فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
139 - 168
حوزههای تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ ترین دریاچه نمک خاورمیانه یکی از مهم ترین نشانه های پیدایش چالش زیست محیطی در ایران است. از این رو شاهد چالش های زیست محیطی و زیان های اقتصادی، سیاسی- امنیتی و اجتماعی در شمال غرب کشور هستیم. یکی از راهکارهای ستاد احیای دریاچه ارومیه برای جلوگیری از خشک شدن و رسیدن به تراز اکولوژیک دریاچه، پروژه انتقال آب از حوضه زاب کوچک به دریاچه ارومیه است. این طرح در منطقه ای اجرا شده است که در آن ترکیب نا همگون قومی- مذهبی وجود دارد. با توجه به این موضوع انتقال آب می تواند پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امنیتی متفاوتی داشته باشد. پیامدهای این پروژه در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل محتوی به وسیله مصاحبه از نخبگان، پژوهشگران و مدیران و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز بررسی شده است. نتایج حاصل بیانگر وجود پیامدهای منفی و مثبت شامل از هم گسیختگی فعالیت، تحرک مکانی جمعیت، شکل گیری تنش قومی، ایجاد شکنندگی در مقاصد انتقال آب و ایجاد گفتمان اقتصادی و فرهنگی است.
تحلیل منافع متعارض ترکیه وروسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئو پلتیک انتقادی2022-2001(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
123 - 142
حوزههای تخصصی:
قفقاز جنوبی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرت های منطقه ای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح می کند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک سنتی، در قالب استعاره های قدرت، فضا و هویت قابل تبیین است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی این موضوع را بررسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت مقامات روسیه در قفقاز جنوبی بر مبنای تسلط بیش از دو قرن بر این منطقه، لزوم باقی ماندن در حوزه نفوذ مسکو، و لزوم دور نگه داشتن غرب از آن است. گفتمان سازی مقامات ترکیه در قفقاز جنوبی بر مبنای عمق استراتژیک، مسیر اتصال به اروپا و آسیای مرکزی و موازنه سازی است. بر اساس استعاره قدرت، روسیه و ترکیه قفقاز جنوبی را منطقه نفوذ ژئوپلیتیک خود می دانند. در استعاره فضا روسیه به وسیله حضور در سرزمین های اوراسیا که قفقاز نیز بخشی از آن است و ترکیه با نوعثمانی گرایی و ژئوپلیتیک تمدنی سعی می کنند فضای منطقه را به نفع خود مدیریت کنند. در استعاره هویت روسیه این منطقه را عرصه «هویت روسی» و حضور روس تباران می بیند. برای ترکیه نیز کنشگری بر مبنای اسلام گرایی میانه رو و عرفی گرایی اهمیت دارد.
پردازش مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
105 - 122
حوزههای تخصصی:
کمبود و نبود آب، امنیت و توسعه کشورها را بر می آشوبد و به بی ثباتی آنها می انجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار به منابع سالم و کافی را درگیر چالش های بسیاری کرده اند. تهدید بقای زیست و زیستگاه، امنیت آب، را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی دارد در قالب مکتب کپنهاک در خصوص امنیت زیست محیطی با رویکردی تبیینی– تحلیلی به پردازش مفهوم امنیت آب و مقیاس های آن پرداخته است. سوالی که در این تحقیق سعی در پاسخ به آن داشته ایم این است که مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ چگونه قابل ارزیابی است؟ نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب، در مقیاس های ملی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. چالش امنیت آب، در مقیاس ملی ایجاد ناامنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب، برای شهروندان است که ثبات و امنیت واحدهای سیاسی - فضایی را برمی آشوبد و منجر به چالش مشروعیت نظام سیاسی می شود. ناامنی آب، در مقیاس فراملی (منطقه ای و بین المللی) نیز اغلب در قالب تنش و کشمکش کشورها نمود می یابد. از این رو، کارکرد گسترده و محدودیت فزاینده منابع آب، این پدیده طبیعی راهبردی را در دستورکار امنیتی بسیاری از کشورها قرار داده است.
مروری بر جایگاه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
9 - 19
حوزههای تخصصی:
براساس بررسی های انجام شده از دیرباز توسعه متوازن و پایدار از جمله اهداف اساسی کشور بوده است. به طوری که با نوساناتی توجهاتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی به مقوله "توسعه منطقه ای" صورت پذیرفته است و به تعبیری از جمله مولفه هایی بوده اند که تحلیل اثرات آنها بر چهره پردازی نظام ملی در مقیاس خرد و کلان بسیار اهمیت دارد. اگرچه با مشاهده وضعیت کنونی، به نظر می رسد کیفیت زندگی مردم و سطح رفاه اجتماعی ایشان دستخوش نابرابری های عظیمی از منظر توزیع منابع مالی، زیرساخت ها و امکانات رفاهی شده است. بنابراین می توان گفت عدم توفیق برنامه ریزی توسعه منطقه ای و تقسیم کار فضایی، موجب افزایش نابرابری و فاصله در بین مناطق مختلف کشور شده است. بنابراین توجه به مغایرت های منطقه ای و غلبه کردن بر آن در سطوح توسعه هر یک از مناطق به منظور ایجاد ساختار منطقی در تقسیم کار و ایجاد انواع تخصص که با بهترین وجه وظایف توسعه ملی را برآورد سازند، ارتباط برنامه ریزی ملی با برنامه ریزی توسعه منطقه ای را بیش از پیش ضروری می نماید.
مؤلفه های اثرگذار بر تغییر ماهیت شبکه فراقاره ای ابریشم در قرون 16م تا 20 م (با تمرکز برنقطه کانونی آن در آسیای مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
134 - 161
حوزههای تخصصی:
شاهراه کهن خشکی که در پایان قرون جدید نام «ابریشم» یافت، میراث دار بیش از دو هزاره نقش آفرینی میان کانون های مهم تمدنی در جهان است. چنین کارکردی در آغاز قرون جدید به تدریج دگرگون شد، و به تبع آن سرزمین هایی که قرن ها شکوه خود را در گرو آن می دیدند نیز متناسب با جغرافیای خود در شرایط جدیدی قرار گرفتند. آنچه تغییرات جاده ا ی را در ژئوپلیتیک آسیای مرکزی به مساله ای برای پژوهش مبدل ساخته، علاوه بر موقعیت متفاوت این سرزمین به عنوان نقطه کانونی و محصور در خشکی جاده ابریشم، اختلاف نظر پژوهشگران در خصوص «افول » و « تداوم شکوه» جاده و به تبع آن آسیای مرکزی است؛ در نوشتار حاضر با ورود به این چالش علمی، با اتخاذ روش تحقیقی کیفی، و بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی به شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، برای فهم سرنوشت جاده ابریشم و آسیای مرکزی در قرون جدید این مساله را مورد تأمل قرار خواهیم داد که عوامل موثر بر تغییر ماهیت جاده خشکی ابریشم در آسیای مرکزی چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که « ظهور قدرت ها در درون اوراسیا و در سطح فراقاره ای، موجب شکل گیری مسیرهای جدید تبادلی، تحول در هژمونی های سیاسی و فرهنگی و در نهایت تغییر ماهیت جاده ابریشم و آسیای مرکزی گردید». در حاصل مطالعه به این نکته دست یافتیم که تغییرات فوق گرچه فرصت های جدید اقتصادی و فرهنگی در اختیار آسیای مرکزی گذاشت اما همگام با رخدادهای داخلی، نفوذ روزافزون روسیه را تشدید نمود و در نهایت غلبه نظامی آن را رقم زد.
حکمرانی چندسطحی؛ بستری برای توسعه دیپلماسی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
110 - 130
حوزههای تخصصی:
حکمرانی چندسطحی مفهومی ذاتا پویا است و به نقض مفروضات ثابت درباره ویژگی های اساسی تصمیم گیری های مقتدرانه دولت ها اشاره دارد. ارجاع به حکمرانی چند سطحی، نیروی قدرتمندی در ارزیابی عملکرد دولت در روابط بین الملل است که حکمرانی چندسطحی می تواند از طریق مکانیزم هایی به بین المللی شدن شهرها کمک نماید. این جریان زمینه ساز توسعه دیپلماسی شهری می گردد. لذا تبیین مکانیزم های منتج از حکمرانی چندسطحی که منجر به توسعه دیپلماسی شهری می شوند، هدف این تحقیق می باشد. روش تحقیق کیفی است و داده ها از طریق منابع ثانویه گردآوری شدند. برای جمع آوری مقالات خارجی پایگاه Web of Science استفاد شد و مقالات بر مبنای جستجوی 4 کلیدواژه و 5 معیار، انتخاب شدند. پس از حذف موارد تکراری، 41 مقاله خارجی باقی ماند. جستجوی مقالات داخلی بر اساس 2 کلیدواژه و در میان 2 گروه تخصصی، در پایگاه SID انجام شد و 2 مقاله انتخاب شدند. در مجموع 43 مقاله به طورکامل مطالعه و به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که 21 مکانیزم منتج از حکمرانی چندسطحی شناسایی شدند که این مکانیزم ها منجر به توسعه دیپلماسی شهری می شوند از جمله ترویج تصمیم گیری مشارکتی در سیاستگذاری ها، شبکه سازی بین شهری و ظهور شبکه های فراملی، بکارگیری بازیگران اجتماعی در فرآیند اجرا و انعقاد قراردادهای همکاری فرامرزی و تفاهم نامه های خواهرخواندگی. این مکانیزم ها در سه بعد سیاستگذاری های حاکمیتی و کلان، شبکه سازی بین المللی و حوزه اجرایی و عملیاتی تقسیم بندی شدند که به ترتیب هر کدام شامل 11، 5 و 5 مکانیزم هستند. همچنین ارتباط مکانیزم های هر بعد با دیپلماسی شهری ارزیابی گردید.
ارزیابی مکان گزینی سایت های نظامی شهرستان کبودراهنگ با بکارگیری روش های AHP-Fuzzy و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دقیق و بهینه انواع تاسیسات و کاربری ها به امری ضروری و انکارناپذیر تبدیل شده است. در ایجاد و احداث سایت های نظامی باید کلیه عوامل اعم از طبیعی و انسانی مدنظر قرارگیرد تا با یک برنامه ریزی بلندمدت از صرف هزینه های بی مورد و اتلاف نیرو، سرمایه و زمان جلوگیری نمود .شهرستان مورد مطالعه بدلیل موقعیت استراتژیک جغرافیایی خویش ظرفیت های بسیاری را در زمینه توسعه کشاورزی، گردشگری و از جمله ایجاد مراکز نظامی دارا می باشد. پژوهش حاضر جهت بررسی معیارهای تاثیرگذار در مکان گزینی سایت های نظامی استان در شهرستان کبودراهنگ است که نتایج آن می تواند به تحقیقات دامنه دار و علمی سایر پژوهشگران عرصه های نظامی و ژئوپلیتیک کمک شایانی نماید؛ روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با بکارگیری ترکیبی مدل های تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی Fuzzy-AHP در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از منابع کتابخانه ای از جمله مقالات علمی-پژوهشی صورت گرفته در این زمینه و تحقیقات میدانی نگارندگان می باشد. نتایج حاصله پس از تشکیل مقایسات زوجی و محاسبه اوزان فازی و نرمال و بدست آوردن وزن نهایی زیرمعیارها، حاکی از تاثیرگذاری بالای زیرمعیارهایی چون توپوگرافی با وزن 236/0 ، وجودزمین کافی برای گسترش با وزن 213/0 و اتکاء به عوارض طبیعی با وزن 187/0 در انتخاب مناسب ترین مکان جهت استقرار سایت های نظامی مورد مطالعه بود که لازم است دست اندرکاران ذیربط در برنامه ریزی های آتی موارد مذکور را لحاظ نمایند.
نووپلیتیک ؛ پارادایمی نو در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
229 - 269
حوزههای تخصصی:
در دهه پایانی قرن بیستم و با پایان دوره جنگ سرد، جهان شاهد تغییرات شگرفی در نقشه جغرافیای سیاسی خود بوده است؛ که زمینه ساز رقابت های ژئواستراتژیکی نوینی شد. تغییر اول، نگرانی های سیاسی ناشی از پویایی های نظامی بود؛ بطوری که حرکت جهان به سوی یک نظام بی قاعده، چندقطبی با شکل گیری موازنه قدرت و امکان تسلط نظامی ابرقدرت های بزرگ در مناطق کلیدی فر ارسید. تغییر دوم، عمدتاً اقتصادی بود؛ یعنی رشد عظیم سیستم های بازار آزاد در تجارت جهانی و شبکه های درهم پیچیده سرمایه گذاری. در این راستا، سومین تغییر در حال ظهور عبارتست از گسترش انقلاب اطلاعاتی با پیامدهایی از نوع قدرتِ دانش، که در بازیگران غیردولتی نفوذ کرده و منجر به همبستگی جهانی و ایجاد محصول جدیدی برای نظم جهانی شده است. به همین دلیل، گروهی از نظریه پردازان و استراتژیست ها آن را به عنوان مروری بر تغییر پارادایم می پندارند، اما اکثریت آن را با هریک از پارادایم های مهم رئال پلیتیک و ناسیونالیسم مرتبط می سازند.
در این راستا، تعامل میان دانش و قدرت، اصول بسیار ساده ژئوپلیتیک را که اغلب توسط رئال پالیتیک یا سیاست واقع گرایانه فراموش شده است، اصلاح می کند. ژئوپلیتیک نوعی چشم انداز پانوپتیک از قدرت/دانش است که بدنبال ارزیابی موقعیت قطب های قدرت جهان برای کمک به تمرین کشورداری توسط قدرت های بزرگ تعریف می شود. گاه نیز آن را گفتگو درباره سیاست جهانی با تاکید خاص بر رقابت دولتی و ابعاد جغرافیایی قدرت می دانند. از این رو، تعریف و چیستی قدرت و دانش و اعمال آن در ژئوپلیتیک اهمیت به سزایی می یابد. بنابراین، در حالی که ساختارها و حتی پویایی نظم جهانی بشدت در حال تغییر هستند، در مباحث ژئوپلیتیکی پارادایم های جدیدی به ویژه در حوزه غیردولتی مشتمل بر بازیگران جامعه مدنی درحال ظهور می باشند که اصطلاحاً به آن «نووپلیتیک» می گویند. «نووپلیتیک» رویکردی نسبت به حکومت داری است که بوسیله سازمان های غیردولتی به عنوان بازیگران دولتی انجام می شود، و بر نقش قدرت نرم در ابراز ایده ها، ارزش ها، هنجارها و اخلاق از طریق تمام رسانه ها تأکید می کند. این باعث متمایز شدن آن از سیاست واقع گرایانه، که بر ابعاد سخت و مادی قدرت و بر دولت ها به عنوان تعیین کننده های نظم جهانی تاکید دارد، می شود.
نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است: ماهیت استراتژی دانش چگونه به شکل دهی پارادایم نوینی به نام نووپلیتیک با بازیگران جامعه مدنی منجر شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، درهم تنیدگی سه مفهوم کلیدی نووسفر، قدرت نرم و قدرت هوشمند در عصر اطلاعات و تکنولوژی های نوین منجر به شکل گیری پارادایم جدیدی به نام نووپلیتیک شده است. ساخت این نووپلیتیک ها، منطبق با شرایط قرن 21 و وابسته به ماهیت استراتژی دانش/قدرت خواهد بود. زیرا در جهان کنونی، دانش به سرعت در حال تبدیل به منبع قوی تری از قدرت و استراتژی ها می شود، تا آنجا که سیاست واقع گرایانه و فضای بین المللی نمی تواند آن را جذب کند.
تحلیل نظری نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مسئله پایداری منابع آبی یکی از جدی ترین چالش هایی است که کشورها در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند. پایداری منابع آبی عبارت است از: تأمین نیازهای آبی نسل حاضر و نسل های آینده؛ بنابراین حفظ چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با مدیریت سیاسی فضا در یک کشور دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و در چارچوب رابطه سیاست و فضا از دیدگاه نظری به دنبال بررسی نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه بُعد 1. قانون گذاری(شامل: ساختار حکومت در یک کشور، تفویض اختیارات به نهادهای متولی آب، تمرکز قدرت سیاسی، تعدد و سطوح نهادهای قانون گذار، رابطه حکومت و ملت، الگوی نظام سیاسی حاکم) 2. مدیریت اجرایی(شامل: سیستم بودجه ریزی کشور، استراتژی های توسعه ملی، مسئله کارآمدی دولت و نهادهای زیرمجموعه، فرهنگ سیاسی، بوروکراسی، منابع درآمدی دولت، سطوح مدیریت اجرایی)3. تقسیمات سیاسی فضا(شامل: توازن و عدم توازن در واحدهای استانی، تمرکز در کانون های سیاسی اداری، معیارها و ضوابط تقسیمات کشوری، همگونی و ناهمگونی واحدهای سیاسی فضایی از جنبه طبیعی، نیروهای تأثیرگذار بر فرایند تقسیمات سیاسی) از جمله مهم ترین ابعاد و مؤلفه هایی هستند که پایداری منابع آبی را تحت تأثیر قرار می دهند.
The Implication of International Disputes on the International Trade: Malaysia as a Case Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
117 - 139
حوزههای تخصصی:
The relationship between international disputes and international trade is a complex and crucial field of research. Conflicts at the international platform can cause geopolitical instability, thus it affects global trade. Comprehending the impact of political dynamics on trade contacts is essential for maintaining global economic stability. This study investigates the impact of political ties on the volume of bilateral trade, suggesting that positive political relationships increase trade, while negative ones decrease it. Using utility theory, we examine the common ideas held by customers and trade corporations. This theory examines the factors that influence the decision making of individuals which later can provide understanding and insights into the potential consequences of political conflicts on global trade. As a result, it has a big effect on how importers and exporters interact with each other. Our study utilises empirical analysis of monthly trade data to investigate the influence of oscillations in commerce on political ties between nations. Our research suggests that when political relationships deteriorate, it results in enduring alterations in trade patterns, but fluctuations in commerce have little long-term impacts on political relations. This research offers valuable insights into the correlation between political conflict resolution and the stabilisation and promotion of international trade.
آسیب شناسی الگوی کنونی سازمان دهی سیاسی فضای ایران در چارچوب نظام تقسیمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 22
حوزههای تخصصی:
سازمان سیاسی فضا به عنوان چارچوب و بستر اداره سرزمین از دیرباز از سوی جوامع ابتدایی تا امپراتوری ها و حکومت های مدرن امروزی بکار گرفته شده است. در دوران مدرن الگوی سازمان سیاسی فضا در قالبهای متنوعی از سوی کشور بکار گرفته شد. چنین مسئله ای در ایران سابقه دیرینه ای دارد و برخی ایرانیان را مبدع سازمان سیاسی فضا می دانند. اما این امر طی سده اخیر در ایران محل بحث و بررسی های متفاوتی از سوی افراد و جریان های مختلف بود است، از این رو مسئله این پژوهش بحث و بررسی آسیب شناسانه سازمان سیاسی فضای کنونی کشور می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانون های متمرکز صورت گرفته و تجزیه و تحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست شکل گیری دیوان سالاری غیرواقعی، ضعف نظام بودجه ریزی، ضعف نظام مشارکتی، همگون پنداری فضای جغرافیایی، نظام مدیریتی ناکارا، جریان یکسویه فرمانرورایی از بالا به پایین، ضعف گفتمان توجیه و تبلیغ و بهره گیری از درخواست های فزاینده ارتقا در رقابت های سیاسی، سازمان سیاسی فضای کنونی را دچار آسیب کرده و سبب ناکارآمدی نظام تقسیمات کشوری شده است. ثانیاً «نوع ایدئولوژی حاکم»، «تناقض میان ساختار فضایی سیاسی کشور با واقعیت های تاریخی اجتماعی» و «بلاتکلیفی در بکارگیری رویکردی اقتدارگرایی و دموکراتیک» به عنوان بلاتکلیفی ایدئولوژیک این گفتمان مشخص شد.
آسیب شناسی گفتمان آمایش در ایران (چرا آمایش در ایران به گفتمان تبدیل نشده است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
76 - 84
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه ۵۰ هجری شمسی که اصطلاح آمایش سرزمین در ادبیات برنامه ریزی ایران مطرح شد، علی رغم گذشت بیش از نیم قرن تاکنون مقوله آمایش نه در سطح نظام تصمیم گیری و اجرا و نه در حوزه عمومی تبدیل به گفتمان نشده است. از این رو علی رغم ضرورت و اهمیت هیچ گاه مطالبه عمومی در زمینه آمایش سرزمین شکل نگرفته و حتی متأسفانه در حوزه های تخصصی نیز مطالبه توجه به رویکرد آمایشی، تقنین قوانین لازم و جریان پیدا کردن تدابیر اجرایی ذیل راهبردهای آمایشی ابراز نشده است. بنابراین در طول این نیم قرن فراز و فرودهای بسیاری در رابطه با آمایش سرزمین و نهادهای مرتبط مشاهده شده است؛ به گونه ای که توقف رویکرد آمایشی و تعطیلی نهادهای مرتبط هیچ انتقادی را برنینگیخته و توجه به راهبردها و تدوین سیاست ها بیشتر معطوف به سلیقه و خواست برخی مدیران و کارشناسان بوده است و نه در پاسخ به مطالبه ای عام یا خاص. توجه به ریشه های این وضعیت و آسیب شناسی و شناخت عوامل فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دخیل در آن می تواند به رقم زدن فضای مطلوب و بسط و تعمیق گفتمان آمایشی به عنوان یک خرده گفتمان ذیل گفتمان پیشرفت در سپهر عمومی و در نظام برنامه ریزی بینجامد. شناسایی گره های موجود در مسیر گفتمان شدن رویکرد آمایش سرزمین و ارائه راهبردها و سیاست ها برای شکل گیری، بسط و تقویت گفتمان آمایشی در ایران و نهایتاً ارائه پیشنهادهای مشخص برای رعایت الزامات آمایش سرزمین در اجرای تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هدف این مقاله است.
From Winter War to Russia-Ukraine War: The Importance of Alliances for Russia's Nordic-Baltic Neighbors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
55 - 85
حوزههای تخصصی:
The significance of having an alliance was defined in the Great War when weak European and strong countries decided to ally to fight the mighty power of the Central Powers. Afterward, fragile countries decided to join strong alliances to overcome threats from their neighbors. The Second World War was another example of being allied with strong countries to cope with threats from Nazi Germany, Fascist Italy, and the Japanese Empire. During the Winter War and Russia-Ukraine War, Finland, and Ukraine, respectively, resemble weak countries with limited military and economic capabilities taking on a dominant and belligerent force. Neorealism is one of the structural theories in International Relations, which states that states intend and follow the balance of power to ensure their security. Neorealism posits that security organizations and alliances are vital tools in the pursuit of balancing threats and ensuring national security. This research aims to highlight the importance of alliances with Russia's neighbors to avoid future conflicts with Russia. The main question of this research is why Russia's neighbors need to form or join alliances to hedge against Russia's aggression and assist member states in reducing the large amount of budget spent on military expenses. This research argues that Finland's position in 1939 and Ukraine's in 2022 are the consequence of self-reliance under an anarchic system without having an alliance and leading to final defeat or territory cession. This paper argues alliances can secure European countries and act as a shield from Russia's threats. This research will employ the explanatory method as its research method.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی سیاسی بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای متکثر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
49 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزههای تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.
پیامدهای امنیتی جنگ دوم قره باغ بر مناطق مرزی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
چالش های امنیتی در مناطق مرزی منشأ درون یا برون مرزی داشته و در قالب های نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شکل می گیرد. تحولات در دو سوی مرز بویژه مناطق با عقبه های قومی-فرهنگی مشترک می تواند تبعات امنیتی-سیاسی را هر چه سریع تر گسترش دهد. با در نظر گرفتن تحولات اخیر، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیامدهای جنگ دوم قره باغ بر امنیت مرزهای شمال غرب کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد. در پژوهش حاضر از روش کیفی با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده که روایی آن به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با بهره گیری از فرآیند اجماع کدگذاران مورد تائید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان و کارشناسان آشنا به موضوع پژوهش است که به تعداد 28 نفر با اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون سه سطحی (مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) انجام گرفته است.یافته های پژوهش از طریق تحلیل کیفی و بررسی کدهای مضامین پایه ای و سازمان دهنده، شامل 5 دسته مضمون فراگیر سیاسی-امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و انتظامی و مضامین سازمان دهنده شامل 12 مقوله: ایجاد ناامنی، اختلافات قومی-مذهبی، خرابکاری، نفوذ، فشار اقتصادی، تغییر مرز و ژئوپولیتیک ، اختلال در حمل و نقل و تجزیه طلبی و 218 مضمون پایه ای شدند.نتایج حاصل از تحقیق فوق بیانگر این است که از طریق بررسی کدهای مضامین پایه ای، سازمان دهنده و در نهایت فراگیر می توان چنین نتیجه گرفت که پپامدهای امنیتی جنگ دوم قره باغ تمامی حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی مرزهای شمال غرب را در بر می گیرد که می توانند امنیت ملی کشور را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن تمامی نقاط کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
تبیین داده بنیاد پیمان ابراهیم با رویکرد ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
194 - 228
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین تحولات ژئوپلیتیکی سال های اخیر غرب آسیا، شکل گیری پیمان ابراهیم است. این پیمان را می توان نقطه آغاز تحولات بنیادی در نظم منطقه ای غرب آسیا دانست که تأثیر بسزایی بر محیط سیاسی و امنیتی این منطقه خواهد داشت. بنابراین تبیین آن با رویکرد ژئوپلیتیکی ضروری است. ارائه پاسخ مناسب برای سؤال محوری «چیستی ابعاد و مؤلفه های پیمان ابراهیم از منظر ژئوپلیتیک» و ترسیم الگوی نظری پیمان، هدف اصلی پژوهش محسوب می گردد. در این پژوهش با روش «گراندد تئوری»، مفاهیم، مقوله ها، پیامدها و الگوی نظری پیمان از درون داده ها پدیدار و رویش پیدا کرده است. به منظور افزایش اعتبار و دقت فرایندها و یافته ها، از نرم افزار(MaxQDA) استفاده شده است. یافته های این تحقیق، فرا مقوله های «عوامل شکل گیری» متشکل از 14 مقوله، «پدیده محوری» متشکل از 9 مقوله، «تسهیل گر» متشکل از 8 مقوله، «موانع و آسیب ها» متشکل از 10 مقوله، «راهبردها و اقدامات اساسی» متشکل از 10 مقوله، «پیامدها» متشکل از 18 مقوله، «اهداف» متشکل از 12 مقوله و ارائه الگوی نظری پیمان ابراهیم هستند. در نهایت می توان مهم ترین پیامدهای این پیمان را عدول برخی کشورهای عربی از آرمان فلسطین، تشدید مبارزات فلسطینیان و پویایی سیاست خارجی ایران در تعامل با همسایگان دانست.
تبیین پیامدهای امنیتی بحران آوارگان سوریه بر کشورهای مقصد در سال های 2023- 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
93 - 109
حوزههای تخصصی:
One of the most important consequences of the Syrian crisis since 2011 is the refugee crisis. Since the beginning of this crisis, more than six million people of this country have been displaced in many countries, including the neighboring countries of Syria and other regions of the world. The main goal of this research is to explain the consequences of the Syrian refugee crisis on the host countries and has raised the question of what are the most important security effects of the Syrian refugee crisis on the destination countries in 2011-2023? This research has investigated this issue using the descriptive-analytical method and in the form of security analysis levels. The findings of the research indicate that the Syrian refugees have influenced the security of the destination countries at the political, military, economic, social and environmental levels. The most important effects on the political and military level have been shaping the fields of cooperation between Turkey and Europe, the differences between member and non-member countries of the European Union, the negative attitude of the citizens of the host countries towards refugees and the spread of terrorist ideas. The most important economic effects have been imposing costs, creating a challenge on the domestic economy of the countries and reducing the economic indicators of the destination countries. The most important social effects of refugees on destination countries have been fueling cultural-identity differences. Finally, at the environmental level, The refugees have affected water resources, infrastructure and increased environmental pollution.
Free Trade as a Force of Political Stability: The Case of Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
61 - 86
حوزههای تخصصی:
Free trade can influence political stability by fostering economic growth, reducing poverty, and increasing employment opportunities, leading to a more content and stable society, while also potentially reducing tensions by creating interdependencies with other countries. While free trade offers many benefits, free trade also brings monopolization and corporate Power. It can be seen in favor of large multinational corporations that have the resources to dominate markets. The objective of the article is to examine how Malaysia's free trade agreements work with Pakistan, New Zealand, India, and Australia that have influenced political stability. While free trade is often touted as a mechanism for economic growth and political cooperation, its impact on political stability remains complex. So, this article will analyze whether these trade agreements have effectively contributed to Malaysia's political stability, considering both positive outcomes and potential risks. The methodology employs a mixed-method approach, including a qualitative, doctrinal and socio-legal approach. The results shows that Malaysia's free trade agreements with Pakistan, New Zealand, India, and Australia have impacted economic growth, more foreign investment, and stronger diplomatic relations, created a more stable political environment and making Malaysia more resilient to economic shocks. The article also suggests for strengthening the bilateral agreement between all countries for boosting economic market.
جایگاه ایران در سیاست خارجی چین در پرتو سیاست خاورمیانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های ظهور چین در مقام یک قدرت جهانی، ماهیت سیاست خارجی این کشور است که تلاش می کند روابط دوجانبه خود را با مناطق مختلف توسعه دهد. یکی از مناطقی که چین تلاش کرده در آن نفوذ کند، منطقه خاورمیانه است. سؤال اساسی که این پژوهش قصد دارد به آن پاسخ دهد این است که ویژگی ها و اصول و مبانی سیاست خاورمیانه ایی چیست و در چارچوب آن سیاست، روابط چین با جمهوری اسلامی ایران چگونه تعریف و تعیین می شود. در پاسخ به این سوال استدلال می گردد که سیاست خاورمیانه ایی چین همواره در یک مسیر تکاملی بوده است به گونه ای که از یک سیاست مبتنی بر باورهای ایدئولوژیک به یک سیاست عمل گرایانه رسیده است. بر مبنای این سیاست، چین به دنبال توسعه متوازن با همه کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران است به گونه ای که موجب واکنش منفی دیگر دولت ها و تقابل با ایالات متحده نشود.
چین، سیاست خاورمیانهای، عمل گرایی، منفعت اقتصادی، ایران