شهر تبریز است که 600 نفر از آن ها با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای موردمطالعه قرار گرفتند. بر اساس مهم ترین یافته های پژوهش میزان سرمایه پاسخگویان به تفکیک جنسیت متفاوت است، سرمایه اقتصادی (با میانگین 44/29) و اجتماعی (با میانگین 96/27) در بین مردان بیشتر از سرمایه زنان اقتصادی زنان (با میانگین 73/17) و سرمایه اجتماعی زنان (با میانگین 47/22) در مقایسه با همسرانشان است و از توزیع نابرابری برخوردار است، همچنین همبستگی معکوسی بین متغیر باورها و ساختار جنسیت زده و نابرابری در سرمایه زنان وجود دارد به طوریکه با افزایش باورهای جنسیت زده میزان دسترسی زنان به سرمایه کاهش پیدا می کند این همبستگی در بین مردان جهت عکس دارد و رابطه مثبت است. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره متغیرهای تصورات قالبی و مردسالاری توانسته اند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نابرابری در سرمایه بین زنان و حدود 50 درصد از تغییرات آن را بین مردان تبیین کنند و این دو متغیر با تأثیرپذیری مداخله گر جامعه پذیری جنسیتی 26 درصد بر متغیر نابرابری در سرمایه تاثیر گذار می باشند و در کل 56 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر های وارد شده در مدل تبیین شده است.
نهادهای سیاسی و اقتصادی و عملکرد اقتصادی عصر پهلوی اول با تاکید بر نهادگرایی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مسیر تحولات تاریخی، کشورها با بزنگاه های مهم تاریخی مواجه می شوند. بزنگاه های تاریخی در کشورهای مختلف به شیوه های گوناگونی رخ می دهند و با شکل گیری مسیرهای متفاوت، میراث جداگانه و متمایزی را برای هر کشور تولید می کند. بعد از انقلاب مشروطه، یکی از مهم ترین بزنگاه-های تاریخ معاصر ایران کودتای سوم اسفند 1299 است. تا قبل از انقلاب مشروطه در برهه های زیادی قدرت به صورت غیرمشروط تعیین می شد و شاه و حلقه های محدود به او به هزینه ی جامعه نهادهای اقتصادی را در خدمت ثروتمند شدن خود و فرادستان نزدیک به خود قرار می داد. بعد از کودتای سوم اسفند با اینکه نهادهای مجلس شورای ملی و سایر مراکز اداری تاسیس شده بودند اما هیچ کدام از نهادها همطراز قدرت شاه نبود. بحث اصلی این پژوهش که به روش بررسی تاریخی انجام گردیده است به نقش حکومت ها و فرادستان در اقتصاد و سیاست ایران و عقب ماندگی آن اشاره دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد فراگیر نکردن سیاست و اقتصاد و در اختیار گرفتن زمین های کشاورزی و کارخانه های صنعتی در دست عده ای از فرادستان که عموما زمینداران نماینده مجلس و نظامیان و شخص رضاشاه را دربر می گرفت اقتصاد و تولید ایران را در سطح معیشتی نگه داشت. به عبارتی دیگر انحصار قدرت سیاسی و نبود نهادهای محدودکننده قدرت حاکم بعد از کودتای سوم اسفند منجر به انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی در دست حکومت و فرادستان گردید و این نهادهای سیاسی و اقتصادی میراثی برای حکومت های بعد گردید. اگرچه راه آهن و جاده و کارخانه هایی تاسیس شد و تولید و درآمد ملی افزایش یافت اما مردم عادی در شهرها و کشاورزان در روستا که جمعیت عمده ی آن دوران را تشکیل می دادند از آن بی بهره ماندند. لذا تحت نهادهای استثماری سیاسی، نهادهای فراگیر اقتصادی تاسیس نشد به طوری که درآمد و سطح مصرف و رفاه مردم تغییری نکرد.
فرا ترکیب تحلیل های موجود درباره اعتراض های 1401 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
145 - 179
حوزههای تخصصی:
نیمه دوم سال 1401 درگیر حوادث و اعتراض هایی بود. در میانه این اعترض ها جامعه شناسان متعددی به تحلیل وقایع پرداختند. مقاله حاضر فراترکیبی از تحلیل های آن ها (40 سخنرانی در انجمن جامعه شناسی ایران و مجموعه 46 یادداشت تحلیلی) درباره این اعتراض ها است. تلاش شده ضمن ارائه نیمرخی از اهم مطالب مطرح شده، درباره علل، چیستی و پیامدهای این اعتراض ها از منظر تحلیل گران، این موارد جمع بندی و ارائه شود. بر این اساس نظریه های غالب به کارگرفته شده، فاصله ای که هر تحلیل گر نسبت به اعتراضات داشته و پنج دسته بندی نظری (کارکردگرایان، همبستگی گرایان، تفسیرگران فرهنگی، پیروان جنبش های جدید زندگی و اهمیت دهندگان به روابط و گره های اجتماعی) از مجموعه تحلیل ها ارائه شده است.