فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
3 - 26
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله سنجش میزان احساس تعلق به جامعه ایران و عوامل مؤثر بر آن است. تعلق اجتماعی در دو بعد تعلق عاطفی و تعلق عملی تعریف و با بهره گیری از روش پیمایش و استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در طیف لیکرت و تکنیک نمونه گیری خوشه ای از مناطق 22 گانه تهران، 1016 پرسش نامه صحیح از ساکنین ۱۸ تا 65 سال به دست آمد. یافته ها نشان داد که تعلق به جامعه ایران در سطح متوسط قرار دارد و متغیرهای تعلق دینی، اعتماد اجتماعی، خِردگرایی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با میزان احساس تعلق رابطه دارد. همچنین متغیرهای زمینه ای تحصیلات، سن، وضع تأهل، با متغیر وابسته رابطه دارد. مدل های رگرسیونی چندگانه نشان داد که مجموع متغیرهای مزبور 325/0 تغییرات تعلق عاطفی و 321/0 تغییرات تعلق عملی را تبیین می کند. خِردگرایی و تعلق دینی الگوهای متفاوتی را از تأثیر بر ابعاد تعلق اجتماعی نشان داد.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های پیشگیری از جرم در طراحی محیط بر احساس امنیت ساکنان مطالعه موردی: روستاهای دهستان طوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت همواره یکی از شاخص های کلیدی کیفیت زندگی و تأمین نیازهای اساسی بوده و مسئله وقوع جرم از مهم ترین مسائل جامعه بشری به شمار رفته است. با وجود ضرورت داشتن بررسی موضوع جرایم و امنیت در جوامع شهری نسبت به جوامع روستایی، پیشرفت تمرکز مطالعات اخیر بر مباحث جرم شناسی روستایی، نشان دهنده بازگشت اهمیت این موضوع در متن جوامع روستایی است؛ به طوری که علاوه بر رویکردهای اجتماعی پیشگیری از جرم، کاربرد رویکرد پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی (CPTED) در مناطق روستایی توصیه شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و با توجه به هدف، از نوع کاربردی است و در آن سعی شده است با شناخت جایگاه مقوله امنیت در برنامه ریزی کالبدی روستایی، رویکرد CPTED در مناطق روستایی آزمون و میزان تأثیر آن بر میزان احساس امنیت ساکنان روستاهای دهستان طوس شناخته شود. در این پژوهش از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. بر مبنای فرمول کوکران با میزان خطای 05/0، از مجموع 6195 خانوار، تعداد 362 نمونه در سطح سرپرست خانوار به دست آمد که برمبنای قاعده تسهیم به نسبت تعداد نمونه ها به تفکیک هر روستا مشخص شد؛ سپس با ارتقای نمونه های زیر 10 خانوار در هر روستا، تعداد نهایی نمونه ها به 386 رسید. در این پژوهش در مجموع 5 مؤلفه CPTED با 41 گویه انتخاب شدند و پایایی آنها با آزمون کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS و آزمون همبستگی اسپیرمن و الگوی رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از پرسش نامه و معناداری الگوی رگرسیون، اثرگذاری اصول این رویکرد تأیید شد. با توجه به منفی بودن ضریب مؤلفه حمایت از فعالیت های اجتماعی که بر میزان احساس امنیت هم افزا نیست و با نتیجه موردانتظار نیز هم راستا نیست، می توان بیان کرد ترتیب اثرگذاری مثبت اصول CPTED تنها به تعمیر و نگهداری، کنترل حرکت و دسترسی، قلمروگرایی و نظارت و مراقبت محدود می شود و نیاز به نقش هرچه بیشتر نهادهای دیده بانی در روستا احساس می شود تا مؤلفه حمایت را با تأثیری مثبت در تأمین حس امنیت دخالت دهند.
اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی مبتنی بر رویکرد تلفیقی( زوج درمانی یکپارچه نگر و روان درمانی مثبت درمان) بر سازگاری زناشویی و بخشش در زوجین دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
1 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخله طراحی شده (ترکیب زوج درمانی یکپارچه ن گر و روان درمانی مثبت نگر) بر بخشش و افزایش سازگاری زناشویی پرداخته است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری از بین زوجین مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری اجتماعی شهرستان اسلامشهر بودند و 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن)، به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 زوجی (گروه آزمایش و گروه گواه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و پرسشنامه بخشش ری استفاده شد. در اجرای مداخله درمانی، گروه آزمایش به مدت پانزده جلسه به شیوه فردی، مداخله طراحی شده را دریافت کردند، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر بخشی رویکرد مداخلاتی بر افزایش سازگاری زناشوی و افزایش بخشش بین زوجین بود. مجذور اتا نشان داد 9/97 % واریانس متغیر بخشش و 3/93 % واریانس متغیر سازگاری توسط این رویکرد مداخله ، تبیین می شوند.
هم گرایی سیاست اجتماعی و مددکاری اجتماعی:آموزه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
133 - 161
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکردی تحلیلی و با طرح این پرسش که هم گرایی مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی چگونه ممکن می شود؟، به بررسی نقشی که مددکاری اجتماعی در توسعه سیاست اجتماعی دارد و نیز تأثیری که ایدئولوژی های رفاهی و در پی آن سیاست های اجتماعی بر مددکاری اجتماعی دارند، می پردازد. در این مقاله، زمینه های مورد توجه برای بیان این رابطه را در دو نقش محوری شناسایی و مفهوم پردازی کرده ام. 1) نقش حداقل گرا که در آن مددکار اجتماعی صرفاً به عنوان مجری سیاست اجتماعی است. در این موقعیت، مددکار اجتماعی در نقش اجراکننده سیاست های اجتماعی در سازمان ها و مراکز ارایه دهنده خدمات اجتماعی ظاهر می شود و 2) نقش حداکثرگرا که مددکار اجتماعی به عنوان اصلاح گر سیاست اجتماعی عمل می کند. در این موقعیت، مددکار اجتماعی همزمان با اجرای سیاست های اجتماعی در جهت تعیین دستور کار برای اجرا یا ممانعت از اجرای یک سیاست، تحلیل مسأله موجود، ارایه پیشنهاد پژوهش و حتی برای تصویب سیاست اقدام می کند. با این نقش، مددکار اجتماعی در تعاملی دوسویه با سیاست اجتماعی هم به توسعه مددکاری اجتماعیِ موثر کمک می کند و هم در پیوندی ارگانیک به پویایی و تحول سیاست اجتماعی ِزمینه مند یاری می رساند. برهم کنش هم افزایی که ضرورتی برای مددکاری اجتماعی روزآمد و سیاست اجتماعی علمی و کاربردی در زمینه ایران است.
بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
درمیان مباحث متعددی که در چند دهه اخیردرحوزه علوم اجتماعی مطرح شده،بحث توسعه از گستردگی واهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.از این رو این مقاله به بررسی موانع اقتصادی توسعه یافتگی در استان ایلام و درک وتفسیر مردمان آن دیاراز توسعه می پردازد با توجه به اینکه روش شناسی عمده ی این تحقیق کیفی بوده و از روش مردم نگاری برای عملیات گردآوری داده ها و از نظریه ی زمینه ای برای تحلیل و ارائه داده ها استفاده شده است. در این پژوهش، اطلاعات مشاهده ای و اسنادی توسط محقق گردآوری و اطلاعات مصاحبه ای نیز از 56 نفر مشارکت کنندگان ساکن در میدان مطالعه بعمل آمد. برای تعیین افراد مورد مصاحبه، از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و برای تعیین تعداد مصاحبه شوندگان از منطق اشباع نظری در نمونه گیری نظری استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهدکه مهم ترین موانع اقتصادی توسعه یافتگی در این استان مشکلات اکولوژیک،نبود بخش خصوصی قوی،نبود زیرساخت های اقتصادی و فقراقتصادی مزمن می باشد. براساس مدل نهایی ، توسعه به مثابه پدیده ای دوگانه و تقابل گرا، درک، ارزیابی و تفسیر شده است که توانسته از یک طرف استان ایلام را توانمند ساخته و بسیاری از مسایل ومشکلات زندگی آنان را در ابعاد مختلف تغییر و نوسازی مشخص کند؛ و از طرف دیگر، مستلزم پرداخت هزینه های سنتی بوده که از دید مردم استان ایلام به عنوان نتایج نامطلوب توسعه تلقی می گردد .
رابطه بین جرم و نرخ باروری با رشد اقتصادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۱۶۵-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به روند فزاینده جرم و جنایت در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای درحال توسعه و آثار زیان بار اجتماعی-اقتصادی بر دولتها، موضوع جرم می تواند موردتوجه جدی قرار گیرد. امروزه یکی از اهداف مهم دولتها دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی است. ازیک طرف وجود قوانین و مقررات لازم و دقیق، وجود امنیت و نبود جرم و جنایت در جامعه عامل رشد و توسعه اقتصادی است. از سوی دیگر دستیابی به توسعه پایدار و تأمین ثبات و امنیت، بدون در نظر گرفتن رفاه اجتماعی امکان پذیر نیست. به گونه ای که عواملی مانند نرخ شهرنشینی، نرخ بیکاری، آموزش و سرمایه انسانی در کنار خود به بروز جرم و جنایت دامن زده و شرایط را برای بدتر شدن وضعیت اقتصادی فراهم می کند. افزایش جرم و جنایت از موضوعاتی است که به عنوان خط قرمز جوامع محسوب می شود و دولتهای مختلف بسته به نگرش و نوع نظامی که به وسیله آن به اداره امور جامعه می پردازند به این پدیده واکنش می دهند. هرچه این جرائم بیشتر شود هزینه های تأمین امنیت همچون افزایش تعداد پرسنل نیروی انتظامی، مخارج فزاینده بودجه های نظامی، دادگستری و قضایی بیشتر می شود و این اتفاق مانعی برای تخصیص بودجه های دولت به بخشهای تولیدی و صنعتی که عامل رشد اقتصادی است می شود. هدف عمده این تحقیق بررسی تأثیر جرم و نرخ باروری بر رشد اقتصادی است. روش: در این مطالعه، برای استخراج نتایج تجربی از روش داده های پانل استفاده شده است. انتخاب این روش از یک سو برحسب دسترسی نداشتن به داده های ناهنجاری و جرائم در یک دوره زمانی طولانی و ناتوانی در استفاده از مدلهای مبتنی بر داده های سری زمانی و از سوی دیگر، به دلیل مزایای روش داده های پانل است که دلایل آن در متون مختلف وجود دارد. همچنین تخمین مدل داده های سری زمانی طی دوره 20 ساله 1996 تا 2015 با استفاده از نرم افزار Eviews8 انجام شده است. یافته ها: معیارهای جرم (قتل عمد، جرائم خشن و سرقت) دارای تأثیر منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی هستند. هرچه این نوع جرائم بیشتر شود مانعی در جهت تحقق شکوفایی تولید و رونق کسب وکار است. نرخ بیکاری دارای تأثیر منفی بر رشد اقتصادی است که در کنار آن به افزایش جرم کمک می کند. نرخ باروری دارای تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی است و با پیر شدن جمعیت و کاهش رشد جمعیت فعال، کشورها سعی در رشد جمعیت از طریق افزایش نرخ باروری دارند. نرخ پس انداز دارای تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی است. شاخص ثبات سیاسی اگرچه انتظار می رود دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی باشد، به دلیل امنیتی بودن منطقه و شرایط بسته کشورها، زمینه برای بسته شدن و دیدگاههای یک جانبه و بدون انتقاد و نبود پاسخ گویی وجود دارد که بر رشد تولید تأثیر منفی گذاشته است. بحث: بررسی رابطه جرم و رشد اقتصادی از چند جهت دارای اهمیت است؛ اول آنکه رشد اقتصادی ضعیف با میزان بالای جرائم در ارتباط است. همچنین یکی از اهداف بزرگ دولتها تحقق امنیت، عدالت، آزادی و کرامت انسانی است که در سایه تدوین قوانین و مقررات مناسب و عمل کردن به قوانین به دست می آید و چنانچه خلاف قانون صورت گیرد موجب بروز مشکلاتی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی است. ازاین رو بررسی تأثیر جرم و سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی به سیاست گذاران و مدیران کمک می کند تا عوامل تنش زا و پیش روی توسعه را شناسایی و در کنار آن سیاستهای مناسبی اتخاذ کنند. همچنین در این رابطه، بررسی تأثیر جرم و دیگر عوامل بر رشد اقتصادی (رشد تولید ناخالص داخلی سرانه) می تواند موردتوجه قرار گیرد که با توجه به تأثیر منفی جرم بر رشد اقتصادی و ضریب قابل توجه آن می توان گفت این عامل باعث هدر رفتن منابع دولتی می شود چرا که منجر به افزایش هزینه برای ایجاد دادگستری و مراکز قضایی (تربیت قضات و دیگر عوامل قضایی) و هزینه های عوامل پیشگیری از جرم و بازپروری زندانیان بعد از جرم می شود. درواقع این هزینه به جای اینکه در راستای توسعه و بالندگی و شکوفایی اقتصادی و چرخاندن چرخهای اقتصادی و افزایش اشتغال صرف شود، صرف چنین مواردی می شود که با اعمال روشهایی از قبیل فرهنگ سازی درزمینه بالا بودن هزینه فرصت جرم می توان باعث کاهش آن و عواقب ناشی از آن برای جامعه و به خصوص جوانان شد.
رابطه اعتماد اجتماعی با قصد و رفتار آمادگی شهروندان تهرانی در برابر زلزله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۲۴۹-۲۷۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خطر بالای وقوع زلزله، شدت پیامدهای ناگوار آن و ناموفق بودن سیاستهای مربوط به کاهش خسارتها و افزایش آمادگی جوامع آسیب پذیر در برابر این مخاطره، نشان می دهد که باید نقش و تأثیر بستر اجتماعی را در گروههای در معرض خطر، بیشتر موردبررسی قرار داد. در سالهای اخیر، اعتماد اجتماعی را به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر بر رفتارهای مردم در جامعه تلقی کرده اند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه میان اعتماد اجتماعی با قصد و رفتار آمادگی مردم تهران در برابر زلزله انجام شده است. روش: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی با مشارکت 369 خانوار تهرانی (96-1395) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از مناطق منتخب شهر تهران بوده است. از نسخه فارسی دارای اعتبار و روایی مناسب پرسشنامه آمادگی عمومی در برابر زلزله و چک لیست استاندارد رفتارهای آمادگی در برابر زلزله برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره نشان داد که اعتماد اجتماعی مهم ترین عامل پیش بینی کننده تغییرات قصد آمادگی و قصد آمادگی واسطه میان ارتباط اعتماد اجتماعی با رفتارهای واقعی آمادگی در مردم تهران است. بحث: تغییر دادن رفتار آمادگی در برابر زلزله با توجه هم زمان به ویژگیهای فردی و روابط موجود در شبکه های اجتماعی اعضای جامعه امکان پذیر است؛ بنابراین، یکی از راههای مؤثر در جهت افزایش مطلوب قصد و رفتار آمادگی مردم در برابر زلزله، ارتقای سطح اعتماد در جامعه است.
رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تغییر درسبک زندگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
259-292
حوزههای تخصصی:
استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام و ... در حالی رشد فزاینده ای گرفته که اثرات اجتماعی استفاده طولانی مدت از آنها نادیده گرفته شده است. استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه در ایران به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیب های اجتماعی را تشدید کرده است. زندگی روزمره نسل جوان به شبکه های اجتماعی تلفن همراه گره خورده است. از همین روی، مقاله حاضر به بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه و تغییر سبک زندگی جوانان 15 تا 29 می پردازد. به این منظور با استفاده از روش پیمایش، پرسشنامه محقق ساخته ای بین 384 نفر از جوانان 15 تا 29 سال شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توزیع شد . نتایج آن حاکی از آن است که: بین مولفه های سبک زندگی همچون تغییر سلیقه در نوع پوشش، تغییر در شیوه تغذیه، تغییر در خودآرایی، تغییر در انتخاب دکوراسیون و اثاثیه منزل، تغییر در سبک خرید، تغییر در شیوه های گذران اوقات فراغت و تفریح و تغییر در تعاملات و ارتباطات رو در روی کاربران با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی تلفن همراه رابطه وجود دارد به طوری که با افزایش ساعات استفاده از این شبکه ها تغییر در هر یک از مولفه های سبک زندگی نیز بیشتر می شود .
تحلیل رابطه اشتغال نیروی انسانی و راهبرد توسعه پایدار منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با معرفی شاخص های توسعه پایدار توسط سازمان ملل، علاوه بر اهمیت دادن به متغیرهای کمی اقتصادی، به جنبه های کیفی زندگی انسان همچون آموزش و اشتغال، تأکید شد و این گونه بیان شد که تقویت و تکامل توانایی ها، مهارت ها و قابلیت های انسانی، خطر بیکاری را کاهش و درنتیجه وضعیت اقتصادی - اجتماعی به سمت توسعه پایدار حرکت می نماید . هدف از این پژوهش، تحلیل وضعیت اشتغال در بخش های عمده اقتصادی استان لرستان طی سال های 1390-1380 است. برای این منظور از داده های مربوط به نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال های 1380 و 1390 استفاده شد تا با به کارگیری دو مدل اقتصاد پایه و تغییر سهم، به بررسی علل رشد متناسب یا نامتناسب شاغلان استان لرستان نسبت به کل و همچنین تشخیص بخش های دارای مزیت نسبی و قدرت رقابتی استان بپردازیم. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده نامتناسب بودن وضعیت رشد شاغلان استان لرستان نسبت به شاغلان کشور در دوره مورد بررسی است، به طوریکه مدل تحلیل تغییر- سهم، علت این عدم تناسب را تغییرات رقابتی و ساختاری منفی بیان می کند؛ بنابراین لازم است با فعال سازی قابلیت های منطقه ای و پیاده سازی برنامه های توسعه ای متناسب با شرایط کسب وکار، حجم قابل توجهی از تقاضا برای اشتغال در استان فعال شود. در عین حال سیستم آموزش مهارتی و تخصصی طرف عرضه نیروی کار نیز مبتنی بر واقعیت های طرف تقاضا تنظیم گردد. نتایج حاصل از بکارگیری ضریب نسبت مکانی، بیانگر پایه ای بودن بخش کشاورزی و غیرپایه ای بودن بخش های صنعت و خدمات و بنابراین توصیه به حرکت بخش کشاورزی استان در جهت مزیت نسبی کشور است.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر نگرش متاهلان به طلاق عاطفی (مطالعه موردی متاهلان شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
29 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نگرش متاهلان به طلاق عاطفی به روش پیمایش از 400 نفر متاهلان شهر خرم آباد با روش نمونه گیری خوشه ای انجام گردید. چهار متغیر اعتماد اجتماعی، پای بندی به هنجارهای اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عادت واره که مهم ترین پی آمدهای تحولات اجتماعی اخیر در نظام جهانی هستند به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. طلاق عاطفی بر اساس نظریه چلبی و بودریار طیف سازی شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشان داد 41 درصدمتاهلان دارای نگرش مثبت به طلاق عاطفی و 31 درصد دارای نگرش منفی به طلاق عاطفی می باشند. در تحلیل رگرسیون 44 درصد نگرش به طلاق عاطفی با کاهش اعتماد اجتماعی و پای بندی به هنجار اجتماعی و افزایش تفاوت عادت واره تبیین می شود. در تحلیل مسیر اعتماد اجتماعی بیشترین تأثیر و پای بندی به هنجار اجتماعی کمترین تأثیر را در نگرش متاهلان به طلاق عاطفی دارند.
مطالعه جامعه شناختی ارزش های بین نسلی (مطالعه موردی: ساکنان شهرستان رودبار جنوب بر اساس نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت تفاوت ارزشی بین نسل جوان و بزرگ سال با استفاده از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی در بین ساکنان شهرستان رودبار جنوب می باشد. روش پژوهش، کیفی و داده های کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از استراتژی نظریه زمینه ای استفاده گردیده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 27 نفر (15 جوان و 12 بزرگ سال) از جامعه مورد مطالعه در این پژوهش مشارکت داشتند که فهم و درک آن ها نسبت به تفاوت ارزشی بین نسلی مورد بررسی قرار گرفت؛ به منظور بررسی تفاوت ارزش های بین نسلی، ابتدا جهت گیری ارزش های جوانان و بزرگ سالان مشخص و سپس در قالب یک مدل پارادایمی به تفاوت ارزشی پرداخته شد؛ بر اساس یافته های پژوهش پدیده ی «ارزش های رفاه طلبانه»، مقوله محوری جوانان و پدیده ی «بازاندیشی معطوف به گذشته» به عنوان مقوله محوری بزرگ سالان تعیین و مقوله هسته ای پژوهش «گسست و طرد ارزش های بین نسلی» انتخاب گردید. در حالت کلی می توان گفت، باوجود شرایط و موقعیت های تقریباً یکسان بین دو نسل، نوع واکنش به موقعیت های مشابه متفاوت است. گرایش جوانان به ارزش های مدرن و مادی ناشی از جدا افتادگی جوانان از ارزش های نسل پیشین به مرور افزایش یافته است و نوعی گسست و طرد ارزشی در بین دو نسل شکل گرفته است.
فرزندپروری در آیینه فرهنگ غربت در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
1 - 27
حوزههای تخصصی:
فرزند پروری یکی از موضوعاتی است که موردعلاقه صاحب نظران رشته های مختلف ازجمله روانشناسی و مددکاری اجتماعی قرار گرفته است. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های فرزند پروری در آیینه خرده فرهنگ غربت در شهر تهران می پردازد. پیش فرض نظری این است که ویژگی های فرزند پروری تحت تأثیر فرهنگ است. روش پژوهش، قوم نگاری می باشد. داده های پژوهش از طریق تکنیک های مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مشاهده مشارکتی گردآوری شده و با استفاده از تحلیل مضمونی مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه مشارکت کننده خانواده های غربت شهر تهران در منطقه 12 می باشند، بخشی از داده ها از طریق کارشناسان احصا شده است. بر اساس یافته های پژوهش، غربت های شهر تهران به دلیل ویژگی های فرهنگی خود، دارای ویژگی های فرزند پروی خاص هستند که می توان به مواردی چون سهل گیری و غفلت، سخت گیری مبتنی بر استبداد مردانه، دل بستگی ناایمن، بی اعتنایی به نیازهای واقعی کودکان، کودکی و مسئله ازدواج زودهنگام، بی توجهی به الگوهای ارتباطی و اجتماعی، بی توجهی به آموزش های رسمی اشاره کرد. بر این اساس، تدوین بسته های آموزشی خود محافظتی و طراحی مدل های مداخلاتی فرزند پروری و رابطه والد-کودک بر اساس فرهنگ متمایز غربت ها می تواند به والدین در انتخاب سبک مناسب کم مخاطره برای فرزند پروری و کاهش آسیب های روانی-اجتماعی ناشی از آن کمک کند.
Designing a psychological capital curriculum of consist optimism for Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to design a psychological capital curriculum consist of optimism for Iranian higher education. Methodology: The research methodology was qualitative content analysis of deductive category system. The research domain consisted of all sources, articles, and printed and digital books related to psychological capital and a targeted sampling method was used. Data analysis was conducted through subject coding. The findings were derived from 50 conceptual codes that were categorized into 16 components and main categories of optimism. To validate the model of psychological capital curriculum, 10 experts from the field of curriculum and educational psychology contributed using Lawshe coefficient, with components below 62%, three components were deleted. Finding: the results showed that the identified targets for optimism included four components of reality, self-regulating growth, responsibility, and bravery. The obtained content showed that components of planning, self-excitation education, communication approach, positive thinking, and relationship between the current status and the past one need to be considered in optimistic curriculum. The results also identify education and two components for teaching methods of optimism: interpretative pattern and individual teaching pattern. For evaluation, three components of evaluating the interpretation and explanation, assessing the change in behavior, and an assessment of the correct and unfair practices of social communication were identified. Discussion: The present study, as a model for designing a curriculum for psychological capital based on optimism for Iranian scholars and planners of higher education, allows understanding and applying the elements of the curriculum to develop psychological capital in students.
Designing Model of Organizational Citizenship Behavior and Health Administrative "Issued by Supreme Leader" By mediator organizational spirituality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: Although, several studies have been conducted on the concept of organizational citizenship behavior (OCB) and its relationship with health promotion of the administrative system, organizational spirituality as a factor affecting organizational citizenship behavior has been less considered in organization and management literature in recent years. The study aimed to investigate the organizational citizenship behavior by health promotion of the administrative system, "issued by Supreme Leader", considering the mediating role of organizational spirituality to present a desirable pattern. Accordingly, while reviewing the theoretical literature, their respective variables and scale, the overall framework of the study was formed. Methodology: This is an applied study in terms of objective and descriptive-correlational in terms of nature. The statistical population of this study were all staff of state-owned organizations of Kerman province in 2016-17. Sampling was done by two-stage cluster sampling method. Organizational citizenship behavior inventory 0.77 and organizational health 0.73 and organizational spirituality 0.90 were used to collect data. For analyzing the data, descriptive and inferential statistics (correlation test and structural equation modeling) were used and data were analyzed using SPSS and AMOS. Findings: The results showed that the interpersonal citizenship performance model, job citizenship performance, organizational citizenship performance, and the health promotion of the administrative system, "issued by the Supreme Leader", have a goodness of fit given the mediating role of organizational spirituality. Discussion: One of the areas of management that can have a great deal of spirituality is organizational citizenship behavior management whose purpose is to help change the behavior of individuals in the organization and thereby achieve operational goals in an efficient and fast way.
Identifying the Dimensions of Innovative University to Presentation a Model (Case Study: Islamic Azad University)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the dimensions of the innovative university in order to provide a model in Islamic Azad universities, East Azerbaijan. This research regarding its purpose was an applied one, which was carried out using an exploratory mixed methods approach. Methodology: In the qualitative section the Delphi method and in quantitative section descriptive method was used. The statistical populations of this study, in the qualitative section of the study were the exports who were aware of the subject and in the quantitative section were faculty members of Islamic Azad University of East Azerbaijan(n=900). In the qualitative section, the purposeful sampling method, considering the saturation law (n=12) was used and in the quantitative section, using random stratified sampling method, based on the scientific rank of faculty members and based on the Cochran formula, 270 subjects were selected as the statistical sample. The data collection tool was a researcher-made questionnaire of the dimensions of the innovative university. The reliability of the questionnaire was quantitatively determined using Cronbach's alpha method (0.891) and composite reliability (0/688). Exploratory factor analysis using SPSS software was used to analyze the data and validation used to Smart PLS. Findings: Also, the results showed that the endogenous variable (Innovative University) has the ability to explain the changes exogenous variable (the five structural, strategic, research structural, environmental and educational pedagogical dimensions).Conclusion: The overall value of the model was also confirmed using the GOF= (0/396) standard.
Providing a Desirable Model for Implementing Social Network Policies in Iran (With a social and ethical responsibility approach based on the explanation of its related factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Cyber social networks and cyberspace are like a double-edged sword that brings favorable and unfavorable consequences. The advantages cannot prevent us from neglecting its dangerous disadvantages that disregard the ethical principles and community values. The present research has been carried out to explain the factors related to the implementation of cyber social network policies in Iran with the social responsibility approach. Methodology: The research is descriptive and also developmental-practical in terms of objective. Three researcher-made questionnaires including the questionnaires of related factors, social responsibility and the implementation level of social network policies were used to collect data. The validity of questionnaires was approved according to the opinion of professors and experts. As well, the reliability was confirmed using the Cronbach alpha. The statistical population of this study includes two categories: the first group consists of experts selected by purposive non-random sampling method; the second group consists of experts in the field of cyberspace, cyber social networks, media and general issues selected by quota sampling. Data analysis was performed using SPSS and AMOS. Findings: The research results showed that among the relationships between factors related to the implementation of cyber social network policies in Iran, the technical factor had been identified as the most important external factor and the structural factors as the most important internal factor. The implementation level of cyber social network policies and social responsibility is lower than moderate. Discussion: According to the results of the model fit analysis as well as the experts’ opinion, it can be concluded that the designed model is not sufficiently effective.
Development of a Causal Model of Virtual Social Networking Dependence in High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Extreme dependence on virtual social networks has devastating consequences such as academic underachievement, sleep disorder, and social isolation, clearly highlighting the need for research in this area. The purpose of this study was to investigate the effect of rumination, social support, loneliness and social anxiety on dependence on virtual social networks with an emphasis on the mediating role of self-regulation. Methodology: The statistical population included all female upper secondary school students in Tehran who studied in the academic year of 2017-18. Six hundred (600) students were selected by multistage random cluster sampling. Research data was analyzed using structural equation modeling. Findings: The results indicated that the model had a good fit. Also the direct and indirect effects of social anxiety and social support, as well as the direct impact of loneliness on the dependence on virtual social networks, are rejected at the alpha level of 0/05 and are not significant. Discussion: Rumination and self-regulation variables were significant in direct effect. Rumination and loneliness variables were also significantly correlated with self-regulation mediation in indirect effect.
تبیین جامعه شناختی مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی- انتفاعی براساس هنجارهای اخلاقی و دینی (مورد مطالعه: مدیران دانشگاه آزاد اسلامی و بانک پارسیان در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئولیت اجتماعی بنگاه ها یکی از موضوعات مهم مورد توجه در سال های اخیر بوده است تا جایی که سازمان های بین المللی استانداردهایی را در این زمینه ارائه نموده اند.
امروزه یکی از مهم ترین موضوعات در مدیریت، مسئولیت اجتماعی بنگاه ها و شرکت ها CSR می باشد. مسئولیت اجتماعی بنگاه به معنای الزام به پاسخگویی گروههای ذینفع خارجی است. صاحب نظران مختلف از جمله وود، میچل، لاولی، سالوسکی، زولچ، کارول و لانتوس در سالهای اخیر به بررسی مباحث مسئولیت اجتماعی پرداخته اند. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی ابعاد و وضعیت کلی مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس هرم چهار بعدی کارول و تعاریف مفهومی سالوسکی ، زولچ و لانتوس در میان 215 نفر از مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی و شعب بانک پارسیان واقع در شهر تهران خصوصا در پایبندی به ابعاد اخلاقی و دینی بر اساس روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه است. با عنایت به نتایج حاصله جهت گیری های دینی، ارزشی و اخلاقی بنگاه های تحت مطالعه در سطح متوسط رو به بالا است. بر اساس اطلاعات مأخوذه در بعد اقتصادی و شرکت استراتژیک 87 % از مدیران کسب سود و افزایش سرمایه را به عنوان مسئولیت اولیه و اصلی ترین هدف برای یک بنگاه اقتصادی و انتفاعی دانسته اند . در بعد قانونی و حقوقی مسئولیت اجتماعی نیز بیش از نیمی از مدیران سازمان ها ( 57%) ملزم به رعایت قوانین و مقررات و حدود 70% آنان ملزم به رعایت شئونات اخلاقی هستند. نتایج به دست آمده پژوهش در بعد بشر دوستانه، مسئولیت اجتماعی را در سطح مثبت و قابل قبول ارزیابی نموده است. آزمون فرضیات تحقیق نشان داد: 1- رابطه مثبت و معنی داری میان جهت گیری های دینی و اخلاقی بنگاههای اقتصادی مورد مطالعه و مسئولیت اجتماعی آنها وجود دارد. (35/0 r=) 2- رابطه مثبت و معنی داری میان تقید و التزام عملی مدیران بنگاه های اقتصادی مورد مطالعه به اخلاق، اصول و فرایض دینی و مسئولیت اجتماعی آنها وجود دارد. (54/0 r=) 3- رابطه مثبت و معنی داری میان جهت گیری های دینی و اخلاقی بنگاههای اقتصادی تحت مطالعه و اثربخشی سازمانی آنان وجود دارد. (44/0 r=) 4- رابطه مثبت و معنی داری میان مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی تحت مطالعه و اثربخشی سازمانی آنها وجود دارد. (55/0 r=).
بررسی رابطه ابعاد هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
186 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه ابعاد هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان می باشد. پژوهش به لحاظ روش، توصیفی و از لحاظ آماری از نوع همبستگی است. به جهت بالا بردن دقت پژوهش،. جامعه آماری تحقیق را کلیه 116 تن کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان تشکیل می دهند که به دلیل کوچک بودن جامعه و همچنین بالابردن دقت پژوهش، از روش تمام شماری استفاده گردید و جامعه و نمونه برابر می باشند که 100 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش عاطفی گلادسون (2009) و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی مارکوزی و زین (2004) می باشد. پرسشنامه ها دارای روایی صوری و محتوایی بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی به ترتیب 0.77 و 0.87 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بین هوش عاطفی و ابعاد ان با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد، همچنین با توجه به نتایج رگرسیون بیشترین تأثیر مربوط به خود مدیریتی و مدیریت روابط می باشد.
پیش بینی تاب آوری افراد مقیم در مراکز شبه خانواده از طریق ویژگی های جمعیت شناختی خانواده اولیه و کیفیت رابطه با همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف کلی از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه ویژگی های خانواده اولیه و کیفیت تعامل با همسالان با تاب آوری و آسیب پذیری در کودکان و نوجوانان مقیم در مراکز شبه خانواده بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 100 نفر از کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده استان اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کودکان و نوجوانان (RSCA)، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون، آزمون t-مستقل و تحلیل واریانس یکراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیر های اعتماد و ارتباط پیش بینی کننده های مثبت و مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده منفی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده؛ متغیر مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده مثبت و دلبستگی به همسالان پیش بینی کننده منفی آسیب پذیری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودند. یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر کمک به غنای مباحث نظری حوزه تاب آوری، با شناسایی عوامل پیش بینی کننده تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده در حوزه خانواده و همسالان می تواند برای مراکز و سازمان های حمایتی و درمانی- خدماتی پذیرای کودکان و نوجوانان بی/ بد سرپرست تلویحات کاربردی قابل توجهی داشته باشد.