فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان ابزاری است در دست برنامه ریزان که جوامع را به سمت توسعه پیش ببرند. از آنجاکه همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی موقعیّت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. منطقه ی مورد مطالعه در این پژوهش، بخش های زند و سامن شهرستان ملایر است. روستاییان این ناحیه، شرایط مطلوبی برای کارآفرینی ندارند. بنابراین، توانمندسازی رسالتی است که برای پرکردن این خلأ تعریف شده است. در این پژوهش شرایطی که شایستگی لازم را در افراد برای تصمیم به ایجاد یا توسعه ی کسب و کار به وجود می آورد، در دو گروه فردی و محیطی با چهارده متغیّر تعریف شده اند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارآفرینان روستایی هستند که حدّاقل دارای سه سال سابقه ی فعّالیّت موفّق در کسب و کار کنونی بوده و کار آنان به نوعی با نوآوری آغاز شده و تداوم این روند در فعّالیّت آنان قابل مشاهده است. برای جمع آوری داده ها از توزیع پرسشنامه در بین 53 نفر کارآفرین در دسترس در ناحیه استفاده شده است. برای فراهم کردن امکان مقایسه ی نتایج، همین تعداد از روستاییان ساکن در محدوده ی مورد مطالعه، به عنوان گروه کنترل مشارکت داده شدند. داده پردازی و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار SPSS صورت گرفت. روش مورد استفاده در هر دو گروه، تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلّفه های اصلی بود. از بررسی مربوط به گروه کارآفرینان تعداد ده عامل مؤثّر بر افزایش توانمندی روستاییان برای توسعه ی کارآفرینی شناسایی شدند. این عوامل به ترتیب اولویت در تأثیر عبارت اند از: عامل پشتکار، عامل سازمانی، مالی و اقتصادی، آموزش و الگوی نقش، استقلال فردی، تجربه های قبلی، خلاّقیّت، احساس موفّقیّت و عامل مرکز کنترل درونی. درنتیجه می توان گفت وجود عوامل فردی و محیطی یاد شده در افزایش توانمندی روستاییان برای ایجاد و توسعه ی کسب و کار تأثیر دارد. عوامل مؤثّر از منظر گروه کنترل در این تحقیق عبارت اند از: عامل سازمانی، عامل منابع مالی و اقتصادی، عامل مهارت و دانش، عامل خانواده، عامل عزّت نفس، عامل مشارکت اجتماعی و عامل زیرساختی.
تحلیلی بر نقش پروژه ترسیب کربن در توانمند سازی زنان روستایی (مطالعه موردی: حسین آباد غیناب - شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار در تمام جوامع انسانی بدون مشارکت زنان امکان پذیر نیست. در کشورهای جهان سوم، راهبرد هایی برای مشارکت عملی زنان در توسعه اتخاذ شده است. یکی از راهبرد ها در امر توسعه، راهبرد توانمند سازی زنان می باشد. در کشور ایران نیز گام هایی در این زمینه برداشته شده است. پروژه ی ترسیب کربن، در حسین آباد غیناب شهرستان سربیشه از جمله برنامه های توسعه است که با اتخاذ استراتژی مشارکت مردم محلی و بکارگیری توام زن و مرد، سعی در توانمند سازی زنان داشته است. هدف مقاله حاضر بررسی نقش این پروژه بر توانمند سازی زنان روستایی می باشد. روش تحقیق از نوع مطالعات بنیادی- کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، که ضمن جمع آوری اطلاعات توصیفی، نتایج حاصل نیز از طریق آزمون هایt تک نمونه ای، توکی و تحلیل واریانس مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پروژه در افزایش توانمندی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موفق بوده است. به گونه ای که نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای با اطمینان 95 درصد و در سطح خطای 05/0 و مقدار p برابر با 0001/0، مؤثر بودن پروژه ترسیب کربن در افزایش توانمند سازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی را تأیید کرده است. بر این اساس سطح آگاهی زنان، درآمد، افزایش و تنوع فعالیت های شغلی، استقلال مالی، مشارکت بیشتر در تصمیم گیری ها و تغییر نگرش زنان، با فعالیت پروژه، مطلوب تر و سیر صعودی داشته است.
تحلیل مقایسه ای نظام بهره برداری از زمین در کردستان و نظام بهره برداری گروهی (بنه) در دورة قبل از اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با نشان دادن اختلاف نظرها و مناقشه های موجود دربارة محدودة جغرافیایی نظام بهره برداری گروهی (بنه) در ایران به طرح مسئله در باب ناشناخته ماندن نظام بهره برداری از زمین در کردستان می پردازد. هدف پژوهش این است که با استفاده از این رویکرد انتقادی، محدودة جغرافیایی بنه ها در ایران را با تأکید بر نظام بهره برداری ارضی در کردستان به حوزه شناخت درآورد و با نظام بهره برداری گروهی و ویژگی های آن مقایسه کند. برای ارائة این شناخت و مطالعه نظام بهره برداری ارضی در کردستان در دوره قبل از اصلاحات ارضی سال 1342 و تطبیق آن با نظام بهره برداری گروهی (بنه)، از روش های ترکیبی تحقیق کیفی یعنی روش تاریخی تطبیقی استفاده شده است. علاوه بر این، برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه سازمان یافته از جمله داده های مربوط به روایت ها استفاده شده است. روایت های جمع آوری شده دسته بندی گردیده و سپس دو نوع نظام بهره برداری ارضی مذکور با هم مقایسه شده است. نتایج به دست آمده از مطالعات تطبیقی در پژوهش حاضر ضمن ایجاد شناخت از نظام بهره برداری ارضی در کردستان در دوره قبل از اصلاحات ارضی، نشان می دهد که بهره برداری مبتنی بر مزارعه در ایران، مصادیق مختلفی دارد که تحلیل های ارائه شده از آن بر همة مصادیق آن صادق نیست.
توانمندسازی گامی اساسی در جهت نیل به توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی تا حدودی تابعی از توانمندسازی روستاییان است، زیرا تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان به توسعه روستایی منجر می شود. در این ارتباط، همان طوری که روستاییان از پذیرش روش های جدید و جدیدتر استقبال می کنند، به تبع آن افکارشان نیز متحول می گردد و در نتیجه نگرش جدیدی در آنها نسبت به فعالیت های کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد می شود و با ارتقای ظرفیت های شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار مناطق روستایی را فراهم می سازند. گفتنی است هدف کلی تحقیق حاضر، نقش توانمند سازی در توسعه روستایی است. روش تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی تبیینی یا تحلیلی به شمار می رود. علاوه براین، برای انجام تحقیق نوزده روستای نمونه به صورت تصادفی طبقه ای و 137 نفر از روستاییان از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین، در این تحقیق، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه،مشاهده، پرسشنامه، اسناد و مدارک گردآوری شد. افزون بر این، برای تعیین روایی محتوای پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان و تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شد. در نهایت، در مقاله حاضر برای پاسخ به سؤال تحقیق با تهیه یک سری شاخص های تبیین کننده توسعه روستایی و توانمندسازی و سنجش آن در سطح مناطق روستایی نمونه شهرستان مشگین شهر، نگارنده به ارتباط معنادار بین توانمندسازی و توسعه روستایی با استفاده از آزمون آماری پیرسون دست یافته است.
بررسی نقش بادشکن بر روی برخی خصوصیات زراعی گندم در محمدآباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تولید محصول و قابلیت های کشاورزی هر منطقه به ویژگیهای اقلیمی آن بستگی دارد لذا مطالعه پارامترهای اقلیمی موثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات باد بر روی شرایط زراعی و میزان بهینهسازی شرایط زراعی توسط بادشکن غیرزنده نفوذ ناپذیر بر روی گندم رقم روشن در محمدآباد جرقویه اصفهان در طراحی گردیده است. برای بررسی تغییرات ناشی از بادشکن پارامترهای زراعی گندم (رقم روشن) شامل: وزن هزار دانه، تعداد دانه در هر سنبله، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و درصد خوابیدگی در قالب یک طرح کامل تصادفی در تیمارهای فاصله از بادشکن بر حسب ارتفاع بادشکن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس حاکی از اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد برای پارامترهای وزن هزار دانه، عملکرد و درصد خوابیدگی و در سطح احتمال 5 درصد برای پارامترهای عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در سنبله است. مقایسه میانگین وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در مترمربع، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و درصد خوابیدگی در سطوح مختلف تیمارها حاکی از وجود اختلاف معنیدار در میانگینهای هر پارامتر در هر تیمار میباشد. نتایج مقایسه میانگین وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و عملکرد دانه بیانگر یک روند مشابه نسبت به فاصله از بادشکن میباشند بهطوری که با افزایش فاصله از بادشکن تا 5 برابر ارتفاع آن همه پارامترها مزبور افزایش مییابند به نحوی که اختلاف معنیدار بین آنها با شاهد در این فاصله مشهود میباشد و در این نقطه مقادیر این پارامترها به بیشترین حد خود میرسند و سپس با افزایش فاصله مقادیر آنها کاهش مییابد و در 15 برابر ارتفاع بادشکن مقادیر این پارامترها با شاهد فاقد اختلاف معنیدار میشود. از آنجا که پارامتر درصد خوابیدگی بر عکس عملکرد زراعی گیاه عمل کرده است بنابراین، این پارامتر نیز متأثر از فاصله از بادشکن میباشد. ولی پارامترهای تعداد سنبله در مترمربع و عملکرد بیولوژیکی متأثر از فاصله از بادشکن نمیباشند.
اولویت بندی دهستان های شهرستان مشگین شهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات جهانی نشان میدهد بخش کشاورزی به لحاظ تامین مواد غذایی، اشتغالزایی، تأمین ارز و نیز تأمین نیازهای سایر بخشهای اقتصادی من جمله بخش صنعت و نیز سهمی که در تولید ناخالص ملی بر عهده دارد قابل توجه است. از آنجایی که قابلیتها و مزیتهای نسبی محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی اعم از امکانات و شرایط جمعیتی، تولیدی، جغرافیایی، اقلیمی، زیرساختی و... همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پارهای از مناطق روستایی به لحاظ توسعه کشاورزی به مناطق دیگر میشود. بدین منظور شناخت مزیتها و توانهای محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی، از اصول بنیادین برنامهریزیهای توسعه روستایی و کشاورزی محسوب گردیده و راهکارهای عملی نیز با تبیین وضع موجود معنا مییابد. هدف این مقاله، اولویتبندی دهستانهای شهرستان مشگینشهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی میباشد. تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد نظر را کلیه بهرهبرداران کشاورزی در شهرستان مشگینشهر تشکیل دادند. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 185 نفر تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحبنظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. هم چنین پس از انجام یک مطالعه راهنما و آزمون پایایی پرسشنامه ضریب کرونباخ آلفا 82/0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از تکنیک TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در این تکنیک، فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص به طور یکنواخت افزایشی (یا کاهشی) است. بدان صورت که بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشاندهنده ایده آل مثبت بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل منفی برای آن خواهد بود. هم چنین شاخص ها مستقل از هم هستند. در نهایت، نتایج مدل تصمیمگیری چند معیاره بر اساس وزنهای محاسبه شده نشان داد که در بین دهستانهای شهرستان مورد مطالعه دهستانهای مشگین شرقی و قرهسو از حیث توسعه کشاورزی به ترتیب در رتبه اول و دوم و دهستان نقدی در رده آخر قرار دارد. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهاداتی کاربردی ارائه شده است.
گردشگری خانه های دوم و روابط متقابل شهر و روستا
حوزههای تخصصی:
برآورد خط فقر و بررسی تغییرات آن در مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا خط فقر خانوار در مناطق روستایی استان اصفهان طی سال های 1382-1378(یک سال پیش از شروع برنامه سوم توسعه و یک سال پیش از پایان برنامه سوم توسعه) برآورد گردید. در ادامه، با استفاده از روش سلطه تصادفی به مقایسه فقر پرداخته شد. مهمترین ویژگی تکنیک سلطه تصادفی این است که مقایسه تطبیقی فقردر دو سال یا مقطع مختلف را مستقل از خط فقر میسر می سازد. نتایج نشان می دهد که اولاخطوط فقر مبتنی بر معکوس ضریب انگل بزرگتر از سایر خط فقرها و خطوط فقر بر پایه معکوس ضریب انگل فقرا از تمامی خطوط فقر نسبی کوچکتراست؛ ثانیا خط فقر بر اساس تمامی روش های اندازه گیری فقر افزایش یافته است؛ ثالثا شکاف و شدت فقر طی سال های مورد بررسی در مناطق روستایی کاهش یافته است. همچنین، با استفاده از آزمون سلطه تصادفی تغییرات فقر آزمون شد که نتایج حاصل، کاهش فقردر مناطق روستایی استان اصفهان را طی دوره مورد بررسی نشان می دهد. این امر بیانگر آن است که سیاست های فقرزدایی در برنامه سوم توسعه در کاهش فقر مناطق روستایی استان اصفهان موثر بوده است.
تحلیل فضایی نظام سکونتگاه های روستایی بخش شرق و غرب شهرستان دهلران
حوزههای تخصصی:
مدل ساختاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر میزان ریسک پذیری روستاییان: مطالعه کلزاکاران شهرستان کنگاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار با استفاده از دستگاه مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری، کشاورزان کلزاکار شهرستان کنگاور بودند (389 N=) که تعداد 185 نفر از آنها با استفاده از جرسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با نرم افزارهای 15 Spss و 18 Amos نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و قدرت ریسک پذیری در کشاورزان کلزاکاران در حد متوسط است. هم چنین بر اساس یافته ها، رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه اجتماعی و ریسک پذیری کشاورزان وجود دارد. از 8 مؤلفه وارد شده در نرم افزار Amos، متغیرهای احساس اعتماد و امنیت، بها دادن به زندگی و دوستی و روابط خانوادگی، واریانس بیشتری از میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار را تبیین کردند.
اولویت بندی مسائل توسعه روستایی با تأکید بر دیدگاه روستاییان مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی در سرتاسر جهان تمایل به ارائه خصوصیات مشابهی را دارند. جمعیت ها بطور فضایی پراکنده هستند. کشاورزی اغلب وجه غالب و مسلط بوده و در پاره ای از مواقع بخش اقتصادی و فرصت های لازم برای بسیج منابع با محدودیت روبرو می باشند. این خصوصیات بدان معنی است که مردمی که در نواحی روستایی زندگی می کنند با مجموعه ای از عواملی که چالش های اساسی برای توسعه است مواجه می باشند. پراکندگی فضایی جمعیت روستایی اغلب موجب افزایش هزینه ها و پیچیدگی های سخت جهت تامین اثربخش کالاها و خدمات در نواحی روستایی می گردد. شرایط خاص اقتصادی در نواحی روستایی منتج به کمتر شدن دسترسی به فرصت ها در مقایسه با مکان های غیر روستایی می شود. از سویی دیگر ماهیت توسعه روستایی در سال های اخیر دچار تغییرات شدیدی شده است. بسیاری از مردمی که در نواحی روستایی زندگی می کنند، در حال حاضر بطور مستقیم درگیر فعالیت های غیر کشاورزی شده اند. بنابراین چالش حاضر دستیابی به توازن مناسب میان تامین نیازهای جدید و تقویت تنوع اقتصادی پایدار و توسعه در نواحی روستایی است. این مقاله مثال هایی از این چالش ها و دگرگونی ها را در بخش مرکزی شهرستان خرم آباد به عنوان مطالعه موردی عرضه می نماید. روش کیفی و مطالعه میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه که در سطح 300 نفر از خانوارها و در 20 روستا در منطقه مورد مطالعه توزیع شده بود مبنای عمل قرار گرفته و داده ها نیز با استفاده از آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص جنبه های اقتصادی، محیطی و اجتماعی چالش های خانوارهای روستایی مورد بحث قرار داده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که تفاوت معناداری میان ابعاد توسعه (اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی) در سکونتگاه های روستایی وجود دارد. به علاوه، مهمترین مسائل روستایی به طور قابل توجهیچالش های اقتصادی است. بنابراین جنبه های اقتصادی و مؤلفه های آن بیشترین اولویت را از دیدگاه خانوارهای روستایی دارند.
نقش دانش حقوقی در رفاه اجتماعی روستاییان، مطالعه موردی: دهستان میان کوه غربی- شهرستان پلدختر- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، از سطح آموزش لازم برخوردار باشد. بنابراین، دانش و آگاهی، سنگ بنای توسعه و رفاه جامعه است. در جامعه ایران، سطح دانش و آگاهی مردم نسبتاً پایین است. این میزان در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری بسیار پایینتر است، که عمق چالش آگاهی را در میان این بخش از جامعه نشان میدهد. بنابراین، با داشتن سطوح آموزشی پایین، و به دنبال آن، کماطلاعی از حقوق شخصی، شهروندی و اجتماعی، جامعه روستایی دچار سرگردانی شدیدی در تهیه خواستههای خود شده است. این امر، بهنوبه خود تأثیری معکوس در موفقیت برنامهریـزی نهادهای مرتبط با جامـعه روستایی دارد. حال، این سوال مطرح میشود که؛ آیا بین دانش حقوقی روستاییان و رفاه اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد؟ تحقیق حاضر با کمک روش پیمایشی و با استفاده از تحلیل- توصیفی انجام شده است. بر این مبنا با تکمیل 230 پرسشنامه در سطح ساکنان روستایی دهستان میان کوه غربی استان لرستان - شهرستان پلدختر، مشخص گردید که رابطه معناداری بین دانش حقوقی و میزان رفاه اجتماعی وجود دارد. در این راستا حقوق فردی و شهروندی بیشترین سهم را بر رفاه اجتماعی به ویژه در میزان رضایت از خدمات و میزان مشارکت روستائیان داشتهاند.
بررسی اثرات شهرکهای صنعتی بر کیفیت زندگی ساکنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرکهای صنعتی در نواحی روستایی با هر هدفی، میتواند در تعدیل مشکلات، تأمین اشتغال و درآمد برای روستاییان و نیز رفاه ساکنان روستاهای اطراف مؤثر باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان اثرگذاری ایجاد شهرکهای صنعتی بر اشتغالزایی در روستاها و وضعیت شاغلان، به ویژه شاغلان روستایی است. مطالعة حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که با اشتغال روستاییان در شهرک صنعتی، چه تغییراتی در سطح زندگی آنان حاصل شده است؟ این تحقیق، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است که شیوههای جمعآوری اطلاعات در این مطالعه تلفیقی از روشهای اسنادی و پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق را شاغلان واحدهای تولیدی شهرک صنعتی به تعداد 56 نفر و کارفرمایان آن ها به تعداد 5 نفر هستندة که به وسیلة ابزار پرسشنامه از آن ها پرسشگری به عمل آمد. در این تحقیق مشخص شد که بیش از نیمی از شاغلان روستایی شهرک صنعتی در روستاهای با فاصة 1 تا 5 کیلومتری و حدود 82% در روستاهای با فاصلة 15 کیلومتری از شهرک صنعتی سکونت دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که واحدهای تولیدی شهرک صنعتی گرمی زمینهساز بهبود سطح زندگی شاغلان روستایی نسبت به دورة قبل از اشتغال شده است؛ بهطوری که امنیت شغلی، تغییر در وضعیت مسکن، تغییر در الگوی مصرف مواد غذایی و کالاهای بادوام، میزان مشارکت و ادامة زندگی در روستا از پیامدهای بارز شهرک صنعتی بر روی زندگی شاغلان روستایی بوده است.
ارائه الگویی به منظور شناسایی عوامل بسترساز موفقیت دهیاری ها (مطالعه موردی: دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها از نهادهای محلی مدیریت روستایی هستند که از سال 1377 با تصویب قانون ""تأسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور"" تأسیس شدند. بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه از نظر تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تا کنون مطالعه ای در زمینه بررسی فعالیت دهیاری ها و عوامل بسترساز موفقیت این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که ضمن بررسی فعالیت دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، عوامل بسترساز موفقیت این نهاد را از دیدگاه دهیاران شناسایی کند. جامعة مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بخش عمده فعالیت دهیاران مورد مطالعه، در زمینه اجرای طرح هادی روستایی و برنامه های خدمات عمومی بوده است و دهیاران مواردی نظیر حکمروایی محلی مطلوب، رضایت شغلی و ویژگی های فردی حرفه ای دهیار، تأمین امکانات، تجهیزات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری را به عنوان عوامل بسترساز موفقیت این نهاد در انجام وظایف قانونی شان اثربخش دانستند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد تا با فراهم آوردن بسترهای لازم، زمینه تحقق مدیریت روستایی پایدار و اثربخش را مهیا سازند.
کاربرد الگوی پروبیت رتبه ای در تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران روستای ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بتوجه به فعالیت های جدید اقتصادی مانند گردشگری به منظور رفع چالش های اقتصادی موجود و دستیابی به اهداف توسعه پایدار، ضروری به نظر می رسد. برآورد تمایل به پرداخت گردشگران و تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر آن و خواست های مردم از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی می تواند به پیش بینی نیازها و کاستی های مناطق گردش پذیر روستایی و رفع کمبودها بسیار کمک کند. هدف این پژوهش، برآورد تمایل به پرداخت گردشگران روستای ابیانه برای بازدید از این روستا و استفاده تفرجی از آن، با به کارگیری روش ارزش گذاری مشروط و همچنین شناخت عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت است. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 250 پرسشنامه و مصاحبه حضوری با گردشگران جمع آوری شده است. در تخمین تابع تمایل به پرداخت، از این متغیرها استفاده شد: جنسیت، سن، اندازه خانوار، فاصله، تحصیلات، درآمد، جذابیت روستا، میزان مبلغ ورودی، و متغیر بیانگر تورش نقطه شروع (گروه پرسشنامه). با توجه به داده های به دست آمده برای تمایل به پرداخت که به صورت مقادیر دامنه ای- مشتمل بر سطوح صفر، و (1-4)، (4-8)، (8-12)، (12-16) و (16-20) هزار ریال- بود، به منظور تحلیل عوامل مؤثر بر آن، الگوی پروبیت رتبه ای به کار گرفته شد. بر اساس یافته ها، 6/75 درصد گردشگران حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید و استفاده تفرجی از روستای ابیانه هستند. متوسط تمایل به پرداخت، به ازای فرد و خانوار به ترتیب برابر با 5847 و 25/21926 ریال به دست آمد. نتایج تحقیق مشخص می سازند که متغیرهای دارای اهمیت آماری عبارت بوده اند از: درآمد، فاصله، سطح مبلغ پیشنهادی، تحصیلات گردشگر و جذابیت روستا.
ارزیابی تعیین کننده های پایداری در نظام کشاورزی (مطالعه موردی: مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار و مستمر هر کشوری وابسته به پایداری نظام کشاورزی است . بنابراین دست یابی به یک نظام کشاورزی پایدار، یکی از سیاست های مهم بخش کشاورزی کشورها است . پایداری نظام کشاورزی به عوامل متعددی بستگی دارد. بررسی و شناسایی این عوامل می تواند در تدوین سیاستها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش مهمی ایفاء کند. هدف این پژوهش، شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر پایداری نظام کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت صورت گرفته است . روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با استفاده از جمع آوری داده ها از طریق روش های میدانی بدست آمده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای تمامی روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 194 نفر از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه آزمون پیش آهنگی انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 79/0 درصد بدست آمد. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد پنج عامل حمایت های خدماتی- زیربنایی، عملیات زراعی پایدار محور، اجتماعی- مشارکتی، اکولوژیکی و اقتصادی قادرند بیش از 58 درصد از واریانس پایداری نظام کشاورزی را تبیین کنند که توجه به این عوامل در برنامه ریزی ها ضروری به نظر می رسد. واژه های کلیدی: عامل ها، پایداری، نظام کشاورزی، مناطق روستایی، بخش مرکزی شهرستان مینودشت .
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در نواحی روستایی، با استفاده از تاپسیس خاکستری (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی و جاذبه های گردشگری ایران گنجینه ای است که برای استفاده بهینه از آن باید توجه گردشگران داخلی و خارجی به جاذبه های روستایی گسترش یابد و روش های مدیریت مؤثر و کارآمد مناسب اتخاذ شود. بهره برداری بهینه از فرصت های موجود در زمینه گردشگری، مانند هر فعالیت دیگری مستلزم انجام مطالعات اصولی و طرح برنامه های مبتنی بر تحقیقات و مدیریت علمی است. از اساسی ترین فعالیت های علمی در حوزه گردشگری، ارزیابی منابع قابل توسعه در این زمینه است. نواحی روستایی دارای منابع و جاذبه های فراوانی است که قابلیت سرمایه گذاری دارد. بنابراین برای فراهم کردن بستر مناسب سرمایه گذاری، شناسایی این نواحی در گام نخست ضروری است و بهترین مکانیسم برای این شناسایی به کارگیری روش های مختلف و دقیق علمی است. شهرستان ورزقان دارای جاذبه های فراوان گردشگری است که تا به حال توجه چندانی به آن نشده است، لذا با ارزیابی دقیق جاذبه های گردشگری و معرفی آن به سرمایه گذاران بخش گردشگری می توان شاهد شکوفایی مناطق روستایی شهرستان از نظر گردشگری بود. جامعه آماری مقاله تمام جاذبه های مطرح شهرستان است که سالانه گردشگران به آنجا مراجعه می کنند. شاخص های مورد بررسی با رویکرد فضایی مکانی برای ارزیابی با توجه به اسناد و منابع موجود مدنظر قرار گرفت و با استفاده از تئوری خاکستری- که یکی از روش های تصمیم گیری تحت شرایط عدم قطعیت است- با تلفیق این روش با تاپسیس به ارزیابی جاذبه های گردشگری، نواحی روستایی مستعد سرمایه گذاری در بخش گردشگری شهرستان ورزقان را مشخص کرده است. براساس نتیجه به دست آمده جاذبة جنگل های ارسباران به عنوان بهترین گزینه بین سایر جاذبه ها برای سرمایه گذاری انتخاب شده است.