فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی بواسطه پیوندها و تعاملاتی که با محیط زیست و جاذبه های طبیعی و جوامع محلی بر قرار می کند، پیامدهای قابل توجهی در ابعاد مثبت و منفی از خود در محیط های انسانی و طبیعی بر جای می گذارد. از جمله این پیامدها، تأثیرات رواج گردشگری بر پایداری جوامع محلی است، پیامدی که اگر چه ظواهر آن تا حدودی مشخص است چارچوب های روش شناختی محدودی در این حوزه ارائه شده است. مناطق روستایی شهرستان نیر به دلیل موقعیت نسبی و شرایط مساعد جغرافیایی در سال های اخیر گردشگران زیادی را جذب نموده و این امر پیامدهایی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در این روستاها ایجاد کرده است. هدف این پژوهش سنجش تأثیرات فعالیت های گردشگری بر شاخص های توسعه پایدار جامعه مورد مطالعه می باشد. این پژوهش بنیادی- اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از فیش برداری و پرسشنامه گردآوری شده اند. به منظور تحلیل جامع وضعیت شاخص ها، داده های مورد نیاز از طریق دو گروه متفاوت جامعه محلی وگردشگران گردآوری شده است. محدوده مورد مطالعه چهار روستای هدف گردشگری شهرستان نیر (1553 نفر) است. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر برآورد گردید. که به صورت نسبی در بین گروه های هدف پخش شده است. به منظور تحلیل موضوع، چارچوبی از 83 شاخص (اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) به تفکیک جامعه محلی و گردشگران و متناسب با مدل سنجش پایداری پرسکات آلن تدوین و انتخاب شد. نتایج حاصل از مقایسه ی نظرات بین جامعه محلی و گردشگران نشان می دهد که تفاوت قابل توجهی بین نظرات گردشگران و جامعه محلی در ارتباط با شاخص های پایداری وجود دارد به گونه ای که جامعه محلی شاخص های گردشگری را پایدارتر از گردشگران ارزیابی می کنند. اما مجموعاً پایداری شاخص های مورد مطالعه در محدوده این تحقیق متوسط ارزیابی شده است.
بوم روستا؛ الگویی برای پایداری سیستم های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجادیکمحیطسالمدرنواحیروستایییکیازمهمترینمسائلمحیطیاستکهنهتنهادرسیاست هایتوسعه یروستایی،بلکهدرسیاست هایسرزمینینیزاهمیتفراوانیدارد. دراینراستا،لزومتوجهبهالگوییازسکونتگاهزیستیکهازپایداریلازمدرتوسعهبرخوردارباشدو درهمه یزمینه هایاقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسیوزیست محیطیبهبهترینوجهبهکارگرفتهشود،بیشازپیشاحساسمی گردد.الگویبومروستابهعنوانیکیازرویکردهاینوظهوردرتوسعه یپایدارروستاییدرسطحمحلیاستکهمی تواندنقشمؤثریدرحفظمحیطزیست طبیعیوارتقایکیفیتزندگیدرسکونتگاه هایروستاییکشورداشتهباشد.دراینراستا،هدفتحقیقحاضربااستفادهازروشاسنادیوکتابخانه ایبهدنبالشناساییماهیتوابعادبومروستاوتجربیاتجهانیمرتبطباآنونیزضرورتوامکانتوسعهآندر مناطقمختلفکشورمی باشد.یافته هانشانمی دهدبومروستابرکاهشضایعاتوبازیافتآن،بهبودکاراییانرژی،کاهشآلودگی هایصنعتی،کاهشمصرفآب،حفاظتازفضایسبز،جلوگیریازپراکندگینامنظمروستایی،امنیتومشارکتروستاییاندرامرتوسعهتأکیدداردوالگویاکوویلجدرحالفراگیرشدنبهواکنشبهچالش هایناشیازالگوهایزیستناپایداراست. انواعمختلفیازبومروستادرسراسرجهانوجوددارد. درایران،تاکنونطرحمشخصیبراساسالگویبومروستاکهبطورکاملوجامعهمهابعادبومروستاموردتوجهقرارگرفتهباشد،اجرانشدهاستوصرفاًفعالیت هاییبطورپراکندهدرزمینه هایمحدودیمانندفن آوریبیوگاز،مدیریتپسماند،کمپوست،روستاهایخورشیدیواستفادهازانرژیبادوخورشیددرتعدادیازروستاهااجراگردیدهاست،ولیباتوجهبهظرفیت هاینهادیموجود،ضرورتونیزامکانشکل گیریبومروستادرمناطقمختلفکشوروپیوستنبهشبکه یجهانیاکوویلجوجوددارد.
نقش طبیعت گردی در توسعه پایدار روستای دره مرادبیگ همدان با استفاده از مدل تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش بسیار مهمی از فعالیت های جهانگردی مبتنی بر طبیعت بوده و از این رو، برای بهبود شرایط زندگی روستاییان و بهره مندی از زیبایی های طبیعی، توجه به گردشگری روستایی حائز اهمیت است. روستای دره مرادبیگ همدان با بهره مندی از توان های طبیعی، فرهنگی و تاریخی از زمینه برنامه ریزی بر پایه مطالعات طبیعت گردی برخوردار است. در مطالعه حاضر، با استفاده از روش ماتریس تحلیلی سوات ( SWOT )، توسعه گردشگری روستای دره مرادبیگ بررسی شد و بر پایه نتایج پژوهش، چشم انداز بی نظیر دو طرف دره مرادبیگ و جاذبه های طبیعی آن مهم ترین نقاط قوت، برخورداری از چشم اندازهای طبیعی مهم ترین فرصت بیرونی، نبود برنامه ریزی و امکانات اردو و اقامت موقت مهم ترین نقاط ضعف داخلی و تخریب باغ ها و فضاهای بکر و تغییر کاربری آنها مهم ترین تهدیدهای این روستا شناخته شدند.
بررسى محورها و چالشهای مدیریّت روستایى در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریّت روستایی و چگونگی آن در ایران چند قرن سابقه دارد. بررسى این سابقه از یک سو حاوى نکات قابل توجّه در روشهاى ادارة روستاهاست و از سوى دیگر متأثّر از تجربیّات گذشته است، که چالشهاى گوناگون را بهویژه براى استفاده در آینده روشن مىسازد. یکى از نکات بارز روند مدیریّت روستایى ایران رویکرد چندگانهاى است که از آن میان مىتوان به رویکردهاى دو مقطع زمانى تا قبل از انقلاب اسلامى و پس از انقلاب اسلامى اشاره کرد. در این باره مىتوان ابراز داشت که تا قبل از انقلاب اسلامى، تفکّرات مدیریّت روستایى متکّى بر دیدگاههاى حاکمان و حکومتها و اعمال قوانین از سوى آنها بود. امّا پس از انقلاب، مدیریّت روستایى بر محور بینش روستائیان و جامعة روستایى استوار گردید و از اینرو مشارکت روستائیان در ادارة روستاها از دهههاى قبل در چارچوب قانون به صورت سازمان یافته و فراگیر شکل گرفت؛ بهویژه آنکه پس از سال 1377 و با تأسیس دهیاریها در برخى روستاها، ادارة روستاها به دهیاریها که برخاسته از بطن روستا هستند، سپرده شد. با این وصف، هر یک از دو مقطع فوق که از منظر اعمال برنامهها از بالا به پایین و از پایین به بالا نیز قابل بررسى است، در عمل با موفّقیّتها و چالشهایى روبرو بوده که در مقالة حاضر به برخى از آنها اشاره شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعة مکانیزاسیون در نواحی روستایی (مطالعة موردی: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی برای تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع از مرحله تولید معیشتی و سنتی به مرحله تولید پیشرفته و تجاری است. مکانیزاسیون رویکردی است که دستیابی بخش کشاورزی به مرحله تولید تجاری را ممکن می سازد و از ارکان کشاورزی مدرن به شمار می آید. بدون مکانیزاسیون، چشم انداز روشنی از کشاورزی پویا و پایدار که بتواند نیازهای غذایی را معقولانه برطرف سازد، متصور نیست. توسعة مکانیزاسیون در جوامع کشاورزی و به ویژه در نواحی روستایی کشور با مشکلاتی همراه بوده است که شناخت عوامل مؤثر بر آن می تواند به برنامه ریزی برای رفع آنها کمک کند. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی علل توسعه نیافتگی مکانیزاسیون در نواحی روستایی دهستان غنی بیگلو در شهرستان زنجان پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی است و به صورت توصیفی- تحلیلی، به روش پیمایشی انجام شده است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعة آماری، 2330 بهره بردار کشاورز روستاهای دهستان غنی بیگلوی شهرستان زنجان است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونة لازم برای تکمیل پرسشنامه، 300 کشاورز تعیین گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که شیوة تولید، درآمد و اشتغال از مهم ترین علل توسعه نیافتگی مکانیزاسیون در منطقة مطالعه شده است.
بخش بندی گردشگری در نواحی روستایی با تاکید بر عوامل انگیزشی: مورد مطالعه حوضه آبریز رودخانه کُلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: گردشگری یکی از برجسته ترین راهبردهای نوین اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی شناخته می شود. همانند سایر بخش های اقتصادی بخش گردشگری نیز متشکل از نظام عرضه و تقاضا است، و ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضای گردشگری شرط لازم برای پویایی سیستم گردشگری و ایجاد رشد و توسعه اقتصادی است. بخش بندی بازار گردشگری متداول ترین شیوه در زمینه مطالعه و شناخت ساختار تقاضای گردشگری است، که به بهره گیری مطلوب از منابع عرضه گردشگری در راستای نیازهای واقعی و گوناگون گردشگران کمک می کند. این پژوهش به بخش بندی گردشگران در منطقه نمونه گردشگری حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر می پردازد. جامعه آماری گردشگرانی است که به قصد تفریح و گردش و گذران اوقات فراغت به محدوده مورد مطالعه سفر می کنند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته است و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 مورد پرسشنامه از گردشگران بدست آمد. آمار توصیفی، و روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل خوشه ای برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفت. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی 7 عامل اصلی انگیزشی گردشگری در سطح منطقه شناسایی شد، شامل: روستاگرایی، وابستگی و تعلق مکانی، آسایش و استراحت، طبیعت گردی و ورزش، تفریحات گروهی، خرید تولیدات روستایی، هیجان و تازگی، معنویت و خلوت؛ بر اساس این عوامل انگیزشی نتیجه نهایی بخش بندی گردشگران نشان می دهد که بازار تقاضای گردشگری در منطقه قابل تقسیم به 7 بخش است. این نتایج می تواند در راستای بهره گیری بهینه از انواع منابع موجود در منطقه، توسط مدیران و مسئولان محلی، و همچنین صاحبان کسب و کارهای گردشگری، متناسب با نیازهای واقعی بخش های متنوع بازار گردشگر روستایی به کار گرفته شود.
ارزیابی توانمندی ها و کاربری های ژئومورفوسایت ها (مطالعه موردی: ژئومورفوسایت های شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم، شاخة جدیدی از گردشگری مسئولانه است که با هدف حفاظت از میراث زمین و همچنین ارتقای سطح زندگی جوامع بومی، حفظ ارزش های فرهنگی و توسعة اقتصادی، بر استفاده از جاذبه های زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی تأکید می کند. مجموعة میراث ژئومورفولوژیکی، فرهنگی و گردشگری ژئوتوریسم، در قالب مکان هایی نمایان شده است که به عنوان ژئومورفوسایت از آن ها یاد می شود. شهرستان طبس با وجود فرایند های مختلف زمین شناسی، مجموعة متنوعی از این ژئومورفوسایت ها را در خود جای داده است. به دلیل قرارگیری منطقة طبس بین دو ناحیة بزرگ کویری ایران (دشت لوت و کویر مرکزی)، مناطق کویری و بیابانی طبس تقریباً در حاشیه قرار گرفته است و بسیاری از توانمندی های آن هنوز به صورت علمی بررسی نشده است. در این پژوهش، بنا بود تا ضمن شناسایی مناطق ژئوتوریستی شهرستان، ژئومورفوسایت های منطقه نیز شناسایی شوند؛ براساس مجموعه ای از ارزش های علمی، حفاظتی و گردشگری ارزیابی شوند و سپس با توجه به کاربری های متناسب با گردشگری و توسعة اقتصادی، اولویت بندی شوند. پس از جست وجوهای گوناگون، درنهایت 50 ژئومورفوسایت برای ارزیابی انتخاب شدند و از بین روش های ارزیابی ژئومورفوسایت ها، از روش GAM استفاده شد. در ارزیابی کلی ژئومورفوسایت های شهرستان، ژئومورفوسایت های «رخنمون های درنجال»، «سرزمین سیاه» و «مخروط افکنه های شتری»، به عنوان بهترین ژئومورفوسایت ها برای کاربری های ژئوتوریستی تعیین شدند و می توان آن ها را به عنوان یک کالای اقتصادی به گردشگران ارائه کرد. ضمن اینکه حفاظت میراث زمین در طبس به صورت بالفعل صورت نمی گیرد و از منظر اقتصادی و اجتماعی، جامعة بومی طبس، سهم بسیار اندکی در گردشگری دارد.
تعیین ارزش تفرجگاهی روستای توریستی کندوان به روش هزینه سفر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تقاضای روزافزون مردم به مراکز تفریحی، تحلیل های اقتصادی و اجتماعی و بررسی کامل خواسته های مردم برای فراهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم، امری ضروری است. روستای کندوان از توابع شهرستان اسکو واقع در استان آذربایجان شرقی به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم کشور محسوب می شود. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها، رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. در این مطالعه از روش هزینه سفرمنطقه ای برای ارزش گذاری اقتصادی تفرجگاه کندوان استفاده شده است. این روش بر مبنای استفاده از نقشه و خصوصیات اقتصادی- اجتماعی بازدیدکنندگان از تفرجگاه و نیز افزایش هزینه و مسافت دسترسی به منطقه است. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 124 بازدیدکننده از منطقه مذکور در نوروز سال 1391 جمع آوری گردید. نتایج نشان دادند مقدار هزینه سفر با تعداد بازدیدکنندگان رابطه منفی دارد. 82 درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده از روستای مذکور هستند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 2657 تومان و ارزش تفرجی روزانه روستای کندوان 329500 تومان برآورد گردیده است.
تحلیل الگوهای تأمین مسکن در نواحی روستایی مورد: شهرستان های تایباد و باخرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق روستایی، مسکن به عنوان اساسی ترین بخش از فضای کالبدی روستا مطرح بوده که توسط روستاییان و گاهاً توسط دولت و بخش عمومی در راستای رفع نیازهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستائیان شکل گرفته است. تکنیک ساخت و الگوی تأمین این مساکن، به همان اندازه که متأثر از عوامل طبیعی است از ساختارهای ذهنی و اجتماعی روستاییان نیز تأثیر می پذیرد. هدف تحقیق حاضر شناخت الگوی های تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی شهرستانهای تایباد و باخرز و تحلیل عوامل موثر بر الگوی غالب مسکن بوده است. محدوده مورد مطالعه پژوهش حاضر نواحی روستایی دو شهرستان تایباد و باخرز با شش روستای منتخب است که دارای بیش ترین تنوع از نظر الگوهای تأمین مسکن است. به این منظور تعداد 90 پرسشنامه برای استفاده کنندگان از دو الگوی مسکن حمایتی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) و مسکن اجتماعی (کمیته امداد امام خمینی) طراحی و توزیع گردیده است. به منظور تحلیل علّی استقبال روستائیان به طور عام از الگوی مسکن آزاد، متولیان امور روستایی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری فریدمن و کای دو انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده عدم رضایت روستائیان از دو الگوی تأمین مسکن حمایتی و اجتماعی و استقبال عام روستائیان از الگوی تأمین مسکن آزاد (خودساخته) است؛ زیرا این الگو سازگاری و همخوانی بیشتری با ساختارهای معیشتی روستاییان داشته است؛ درحالی که دو الگوی دیگر بیشتر با هدف تأمین سرپناه برای خانوارهای روستایی بوده است.
مدیریت بحران و شناخت پهنه های خطر و امن ناشی از زمین لغزش درنواحی روستایی شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی ایران، علیرغم تحولات گسترده و گوناگونی که در دهه های اخیر داشته اند، از لحاظ محیطی همچنان جزو سکونتگاه هایی به شمار می روند که در صورت وقوع مخاطرات محیطی با چالش های عمده روبرو می شوند. بنابراین برنامه ریزی پیش از وقوع رویدادها و بحران ها و توجه به مدیریت بحران روستایی در مقابله با حوادث به ویژه طبیعی ضروری می نماید. مناطق روستایی شهرستان سروآباد واقع در استان کردستان نیز یکی از مناطق مستعد کشور نسبت به وقوع بحران های طبیعی همچون سیل، زلزله و زمین لغزش محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی سکونتگاه ها و پهنه های امن و خطر زمین لغزش سکونتگاه های روستایی با توجه ویژه به مدیریت بحران در شهرستان سروآباد است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی می باشد و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی خطر و نقشه های همپوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. نتایج تحقیق به صورت تحلیل فضایی- جمعیتی سکونتگاه های شهرستان بوده است و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. بعلاوه مشخص شد که حدود 46 درصد جمعیت روستاهای منطقه در 31 روستا در این شهرستان در پهنه امن یا کم خطر زمین لغزش قرار دارد و سایر سکونتگاه ها و جمعیت روستایی در پهنه خطر متوسط و زیاد استقرار دارند و نیازمند ایمن سازی پهنه های خطر هستند.
اثرات خانه های دوم بر مناطق روستا شهری مورد: منطقه شهری فیرروق در شهرستان خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش گردشگری از جمله پدیده های مهم اواخر قرن بیستم بوده که با سرعت در عصر حاضر نیز ادامه دارد. نواحی روستایی و کوهستانی مهم ترین عرصه هایی هستند که در زمینه گردشگری و فعالیت های وابسته به آن به شدت مورد بهره برداری قرارگرفته و با تحولات مستمر در زمینه کاربری اراضی و پیامدهای حاصل از آن مواجه شده اند. در تحقیق حاضر سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا گسترش گردشگری خانه های دوم در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در منطقه شهری فیرروق تأثیری داشته است؟ ازآنجایی که پدیده گردشگری و به ویژه گردشگری خانه های دوم در اثر ارتباط دو جامعه شهری و روستایی شکل می گیرد، تأثیرات این پدیده به صورت طیف در این دو گروه قابل بررسی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده و داده های موردنیاز از طریق روش های اسناد، و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده های میدانی ترکیبی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده است. جامعه آماری شامل 2500خانوار ساکن در منطقه شهری فیرروق از توابع شهرستان خوی، استان آذربایجان غربی بوده که بر اساس فرمول کوکران 337 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به همین تعداد پرسشنامه در بین خانوار توزیع شده است. نتایج نشان داد گردشگری خانه های دوم در حوزه اقتصادی بر وضعیت درآمد و پس انداز، در حوزه اجتماعی فرهنگی سبب رشد و بلوغ فرهنگی و در زمینه زیست محیطی و کالبدی سبب تغییر در ساختار سکونتگاهی و تغییر در بافت و چهره طبیعی منطقه شده است.
تحلیل روند تغییرات و تحولات روستاهای دهستان دلفارد با تأکید بر نقش شهر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل روند تحولات ساختاری کارکردی نواحی روستایی با تأکید بر کارکردهای شهری در دهه اخیر در دهستان دلفارد بود. همسو با هدف، سؤال تحقیق بدین صورت مطرح شده است: روند تغییر و تحولات روستاهای دهستان دلفارد در دهه اخیر چگونه است؟ نوع این تحقیق توصیفی تحلیلی بود و در آن برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش های کمّی و کیفی استفاده شده بود. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی با ابزار بررسی آمار سازمانی و پرسشنامه و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنان، صاحب نظران محلی و شورا و دهیاران روستاهای دهستان دلفارد بود. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 386 نفر تعیین و با روش سهمیه ای برحسب سهم جمعیتی بین روستاها توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل آمار سازمانی و مصاحبه و مشاهده نشان داد که تغییرات ملموس و عینی در زمینه سکونتی و معیشتی و جمعیتی روستاهای دلفارد ملموس بود. نتایج آزمون تی نیز نشان داد در سال های اخیر تغییرات چشمگیری، به ویژه در ابعاد کالبدی و فرهنگی و اجتماعی اقتصادی، در روستاهای دلفارد رخ داده بود که این تغییرات عمدتاً مثبت و سازنده به حساب می آمد. همچنین یافته های حاصل از الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی نشان داد که روستاهای دره ای، درمزار و انجیر بازوییه بیشترین نرخ تغییرات را داشته است. با توجه به یافته ها می توان فرضیه تحقیق را تأیید کرد و نتیجه گرفت در دهه اخیر تغییر و تحولات نواحی روستایی دهستان دلفارد در بیشتر زمینه ها روندی پویا و زاینده دارد.
مهاجرت های روستایی - شهری در بولیوی مزایا و معیب
حوزههای تخصصی:
تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت کارآفرینانه در مناطق روستایی، به رغم وجود زمینه های مناسب و متنوع، نهادینه نشده است، زیرا موانع و محدودیت های گوناگون، افراد کارآفرین را به نواحی خارج از سکونتگاههای روستایی ترغیب نموده است. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان زنجان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان غنی بیگلو می باشد، این دهستان در سرشماری سال 1390 دارای 33 روستا، 2330 خانوار و 9843 نفر جمعیت بوده که نمونه مورد بررسی 195 خانوار در 12 روستا از این دهستان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است و با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 13.64 درصد واریانس، مهمترین مانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی می باشد. ضمن اینکه پایین بودن احساس تعلق مکانی، عدم فرصت های مناسب اشتغال، عدم سرمایه کافی، پایین بودن ریسک اشتغال و امکان تغییر شغل در نواحی روستایی از محدودیت های مهم توسعه کارآفرینی در روستاهای مورد مطالعه بوده است.
کاربرد جغرافیا در مدیریت روستایی
حوزههای تخصصی:
سنجش عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه پردازان به منظور توسعه بر سرمایه اجتماعی تاکید می ورزند و از آن به عنوان یک متغیر مهم برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی میان سطوح فضایی مختلف یاد می کنند. بافت مرکزی شهرها نیز یکی از حوزه های مسئله برانگیز در برنامه ریزی شهری کشور است و برای توسعه و بهسازی آن، طرح ها و سیاست های مختلفی آزموده شده اند که همواره با مانع عدم مشارکت ساکنین بافت، مواجه شده اند که ناشی از درنظرنگرفتن سرمایه اجتماعی است. بر این اساس هدف مقاله حاضر، سنجش و اولویت بندی عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی بافت مرکزی شهرهاست که بافت مرکزی مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه در بین نمونه 378 نفری از ساکنین بافت مرکزی مشهد گردآوری شد. در این مقاله فرآیند محاسبات براساس روش تحلیل عاملی صورت گرفته است. بدین منظور 42 شاخص در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی انتخاب شدند و این شاخص ها به 5 عامل تقلیل یافتند که 89 درصد واریانس را دربرداشتند. در بین 5 عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، عامل مشارکت عمومی 2/24 درصد، آگاهی از حقوق شهروندی 89/22 درصد، اعتماد عمومی 35/22 درصد، اعتماد رسمی -56/16 درصد و مشارکت رسمی 9/2 درصد از واریانس را تبیین می کنند. بنابراین آگاهی از عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد و اولویت بندی آن، می تواند زمینه برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی بیشتر در این بافت را فراهم آورد.
ارزیابی عملکرد برنامه های مسکن روستایی و تأثیرات آن بر کیفیت ساخت وساز مناطق روستایی در برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود و افزایش کیفیت خانه های روستایی از مهم ترین ابعاد ارتقای کیفیت زندگی روستایی و از اهداف مهم توسعه روستایی به شمار می آید. با توجه به اهمیت موضوع، دولت موظف شده است بر اساس قانون برنامه چهارم و قوانین بودجه ای از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برنامه افزایش کیفیت مسکن روستایی را به انجام برساند. این برنامه مجموعه ای از اقدامات در نواحی روستایی را از جمله ایجاد نظام فنی روستایی، صدور پروانه ساخت، آموزش بناهای محلی، بهسازی و نوسازی مسکن روستایی، تسهیلات قرض الحسنه مسکن روستایی و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب دیده از حوادث قهری در بر می گیرد. غالب اقدامات به صورت برنامه ریزی شده و با هدف دستیابی به اهداف کمی در مقاوم سازی بناهای روستایی و افزودن بر دارایی واحدهای مسکونی بادوام در نواحی روستایی صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از منابع رسمی بنیاد مسکن استان هرمزگان، میزان تحقق عملی برنامه های مذکور (اثربخشی) بررسی شده و با مطالعه پیمایشی از افراد مطلع محلی در روستاهای مرکزی استان هرمزگان میزان تأثیرات برنامه های فوق بر کیفیت ساخت وساز مسکن (مصالح و روش های صحیح ساخت) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج ارزیابی عملکرد، نشان دهندة اثربخشی خوب در زمینه صدور پروانه، نظام فنی روستایی، تسهیلات بهسازی و تعمیرات و عملکرد ضعیف در زمینه آموزش بناهای محلی بوده است. نتایج ارزیابی تأثیرات نیز نشان دهنده تاثیر خوب مجموعه برنامه ها بر کیفیت ساخت وساز در روستاهای مرکزی استان بوده است. بر مبنای مطالعه نیز، پیشنهادهایی به منظور افزایش تأثیر برنامه های مذکور در محورهایی چون آموزش کارگران و استادکاران محلی، آموزش های عمومی، برنامه های حمایتی و مانند اینها ارائه شده است.
سنجش ضریب عمران پذیری روستاهای بزرگ شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پیش رو در روند این تحقیق، بررسی و جستجوی راهکاری برای ممانعت از مهاجرت روستاییان به شهر بوده استکه سالیانه نزدیک به صدخانوار از جمعیت روستاههای این شهرستان به مرکز شهرستان و مرکز استان مهاجرت می کنند.روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی، اسنادی و تحلیلی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه روستای بالای 300 نفر جمعیت از شهرستان روانسر، از توابع استان کرمانشاه می باشد. شاخص های مورداستفاده قرار گرفته در این پژوهش، شاخص بهداشتی، آموزشی، ارتباطات جاذبه های گردشگری و زیرساختی می باشد. داده های مورد نیاز با بهره گیری از منابع آماری مربوط به سالنامه آماری سال 1390و مشاهدات میدانی، گردآوری شده است. تکنیک به کار رفته در این مقاله، DC=PF/NFضریب عمران پذیریمی باشد و همچنین از نرم افزارهای Excelجهت تحلیل داده ها و نرم افزار Arc GIS جهت پیاده کردن نتایج پژوهش بر روی نقشه استفاده گردیده است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد میان روستاهای مورد تحلیل شهرستان روانسر و توسعه نامتعادل در این روستاها، با توجه به شاخص های مورد استفاده است. بر این اساس روستاهای نهرابی حسن آباد و قوری قلعه نسبت به روستاهای دیگرتوسعه یافته تر و ضریب عمران پذیری در این روستاها در بالاترین سطح ممکن قرار دارد و روستاهای دیگر در پایین ترین سطح قرار داشته و سرمایه گذاری در این گونه روستاها احتمالا با شکست مواجه خواهد شد.
تحلیل و تبیین پایداری توسعه گردشگری در من اطق روست ایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرست ان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارادایم توسعة پایدار به عنوان رویکردی بنیادین برای توسعة فعالیت های گردشگری از جمله گردشگری روستایی، توجه محققان و برنامه ریزان این حوزه را به خود جلب کرده است. توسعة پایداری گردشگری حاصل تلاش در دستیابی به توسعة پایدار در تمام زمینه هاست. در این حوزه، موضوع شایان توجه، تبیین و تحلیل پایداری توسعة این فعالیت است؛ چراکه از این طریق می توان عوامل و شاخص های مؤثر در پایداری را شناسایی کرد و در راستای برنامه ریزی مناسب، برای تقویت و کاهش این عوامل گام برداشت. برهمین اساس، در این مقاله به ارزیابی پایداری توسعة گردشگری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دماوند استان تهران اقدام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شد. در روش پرسشنامه ای ، داده های مورد نیاز در قالب سه نوع پرسشنامة سرپرست خانوار، مدیران محلی و گردشگران، در سطح شش روستای نمونه گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک طرفه) و روش های غیر آماری (بارومتر و رادار پایداری) به کار گرفته شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعة گردشگری روستایی در ناحیة مورد مطالعه در سطح پایداری ضعیف قرار دارد که البته در بین روستاهای نمونه، از لحاظ وضعیت پایداری گردشگری، تفاوت معنادار آماری دیده می شود. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین میزان پایداری گردشگری روستاها با معیارهای فاصله از کلان شهر تهران، میزان جمعیت و تعداد گردشگران، رابطة مستقیم معنادار آماری وجود دارد.