فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر جستاری است در خصوص مطالعه ی تطبیقی نقش ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر روند عکاسی مستند به عنوان یک رسانه، در دوره ی اصلاحات با دوره ی مهرورزی، و چگونگی نقش سیاست های قدرت حاکم بر عکاسی مستند در دو دوره ی مورد مطالعه را از منظر دو جامعه شناس هنر، لوکاچ و هاوزر بررسی می کند. در این پژوهشِ کیفی، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق مرورِ ادبیات مکتوب چاپی و الکترونیکی است.یافته ها نشان می دهد که عکاسی مستند در دو دوره ی اصلاحات و مهرورزی تحت تاثیر ایدئولوژی و سیاست های قدرت حاکم قرار داشت، با ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی در دولت اصلاحات، عکاسی مستند توانست روح ِ زمانه را به طور نسبی بازتاب دهد ولی رئالیسم انتقادی نتوانست رخ دهد. انتشار روزنامه ها، ظهور خبرگزاری ها، برگزاری مسابقات، سالانه های عکاسی، نمایشگاه ها و چاپ کتاب های عکاسی موجب پیشرفت عکاسی مستند اجتماعی و خبری شد، ولی در دولت مهرورزی این موارد به علت آرمان گرا نبودن و مغایرت با ایدئولوژی قدرت حاکم با کنترل شدید و ممیزی همراه بود. عکاسی مستند در دوره ی مهرورزی ادامه ی جریان عکاسیِ دوره ی اصلاحات بود اما با انسداد فضای سیاسی و توقیف روزنامه ها و غیره، فعالیت عکاسان مستند نگار به تدریج محدود تر شد، در نتیجه عکاسی مستند از فضاهای خارجی به سمت فضاهای اندرونی و استودیوها کشیده شد و روح زمانه در قالب عکاسی مفهومی و هنری، ترجمه ی متون و کُتب عکاسی بازتاب یافت و به جای عکاسان حرفه ای، شهروند-خبرنگاران با استفاده از دوربین گوشی های همراه و ابزار های ارتباطی مختلف نقشی اساسی در بازتاب تصاویر مستند این دوره داشتند.
تحلیل زمینه های شکل گیری بسترهای فسادزا در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فساد یکی از مسائل مهم مدیریت شهری است. ضرورت بررسی فساد اداری در نهاد شهرداری تهران این است که بروز فسادهای گوناگون در چند سال گذشته منجر به این شده است که اعتماد عمومی به این سازمان و به تبع آن کل نظام سیاسی-اجتماعی کشور خدشه دار شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل زمینه ساز فساد اداری در شهرداری تهران انجام شده است.این مقاله با رویکرد استقرایی و براساس روش تحلیل تماتیک انجام شده و برای این منظور با 30 نفر از مدیران شهرداری و متخصصان حوزه فساد مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. برای انتخاب آن ها نیز از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و داده های گردآوری شده با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شده اند.براساس کدگذاری ها و تحلیل های صورت گرفته، 10 زمینه ارتباطات شبکه ای و روابط زنجیره ای فسادزا در شهرداری، ناکارآمدی، ضعف و انحراف در سیستم های نظارتی، نظام اداری ناکارآمد و مستأصل شهرداری، نارسایی قوانین، نبود اراده علمی و عملی در مبارزه با فساد، فرهنگ سازمانی فسادزده، نظام اطلاعاتی ناقص، نظام معیشتی آسیب پذیر، فساد عادی سازی شده و نظام مالی مستعد فساد، از زمینه های خاص رخداد فساد اداری در شهرداری تهران شناخته شده اند.مضامین و زمینه های شناسایی شده در بروز فساد حول یک محور کلی تر یعنی «ساختار سازمانی فسادزا» گرد هم می آیند که سبب ایجاد فرهنگ فساد در سازمان شهرداری تهران شده است که نتیجه آن بازتولید فساد در بستر سازمانی شهرداری تهران است.
قدرت و تولید فضاهای عمومی شهر تبریز در اواخر قاجار (مشروطه) و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
179 - 201
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضای شهری همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو است. بخش مهمی از فضاهای شهری را فضاهای عمومی تشکیل می دهند. مواجهه با فضا بعنوان یک کالا، مداخله دولتی و برنامه حکومتی سبب انحصار فضاهای عمومی گردیده است. هدف از این پژوهش شناخت فرایند تولید فضاهای عمومی شهر از خلال روابط قدرت می باشد. بدین منظور تعارضات قدرت در بستر سیاسی ، فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی فضای های تبریز در دو دوره مورد بررسی قرار گرفته و از منابعی چون اسناد و متون و نقشه ها و عکس های تاریخی استفاده گردیده است. روش شناسی مطالعه حاضر در دو مرحله می باشد، در مرحله اول تعیین شاخص ها براساس تکنیک شبکه ANT و کدگذاری نظری متون و اسناد هر دوره ودر مرحله دوم تحلیل این شاخص ها براساس تکنیک های مکانیسم قدرت و نهایتاً تعیین تکنولوژی قدرت می باشد.با وجود دو گسست در این بازه آن چه که از این پژوهش حاصل می شود این است که در اواخرقاجار و پهلوی اول، برخلاف آنچه که از یک جامعه مدنی انتظار می رود، اغلب بازنمایی های فضایی، به غیر از مشروطه، به جای درگیر نمودن تمامی افراد و کنشگران در فرایند تولید فضا، در تسلط حاکمان بوده اند. با این حال به دلیل خاصیت شبکه ای قدرت، مقاومت های تولید شده از جانب سایر کنشگران به شکل تولید نشانه شناسی و تولید اجتماعی، توانسته اند تا حدودی در فرایند تولید فضا مداخله نموده و حق خود را نسبت به فضاهای شهری احراز نمایند.
تغییرات آب وهوا و جامعه کشاورزی (مطالعه ادراک کشاورزان استان اصفهان از پیامدهای مرتبط با تغییرات آب وهوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب وهوا به دلیل ماهیت جهانی آن، پیامدهای گسترده ای برای همه کشورها به همراه دارد. ایران به عنوان کشوری درحال توسعه، آسیب های زیادی از تغییرات آب وهوا دیده است. استان اصفهان به دلیل برخورداری از جغرافیای خشک، پدیده های آب وهوایی مانند خشکسالی را تجربه کرده است. یکی از آسیب پذیرترین گروه ها در برابر تغییرات آب وهوا، کشاورزان هستند. هدف از این مطالعه، بررسی ادراک کشاورزان از پیامدهای تغییرات آب وهوا در استان اصفهان است.پژوهش حاضر، کیفی و میدانی است. تکنیک پژوهش حاضر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. در این پژوهش، 29 مصاحبه با نمونه گیری هدفمند و نظری انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای کدگذاری شدند.در این مطالعه «تغییرات آب وهوا به مثابه مخاطره چندبعدی» به عنوان مقوله اصلی استخراج شد. براساس ادراک و تفسیر کشاورزان، تغییرات آب وهوا زندگی کشاورزان را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی تحت الشعاع قرار داده است.تغییرات اقلیمی تأثیرات جبران ناپذیری بر ساختار روستاها داشته است. حوزه های اجتماعی، اقتصادی، روانی، محیط زیستی و کشاورزی کاملاً به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هریک به تغییر در دیگری منجر می شود. کشاورزان ابتدا خطرات تغییرات آب وهوایی را از طریق ایستگاه های مختلف اطلاعات اجتماعی و شخصی درک می کنند. سپس با توجه به ادراک خطرات، پاسخ هایی می دهند که اثرات را موجی و آثار سطوح دیگر را گسترش می دهد. احیای سیستم های محلی مدیریت آب، افزایش آگاهی کشاورزان و اجرای قوانین مؤثر می تواند اثرات تغییرات آب وهوایی بر زندگی کشاورزان را کاهش دهد.
ارائه الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ورزشکاران و افرادی که فعالانه در ورزش فعالیت می کنند، هویت ورزشی بخش ارزشمندی از وجود آنهاست که می توانند با شرکت در ورزش نیاز هویت ورزشی خود را برآورده کنند. هویت ورزشی با سطح درگیری در ورزش افزایش می یابد، و هویت ورزشی قوی با دستاوردهای ورزشی و همچنین با انگیزه و رقابت بالاتر ارتباط مثبت دارد. هدف کلی پژوهش ارائه الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی است. از نظر روش یک پژوهش کیفی، از نوع نظریه مبنایی است. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیأت تکواندو استان آذربایجان غربی ،کمیته های آموزش و مربیان دارای درجه ملی استان آذربایجان غربی می شود. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. پس از پیاده سازی متون مصاحبه، کدگذاری انتخابی، محوری و کدهای باز استخراج و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در نهایت الگور پارادایمی ارائه شد. بر اساس یافته ها الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی کشور از 4 مقوله (هویت یابی با تیم ورزشی، هویت فنی ورزشی، هویت اجتماعی ورزشی و هویت اخلاقی ورزشی)، 8 مفهوم ثانویه و 39 مفهوم اولیه تشکیل شد و پاردایم کیفی تحقیق ارائه شد.
طراحی مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منابع انسانی از اصلی ترین اولویت ها در نظام جمهوری اسلامی است لذا اهتمام مراکز آموزشی کشور به توسعه و بهسازی منابع انسانی خود، ضرورتی انکارناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه سرمایه انسانی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی کشور با رویکرد سیاست های کلی نظام اداری انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کمی است و به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه کارمندان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 1700 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 313 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تشکیل پانل خبرگی نیز تعداد 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که روایی آن با استفاده از شاخص های CVI و CVR و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ (0.85) تأیید شد. پس از استخراج مؤلفه ها از مبانی نظری، با استفاده از دلفی فازی، مؤلفه های مدل پالایش و در پنج بعد دسته بندی گردید. برای آزمودن مدل نیز از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم استفاده گردید. جهت بررسی میزان توسعه سرمایه انسانی به ازای ترکیب های مختلف ابعاد از استنتاج فازی استفاده شد. بر اساس نتایج، مؤلفه «ارزش مداری» مهم ترین مؤلفه مدل می باشد. همچنین به منظور توسعه مطلوب سرمایه انسانی، بعد عدالت محوری و بعد دانش گرایی و شایسته سالاری مبتنی بر اخلاق اسلامی حائز بیشترین اهمیت در بین ابعاد پنج گانه می باشند.
اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی شهر کرمانبود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر کرمان در سه ماه نخست سال 1402 بودند. 30 نفر از آن ها به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. مداخله آموزش تئوری انتخاب گلاسر در 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و ثبات خانواده در زوجین دارای همسر نظامی تاثیر معناداری داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد آموزش تئوری انتخاب گلاسر 49 درصد از تغییرات دلزدگی زناشویی و 58 درصد بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی را تبیین می کند. نتیجه-گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از آموزش تئوری انتخاب گلاسر در کاهش دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی، پیشنهاد نمود.
مرور نظام مند عوامل مؤثر بر جرائم محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع: جرائم علیه محیط زیست، یکی از مصادیق مهم تخریب محیط زیستی است که به یکی از مسائل مهم کشوری و جهانی تبدیل شده است. طی دهه های اخیر، مطالعات زیادی برای شناسایی و تبیین جرائم محیط زیستی انجام شد که این مطالعات در برخی اوقات، نتایج متضاد و متناقضی داشتند. این وضعیت، ابهاماتی را ایجاد می کند؛ بنابراین نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل مرور نظام مند برای جمع بندی و خلاصه کردن نتایج این تحقیقات در این حوزه، احساس می شود. اصلی ترین سؤال این تحقیق، این است که مهم ترین عوامل مؤثر بر جرائم محیط زیستی در تحقیقات انجام شده کدم اند؟ روش: روش تحقیق مقاله حاضر، مرور نظام مند است. جامعه آماری تحقیق، همه مقالات معتبر علمی اند که در سال های 1380 (2001) تا پایان سال 1400 (2021) با موضوع جرائم محیط زیستی منتشر شدند. درنهایت 44 مقاله انتخاب و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد شکارچیان و دلالان غیرقانونی حیات وحش، از پرتکرارترین جوامع آماری بررسی شده در حوزه جرائم محیط زیستی بودند. بیشتر تحقیقات مرتبط با جرائم محیط زیستی در منطقه آفریقا انجام شده است. مناطق شرق آسیا، آمریکای شمالی، شرق و غرب اروپا، در رده های بعدی قرار دارند. فرایند اجرای قانون، تقاضای بازار و بیکاری، به نسبت دیگر متغیرها، تأثیر بیشتری بر جرائم محیط زیستی دارند.
ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر کارآفرینی در دوره متوسطه دوم (مطالعه موردی: مدارس متوسط دوم استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر کارآفرینی در دوره متوسطه دوم بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا پژوهشی تلفیقی(کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان رشته کارآفرینی استان البرز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که تعداد 14 نفر بر اساس روش اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی شامل کلیه معلمان متوسطه دوم درس برنامه ریزی و کارآفرینی استان البرز در سال تحصیلی 400-1399 (266 نفر) بودند که حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و گرجسی 154 نفر تعیین و به صورت روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود و در بخش کمّی پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس یافته های بخش کیفی بود. برای اعتبار داده های کیفی از استراتژی کدگذاری مجدد و پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری 86/0 حاصل شد. برای اعتبار یافته های کمّی نیز از روایی صوری و پایایی با روش آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها نیز در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزارMaxquda18 و در بخش کمّی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart Pls3 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد 56 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی (دانش کارآفرینی، نگرش کارآفرینی، مهارت های کارآفرینی و توانایی کارآفرینی) برای کارآفرینی وجود داشت. نتایج تحلیل عاملی نیز نشان داد عامل اول یعنی ایجاد دانش کارآفرینی دارای بارعاملی 884/0، عامل دوم نگرش کارآفرینی 891/0، عامل سوم مهارت های کارآفرینی 911/0 و عامل چهارم توانایی کارآفرینی 927/0 بودند. همچنین هر چهار عامل توانستند حدود 95/0 کل واریانس برنامه درسی مبتنی بر کارآفرینی را تبیین کنند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که برنامه درسی بر نگرش و دانش کارآفرینی دارای مثبت و اثر معناداری بود، همچنین برنامه درسی بر متغیرهای مهارت ها و توانایی نیز دارای اثر مثبت و معناداری بودند (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، یک برنامه درسی مطلوب باید به عوامل دانشی، مهارتی، نگرشی و توانایی توجه نماید و برنامه ریزان نظام درسی باید در طراحی برنامه درسی کتاب کارآفرینی، توجه بیشتری به "ایجاد توانایی کارآفرینی" و "مهارت های کارآفرینی" دانش آموزان داشته باشند.
بررسی میزان گرایش به خرافات و ارتباط آن با شاخص های توسعه انسانی (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
187 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان گرایش به عقاید خرافی با توجه به شاخص های توسعه انسانی در بین شهروندان 75-19 سال شهرکرج می باشد. در بخش مبانی نظری از نظریات صاحبنظران حوزه مکتب توسعه ( اورت راجرز، دانیل لرنر، آمارتیاسن، اس ان آیزنشتات، دیوید مک کله لند و کری کییز) استفاده گردید. این پژوهش از نظر روش در چارچوب روش کمی (پیمایشی) است که داده های مورد نیاز با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندانی شهرکرج و حجم نمونه 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونه گیری به صورت چند مرحله ای بوده، به طوری که پس از رعایت مراحل نمونه گیری، از سه منطقه شهرکرج (منطقه برخوردار، منطقه تا حدی برخوردار و منطقه کم برخوردار) متناسب با حجم جمعیت هر کدام از مناطق، افراد نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج، گرایش به عقاید خرافی در میان شهروندان (با میانگین69/36 با توجه به بازه نمرات85-17) در حد پایینی است. نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که در مجموع 52 درصد از واریانس متغیر وابسته (خرافه گرایی) از طریق متغیرهای مستقل «سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سواد رسانه ایی و سرانه مطالعه» برآورد و تبیین می شود.واژه های کلیدی: خرافه گرایی، شاخص های توسعه انسانی، سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، شهر کرج
نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دو گانه دیجیتالی- فیزیکی خدمات فروشگاهی در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دوگانه خدمات فروشگاهی(فیزیکی- دیجیتال) با استفاده از منابع پژوهشی مرتبط پرداخته است، با این هدف که مصرف کنندگان در تعاملات خود با سایر مشتریان و فروشندگان چگونه سرمایه اجتماعی را خلق و ایجاد می کنند.بنیان های نظری پژوهش حاضر برگرفته از نوع خدمات فروشگاهی و نظریه سرمایه اجتماعی است. این پژوهش برگرفته از این مفهوم است که تعاملات اجتماعی در میان مشتریان و کارکنان فروشگاهی، تجربیات مشتریان را در زمینه نحوه خدمات برای خرید های بعدی شکل می دهد. پژوهش حاضر جزء اولین پژوهش هایی است که به نتایج سرمایه اجتماعی در محیط خدمات فروشگاهی بصورت دیجیتال- فیزیکی می پردازد. در این راستا، برای ارزش گذاری به تعاملات، از نظریه سرمایه اجتماعی استفاده شد، که نشان می دهد روابط اجتماعی و شبکه های اجتماعی دارای ارزش های نمادینی هستند که قابل تبدیل به ارزش های اقتصادی هستنددر این بررسی، از داده های کسب شده از بحث های گروهی متمرکز(کانونی)، توسط مشارکت کنندگان در شهرستان اهواز استفاده شد. همچنین نشان داده شد که چگونه مشتریان به هردو محیط خدمت فروشگاهی علاقه و گرایش دارند تا نوع تعاملات اجتماعی خود را شکل دهند. یافته های پژوهش نشان داد که، محیط خدمات فروشگاهی، دسترسی به منابع اجتماعی را تسهیل می کند. همچنین، مشخص شد که، روابط بین فردی در محیط خدمات فروشگاهی، اعتماد و اطمینان را ارتقاء می دهد، چرا که روابط مشتریان، ناشی از نوع تعلق بخشی در محیط خدمات فروشگاهی است. بنابراین فروشگاههای دیجیتالی و فیزیکی در هر دو کانال باعث تسهیل روابط بین فردی، ایجاد شبکه مبادلات اجتماعی و اطمینان بخشی به عنوان مولفه های«سرمایه اجتماعی» می شوند.
بررسی تعیین کننده های توانمندسازی ساکنین اسکان غیر رسمی شهر قزوین (مورد مطالعه: باغ نشاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
42 - 75
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی اغلب در مکان های تجمع مهاجرین روستایی و فقرای شهری، در اثر توسعه روزافزون شهر و ناتوانی مدیریت شهری در تأمین به موقع نیاز به مسکن شکل می گیرند. این مناطق خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه و پیشرفت شهری قرار دارند و افراد بدون اجازه در درون یا بیرون از محوطه ی قانونی شهرها اقدام به ساخت سکونتگاه می کنند این سکونتگاه ها عموماً سند مالکیت رسمی ندارند و از خدمات و زیرساخت های شهری بی بهره هستند. عدم برخورداری از امکانات و خدمات شهری و عدم توجه مسئولین شهری به این محلات منجر به جدایی گزینی محلی ساکنین و پیدایش انواع ناهنجاری های اجتماعی می شود. امروزه در کنار پیشگیری از آسیب های اجتماعی، لزوم توجه به توانمندسازی ساکنین چنین محلاتی در راستای افزایش تاب آوری محله ای باعث شده است تا ساماندهی محلاتی ازاین دست در کانون توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد، پژوهش حاضر با عنایت به این امر و با هدف کمک به مدیران شهری و بهبود وضعیت محلات شهر قزوین به بررسی و سنجش میزان گرایش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط به توانمندسازی و سنجش عوامل مؤثر بر گرایش به توانمندسازی ساکنین این محله بر اساس نظریه های توانمندسازی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط قزوین بودند که 341 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد؛ میانگین گرایش به توانمندسازی در بین ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط بالاتر از حد متوسط است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان دادند؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی به ترتیب بیشترین اثر را بر گرایش به توانمندسازی ساکنین بر عهده دارند و درمجموع این چهار عامل 27 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمودند.
بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان پسر مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
169 - 208
حوزههای تخصصی:
مهاجرت همواره با نتیجه صرفاً مثبت همراه نیست و پیامدهای متنوعی را در خود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان مهاجر افغانستانی ساکن شهر رفسنجان بود. در بهار سال ۱۴۰۲ تعداد 14 نفر از این گروه که حداقل دو سال اقامت در ایران داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش این پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و 2 مصاحبه انتهایی جهت اطمینان از اشباع داده ها انجام گرفت. محتوای مصاحبه با روش هفت مرحله ای کلایزی کدگذاری شد. و درنهایت ۷۲ مضمون فرعی و ۱۷مضمون اصلی استخراج شد و این موارد در پنج مضمون هسته ای «مشکلات روان شناختی، چالش های فرهنگی- ارتباطی، چالش های شغلی، مشکلات مربوط به تغییر سبک زندگی و چالش های مربوط به خانواده» قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که سختی های فرایند مهاجرت در کنار خاطرات بد و چالش های سازگاری بافرهنگ جدید و نگرش های تعصب آمیز در این بازه سنی، نوجوانان را در برابر مشکلات سلامت روان و آسیب های اجتماعی آسیب پذیر ساخته. بنابراین جامعه ما برای داشتن افراد سالم و همدل باید از پذیرش بیشتر فرهنگی در مورد این گروه برخوردار باشد و خدمات سلامت روان متناسب با آنان ارائه شود.
واکاوی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش توسعه سیاسی در جامعه در گرو پیچیدگی، استقلال، انعطاف پذیری و یگانگی خواهد بود؛ در غیر اینصورت سیستم با بی ثباتی، هرج و مرج، اقتدارگرایی و زوال سیاسی مواجه خواهد شد. این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کیفی ابعاد توسعه سیاسی در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش شناسی: روش شناسی این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. جامعه آماری، برنامه های پنجگانه توسعه ج.ا.ا است. نمونه مورد بررسی برنامه ششم توسعه(24 ماده و 128 تبصره، بندها و اجزای قانون برنامه)، حجم نمونه از طریق اشباع نظری مشخص شده و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع هدفمند هست، واحد تحلیل در پژوهش حاضر جمله (یا همان مواد و تبصره های متن برنامه ششم توسعه ج.ا.ا). یافته ها: در برنامه ششم توسعه از میان ده مولفه توسعه سیاسی، موئلفه های نهادمندی و پیچیدگی ساختار اجتماعی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی دولت، قانون مداری، عقلانیت و خردورزی، توسعه اقتصادی و تقویت بورژوازی ملی، ظرفیت دولت، آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی و امنیت روانی و سیاسی مورد توجه بوده و به سه مولفه آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی و رقابت سیاسی پرداخته نشده است. نتیجه گیری: با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود. با توجه به شرایط سیاسی کشور ایران و عدم پرداختن به مولفه های مشارکت، رقابت و آزادی سیاسی، ضرورت پرداختن به مولفه های فوق و مولفه های دیگری که در این مقاله به آنها پرداخته نشده، بیشتر احساس می شود.
خوانش معماری نارنجستان قوام بر اساس نظریه سازماندهی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
در بررسی و تحلیل معماری بخصوص معماری سنتی، شناخت محیط حائز اهمیت است. در نظریه سازماندهی محیطی که به عنوان مقدمه شناخت محیط معرفی می گردد، انسان در پی نظم و معنا بخشیدن به محیط اطراف خود و در جهت ارائه معانی ذهنی و تنظیم روابط با محیط می باشد تا باایجاد محیطی مضبوط، علاوه بر پویایی، تعامل با دیگران را نیز فراهم کند. مفهوم محیط از نگاه راپاپورت، برگرفته از فرهنگ و فعالیت های اجتماعی، برآیندی ساختارگرایانه از فضا، زمان، معنا و روابط و مجموعه ای از مولفه های ثابت، نیمه ثابت و عناصر غیرثابت در محیط اجتماعی است که انطباق مولفه های چهارگانه در معماری سنتی و بومی بیشتر از معماری مدرن می باشد. در این پژوهش و با هدف بررسی و شناخت مولفه های محیطی و دانش های بکارگرفته شده در بناهای سنتی و نوع تعامل انسان ها در گذشته با محیط و جهت انتظام محیط و فضاهای موجود، مجموعه نارنجستان قوام شیراز مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای، نظریات و دیدگاه های راپاپورت در باب محیط و بخصوص نظریه سازماندهی محیط وی و مولفه های آن استخراج گردید. سپس با مشاهده میدانی مجموعه نارنجستان، به بررسی و انطباق بنا با مولفه های نظریه پرداخته شد. نتیجه اینکه عناصر کالبدی، نقش پررنگی در سازمان فضایی بنا دارد و انتظام فضایی نیز بر معنا، زمان و ارتباطات تاثیرگذار است. همچنین به تایید تطابق نظریه و اصول چهارگانه سازماندهی محیطی با معماری سنتی و بومی کمک می کند.
توصیف کیفی تجارب دانشجویان از حضور در کلاس های درس دانشگاهی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلاس درس، عرصه ای چندبعدی و در ساده ترین شکل، دریچه ای است برای فهم تحولات، تغییرات و به طورکلی، آنچه در دانشگاه ها می گذرد. هدف پژوهش حاضر، توصیف تجارب دانشجویان دختر مقطع کارشناسی رشته جامعه شناسی از حضور در کلاس های درس دانشگاهی در دانشگاه اصفهان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیف کیفی بر 20 نفر از دانشجویانی انجام شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. داده ها در اواخر دوره شیوع کرونا، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته حضوری و آنلاین گردآوری و در ادامه با روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل داده ها، دو مضمون اصلی «به حاشیه رفتن یادگیری» و «به حاشیه رفتن تعاملات علمی» و شش مضمون فرعی به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان می دهد به واسطه تحولاتی که در نظام دانشگاهی و جامعه انجام شده است، معنا و مفهوم و کارکردهای کلاس درس به مثابه یک فضای آموزشی و اجتماعی، چالش برانگیز شده است. این امر مستلزم توجه جدی به تغییر در ذائقه ها، عادت واره ها و کنش های دانشجویان و استادان و استفاده از روش های متنوع تر با هدف بهبود یادگیری دانشجویان و افزایش بازدهی آموزش عالی است.
حق برشهر کودکان (مقایسه در دو منطقه برخوردار و نابرخوردار شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق حاضر، مقایسه حق برشهر کودکان در دو منطقه برخوردار و نابرخوردار شهر کرمانشاه است. از این منظر، با معرفی امکانات کالبدی و فضایی حق برشهر کودکان در دو منطقه، استدلال می کنیم که بهره مندی از حق برشهر فراتر از فضا و کالبد، موکول به مناسبات کلان اقتصاد سیاسی جامعه است. بر همین قیاس، رویکرد نظری مقاله، تعریف کودکی براساس همین مناسبات و معرفی مؤلفه های حق برشهر کودکان است.روش تحقیق انتقادی است که متکی بر بازخوانی داده های موجود از منظر مناسبات اقتصاد سیاسی و افشای دلالت های پنهان آن ها است. روش جمع آوری داده ها مشاهده میدانی محله های دو منطقه مورد مقایسه بوده است.براساس داده های تحقیق، در منطقه 1، تعداد 12 پارک مجهز به وسایل بازی کودکان با 134 هزار مترمربع مساحت وجود دارد که این تعداد در منطقه 7 تعداد 6 پارک با 56 هزار مترمربع مساحت است. چهار شهربازی خصوصی در منطقه 1 و یک شهربازی خصوصی در منطقه 7 وجود دارد. 91 مدرسه خصوصی در منطقه 1 و 17 مدرسه خصوصی در منطقه 7 دایر است.براین اساس نتیجه تحقیق حاکی از تفاوت چشمگیر در مؤلفه های فضایی و کالبدی دو محله در زمینه حق برشهر کودکان است. این مقاله استدلال می کند اگرچه دو محله در مقایسه امکانات سرگرمی، بازی، آموزش و اغذیه متفاوت هستند، رفع این نابرابری فراتر از امری کالبدی-فضایی و موکول به کاهش نابرابری عمومی در جامعه و مستلزم بازاندیشی مناسبات اقتصاد سیاسی موجود است.
تحلیلی بر سیاستهای حمایتی دولت های نهم تا دوازدهم در زمینه افزایش اشتغال و کاهش تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر سیاست های حمایتی دولت های نهم تا دوازدهم بر پدیده فقر و فلاکت اقتصادی در استان گیلان پرداخته است. به منظور گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه و برای انتخاب موردها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. فرایند مصاحبه با 37 مورد مصاحبه ادامه یافت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار MAXQDA تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد که در حوزه ی سلامت دولت احمدی نژاد با محوریت پیشگیری و درمان در طرح پزشک خانواده، اشتغال زایی، برخوردار نمودن همه اقشار جامعه از دفترچه سلامت و تقلیل هزینه های درمان و دولت روحانی با ایجاد اصلاحات ساختاری در نظام بهداشت و درمان و فراهم نمودن زمینه های پوشش بیمه ای گسترده گام های مثبتی برداشته شده است. در حوزه ی مسکن، احمدی نژاد با مدیریت جامع توزیع مسکن بستر توسعه شهرسازی را فراهم کرده و موجب اشتغال زایی زیادی برای جوانان و افراد جویای کار شد. این درحالی است که در نتیجه ی سیاست گذاریهای دولت روحانی، مشکلاتی همچون تشکیل حباب مسکن، کاهش میزان ساخت و سازها و همچنین تشدید مهاجرت های داخلی در نتیجه از بین رفتن زمینه های اشتغال مشاهده می شود. دولت احمدی نژاد با اعمال سیاست های بازتوزیعی، طرح صندوق مهر امام رضا، طرح بنگاه های زودبازده، توزیع سهام عدالت و هدفمندسازی یارانه ها و دولت روحانی با گسترش چتر حمایتی برای مددجویان نهادهای دولتی تلاش کردند تا میزان احساس محرومیت نسبی را در میان اقشار مختلف جامعه کاهش بدهند. در حوزه ی آموزش رشد نجومی تعداد مدارس غیر انتفاعی در دولت های مذکور و ایجاد نابرابری آموزشی از مهم ترین مقوله های احصاء شده می باشد.
تأملی بر الگوی فرایندیِ مواجهه با مسئله ی وضعیت جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
69 - 103
حوزههای تخصصی:
مشارکت کنندگان دانشگاهی، الگویی متناقض را در مواجهه با مسئله وضعیت جامعه شناسی در ایران، در پیش گرفته اند. آنان بنا بر غلبه نظریه های برساختگرا در فضای آکادمیک، از حیث توصیفی، به برساختی بودن مسئله مذکور اذعان دارند و از حیث شناختی، بنا بر ملاحظاتی چون امکان تشدید ناتوانی سوژه، از ناحیه نسبی گرایی رویکرد برساختی، به سمت رویکرد انتقادی، چرخشی شناختی می کنند؛ اما از حیث رفتاری و عاطفی، به سبب تجربه مداخله بلوک های قدرت در ایده علم بومی، نه تنها به تاسیس جامعه شناسی بومی رغبتی ندارند بلکه بنا بر رویکردی اثباتی-انتقادی، راه حل را در تطبیق با یک جامعه شناسیِ از پیش مقرر و معیارین جستجو می کنند. بنا برتحقیق حاضر و تحلیل فرایندِ نظریه زمینه ای سیستماتیک، این دوگانگی و چرخش از رویکرد برساختگرا به انتقادی، و سپس به پوزتیویستی، بیش از آنکه گویای ضعف نظری مشارکت کنندگان باشد، تابعی از اقدامی سیاست ورزانه و پراگماتیستی، برای نقد محافظه کارانه قدرت در ایران است. گو آنکه اتخاذ این الگوی متناقض می تواند از طریق تشدید عدم پایبندی به سنت های فکری و پارادایمی، به بازتولیدِ وضعیتِ حال حاضرِ جامعه شناسی در ایران بینجامد.
Comparison the Effect of Gagne’s Educational Model and Keller’s Educational-Motivational Model on Academic Motivation and Achievement of Seventh Grade Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the main goals of the education system is to improve the academic performance of students. Therefore, the aim of this study was to comparison the effect of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model on academic motivation and achievement of seventh grade students. Methodology: This was a quasi-experimental study with pretest and posttest design with control group. The research population was seventh grade students of Zahedan city in 2019-20 academic years, which from them 60 people who were selected by purposive sampling method and randomly replaced in three equal groups including two experimental groups and one control group. The first experimental group was trained by Gagne’s educational model method and the second experimental group was trained by Keller’s educational-motivational model method for eight sessions of 45 minutes and the control group was trained by conventional method. Data were collected by academic motivation questionnaire (Harter, 1981) and research-made academic achievement test and analyzed by multivariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test in SPSS software. Findings: The findings of the present research showed that both methods of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model in compared to the control group significantly increased academic motivation and academic achievement of students (P<0.05), but there was no significant difference between the two educational methods in increasing their academic motivation and academic achievement (P>0.05). Conclusion: According to the results of this study, to increase and promote academic motivation and academic achievement of students can be used both methods of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model.