فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ساختاری تفسیری مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش بخش کیفی اسناد و متون درباره شرکت های زایشی دانشگاهی و خبرگان در این زمینه بودند که تعداد 30 نفر از آنان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و کارشناسان شرکت های زایشی دانشگاهی، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری شمال کشور در سال 1398 به تعداد 400 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مرور متون، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته 93 گویه ای بود که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. داده ها با روش های دلفی و مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی شامل 93 مولفه فرعی در 10 مولفه اصلی شامل ساختار نهادی، استراتژی، سیستم پژوهشی، منابع مالی، حمایت های منابع انسانی، شبکه سازی و مهارت های ارتباطی، فرایندها، عوامل فردی، نقش حمایت های دولت و گرایش به مشتری بودند. نتایج مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که پنج مولفه ساختار نهادی، استراتژی، منابع مالی، فرایندها و نقش حمایت های دولت در سطح اول، سه مولفه سیستم پژوهشی، شبکه سازی و مهارت های ارتباطی و عوامل فردی در سطح دوم و دو مولفه حمایت های منابع انسانی و گرایش به مشتری در سطح سوم قرار داشتند و بر اساس آن مدل ساختاری تفسیری مولفه های موثر بر رشد شرکت های زایشی دانشگاهی طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزان و متخصصان آموزش عالی می توانند از نتایج این پژوهش بهره برداری کرده و برای بهبود و رشد شرکت های زایشی دانشگاهی از طریق مولفه های موثر شناسایی شده در آن برنامه ریزی کنند.
تحلیل حقوق کودک همراه با مادر زندانی در قوانین و اسناد و تبیین نیازها و مشکلات وی در زندان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش، شناسایی مسائل و نیازهای مختلف کودکان همراه با مادران زندانی و انطباق آن ها با قوانین و اسناد داخلی و بین المللی حقوق کودک است. پژوهش در دو گام با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در گام اول، برای شناسایی حقوق کودک چهار قانون و سند داخلی و سه قانون بین المللی تحلیل شده اند. در گام دوم، 32 متن شامل مصاحبه ، گزارش و تجربه های زیسته مرتبط با کودک همراه با مادر زندانی در ایران که در خبرگزاری های داخلی و خارجی، روزنامه ها و پایگاه های اطلاعاتی منشر شده بودند همراه با هشت مطلب منتشر شده در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از فعالان حقوق کودک، تحلیل شده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد به کودکان همراه با مادران زندانی در قوانین و اسناد داخلی و بین المللی کمتر توجه شده است. شرایط و امکانات مناسبی برای کودکان در زندان های ایران وجود ندارد. به دلیل شرایط و امکانات حداقلی در زندان، محیط امنیتی آن و نگهداری کودک با دیگر زندانیان، زندان محیط مناسبی برای نگهداری کودک نیست. بهتر است کودک همراه با مادر در موسسه های شبیه خانه دور از محیط زندان نگهداری شوند تا تعامل بهتری با مادر ایجاد نموده و نیازهای دوران کودکی وی همچون بازی، آموزش و یادگیری تامین گردد.
خانواده و جامعه پذیری دینی در سال های منتهی به انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی زنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
251 - 269
دین از نهادهای دیرپای حیات دسته جمعی انسان هاست. استمرار و انتقال آموزه های دینی از نسلی به نسل دیگر در گرو امکانات و سازوبرگ هایی است که به کار می گیرد. نقش خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، یکی از تعیین کننده ترین عناصر تقدیر فرهنگی جوامع بوده است. این مقاله درصدد بازخوانی تجربیه دینداری زنان دانشگاهی در دهیه منتهی انقلاب اسلامی، در متن مناسبات یکی از مهم ترین مجاری جامعه پذیری دینی، یعنی خانواده است. برای رسیدن به هدف مذکور، این پژوهش رویکردی پدیدارشناسانه را در دستورکار خود قرار داده است. داده ها از گفتگوهای نیمه ساختاریافته با 14 زن جمع آوری شده است که در سال های منتهی به انقلاب دانشگاهی بوده اند. بررسی های انجام شده نشان می دهد به رغم اختلاف های ظاهری از حیث التزامات دینی در میان خانواده ها، در کُنه تجارب متنوع دینداری یا عراض از دین، می توان تلاش خانوادیه ایرانی برای صیانت از «درون ماندگاری» خویش را دید؛ تجارب دینی (یا مواضع غیردینی) و خانواده متقابلاً موقعیت و هنجارهای درونی یکدیگر را پشتیبانی می کرده اند.
فرا تحلیل عوامل موثر بر ادغام اقتصادی-اجتماعی مهاجران ایرانی در جوامع مقصد با تأکید بر سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: گسترش مهاجرت های بین المللی، بیش از پیش بر اهمیت موضوع ادغام اجتماعی و اقتصادی مهاجران افزوده است. امروزه جوامع با جمعیت قابل ملاحظه ای از مهاجران، تازه واردان و پناهندگان روبرو هستند. ادغام مهاجران همواره به عنوان یک موضوع سیاسی و عام محل بحث بوده است، گرچه در مباحث علمی نیز کمابیش موردعلاقه و تفحص می باشد. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت ادغام مهاجران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی نظیر فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی ترین سؤال پژوهش حاضر این است که در تحقیقات انجام شده چه عناصری از سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی در جوامع مقصد بیشترین تأثیر را می گذارد؟روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 2000 تا 2019 با موضوع ادغام مهاجران ایرانی منتشر شده اند. در نهایت 23 مطالعه انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای تحصیلات، مهارت های زبانی و مدت اقامت، به نسبت سایر متغیرها، تأثیر زیادی بر ادغام مهاجران ایرانی دارند. نتایج اندازه اثرات نشان می دهد که رابطه تحصیلات و ادغام مهاجران ایرانی، معادل 23/0 می باشد. رابطه مهارت های زبانی و ادغام مهاجران ایرانی در تحقیقات مرور شده حدود 17/0 قرار دارد. نتایج اثرات ترکیبی نشان می دهد که رابطه مدت اقامت و ادغام مهاجران ایرانی معادل 16/0 است. همچنین تأثیر عناصر سرمایه انسانی بر ادغام مهاجران ایرانی برحسب دو متغیر تعدیل گر دوره-های زمانی و کشورهای مقصد مهاجرت بررسی گردید.
شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 128
حوزههای تخصصی:
شناخت آسیب ها و چالش های تولید علم یکی از مهم ترین ابزار ها در تدوین استراژی ها و سیاست گذرای علم و فنّاوری کشور است. توجه به این موضوع در دانشگاه ها به دلیل نقشی که در پاسخ به تغییرات و نیاز های جامعه، بهبود کیفیت آموزش، ارتقاء جایگاه دانشگاه، افزایش درآمد و توسعه ارتباطات علمی دارند، اهمیت بالایی دارد. بررسی پیشینه آسیب های تولید علم در دانشگاه های کشور بیانگر آن است که تاکنون مطالعات زیادی در این عرصه انجام گرفته لیکن در ارتباط با عوامل بازدارنده آسیب ها، مطالعه مستقلی صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی با روش آمیخته «کمی و کیفی» انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. در بخش کمی تحقیق نیز داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) تحلیل گردیده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مؤلفه های آمایش علم و فنّاوری، توانمندسازی پژوهشگران، حاکمیت تفکر سیستمی، ارتقاء فرهنگ تولید علم و نظارت و ارزیابی نظام مند از ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی می باشند.
مهاجرت های داخلی و امنیت اجتماعی: مطالعه رابطه الگوهای مهاجرت های داخلی و ضریب ناامنی محیط اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
67 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه ارتباط ضریب امنیت محیط اجتماعی و الگو های مهاجرت های داخلی با رویکردی آسیب شناسانه است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل ثانویه داده های سرشماری است، جامعه آماری، 31 استان کشور در سال 1390 است. بر اساس پوشه دو درصد سرشماری، نمونه مورد بررسی 95093 نفر مهاجر است. مبانی نظری این پژوهش، نظریه بی سازمانی اجتماعی است که اثرات مهاجران تازه وارد را در جامعه مقصد از نظر آسیب شناسی تحلیل می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از کل مهاجرت های داخلی مورد بررسی، حدود 16 درصد مهاجرت ها بالقوه آسیب زاست. مقصد اصلی مهاجرت های آسیب زا عمدتاً استان های همدان، تهران، خراسان رضوی و البرز است. نزدیک به 80 درصد مهاجرت های آسیب زا در سنین 15– 35 سالگی اتفاق می افتد. همچنین بین درصد مهاجرت های آسیب زا و ضریب ناامنی محیط اجتماعی با ضریب اطمینان 99.99 درصد همبستگی معنادار مشاهد شد، اما رابطه میان میزان خالص مهاجرت و ضریب ناامنی محیط اجتماعی همبستگی غیر معنادار و ضعیف مشاهده شد. با توجه به نتایج آماری یادشده می توان نتیجه گرفت که خود مهاجرت فی نفسه منجر به بروز آسیب های اجتماعی نمی شود، بلکه کیفیت مهاجران و چگونگی انطباق پذیری مهاجران با محیط جامعه مقصد است که زمینه بروز آسیب های اجتماعی ناشی از مهاجرت را فراهم می کند.
شناسایی مولفه های جانشین پروری با تاکید بر آموزش و بررسی وضعیت آنها در بانک تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
230 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف: جانشین پروری نقش مهمی در عملکرد آتی سازمان دارد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی مولفه های جانشین پروری با تاکید بر آموزش و بررسی وضعیت آنها در بانک تجارت بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجر مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان مسئول حوزه منابع انسانی بانک تجارت استان تهران در سال 1400 (به تعداد 400 نفر) بودند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر برآورد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته جانشین پروری با تاکید بر آموزش بود که روایی محتوایی آن با نظر 12 نفر از خبرگان تایید و پایایی کل آن با روش های آلفای کرونباخ 75/0 و ترکیبی 86/0 بدست آمد. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج مطالعه حاضر حاکی از وجود پنج عامل شرایط شغلی (با مولفه های عوامل تفویض اختیار و سطوح تصمیم گیری، تعهد کاری و اخلاق حرفه ای، پویایی، امنیت شغلی، تفکر تحلیلی و کلان نگری، سبک رهبری و رضایت شغلی)، منابع انسانی (با مولفه های فرهنگ سازمانی، تجزیه و تحلیل شغلی، ارزشیابی عملکرد کارکنان و سیستم های اطلاعاتی مدیریت منابع انسانی)، سیاست های سازمانی (با مولفه های اعتماد سازمانی، آموزش و یادگیری، خلاقیت، ذینفعان، سیاست ها و قوانین و مزیت رقابتی)، جو سازمانی (با مولفه های جو حاکم بر سازمان، غنای دانشی، تجربه و سابقه خدمتی و آینده نگری و ریسک پذیری) و ارتباطات و توانمندی (با مولفه های تعارض درون سازمانی، سبک ارتباطی و توانمندسازی) بود که همگی بار عاملی و پایایی مناسبی داشتند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که همه عامل ها و مولفه های هر یک از عامل ها بالاتر از حد متوسط جامعه بودند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، پرسشنامه جانشین پروری با تاکید بر آموزش ابزاری روا و پایا است و متخصصان و مسئولان می توانند از آن جهت برنامه ریزی برای جانشین پروری استفاده نمایند.
بنیان های فرهنگی اعمال قدرت در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
79 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که شیوه های اعمال قدرت و مؤلفه های فرهنگ مدرسه را توصیف و تحلیل کند و نشان دهد چگونه این دو در تلاقی با هم معانی و دیدگاه های بدیل دانش آموزان را زمین گیر می نمایند. چارچوب نظری و روشی پژوهش بر اتنوگرافی انتقادی استوار و جهت ارتقای حساسیت نظری از سازه های نظری فوکو، بوردیو، اپل و ایلیچ بهره گرفته شده است روش پژوهش، اتنوگرافی انتقادی و جامعه ی پژوهش، مدارس مقطع تحصیلی متوسطه ی دوم پسران در شهر سنندج بود. نمونه ها به روش هدفمند و از خلال مشاهده و کار اتنوگرافیک در میدان پژوهش انتخاب و داده ها از طریق یادداشت از رهگذر مشاهده ی غیرمشارکتی، گپ و گفت با سوژه ها و مطلعین کلیدی انتخاب شد و طی32 مصاحبه ی فردی با دانش آموزان، معلمان و اولیاء و 5 مصاحبه گروهی متمرکز با دانش آموزان داده ها گردآوری، کدگذاری و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، قدرت انضباطی، قدرت تعاملی، گروه معلمان، فشار به والدین و رویکرد اداره از شیوه های اعمال قدرت در مدرسه بود که از رهگذر فرهنگ مدرسه ممکن و بازتولید می شود. حفظ شأن مدرسه و حریم معلمان، ناهمنوائی هم چون آسیب، مدارا و نگهداری، بهره گیری از قدرت والدین و همچنین الگوها و فرایندهای سیطره ی امر انضباطی و امر درسی، ساخت دانش مدرسه و برساخت نوع دانش آموز از مؤلفه های فرهنگ مدرسه و ایده های مبنایی و تئوری های ضمنی معلمان به شمار می رود. مدرسه از رهگذر ارتباط نزدیک با خانه و آموزش و پرورش، درگیر مجموعه ای از روابط سیستم است که ارجاع به آن، قدمی مؤثر برای فهم تم ها و رویه های فرهنگی است.
A Comparative Study of the News Coverage of Hijab Removal in the News Media
حوزههای تخصصی:
Purpose: News media play an important role in attitudes towards various issues, including wearing hijab and its removal. As a result, this paper aimed to compare the news coverage of hijab removal in the news media. Methodology: This study was applied in terms of purpose and quantitative in terms of execution method. The research population was the hijab removal news in the news media of Entekhab (reformist), Fars (fundamentalist), Khabar Online (moderate), BBC Persian Television (affiliated with the United Kingdom) and Voice of America (affiliated with the United states of America) during 2017 and 2018, which were selected through the total population sampling method. The research tool was to observe and record the news of the hijab removal in Persian news media or the Persian section of foreign news media, and the face validity of the information was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.89 by the inter-coder agreement method. Finally, the data were analyzed with non-parametric chi-square test in SPSS-20. Findings: Results showed that there was a significant difference between Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America in terms of amount of news, news style, news value, news source, news bias and news type (P<0.05). However, there was no significant difference between the five mentioned media in terms of the headline type (P>0.05). In other words, in terms of the amount of news about the hijab removal, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television, Entekhab and Voice of America reported the most news. In terms of news style, Entekhab, Fars, Khabar Online and Voice of America used mostly news style and BBC Persian Television used mostly report style. Also, in terms of news value, Entekhab, BBC Persian Television and Voice of America used encountering value, Fars used the proximity value and Khabar Online used mostly two values of encountering and reputation. In terms of the news source, Entekhab and Fars used the media reporter’s source more, Khabar Online used the domestic news agencies more, BBC and Voice of America used the unknown source frequently. In addition, in terms of the news bias, Entekhab, Fars and Khabar Online used the bias of condemning the event, the BBC used the neutral bias and the Voice of America used the bias of sympathy and support for the event more frequently. In terms of the type of news, Entekhab, Fars and Voice of America mostly used the event-oriented type, and the Khabar Online and BBC Persian Television mostly used the process-oriented type. On the other hand, in terms of the type of headlines, Entekhab, Fars, Khabar Online, BBC Persian Television and Voice of America used more inferential headlines and there was no significant difference among them. Conclusion: The results showed that BBC Persian Television and Voice of America had a more positive view on the phenomenon of hijab removal and mostly reported the news from unknown news sources. The results indicated that the aforementioned news media are harmful to families in terms of the phenomenon of hijab removal.
رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی و اهمال کاری سازمانی مورد مطالعه: کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعه رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری سازمانی طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. روش پژوهش پیمایشی، ابزار اندازه گیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل می دهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به دو پرسشنامه مصرف رسانه ای و اهمال کاری سازمانی پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تایید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن و با استفاده از SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی و اهمال کاری سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد؛ و هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش می یابد اهمال کاری شغلی آنان نیز بیشتر می شود و بالعکس. از طرفی، نوع استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی دار داشته ولی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی داری ندارد. نتایج همچنین نشان داد، مؤلفه های اهمال کاری سازمانی، استفاده از شبکه های اجتماعی را پیش بینی می کنند: بدین معنی که، بین استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود؛ هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش یابد ناکارآمدی شغلی بیشتر می شود و بالعکس. بین نوع استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی و تشویش ذهنی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود ولی در مورد میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنی دار نیست.
نقد جامعه شناختی رمان بی کتابی نوشته محمدرضا شرفی خبوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی، از شیوه های شناخته شده در حوزه نقد ادبی، با تأکید بر ارتباط دوسویه ادبیات و جامعه، می کوشد نحوه بازنمایی ساختارهای اجتماعی را در آثار ادبی ارزیابی کند. این شیوهْ عمده مطالعات خود را بر روی نوع ادبی رمان که از میان انواع ادبی، بیشترین تناسب را با زیست جهان مدرن دارد، متمرکز کرده است. پژوهش حاضر بر آن بوده است تا از میان آثار برگزیده ادبیات داستانی معاصر، رمان بی کتابی، نوشته محمدرضا شرفی خبوشان را از دیدگاهی جامعه شناسانه بررسی و آن را در پیوند با جامعه ای که این اثر مولود آن است، ارزیابی کند. درهمین راستا، مقاله پیشِ رو از طریق کاربست نظریه های جامعه شناسی ادبیات، به ویژه آراء گلدمن و با تمرکز بر فرآیند تقلیل جایگاه و ارزش کتاب به اُبژه ای صرفاً تزئینی در این اثر، گفتمان مردسالار و دیگر ساختارهای معنادار، کوشیده است نشان دهد چگونه برخی خُرده فرهنگ ها ابتدا در بطن نظام های اجتماعی نفوذ می کند و بعد با تکرار مداوم، تبدیل به عادت واره می شود؛ سپس این عادت واره به تدریج در سیر تاریخی خود، رسوب می کند تا اینکه سال ها بعد، در زمانه ای دیگر، در برخورد با شرایط اجتماعی جدید، با خروج از حالت رسوب شدگی، به حالت هشیاری و بیدارشدگی می رسد و دوباره به چرخه می افتد. برآیندِ نهایی نشان می دهد نویسنده میان پیرنگ، کلیت و ساختار منسجم متن، با فرامتن، از طریق به کارگیری ساختارهای معنادار پیوند برقرار می کند؛ به نحوی که از یک سو می توان ساختار حاکم بر جامعه زمان قاجار را در ساخت هنری رُمان بازجُست و از سوی دیگر، همان ساختارها را می توان در هیئتی جدید در زمانه مؤلف رؤیت کرد.
بررسی تبعیض مثبت در اسناد سیاست گذاری بر مبنای جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
43 - 71
حوزههای تخصصی:
مساله توسعه پایدار در گرو مشارکت بهینه و موثر زنان در عرصه های مختلف اجتماعی است. صرف نظر از برخی موانع ساختاری، دستیابی به موقعیت موثر برای ایفای نقش های مورد انتظار از زنان در گرو امکان رقابت برابر است. یکی از سیاستهایی که با فرض نبود موانع دستیابی حقوقی مورد نظر است، سیاست تبعیض مثبت است. تبعیض مثبت/ اقدام مثبت به مجموعه قوانین، سیاستها و آیین نامه ها و فرآیندهایی گفته میشود که با هدف قرارگیری گروه های نابرخوردار در موضع برابر با گروههای برخوردار وضع می شود. از زمان برنامه سوم توسعه بصورت رسمی بخشی مربوط به زنان در برنامه ها در نظر گرفته شده اما با وجود سیاست های مختلفی که برای ورود زنان به بحث توسعه مدنظر بوده همچنان مسائلی در این حوزه مطرح است. در این مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی اسناد سیاست گذاری در حوزهای آموزش، اشتغال از منظر تبعیض مثبت پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که سیاست های حوزه تبعیض مثبت در درجه اول مبتنی بر رویکرد آشتی نقش، در درجه دوم مبتنی بر توانمندسازی و در درجه سوم بر مبنای اصلاحات ساختاری به سمت تشابه حقوقی زن و مرد بوده است؛ اما این سیاست ها بدلیل فقدان وفاق در سطح گفتمانی، فقدان وجود زیرساخت های لازم نه تنها قابلیت اجرا نیافته بلکه از حیث شمولیت تنها دو گروه از زنان شامل زنان نخبه و زنان محروم مورد توجه سیاست گذار بوده اند.
بازخوانی جامعه شناسی تاریخیِ روایت شریعتی از تشیّع در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
363 - 380
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی در حوزه مطالعات اجتماعی تاریخ ایران، جایگاه ویژه ای دارد و ایران به عنوان جامعه ای با تاریخ دراز دامن، یکی از بسترهای مهم این سنخ از مطالعات می باشد. در این مطالعه که به روش تجزیه و تحلیل انتقادی متن انجام شده است، به رویکرد «علی شریعتی» در یکی از مهم ترین دوره های تاریخی جامعه ایران، یعنی حکومت صفویه پرداخته و تلاش شده است که مفهوم «روضه خوانی» را به مثابه یک نهاد اجتماعی جامعه ساز مورد کندوکاو جامعه شناختی قرار دهد. در این پژوهش، از منظر انتقادی، تساهل مذهبی صفویه مورد بازبینی و چشم انداز شریعتی، مورد نقد قرار گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل ها در این مطالعه نشان می دهد شریعتی تساهل اجتماعی -که دارای زمینه های دینی هم بوده- را به اشتباه از نقاط ضعف صفویه برمی شمارد و کوچ «مسیحیان گرجی» و «ارمنی» و توسعه اقتصادی در این دوران را که مبتنی بر شبکه فعال ارمنی/ مسیحی و یهودی بود، به غلط محصول دست های مرموز می خواند. شاید اگر این شبکه ها تقویت می شد و تساهل اجتماعی در امپراتوری صفویان دچار افت و گزند نمی شد، تاریخ ظهور سرمایه داری به گونه دیگری نوشته می شد؛ اما در قرائت شریعتی چندصدایی و تنوع دینی و مشرب های متکثر در دوره صفویه از نشانه های «روابط بسیار نزدیک و مرموز» صفویه با غرب مسیحی قلمداد می گردد. به سخن دیگر، این مطالعه در پی پیشنهاد این نکته است که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی می توان برخی از مسائل پیچیده تاریخ ایران و مدرنیته را در بستر مفهومی نوین، طرح و مورد بازخوانی قرار داد.
تحلیلی انتقادی بر مدل های تبیینی کلان از تاریخ سیاسی اقتصادی ایران با تأکید بر تاریخ محلی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
343-381
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن مرور بر برخی از مهم ترین نظریه های شرق شناسانه درمورد جوامع شرقی و نظریه چند تن از نظریه پردازان ایرانی که کوشیده اند تبیینی از تاریخ سیاسی اقتصادی ایران ارائه دهند، نشان می دهیم که این نظریه ها اگر چه قدرت تبیین کنندگی نسبتاً بالایی دارند و شواهد گوناگون و زیادی در جامعه ایران را می توان در جهت تأیید این نظریه ها دنبال کرد، اما آن ها به سبب ماهیت کلان روایتی شان و نیز تحت تأثیر ایده اروپامحوری، بسیاری از ویژگی ها و جزئیات تاریخی را که برای فهم برخی دوره های تاریخ ایران یا تاریخ سیاسی اقتصادی برخی مناطق ایران کلیدی اند، نادیده می گیرند و لذا دعاوی آن ها قابل تعمیم به همه دوره های تاریخی و همه مناطق ایران نیست. برای این هدف، ضمن مرور بر تاریخ سیاسی اقتصادی یزد، به منزله یکی از مناطق فلات مرکزی ایران، برخی از ویژگی های تاریخ سیاسی اقتصادی این شهر را که با این کلان روایت ها سازگار نیست و می تواند به منزله «استثنایی بر قاعده» مطرح شوند، برجسته می سازیم.
بررسی عمومیت شیوه های مدیریت اقتصادی خانواده در مشهد و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
چگونگی اداره امور خانواده دغدغه بسیاری از افراد جامعه است؛ در واقع، مدیریت مناسب اقتصاد خانواده مهارتی است که افراد تلاش می کنند بدان دست یابند. این موضوع نیز مانند سایر پدیده های انسانی - اجتماعی به عوامل گوناگونی مرتبط است و بین خانواده ها به اشکال متفاوتی ظاهر می شود. در مقاله حاضر دو هدف اساسی در نظر گرفته شده است؛ نخست شناسایی میزان عمومیت سبک های مختلف مدیریت اقتصادی خانواده و دوم عوامل مرتبط با انتخاب این سبک ها بین خانواد های مشهدی. روش پژوهش استفاده شده، پیمایش و ابزار آن، پرسش نامه است. جامعه آماری، همه سرپرستان خانوار ساکن در شهر مشهد در سال 1398 است. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع 369 نفر بررسی شدند. براساس شاخص های این پژوهش، بیش از نیمی از خانواده های مشهدی (54 درصد) در مدیریت اقتصادی خانواده خود عقلانی عمل می کنند. متغیرهای نوع روابط در خانواده، تحصیلات سرپرست خانواده، وضعیت اقتصادی، وضعیت فرهنگی، وضعیت اجتماعی و طبقه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری با سبک مدیریت اقتصادی خانواده دارند. براساس نتایج تحلیل مسیر، مهم ترین متغیر تأثیرگذار، تعداد منابع درآمدی خانواده ها بوده است؛ به این معنا که در صورتی که بیش از یک نفر در خانواده درآمد داشته باشد، مدیریت خانواده به سمت سبک های غیر عقلانی گرایش پیدا می کند؛ ازاین رو، بسیج منابع (پرهیز از تک روی های اقتصادی) بدون ایجاد روابط چندحاکمیتی در خانواده می تواند تأثیر مهمی در اصلاح الگوی مدیریت در خانواده ها داشته باشد و سطح مطلوبیت و رضایتمندی را در خانواده ها افزایش دهد.
مفهوم ظل اللهی در عصر نادرشاه و تحولات اجتماعی- سیاسی براساس تکوین مناسبات جدید دانش- قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم متعددی جهت توجیه حکومت خلق شده و نظام دانش که اغلب توسط علمای دینی تولید می شد، تلاش کرده است آن را متناسب با شرایط تاریخی در ارتباط با خداوند تعریف و تثبیت کند. مفهوم ظل الله یکی از این مفاهیم است که در قالب نظام باورها برای حاکمان تعریف شده و به کار رفته است. این مفهوم اغلب در پیوند با مفاهیم مشروعیت بخش دیگر چون فره ایزدی و ... به یک معنا درنظر گرفته شده درحالی که به گسست های معنایی آن در بستر تاریخی توجه نشده است. بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که مفهوم ظل اللهی در زمانه نادرشاه در نظام دانش قدرت چگونه تعریف شده و چه کارکردی داشته است؟ این پژوهش با استفاده از مباحث نظری دانش قدرت فوکو و رویکرد «تاریخ مفهوم» به تبیین مفهوم ظل اللهی، در عصر نادرشاه و پیامدهای آن خواهد پرداخت. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که در عصر نادری گسستی در نظام دانش صورت گرفته و دیوان سالاران مورخ به عنوان تولیدکنندگان دانش تلاش کردند با توجه به جدایی نادر از نظام مشروعیت ساز عصر صفوی برای او جایگاه متفاوتی تعریف کنند. به همین دلیل مفهوم ظل الله در این عصر به معنای موقعیتی مستقل و در ارتباط مستقیم با خدا در نظام دانش و قدرت تبیین شده و برای نادر به کار رفته است. این نظام جدید دانش قدرت که در عصر نادری شکل گرفت، بعدها به تغییری بزرگ در تاریخ ایران منجر شد و در تحولات و تطورات نظم اجتماعی سیاسی ایران یاری رساند.
مطالعه کیفی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز در سرخس از نگاه ذینفعان محلی (دهیاران روستاها): مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد برساختی-تفسیری به کشف و بررسی پیامدهای اقتصادی صنعت نفت و گاز از منظر تجربه زیسته ذینفعان محلی بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 19 نفر از دهیاران روستاهای بخش مرکزی شهرستان سرخس مصاحبه گردید و نهایتا داده های گردآوری شده در قالب 27 مقوله محوری و یک مقوله هسته مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس تفسیرها و تجربیات شکل گرفته در میان ذهنیت کنشگران محلی(دهیاران)، صنعت نفت و گاز در این منطقه پیامدهای اقتصادی مختلفی را در بر داشته است. از یک سو مؤلفه هایی همچون عدم تحرک اجتماعی، فقدان قدرت چانه زنی، منفعت طلبی شرکت ها، نفوذ و اقتدار شرکتی شرایط علی لازم را برای شکل گیری نوعی ساختار اقتصادی دوگانه(مبتنی بر مرکز/پیرامون) در صنعت نفت و گاز فراهم نموده است. از سوی دیگر تبعیض منطقه ای، اتخاذ رویکرد غیربومی گزینی، نابرابری اجتماعی، و فقدان نظارت این شرایط دوگانه را تسهیل و تقویت نموده است(عوامل مداخله گر). در شرایط خصوصی سازی شرکت ها(شرایط زمینه ای) ، ذینفعان محلی به میانجی دو راهبرد «مقاومت(اعتراض)» و «انفعال(پذیرش)» نسبت به این ساختار اقتصادی دوگانه واکنش نشان می دهند. یافته های مطالعه حاضر حاکی است که پیامدهای اقتصادی متعددی همچون ظهور قشرهای جدید، استثمار نیروی کار، تعارض منافع، تعارض هویتی، موقتی سازی نیروی کار و... در بسترهای صنعت نفت و گاز برساخته شده اند. در چنین زمینه ای کنشگران و اجتماع محلی، یا با ساختار دوگانه موجود«سازگار و همگرا» شده یا اینکه به سمت «ناسازگاری و واگرایی» سوق داده شده اند(مقوله هسته).
ارزش های فرهنگی و نگرش های کارآفرینی دانشجویان: پژوهشی در دانشگاههای اصفهان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ارزشهای فرهنگی و نگرش های کارآفرینی است. بستر و ارزشهای فرهنگی نقش مهمی در شکل دهی به نگرش ها و باورهای افراد دارد و ادبیات پژوهشی حاکی از وجود تفاوت های اساسی در میان کشورها به لحاظ کارآفرینی است که بخشی از این تفاوت را می توان با ارزش های فرهنگی توضیح داد. این پژوهش به صورت پیمایشی بر روی 354 نفر از دانشجویان بومی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته های نرم و محض کاربردی منتخب از دانشگاه اصفهان و یاسوج انجام شد. نتایج نشان داد که علی رغم وجود تفاوت معنی دار به لحاظ نگرش های کارآفرینی در میان این دو گروه از دانشجویان، با اینحال به لحاظ ارزشهای فرهنگی تفاوت معنی داری در بین این دو گروه مذکور مشاهده نگردید. همچنین تحلیل های مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که اجتناب از عدم قطعیت، جمع گرایی و زن سالاری تاثیر منفی و فاصله قدرت تاثیر مثبت بر ارزش های کارآفرینی دارند.
رابطه میان سبک های دفاعی وکیفیت ارتباط زوجین در خانواده: نقش واسطه ای سبک های حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
247 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دفاعی و کیفیت روابط زوجین با نقش واسطه ای سبک های حل تعارض زناشویی بود. از میان زوجین شهرستان جم، 244 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک های دفاعی آندروز، سبک های حل تعارض رحیم و کیفیت ارتباط زوجین خوشکام را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل مسیر و با نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در میان سبک های دفاعی، سبک رشدنایافته و رشدیافته و در میان سبک های حل تعارض، سبک های یکپارچه، اجتناب کننده، مصالحه و ملزم شده، روابط معنی داری با کیفیت روابط زوجین دارند. در بررسی روابط غیرمستقیم پژوهش نیز مشخص شد که سبک های حل تعارض یکپارچه و ملزم شده، رابطه بین سبک دفاعی رشدنایافته و کیفیت ارتباط زوجین را واسطه گری می کنند. همچنین سبک های حل تعارض یکپارچه و مصالحه نیز به عنوان متغیر واسطه ای، رابطه میان سبک دفاعی رشدیافته و کیفیت رابطه زوجین را تحت تأثیر قرار می دهند. لذا می توان نتیجه گرفت که بررسی سبک های دفاعی و همچنین سبک های حل تعارض در جهت پیش بینی و بهبود کیفیت روابط زوجین مفید است.
زمینه ها و فرایندهای شکل گیری الگوی سواد رسانه ای برای دانش آموزان مقطع متوسطه: یک مطالعه ی زمینه ای در میان معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه ی زمینه ها و فرایندهای شکل گیری الگوی سواد رسانه ای برای دانش آموزان مقطع متوسطه است. روش مطالعه: با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای و با نمونه گیری نظری و هدفمند تعداد 21 نفر از معلمان و فعالین حوزه ی آموزش انتخاب شده و با آن ها مصاحبه های عمیقی صورت پذیرفت. فرایند نمونه گیری نظری تا مرحله ی اشباع داده ها ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که «مزمزه واقعیت» به عنوان نتیجه ی کل فرایند آموزش سواد رسانه ای، خود را برای دانش آموزان نمایان می کند. این نتیجه به دنبال به کارگیری دانش رسانه ای برای درک واقعیاتی که در متن داده های رسانه ای وجود دارد حاصل می شود. به طور عمده مزمزه واقعیت به دنبال عواملی چون به کارگیری معلمان خبره، تدریس سواد رسانه ای در مدارس، تشکیل کلاس های مشارکت محور در فضای هندسی جدید، به روزرسانی محتوای دروس سواد رسانه ای و همزمان با تأثیرپذیری از مجموعه ای از عوامل زمینه ای و مداخله گر برساخته می شود. در کنار شکل گیری مزمزه واقعیت، سیستم آموزشی با استفاده از راهبردهایی چون استفاده از روش های روزآمد در آموزش سواد رسانه ای، مسیردهی به زندگی شبکه ای دانش آموزان و کنترل و نظارت گفتمانی بر فضای رسانه ها، مسیر دهی برای درک واقعیت های موجود را برای دانش آموزان آسان تر می کند. بر آیند و نتیجه ی به کارگیری راهبرد های فوق برای سیستم آموزش سواد رسانه ای و درک واقعیت، شکل گیری نگاه بازاندیشانه و انتقادی در بین دانش آموزان در مقابل رسانه ها و اطلاعات گوناگون آن خواهد بود. مدل نظری پژوهش درک بهتری از مسیر های فوق به دست می دهد.نتیجه گیری: برای برساخت سواد رسانه ای آموزش محور، سه سطح کلان و میانی و خرد در قالب یک سیستم با یکدیگر همکاری می کنند. برونداد نهایی تعاملات درون این سیستم، سواد رسانه ای است که برآیند و بازخورد کلی آن که نشانگر کارکرد صحیح سیستم است در قالب مزمزه واقعیت اجتماعی خود را نشان می دهد.