فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه های مردان به عنوان والد ناتنی و چالش های ارتباطی آنان با فرزند ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه نظریه زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که تجربه ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی را داشتند، به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق، گردآوری و به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد «کارکردزدایی ناشی از فشار نقش» به عنوان مقوله هسته، عملکرد خانوادگیِ خانواده ناتنی را مسئله مند می کند. مردان مشارکت کننده به دلیل طیفی از شرایط فردی، بسترهای کارکردزدای درون / برون خانوادگی و فراگردهای فرهنگی - اجتماعیِ هنجار ها، فشار نقش سنگینی را احساس کرده بودند که رضایت مندی آنان از زندگی در این نوع خانواده ها را چالش برانگیز می کند. مردان مشارکت کننده خواستار برقراری ساختار و نظم سنتی خانواده و ثبات مفاهیم مردانگی در خانواده بودند؛ اما شرایط متفاوتی ازجمله ارجح بودن فرزند بر همسر، بی قدرتی والدگری و ... موجب بی ثباتی حوزه مردانه در خانواده و تشدید نارضایتی آنان شده بود. مردان مشارکت کننده در مواجهه با فشارِ نقش تجربه شده و نارضایتی حاصل از آن، راهبردهای متفاوتی از جمله راهبرد پیشگیرانه و ناسازگارانه را انتخاب می کنند. راهبرد پیشگیرانه، پیامدی سازنده داشته و موجب تقویت حریم خانوادگی شده است؛ اما راهبرد ناسازگارانه منجر به طلاق مجدد شده بود؛ درنتیجه، عوامل زمینه ساز فشارِ نقش و راهبردهای اتخاذ شده، عملکرد خانوادگی خانواده های ناتنی را تحت الشعاع قرار می دهد.
تأثیر آموزش فیلیال تراپی بر اضطراب ویروس کرونا در کودکان: اعتباریابی مقیاس اضطراب ویروس کرونا نسخه کودکان (CVA-C)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
573 - 588
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع ویروس کرونا و پیامدهای آن، پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول، روایی و پایایی مقیاس اضطراب ویروس کرونا در کودکان ارزیابی شد و در بخش دوم اثربخشی آموزش فیلیال تراپی بر اضطراب کودکان بررسی شد. در قسمت اول پژوهش تعداد 151 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به عبارات مقیاس پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی از همبستگی گویه ها با نمره کل و تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در قسمت دوم پژوهش از تمام مادران کودکان 9 تا 12 سال با اضطراب شدید ویروس کرونا، 22 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج قسمت اول نشان داد مقیاس اضطراب ویروس کرونا کودکان از یک عامل روان شناختی تشکیل شده است و مقیاس از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است (01/0P<). ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 88/0 برآورد شد. نتایج بخش دوم نشان داد که فیلیال تراپی اثربخشی معناداری بر اضطراب ویروس کرونا در کودکان داشت (01/0P<). بر اساس یافته های پژوهش مقیاس اضطراب ویروس کرونا کودکان از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و از فیلیال تراپی می توان به عنوان روش درمانی مفید جهت کاهش اضطراب کرونا در کودکان بهره برد.
اثربخشی آموزش تلفیق دو روش راه حل مدار و روایتی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
649 - 672
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شده است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر کاشمر بود. 24 زن در آستانه طلاق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسش نامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی و ابراز وجود شرینگ استفاده گردید. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق دارد (p<0/05). همچنین، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های صمیمیت زناشویی اثر بخشی معناداری دارد؛ همچنین این اثربخشی تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای ابراز وجود و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق بیانجامد .
نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
685 - 703
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
تحلیل تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران: مطالعه موردی موج اول بازگشت به اقتدارگرایی (1906- 1913م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مطالعه تطبیقی دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران از 1906 تا 1913م است. مسئله پژوهش این است که دموکراتیزاسیون در ترکیه و ایران در مرحله دوم، گذار دموکراتیک، پرابلماتیک شده و در هر دو کشور تلاش های ناظر بر تغییرات دموکراتیک در دوره مورد مطالعه به ظهور اقتدارگرایی جدید منجر شده است. با ارائه شواهد تجربی استدلال شده است که ایران، بازگشت به اقتدارگرایی را در 1908م و ترکیه عثمانی در 1913م تجربه کرده است. مدل نظری پژوهش برمبنای رویکرد عاملیت محور، فرموله شده است. ساختار منطقی این مدل دلالت بر آن دارد که دموکراتیزاسیون نتیجه نوع و کیفیت ترکیب سه شرط علّی، عاملیت کنشگران سیاسی و کنشگران نظامی و کنشگران خارجی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی تاریخی انجام شده است. شواهد تجربی این پژوهش دلالت بر آن دارد که بازگشت به اقتدارگرایی در ترکیه و ایران تحت شرایط ترکیب شروط علّی استراتژی سرکوب گرایانه میان کنشگران سیاسی و مداخله خشونت آمیز نظامیان در فرایندهای سیاسی و نیز مداخله سیاسی نظامی کنشگران خارجی در سیاست داخلی رخ داده است.
راهبردهای تبلیغی دولت های سیدتبار شمال ایران برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی از سده هشتم تا دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میانه سده هشتم هجری، شمال ایران شاهد پیدایش سه حکومت علوی تبار بود. سادات عمادی، مرعشی و کیایی به ترتیب در هزارجریب، مازندران خاوری و گیلان شرقی دولت های شیعی تشکیل دادند. پیدایش این حکومت ها با وجود آن بود که دودمان های بومی محلی نیرومندی نظیر: چلاویان، ناصروندان، ولاشیان، روزافزونیه و پادوسبانان همواره حیات آن ها را به چالش می کشیدند. هرچند تکیه بر تشیع یکی از دلایل ماندگاری این دودمان ها بود، ولی چنین می نماید رشته ای از تبلیغات فرهنگی پردامنه به منظور مهندسی افکار عمومی، از سوی دولت های هاشمی تبار بستر کسب مشروعیت برای این حکومت ها فراهم می ساخت. تکیه بر نسب هاشمی، تبلیغات، استفاده از باور مردم، تکیه بر نیروهای سرسپرده، استفاده از مفهوم شهادت، تقدیس فرمانروایان، مظلوم نمایی و تخریب چهره مخالفان از شاخص ترین راهبردهایی بود که حکومت های سیدتبار شمال کشور طی سده های هشتم تا دهم هجری به منظور شکل دهی افکار عمومی از آن ها بهره بردند و توانستند ضمن تأسیس حکومت به ماندگاری آن یاری رسانند.
دولت توسعه گرا و چالش های توسعه اقتصادی در ایران(1357-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر وضعیت دولت توسعه گرا در ایران و نقش آن را در پیشبرد توسعه اقتصادی مورد مطالعه قرار می دهد. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که چرا در ایران پس از انقلاب «دولت توسعه گرا»ی کارآمدی نتوانسته شکل بگیرد تا توسعه اقتصادی کشور را با موفقیت به پیش برد؟ برای پاسخ دادن به پرسش تحقیق، دستگاه نظری آدریان لفت ویچ در خصوص دولت توسعه گرا مبنای مطالعه قرار گرفت و از نظریه داگلاس نورث و همکاران در خصوص انواع نظم های اجتماعی نیز استفاده شد. پژوهش حاضر بر اساس روش تفسیر تاریخی و تکنیک تحلیل روایتی انجام پذیرفته است. واحد تحلیل پژوهش حاضر «دولت ملی» است و رویدادها و شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی در نسبت با آن انتخاب و بر اساس تسلسل زمانی به عنوان بستر پیشبرد توسعه اقتصادی مورد تحلیل قرار می گیرند. بر اساس نتایج تحقیق، ضعف های ساختاری و نهادی دولت در کنار شرایط و تحولات منطقه ای و بین المللی موجب می شود با وجود کارآمدی دولت در دوره هاشمی و اوایل دوره خاتمی، کشور وارد تنش های داخلی و خارجی شود و در نهایت گفتمان «امنیت» جایگزین گفتمان «توسعه» شود. در چنین شرایطی اولویت های کشور و سازماندهی نهادی آن دیگر توسعه ای نبوده و روند توسعه اقتصادی کشور دچار وقفه و حتی عقبگرد می شود.
تحلیل تطبیقی - فازی شرایط علی و بسترهای نهادی - اجتماعی رقابت پذیری بین کشورهای نوظهور اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت به منزله یکی از اشکال تعامل اجتماعی که بین طیف تضاد - همکاری قرار دارد، زمانی به کنش مفید و سازنده اجتماعی تبدیل می شود که خصلت همکارانه داشته باشد. شکل گیری رقابت مفید، مؤثر و مبتنی بر همکاری در جامعه، به شرایط و زمینه های مساعد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی منوط است. در این مقاله با استفاده از روش کیفی – تطبیقی، عوامل و موانع رقابت پذیری اقتصادی بین پنج کشور نوظهور اقتصادی جنوب شرق آسیا و پنج کشور منطقه غرب آسیا مطالعه شد. مطابق با یافته های پژوهش، ترکیب عطفی حاکمیت قانون و نبودِ ناامنی، دلیل لازم و نه کافیِ رقابت پذیری است که در ترکیب با اعتماد اجتماعی و شفافیت یا در ترکیب با نبودِ نابرابری سبب وقوع نتیجه می شود. میزان شاخص سازگاری و پوشش کل برای این ترکیب عطفی برابر با 98/0 و 60/0 است. همچنین مبتنی بر راه حل صرفه جویانه، نبودِ حاکمیت قانون شرط لازم و کافی تحقق نیافتن رقابت پذیری در کشورهای ناموفق بوده است. مقادیر شاخص سازگاری و پوشش این شرط به ترتیب برابر با 83/0 و 92/0 بوده است.
تبیین و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه با تکیه بر نظریه اعتماد پیوتر زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در دوره صفویه بویژه درعهد شاه عباس اول ( 1038-978 ق / 1629-1571م ) رشد سیاسی، فرهنگی واقتصادی قابل توجهی را تجربه کرد.لذا با توجه به اهمیت اعتماد و سرمایه اجتماعی درتوسعه پایدار، در این جستار تلاش شده است با تکیه برنظریه اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی ایران اواخر دوره صفوی بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا نظام اقتصادی ایران دوره صفویه امکان و ظرفیت های فرهنگی-اجتماعی لازم جهت استمرار رونق اقتصادی و حتی گام نهادن در مسیر نظام سرمایه داری را داشته است ؟ بر این اساس در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی از طریق بررسی و تحلیل شاخصه های اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رواج ترکیبی از عوامل زمینه ای اجتماعی و فرهنگی همچون تقدیرگرایی، فساد مالی، رشوه، نفاق، حال گرایی و عدم خطر پذیری به عنوان کاهنده های اعتماد وسرمایه اجتماعی در این دوره عمل کرده اند. از این رو چنین می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی پایین ظرفیت لازم را برای ورود ایرانیان به مدار توسعه فراهم نمی کرد.
طراحی مدل بومی سرمایه اجتماعی برای پیشگیری از جرائم سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
115 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به موازات پیدایش و گسترش فناوری های نوین در زندگی روزمره، جوامع شاهد ظهور نسل جدیدی از جرائم، بزهکاران و بزه دیدگان هستند و در این راستا تأمین امنیّت شهروندان با ارتقای سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف در این پژوهش، طراحی مدل بومی سرمایه اجتماعی برای پیشگیری از جرائم سایبری است.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه، کیفی مبتنی بر گرندد تئوری است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان حوزه آسیب شناسی فضای سایبری می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و ضمن اشباع نظری، 44 نفر از متخصصان و بزهکاران سایبری انتخاب شد. از مصاحبه نیمه ساخت یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده و برای رسیدن به پایایی از اعتبار محتوا و از دیدگاه های متخصصان و استادان و برای روایی از مقایسه های تحلیلی استفاده شده است. در این پژوهش، داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل می شود.یافته ها: در این پژوهش، شش مؤلفه به عنوان شرایط علّی، سه مؤلفه به عنوان بسترساز زمینه ای، سه مؤلفه به عنوان شرایط مداخله گر، سه مؤلفه به عنوان پیامد، 9 مؤلفه به عنوان استراتژی شناسایی و بررسی شد. درنهایت، تدابیر خانواده محور، ایجاد نشاط ملی و رضایتمندی، شفافیت در عملکرد کارگزاران، درونی کردن باورهای دینی و... به عنوان سرمایه اجتماعی بومی مطرح می شود.نتیجه گیری: نهادینه سازی اخلاق سایبری با تأکید بر تقویت سرمایه اجتماعی در قبال تحولات ساختاری آن به واسطه الگوی ایرانی - اسلامی بسیار مهم و ضروری است.
Validation of the Professional Citizen Education Model in Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to validate the model of professional citizen education in education. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and quantitative in terms of data collection and was conducted using a descriptive survey research method. The statistical population of the study was all line managers and education staff in Khorasan Razavi province in 2019. According to the collected statistics, their number was 12 thousand people and according to Krejcie and Morgan table, 400 people by available sampling method, as a statistical sample. They were selected and answered a 42-item researcher-made questionnaire. Data analysis method Structural equation modeling and Lisrel software were used. Findings: The results of confirmatory factor analysis and path analysis indicated the appropriate fit of the designed model and the results of testing research hypotheses showed social participation training, social demand training, work conscience training, social responsibility training, socio-political awareness, culture Student’s family, culture of friendship groups, culture of society, economic situation of society had a significant effect on the education of concerned students in the field of citizenship, as well as family culture and culture of student friendship groups, education of concerned students, culture of society, The prevailing economic situation of the society had a significant effect on the efforts to reform and improve the society and on the correct education of future generations, and finally the efforts to reform and improve the society and the correct education of future generations had a significant effect on achieving a productive society. Conclusion: According to the research findings, our country’s educational system needs a system of thought, theoretical foundations and clear philosophical and social foundations for the formation of the process of educating professional citizens, based on the needs and foundations and cultural, economic and political conditions of society.
Presenting Model of Empowerment Elementary Period Managers based on Components of Futurology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted aimed to presenting model of empowerment elementary period managers based on components of futurology. Methodology: This study was applied in terms of purpose and combined (qualitative and quantitative) in terms of implementation method. The research population in the qualitative section was the specialists and experts of Tehran city and in the quantitative section were the primary school managers of Tehran city in the academic years of 2019-20. The research sample in the qualitative section was 12 people who were selected according to the principle of theoretical saturation by purposive and snowball sampling methods and in the quantitative section was 270 people who were selected according to the Krejcie and Morgan table by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by methods of take noting, semi-structured interviews and researcher-made questionnaire whose face and structure validity of questionnaire were confirmed and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method 0.88. Qualitative data were analyzed by open, axial and selective coding methods and quantitative data were analyzed by structural equation modeling in SPSS-25 and LISREL-8.8 software. Findings: The findings of the qualitative section showed that the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology had 6 main categories, 20 sub-categories and 85 indicators. The main categories and sub-categories were included transformation management (sufficient cognition of environment, responsibility and organizational health), empowerment (strengthening teachers' careers, applying participatory management and improving relationship between managers and teachers), sense of competence (having the enough motivation, support for managers, flexibility and creative thinking), organizational structure (organizational changes, lack of resources and inadequate distribution and lack of foresight), standardization (applying knowledge management, use of feedback system and modeling) and growth and improvement (foresight, self-efficacy, risk-taking and delegation of authority).The findings of the quantitative section showed that all six main categories had a significant effect on the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology and the model had appropriate fitness indicators. Conclusion: Based on the results, the model of empowerment elementary period managers based on components of futurology can have practical implications for education specialists and planners and can be used to improve the structure of education.
تحلیل داده بنیاد رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی(مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا اگرچه در ابتدا پیامدهای زیست محیطی مثبتی به همراه داشت، اما پس از مدتی، افزایش چشمگیر پسماندهای کرونایی، به تهدیدی جدی برای محیط زیست تبدیل گشت. بر همین اساس تحقیق حاضر به روش کیفی گرانددتئوری به تحلیل رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی در میان شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد پرداخته است. تعداد نمونه، 26 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها، نظریه مبنایی بوده است که در طی سه مرحله کدگذاری متن مصاحبه ها، در نهایت مدل پارادایم گرانددتئوری استخراج شده است. همچنین به منظور اعتباریابی تحقیق از روش «اعتبار اعضا» و برای سنجش پایایی از روش «توافق درون موضوعی» استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دو عامل «مکانیزم های پیشگیری» و «مکانیزم های درمان» سبب بروز پدیده «پسماندزایی کرونایی» شده و کنشگران در اثر وقوع آن، «رفتار زیست محیطی» را در یکی از انواع: 1)محیط دوستانه (مسئولانه)، 2)محیط نبینانه (لاقیدانه) و 3)محیط ستیزانه (وندالیستی) به عنوان راهبرد اتخاذ نموده اند که تحت تأثیر بستر حاکم و شرایط مداخله گر صورت گرفته است. بستر حاکم عبارت بودند از: 1)ویژگی های جمعیت شناختی فرد، 2)زیرساخت های بهداشتی-مراقبتی-درمانی، 3)زیرساخت های آموزشی، 4)نرخ شیوع بیماری کرونا. شرایط مداخله گر نیز عبارت بودند از: 1)ویژگی های شخصیتی فرد(تعهد و حساسیت زیست محیطی)، 2)ویژگی های اجتماعی فرد(بینش و نگرش زیست محیطی)، 3)جامعه پذیری(دانش و آگاهی زیست محیطی)، 4)فرهنگ سازی (هنجار و ارزش زیست محیطی)، 5)سیاست های دولت(اعتماد و تعلق زیست محیطی). در نهایت رفتار زیست محیطی کنشگران دو گونه پیامد را به دنبال داشته است: 1)مثبت: پالایش محیط زیست و 2)منفی: آلایش محیط زیست.
نگرش خبرگان دانشگاهی به تعامل دانشگاه و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تعامل دانشگاه با جامعه، در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی، یعنی؛ آموزش و پژوهش، بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف، دلالت دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی نگرش خبرگان دانشگاهی در خصوص چالش های پیش روی تعامل دانشگاه با جامعه؛ با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو بوده است. جامعه آماری پژوهش را هجده نفر از صاحب نظران، خبرگان و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مختلف در سطح کشور تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. علت اصلی این انتخاب نیز، تخصص، تجربه آکادمیک و تألیفات خبرگان در حوزه آموزش عالی در نظر گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، با استفاده از 18 مصاحبه صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل گردید و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آنان، گزینه های کیو و در ادامه آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS داده های به دست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل قرار گرفت که درنهایت، هفت نگرش اصلی، در این زمینه، شناسایی گردید.
تببین جامعه شناختی خشونت مردان علیه همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
175 - 211
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی در جهان امروزی است. در مطالعه حاضر، با هدف بررسی کلیه پرونده های شش ماه اول سال 1399، زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی شهرستان نجف آباد که مورد خشونت از سوی همسر خود قرار گرفته اند، برای مطالعه انتخاب گردید. این تحقیق به صورت مقطعی، توصیفی، تحلیلی و بر اساس تحیل داده های ثانویه است که اطلاعات آن به صورت گذشته نگر جمع آوری شده است. داده های این تحقیق، پاسخهای موجود در پرسشنامه ضمیمه شده در پرونده زنان مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی بود که با ورود داده های موجود در برنامه نرم افزارآماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده این موضوع است که بیشترین خشونت صورت گرفته بر زنان به ترتیب از نوع خشونت کلامی و جسمی می باشد؛ همچنین بین وجود فرهنگ مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی مرد در دوران کودکی، شرایط اقتصادی نابسامان خانواده، شرایط اجتماعی نابسامان خانواده، وضعیت روانی و مسائل جنسی در خانواده با خوشت علیه زنان رابطه معنادار بدست آمد. از طرفی بین ویژگی های زمینه ای با خشونت علیه زنان رابطه ای گزارش نگردید. در نهایت در بین متغیرهای تحقیق، به ترتیب شرایط اقتصادی نابسامان خانواده با 64 درصد و شرایط نابسامان اجتماعی با 19 درصد بیشترین سهم را در تبیین میزان خشونت علیه زنان دارد.
ظهور تمارض اجتماعی در زندگی روزمره مورد مطالعه: تعاملات میان کارکنان و مراجعان مجتمع شمارۀ 10 مرکز شورای حل اختلاف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز این پژوهش بر تمارض1 اجتماعی به معنای شانه خالی کردن از انجام وظایف قانونی و اخلاقی با ارجاع به عوامل بیرونی و ناموجه است؛ اینکه این کنش اجتماعی چرا و چگونه در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره ظهور و بروز می یابد. برای رسیدن به این منظور و در پی تدقیق معنایی و مفهوم شناسی پدیدۀ تمارض اجتماعی و تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری آن در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره، تمارض اجتماعی مبتنی بر طرح جی تی ام کلاسیک (CL-GTM) یعنی الگوی ظهوریابندۀ گلیسر در نظریۀ زمینه ای دنبال و راهبرد های آن در زندگی روزمره و در عملِ کارکنان و مراجعان مجتمع شمارۀ 10 مرکز شورای حل اختلاف در شهر تهران به روش های گوناگون رصد شده است؛ به این ترتیب، با نمونه گیری نظری، 36 نفر برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب و داده های حاصل از گفتگو با مشارکت کنندگان در پژوهش با استفاده از فرایند کدگذاری دومرحله ای در طرح جی تی ام کلاسیک تحلیل و مقوله بندی شدند. در فرایند کدگذاری و مقوله بندی داده ها نیز با کاربست نرم افزار MAXQDA، از مزایای آن برای تنظیم و تنسیق اطلاعات و تفسیر و تحلیل پدیده ها بهره برده شد. این پژوهش سبب کشف مقولۀ محوری «راهبردهای بقا در شرایط آشفتگی اجتماعی» شد؛ به این ترتیب، تمارض اجتماعی در نوسانی میان ازهم گسیختگی و وابستگی اجتماعی، راهبردی برای بقا در شرایط آشفتگی اجتماعی است؛ شرایطی که در آن، کاهش سرمایۀ اجتماعی و نیز وجود انگیزه های بسیار برای انتقام از جامعه، افراد را به مسئولیت گریزی و شانه خالی کردن از انجام وظایف قانونی و اخلاقی سوق می دهد و همزمان، وابستگی اجتماعی ناشی از تعلق خاطر یا احتیاج، موجب توریه، توجیه و دلیل تراشی و ارجاع به عوامل بیرونی به منزلۀ بهانه ای برای انجام ندادن تعهدات و نداشتن حس وظیفه شناسی است.
تحلیل اجتماعی– فضایی الگویِ عینیت یافته فرهنگ در شهر (مطالعه موردی مناطق پنج گانه شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با استفاده از رویکرد جامعه شناسی فرهنگ، شهر را به مثابه "سازمان اجتماعی تولیدِ فرهنگ" در یک بافتار اجتماعی- فضایی در نظر گرفته که در تحلیل این سازمان، کنش ها و مصارف فرهنگی فرهنگی را بر ﺭﻭی ﻋﻠﻞ غیر فرهنگی همچون اقدامات توسعه شهری قرار دهد تا بتواند به فهمِ الگویِ عینیت یافته فرهنگ در شهر دست یابد. روش این مطالعه ترکیبی بوده که در جمع آوری داده ها هم با ابزار پرسشنامه و همچنین با اخذ اطلاعات موجود اراضی و کاربری ها، مساحت، سهم و سرانه هر یک محاسبه و نهایتا مکانی گردیده است. طبق نتایج، الگوی عینیت یافته فرهنگ در شهر اراک، نابرابر و ناکارا می باشد که تفاوت و نابرابری های فرهنگی جدی را در سطح مناطق و در بین شهروندان ساکن در آن ایجاد نموده است.
کیفیت زندگی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی- روانی (مورد مطالعه: زنان سرپرست خانوار شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
109 - 88
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو عوامل اجتماعی روانی مرتبط با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر شیراز را بررسی می کند. داده های تحقیق حاضر حاصل یک مطالعه پیمایشی است. حجم نمونه مورد بررسی 400 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده است. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه سرمایه اجتماعی، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی است. این پرسشنامه توسط زنان سرپرست خانوار ساکن شهر شیراز پر شده است. داده ها با استفاده از نسخه 21 نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش استنباطی از آزمون های تفاوت میانگین (آزمون T)، تحلیل واریانس (آزمون F) آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای تعداد افراد تحت سرپرستی، درآمد، تعداد سالهای تحت پوشش در موسسه حمایتی خاص، عزت نفس، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی و سرمایه اقتصادی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای عزت نفس، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و درآمد، متغیرهای تعداد افراد تحت سرپرستی و تعداد سال های تحت پوشش در موسسه خاص تعیین کننده های اصلی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار هستند. در مجموع، این متغیرها 53 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار را تبیین کردند.
نیازپردازی مصرف: کاوشی کیفی از چگونگی تغییر ذائقه های مصرفی در بستر شبکه های اجتماعی در بین جوانان یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
53 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه و کاوش چگونگی شکل گیری نیازهای جدید در بستر شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند، 22 نفر از افراد تأثیرگذار در فضای مجازی (اینفلوئنسرهای فعّال) در شهر یزد انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطّلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند و یافته ها در قالب خطّ داستان، شامل دوازده مقوله اصلی و یک مقوله هسته و مدل پارادایمی ارائه شدند. به طور کلّی روایت های افراد تأثیرگذار در فضای مجازی (اینفلوئنسر) از حضور در شبکه های اجتماعی مجازی، نشان دهنده این واقعیت است که رشد روزافزون ارتباطات، شیوه تعاملات را از جنبه های مختلف تغییر داده است. تغییر سبک زندگی و افزایش مصرف گرایی در افراد باعث ایجاد نیازهای جدید شده است؛ درنتیجه می توان گفت با تغییر ساختار و شرایط زندگی و فرصت های تازه ای که شبکه های اجتماعی برای افراد خلق کرده اند، تغییرات و تحوّلات اساسی در نیازهای جوانان شهر یزد و ذائقه های مصرفی آنان رخ داده است.
Develop a Model of Educational leadership Based on the Teachings of Islam(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to develop an educational leadership model based on the teachings of Islam. Methodology: The present study was fundamentally-applied and in terms of data collection method, it was a mixed (qualitative-quantitative) exploratory research. The statistical population in the qualitative part of the research was Islamic experts who using purposive sampling method, 12 people were selected as the sample size. In the quantitative part, the statistical population included all principals and deputies of non-governmental schools in Tehran, of which 281 were selected using stepwise cluster random sampling and Cochran’s formula. Data were collected by two methods: information was collected by referring to the Quran, Nahj al-Balaghah, Imam Sajjad’s treatise on law and sufficient principles) and field (researcher-made questionnaire). The validity and reliability of the instrument were evaluated and confirmed in two parts: quantitative and qualitative. The collected data were analyzed in the qualitative part by meta-combined method using MAXQDA coding software and in the quantitative part by confirmatory factor analysis using Lisrel-V8.8 software. Findings: The results showed that among 112 indicators, three dimensions and twelve components are involved in developing a model of educational leadership based on the teachings of Islam, which are: the dimension of religiosity with the components of religiosity and divine help; The dimension of self-balance: the components of self-discipline, wonder-breaking and dignity-enhancing; The dimension of labor relations: components of organizational leadership, responsibility, trust building, heart writing, tolerance, participation, and central justice. Conclusion: The findings also showed that the model had a good fit.