فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی از سالمندان در بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنها پرداخت. این پژوهش با روش تحلیلی-اسنادی صورت گرفت و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه های اینترنتی و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) با کلیدواژه های مرتبط انجام شد. یافته ها نشان دادند خلا پژوهش منسجم در این زمینه، به ویژه در زمینه تدوین مدلی با رویکرد دینی، در داخل کشور وجود دارد. همچنین حمایت اجتماعی سالمندان از منظر دین، دارای چهار بعد حمایت عاطفی، ارتباطی، ابزاری و معنوی است. حمایت ارتباطی شامل کسب تجربه، صله رحم، گفتگوی صمیمی، رعایت ضعف بدنی و رفتار با حوصله و طمانینه است. حمایت عاطفی شامل تکریم و تعظیم، سخن شایسته، نیکی و مهربانی، و قدردانی است. مولفه های حمایت ابزاری شامل کمک مالی خویشان، کمک مالی حکومت، نفقه و هدیه دادن است. حمایت معنوی نیز شامل مولفه های جلب برکت و روزی، دعای خیر و دلسوزی است. با توجه به تاکید فرهنگ اسلامی بر ارائه حمایت های خاص از گروه های آسیب پذیر نظیر سالمندان، انتظار می رود حمایت های اجتماعی رسمی و غیررسمی همه جانبه با توجه به نیازهای خاص سالمندان و با نظرخواهی از خود سالمندان صورت گیرد.
تکنولوژی و تحول جایگاه اجتماعی شیء هنری-آیینی (مورد مطالعه: علامت در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127 - 146
حوزههای تخصصی:
"علامت" از اشیای هنری-آیینی محرم در ایران است که با اصول هنری و تکنیکی ویژه ای ساخته می شود. این اصول به مرور تغییراتی یافته است. با این حال، پژوهش های علمی چندانی درباره این تغییرات و تأثیرات آن ها بر نقش اجتماعی این شیء در دسترس نیست. به دلیل اینکه شهر اصفهان مرکز مهم ساخت سنتی "علامت" است و این شیء، مهم ترین شیء هنری-آیینی در این شهر است، این پژوهش در نظر دارد تأثیر تغییرات تکنولوژیکی جدید در ساخت و تبلیغ "علامت" را بر جایگاه و کارکرد اجتماعی آن در این شهر بررسی کند. بدین منظور از تعریف مردم شناسی از “جایگاه اجتماعی” در ترکیب با نظریه عاملیت آلفرد جل، مردم شناس هنر، بهره برده است. این مقاله در پی پاسخ دو سؤال است:"علامت" چه کارکرد و جایگاه اجتماعی ای در شهر اصفهان دارد؟ و تحولات جدید تکنولوژی چه تأثیری بر ویژگی های سنتی، جایگاه اجتماعی و کارکرد آن نزد مردم این شهر داشته است؟ داده های این پژوهش از طریق روش های مردم نگاری و نیز روش های غیرواکنشی گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد "علامت" در شهر اصفهان یکی از مؤلفه های چرخه تعیین جایگاه اجتماعی افراد است و بهره گیری از تکنولوژی روز در ساخت آن، تأثیرات زیر را به دنبال دارد: افزایش کارکرد نمایشی و تبلیغی "علامت"، تغییر معیارهای جایگاه و ارزش اجتماعی این شیء از معیارهای آیینی و اجتماعی به معیارهای نمایشی و فردی، جابه جاشدن جایگاه عامل تأثیر و پذیرنده تأثیر در تعامل "علامت" و جامعه و گسست یا سستی در چرخه تعیین جایگاه اجتماعیِ مبتنی بر عاملیت "علامت".
کلیشه سازی جنسیتی و بازنمایی زنان در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 35
حوزههای تخصصی:
کلیشه سازی جنسیتی تمهیدی است که در واقع نمایی و برساخت پدیده های پیرامون نقش داشته و در جهت دهی افکار عمومی اثر گذار است. رسانه ها این تمهید را دستمایه قرار داده و در ترویج، شکل دهی و تهییج مخاطبانشان از آن استفاده می کنند. سینما از مهمترین ژانرهایی است که به مدد کلیشه سازی جنسیتی سعی در بازنمایی تصاویر خاصی از جهان زنانه و ارتباط آن با جامعه مردسالار دارد. سینما به دلیل ویژگی های بارز خود یعنی واقع نمایی، همدلی، همذات پنداری و گریزخواهی، به عنوان رسانه ای دیداری و کاربردی در فرآیند ارتباطات تلقی می شود و مخاطبان زیادی دارد. به همین دلیل است که مدیران و کارشناسان این صنعت باید دانش و آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند ارتباطات مناسبی را با مخاطب برقرار کنند. تاریخ سینمای ایران گویای آن است که هیچگاه از پرداختن به کلیشه های جنسیتی مبرا نبوده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی کلیشه سازی جنسیتی را در سینمای ایران مورد مداقه قرار داده و مسئله ی اصلی آن واکاوی نمایش زنان در سینمای پس از انقلاب می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی است و به شیوه جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری انجام شده است. از این روی برای آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم های ریحانه، عینک دودی، گیس بریده، رسوایی که پس از انقلاب تولید و پخش شده است بر مبنای گزینش هدفمند از موارد مطلوب انتخاب و بر اساس مبانی نظری پژوهش تحلیل کرده است.
بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین در سطح شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
133 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین بوده است. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق توافقی و طلاق غیر توافقی مراجعه کننده به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره خانواده در شهر آباده بودند که 15 زوج متقاضی طلاق توافقی و 15زوج متقاضی طلاق غیرتوافقی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه 15 گویه ای نگرش های مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1383) با 2 بعد پررنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین در زندگی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین دو جامعه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری بین زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیرتوافقی در نگرش های مذهبی آنان ( پر رنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین ) وجود دارد.
طایفه گرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و عوامل مرتبط با تداوم آن در شهر پارس آباد، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طایفه گرایی و وجود احساسات و روحیات قوی در طایفه گرایی، از ویژگی های ساختار سنتی و قبیله ای می باشد که در برخی از مناطق ایران همچنان پایدار مانده و بر مسئله انتخابات تأثیرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مرتبط با طایفه گرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شهر پارس آباد صورت گرفته است. روش و داده ها: پژوهش حاضر به روش پیمایش طراحی شده و از نظر زمان، مقطعی و از نظر نوع، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، افراد بالای 18 سال شهر پارس آباد که واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند را تشکیل می دهند. داده ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، در نمونه 384 نفری گردآوری شد. پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی به شیوه محاسبه آلفای کرونباخ سنجیده شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بین قانونگرایی، احساس محرومیت نسبی و بعد تجسم یافته سرمایه فرهنگی با طایفه گرایی در انتخابات رابطه وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: طایفه گرایی در انتخابات منجر به حذف افرادی از انتخابات شده است که در سطح محلی و ملی می توانستند منشأ خدمات بسیاری باشند. در نتیجه، شخصیت های توانمندی از عرصه خدمت رسانی کنار نهاده شده اند. پیام اصلی: نظام انتخاباتی مطلوب تأثیر به سزایی در تحقق شکل گیری مجلس و دولت کارآمد، ثبات سیاسی و اجتماعی دارد و زمانی این مهم تحقق می یابد که سازوکارها و زمینه های فرهنگی و اجتماعی انتخابات، پی ریزی درستی داشته باشد. انتخاب افراد شایسته از همه طوایف، زمینه مشارکت همگانی در اداره امور کشور را میسر می سازد. با ایجاد سندیکاها و حزب ها و تحزب گرایی که فراتر از افراد و نخبگان بومی باشند، می توان طایفه گرایی را کاهش داد.
عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با وضعیت افراد بی همسر بر اثر طلاق در ایران: یک مدل دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
199 - 224
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم تغییرات جهانی خانواده در دوران معاصر، افزایش وقوع طلاق است. به منظور شناخت بهتر دلایل طلاق، لازم است عوامل طلاق در سطوح خرد و کلان مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (دارای همسر در برابر بی همسر به دلیل طلاق) و محاسبه احتمال طلاق، به بررسی در دو سطح فرد و استان پرداخته است.
روش و داده ها: پژوهش با استفاده از داده های سرشماری های 1355 تا 1395، طرح آمارگیری نیروی کار، هزینه و درآمد خانوار، گذران وقت و داده های ثبت احوال کشور انجام گرفت. در سطح اول تحلیل که دربرگیرنده متغیرهای سطح خرد است، 25163 زن و 18633 مرد به صورت نمونه تصادفی سیستماتیک از فایل 2 درصد سرشماری 1395 انتخاب شدند. در سطح دوم که هدف بررسی متغیرهای کلان در سطح استان هاست، تحلیل ها برای 31 استان کشور محاسبه شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش سن، باسوادبودن، غیرفعال بودن و داشتن مالکیت واحد مسکونی نوع سایر احتمال طلاق مردان افزایش می یابد، اما با سرپرست بودن و داشتن تحصیلات عالی احتمال طلاق در مردان کاهش می یابد. شهری بودن، باسواد بودن، درحال تحصیل بودن و داشتن فرزند، احتمال طلاق در زنان را افزایش می دهد. در سطح استان، نسبت جنسی احتمال طلاق مردان و نسبت شهرنشینی احتمال طلاق زنان را افزایش می دهد.
بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، ترکیب متغیرهای سطح خرد و کلان می تواند بر روی بسیاری از نتیجه گیری های مرتبط با علّت طلاق تأثیر بگذارد. گرچه بیشتر مطالعات مربوط به طلاق در سطح فرد صورت می گیرد، باید به تأثیرگذاری محیط زندگی افراد در تصمیم آنان به طلاق توجه بیشتری کرد.
پیام اصلی: غالب مطالعات در حوزه طلاق در سطح فرد صورت می گیرد و اندکی از آنان فقط در سطح متغیرهای کلان استانی بررسی شده اند. در این مطالعه نشان دادیم که برای درک بهتر عوامل طلاق باید به عوامل فردی و متغیرهای کلان محل زندگی افراد، باهم مورد مطالعه واقع شوند.
مطالعه انتقادی گفتمان نفی خشونت بر زنان؛ با تاکید بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت بر زنان پدیده ای تاریخی فرهنگی است. فهم پیچیدگی های مسأله خشونت بر زنان نیازمند بررسی دقیق همه ابعاد و لایه های این واقعیت اجتماعی است. این پژوهش، با تایید مسأله بودگی خشونت بر زنان در جامعه ایرانی و ضرورت ورود حاکمیت به آن به مثابه مسأله اجتماعی به بررسی منابع گفتمانی لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» از منظری جامعه شناختی می پردازد.با هدف شناخت و مطالعه مضامین یا الگوهای معنایی غالب، متن لایحه به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکردی انتقادی مورد بررسی قرار گرفت.درون زا نبودن مسأله شدگی خشونت بر زنان، فقدان توجه به تنوع بوم و میدان ایرانی در تعریف مصداق های خشونت، عدم توجه به خاص بودگی های خانواده ایرانی و الزام های روابط خانوادگی و حقوق زدگی و تمرکز بر وضع قوانین کیفری جدید در فقدان هنجارسازی و فرهنگ سازی مضمون های اصلی شناخته شده در متن لایحه است.به طورکلی، نتایج برآمده از تحلیل مضامین شناسایی شده نشان می دهد منابع گفتمان حمایت از زنان در برابر خشونت فاقد درک اجتماعی از مسأله خشونت بر زنان است و بدون توجه به زمینه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی و تعارضات و کلیت بافت حقوقی، برای این مسأله اجتماعی، راه حل هایی از جنس حقوقی و قانونی ارائه داده است. در واقع، منابع گفتمانی لایحه تنها با تاکید بر وجهه جهانی خشونت بر زنان و بدون توجه به درون زا کردن این مسأله شدگی، به جای بازگشت به فهم تجربه زنان از خشونت، رفتارهایی را که پیش از این مصداق خشونت در جامعه ایرانی دانسته نمی شده به عنوان خشونت تعریف و برساخت کرده است.
وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی: مورد مطالعه معلمان شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
37 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی در بین معلمان شهر زاهدان است. پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان نواحی یک و دو شهر زاهدان در هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 357 نفر برآورد شد. شیوه نمونه گیری، ترکیبی از روشهای نمونهگیری تصادفی طبقهای و خوشهای بود. نتایج تحقیق نشان می دهد احساس طرد اجتماعی در بین معلمان در حد متوسط است. از نظر وضعیت اقتصادی اکثریت معلمان صاحب خانه هستند، پایگاه اقتصادی و هزینه های ماهیانه خانوار متوسطی دارند، احساس فقر آنها زیاد و میزان رضایتشان از وضعیت اقتصادی کشور خیلی کم می باشد. همه متغیرهای وضعیت اقتصادی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری دارند که در این میان رابطه پایگاه اقتصادی معکوس می باشد. همچنین بین ویژگی های زمینه ای (جنسیت، سن، میزان تحصیلات، قومیت و مذهب)، ویژگی های شغلی (وضعیت استخدامی، مقطع تدریس و سابقه کار) و احساس تبعیض اجتماعی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی نشان می دهد که مدل مرکب از متغیرهای پایگاه اقتصادی، احساس تبعیض اجتماعی، هزینه های ماهیانه خانوار، احساس فقر و جنسیت در سطح بسیار معناداری به میزان 43 درصد از تغییرات احساس طرد اجتماعی معلمان را تبیین می کنند و متغیر پایگاه اقتصادی، بیشترین سهم را دارد.
فراتحلیل مطالعات تجربی عوامل اثرگذار بر توانمندسازی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
257 - 285
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو درصدد تحلیل مجدد و تلخیص آماری مجموعه تحقیقات پیشین در زمینه پدیده توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی توسعه است. به عبارتی، به دنبال آن است که براساس مطالعات و تحقیقات کمی پیشین، عوامل مؤثر بر توانمندسازی اجتماعی و میزان این تأثیرگذاری را احصاء نماید. این مطالعه با کاربست روش فراتحلیل به عنوان یکی از انواع روش های مرور تحقیقات سعی دارد به سوال اصلی پژوهش پاسخ دهد. جهت اجرایی کردن فراتحلیل کلیه تحقیقات معتبر علمی در سطح داخلی از سال 1386 تا 1399 به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و با مطالعه تمامی اسناد بدست آمده، نهایتاً 23 سند جهت انجام فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از اسناد مزبور با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (CMA2) صورت پذیرفت. یافته های تحقیق در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های حاصل از فراتحلیل ارائه شد. یافته های حاصل از ترکیب شدت اثر، نشان می دهد که متغیرهای پایگاه-اقتصادی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اندازه اثرات ترکیبی معادل 436/0 و 434/0 در حد متوسط بر میزان توانمندسازی اجتماعی اثرگذار بوده اند. هم چنین از میان متغیرهای مورد بررسی متغیر سن کمترین اثر را بر میزان توانمندسازی اجتماعی داشته و اثرگذاری آن نیز به صورت منفی بوده است.
کیفیت زندگی شهری در شهر اصفهان: اولویت ها و مضامین بر سازنده(مقاله علمی وزارت علوم)
کیفیت زندگی شهری، مفهومی (سازه ای) پیچیده، پویا و چندبعدی و متکی به شاخص های ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. درون مایه اصلی کیفیت زندگی شهری، تأمین و ارضای نیازهای مادی و معنوی انسان به طور توأمان است. با توجه به اهمیت سازه کیفیت زندگی شهری در سیاست گذاری محلی در کلان شهرها، این پژوهش در شهر اصفهان با هدف تعیین اولویت های ابعاد کیفیت زندگی و همچنین شناسایی مؤلفه های برسازنده هرکدام از ابعاد، از دیدگاه شهروندان طراحی و اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه که به شیوه پیمایش انجام شده است، 1806 نفر از شهروندان 15 تا 65 سال شهر اصفهان اند که با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. داده های کمی و کیفی این مطالعه به ترتیب با تکنیک تحلیل خوشه ای و تحلیل مضمون، تحلیل و دسته بندی شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد شهروندان اصفهانی ابعاد هفده گانه کیفیت زندگی را در پنج سطح زیستی، فرهنگی، آموزشی، مدنی و مدرن متمایز می کنند. در اولین سطح که بعد زیستی نامیده می شود، مهم ترین اولویت های شهروندان اصفهانی به ترتیب شغل و درآمد، مسکن، سلامت و بهداشت، ایمنی و امنیت و کیفیت آب و هواست. همچنین شهروندان شرکت کننده در این مطالعه، کیفیت زندگی شهری را در اصفهان در قالب سه مضمون فراگیر مطلوبیت شهر (تمیز، زیبا و چشم نواز، روشن، ایمن، امن، گذرهای سالم و هموار، زیرساخت های شهری سالم، ناوگان حمل ونقل ارزان، تمیز، خلوت، منظم و نو و واجد امکانات محله ای، تعاملات اجتماعی گرم و صمیمیانه)، تمهیدات شهر (تسهیل تملیک و تأمین مسکن، ترغیب به گردشگری، تقویت آداب فرهنگی، نوسازی) و تهدیدات شهر (مخاطرات شغلی و درآمدی، ناهنجاری های فرهنگی، ساختمان های متراکم و مرتفع، ازدحام، مهاجرپذیری، بحران آب، بیماری ها، آلودگی ها، مخاطرات صنعت، زوال فرهنگ بومی و میراث فرهنگی، مدیریت ناکارآمد و ترافیک) درک می کنند.
طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای غوغاسالاری در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رواج پدیده غوغاسالاری به عنوان یکی از جنبه های تاریک رفتار سازمانی که زمینه ناکامی سازمان ها را فراهم می آورد و از طرفی، اهمیت شناسایی پیشایندها و پیامدهای این پدیده در راستای مدیریت آن و نیز فقدان مطالعه ای جامع و کل نگر در این باره، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای غوغاسالاری در سازمان طراحی و اجرا شد. این مطالعه، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب اجرا شده است. نتایج حاصل بیانگر این است که پیشایندهای غوغاسالاری در سازمان، در سه بعد فردی (با سه مؤلفه ویژگی های قربانی، فرد غوغاسالار و عوامل بین فردی)، گروهی (با دو مؤلفه عوامل درون گروهی و برون گروهی) و سازمانی (با دو مؤلفه عوامل مرتبط با شغل و غیرشغلی) مطالعه می شوند. نتایج همچنین حاکی است که پیامدهای غوغاسالاری در سازمان نیز در چهار بعد فردی (با سه مؤلفه نگرشی- ادراکی، فیزیولوژیکی و رفتاری- عملکردی)، گروهی (با دو مؤلفه دورن گروهی و برون گروهی)، سازمانی (با دو مؤلفه فرهنگی و مدیریتی- اجرایی) و فراسازمانی (با دو مؤلفه خانوادگی و اجتماعی) قابل ردیابی و مطالعه است.
سنخ شناسی فعالیت روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور رسانه های جمعی، مصرف رسانه ها تغییر بسیاری کرده است. مخاطبان رسانه های جمعی، به ویژه تماشاگران تلویزیون، پیش از وب2 مخاطبان منفعل محسوب می شدند، اما با گسترش رسانه های اجتماعی، مخاطبان به کاربران رسانه تبدیل شدند که علاوه بر مصرف، محتواهایی را برای دیگر کاربران تولید و بارگذاری کردند. ارتباط نهاد دین و رسانه های اجتماعی، پیوند مهمی در عرصه ارتباطات دینی است. از طرفی، ارتباطات دینی در ایران، مانند دیگر انواع ارتباطات، با گسترش دسترسی به اینترنت، تلفن های هوشمند و رسانه های اجتماعی در دهه اخیر تغییر و توسعه یافته است. براین اساس گسترش دسترسی کاربران به شبکه های اجتماعی، دسترسی روحانیون شیعه به این رسانه ها را نیز افزایش داد. این روحانیون علاوه بر تولید محتوای دینی، موضوعات غیرمذهبی را نیز برای جذب دیگر کاربران یا دنبال کنندگان ارائه داده اند. براین اساس سؤالات این پژوهش عبارت اند از: 1. فراوانی صفحات روحانیون شیعه در اینستاگرام چقدر است؟ 2. مضامین اصلی فرسته های روحانیون مطالعه شده چیست؟ 3. نسبت نمونه های مورد مطالعه با فعالیت اینستاگرامی چیست؟ 4. بازنمود ظاهری روحانیون از خود در اینستاگرام چگونه است؟ در این پژوهش از مفاهیم «اقتصاد توجه» و «سلبریتی اینترنتی» نیز برای توصیف بازنمود روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام استفاده شده است.روش این پژوهش، کمی است. به منظور درک فعالیت روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام، فعالیت 112 روحانی در دو بازه مناسبتی و غیرمناسبتی با روش تحلیل کمی، مطالعه و تحلیل شد.یافته ها نشان می دهد روحانیون شیعه در دوره های زمانی مناسبتی، مطالب بیشتری از بازه زمانی غیرمناسبتی در اینستاگرام بارگذاری کرده اند. 82 روحانی در ایام مناسبتی و 69 روحانی در بازه غیرمناسبتی فعالیت اینستاگرامی داشتند. همچنین روحانیون مطالعه شده محتواهایی با مضمون دینی یا ترکیبی از مضمون دینی با مضامین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... داشته اند.روحانیون مطالعه شده سعی کرده اند مسائل دینی و غیرمذهبی یا تلفیقی از مسائل دینی را همسو با مضامین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... منتشر کنند. آن ها ساختار نمایشی اینستاگرام را برای بازنمود خود و فعالیت هایشان پذیرفته اند. از این رو سعی در برساخت هویتی فردگرا و برکنده از نهاد روحانیت شیعه ایران دارند که به تضعیف رفتارهای ساختارمند روحانیون منجر شده است
تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
62 - 85
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
ضرورت شکل گیری نگاره یوسف و زلیخا در دوران سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
105 - 127
حوزههای تخصصی:
براساس اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار یکی از اصول دادگری در جامعه بوده است. در نتیجه برای تحقق شاه فرهمند، تفکیک قوای سه گانه لشکر، دین و دیوان و به نظم درآمدن آنها توسط وزیر ضروری بود. با ورود سنت های ترکی و مغولی و حضور خاتون های دربار، دخالت ایشان در امور دربار و انتخاب جانشین شرایطی بحرانی را برای تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری شکل داد. بنابراین اقدامات وزرا در مواجهه با بحران دخالت خاتون ها امری ضروری بود که بنا به اهمیت سنت اندرزدهی سیاسی برای وزرا، طی ادوار مختلف منجر به پدید آمدن آثار ادبی و هنری متعددی شد. در دوران سلطان حسین بایقرا نیز این بحران بروز یافت و در فروپاشی دودمان تیموری موثر بود. بنا به ضرورت مواجهه با این بحران آثار اندرزگون متعددی، برای متوجه ساختن سلطان به این بحران شکل گرفت. در این میان، بروز نگاره یوسف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد نیز با توجه به اهمیت این حکایت در بستر سنت اندرزدهی سیاسی و با توجه به ضرورت بهره گیری از کیفیت های زیباشناختی در جلب توجه سلطان به این بحران، دارای اهمیت و ضرورت دانسته شد. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و تاریخی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، این سوال مطرح شد که نگاره یوسف و زلیخا، چه نسبتی با بحران دخالت خاتون ها در نظم دربار سلطان حسین بایقرا دارد؟ با توجه به نتایج به دست آمده ضرورت شکل گیری این نگاره، بهره گیری از جذابیت های زیبایی شناسانه نگارگری برای توجه دادن سلطان حسین بایقرا به بحران دخالت خاتون در امور دربار بوده است.
ریشه های تکوین بازار و دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 129
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی اقتصاد سیاسی بحث در مورد نوع رابطه میان سپهر عمومی و خصوصی است. سپهر عمومی حوزه سیاست در نظر گرفته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن دولت- ملت است. سپهر خصوصی هم حوزه اقتصاد دانسته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن بدوا بازار ملی و در مراحل بعدی بازار منطقه ای، بین المللی و جهانی است. بر این اساس، امکان ورود به بحث اقتصاد سیاسی ایران زمانی وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملی و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آن ها سخن گفت. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که نهادهای بازار و دولت ملی چگونه و در چه زمانی در ایران شکل گرفتند؟ در رابطه با تکوین بازار دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که بازار به صورت طبیعی از گذشته وجود داشت. و نظر دوم معتقد است که بازار در قرن نوزدهم به عنوان یک نهاد تاسیس شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرضیه استوار است که نهاد بازار در ایران نه امری طبیعی و دارای ریشه داخلی بلکه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، تحت تاثیر عامل خارجی تاسیس گردید. در رابطه با تکوین دولت نیز دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که دولت مدرن در واکنش به صنعتی شدن شکل گرفت. و نظر دوم معقتد است که دولت مدرن در واکنش به جنگ های بین المللی ساخته شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرض استوار است که این عامل خارجی جنگ های بین المللی بود که دولت در ایران را ساخت.
تحلیل گفتمان فرودستی: بازنمایی عکاسانه فرودستان در ایران از دهه 1350 تا دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی مستند اجتماعی ایران، سهم اندکی در بازنمایی مسئله فرودستی داشته است؛ و بر خلاف ادعای ثبت صریح و بی دخل و تصرف، آنچه از فرودستی بازنمایی می کند، متکی بر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هدف مقاله حاضر تحلیل بازنمایی عکاسانه فرودستی در بستر گفتمان های هژمونیک سال های انقلاب و پس از آن است. بدین منظور عکس های مستند اجتماعی ایران بین دهه های 1350 تا 1390 به روش تحلیل گفتمان، مورد تحلیل واقع شدند. با نمونه گیری هدفمند از عکس های مستند اجتماعی ایران، نشان داده می شود که گفتمان فرودستی به تعبیر فوکو با برجسته سازی چه گزاره هایی در هر دهه صورت بندی شده و عکاسی به عنوان آپاراتوس نهادی، چگونه آن را بازنمایی کرده است. نتایج این مقاله نشان داد که بازنمایی عکاسانه گفتمان فرودستی به سه دوره متمایز قابل تفکیک است؛ اول، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «رنجبر انقلابی» و «مستضعف» در گفتمان اجتماعی دهه 1350، اغلب با بازنمایی بدن هایی آرمانی و انقلابی به مثابه نمادی از مقاومت به صحنه انقلاب فرا خوانده شدند. دوم، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «قشر آسیب پذیر» در گفتمان فرهنگی، اغلب با بازنمایی بدن هایی منفعل، بیکار و معرف معصومیت از دست رفته در جامعه هنجارمند دهه 1370 با صورتی استحاله یافته به گالری ها راه یافتند. سوم بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «نابهنجار»، «کمتر برخوردار» یا «گروه های غیرمولد» در گفتمان سیاسی دهه 1390، اغلب با بازنمایی بدن هایی گروتسک و اگزوتیک به مثابه گروه های بالقوه بزهکار یا مجرمان، با فروکاست به ابژه ناکارمدِ جامعه مصرفی با تبعید به نا مکان هایی دور از جامعه به انقیاد درآمده و نامرئی شدند.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی (مورد مطالعه: زنان ساکن شهر هرات-افغانستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزاحمت های خیابانی، نقض حقوق شهروندی و یکی از اشکال خشونت جنسیتی است که بسیاری زنان، به خصوص زنان افغانستان با آن مواجه می شوند. مزاحمت های خیابانی علاوه بر اینکه باعث به وجود آوردن احساس ناامنی برای زنان می شوند، پیامدهای منفی دیگری را نیز برای زنان به وجود می آورند؛ از این رو تحقیق حاضر، با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی علیه زنان شهروند ساکن شهر هرات- افغانستان در سال 1398 انجام شده است. روش این تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، زنان 16سال به بالای شهر هرات و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Sample Power «350» نفر برآورد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Spss انجام شده است. متغیرهای مستقل شامل طرد اجتماعی زنان، عوامل محیطی و میزان پوشیدگی زنان است. آثار کل متغیرهای مستقل بر وابسته، با سطح معناداری حداقل 99درصد، نشان می دهد میزان پوشیدگی زنان با ضریب (0.322)، عوامل محیطی (0.312) و طرد اجتماعی (0.180)، بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر داشته و این روابط معنادار بوده است. ضریب تعیین حاکی از آن است که 27.3درصد از واریانس وابسته، یعنی مزاحمت های خیابانی در نمونه بررسی شده، به وسیله واریانس این متغیرها تبیین می شود.
واکاوی زمینه های شکل گیری فساد دانشگاهی در دانشگاه های ایران (مورد مطالعه؛ دانشگاه های شیراز و یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فساد دانشگاهی پدیده ای آشنا در دانشگاه های ایران است، ولی تا کنون چندان بررسی نشده است. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه زمینه ای، علل فساد دانشگاهی و عوامل مرتبط با آن را بررسی کرده است. میدان تحقیق، استادان و دانشجویان دکتری دانشگاه های شیراز و یاسوج اند که 25 نفر از آنان بر اساس قاعده اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و تحلیل آنها بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، گزینشی و محوری انجام شد. نتایج نشان داد دولت نفتی، نبود استقلال نهادی، نظام اداری معیوب، شبه نهاد بودن دانشگاه و کمیت گرایی اسناد بالادستی، از شرایط علّی شکل گیری فسادند. آگاهی نسبت به فساد، ناکارآمدی نیروی انسانی و کنترل و نظارت ناکافی به عنوان شرایط مداخله گر و نوع دانشگاه، دپارتمان، سابقه کار و الزامات موقعیتی نیز، از شرایط زمینه ای فساد دانشگاهی به شمار می روند. در مقابل، کنشگران دانشگاهی از استراتژی هایی مثل بیگاری از دانشجو، سکوت عامدانه، باج دهی دوسویه، برون سپاری، گروکشی و همکاری راهبردی استفاده می کنند. پیامدهای فساد دانشگاهی نیز، کالایی شدن علم، شکل گیری پرولتاریای دانشگاهی، از خود بیگانگی، دوراهی اخلاقی، افول اعتبار و اعتماد به دانشگاه و نهادینه شدن فساد در جامعه است. بر اساس نتایج، فساد دانشگاهی همچون یک سکه دو رو عمل می کند که از یک طرف برای ساختار و کنشگر یک بازی دوسر برد و از طرف دیگر برای آنها یک بازی دوسر باخت است. همین رویه برد-برد آن است که موجب بازتولید و تداوم فساد در دانشگاه می شود.
مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی در فرایند توسعه شهری ایذه (بررسی موردی: خوراک و پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه منسجمی از رفتارهاست که در قالب مصرف متجلی می شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی (پوشش و غذا) در فرایند توسعه شهری ایذه می باشد. در این پژوهش، 23 نفر از مطلعین کلیدی که بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، وارد مطالعه شدند. با استفاده از روش های گردآوری داده ها در مطالعه مردم نگاری (مشاهده و مصاحبه عمیق) به جمع آوری داده ها پرداخته شد. داده های بدست آمده از طریق تحلیل داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفاهیم، خرده مقوله ها و مقوله های اصلی استخراج گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهند تخته قاپو عشایر، اجرای مفاد انقلاب سفید از جمله اصلاحات ارضی، اعزام سپاه دانش به مناطق روستایی و ملی کردن جنگل ها و مراتع موجب تشدید مهاجرت های روستایی و افزایش جمعیت شهر ایذه گردید. مهاجرت به شهر و تغییر زیست بوم طبیعی به زیست بوم انسان ساخت، تغییر سبک زندگی ساکنین را به همراه داشته است. تغییر زیست بوم به تدریج تمهیدات تهیه غذا و نوع پوشش را تغییر داد و شهرنشینی به عنوان زیست بومی انسان ساخت الگوهای رفتاری «فردگرایی» و «مصرف گرایی» را جایگزین الگوهای رفتاری «جمع گرایی» و «مولد بودن» کرده است. همچنین این یافته ها نشان می دهند دگرگونی در فرهنگ و ایستارها، رواج یافتن پوشاک مدرن، ورود آموزش مدرن، گسترش بازار محلی و گسترش مجاری ارتباطی از زمینه ها و بسترهای تغییر سبک زندگی در جامعه مورد مطالعه بوده است.
Identifying Dimensions and Components of Alienation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Alienation has a great impact on the performance of people. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of alienation. Methodology: This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The research community included the experts on the alienation of Isfahan city in 2021, and according to the principle of theoretical saturation, 20 of them (employees of government organizations) were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods. The research tools consisted of a demographic information form and semi-structured interviews, which the validity of the interviews was obtained by the verification methodology and the reliability of the collected codes was 0.88 obtained through the two-week retest method. Data were analyzed with open, interactive and selective coding methods in MAXQDA software. Findings: Data analysis showed that alienation had 205 indicators, 29 components and 7 dimensions. The dimensions included extra-organizational alienation (with 5 components of dehumanization at work, cultural and social anomie, effects and values of industrial society, social alienation and cultural beliefs), organizational alienation (with 13 components of weakness in talent management, weakness of organizational socialization, unprofessional and weak managers, Organizational alienation, weak interpersonal communication, tension and conflict in the organization, weak rules and regulations, inefficient monitoring and control system, organizational disorder, organizational culture based on construction, corruption and rentier-seeking, autocratic management style and powerlessness at work), job alienation ( with 4 components of sense of meaninglessness at work, lack of job motivation, ambiguity in roles, duties, job and organizational frustration), individual alienation (with 4 components of inability to work, low self-esteem, psychological disorders and lack of employees ethics), unfavorable behavioral and organizational attitudes (with 1 component), job fatigue (with 1 component) and aversion to work (with 1 component). Conclusion: The identified dimensions and components for alienation can have many practical implications for specialists and organizational planners who can design and implement programs based on the identified dimensions and components to reduce employee alienation.