فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
133 - 173
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی در دنیای امروز، یکی از حوزه های تخصصی است که اداره آن نیازمند به کارگیری مدیرانی است که توانایی ها و شایستگی های اداره این سازمان را داشته باشند. در این راستا مدیریت استعداد به دلیل توانایی آن در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی، موردتوجه قرارگرفتن است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت استعداد برای رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی در استان تهران هست. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر ماهیت اکتشافی، ازنظر شیوه گردآوری و تحلیل داده ها کیفی و داده بنیاد هست. جامعه موردمطالعه جامعه شامل خبرگان در حیطه مدیریت استعداد در آموزش عالی است که به صورت نمونه گیری هدف مند و با راهبرد بروز یابنده گلوله برفی صورت گرفت و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی آن با روش مثلث سازی تأیید شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد مدیریت استعداد برای رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی شامل" توسعه کارکنان، انگیزش، نگهداری و تضمین جذب" است. در ادامه مؤلفه ها و زیر مقیاس های هر کدام شناسایی و طبقه بندی شد.
عوامل برسازنده بحران صندوق های بازنشستگی در ایران از نگاه ذی نفعان (با تمرکز بر سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
203 - 232
باتوجه به روند سالمندی جمعیت در همه کشورهای جهان و به تبع آن افزایش هزینه های صندوق های بازنشستگی تقریباً تمامی این صندوق ها با وضعیتی بحرانی مواجه شده اند. علاوه برآن، پویایی کم نظیر شرایط اجتماعی و اقتصادی در جهان امروز، مستلزم بازنگری نهادهای مختلف در بازه های نه چندان طولانی است؛ شرط بقای سازمان های عمومی در این شرایط متغیر، انعطاف پذیری و انطباق یافتن با شرایط اقتصادی و اجتماعی محیط پیرامون آن در عین پایبندی به اهداف اصلی خود است؛ بنابراین به منظور سیاست گذاری مناسب برای این انطباق، شناختِ عوامل شکل گیریِ این بحران اهمیت فزاینده ای دارد. مسئله اساسی پژوهش حاضر پی بردن به عوامل برسازندیه بحران صندوق های بازنشستگی از دیدگاه بخشی از کنشگران کلیدی آن است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره می برد، روش آن تحلیل مضمونی، ابزار گردآوری داده مصاحبه، و شیوه تحلیل، تحلیل مضمونی است. بازسازیِ معناییِ مسئله از دیدگاه کنشگران کلیدی نشان می دهد که بحران را چهار عامل اصلی برساخته اند: «رکود اقتصادی»، «ضعف کارشناسی و تخصص گرایی»، «کاهش و تخریب اعتماد به سازمان» و «سازمان به مثابه حیا ط خلوت دولت». «نسبت پشتیبانی» نیز به عنوان یکی از مهم ترین برسازندگان مسئله به «بحران اقتصادی» در جامعه باز می گردد که باعث کاهش سرمایه گذاری مولد و نرخ اشتغال شده است.
بررسی مدل تأثیر پایگاه اجتماعی-اقتصادی بر هویت اجتماعی جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل تأثیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی بر هویت اجتماعی جوانان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است، و در گروه پژوهش های میدانی طبقه بندی می شود. هم چنین از نظر زمانی می توان پژوهش حاضر را یک مطالعه مقطعی دانست که، در سال 1401 صورت پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل جوانان 30-18 ساله منطقه یک شیراز می باشد، حجم نمونه بر اساس رابطه کوکران برابر 384 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری به صورت دردسترس است. بر اساس یافته های پژوهش، هویت اجتماعی در پنج مؤلفه شامل هویت فردی، هویت خانوادگی، هویت قومی، هویت ملی و هویت مذهبی بود. نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. در این راستا از نرم افزار آماری PLS Smart بهره گرفته شد. بر اساس نتایج پژوهش، افرادی که در پایگاه های اقتصادی اجتماعی با شرایط بهتری زندگی می کنند، احتمالاً درک بهتری از شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه خود خواهند داشت و در نتیجه به شکل گیری هویت اجتماعی بهتری دست خواهند یافت. علاوه بر این، افرادی که در پایگاه های اقتصادی اجتماعی با فرهنگ و محیطی متفاوت مواجه هستند، ممکن است درک بهتری از تفاوت های فرهنگی و اجتماعی داشته باشند و در نتیجه به شکل گیری هویت اجتماعی متنوع تری دست پیدا کنند.
ارائه مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
313 - 324
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمال کاری تحصیلی باعث افت عملکردهای تحصیلی می شود و باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش آن بود. در نتیجه، این مطالعه با هدف ارائه مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از میان 23552 دانش آموز، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، راهبردهای یادگیری خودگردان (پینتریچ و دی گروت، 1990)، سبک های تربیتی والدین (بامریند، 1991) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی برازش خوبی داشت. همچنین، راهبردهای یادگیری خودگردان (شناختی و فراشناختی) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P). علاوه بر آن، سبک های تربیتی والدین (مقتدر، مستبد و سهل گیر) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد راهبردهای یادگیری خودگردان، سبک تربیتی مقتدر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتر و سبک های تربیتی سهل گیر و مستبد کمتری داشته باشد، میزان اهمال کاری تحصیلی کمتر خواهد شد.
واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامه درسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه ها طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده ها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران 216 مفهوم در 47 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل 8 مولفه و33 مفهوم، مقوله شرایط زمینه ای شامل 8 مولفه و 36 مفهوم، مقوله شرایط مداخله گر شامل 9 مولفه و 28 مفهوم، مقوله محوری شامل 5 مولفه و 39 مفهوم، مقوله راهبردها شامل 12 مولفه و 54 مفهوم و مقوله پیامدها شامل 5 مولفه و 26 مفهوم بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، متخصصان و برنامه ریزان درسی می توانند گام موثری در جهت بهبود برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی بردارند.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران؛ مطالعه موردی سیل استان لرستان در سال ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
219 - 236
هدف این پژوهش بررسی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی در بحران و تاثیر آنها بر کیفیت مدیریت بحران است. روش تحقیق کیفی و با استفاده از مصاحبه (گروه های کانونی) انجام شده است. برای تحقق اهداف، پنج گروه کانونی براساس ویژگی های افراد سیل زده (جنسیت، سن، محل سکونت، شغل و آسیب پذیری) تشکیل شد و با روش کیفی و براساس رهیافت کمترساخت یافته و سپس متمرکز(قیف)، مصاحبه ها انجام شد. بستر مطالعاتی تحقیق، بحران سیل سال ۱۳۹۸ در استان لرستان و جامعه مورد بررسی سیل زدگان این استان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت سرمایه اجتماعی پیش از سیل همچون وضعیت اقتصادی مطلوب نبود و مشکلات معیشتی متعددی وجود داشت. با بروز بحران عواملی مانند بی اعتمادی، مشارکت اجتماعی ضعیف، پیوندهای اجتماعی کم رمق، روحیه داوطلبی پایین، کم توجهی به ظرفیت های رسانه ای در بحران از سوی نهادهای امدادی و نبود تصمیم گیری موثر و کارآمد باعث تضعیف سرمایه اجتماعی شد و تاثیر بدی بر کیفیت مدیریت بحران داشت. در این تحقیق مدیریت بحران با رویکرد بحران پذیر مدنظر است که در آن بحران فرصتی برای توسعه درنظر گرفته می شود. با توجه به یافته های تحقیق، وضعیت مولفه اعتماد بیش از سایر مولفه ها نامطلوب است که اثرات محسوس و نامحسوسی بر میزان اثربخشی مدیریت بحران می گذارد.
کنش سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب (مطالعه ای پیرامون زمینه های شکل گیری سقط جنین ارادی در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 183
هدف این پژوهش کشفِ تفسیر و دلایل زنان شهر مشهد از کنش سقط جنین ارادی بوده که با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی، تعداد 28 نفر از زنانی که متعلق به گروه های اجتماعی مختلف از حیث سن و طبقیه اقتصادی و اجتماعی بودند به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مورد مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با نظام کدگذاری سه سطحی باز، محوری و گزینشی نشان داد که مقولیه مرکزی منتزع از کنش سقط جنین در بین زنان مورد مطالعه، «سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب» است. علاوه بر این، سقط جنین در شرایط علّی ویژه ای شامل فردگرایی منفعت طلبانه، مسائل شغلی، تحصیلات و آینده نگری اقتصادی، ناآگاهی پیشگیرانه از بارداری، تعاملات ناکارآمد زناشویی و طلاق، اجبار و فشار از طرف همسر، اتفاق افتاده که شرایط مداخله گر (تصویر و کنترل بدن، انزوا و مسائل روحی-روانی، وسواس و ایده آل گرایی پرورش فرزند) و شرایط بافتی (پایگاه اجتماعی و ایده های مدرن، داغ ننگ) نیز تصمیم افراد به سقط جنین و این نوع تقابل را زمینه سازی و تسهیل کرده اند. دلالت نتایج بر آن است که زنان در شرایط خاصی سقط جنین را چونان یک انتخاب می دانند که به وسیلیه آن سعی دارند خود را از قیدوبندهای ساختاری و اجتماعی رها ساخته و زندگی خود را به روال عادی برگردانند.
نقش میانجی تمایزیافتگی خود در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
465 - 475
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تمایزیافتگی خود در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان متوسطه دوم انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال 1402-1401 تشکیل دادند که از میان آنان 400 دانش آموز (۲۰۰ دختر و 200 پسر) بر پایه فرمول کاین به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اعتیاد به بازی های آنلاین (وانگ و چانگ، 2002)، نیازهای بنیادین روانشناختی (لاگواردیا و همکاران، 2000) و تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.7 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی و تمایزیافتگی خود بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر مستقیم دارند. نیازهای به علاوه، بنیادین روانشناختی بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر غیرمستقیم داشت. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش نیز برازش مطلوبی با داده ها داشت (RMSEA= 0/055, GFI= /088).
بحث و نتیجه گیری: این گام مهمی در جهت شناخت عوامل موثر بر اعتیاد به بازی های آنلاین در دانش آموزان می باشد.
خوانش نظام مند مطالعات جامعه شناختی ناظر بر همه گیری کرونا در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
113 - 160
حوزههای تخصصی:
بعد از شیوع همه گیری کرونا در اواخر سال 2019، تمام ابعاد زندگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بشری به سرعت تحت تأثیر قرار داد. بر این مبنا پژوهش های جامعه شناختی مختلفی در ایران بعد از شیوع کرونا انجام شد. بررسی این پژوهش ها می تواند به درکِ تجربه جامعه شناسی ایرانی در مواجهه با همه گیری کرونا کمک نماید. بر این مبنا، پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام گردیده است. پژوهش های مورد بررسی شامل 101 گزارش و مقاله علمی پژوهشی است که از آغاز همه گیری کرونا تا آبان 1402 منتشر شده اند. بعد از جمع آوری پژوهش های موردنظر، از دو جنبه مورد تحلیل و ارزیابی گرفتند. ابتدا پژوهش های انتخاب شده از لحاظ ساختاری بررسی شدند؛ سپس محتوای یافته های پژوهش ها، مقوله سازی گردید. بر اساس تحلیل صورت گرفته، پژوهش های جامعه شناختی در چند حوزه عمده صورت گرفته اند: زیست -جهانِ رسانه ای شده (فضای مجازی و رسانه های سنتی)، زیست -جهانِ در مخاطره (اضطراب و هراس، مخاطره، قرنطینه و تروماسازی)، پزشکی شدن (مراقبت، پزشکینه شدن و سلامت)، بازاندیشی معنایی (بازاندیشی و مرگ اندیشی) و تغییر مناسبات فرهنگی-اجتماعی (تعاملات خانوادگی، تحولات فرهنگی، تحولات اجتماعی، رفتارهای جمعی، گروه های حاشیه ای و تحولات دینداری). در مقابل برخی موضوعات و حوزه های پژوهشی مانند پیامدهای سیاسی و اقتصادی همه گیری کرونا که بر کلیت جامعه ایرانی تأثیرگذار هستند، به حاشیه رفته و چندان مورد بررسی قرار نگرفته اند.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
375 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت نظام های آموزشی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع اکتشافی بود. جامعه این پژوهش مقاله های مرتبط با حیطه پژوهش در سال های 2019 الی 2023 و خبرگان آشنا به حیطه پژوهش و دارای مدرک تحصیلی دکتری در حوزه های برنامه ریزی درسی و روانشناسی تربیتی بودند که تعداد 9 مقاله و 6 نفر خبرگان طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با روش های یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری که روایی محتوایی آنها توسط 5 نفر از خبرگان 995/0 و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 979/0 محاسبه و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان نشان داد برای برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه در مضمون فراگیر انعطاف پذیری 8 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل انعطاف در اهداف، انعطاف در برنامه ها و انعطاف در مدیریت، در مضمون فراگیر هدف 8 مضمون پایه در 2 مضمون سازمان دهنده شامل بستر هدف گذاری هیوتاگوژیکی و همه جانبه نگری در هدف گذاری، در مضمون فراگیر محتوا 16 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل گستردگی محتوا، تولید محتوا، محتوای کاربردی و محتوای مهارتی، در مضمون فراگیر یادگیرنده 15 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل یاگیرنده خودتعیین گر، مشارکت همیارانه خلاق، عاملیت یادگیرنده و انگیزه درونی، در مضمون فراگیر تسهیل گری 24 مضمون پایه در 5 مضمون سازمان دهنده شامل کلاس هیوتاگوژیکی، مهارت های معلمان هیوتاگوژیکی، تدریس اصیل، فرصت سازی برای دانش آموز و آموزش مهارت های هیوتاگوژیکی، در مضمون فراگیر فناوری آموزشی 12 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل کلاس فناورانه، ابزارهای آموزشی فناورانه و شبکه های اجتماعی، در مضمون فراگیر تفکر 8 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل تفکر سیستمی، تفکر انتقادی و تفکر گروهی و در مضمون فراگیر ارزشیابی 19 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل سنجش هیوتاگوژیکی، نقش معلم در سنجش، نقش دانش آموز در سنجش و انتخاب در سنجش شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: طبق مضامین شناسایی شده حاصل از یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان برای برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه، برای بهبود برنامه درسی هیوتاگوژیکی باید زمینه را برای تحقق مضامین شناسایی شده فراهم آورد.
طراحی الگوی راهبردهای یادگیری: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه می توانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای یادگیری در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 15 سند و 20 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که بر اساس اصل اشباع نظری و بعد از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر یادداشت برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی راهبردهای یادگیری دارای 47 شاخص، 7 مولفه و 2 بعد بود؛ به طوری که بعد راهبردهای شناختی دارای 4 مولفه راهبرد تکرار، راهبرد بسط دهی، راهبرد سازماندهی و راهبرد ارزشیابی و بعد راهبردهای فراشناختی دارای 3 مولفه راهبرد برنامه ریزی، راهبرد نظارت و راهبرد نظم دهی بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شاخص ها، مولفه ها و ابعاد الگوی راهبردهای یادگیری، برای بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران می توان از طریق ارتقای ابعاد و مولفه های شناسایی شده راهبردهای یادگیری اقدام کرد.
اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب گلاسر (1395)، پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ویگا (2016) و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1979) بود. جلسات مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب ( طی 2 ماه و نیم و 10 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS- 24 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد پس از آموزش مبانی تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (01/p <). نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه 47/0 و بر سرسختی روانشناختی 53/0 تاثیر داشته است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، از آموزش مبانی تئوری انتخاب می توان جهت افزایش اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استفاده نمود.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
311 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویه ای طیف لیکرت با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چند مرحله ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده های کیفی از طریق زمینه نظریه ای و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله ای، تقویت راهبرد(راهکار).
پیش بینی روند تغییرات در تعداد موالید و نسبت جنسی در بدو تولد در کشور ایران: تحلیل سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
233 - 258
کاهش باروری و موالید یک مساله مهم و استراتژیک در کشور ایران بوده که در سالهای اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران واقع شده است. پیامدهای منفی کاهش باروری نظیر سالخوردگی جمعیت، کاهش در اندازه کلی جمعیت، افزایش در نسبت جنسی در بدو تولد و ... حرکت به سمت برنامه های حمایتی دوستدار خانواده با هدف افزایش باروری را سبب شده است. آگاهی از پیامدهای یک تصمیم گیری قبل از اجرایی شدن آن و بهره مندی از دانش پیش بینی برای استخراج روند تغییرات در فرآیندهای جمعیتی نظیر تعداد موالید و نسبت جنسی در بدو تولد می تواند در برنامه ریزی ها راهکاری تاثیرگذار باشد. لذا هدف اصلی مقاله حاضر تحلیل و پیش بینی روند تغییرات در تعداد کل موالید، دختر، پسر و نسبت جنسی در بدو تولد در کشور ایران با استفاده از روش تحلیل سری زمانی برای ده سال آینده (1410-1401) می باشد. شبیه سازی ها در نرم افزار متلب و بر پایه داده های مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج به دست آمده از شبیه سازی نشان از کاهش تعداد موالید در ده سال آینده در کشور ایران دارد، به صورتی که تعداد کل موالید، دختر و پسر در سال 1400 به ترتیب از مقادیر 1116212، 540254، 575958 با یک روند کاهشی به ترتیب به اعداد 1077600، 525700 ، 551100 در سال 1410 خواهند رسید. در حالیکه روند تغییرات در نسبت جنسی در بدو تولد در محدوده نرمال است. نتایج شبیه سازی زنگ خطر و هشداری برای برنامه ریزان و سیاست گذاران جهت ارائه برنامه های حمایتی جامع و دقیق دوستدار خانواده جهت کاهش موالید در کشور ایران می باشد.
تصویر کودکان از کووید ۱۹: خط سیر مسائل تجربه شده از بستری شدگان در بیمارستانهای کودکان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 191
همه گیری بیماری کووید-19 در سراسر جهان تبدیل به یک مسئلیه اجتماعی-پژشکی شده و افراد بسیاری از جمله کودکان را مبتلا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربیه زیستیه کودکان مبتلاشده به کووید-19 انجام شده است. کودکانی که به دلیل وخامت و شدت بیماری، تجربیه بستری کوتاه مدت یا میان مدت در بیمارستان را داشته اند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانیه تفسیری استفاده کرده است. به این منظور با 14 نفر از کودکان مبتلا شده مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد، و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. یافته-های حاصله از پژوهش در سه مقولیه اصلی پیش از ابتلا (ناشناختگی ویروس و تفاوت در اهمیت دهی)، حین ابتلا (بستری با تأخیر، تجربیه درد فزاینده، احساس ترس زیاد و ناراحتی فزاینده) و پس از ابتلا (تشدید انزواگرایی، الزام آوری رعایت نکات بهداشتی، انگ اجتماعی، احساس بی قدرتی سوبژکتیو، احساس ناامنی روانی در اثر پوشش خبری-رسانه ای، گسست های روانی، مرکزیت توجهات مادرانه و تشکیک در عدالت خداوندی) دسته بندی و تشریح شدند. با توجه به یافته های تحقیق، می بایست مدل های کارآمدی همچون بازتوانی به ویژه بازتوانی جسمانی و عاطفی-روانی جهت تسکین، تعدیل، جبران و ترمیم اثرات نامطلوب کووید- 19 در کودکان مبتلا شده را به کار بست تا زندگی آنان به حالت عادی و حالت ماقبل تجربیه بیماری برگردد.
پذیرش هژمونی مردانه و کودک همسری: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
85 - 111
حوزههای تخصصی:
کودک همسری یکی از شکل های نظم جنسیتی مردسالارانه ونوعی سرکوب جنسی است که بردختران اعمال می شود،در همین راستا، نوشتاربا هدف واکاوی تجربه زیسته دخترانی بوده است که با پذیرش هژمونی مردانه درسنین 15سال و پایین تر ازدواج زود هنگام داشته اند.برای نیل به این هدف،پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کیفی وروش پدیدارشناسی صورت گرفت. اطلاعات از 31 نفر از دانش آموزان دختر بخش صوفیان که درکودکی ازدواج کرده اند با استراتژی نمونه گیری هدفمند وروش گلوله برفی جمع آوری شدند و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته به عمل آمد.مصاحبه ها با روش کلایزی تحلیل شده است.یافته های پژوهش بامقوله اصلی انفعال و پذیرش هژمونی مردانه شامل زیر مقولات فرعی( تایید نیابتی به مثابه خشونت خاموش، پدربزرگ سالاری، ازدواج فامیلی اجباری، استفاده ابزاری از رسم نشان در قالب خشونت نمادین،تماس فیزیکی با جنس مخالف : حفظ آبرو برای مرد نه برای زن آری!)، بررسی شد که از مولفه های زمینه ساز پذیرش ازدواج زودهنگام تحت استیلای هژمونی مردانه می باشد.
فراتحلیل مطالعات تجربی عوامل اثرگذار بر توانمندسازی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
257 - 285
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو درصدد تحلیل مجدد و تلخیص آماری مجموعه تحقیقات پیشین در زمینه پدیده توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی توسعه است. به عبارتی، به دنبال آن است که براساس مطالعات و تحقیقات کمی پیشین، عوامل مؤثر بر توانمندسازی اجتماعی و میزان این تأثیرگذاری را احصاء نماید. این مطالعه با کاربست روش فراتحلیل به عنوان یکی از انواع روش های مرور تحقیقات سعی دارد به سوال اصلی پژوهش پاسخ دهد. جهت اجرایی کردن فراتحلیل کلیه تحقیقات معتبر علمی در سطح داخلی از سال 1386 تا 1399 به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و با مطالعه تمامی اسناد بدست آمده، نهایتاً 23 سند جهت انجام فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از اسناد مزبور با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (CMA2) صورت پذیرفت. یافته های تحقیق در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های حاصل از فراتحلیل ارائه شد. یافته های حاصل از ترکیب شدت اثر، نشان می دهد که متغیرهای پایگاه-اقتصادی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اندازه اثرات ترکیبی معادل 436/0 و 434/0 در حد متوسط بر میزان توانمندسازی اجتماعی اثرگذار بوده اند. هم چنین از میان متغیرهای مورد بررسی متغیر سن کمترین اثر را بر میزان توانمندسازی اجتماعی داشته و اثرگذاری آن نیز به صورت منفی بوده است.
ارائه الگوی بالندگی مدیران آموزشی بر پایه فرهنگ سازمانی ایرانی اسلامی در نظام آموزشی (مورد مطالعه: مدیران دبیرستان های استان مرکزی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضرارائه الگوی بالندگی مدیران آموزشی بر پایه فرهنگ سازمانی ایرانی اسلامی در نظام آموزشی بود. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع تحقیقات کیفی و کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی نظریه پردازی زمینه بنیان بود. ابتدا در بخش تحلیل محتوی مقاله ها دسته بندی و تحلیل شدند که 95 مقاله داخلی و خارجی شاخص های اساسی استخراج شد، سپس سوال های پرسشنامه زیر نظر کمیته علمی طراحی و بصورت مصاحبه نیمه ساختار یافته با 30 خبرگان از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی که 15 سال سابقه کار داشتند ارسال و با استفاده از تکنیک دلفی در 3 مرحله تحلیل شد. در بخش کمی جامعه آماری 175 نفر از مدیران و معاونان آموزشی دبیرستان های استان مرکزی بودند روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود که بر اساس جدول مورگان 118 نفر به عنوان نمونه و به پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 درصد پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داد های بخش کیفی از آزمون ضریب توافق کندال و در بخش کمی جهت تایید تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری نرم افزار Lisrelاستفاده شد.نتایج مطالعه حاضر نشان داد در مصاحبه با خبرگان توافق بالاتر از 85 /0 درصد وجود داشت.در هر دو بخش کیفی و کمی مشخص شد که ابعاد بالندگی رهبر؛ بالندگی فردی؛بالندگی ،حرفه ای؛بالندگی سازمانی؛بالندگی اجتماعی/فرهنگی ؛بالندگی اقتصادی /سیلسی در بالندگی سازمانی در فرهنگ ایرانی اسلامی موثر است .
مطالعه جامعه شناختی عملکرد نخبگان سیاسی و تأثیر آن بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان (مورد مطالعه استان اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
115 - 167
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی کنش هدفمندی است برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیری ها و عملکردهای نخبگان سیاسی در اداره ی امور جامعه که از سوی مردم انجام می گیرد. هدف این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان، بررسی عملکرد نخبگان سیاسی حاکم و تجزیه و تحلیل متغیرهایی که بر سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان استان اردبیل موثر بوده اند، می باشد. جامعه آماری پژوهش، فرهنگیان استان اردبیل و به تعداد 16300 نفر و حجم نمونه ی آن طبق فرمول کوکران 380 نفر برآورد گردید. در این پژوهش از روش های نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای نسبی استفاده شد. چارچوب نظری پژوهش، از نظریات هانتیگتون، نلسون و لیپست اقتباس گردید. برای پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی آن از روایی صوری استفاده گردید. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و فرضیات آن با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و پیش بینی متغیر وابسته از روی متغیرهای مستقل از رگرسیون خطی و برای سنجش روابط متغیرها در یک مدل علّی از روش آماری مبتنی بر تحلیل رگرسیون چند متغیرى یا همان تحلیل مسیر[1] از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت سیاسی فرهنگیان مورد مطالعه در سطح پایین می باشد، به طوری که 20/61 درصد پاسخگویان از مشارکت سیاسی پایین برخوردارند. بین متغیرهای شفافیت عملکرد مسئولان ، پاسخگو بودن مسئولان وترجیح منافع ملی بر منافع فردی از سوی مسئولان و اقدامات نخبگان سیاسی برای توسعه ی سیاسی با مشارکت سیاسی فرهنگیان ارتباط معناداری وجود دارد .
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).