فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۸ مورد.
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
شناخت و تقویت زیرساخت های اجتماعی و خدماتی موجود در سکونتگا ه های روستایی و مدیریت آگاهانه از امکانات و خدمات، به عنوان یکی از خط مشی های برنامه ریزی توسعه روستایی نه تنها به توزیع بهینه امکانات و منابع در نواحی روستایی یاری می رساند بلکه انسجام عدالت فضایی و ساختار فضایی مناسب سکونتگاهی را نیز در پی خواهد داشت. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی سطح برخوداری دهستان ها از نظر توزیع خدمات رسانی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی -تحلیلی و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدلPSI و آزمون مدل خوشه ای در نرم افزار SPSS انجام شده است؛ سپس با استفاده از نرافزار ARC GIS سطوح برخورداری دهستان ها از نظر توزیع فضایی و پراکندگی خدمات رسانی بر روی نقشه گویاسازی گردید. یافته های تحقیق نشان داد که دهستان های کوهدشت شمالی و طرهان شرقی نسبت به دیگر دهستانها در سطح برخوردار قرار گرفته اند، همچنین دهستان رومشگان غربی تا تاحدی از سطح برخوردار واقع شده است و سایر دهستانهای موجود در منطقه مورد مطالعه در سطح محروم قرار گرفته اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
واکاوی اثرهای اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر روستائیان شهرستان ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
576 - 591
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی اثر های اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر روستائیان شهرستان ملکشاهی بود. نمونه آماری پژوهش تعداد 216 نفر از روستائیان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار اصلی گرد آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته و از پیش آزمون شده ای بود که روایی محتوایی آن با استفاده از نظر استادان گروه توسعه روستایی و علوم جنگل دانشگاه ایلام تأیید گردید. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 87/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عامل های ضعیف شدن فعالیت های کشاورزی و دامپروری، پایین آمدن اشتغال، مشکلات تأمین مواد غذایی، فقر عمومی، کاهش تولیدات جانبی، کم شدن توریسم و گردشگری، پایین آمدن درآمد و کاهش فعالیت های زنبورداری مهم ترین اثر های اقتصادی خشکیدگی درختان بلوط بر زندگی روستائیان بودند. این عوامل 56/68 درصد از کل واریانس را تبیین نمودند. با توجه به تأثیر خشکیدگی درختان بلوط بر کاهش درآمد روستاییان، بهینه کردن بهره برداری از تولیدات فرعی جنگل و ایجاد اشتغال پایدار برای رونق بخشیدن به اقتصاد منطقه پیشنهاد می گردد.
بومی سازی نشانگرهای منظر پایدار در زیست بوم روستایی ایران با تاکید بر منظر ذهنی- ارزیابانه ذی اثران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
728 - 745
حوزههای تخصصی:
منظر روستایی مبین تعامل و تفاهم انسان و طبیعت بوده و در عین سادگی ظاهری، موزون، پیچیده و جذاب است. ماهیت منظر روستایی در ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و بستر زمینه ای و در عین حال متأثر از تعامل عمیق انسان با طبیعت است. منظر اصیل و با هویت روستایی ایران، در سال های اخیر دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که در بسیاری از روستاها، شاهد تخریب بستر طبیعی، دگرگونی بافت و عناصر باارزش کالبدی و به تبع آن، تغییر ارزش های فرهنگی آن هستیم. به دلیل وجود تفاوت های شرایط زمینه ای روستاهای ایران با پیشینه پژوهش های قبلی، ضروری است، ابعاد منظر روستایی بر اساس تجربیات زیست بومی ذی اثران و در انطباق با شرایط زمینه ای روستا بررسی شود. پژوهش به روش تحلیلی و پیمایشی و با هدف یافتن نشانگرهای منظر پایدار و عوامل تأثیرگذار بر آن متناسب با شرایط زمینه ای زیست بوم روستایی ایران انجام شده است. به این منظور ضمن مشاهده مشارکتی، با دو گروه از جامعه روستایی (مصاحبه اصلی- نیمه ساختاریافته- جهت پاسخگویی ساکنین روستا و مصاحبه تکمیلی- با سؤالات باز- جهت اخذ نظرات آگاهان محلی) مصاحبه شده است. به علاوه از مصاحبه شوندگان خواسته شده نقشه های ذهنی (ذهنیت خود از منظر مطلوب روستایی) را ترسیم کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که منظر بومی روستاها به رغم وجود تنوع و تمایز، دارای نوعی وحدت و همخوانی هستند و بر اساس تحلیل یافته ها، برخی نشانگرهای پراهمیت که به منظر روستایی وحدت و تنوع بخشیده و آن را پایدار ساخته اند، و همچنین عوامل ثانویه ای که به طور غیرمستقیم بر منظر روستایی تأثیرگذار بوده اند، مشخص شدند.
Rural Tourism Development in Guilan: A Grounded Theory Study (Case Study: Rahmatabad and Blukat District in Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
81 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism, in the perspective of developed economies, is considered as a context-based experience that has a broad range of attractions. Also, it can increase the opportunities to provide services to local communities. Thus, their maintenance has become an integral part of the rural economy. In this regard, the study explored the understanding of rural tourism development in Rudbar County, Guilan province. Design/methodology/approach- This study, in terms of goal is applied-developmental, in terms of paradigm is qualitative, and in terms of method is a grounded theory which is based on an inductive approach. The statistical population consisted of two groups of key rural informants and tourists of Rudbar County. Using a purposive sampling, 18 people were selected by snowball method and data were collected applying in-depth and semi-structured interviews, reaching saturation. To analyze the narratives, three stages of open, axial and selective coding method were used. Findings- Findings showed that the vital commodities of rural tourism in Rudbar are the supply of a mixture of tourism approaches such as ecotourism, agrotourism and participatory approaches such as the view of scenic byways. In the elevated villages near Darfak peak, the commodities are long hiking or cycling alongside Sefidrood River as well as heritage areas. Also, in the development of rural tourism in the study area, the categories of products of the destination, space opportunities of the destination, infrastructure of the destination, cultural support and beliefs of the destination, responsible participation of the destination, cultural acceptance of the destination, marketing for the destination, human capital of the destination, employment in the destination were important. The most important category (core category) was known as "tourism product development policy". Research limitations/implications- Lack of proper access to infrastructures such as mobile coverage accessibility, Internet and accommodation opportunities, frequent cut-offs of tap water in some villages for long hours, and access to tourists and key local informants were among the problems in the way of this study. Practical implications- In order to achieve the development of rural tourism, it is suggested that special attention be paid to the development policy of Guilan tourism product supply in different dimensions. Since most of the incoming tourists to Guilan are nature tourists, increasing the village's service such as improving mobile and Internet access, improving the village's water and electricity quality, travel agency offices and active tour operators in the villages, automobile repair shops, local food restaurants and eco-resorts are vital. Originality / Value- A grounded theory systematically examines phenomena in their natural state in the form of regular steps. In this method, generalization is not the purpose. Instead, the goal is to understand the phenomenon and its various dimensions.
Analyzing the Local-Spatial Consequences of the Development of Tourism Economy with an entrepreneurial Approach in Rural Areas (Case Study: Samen District in Malayer County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The formation of various economic activities has always been accompanied by changes in this geographical space. Therefore, the purpose of this paper is to analyze the local-spatial consequences of the development of tourism economy with an entrepreneurial approach in rural areas of Samen District in Malayer County. Design/methodology/approach- This study is an applied one. According to the method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Its reliability was calculated using Cronbach's alpha test for 4 components of economic, social, physical, and environmental consequences with the values of 0.90, 0.90, 0.99 and 0.97, respectively. Thus, the research tool was considered appropriate. Factor analysis was used to analyze the data using SPSS (version 20). Findings- The results showed that the local-spatial consequences of the development of tourism economy with an entrepreneurial approach can be considered in six classified factors under the following headings: Development of physical and environmental capital (40.54%), development of rural tourism service platforms (22.98%), social and improving capital of local communities (11.84%), development of economic capital and employment of local communities (7.49%) , expansion of tourism economy development infrastructure (3.37%), and the entrepreneurial capital factor and the development of local communities (2.54%). These six consequences explain the variance of all variables for the total of 88.76% Research limitations/implications- More than half of entrepreneurs neither use a specific marketing and tourism strategy to sell their products, nor have a website. Lack of access to infrastructure such as the internet and accommodation opportunity has created limitations for the development of the tourism entrepreneurial economy in the rural areas of Malayer. Practical implications- In order to achieve the development of tourism entrepreneurship in rural areas, it is recommended to pay special attention to the development of rural environmental capital, security and development of infrastructure and basic services, and development of social and improving capital of local communities in the region. Since most of the tourists entering Malayer have commercial purposes, the development of rural services such as the travel agencies and active tours in the village, the presence of internet cafes for tourists in the village, automobile repair shops, insurance offices, local restaurants and ecolodges seem to be essential. Originality/Value: To understand the dynamics and consequences of the development of tourism economy, the entrepreneurial approach was used in the form of Porter’s tourism impact model. It led to the measurement of local-spatial consequences in this area.
تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در بخش مرکزی شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاه های روستایی و شهری تفاوت ویژه ای دیده نمی شود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا می تواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیط های مختلف جغرافیایی، ادراک و شناخت های متفاوتی نسبت به این ویروس دیده می شود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشه های ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آن ها ست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرم افزار مکس کیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایه لایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل داده های کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده و مقوله ها اولویت بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمان بندی فعالیت کشاورزان، توجه به پس انداز، آسیب فعالیت اقامتگاه های گردشگری روستایی، و رونق کسب وکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
رویکردی تطبیقی به ارزیابی و تحلیل محتوای مقالات علمی فقر روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر پدیده چندبعدی و گسترده ای است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی جهت کاهش آن تلاش می کنند. بااین حال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالش های مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحب نظران مسائل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گسترده تری دارد. فقر در نواحی روستایی مسائلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیب پذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسائل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای مؤثر بر فقر روستایی در دهه های 1380 و 1390 انجام شده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقع شده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بین رشته ای آن ها، ابعاد گسترده تری را موردبررسی قرار داده اند.
بازکاوی رابطه اقتصاد فضا و سازمان سیاسی فضا مورد: روستا های مرزی سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان سیاسی فضا، یکی از وجوه جغرافیایی و مدیریتی است که با بررسی و آمایشِ ابعاد و شاخص های آن، می توان مطلوبیت و عدم مطلوبیت سیاست های اقتصادی در مکان های جغرافیایی را تحلیل کرد. با توجه به اهمیت استراتژیک مناطق مرزی و به ویژه مقیاس فضایی روستا های مرزی، پژوهش حاضر کوشیده است تا به تحلیل فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی در روستا های مرزی واقع در 9 شهرستان زابل، زابلی، زاهدان، زهک، سیب و سوران، سرباز، سراوان، خاش و هیرمند در استان سیستان و بلوچستان بپردازد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت، عِلّی-مقایسه ای است. برای رتبه بندی و سطح بندی روستا های مرزی واقع در شهرستان های استان ازلحاظ میزان برخورداری از شاخص های اقتصادی-رفاهی، از روش تصمیم گیری چندمعیاره و تکنیک های Z-score استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که روستا های مرزی شهرستان زاهدان باوجود شناسایی به عنوان گزینه ی برخوردار، همبستگی ضعیفی (0.269) در تناسب با جمعیت دارد. این همبستگی ضعیف، نشانگر می دهد که توزیع فضایی امکانات اقتصادی-رفاهی در روستا های استان سیستان و بلوچستان با نیاز های جمعیتی نواحی مختلف آن همخوان نیست . همچنین، با توجه به عدم تناسب در توزیع فضایی شاخص های اقتصادی-رفاهی، می توان نتیجه گرفت که سازمان سیاسی فضا در استان سیستان و بلوچستان ازنظر برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی و توزیعی، ناکارآمد بوده است.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه ای (موردمطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
124 - 139
حوزههای تخصصی:
سرعت بی وقفه و روبه رشد علم و فناوری و به نسبت آن نیاز اقتصادی جوامع مختلف به کارآفرینی فناورانه انکارناپذیر است و این مهم به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر احساس می شود. اما توسعه کارآفرینی فناورانه در مناطق مختلف همواره با موانع و مشکلات مختلفی رو به رو بوده است و مهم ترین کاربرد آن که نوسازی اقتصادهای درحال توسعه است را دچار چالش کرده است. منطقی است که از بین بردن این موانع، مستلزم شناسایی دقیق و موشکافانه آن هاست. ازاین رو در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، به تحلیل موانع کارآفرینی فناورانه در منطقه سرباز از توابع استان سیستان و بلوچستان پرداخته ایم. تحقیق پیش رو از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری خود را از صاحب نظران مشغول به کار در سازمان های مربوط به کارآفرینی و البته کارآفرینی فناورانه و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان که در منطقه موردنظر نیز فعالیت داشته اند و یا در حال فعالیت هستند، انتخاب کرده است. پس از جمع آوری داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با روش تحلیل تِم تجزیه وتحلیل شدند و درنهایت با تحلیل مصاحبه ها و داده ها، موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه سرباز احصاء گردید. این موانع عبارت اند از: موانع اقتصادی (13 مؤلفه)، موانع آموزشی (12 مؤلفه)، موانع روان شناسی (8 مؤلفه)، موانع زیرساختی (7 مؤلفه)، موانع فرهنگی (9 مؤلفه)، موانع سیاسی (6 مؤلفه)، موانع مدیریتی (7 مؤلفه)، موانع فناورانه (7 مؤلفه) و موانع حوزه منابع و سرمایه های انسانی (7 مؤلفه).
Investigating the Host Community Support for Rural Tourism Development (Case Study: Central District of Firoozabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- This survey research was conducted with the aim of assessing the rural residents' support for tourism development and their effective factors in the tourism target villages in the Central District of Firoozabad County. Design/methodology/approach- The statistical population of this study was resident household heads. Using Bartlett Table, 155 households were studied by simple random sampling method. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire which its validity and reliability were confirmed. Findings- Based on the findings, the residents were categorized into two groups of committed supporters and passive supporters according to their support for tourism. The results of the logistic regression model showed that the perception of social, economic and environmental impacts is directly (positively) significantly predictive of the residents' support for tourism development. The highest coefficient of the logistic regression model was related to the perception of social impacts (with a coefficient of 10.661) as compared to the economic impacts (with a coefficient of 8.659) and the environmental (with a coefficient of 7.683). In addition, in 95.5% of the cases, the function can correctly measure levels of support for rural tourism. The accuracy of the model was also confirmed through the ROC curve. Research limitations/implications- Difficulties in completing the questionnaires due to the number of the tourist arrivals and people's occupations, the reluctance of some households to respond because of the distrust resulting from the location of the village in the palace privacy, and the problems encountered in this regard, which were resolved by the researchers' frequent visits to the area and acquiring the villagers' trust. Practical implications- In addition to improving the resident's perceptions of environmental impacts, further attention must be paid to improving the residents' perceptions of economic and social impacts. Originality/value- The development of tourism industry is heavily dependent on the participation and support of local residents. Improving the residents' perceptions of the impacts of tourism will lead to more residents' support for the industry, thereby, be paid more by tourists in the area, and recommend destinations to others and their desire to return to the area.
پیش بینی معیشت پاید ار خانوارهای روستایی بر مبنای شاخص توانمند سازی زنان د ر بخش کشاورزی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
524 - 537
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به عنوان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، نقش به سزایی د ر روند توسعه روستایی د ارند. به طوری که از جنبه اقتصاد ی، علاوه بر تولید محصولات کشاورزی با کنترل منابع و د رآمد خانوار، می توانند موجبات معیشت پاید ار خانوار روستایی را نیز فراهم آورند. هد ف از این پژوهش، بررسی شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان و نقش آن د ر بهبود معیشت پاید ار خانوار روستاییان بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هد ف از نوع مطالعات کاربرد ی است. همچنین به لحاظ نحوه گرد آوری د اد ه ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی مشارکت کنند ه د ر کشاورزی د ر شهرستان تویسرکان از استان همد ان (20 روستا) بود ند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصاد فی ساد ه نمونه گیری شد ند. د اد ه ها با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل د اد ه ها د ر محیط نرم افزار IBMSPSS انجام و نتایج نشان د اد که توانمند سازی کشاورزی زنان روستایی تأثیر مثبت و معناد اری بر معیشت پاید ار خانوار روستایی د ارد. همچنین همه مؤلفه های شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان به جز مؤلفه رهبری، با معیشت پاید ار خانوار روستایی رابطه معنی د اری د اشتند و د رآمد، قوی ترین بعد توانمند سازی کشاورزی زنان برای پیش بینی معیشت پاید ار خانوار روستایی شناخته شد.
Spatial Analysis of the Indicators of Rural Eco-resorts (Case Study: Sari County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
41 - 57
حوزههای تخصصی:
Purpose: The development of eco-resorts is important for accommodation of domestic and foreign tourists, so their quality of indicators should be improved, regardless of its economic approach. The purpose of this study is to spatially analyze the status of rural eco-resorts in Sari, so the present study seeks to answer these key questions: 1- What is the current status of rural eco-resorts indicators? 2- What is the level of the studied villages in terms of eco-resorts indicators? Methodology: The current study is descriptive-analytical and applied in terms of approach and aim, respectively. Documentary and field study methods were used to obtain the required data. The statistical population of this study consists of two groups, the first group, included experts in tourism who were selected with census method, and consequently, 15 people in total. The second group included tourists who have stayed in these eco-resorts. According to the Cochran's formula, with an error value of 0.07, 181 questionnaires were completed randomly. In order to analyze the data, descriptive statistics (mean, standard deviation and variance), inferential (one-sample t-test) and VIKOR method were used. Findings/results: Findings of the study showed that based on the significance level of the one-sample test, there is a significant relationship and difference between 7 indicators of the research. Late Letkan & Late Leteka, Tapurestan and Miansheh ranked first to third, and eco-resorts in Mah Joon (Q = 0.785), Senam and Saray Khan (Q = 0.828) had the lowest ranks. Therefore, it can be said that the resorts, which are at an acceptable level in terms of the studied indicators, have appropriate facilities and services in eco-resorts.
Representation of Opportunities and Areas for Agro-tourism Development in Rural Areas (Case Study: Villages of Tehran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Agro-tourism and the development of farm-based tourism businesses have emerged as a creative and innovative approach to rural tourism, which exploits the potentials and capabilities of agricultural activities as unique opportunities for employment and development and poverty alleviation. The purpose of this study is to identify opportunities and areas for Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. Design/methodology/approach - This is an applied research that adopts a descriptive-analytical approach. The statistical population of the study consisted of the rural areas of Tehran Province, of which 8 towns and three villages from each town were selected as the sample. Data collection was conducted using both library and field survey methods; however, the main focus of the research was on field studies, which involved a questionnaire and face-to-face interviews. The questionnaires were prepared for three groups of villagers, tourists, and officials separately. The sample size for villagers was determined using Cochran formula (n=261). Also, since the exact number of tourists and officials was not known, the sample size of these two groups was selected using purposive method (n=31 and n=20, respectively). Data were analyzed using descriptive (mean and frequency) and inferential statistical methods (Chi-square test, one-sample t-test and Mann-Whitney test). Findings- The results suggest that government support and infrastructure improvement, the organization of local festivals related to farm products, the participation of tourists in harvesting, the direct presence of tourists in farming, job creation, and promotion of rural income levels are the most factors that influence Agro-tourism development in rural areas of Tehran Province. According to the results, showed all respondents agreed on the positive impact of the studied measures on Agro-tourism development.
تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مکانیسم های عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاست ها و برنامه های توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل می نماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیت های توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی به صورت پرسشنامه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای Spss و Arc Map استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد وضعیت مؤلفه های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایین تر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسب ترین شرایط را می توان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفه های در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساخت های کارآفرینی (از جمله زیرساخت های فیزیکی و سرمایه ای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و به خصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساخت ها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفه های کارآفرینی نمی شود بلکه می توان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفه ها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها می توان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایه های پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان می شود.
ارزیابی شاخص سالخوردگی در مناطق روستایی ایران به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
50 - 63
حوزههای تخصصی:
انجام تحقیقات در حوزه علوم انسانی بیشتر یک مبحث کیفی است، و نیازمند سطح تحلیل کیفی و کشف ارتباط درونی متغیرهای پژوهش است. یکی از مباحث مهم و پایه در بحث مطالعات انسانی، مبحث جمعیت شناسی و بخصوص شناخت ویژگی های ساختاری آن است. در این راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با به کارگیری منطق فازی، وضعیت سالخوردگی جامعه روستایی ایران را در سطح 390 شهرستان کشور مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است که با روش تحلیل ثانویه انجام شده است. داده های موردنیاز متناسب با شش شاخص؛ نسبت پیری و جوانی، نسبت جنسی، نسبت سالمندی، حمایت بالقوه و حمایت پدر و مادر از مرکز آمار ایران استخراج گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق روستایی حاشیه ایران به دلیل دارای بودن مقادیر مطلوب در شاخص های شش گانه، با توجه به پایگاه دانش طراحی شده از میزان سالخوردگی کمتری برخوردار بوده، در حالی که مناطق روستایی داخل ایران به شدت به سمت پیری رفته و سالخورده شده اند. همچنین نتایج این پژوهش با نقشه قومیت ایران مقایسه شده و نتایج حاکی از آن است که روند سالخوردگی با نقشه قومیت همپوشانی بالایی دارد. چراکه مرزهای جغرافیایی ایران با جغرافیای قومیت ها دارای اشتراک مکانی بوده، تمایل به فرزندآوری و داشتن فرزندان بیشتر در این نواحی به نسبت مراکز داخلی کشور بیشتر است. ابن امر سبب افزایش مقدار مطلوب شاخص های شش گانه و برتری مناطق حاشیه نسبت به مرکز شده است.
Identification and Prioritization of Factors Affecting the Creation of Rural Entrepreneurship Opportunities in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- To identify and prioritize factors influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities in Iran Design/methodology/approach- A deductive approach was adopted. In this applied research, a mixed method was employed, which consisted of a descriptive-analytical method and a survey. The main data gathering tool was questionnaire. The research population comprised of university professors specialized in the field of rural entrepreneurship, rural entrepreneurs, rural managers and rural experts (n=30). In the first step, based on a review of literature, indicators influencing the creation of entrepreneurial opportunities were identified, and then the ANP-DEMATEL was used for evaluation and prioritization of the indicators. Findings- Based on cause-effect chart, the economic and infrastructural factors were assigned to the category of causes and individual, socio-cultural and political factors to the category of effects. On the other hand, the economic and political factors had the highest and lowest interaction with other factors, respectively. The results of the integrated analytical network process (ANP) and DEMATEL method showed that the economic factor had the greatest effect followed by infrastructural, sociocultural and individual components (with slight weight difference). The political component with the value of 0.1253 not only had the lowest importance, but was significantly different from other factors in terms of weight values. Research limitations/implications- Measuring the effects of factors influencing the creation of entrepreneurial opportunities along with their interrelation and mutual impact using a system approach or ISM technique. Practical implications- Given the myriad of problems affecting rural areas, such as unemployment, migration of rural labor to urban areas and diminished sense of belonging, among other things, it is essential to pay greater attention to entrepreneurship and its implementation to achieve sustainable rural development. Besides, by identifying the root causes and factors influencing rural entrepreneurship, it is possible to offer solutions for organizing entrepreneurship. If policy makers, planners, and rural managers adopt these strategies, sustainable rural development could be reinforced. Originality/value- Providing the most important indicators influencing the creation of rural entrepreneurship opportunities, prioritizing and measuring the impact of those factors on each other using ANP-DEMATEL method. In particular, the results of this research can benefit managers and decision makers in the field of rural entrepreneurship. The results can also be beneficial to universities, higher education institutions and students.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شیب دار مناطق روستایی مورد: منطقه ی هزار جریب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری زراعی در اراضی شیب دار مناطق روستایی به دلیل خاک ورزی غیراصولی و زراعت نامناسب، ب ر روی حاص لخیزی خاک و نفوذپ ذیری آب تأثیر منفی داشته و موجب تشدید فرسایش خاک می گردد. از مهمترین اقدامات جهت جلوگیری از فرسایش خاک در اراضی شیب دار، ایجاد پوشش گیاهی است که یکی از راهکارهای مهم در این راستا، تبدیل اراضی زراعی به باغی است. بر این اساس در این مطالعه، به بررسی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری زراعی به باغی در اراضی شیب دار مناطق روستایی منطقه ی هزارجریب واقع در استان مازندران با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره و مدل لاجیت پرداخته شده است. عوامل مؤثر بر تغییر کاربری شامل سه گروه عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی- زیست محیطی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از طریق تکمیل 120 پرسشنامه در منطقه هزارجریب شهرستان های بهشهر و نکا جمع آوری گردیده است. نتایج نشان داد که متغیرهای سن، میزان تحصیلات، درآمد محصولات باغی و کسب اعتبار و منزلت اجتماعی بالاتر ناشی از مالکیت باغ در سطح معنی داری پنج درصد بر میزان تغییر کاربری زراعی به باغی کشاورزان مؤثر بوده است. در این راستا، سیاست هایی نظیر کاهش هزینه نهاده های باغی، اعطای تسهیلات مالی کم بهره و بلندمدت به کشاورزان، ایجاد مراکز خرید تضمینی و سردخانه ها برای محصولات باغی در هر منطقه، افزایش آگاهی کشاورزان از عواقب بهره برداری غیر اصولی اراضی شیب دار و نیز، برنامه ریزی هایی در جهت ترویج الگوی کشت متناسب با توسعه پایدار توصیه می گردد.
A Local-Spatial Analysis of the Impact of Livelihood Capitals on the Formation of Social Capital in Rural Settlements (Case Study: Bojnourd County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The study of social capital in the context of location/space is a new approach that is dominated by the science of geography, and is seen as a way of distinguishing it from other sciences. The purpose of this study was to evaluate the impact of livelihood capitals on social capital in rural areas of Bojnourd County. Design/methodology/approach - This study was a fundamental research, conducted in a descriptive-analytical method. Documentary methods and field works have been employed to collect the data. The population consisted of 22 villages with more than 20 households in Bojnourd County, selected from various population classes and distances from Bojnourd. Using Cochran formula and random sampling method, 298 households were selected from a total of 4849 households in the rural areas of the study area. Partial least squares technique and Smart PLS software were used to test the conceptual model of the research and the impact of livelihood capitals on social capital. Geographically Weighted Regression (GWR) was used to evaluate the model efficiency at Bojnourd County level. Findings - According to the results, the coefficients of T among the main variables of the study were above 2.58, which means the relationship is significant and direct. Thus, local-spatial factors have a significant and positive effect on social capital. Based on total coefficients, human capital with the coefficient of 0.348 and physical capital with the coefficient of 0.136 respectively had the most and the least effect on social capital. The results of spatial analysis using GWR showed that the impact coefficient of livelihood capitals on social capital was highest in the villages of Atrabad Olia and Gharajeh, and in total about 45% of villages in the study area had an impact coefficient of 0.90 to 0.91. Research limitations/implications - As the study of livelihood capitals and analysis of their relationship with social capital is a fundamental challenge in achieving sustainable rural development that is missing in current studies, it is recommended that future studies pay more attention to social capital and the impact of livelihood capitals on its creation and rural development. Practical implications - Rural areas suffer from the lack of social capital, which is one of the most important types of development capital required to achieve sustainable rural development. Thus, enhancing the social capital and informing the villagers about the value and importance of local-spatial factors and the material and non-material capitals available in rural areas should be on the agenda of rural development researchers and planners.
تدوین راهبردهای توسعه اقتصاد کشاورزی نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله استخراج پیشران های توسعه بخش کشاورزی در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان، تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای اصولی برای توسعه بخش کشاورزی است. برای این منظور از روش تحلیل ماتریس اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشران های اثرگذار بر توسعه کشاورزی استان شناسایی گردید. از بین پیشران های مختلف مؤثرترین پیشران ها شامل ارتقا دانش کشاورزی، مدیریت صحیح منابع آب، تأمین مالی پروژه های کشاورزی، توسعه صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی، ارتقا دانش بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی گردید. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف 4 سناریوی سازگار که احتمال وقوع بیشتری داشتند شناسایی شدند. با استفاده از پیشران های شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف سناریوی های سازگار سناریوی اول با 72/75 درصد محتمل ترین سناریو شناسایی شدند و سپس در قالب هر سناریو با توجه به اسناد بالادستی و مطالعات پیشین برای توسعه کشاورزی استان راهبردهایی مانند ارتقای آموزش های تخصصی و کاربردی و توانمندسازی نیروی انسانی، گسترش فن آوری آبیاری تحت فشار، تداوم سرمایه گذاری های دولت در امر توسعه زیربناهای استان به ویژه حمل ونقل و سردخانه ها و صنایع تبدیلی ارائه شد.