فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
1 - 48
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تجربه زیسته سالمندان در مواجهه با پاندمی کووید-19 به عنوان یک تجربه اجتماعی و مخاطره آمیز، مورد واکاوی قرار گرفت و مهم ترین تغییرات زندگی روزمره سالمندان استخراج شد. روش این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهش کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سالمندان (و یا فرزندان آن ها) و برای تحلیل داده های کیفی از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سالمندان در زندگی روزمره، تغییرات چندگانه ای را تجربه کرده اند. این تغییرات در قلمروهای اقتصاد، سلامت جسمی، سلامت روانی و مناسبات خانوادگی و اجتماعی بوده است. نتایج روایتگر آن است که مسائل سالمندان در دوره پاندمی کووید-19، فردی نیست بلکه خانوادگی و اجتماعی است. این موضوع به اهمیت خانواده و تعاملات بین نسلی در زندگی روزمره سالمندان برمی گردد. علاوه بر این، پیامدهای این دوره بر زندگی روزمره سالمندان فقط شامل تاثیرات مستقیم آن نیست بلکه پیامدهای غیرمستقیمی نیز داشته است. در این زمینه می توان به پیامدهای اقتصادی کرونا بر زندگی شغلی فرزندان (عمدتاً جوانان) اشاره کرد که نه تنها به کاهش حمایت گری از والدین سالمند منتهی شده بلکه اضطراب و نگرانی سالمندان را نیز به دنبال داشته است. همچنین می توان به افت سرمایه سلامت سالمندان و مرگ هایی اشاره داشت که ناشی از تاخیر در پیگیری وضعیت سلامت و درمان است. سالمندی، تجربه ای اجتماعی و نابرابر است و انجام این دسته از مطالعات در راستای سیاست گذاری اجتماعی سالمندی و خانواده بسیار سودمند است.
Conflict Management Model based on the Professional Experiences of Secondary School Teachers in North Khorasan: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The ability to manage conflict plays an important role in the teaching profession. Therefore, the purpose of the current research was to design a conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. Methodology: This was an applied study in terms of its purpose and qualitative in terms of its method. The research population included secondary school teachers of North Khorasan province in the academic year of 2018-2019. A total of 17 people were selected by purposive sampling method and according to the theoretical saturation, and were subjected to semi-structured interviews. Content validity and reliability was 0.86 based on the expert's opinion and 0.93 using inter-rater agreement coefficient. Open, axial and selective coding methods were used for data analysis. Findings: Data analysis led to the emergence of 209 primary concepts and 18 secondary concepts in 5 categories for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. The categories include active coping (with 5 secondary concepts of problem solving, information acquisition, seeking social support, negotiating and technology management), passive coping (with 5 secondary concepts of acceptance, emotional adjustment, keep work and home life separate, reframing and avoidance), reinforcement and management of relationships (with 4 secondary concepts of strengthening interpersonal communication, meeting expectations, paying attention to emotional needs and creating fun and entertainment), strengthening religious beliefs (with 2 secondary concepts of resorting to spirituality and developing morals and values) and developing personal growth (with two secondary concepts of self-analysis and going beyond personal needs). Finally, the conflict management model was designed based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan. Conclusion: According to the concepts and categories identified for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers, they can be used to improve conflict management and improve the position of the organization.
Ranking of Municipality Efficiency by Stimulating job Performance of Employees and Managers of Municipalities of North Khuzestan Province through Cultural Intelligence by DEA Linear Programming Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study was to rank municipality efficiency by stimulating job performance of employees and managers of municipalities of north Khuzestan Province through cultural intelligence based on data envelopment analysis (DEA) linear programming model. Methodology: The present study was applied in terms of objective and descriptive survey in terms of data collection method. The statistical population of this study included experts and managers of municipalities of north Khuzestan Province. The statistical sample was selected by convenience sampling. Data collection tools were cultural intelligence questionnaire by Ang et al. (2004), occupational performance questionnaire by Alirezaei et al. (2012). Findings: Finally, it was concluded that, in order of priority, Dezful, Lali, Shush, Izeh, and Masjed Soleiman were the most efficient municipalities. Conclusion: According to the present study, it was found that the cultural intelligence of employees and managers has a positive effect on their job performance
Designing the Psychological Capital Model in Iran's Government Organizations Using a Mixed Method from the Islamic Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Psychological capital refers to the state of positive psychological development of a person and it is important and investigated considering thestrive to achieve goals and to undertake and make the necessary effort to succeed in challenging tasks. From the Islamic perspective, psychological capital (PC) is a person's belief in his abilities to achieve success, to have perseverance in pursuing goals, endure problems and having patience in this regard. The purpose of the current research was to design the model of psychological capital from the Islamic perspective in Iran's governmental organizations. Methodology: The current research is considered a mixed research (qualitative-quantitative). The qualitative section included Quran and Nahj al-balagha, and the quantitative section included PC experts, as well as faculty members who have conducted research in the field of PC. In the qualitative section, the study sample selected using complete enumeration and included Quran and Nahj al-Balagha, and to collect the data in the quantitative section, a total of 15 people were selected using purposive sampling method who then answered the questions of the Delphi questionnaire. According to the analysis of the Quran and Nahj al-Balagha, a total of 126 semantic expressions and primary open code as well as 17 PC-related indices were extracted. These indices were merged and then selective coding was carried out. In the second stage, Delphi quantitative research method was used. Finally, PC-related indices and items were extracted and categorized after data collection. Cohen's kappa index was used to validate the coding process and ensure quality control of the factors. Findings: The results of the research showed that the Islamic-based PC included 18 axial codes and 4 selective codes (the self-purification dimension with six axial codes; the patience dimension with two axial codes. Conclusion: the positive thinking dimension with four axial codes and the truth-seeking dimension with six axial codes).
نقش میانجی فرهنگ سازمانی در تأثیرگذاری دانش سازمانی بر پیشگیری اجتماعی از جرم (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی شهرستان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد جامعه محوری پلیس به دنبال آن است که همه آحاد جامعه، نهادهای دولتی و مردم نهاد در رویکرد پیشگیری اجتماعی پلیس، نقش آفرینی کنند. در این مسیر بهره گیری از دانش سازمانی در بستر فرهنگ سازمانی همسو با این رویکرد، امری ضروری و تضمین کننده حرکت در مسیر یادشده می باشد. هدف از تحقیق حاضر، شناخت تأثیر دانش سازمانی در پیشگیری اجتماعی از جرم از طریق فرهنگ سازمانی است. روش: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان بوشهر است که از این بین، 217 نفر نمونه آماری را تشکیل می دهند. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. گردآوری داده ها، توصیفی و ابزار تحقیق، پرسش نامه می باشد و روایی پرسش نامه های تحقیق توسط خبرگان و کارشناسان انتظامی مورد تأیید قرار گرفته است. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روایی سنجی محتوایی قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل آماری مدل سازی معادلات ساختاری است و تحلیل عاملی با نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، دانش سازمانی با پیشگیری اجتماعی از جرم رابطه مستقیم ندارد ولی دانش سازمانی با متغیر میانجی فرهنگ سازمانی رابطه مستقیم با ضریب همبستگی 0/51 دارد. همچنین فرهنگ سازمانی با پیشگیری اجتماعی رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 0/42 دارد. با انجام تحلیل مسیر مشخص شد که متغیر دانش سازمانی به طور غیرمستقیم به اندازه 0/21 با پیشگیری اجتماعی از جرم رابطه دارد. نتیجه گیری: با تقویت ابعاد متغیر میانجی فرهنگ سازمانی، می توان به طور مستقیم و از طریق دانش سازمانی به طور غیرمستقیم پیشگیری اجتماعی از جرم را تقویت کرد.
تجربۀ اقدامات یاریگرانه در کوئید 19؛ مطالعه ای در چالش های یاریگری دانشجویی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
در جهان مخاطره ای با بحران های نوظهور، دولت های مدرن، نیازمند حضور و مشارکت یاریگرانه هستند. یاریگری یکی از اجزای اصلی بستری فرهنگی و اجتماعی ایران و شهر یزد است .گروه های دانشجویی با توجه به ظرفیت و انگیزه ی بالا، یکی از مهمترین اجزای مشارکت در اقدامات یاریگرانه هستند. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی موانع و چالش های اقدامات یاریگرانه ی دانشجویی در کوئید 19 در بین گروه های دانشجوی شهر یزد است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بر اساس تحلیل چارچوب است که شرکت کنندگان در آن 15 نفر از اعضای گروه های دانشجویی فعال در موج اول و دوم کرونا در شهر یزد می باشد. یافته ها نشان داد که این گروه ها با چالش های چندوجهی درون و برون ساختاری در مواجهه با بحران مواجه اند پنج مضمون احصاءشده عبارتند از سیاست زدگی دستگاه های اجرایی، کمبود سرمایه اجتماعی گروه، چالش ستادی گروه، اغماض و سرکوب نهادی، و در نهایت فرسودگی . به عنوان نتیجه می توان گفت که سیاست گذاران بایستی به نقش و ظرفیت بالای گروه های دانشجویی در بحران توجه بیشتری داشته باشند و در جهت ارتقای دانش و مهارت آن ها در این زمینه اقدام کنند. مهمترین راهبرد در این زمینه حذف سیاست زدگی در چنین اقداماتی بخصوص در شرایط بحران است. همچنین، جامعه نیازمند ارتقای فرهنگ عمومی در جهت مسئولیت پذیری بیشتر و فرهنگ گفتگو و مدارا بخصوص در بحران ها می باشد.
بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
275 - 301
حوزههای تخصصی:
ظهور ناگهانی بیماری کرونا باعث اضطراب ناشی از این بیماری در کانون خانواده به خصوص مادران شده است. زیرا ابتلا به بیماری علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی، اثرات مختلف روان شناختی همچون اضطراب مزمن ناشی از ابتلا به بیماری کرونا و ترس از مرگ بر جای گذاشته است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت شادکامی وتاب آوری مادران در مواجهه با اضطراب کرونا است. این مطالعه به روش پیمایش انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زنان متاهل و دارای فرزند بالای ۲۰ ساله شهرستان کاشان می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد شادکامی آکسفورد، متغیر تاب آوری از پرسشنامه ی کونور و دیویدسون و اضطراب ناشی از کرونا علی پور و همکاران استفاده شده است. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و ضریب بالای70% برای هر بعد محاسبه گردید که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شادکامی(رضایت از زندگی، خلق مثبت، سلامتی، کارآمدی، عزت نفس) و تاب آوری زنان(پذیرش عواطف مثبت، معنویت، اعتماد به غرایز شخصی، شایستگی) بر اضطراب ناشی از کرونا (علائم جسمانی و علائم روانی)ارتباط دارد، و مقدار آن برابر با 0.۴۷۸ می باشد. واژگان کلیدی: شادکامی، تاب آوری، اضطراب کرونا، مادران شهر کاشان
مدل یابی تعاملات معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی با نقش میانجیگری تاب آوری و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
420 - 428
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی روابط تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی با نقش میانجیگری تاب آوری و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مورد مطالعه دانش آموزان متوسطه دوم شهرشیراز) بود.روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان شهر شیراز بود که از این تعداد، ۳۷۳ نفر از آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تعامل معلم و دانش آموزان مورای و زوویچ (2010)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(۱۹۸۹)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز(۲۰۰۴) بود ضمن اینکه نمره پایان سال تحصیلی 1400-1399 دانش آموزان به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش، بیشترین اثر مستقیم مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۲۵/۰) و کمترین اثرمستقیم مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر سازگاری تحصیلی(۱۵/۰) است. همچنین از بین متغیرها بیشترین اثر غیرمستقیم مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی(۰۹/۰) و کمترین اثر غیرمستقیم مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۰۳/۰) است.نتیجه گیری: در نهایت بیشترین اثرکل مربوط به تاب آوری تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی(۲۸/۰) و کمترین اثرکل مربوط به تعامل معلم و دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی(۰۹/۰) است.
مدل سازی ساختاری تفسیری مولفه های موثر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ساختاری تفسیری مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش بخش کیفی اسناد و متون درباره شرکت های زایشی دانشگاهی و خبرگان در این زمینه بودند که تعداد 30 نفر از آنان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و کارشناسان شرکت های زایشی دانشگاهی، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری شمال کشور در سال 1398 به تعداد 400 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مرور متون، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته 93 گویه ای بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. داده ها با روش های دلفی و مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی شامل 93 مولفه فرعی در 10 مولفه اصلی شامل ساختار نهادی، استراتژی، سیستم پژوهشی، منابع مالی، حمایت های منابع انسانی، شبکه سازی و مهارت های ارتباطی، فرایندها، عوامل فردی، نقش حمایت های دولت و گرایش به مشتری بودند. نتایج مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که پنج مولفه ساختار نهادی، استراتژی، منابع مالی، فرایندها و نقش حمایت های دولت در سطح اول، سه مولفه سیستم پژوهشی، شبکه سازی و مهارت های ارتباطی و عوامل فردی در سطح دوم و دو مولفه حمایت های منابع انسانی و گرایش به مشتری در سطح سوم قرار داشتند و بر اساس آن مدل ساختاری تفسیری مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزان و متخصصان آموزش عالی می توانند از نتایج این پژوهش بهره برداری کرده و برای بهبود و رشد شرکت های زایشی دانشگاهی از طریق مولفه های موثر شناسایی شده در آن برنامه ریزی کنند.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر قصد خرید مشتری با نقش میانجی اعتبار برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سرمایه اجتماعی نقش مهمی در برند سازی یک کالا و چگونگی انگیزه خرید مشتریان دارد. با افزایش سرمایه اجتماعی، کسب و کار شرکت ها از رونق برخوردار است. در غیر این صورت چالشهای زیادی بر سر راه موفقیت شرکت ها برای برند سازی و حفظ مشتریان قرار می گیرد، از مهمترین این چالش ها، نبود اعتماد به یک برند یا کالای تجاری است. بنابراین شرکت هایی که بتوانند باعث خلق سرمایه اجتماعی در بین مشتریان شوند، می توانند به حفظ مشتریان وفاداری برای خرید مجدد امید داشته باشند. هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر سرمایه اجتماعی بر قصد خرید مشتری با نقش میانجی ارزش درک شده برند و نام تجاری بوده است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از جمله تحقیق های توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان مرکز خرید«سیتی سنتر» شهر اهواز می باشد. حجم جامعه آماری در پژوهش حاضر نامعلوم می باشد. در این پژوهش محقق برای افزایش اعتبار و روایی پژوهش خود از 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی استفاده نموده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده بود که روایی آن توسط اساتید بازاریابی مورد تایید واقع شده است و همچنین پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ مورد تایید واقع قرار گرفت. جهت آنالیز داده های جمع آوری شده دراین تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، بین متغیر قصد خرید مشتریان و ارزش یا برند تجاری رابطه منفی و معکوس وجود داشت. مدل ساختاری تحقیق نیز نشان داد که متغیر برون زای سرمایه اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر ارزش درک شده برند و نام تجاری با متغیر درون زا قصد خرید مشتری ارتباط دارد.
مداخله در بافت های مجتمع های زیستی (تحلیلی انتقادی بر سند 2030 با تاکید بر «غذا و خاک» و «آب و انرژی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
تداوم زیست جمعی و استمرار جوامع انسانی در سرزمین موجب شکل یابی تدریجی متقابل جامعه و محیط به صورت انواعی از مجتمع های زیستی است. ارتباط جوامع انسانی با تنوع محیطی در پیشینه زیستی در فلات مرتفع ایران، پیدایی سه نوع جامعه (عشایری، روستایی و شهری) را موجب شد که بخشی از میراث طبیعی-انسانی بشر هستند. تغییر در آن ها با هدف گذاری بهبود زندگی، نیازمند شناخت بافتِ مجتمع های زیستی است تا به «پایداری» بینجامد. اسناد و برنامه های توسعه ای، واجد پشتوانه های علمی -فنی هستند که بر ترکیب و نوع روابط قدرت در سطوح مختلف تاثیرگذارند. دستور کار 2030 هر چند از انسجام بالایی برخوردار می باشد امّا عملاً انعکاسِ مواجهه ی قدرت ها با یکدیگر است. با توجه به محوریت «پایداری» در این سند، پرسش آغازین عبارت است از: «پایداری» توسعه در سند 2030 دارای چه سازوکار و کدام جهت گیری است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فرضیه زیر ارائه شده است: سند 2030 در تلطیف روابط شمال و جنوب و جایگزینی همکاری در سطح داده ها و اطلاعات از یک طرف و رقابت در سطحِ دانشی و نقش کاربری از طرف دیگر، تدوین گردیده است و با بخشی نگری و غفلت از پیوندها(غذا و خاک «و» آب و انرژی)، بی توجهی به مساله تقسیم منابع، تقلیل گرایی در مشارکت، نپرداختن به اندرکنش سوادِ زیست بوم شناسی و زنجیره تامین مالی، نتوانسته تجمیع تجارب و یافته های اسناد توسعه ایِ پیشین باشد.
تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه ویژگی های شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) و پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی ارتقادهنده سلامت تحصیلی (Salehzadeh, Shokri and Fathabadi, 2018) استفاده شد. همچنین، برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد برون گرایی، روان آزرده خویی و وجدان گرایی توانستند 14 درصد از تغییرات تاب آوری تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 14 درصد از تغییرات خوش بینی تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 8 درصد از تغییرات مشغولیت تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 3 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه و موافق بودن توانستند 22 درصد از تغییرات جهت گیری هدف تسلط محور را تبیین کنند (01/0P<).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، برنامه ریزی برای بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی بر اساس ابعاد شخصیت به ویژه از طریق افزایش برون گرایی با استفاده از کارگاه های آموزشی ضروری به نظر می رسد
مردم شناسی دردهای کولبران پیرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حیات کولبری و شرایط زندگی کولبران، آمیخته و آغشته با دردهایی است که در طیف وسیعی از دردهای مزمن و بیماری های دردناک گرفته تا دردهای ناشی از سختی کار، تهدیدها و احتمال صدمه و مرگ ومیر و حتی دردهای مربوط به استرس و اضطراب، خود و خانواده های آنان را دربرمی گیرد. دردهایی که حیات اجتماعی آنان چنان در آن درگیر و مضمحل شده است که تصور حیاتی فاقد درد برای بسیاری از آن مضحک و حتی غیرطبیعی است. روش: این تحقیق به روش مردم نگاری و با حضور در میدان کولبری در مناطق کوهستانی پیرانشهر و مطالعه تعدادی از کولبران و خانواده های ایشان در منطقه بالاشهر پیرانشهر و کونه خانه و روستاهای قزقاپان، گزگسک، قبرحسین و قوچ حسین صورت گرفته است. چهارچوب نظری: این نوشته بر مبنای بررسی مفهوم هبیتاس یا عادتواره دردِ کولبران به ویژه در آراء بوردیو و همچنین مطالعه مردم نگاری درد خانواده های کولبران بر اساس آراء بندیلو، ویلیامز و لاک است که می تواند برای شناخت درد و ساخت اجتماعی آن قابل توجه باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد که درد در میدان کولبری، تمام ابعاد اجتماعی/اقتصادی و شکاف ها و فقدان های کولبر را به هم گره زده و روایت کولبران از زندگی خود را مفصل بندی می کند. حیات اجتماعی کولبران بدون مطالعه دردهای بدن مند شده آنان کاری ناتمام خواهد بود. استنتاج کلی: درد در مطالعه کولبران و روایتهای آنان و خانواده هایشان بخشی از یک خشونت ساختاری یا توسعه نامتوازن اقتصادی/اجتماعی است، که به عنوان هبیتاس درد نزد کولبران و خانواده های آن به شکلی بدنی شده با هکسیس و رفتار آنان ممزوج شده است که در زمینه و میدان کولبری نمایشی بدنی/معناشناختی از آن را می توان مشاهده کرد.
پیامدهای ساخت مال ها و مراکز خرید در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
147 - 167
حوزههای تخصصی:
مال سازی در دوره بعد از انقلاب، به صورت یک روند مشخص از دوره شهرداری کرباسچی آغاز شده، در دوره شهرداری قالیباف شتابی چشمگیر گرفته و در دهه 90 به نقطه اوج خود رسیده است. شتاب گیری ساخت مال ها در تهران بعد از انقلاب، حاکی از تغییر در سیاست های اجرایی مجموعه مدیریت شهری و در رأس آن شهرداری تهران بوده است. اکنون معضلات حاصل از مال سازی بی رویه، در حال رخ نمودن و آشکارگی در شهر تهران است. مطالعه پیش رو، عملکردهای واقعی مدیریت شهری تهران در مال سازی و پیامدهای حاصل از آن را با مفاد و محتوای اسناد سیاستی شهری و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مقایسه کرده و کوشیده است خطوط ناهماهنگی میان این دو را برجسته سازد. این مطالعه به روش کیفی ازجمله روش اسنادی و با ترکیبی از تکنیک های مصاحبه باز و عمیق با متخصصان، پژوهش کتابخانه ای به خصوص استفاده از کتب و منابع تاریخی و تحلیل اسناد سیاستیِ موجود انجام شده است. برای تحلیل و تلخیص داده ها نیز از تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها ذیل پنج عنوان «ارتباط مال سازی و سوداگری شهری در تهران»، «ارتباط مال سازی و گسترش مصرف گرایی در تهران»، «پیامد های زیست محیطی مال سازی در تهران»، «پیامدهای اجتماعی مال سازی در تهران» و «پیامد مال سازی برای الگوهای معماری و منظر شهر تهران» ارائه شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سیاست مال سازی غیراصولی و بیش ازظرفیت در تهران ازحیث پیامدهایش، تعارض ها و مغایرت های جدی با اهداف و چشم انداز مشخص شده برای تهران در اسناد سیاستی داشته است.
مطالعه جنسیتی پژوهش ورزی در علوم انسانی؛کاووشی در ادوار جشنواره بین المللی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
111-136
حوزههای تخصصی:
شناخت تفاوت های جنسیتی در علم موضوع مطالعاتی مهمی در ساحت جامعه شناسی علم و مطالعات زنان و جنسیت است که به بررسی سهم هر یک از دو جنس بعنوان کنشگر علم در قالب تولید، پژوهش، آموزش و ارزیابی پرداخته و می تواند در سامان مندی سیاستگذاریهای علم و بهینه سازی برنامه ها تاثیرگذار باشد. این پژوهش به روش کمی از نوع تحلیل ثانویه اطلاعات به تحلیل جنسیتی وضعیت برگزیدگان در جشنواره بین المللی فارابی در بخش برگزیدگان داخلی، خارجی و سایر عناوین و نیز دست اندرکاران کمیته علمی در سالهای ۱۳۸۶-۱۳۹۸ میپردازد. تعداد برگزیدگان مرد در بخش داخلی بیش از سه برابر برگزیدگان زن است. زنان در بهترین موقعیت (دوره نهم) توانسته اند به۳۰ درصد جوایز دست یابند. پژوهشگران زن در گروه فناوری اطلاعات، اطلاع رسانی و کتابداری، زبان و ادبیات و زبانشناسی و هنر و زیبایی شناسی با بالاترین امتیاز، حضور نه چندان شاخصی را به ثبت رسانده اند. در بخش های جانبی تنها سه زن در این سالها برگزیده شده اند. در بخش بین المللی، نسبت جنسیتی ۰/۰۹است. در مجموع ۵ زن در مقابل ۱۳۵ مرد توانسته اند در شورای علمی جشنواره عضویت یابند. مقاله با رویکرد تحلیلی به طرح راهبردهایی جهت تغییر و برون رفت از وضعیت موجود پرداخته است.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مهارت های ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین است. با توجه به هدف ونوع، پژوهش حاضر از نوع «تحقیق و توسعه» است.. از نظر شیوه جمع آوری داده ها روش مورد استفاده توصیفی (غیرآزمایشی) و از طرح های همبستگی و به صورت خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود . به منظور حصول روایی صوری وسازه به برآورد شاخص های CVR و CVI با استفاده از کارشناسان و خبرگان اقدام شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی سنجیده شد. جامعه پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کاردانی و کارشناسی مصوب دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که از بین آنها، به صورت روش نمونه گیری طبقه ای نسبی (397 نفر) انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی داده ها تأییدی در قالب مدل اندازه گیری پس از تأمین کلیه پیشفرض ها نشان داد که از 195 گویه شناسایی شده برای مهارت ارتباط اجتماعی، 131 گویه با مؤلفه های خود(9 مؤلفه) همبستگی داشتند و به عنوان سوال های نهایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفتند. این مطالعه نشان داد که پرسشنامه مهارت ارتباط اجتماعی با ضرایب روایی و پایایی مناسب، ابزاری مناسب برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان است و می توان نسبت به هنجاریابی آن در دانشجویان اقدام کرد.
رابطه الگوی کنش اقتصادی و تاب آوری در مواجهه با بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروزی به دلیل اوضاع خاص و تغییرات شدید و مکرر، جوامع با بحران ها و موقعیتی از نداشتن اطمینان مواجه می شوند. اوضاعی که بی توجهی برای مقابله با آن بخش های مختلف جامعه را تهدید می کند که از جمله آن می توان به کنش های اقتصادی مردم و خانوارها اشاره کرد. با این حال، وجود ویژگی تاب آوری در جامعه و داشتن جامعه ای تاب آور به شدت از اثرگذاری های منفی بحران ها می کاهد. با توجه به همین مسئله، در تحقیق حاضر کوشش شده است تا شرایط تاب آوری جامعه ایران و اثر آن بر نوع کنش های اقتصادی خانوار بررسی شود.پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم نمونه 427 نفر در بین سرپرستان خانوار مشهدی (بالای 18 سال) در سال 1400 انجام گرفته و از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهایSPSS و Smart PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر کنش های اقتصادی در بین سرپرستان خانوار از نوع کنش های اقتصادیِ مقاومتی است. میانگین این کنش ها در بین افراد مطالعه شده، برابر با 02/42 درصد است که از میانگین دو راهبردِ کنشیِ دیگر، یعنی راهبرد بازیابی و راهبرد خلاقیت بیشتر است. نتایج بیانگر این بود که در طبقات پایین، کنش های مقاومتی و در طبقات متوسط، کنش های بازیابی و در طبقات بالا، کنش های خلاق بیشتری استفاده می شود. نتایج مربوط به الگوی معادل های ساختاری نیز نشان داد که تاب آوری فردی (ضریب بتا = 436/0-) بیشترین اثرگذاری را به صورت معکوس بر کنش های مقاومتی داشته است. همچنین، نتایج نشان داد که جامعه بررسی شده به لحاظ وضعیت تاب آوری اوضاع مساعدی ندارد. تاب آوری در سطح فردی، میانگین 44/59 درصد، در سطح اجتماعی، میانگین 61/51 درصد و در سطح اقتصادی نیز میانگین 30/26 درصد را نشان داده است.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور (مورد مطالعه: جوانان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 228
یکی از آسیب های مخرب اجتماعی پدیده مصرف مواد اعتیادآور است که متأسفانه این آسیب هرروز بیشتر در جامعه ریشه دوانده و رشد می کند. از آن جا که قشر جوان در حساس ترین و آسیب پذیرترین دوره زندگی قرار دارند، بیشترین آسیب را دیده و به راحتی در دام مصرف این مواد گرفتار می شوند. از این رو، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه جوانان شهر قزوین می باشد که 384 نفر از آنان از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS بوده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی r پیرسون نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تمامی مؤلفه های مصرف مواد اعتیاد آور شامل مصرف سیگار، مصرف قلیان، مصرف مشروب و مصرف سیگار در بین جوانان شهر قزوین با اطمینان 99 درصد و در سطح معناداری کوچکتر از 05/0 به تأیید رسیده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات متغیر مصرف مواد اعتیادآور را تبیین نمایند.
مسئولیت پذیری اجتماعی در تلقی معلمان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
168 - 186
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئولیت پذیری اجتماعی ازجمله مهم ترین عناصر فلسفه وجودی سازمان ها است مسئولیت پذیری اجتماعی را قبول مسئولیت یک سازمان به رفتار اجتماعی مسئولانه معنی می کنند که این رفتار پاسخ مطلوبی به تقاضای جامعه و گروه های نفوذگذار آن است.هدف از انجام دادن این پژوهش، دستیابی به ادراک معلمان و مدیران از مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی است. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 18نفر از معلمان و مدیران سطح شهر سنندج انجام گرفت که حداقل سه سال از اشتغال آن ها (تدریس و مدیریت در مدارس) در سازمان آموزش وپرورش گذشته بود. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با روش دیکلمن و همکاران (1989)صورت پذیرفته است.یافته های حاصل از ادراک مسئولیت پذیری توسط معلمان و مدیران مورد نظر بوده است که شامل 47 مضمون فرعی و 7مضمون اصلی که شامل: مسئولیت پذیری نسبت به سازمان، مسئولیت پذیری نسبت به مسائل اجتماعی، مسئولیت پذیری در قبال نقش های مختلف اجتماعی دانش آموزان، مسئولیت پذیری نسبت به والدین، مسئولیت پذیری در قبال گروه، مسئولیت پذیری اخلاقی و مسئولیت پذیری فردی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می-تواند برای مسئولان آموزش و پرورش و سایر پژوهشگران علاقه مند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد و تصویری روشن از ادراکات معلمان و مدیران را از مفهوم ارائه نماید.
بررسی جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان و عوامل اجتماعی موثر برآن (مطالعه موردی : استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
386 - 394
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان و عوامل اجتماعی موثر بر آن انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه همه فرهنگیان شاغل استان اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16300 نفر بودند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 380 نفر تعیین و این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته 85 گویه ای مشارکت سیاسی فرهنگیان با تاکید بر عوامل اجتماعی موثر بر آن بود که روایی صوری آن با نظر خبرگان آشنا به حیطه پژوهش تایید و پایایی کل آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از روش های فراوانی، درصد فراوانی، ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که در بیشتر فرهنگیان استان اردبیل میزان مشارکت سیاسی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی و اثرگذاری سیاسی در سطح پایین، مهارت سیاسی در سطح متوسط و آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و برون گرایی سیاسی در سطح بالا قرار داشت. همچنین، متغیرهای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی با مشارکت سیاسی فرهنگیان رابطه مثبت و معنادار داشتند (001/0P<). علاوه بر آن، هر یک از متغیرهای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی نقش معناداری در پیش بینی مشارکت سیاسی فرهنگیان داشتند (001/0P<).نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای افزایش مشارکت سیاسی فرهنگیان می توان زمینه را برای بهبود و ارتقای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی فراهم کرد.