فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
199 - 224
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم تغییرات جهانی خانواده در دوران معاصر، افزایش وقوع طلاق است. به منظور شناخت بهتر دلایل طلاق، لازم است عوامل طلاق در سطوح خرد و کلان مورد مطالعه قرار گیرند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (دارای همسر در برابر بی همسر به دلیل طلاق) و محاسبه احتمال طلاق، به بررسی در دو سطح فرد و استان پرداخته است.
روش و داده ها: پژوهش با استفاده از داده های سرشماری های 1355 تا 1395، طرح آمارگیری نیروی کار، هزینه و درآمد خانوار، گذران وقت و داده های ثبت احوال کشور انجام گرفت. در سطح اول تحلیل که دربرگیرنده متغیرهای سطح خرد است، 25163 زن و 18633 مرد به صورت نمونه تصادفی سیستماتیک از فایل 2 درصد سرشماری 1395 انتخاب شدند. در سطح دوم که هدف بررسی متغیرهای کلان در سطح استان هاست، تحلیل ها برای 31 استان کشور محاسبه شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش سن، باسوادبودن، غیرفعال بودن و داشتن مالکیت واحد مسکونی نوع سایر احتمال طلاق مردان افزایش می یابد، اما با سرپرست بودن و داشتن تحصیلات عالی احتمال طلاق در مردان کاهش می یابد. شهری بودن، باسواد بودن، درحال تحصیل بودن و داشتن فرزند، احتمال طلاق در زنان را افزایش می دهد. در سطح استان، نسبت جنسی احتمال طلاق مردان و نسبت شهرنشینی احتمال طلاق زنان را افزایش می دهد.
بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، ترکیب متغیرهای سطح خرد و کلان می تواند بر روی بسیاری از نتیجه گیری های مرتبط با علّت طلاق تأثیر بگذارد. گرچه بیشتر مطالعات مربوط به طلاق در سطح فرد صورت می گیرد، باید به تأثیرگذاری محیط زندگی افراد در تصمیم آنان به طلاق توجه بیشتری کرد.
پیام اصلی: غالب مطالعات در حوزه طلاق در سطح فرد صورت می گیرد و اندکی از آنان فقط در سطح متغیرهای کلان استانی بررسی شده اند. در این مطالعه نشان دادیم که برای درک بهتر عوامل طلاق باید به عوامل فردی و متغیرهای کلان محل زندگی افراد، باهم مورد مطالعه واقع شوند.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
311 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویه ای طیف لیکرت با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چند مرحله ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده های کیفی از طریق زمینه نظریه ای و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله ای، تقویت راهبرد(راهکار).
ازخودبیگانگی فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
93 - 125
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی به عنوان یک آسیب و بحران، نه تنها هویت انسانی را هدف قرار داده و او را از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می کند و موجب پریشان حالی های روانی، عدماطمینان به آینده، پوچی، ازهم پاشیدن اعتقادات، بی قدرتی و بحران هویت می شود. هدف پژوهش حاضر، معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته شرکت کنندگان به منظور شناسایی عوامل و نشانگرهای مرتبط با شکل گیری پدیده ازخودبیگانگی فرهنگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 18 نفر (5 مرد و 13 زن) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران، انتخاب شده و به صورت انفرادی و در قالب های ایمیلی، تلفنی و شبکه های مجازی موبایل بنیان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد، اما به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. به منظور افزایش «صحت»، «اتکاپذیری» و «تأییدپذیری» از ارسال تفسیر ها برای شرکت کنندگان، تهیه شواهد و مدارک کافی در خصوص پدیده و توضیح جزئیات کافی از روند جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. مرور متوالی مصاحبه ها به شناسایی سه مضمون «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی»، 14 زیرمضمون و 46 نشانگر منجر شد و در نهایت عوامل شناسایی شده مورد بحث قرار گرفت. نظر به اینکه پدیده از خودبیگانگی فرهنگی و بررسی علل آن در بین دانشجویانی که در آستانه ورود به دوره جدیدی از زندگی و محیط کار هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش شد تا ضمن واکاوی این پدیده، راه کارهایی برای پیشگیری و یا کاهش تبعات آن ارائه گردد.
مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی در فرایند توسعه شهری ایذه (بررسی موردی: خوراک و پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه منسجمی از رفتارهاست که در قالب مصرف متجلی می شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی (پوشش و غذا) در فرایند توسعه شهری ایذه می باشد. در این پژوهش، 23 نفر از مطلعین کلیدی که بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، وارد مطالعه شدند. با استفاده از روش های گردآوری داده ها در مطالعه مردم نگاری (مشاهده و مصاحبه عمیق) به جمع آوری داده ها پرداخته شد. داده های بدست آمده از طریق تحلیل داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفاهیم، خرده مقوله ها و مقوله های اصلی استخراج گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهند تخته قاپو عشایر، اجرای مفاد انقلاب سفید از جمله اصلاحات ارضی، اعزام سپاه دانش به مناطق روستایی و ملی کردن جنگل ها و مراتع موجب تشدید مهاجرت های روستایی و افزایش جمعیت شهر ایذه گردید. مهاجرت به شهر و تغییر زیست بوم طبیعی به زیست بوم انسان ساخت، تغییر سبک زندگی ساکنین را به همراه داشته است. تغییر زیست بوم به تدریج تمهیدات تهیه غذا و نوع پوشش را تغییر داد و شهرنشینی به عنوان زیست بومی انسان ساخت الگوهای رفتاری «فردگرایی» و «مصرف گرایی» را جایگزین الگوهای رفتاری «جمع گرایی» و «مولد بودن» کرده است. همچنین این یافته ها نشان می دهند دگرگونی در فرهنگ و ایستارها، رواج یافتن پوشاک مدرن، ورود آموزش مدرن، گسترش بازار محلی و گسترش مجاری ارتباطی از زمینه ها و بسترهای تغییر سبک زندگی در جامعه مورد مطالعه بوده است.
تحلیل اسنادی کنشگری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هشت سال جنگ تحمیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل عملکرد مدیریتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پشتیبانی تخصصی و عمومی جنگ در مقطع تاریخی 1359 هجری شمسی تا سال 1367می پردازد. رویکرد تحقیق کیفی و راهبرد آن تاریخی اسنادی است. داده ها با فیش برداری از اسناد و روایت کنشگران و مطلعان از نقش این وزارتخانه در دوران جنگ تحمیلی و همچنین متون مرتبط با آن بدست آمد. استانداران استان های درگیر جنگ، مدیران اصناف، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری از مشارکت کنندگان بودند که تعداد 17 نفر با نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. در آخر اعتباریابی و ص حت نتایج پژوهش با بازبینی و تأیید متن مصاحبه به وسیله مصاحبه شوندگان، بازبینی توس ط همکاران پژوهشگر و مراجعه با اسناد تاریخی تقویت شد. بر اساس نتایج در عملکرد تخصصی این وزارتخانه به تشکیل بسیج کارگری ، تشکیل معاونت پشتیبانی جنگ، تشکیل انجمن های اسلامی در کارخانه ها، خدمات فنی و تعمیرگاهی به جبهه ها و گسترش سازمان متناسب با جنگ می توان اشاره کرد. در این دوره ۴ مصوبه در ارتباط با ماموریت های وزارت کار در جنگ از تصویب هیات وزیران گذشته است. در نقش اصناف و تعاونی های تحت پوشش وزارتخانه در جنگ، ۴ مضمون سازمان دهنده«کمک اصناف و تعاونی ها به تامین و توزیع عادلانه کالا در پشت جبهه»،«کمک های کالایی به جبهه»، «کمک نقدی به جبهه» و«راه اندازی ستاد پشتیبانی جنگ در تعاونی ها و اصناف»، بدست آمد. همچنین ۲۴ مضمون پایه از نقش اصناف و تعاونی ها در جنگ شناسایی گردید.
تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: جوانان محله خزانه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
221 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی بود که در بین جوانان 29-18 ساله محله خزانه تهران به اجرا درآمد. چارچوب نظری با تلفیق نظریه های کلمن، پاتنام، بوردیو، لین، فوکویاما، ساترلند و نیومن شکل گرفت. روش پیمایش، تکنیک پرسشنامه محقق ساخته، جامعه آماری کلیه جوانان (29-18 سال) بودند که از آخرین سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران استخراج شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (384) تعیین شد. نمونه گیری طبقه ای مبتنی بر جنس بود. واحد مطالعه نیز دختر یا پسر جوان ساکن در محله خزانه بود. برای پایایی یک نمونه 30 تایی از پرسشنامه ها در بین جامعه اجرا شد و مقدار آلفای کرونباخ آن بالاتر از 0.70 به دست آمد. فرضیات با استفاده از آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار LESREL8.8 و آزمون مقایسه میانگین و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد سازه محل سکونت در بعد محیط کالبدی، آموزشی و بهداشتی و سازه محل سکونت در بعد گذراندن اوقات فراغت و امکانات رفاهی با سرمایه اجتماعی شبکه ای دارای ارتباط معنادار است و با احتمال 99 درصد سازه سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب اجتماعی در بین جوانان ساکن در محله خزانه شهر تهران ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز رابطه تعداد سال های سکونت در محل، مساحت منزل مسکونی، تعداد اتاق ها، امکانات آموزشی- بهداشتی و رفاهی را با آسیب اجتماعی را تأیید کرد.
تجربه زیسته دورکاری کارکنان دولتی متأهل در دوره همه گیری ویروس کرونا با تأکید بر تعادل کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
7 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربه زیسته دورکاری کارکنان متأهل دولتی در ایام شیوع ویروس کرونا، از منظر تعادل کار زندگی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی و پدیدارشناختی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان زن و مرد متأهلی است که در ادارات دولتی شهر تهران و در ایام همه گیری و شیوع ویروس کرونا، تجربه دورکاری داشته اند. در این جامعه آماری، با به کارگیری تکنیک گلوله برفی، 14 نفر از کارکنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای پدیدارشناختی به منظور فهم تجربه زیسته کارکنان استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دورکاری در ایام همه گیری بیماری کووید 19 موجب کاهش تعارض کار زندگی و بهبود توازن میان کار و زندگی خانوادگی زنان و مردان کارمند متأهل شده است. پژوهش حاکی از آن است که کارمندان متأهل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما نداشتن تجربه قبلی در این حوزه، وجود مشکلات در زیرساخت های دورکاری، ضعف فرهنگ دورکاری و به وجودآمدن هیجانات منفی ناشی از آن، باعث شد دورکاری به نحو مطلوب اجرا نشود. لذا تجربه کنونی دورکاری در ایام شیوع ویروس کرونا می تواند به عنوان یک تجربه مثبت و یک منبع دانش غنی، مدیران سازمان های دولتی را به بازنگری در موضوع اجبار همه کارکنان به حضور تمام وقت در محل کار و انعطاف پذیری در ساعات حضور در محل کار ترغیب کند.
امنیت اجتماعی و دانشگاه: مدلسازی احساس امنیت اجتماعی در دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط دانشگاهی،که نخبگان جامعه را دربر می گیرد،احساس امنیت اجتماعی یکی از بنیادی ترین اصل های توسعه و رفاه اجتماعی تلقی می شود؛ زیراکه در صورت عدم احساس امنیت در محیط دانشگاه سرمایه های انسانی کشور قادر نخواهند بود به رسالت اصلی خود عمل نمایند.بنابراین در همین راستا، مقاله حاضر کوشش می کند میزان احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را برآورد کرده و تأثیر سرمایه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینداری را بر آن مطالعه نماید. تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بود که بالغ بر 13000 نفر بودند. از این تعداد، 384 نفر بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب تصادفی(چند مرحله ای) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تحلیل پایایی و روایی متغیرهای پرسشنامه نیز نشان دهنده روایی و پایایی بالا است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالا است.همچنین یافته های تحقیق نشان داد که میزان احساس امنیت اجتماعی بر حسب جنس و قومیت دانشجویان یکسان بوده، و تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. در مجموع، نتایج بدست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی توانسته اند 12 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی را در بین دانشجویان مورد تبیین قرار دهد. طبق نتایج تحقیق می توان گفت که احساس امنیت دانشجویان دانشگاه به میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها بستگی دارد.با افزایش میزان دینداری دانشجویان، بهبود سرمایه اجتماعی، بالا رفتن سرمایه اقتصادی و ارتقای سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه تبریز زمینه را برای تقویت احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را فراهم می سازد.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
62 - 85
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
بررسی رویکرد کارآفرینانه در حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
91 - 137
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آن، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسولین سازمان ها و وزارتخانه های دولت که بیشترین تسلط را بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه داشتند با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، اقدام نموده و نتایج زیر حاصل گردیده است:در شاخص استراتژی باگویه، تاثیر پذیری منابع از استراتژی های کسب وکار 25 درصد، در شاخص منابع باگویه، بکارگیری تمامی منابع مالی 44 درصد، شاخص ساختار مدیریت باگویه، همبستگی پرسنل صف و ستاد 43 درصد، در شاخص پاداش باگویه های تناسب حقوق با مسئولیت و تناسب جایگاه با مسئولیت 43 درصد، در شاخص ساختار رشد باگویه، الویت رشد و پیشرفت کارکنان 35 درصد، در شاخص فرهنگ کارآفرینانه باگویه حمایت ایده های خلاق توسعه ای، 40 درصد، و در نهایت شاخص رفاه اجتماعی با گویههای تامین حداقلی آموزشی، زیست محوری برنامه ها 34 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
جامعه ستیزی؛ فصل مشترک نظم واقعی لاکان و سپهر ایمانی سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
31 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، به دست دادن خوانشی مبتنی بر روانکاوی ژاک لاکان از سپهر ایمانی سورن کی یرکگور که ملازم با نوعی جامعه ستیزیاست، می باشد. در راستای نیل به این هدف در بادی امر با توشه گیری از روش توصیفی- تحلیلی، سپهرهای سه گانه حیات به نزد کیرکگور با تأکید بر سپهر ایمانی مورد واکاوی و مداقه قرار می گیرد. سپس نظم سه گانه لاکان با تمرکز بر نظم واقعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در ادامه با بهره جستن از روش مطالعه تطبیقی، بر این یافته بنیادین پژوهش انگشت تأکید گذاشته می شود که اگرچه لاکان و کیرکگور به ظاهر متعلق به دو اقلیم متفاوت نظام اندیشگی هستند؛ ولی با بررسی دقیق و موشکافانه آراء این دو متفکر به این امر اشعار پیدا خواهیم کرد که نظم واقعی لاکان که مضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی و نظم نمادین است، شباهت بسیاری به جهش ایمانی کیرکگور که آن نیز متضمن مخالفت با هنجارهای اجتماعی است دارد؛ از طرفی در این پژوهش بر این امر تکیه و تأکید می شود که دیالکتیک و دیالوگ میان نظم واقعی و نظم نمادین(جامعه) در اندیشه لاکان، ترجمانی روانکاوانه از ایمان ورزی متناقض کیرکگور که متضمن سنتز و آشتی میان امر نامتناهی و امر متناهی اس
طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای غوغاسالاری در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رواج پدیده غوغاسالاری به عنوان یکی از جنبه های تاریک رفتار سازمانی که زمینه ناکامی سازمان ها را فراهم می آورد و از طرفی، اهمیت شناسایی پیشایندها و پیامدهای این پدیده در راستای مدیریت آن و نیز فقدان مطالعه ای جامع و کل نگر در این باره، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای غوغاسالاری در سازمان طراحی و اجرا شد. این مطالعه، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب اجرا شده است. نتایج حاصل بیانگر این است که پیشایندهای غوغاسالاری در سازمان، در سه بعد فردی (با سه مؤلفه ویژگی های قربانی، فرد غوغاسالار و عوامل بین فردی)، گروهی (با دو مؤلفه عوامل درون گروهی و برون گروهی) و سازمانی (با دو مؤلفه عوامل مرتبط با شغل و غیرشغلی) مطالعه می شوند. نتایج همچنین حاکی است که پیامدهای غوغاسالاری در سازمان نیز در چهار بعد فردی (با سه مؤلفه نگرشی- ادراکی، فیزیولوژیکی و رفتاری- عملکردی)، گروهی (با دو مؤلفه دورن گروهی و برون گروهی)، سازمانی (با دو مؤلفه فرهنگی و مدیریتی- اجرایی) و فراسازمانی (با دو مؤلفه خانوادگی و اجتماعی) قابل ردیابی و مطالعه است.
Explaining the Challenges and Obstacles of the Application of Land Use Planning in the Development of Scientific-Applied Higher Education: a Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Scientific-applied education as higher education needs coherent and structured planning. So, this study was conducted with the aim of explaining the challenges and obstacles of the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education. Methodology: The present study was of applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The research community of land development planning documents in 2001-2020 and experts, including faculty members, managers and experts of scientific-applied higher educations in 2021, based on the principle of theoretical saturation, 35 cases of land development planning documents and 23 experts with targeted sampling method were selected as samples. The research tools were note-taking of documents and semi-structured interviews with experts, whose validity was confirmed by the opinion of experts along with triangulation method, and the reliability was obtained by the method of agreement coefficient between multiple coders of 0.85. Finally, the data were analyzed by thematic analysis method in Maxquda-12 software. Findings: The findings showed that 50 basic themes, 8 organizing themes and 5 comprehensive themes were identified for the challenges and obstacles of land use planning in the development of scientific-applied higher education; So that comprehensive themes includhng assessment of skill training needs (with two themes organizing labor market information bank, products and products with local and regional participation and curriculum design and revision), ecosystem, ecology and regional population (with two themes organizing economic activities and commercializing scientific-applied and training, empowering and scientific-applied professional qualifications), organizing and polarizing optimally in terms of space and time (with an organizing theme of the geographical arrangement of polarization and mission-oriented scientific-applied education centers), provincial and regional governance (with an organizing theme of local partnership management) and scientific-applied higher education preparation (with two themes organizing the training, superior laws and documents, challenges and obstacles in the use and application of the preparation of the land). Conclusion: According to the findings of this study, it is possible to use the basic, organizing and comprehensive themes identified to reduce the challenges and obstacles in the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education.
چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اامروزه حکمرانی مشارکتی اهمیت روزافزون یافته است. کانون های سلامت با هدف ایجاد فضایی برای حکمروایی مشارکتی در حوزه سلامت ایجاد شد، اما در عمل این طرح با چالش های بسیاری مواجه شد. مطالعه حاضر به منظور بازنگری و بررسی چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی انجام شده است.مطالعه حاضر کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای است. در این مطالعه با 22 نفر از صاحب نظران، سیاست گذاران، مدیران، ارائه دهندگان خدمات در کانون های سلامت و مردم چهار منطقه از تهران مصاحبه شد. در این مطالعه داده ها با استفاده از مدل حکمروایی مشارکتی امرسون و نباتچی طبقه بندی شدند.موانع فرهنگی حکمرانی مشارکتی شامل فردگرایی و ضعف کار تیمی و گروهی و موانع اجتماعی شامل بی اعتمادی بین بخش دولتی و مردم، وجود رقابت بین ذی نفعان مختلف، منفعت طلبی در مشارکت و کاهش تعهدات اخلاقی متقابل است. در زمینه سیستم، موانع دینامیک همکاری شامل نبود فهم مشترک مسئله میان ذی نفعان مختلف، نداشتن اجماع در تصمیم گیری، درنظرنگرفتن منافع همگان، لابی گری، شنیده نشدن همه صداها، رقابت میان ذی نفعان و توجیه نشدن بدنه شهرداری نسبت به اهمیت مشارکت مردمی است. چالش های رهبری شامل ناکارایی رهبری رسمی در بخش دولتی در زمینه مدیریت تعارض، رهبری هدایت کننده و نگاه ابزاری به مشارکت است.از جمله چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی، بستر شکل گیری آن است. همچنین در فرایند تصمیم گیری، فهم مشترک، انگیزه مشترک ذی نفعان، رهبری رسمی، ساختار و جریان مالی و اطلاعات میان ذی نفعان چالش هایی وجود دارد که نیازمند اصلاح است.
ارزیابی ناپایداری های محیطی و آسیب های اجتماعی در پایانه های مسافربری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
119 - 150
حوزههای تخصصی:
پایانه های شهری، یکی از فضاهای عمومی شهرها محسوب می شود که روزانه بخش زیادی از شهروندان در آنجا تردد دارند. پایانه های چهارگانه (غرب، شرق، جنوب و بیهقی) شهر تهران، میلیو ن ها مسافر را در طول سال جابه جا می کند. موقعیت خاص جغرافیایی پایانه ها از یکسو و عناصر اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته حول آنها، موجب افزایش ناپایداری های محیطی و بازتولید آسیب های اجتماعی شده است. این پژوهش بر آن است تا با انجام یک پیمایش، ارزیابی ای چندعاملی از پایانه های چهارگانه ارائه نماید. جامعه آماری این پژوهش، مسافران، رانندگان و ساکنان محله های همجوار پایانه ها هستند. نمونه آماری در بخش مسافران 594 نفر، در بخش رانندگان 144 نفر و در بخش ساکنان محله های همجوار 560 نفر است که به تناسب پایانه های چهارگانه توزیع شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که پایانه بیهقی با میانگین 8.03 دارای کمترین میزان رؤیت آسیب های اجتماعی است و پایانه های شرق با میانگین 21.12، غرب با میانگین 19.8 و جنوب با میانگین 13.49 به ترتیب دارای بیشترین میزان رؤیت پذیری آسیب های اجتماعی بوده اند.
ارائه مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
313 - 324
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمال کاری تحصیلی باعث افت عملکردهای تحصیلی می شود و باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش آن بود. در نتیجه، این مطالعه با هدف ارائه مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از میان 23552 دانش آموز، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، راهبردهای یادگیری خودگردان (پینتریچ و دی گروت، 1990)، سبک های تربیتی والدین (بامریند، 1991) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی برازش خوبی داشت. همچنین، راهبردهای یادگیری خودگردان (شناختی و فراشناختی) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P). علاوه بر آن، سبک های تربیتی والدین (مقتدر، مستبد و سهل گیر) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد راهبردهای یادگیری خودگردان، سبک تربیتی مقتدر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتر و سبک های تربیتی سهل گیر و مستبد کمتری داشته باشد، میزان اهمال کاری تحصیلی کمتر خواهد شد.
رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحکیم نهاد خانواده و برقراری رابطه صمیمی بین اعضای آن، به سلامت نهاد خانواده کمک می کند و به ویژه در جامعه اسلامی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار است؛ ولی عوامل متعددی وجود دارند که بنیان خانواده و دوام آن را تحت تأثیر قرار می دهند، کارکردهای آن را دچار اختلال می کنند و حتی به گسست خانواده منجر می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده، انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه است. جامعه آماری، افراد متأهل ساکن در سه منطقه از مناطق ده گانه شهر تبریزند که براساس فرمول کوکران، 384 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای بررسی شدند . نتایج نشان داد بین قضاوت های اخلاقی افراد با گسست خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین، پایبندی اعتقادی با گسست خانواده، رابطه معکوس و معنی داری دارد. به عبارتی در نهاد خانواده هرچه سهم قضاوت های فردی درباره موضوعات اخلاقی، بیشتر به عنوان ملاک های اخلاقی مدنظر قرار گیرد و استدلال های اخلاقی بر پایه قضاوت های شخصی جای عقلانیت اخلاقی را بگیرد، احتمال وقوع تعارض و در نتیجه احتمال وقوع گسست در خانواده بیشتر می شود و هرچقدر پایبندی اعتقادی زوجین در زندگی زناشویی بالا باشد، احتمال وقوع گسست در نهاد خانواده کمتر می شود.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).
کاربست مداخله مددکاری اجتماعی مبتنی بر خانواده با الگوی وظیفه مداری بر عملکرد خانواده کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
115 - 152
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، اثربخشی الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده را بر عملکرد خانواده کودکان کار را مورد بررسی قرار داده است. اهمیت پژوهش حاضر از این جهت است که برای اولین بار در ایران الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده در مداخلات مددکاری اجتماعی به صورت علمی مورد بررسی علمی قرار گرفته است و پروتکلی بر اساس الگوی وظیفه مداری برای مداخله مبتنی خانواده در کار با خانواده کودکان کار به عنوان یکی از گروه های در معرض آسیب تدوین و تنظیم شده است.پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است، تعداد 30 خانواده از خانواده های کودکان کار موسسه "تلاشگران یاری همدل" از بین 50خانواده جامعه آماری، نمونه گیری شده اند؛ به صورتی که بین جامعه آماری مورد نظر، خانواده هایی که نمره عملکرد خانواده آنها پایین تر بود، مشخص شده و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس با استفاده از الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده، طی 10 جلسه به اجرای مداخله مددکاری اجتماعی بر اساس «پروتکل الگوی وظیفه مداری مبتنی بر خانواده»، روی گروه آزمایش پرداخته شد. برای تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین نمرات گروه آزمایش پس از اجرای مداخله در متغیر عملکرد خانواده و ابعاد آن تفاوت معناداری را نشان می دهد.
طرحی نو برای مشارکت اجتماعی دانشجویان ایرانی در دانشگاه (فرا ترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
23 - 42
مشارکت اجتماعی، از مفاهیم مهم جامعه شناسی محسوب می شود که امروزه نقش مهمی در جوامع بازی می کند؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند با فراترکیب مطالعات مرتبط با مشارکت اجتماعی، الگوی جدیدی را برای مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه طراحی و معرفی کند. روش پژوهش از نوع فراترکیب و جامعه آماری آن، کلیه مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در ایران، با موضوع مشارکت دانشجویان در دانشگاه، در بازه زمانی 1390 تا پایان ۱۴۰۰ است. در کل تعداد 34 مقاله پژوهشی یافت شد که درنهایت پس از بررسی های مختلف، 20 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد 5 عامل اجتماعی، فردی، نگرش مشارکتی، فرهنگی و روانی بر مشارکت اجتماعی دانشجویان اثرگذارند که عامل اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، کارآمدی انجمن های علمی، مزایای عضویت در انجمن ها و نشاط اجتماعی، عوامل فردی شامل سن، جنس، تحصیلات، رشته تحصیلی، وضعیت اشتغال، عامل نگرش مشارکتی در بر گیرنده مشارکت اجتماعی، فعالیت مشارکتی و رفتار مشارکتی، عامل فرهنگی شامل رسانه، تلویزیون، شبکه های اجتماعی، دین داری، فرهنگ و عامل روانی هم در بر گیرنده احساس بی قدرتی، رضایت از زندگی، حرمت نفس، روحیه مشارکتی و مدارای اجتماعی است. نتایج نشان می دهد با افزایش و گسترش مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه، همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زندگی دانشجویی توسعه می یابد و موجب تقویت همبستگی، بهبود کیفیت زندگی دانشجویی و درنهایت بروز خلاقیت و خودباوری می شود.