فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبقه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان علوم اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز بوده است. اندیشمندان این حوزه درمورد تعریف طبقه، حوزه و کاربرد آن، ساختار و نظریه های مرتبط با آن توافق چندانی ندارند و از منظرهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده اند. گاهی این مفهوم از بُعد اقتصادی، گاهی سیاسی و گاهی علاوه بر بُعد اقتصادی و سیاسی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. عده ای هم اعتقادی به وجود طبقه ندارند. نوع نگاه اندیشمندان به این مفهوم می تواند رویه های متفاوتی را در زمینه مسائل و مفاهیم قشربندی، طبقه اجتماعی و طبقه متوسط به وجود آورد. این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و مقایسه نظرات اندیشمندان طبقه اجتماعی و طبقه متوسط در ایران می پردازد و نظریه های آنان را در زمینه های مفهوم و ساختار طبقه اجتماعی، ساختار، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکردهای طبقه متوسط مورد مقایسه قرار می دهد. دوره های مطالعاتی صاحبنظران درمورد طبقه اجتماعی، قبل از قاجار، قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که به ترتیب بیشترین توافق درمورد مفهوم طبقه به ملاک های: 1. شغلی، 2. اقتصادی و شانس های مشترک زندگی به یک میزان، 3. قدرت و مالکیت، و 4. درک شرایط تاریخی مربوط است. همچنین، این نظریه پردازان در زمینه های ساختار طبقه، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکرد های طبقه اجتماعی و طبقه متوسط دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند.
طراحی مدل سبک زندگی ایرانی- اسلامی با رویکرد جامعه شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
سیر تحولات ساختاری تولید و عرضه محصولات و خدمات در دنیا باعث پیچیدگی در نوع رفتار مصرف کنندگان شده که به طبع سبک زندگی و فرهنگ جوامع را دستخوش تغییر کرده است. در این مقاله تلاش شده است با رویکرد جامعه شناختی سبک زندگی براساس فرهنگ غربی و ایرانی مورد بررسی قرار گیرد و مدل سبک زندگی ایرانی در سه قومیّت پارسی، آذری و عربی از طریق نرم افزار ایویوز و دیتا پنل آزمون وتفاوت مدل در این سه قوم بررسی شود. واکاوی نظریات جامعه شناسانی چون ماکس وبر، آلفرد آدلر، توریستن وبلن، جرج زیمل، پیربوردیو جهت شناخت بهتر مفهوم سبک زندگی و سوق دهی این مطالعات به رابطه دین و سبک زندگی و تشریح آن براساس مدل های وبر و وبلن، محقق را بر این باور که جامعه می تواند نقش اصلی و اساسی در ایجاد سبک زندگی ایفا نماید را رسانده است. در کشور ایران که دین بر سایر جنبه های فرهنگی غالب است ضرورت تدوین یک سبک زندگی ایرانی -اسلامی را نشان خواهد داد. هدف از انجام این تحقیق بهره گیری از نظریات جامعه شناسی در طراحی سبک زندگی ایرانی اسلامی بوده است .در این تحقیق با استفاده از روش تئوری زمینه ای و با انجام مصاحبه های عمیق، تعداد 904 داده ی بدست آمد. داده ها با نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با روش کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مدل سبک زندگی ایرانی ترسیم شد. سپس این مدل با 62 شاخص در سه قوم پارسی، آذری و عربی از طریق نرم افزار ایویوز و دیتا پنل مورد آزمون قرار گرفت که نتایج آن چهار مقوله محوری روابط انسانی و اجتماعی با 10مولفه و مقوله نگرشها و ارزشها با 5 مولفه و عوامل محیطی با سه مولفه و عوامل فردی با 10 مولفه تاثیر گذارترین عوامل در تبیین مدل سبک زندگی ایرانی - اسلامی به شمار می آیند . با ازمون این مدل در قومیت های گوناگون تفاوت هایی در مدل سبک زندگی اقوام ایرانی مشاهده شد.
بررسی تاثیرتعلق ملی برگرایش به مهاجرت خارج از کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور «بررسی تأثیر تعلق ملی بر گرایش به مهاجرت خارج از کشور» تدوین شده است. در این تحقیق که به روش آمیخته انجام شد، ابتدا به روش کیفی، ابعاد و مؤلفه های پدیده تعلق ملی و گرایش به مهاجرت از میان مهاجران ایرانی کشف و سپس از نتایج مطالعه کیفی، پرسشنامه کمی در مورد شهروندان شهر مشهد تهیه گردید، تعداد 20 نفر از مهاجران ایرانی در بخش کیفی و 414 نمونه از بین شهروندان شهر مشهد در بخش کمی موردبررسی قرار گرفت. از نتایج کیفی، مقوله هسته ای «تعلیق یا تشدید گرایش به مهاجرت در پرتو تعلق ملی» شناسایی شد که سایر مقوله ها با عنوان شرایط و عوامل مؤثر را احاطه کرده است؛ همچنین در نتایج کمی مشخص شد، میزان گرایش شهروندان به مهاجرت خارج از کشور در حد زیاد و میزان تعلق ملی در حد متوسط بوده است و تعلق ملی به مقدار (734/0-) با گرایش به مهاجرت خارج از کشور رابطه همبستگی نشان داده است. محاسبات رگرسیونی نشان داد که با افزایش تعلق ملی، گرایش به مهاجرت خارج از کشور کاهش می یابد و سهم بعد تعلق اجتماعی (621/0-) بر گرایش به مهاجرت بیش از سایر ابعاد بوده است. در مجموع، تعلق ملی توانست، (584/0) از واریانس متغیر وابسته تحقیق (گرایش به مهاجرت خارج از کشور) را تبیین نماید.
Strategic Planning and Sociology in Improving the Quality of Life and Sustainable Development of Cities in Arid Regions Climates with Emphasis on MICE Tourism using Meta-SWOT and SOAR Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study was carried out with the aim of strategic tourism planning in Semnan with emphasis on MICE tourism using Meta SWOT and SOAR techniques.
Methodology: The descriptive-analytical method is used in order to conduct this research. The statistical population of the study is divided into three parts. The first part were local residents of Semnan, the second part includes tourists who have considered Semnan as a tourist destination from 2019 to 2020, and third part includes academic elites, managers, staff of tourism part working in different management levels of province. Three-hundred seventy people (three parts) were determined as the statistical sample size using Cochran formula. The method of data collection and analysis of required information is documentary and survey. Meta SWOT and SOAR analytical techniques have been used to formulate the development strategy and explain the goals, resources, capabilities and macro-environmental factors.
Findings: According to the obtained results, the most important factors in line with strategic tourism planning in Semnan are government policies, non-responsiveness of infrastructure, increased natural dangers and inflation and economic recession at the macro level.
Conclusion: Meta SWOT model is implemented in a program consisting of title window and seven interconnected windows. This tool enables unlimited reviews of inputs, because decision makers change their assessment during a planning activity.
نقش پژوهش های کیفی در تحلیل هنرهای تجسمی با تأکید بر آثار نقاشان جهان اسلام (نمونه های موردی: حبیب الله صادقی، خالد تهمازی، آمینه احمد، عادل رستمف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کیفی نوعی پژوهش بینا رشته ای و ترا رشته ای به شمار می رود که می توان آن را در مطالعات و تحقیقات حوزه هنر به کار برد. این فرآیند از طریق برخی از الگوها و دیدگاه های معرفت شناختی قوام پیدا می کند و هدف آن بیشتر درک و فهم پدیده هاست تا پیش بینی وضعیت ها. پژوهش کیفی، ساحتی متأثر از مؤلفه ها و پارادایم های پسامدرن، هرمنوتیک، مطالعات فرهنگی، نشانه شناسی و تحلیل های انتقادی گفتمان است، لذا از این منظر گاهی مواقع واجد نوعی رویکرد انتقادی و تحلیلی است. این مقاله که با استفاده از روش تحقیق کیفی (نشانه معناشناسی) نوشته شده، به بررسی و معرفی پژوهش کیفی و کاربرد آن در مطالعات هنری، با مطالعه موردی نقاشی معاصر جهان اسلام پرداخته است. اطلاعات و داده های مورد نظر بر اساس مطالعات نظری و روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که: 1 نقاشی معاصر جهان اسلام، به دلیل دارا بودن ابعاد زیبایی شناختی، زبان و بیان معاصر خویش؛ و در عین حال به عنوان یک نظام نشانه ای، می تواند توسط پژوهش های کیفی از چارچوب ها و دیدگاه های کلی و بعضاً توصیفی خارج شده و در حوزه های تحلیل متن مورد بررسی قرار گیرد. 2 تحقیقات کیفی به دلیل خاصیت چند بعدی و منعطف خود، مناسب ترین روش و رویکرد علمی در مطالعات هنرهای دیداری و به ویژه نقاشی به شمار می رود که اغلب هم نتایج علمی و متفاوتی از تفسیر و تحلیل متون هنری به دست می دهد.
واکاوی نقش عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی (مطالعه موردی: زنان شهر آبدانان)
حوزههای تخصصی:
پدیده اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیب های اجتماعی- روان شناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگ ومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینه ها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روش شناسی کیفی و استفاده از روش نظریه زمینه ای به انجام رسیده است. به این منظور با 23 مشارکت کننده از زنان آبدانانی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، در طول بیش از یک سال مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نه مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: خانواده متشنج، ناکارآمدی روابط خانوادگی، خانواده بزهکار، انحراف اخلاقی همسر، خانواده ازهم گسیخته، همسر گزینی تحمیلی، دوری از فضای نامطلوب خانواده با ازدواج، اختلافات زناشویی، تجربه طرد و دوری گزینی عامدانه. همچنین «چالش های خانوادگی- خودکشی های معنادار» به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد و در نهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها نشان می دهد که روابط ناکارآمد خانوادگی، محدودیت و تحمیل چالش های جدی در زندگی زنان ایجاد کرده که خودکشی، تنها یکی از این چالش های جدی محسوب می گردد.
تبیین و طراحی فرایند بین المللی شدن آموزش عالی ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
217 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی فرایند بین المللی شدن آموزش عالی با رویکرد آمیخته انجام شد.روششناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان بین المللی شدن آموزش عالی دانشگاه پیام نور واحد بین الملل گرجستان بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجویان دانشگاه مذکور در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته (47 گویه ای) استفاده شد که شاخص های روانسنجی آنها تایید شدند. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی و حداقل مربعات جزئی در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که در فرایند بین المللی شدن آموزش عالی، شرایط علی شامل مولفه های فرهنگی و اجتماعی و مولفه های اقتصادی، شرایط زمینه ای شامل مولفه های زیرساخت مالی، امکانات و تجهیزات و مولفه های سیاسی، شرایط مداخله گر شامل مولفه های اداری و مولفه های پشتیبانی و خدماتی، راهبردها شامل مولفه های سازمانی و مولفه های دانشگاهی و پیامدها شامل مولفه های ارتباطات بین المللی و مولفه های آموزشی و درسی بودند. همچنین، فرایند بین المللی شدن آموزش عالی برازش مناسبی داشت و شرایط علی بر بین المللی شدن آموزش عالی، بین المللی شدن آموزش عالی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر معنادار داشت (05/0p <).بحث و نتیجه گیری: با توجه نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بین المللی کردن آموزش عالی ضروری است که برای این منظور بهره گیری از مولفه های شناسایی شده می تواند موثر واقع شود.
چگونگی تطبیق فرایند و ساختارِ مسئله مندیِ وضعیت جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
160 - 120
حوزههای تخصصی:
وضعیت جامعه شناسی در ایران یکی از پرشمارترین جایگاه های موضوعیِ مطالعات را شکل داده است اما با این حال این مطالعات در حدودِ توضیحِ نابسنده ساختار وضعیت مسئله گون جامعه شناسی در ایران متوقف شده، و کمتر قادر به توضیح فرایندیِ این ساختار بوده است. تحقیق حاضر با هدف بُعد بخشیدن به ساختار-فرایندِ وضعیت جامعه شناسی، از تکنیک ترسیم ماتریس شرطی/پیامدیِ تمهید شده در روش نظریه زمینه ایِ سیستماتیک استفاده نموده است. بنابر یافته های تحقیق؛ امر کانونیِ منتهی به وضعیت پدید آمده برای جامعه شناسی در ایران عبارت است از فقدان رسمیت جامعه شناسی. فقدان رسمیت جامعه شناسی به معنای اعم، موکول به فقدان رسمیت چندین مقوله اعم از؛ فقدان رسمیتِ میان میدانیِ امر اجتماعی ، فقدان رسمیتِ اجتماعیِ جامعه شناسی و فقدان رسمیتِ معیارهای درون میدانیِ جامعه شناسی می باشد که در سطح خُرد، ناظر بر اجتماعات علمی و کنشگران میدان جامعه شناسی ، در سطح میانی، ناظر بر دو میدانِ معرفتِ عامه و معرفتِ آکادمیک ، در سطح کلان، ناظر بر میدان های سه گانه اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک ، و در سطح ابرکلان، ناظر بر ایفای نقشِ آنتیگونیستیک علیه سرمایه داری جهانی، دولت نفتی، تجربه مدرنیته و... می باشد.
آگاهی وجودی: تجربه بازاندیشی در دوره بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 199
حوزههای تخصصی:
بحران ها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرض ها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا است. پژوهش را در رویکرد برساخت گرا و با روش تحقیق کیفی بنیانی اجرا کردیم. با روش نمونه گیری هدفمند(حداکثر تنوع و در دسترس) با تعداد 24 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام دادیم. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شد. در فرایند تحلیل داده ها 7 مقوله اصلی ساختیم که عبارتند از: مرکزیت سلامت، بازیابی خود، اقبال به علم و فناوری، گرایش به فضای مجازی، بازیابی تعاملات شخصی، دل بستن به خانه و ناامنی وجودی. با جمع بندی مقوله های اصلی و مبتنی بر برداشت جوانان مشارکت کننده در زمینه کرونا و تغییرات ناشی از آن، ارتقای آگاهی وجودی به عنوان مقوله نهایی در نظر گرفتیم. براساس این مقئله ها و جمع بندی نهایی، می توان گفت بحران شکل گرفته بر اثر پاندمی کرونا، ما انسانها را از نقاط ضعف مشترک آگاه تر کرده است و تأمل و تجدیدنظر در خود و روابطمان را دامن زده است.
بحران معیشت و انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان تاریخ انقلاب مشروطیت ایران در بررسی ریشه های اقتصادی آن بر نقش ناکارآمدی ساختار اقتصاد کلان، فساد، کسری بودجه مزمن، فقدان زیرساخت های اقتصادی، دیون خارجی و پیامدهای منفیِ قرار گرفتن ایران در مدار مناسبات اقتصاد سرمایه داری توجه و تأکید کرده اند. نوشتار حاضر ضمن تأیید نقش عوامل یاد شده در آغاز نهضت مشروطه خواهی در ایران، به علل اقتصادی انقلاب مشروطه از دریچه نقش عوامل معیشتی توجه کرده است و این موضوع را با تأکید بر این پرسش اساسی بررسی می کند که آیا وضعیت معیشتی ایران، در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت، در آغاز حرکت مشروطه خواهی ایرانیان تأثیر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که آسیب های ناشی از اقتصاد سیاسی ایران، به طرز محسوسی در وضعیت معیشتی مردم بازتاب یافته بود و این امر سبب بروز بحران در معیشت و به تبع آن نارضایتی های عمومی و شورش های موضعی شده و با بی پاسخ ماندن نارضایتی ها و شورش ها راه برای انقلاب مشروطیت هموار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بحران معیشت زمینه شکل گیری شورش های معیشتی و به دنبال آن طرح مطالبات سیاسی را در انقلاب مشروطیت فراهم کرد. روش پژوهش حاضر، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر تبیین نسبت متغیرهای اقتصادی با جنبش انقلابی مشروطیت ایران است.
مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
201 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شکل گیری هویت نوجوانان بر اساس ارزش های اسلامی - ایرانی رسالت مهم نظام تعلیم و تربیت است. بررسی وضعیت هویت ملی نوجوانان از اصلی ترین اقداماتی است که باید در راستای تقویت هویت ملی صورت گیرد. هدف، مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف با یکدیگر است. روش: هدف پژوهش، کاربردی است. ماهیت مرحله اول از نوع تحلیل محتوا و روش آن کتابخانه ای است. ماهیت مرحله دوم از نوع همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه دوم کشور در سال 1398-1397 می باشد. حجم نمونه اولیه 1915 نفر است. روش نمونه گیری در ابتدا، نمونه گیری در دسترس هدفمند و سپس خوشه ای تصادفی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور (1398) بوده و با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. روایی صوری تأیید شده و پایایی 0/977=α دارد. آزمون های واریانس چند متغیره، تعقیبی توکی و T مستقل با استفاده از نرم افزار spss به کار رفته اند. یافته ها: بین هویت ملی دانش آموزان برحسب جنسیت، رشته و درآمد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای شهر محل تحصیل این تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین هویت ملی شهرهای تبریز و اصفهان با (0968/3-)، مشهد و اصفهان با (3069/4-) و تهران و اصفهان با (3963/3-) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین رشته های انسانی و ریاضی با (5754/5)، انسانی و تجربی با (6099/4)، انسانی و فنی با (7598/8) و تجربی و فنی با (1499/4) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد معنادار نیست. در مقایسه میانگین درآمدها با یکدیگر تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت ملی در دانش آموزان پسر 3/33 و در دختر 2/97 است و این تفاوت معنادار می باشد. نتیجه گیری : جنسیت، رشته تحصیلی، درآمد خانواده و شهر محل تحصیل عواملی تأثیرگذار بر هویت ملی هستند که باید در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد.
Presenting an Aggression Prediction Model in Teenagers based on Family Cohesion and Communication Patterns with the Mediating Role of Resilience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: the aim of the present research was to present an aggression prediction model in teenagers based on family cohesion and communication patterns with the mediating role of resilience. Methodology : this cross-sectional study was of correlation type. The research population consisted of second grade high school students of Tehran city in academic year 2019-2020. The research sample consisted of 500 individuals chosen through multistage cluster sampling method. They responded to the following instruments: Novaco Anger Scale and Provocation (Novaco, 1986), communication patterns (Ritchie and Fitz Patrick, 1990), family cohesion (Olson et al., 1985), and resilience (Connor and Davidson, 2003). The data were analyzed by Pearson correlation coefficient and structural equations modeling in SPSS and AMOS 22. Findings : the results showed that the aggression prediction model in teenagers based on family cohesion and communication patterns with the mediating role of resilience had good fit. Further, conformity-oriented communication pattern did not have a direct significant effect on resilience and aggression in teenagers and indirect significant effect with the mediating role of resilience on aggression in them (P>0.05). However, the conversation-oriented communication pattern and family cohesion had a direct significant effect on resilience and aggression in teenagers as well as indirect significant effect with the mediating role of resilience on aggression in them (P<0.05). Conclusion : according to the obtained results, for reducing aggression in teenagers, the extent of conversation communication pattern and family cohesion can be promoted in them through organizing educational workshops.
Construction and Evaluation of Psychometric Properties of Teachers' Job Motivation Questionnaire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of job motivation in educational jobs, the present study was conducted to construct and evaluate the psychometric properties of teachers' job motivation questionnaire. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of implementation method. The study population was elementary school teachers in Tehran in 2019-20, which the sample size was estimated 400 people based on Cochran's formula and were selected as a sample by multi-stage cluster random sampling. Data were collected by a researcher-made job motivation questionnaire (49 items) and analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS-22 and AMOS-24 software. Findings: The results showed that teachers' job motivation had 2 factors and 9 components; so that the external factor of job motivation includes four components of school environment, payroll system, leadership style / managerial support and performance appraisal and reward and the internal factor of job motivation includes five components of in-service training, work and cognitive interests, effective communication, perfectionist thoughts and selection and the factor loading of both factors and all nine components were significant at the confidence level of 0.99. Also, the content validity of the instrument was confirmed by experts and the convergent validity of the instrument was confirmed by the correlation coefficient of the score of each factor or component with the total score of the instrument. In addition, Cronbach's alpha reliability for the whole instrument was 0.92, external factor of job motivation 0.85, internal factor of job motivation 0.89 and components of school environment 0.75, payroll system 0.66, leadership style / managerial support 0.91, performance appraisal and reward 0.65, in-service training 0.82, work and cognitive interests 0.90, effective communication style 0.81, perfectionist thoughts 0.83 and selection was 0.71. Conclusion: Teachers' job motivation questionnaire was a valid and reliable instrument. As a result, specialists and planners of the education system can use it to review and evaluate the current situation of teachers' job motivation and provide solutions to strengthen their job motivation.
مدل یابی معادلات ساختاری اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
309 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان بود.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (Khajeahmadi et al, 2017)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Lovibond & Lovibond, 1995) و مقیاس سبک فرزندپروری ادراک شده (Grolnick et al, 1997) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی بود. یافته های دیگر نشان داد که پریشانی های روانشناختی بر سبک فرزندپروری ادراک شده اثر مستقیم و منفی و بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر مستقیم و مثبت و سبک فرزندپروری ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر مستقیم و منفی داشت. همچنین، دیگر یافته ها نشان داد که پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر غیرمستقیم و مثبت داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی در دختران نوجوان بود. بنابراین، جهت کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی برنامه ریزی جهت کاهش پریشانی های روانشناختی و بهبود سبک فرزندپروری ادراک شده ضروری است.
ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحول گرا با میانجی اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی منطقه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
345 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فرهنگ نوآورانه سازمانی در نظام آموزش عالی، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحول گرا با میانجی اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه مازندران در سال 1400 به تعداد 1217 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 291 نفر آنها با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته فرهنگ نوآورانه سازمانی، سبک رهبری تحول گرا، اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها مناسب ارزیابی شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که بار عاملی، میانگین واریانس استخراج شده و آلفای کرونباخ همه مولفه ها بالاتر از 70/0 بود. مدل فرهنگ نوآورانه سازمانی بر اساس سبک رهبری تحول گرا با میانجی اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه آزاد اسلامی برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی و سبک رهبری تحول گرا بر اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P)، اما سبک رهبری تحول گرا بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر مستقیم و معناداری نداشت (05/0<P). همچنین، سبک رهبری تحول گرا از طریق اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری بر فرهنگ نوآورانه سازمانی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، برای بهبود فرهنگ نوآورانه سازمانی برنامه ریزی از طریق بهبود اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری به صورت مستقیم و از طریق سبک رهبری تحول گرا به صورت غیرمستقیم ضروری است.
Explaining the Causal Model of Perceived Competence on Psychological Capital with the Mediating Role of Academic Emotions of Tenth Grade Male Students in the Second Year of High School in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the causal pattern of perceived competence on psychological capital mediated by the academic emotions of 10th grade male high school students in Tehran. Methodology: The research method was applied in terms of purpose, quantitative approach, cross-sectional in terms of data collection time and correlational in terms of research method. The statistical population of this study consisted of all tenth grade male students of the second year of high school in Tehran in the academic year 2019-20, from which 510 people were selected by multi-stage cluster random sampling. In this study, the tools of perceived competence (De Perna and Elliott, 2000), psychological capital (Lutans, 2011) and academic excitement (Pekrun, et al., 2005) were used, all of which had acceptable validity and reliability. SPSS-V23 and Amos-V8.8 software were used to analyze the data. Structural equation modeling was also used to answer the research hypotheses. Findings: The research findings showed that the model has a good fit. The results showed that perceived competence has an effect on psychological capital in students. Academic excitement affects the psychological capital of students. Perceived competence also affects psychological capital through the mediation of academic emotions. Conclusion: Therefore, it can be said that increasing psychological capital and perceived competence can improve the academic excitement in students.
تدوین الگویی برای نظام آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۱۲-۸۶
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: امروزه به آموزش عالی به عنوان عاملی مؤثر در تحقق برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نگریسته می شود. تغییرات، پیچیدگی ها و پویایی هایی که در نظام های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در عصر حاضر به وجود آمده است، باعث شده تا سازمان ها برای اداره خود به شیوه ها و راهکارهایی جدیدی روی بیاورند. لذا هدف از انجام این پژوهش، تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره ابعاد مؤثر در مؤسسه های آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده می باشد. روش کار: از روش کیفی راهبرد نظریه مبنایی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از صاحب نظران آموزش از دور بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز با استفاده از شیوه کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از ابعاد و مؤلفه های اصلی مؤثر در کارکرد مؤسسه های آموزش از دور به عنوان سازمان یاد دهنده در پنج مقوله محوری و 20 مقوله فرعی و 54 مؤلفه صورت بندی و به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد نبود سیاست گذاری، عدم ساختار مناسب سازمانی و چالش های آموزشی، در کنار عوامل فنی، انسانی، فرهنگی و ارزشی، اقتصادی و اداری و مضافاً ویژگی های فردی مدیر، حمایت و پشتیبانی و سیستم ارزیابی پدیده مرکزی را به عنوان سازمان یاد دهنده تحت تأثیر قرار می دهد. بر این اساس برای بهبود کارکرد و نقش مؤلفه سازمان یاد دهنده در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود به عناصر و ابعاد این مدل مفهومی در فرایند کیفیت بخشی در این زیر نظام آموزش عالی عنایت شود.
مسئولیت اجتماعی هنرمند و کارکرد انتقادی هنر درمواجهه با بحران های طبیعی (مطالعه موردی: برنامه های هنری پس از طوفان کاترینا در آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های طبیعی، هرساله زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان را متأثر می سازد و موجب خسارات قابل توجهی می گردد. در بسیاری از بحران ها، ابعاد اجتماعی فاجعه، به مراتب مصیبت بارتر از ابعاد اقتصادی و تلفات جانی آن است و بحران هویتِ ناشی از آن، می تواند برای مدت طولانی، جامعه را با مشکلات جدی مواجه سازد. به همین دلیل یکی از مهم ترین اهداف مدیریت بحران، بازسازی مناطق بحران زده نه تنها از لحاظ فیزیکی بلکه از نظر اجتماعی و فرهنگی است. هنر، از مؤثرترین ابزار در کاستن از شدت آسیب های اجتماعی و بازسازیِ مجدد جامعه است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با هدف بررسی کارکرد انتقادی هنر و مسئولیت اجتماعی هنرمند در مواجهه با بحران های طبیعی و پاسخ به این پرسش انجام گرفته که نقش هنر و رسالت هنرمندان در نقد و بررسی مدیریت بحران و به چالش کشیدن وضع موجود چیست و به عنوان نمونه موردی، آثار هنریِ پس از طوفان کاترینا در آمریکا مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مفاهیم اجتماعی همچون پایداری، روحیه بازسازیِ جمعی، امید به آینده و... که در ژرف ساخت اثر هنری تجلی می یابند، می توانند معنا و هویتِ جمعیِ ازدست رفته جامعه را به آن بازگردانند و موجب جهت گیریِ تازه ای از کنشِ اجتماعی گردند. همچنین «هنرمندان»، به عنوان گروه نخبگان معنوی، به مدد مدیوم های هنری می توانند با نقد و بررسی نحوه مواجهه با بحران و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی در هنگام بحران همچون اختلاف طبقاتی، تبعیض نژادی، عدالت اجتماعی و...، موجب افزایش شناخت جامعه و دستیابی به فهم و آگاهی بیشتر نسبت به واقعیت های موجود گردند.
گونه شناسی کار کودکان و آسیب های ناشی از آن بر کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزههای تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی به شخص در افراد دارای اختلال سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
67 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تجربه زیسته برون رفت از وابستگی عاطفی در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد است. روش تحقیق از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه هدف کلیه اعضای انجمن معتادان گمنام است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است، مصاحبه تا جایی ادامه پیدا کرد که داده های جدیدی در برنداشت و به حد اشباع نظری رسید و در نهایت جامعه هدف به 10 نفر رسید. تحلیل داده ها از طریق مقایسه مداوم و کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، انجام شد. یافته ها نشان می دهد که تجربه معتادان گمنام از وابستگی عاطفی شامل 2 مقوله اصلی «بی کفایتی» و «خودتخریبی» و 11 مقوله اولیه « ضعف درحفاظت از مرزهای فردی و بین فردی»، «وابسته افراطی»، « بیم خسران»، «شکست در گسست»، «سرویس دهی افراطی»، «فقدان قاطعیت کافی»، «تمایزیافتگی پایین»، «نداشتن استقلال فکری و عاطفی»، «آسیب پذیری»، «عزت نفس پایین» و «تسلیم» است. یافته ها نشان داد عملکرد افراد معتادی که دارای وابستگی عاطفی هستند، بدون حضور فرد مقابل دچار مشکل می شود. آن ها بدون فردی که به آن وابسته هستند احساس بی کفایتی می کنند و همچنین به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی عمل کرده و به خود آسیب می رسانند.