فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در پی تغییرات سریع شهرها بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی نتوانسته اند با محیط خود و خدمات دهی به ساکنین ارتباط برقرار کنند. امروز آسیب پذیری بافت های فرسوده در برابر سوانح طبیعی به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی مدیران شهری قرارگرفته است. با توجه به شرایط و موقعیت بافت فرسوده شهر سمنان و توجه نکردن و رسیدگی نامناسب شرایط تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی در وضعیت نابسامانی قرار دارد. این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در برابر حوادث طبیعی با توجه به کاستی هایی که در زمینه های کالبدی، نهادی، زیست محیطی، اقتصادی و... می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نظر روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی ابعاد مختلف تاب آوری محدوده موردنظر از روش دیمتل فازی برای میزان ارتباط معیارها و از روش ANP فازی برای اولویت بندی نقاط ضعف موجود در بافت فرسوده شهر سمنان در مبحث تاب آوری بهره گرفته شده است و پس از سنجش ابعاد تاب آوری در هفت معیار و زیر معیارها نتایج نشان داد که معیار اقتصادی با وزن (213/0) رتبه اول را کسب کرده و معیار جمعیتی و کالبدی نیز به ترتیب با اوزان (209/0) و (172/0) رتبه های دوم و سوم را کسب کرده اند. بنابراین مشخص شد اهمیت این مؤلفه ها در بین مؤلفه های دیگر بیشتر است. همچنین با توجه به یافته ها و مشاهدات پژوهش مشخص شد تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در وضعیت مطلوبی نیست و نیاز به توجه ویژه مدیران شهری دارد.
تحلیل روابط روستا-شهری در توسعه منطقه ای مطالعه موردی: مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
85 - 96
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی منطقه ای، لزوم اتخاذ رویکرد فضایی که تمام سکونتگاه های منطقه را مورد توجه قرار دهد، بسیار حائز اهمیت است. اما نگاه موجود نقطه ای به سکونتگاه های شهری و روستایی در کشور، سبب شکل گیری نوعی از توسعه منطقه ای متناسب با همین نگاه و رویکرد شده است. حال آن که با در نظر گرفتن روابط این دو سکونتگاه در برنامه ریزی، می توان روستاها را به عنوان یکی از مراکزاصلی تولید غذایی کشور و مکانی که سازنده اغلب شهرهای آینده است، مورد توجه قرار داده، از مشکلات مراکز شهری بزرگ کاسته و سکونتگاه های پیرامونی آنها را نیز تقویت نمود.در این میان مجموعه شهری مشهد با برخورداری از نقش فرامنطقه ای زیارتی مشهد، مهاجرپذیری زیادی از سمت دیگر سکونتگاه ها داشته و این موضوع بیش از هرچیز، رابطه بین شهر و روستا و تأثیر محسوس آنها بر توسعه یکدیگر را در این منطقه نشان می دهد. بر این اساس، این پژوهش برای بررسی روابط روستا شهری، دو نوع نظریه در حوزه ارتباط بین سکونتگاه ها شامل نظریات سلسله مراتبی اندازه مبنا(مکان محور) و سلسله مراتبی شبکه مبنا(جریان محور) را مورد توجه قرار می دهد. در ابتدا به کمک دسته نخست نظریات، پس از تدوین شاخص های مکانی، به روش تحلیل عاملی، با سطح بندی شهرها و روستاها، جایگاه هر سکونتگاه در مجموعه شهری مشخص می شود. دسته دوم نظریات شاخص های بررسی روابط شهر و روستا شامل انواع روابط اقتصادی، خدماتی، سازمانی و جمعیتی را ارائه می دهد که وضعیت هر یک از طریق مصاحبه عمیق با ساکنان روستاها به دست می آید. به کمک اطلاعات این شاخص ها و جمع بندی از تلفیق یافته های مربوط به شاخص های مکانی و جریانی به دست آمده، نوع توسعه شکل گرفته در مجموعه شهری مشهد مشخص شده و پس از آن روستاها برحسب موقعیتشان نسبت به کلانشهر و شهرها تقسیم بندی می شوند. در نهایت این پژوهش علل روابط روستا شهری کارآمد را مشخص می کند تا در برنامه ریزی منطقه ای و حرکت به سمت توسعه متوازن منطقه ای مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران مطالعه موردی : رود دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
65 - 82
حوزههای تخصصی:
رود دره های شهری توجه ما را معطوف به فضاهایی از شهر می نمایند که نواحی دارای پتانسیل، قابلیت و حساسیت های ویژه ای هستند و این پهنه های خاص در نظام سکونت فعلی نباید به جای اینکه محرک توسعه باشند، به مکان هایی برای بازتولید فقر و در عمل به جریان ضد توسعه تبدیل شوند، لذا در جهت پیوند ارزش های محیطی با شهر و حفاظت رود دره ها، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که در چارچوب نظری بازآفرینی پایدار و به کمک چه مدلی می توان به توسعه و حفاظت جامع یکپارچه رود دره های شهری تهران دست یافت؟ هدف کلی پژوهش ایجاد مدل مفهومی بازآفرینی پایدار رود دره های شهری تهران و سپس تعیین میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها و شاخص ها در مدل مذکور می باشد. روش تحقیق، پیشنهاد مدل اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه برگرفته از چارچوب نظری و استفاده از تکنیک معادلات ساختاری جهت بهبود مدل و ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص ها و استفاده از ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب برای انتخاب بهترین مدل می باشد. یافته های پژوهش عبارت اند از 1) ارائه مدل پیشنهادی بازآفرینی پایدار رود دره درکه با رویکرد جامع توسعه و حفاظت 2) ارزش گذاری کمی مؤلفه ها و شاخص های مدل 3) تعیین تأثیر متقابل متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مدل 4) ارتباط بین متغیرهای آشکار مؤلفه ها با یکدیگر 5) راستی آزمایی مدل مفهومی اولیه. درنتیجه، ارزش گذاری مؤلفه ها و شاخص های مدل بازآفرینی پایدار رود دره درکه انجام شد. به عنوان نمونه اهمیت ارزش مؤلفه های زیست محیطی با ضریب 1، اجتماعی-فرهنگی با ضریب 85/0، کالبدی با ضریب 81/0، اقتصادی با ضریب 79/0 و درنهایت مدیریتی با ضریب 71/0 به دست آمده است. این مقادیر کمی بیانگر اولویت اقدامات و وزن هر یک از مؤلفه ها می باشد و در همه سنجه ها و مؤلفه ها قابل تحلیل و تفسیر است که با توجه به مقادیر به دست آمده مدل پیشنهادی اولیه بازآفرینی پایدار رود دره درکه بر اساس مقادیر کمی، اصلاح گردید.
تحلیل سیاست های عرضه زمین مسکونی، تولید فضای رانتی و انسجام ساخت شهر مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
79 - 95
حوزههای تخصصی:
عرضه زمین مسکونی در شهرهای ایران توسط دولت و نهادهای عمومی با محوریت سیاست آماده سازی زمین به ویژه از دهه 1360 به این سو یعنی تصویب قانون آماده سازی زمین در سال 1365 از عوامل اصلی شکل دهی ساخت شهرهای ایران در چند دهه اخیر است. با اجرای ناکارآمد طرح های آماده سازی زمین مسکونی و عرضه زمین توسعه نیافته باهدف تحقق ارزش مبادلاتی زمین علاوه بر ارزش مصرفی آن، منجر به شکل گیری فضای رانتی و تحت تأثیر قرار گرفتن انسجام ساخت کلان شهری از جنبه های مختلف شده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر سیاست های عرضه زمین شهری در تولید فضای رانتی و انسجام و یکپارچگی ساخت کلان شهری در محدوده شکل گرفته از طریق طرح های آماده سازی زمین مسکونی را تبیین می کند. برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و آمارهای عینی طبقه بندی شده سازمان های دخیل در مدیریت شهری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی space syntax، تحلیل همپوشانی وزنی (با ضریب وزنی فازی) و درون یابی IDW در نرم افزارهای Arc Gis و Depthmap بهره گیری شده است. یافته های تحقیق نشان داد که محدوده آماده سازی کوی گلشهر متناسب با تأمین سهم بالایی از ارزش مبادلاتی زمین در کنار سهم ضعیف ارزش مصرفی و در نتیجه بروز زمینه فضایی برای استحصال رانت مطلق تأثیر زیادی در نارسایی و کاهش انسجام ساخت شهری زنجان داشته است. این فرآیند منجر به شکل گیری ساخت شهری ناکارآمد و ضریب هم پیوندی ضعیف شده است. در مقابل، کوی کارمندان، پایین کوه، علوم پایه و کوی قائم و آزادگان، به علت رعایت نسبی ضوابط طرح های فرادست توسعه شهری، عرضه زمین برحسب نیاز مسکن یعنی تحقق ارزش مصرفی و جلوگیری از بروز پدیده رانت جویی باز توزیعی از طریق کاهش زمان تبدیل قطعات مسکونی تفکیکی به ساختمان مسکونی در محدوده طرح های آماده سازی مذکور و مکان یابی مناسب در پیوستگی با بافت موجود شهر یک ساخت شهری منسجم با پیوند فضایی مطلوب ایجاد کرده است.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر (نمونه موردی: مجتمع وحدت شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 74
حوزههای تخصصی:
مطالعات در مورد ضایت مسکونی درک ما را از سطح موفقیت یا شکست پروژه های مسکن، کیفیت پروژه و عوامل رضایت یا نارضایتی ساکنان افزایش می دهد. این مطالعات در اطلاع رسانی سیاست های مسکن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل ساکنان مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز و حجم نمونه برابر با 384 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون آماری t</em> تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های استحکام مسکن با میانگین کلی (58/2)، نحوه تصرف مسکن با میانگین کلی (26/3)، تراکم و ازدحام با میانگین کلی (13/3)، کیفیت محله با میانگین کلی (04/3)، 8 شاخص از 11 شاخص دسترسی به خدمات در محله با میانگین کلی (52/2)، پایین تر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت نداشته اند. در مقابل؛ سه شاخص دسترسی به مسجد با میانگین (41/4)، دسترسی به سوپرمارکت و مغازه های خرده فروشی و ... با میانگین (43/4)، دسترسی به وسائط حمل و نقل عمومی با میانگین (80/3) و شاخص های امکانات اولیه مسکن با میانگین کلی (06/4)، بالاتر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت مطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت داشته اند.
کارایی شاخص های راداری در استخراج سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر رادار تمام پلاریمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
837 - 854
حوزههای تخصصی:
تفکیک سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری و بررسی روند تغییرات آن، اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا امروزه این مقوله شاخصی از گسترش شهر به شمار می آید. سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری و صنعتی، پارکینگ ها و سطح معابر و شبکه خیابان هاست. انواع سطوح نفوذناپذیر و تنوع بسیار آن ها از نظر شکل، اندازه و مواد تشکیل دهنده سبب پیچیدگی تفکیک این سطوح در مناطق شهری می شود. در این پژوهش از تصویر سار تمام پولاریمتریک سنجنده آلوس/ پالسار برای تشخیص سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر تهران استفاده شده است. کارایی شاخص های راداری مختلف و ترکیب دوگانه باندهای پولاریمتریک در تفکیک سطوح نفوذناپذیر از سایر کلاس های متفاوت پوشش زمین، ارزیابی شده است. برای شناسایی کلاس های پوشش زمین از الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، استفاده از شاخص های راداری همراه با تمام باندهای پولاریمتریک، سبب استخراج انواع سطوح نفوذناپذیر با صحت 95 درصد می شود. همچنین در صورت استفاده از دو باند پولاریمتریک با قطب عمودی اش به همراه شاخص های راداری، صحت طبقه بندی 90 درصد است. براساس یافته های این پژوهش، تصاویر سار جایگزین مناسبی برای تصاویر نوری در تفکیک سطوح نفوذناپذیر شهری هستند. همچنین در صورت دسترسی نداشتن به تصاویر تمام پولاریمتریک، استفاده از دو باند پولاریمتریک به همراه شاخص های راداری، برای استخراج سطوح نفوذناپذیر در مناطق پیچیده شهری مناسب است.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران بعد از اصلاحات اراضی و طرح های توسعه ای و سیاست های اتخاذ شده تحولات چشمگیری در نظام های شهری به وجود آمد که منجر به شکاف و فاصله فزاینده بین شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است. وجود چنین شکافی موجب مسائل و مشکلات در سطح مناطق و شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات نظام شهری مناطق جنگ زده غرب کشور به بررسی تحولات نظام شهری استان کرمانشاه پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 55 تا 95 از مرکز آمار برای داده های کمی و بهره گیری از نظرات خبرگان برای داده های کیفی پژوهش بوده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و روش سوارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه و اسلام آباد غرب به عنوان شهر اول و دوم در سلسله مراتب شهرهای استان در طی این سال های مورد بررسی بوده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب در سال های جنگ تحمیلی در رده های آخر قرار می گیرند. اما بعد از جنگ دوباره تقریبا به حال اولیه خود بر می گیرند. به طور کلی ساختار و و نظام شهری استان کرمانشاه همانند سایر استان های کشور و کشورهای در حال توسعه کاملا نامتعادل می باشد و با شرایط نخست شهری مواجه است. نتایج حاصل از روش سوارا نیز نشان داد که عامل اداری – سیاسی و جنگ تحمیلی از مهمترین عوامل موثر بر تحولات نظام شهری استان کرمانشاه در چند دهه اخیر بوده اند.
نقشه برداری ذهنی از فضای اول-مادی شهر، مطالعه ای تطبیقی از ساکنان سکونتگاه های رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای اول شهر، همان فضای مادی (فیزیکی) شهر یا در مطالعات نقشه های ذهنی، فضای ادراکی شهر است. این فضا نخستین بعد در مطالعات نقشه های ذهنی به شمار می آید که از دهه 1960 نظر پژوهشگران شهری را به خود جلب کرده است. تحلیل فضای ادراکی ساکنان شهر رویکردی مهم در مطالعات فضامندی نقشه های ذهنی است. در مطالعه حاضر شهر رشت از نظر دو طبقه اجتماعی شهری شامل ساکنان رسمی منطقه 1 و ساکنان غیررسمی منطقه 4 شهری تحلیل شده است. در این پژوهش، حجم نمونه 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های رسمی منطقه 1 و 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های غیررسمی منطقه 4 شهر رشت را شامل شده است. نمونه گیری به روش نظری و برداشت داده ها با استفاده از «مصاحبه و مشاهده» صورت گرفت. داده ها شامل نقشه برداری کروکی، یادداشت برداری و عکس برداری بود و تجزیه و تحلیل آن ها به روش ژئو تجسم تراکم سطوح در جی آی اس کیفی (QGIS) انجام شد. براساس نتایج پژوهش، در تحلیل فضای اول-مادی شهر رشت در نقشه ذهنی دوطبقه اجتماعی مورد مطالعه، فضا پاسخگوی نیازهای شهروندان طبقه متوسط شهری است. همچنین شکل گیری فضاهای جدید فیزیکی، تجاری، تفریحی، فرهنگی و... از الزامات شرایط زندگی مدرن این طبقه محسوب می شود. در این میان، ساکنان کم درآمد شهر در شکل گیری، تداوم و افول این فضاها نقشی ندارند.
قومیت، جنسیت و عملکرد فضاهای شهری در شهرهای چند قومیتی (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش عمکرد فضاهای عمومی شهر زاهدان را به صورت عام و مشکلات شهروندان زن را بر مبنای عنصر قومیت شهروندان مورد بازکاوی قرار می دهد. چراکه جمعیت زن در زاهدان به مثاله شهری چند قومی، اساساً با دو گونه محدودیت مواجه اند که اولی ریشه در جنسیت و دومی ریشه در الگوها و انگاره های خرده فرهنگ قومی دارد. هدف پژوهش تبیین رابطه عنصر قومیت شهروندان و عنصرجنسیت آنها با میزان حضور و استفاده از فضاهای شهری است. این مقاله، پژوهشی، کاربردی، تحلیلی توصیفی، پیمایشی، با پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 388 واحد، با روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای، در منطقه یک و دو شهرداری زاهدان انجام شده است. مدل های تحلیل عبارتند از کای دو، مدلT، مدل Phi. یافته ها نشان می دهد، عملکرد فضاهای شهری زاهدان به صورت معنی داری پایین است. همچنین جنسیت شهروندان بر استفاده آنها از فضاهای شهری دارای اثر بازدارنده معنی داری می باشد. مضافاً که عنصر قومیت شهروندان به گونه ای معنی دار، ادراک امنیت و میزان حضور و استفاده شهروندان زن به ویژه زنان دارای خرده فرهنگ قومی را از فضاهای شهری متأثر و محدود میکند. شاخص ادراک ناامنی (ناشی از فقدان فضای شهری زنانه) تابع قومیت شهروندان هست، زیرا 50 درصد شهروندان بلوچ و در مقابل فقط 33 درصد شهروندان فارس، فقدان فضای شهری زنانه را عامل ادراک ناامنی فضاهای شهری می دانند که سبب فقدان یا تضعیف مشارکت اجتماعی، کم رنگ بودن هویت اجتماعی، مشکلات سلامتی و آسیب های روانی می گردد. پیشنهاد می شود جهت اجتناب و کاهش پیامدهای آسیب زا، اولاً احداث فضاهای شهری زنانه مانند پارک بانوان، ثانیاً ایجاد، تجهیز و ایمن سازی فضاهای شهری موجود، مورد تاکید و برنامه ریزی قرار گیرد.
بررسی حس تعلق به مکان از منظر شاخص های کالبدی و غیرکالبدی در خانه های مستقل و مجتمع های آپارتمانی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق از مهم ترین ابعادِ رابطه انسان و مکان است. انسان هنگامی که در تعامل با مکان قرار می گیرد، بدان معنا بخشیده، نسبت به آن احساس تعلق کرده و دل بسته آن می شود. پژوهش حاضر، به بررسی ابعاد کالبدی و غیرکالبدی حس تعلق به مکان و شاخص های مؤثر آن در خانه های مستقل (حیاط دار) در مقایسه با مجتمع های آپارتمانیِ شهر تبریز پرداخته و در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق در فضاهای مسکونی مستقل و آپارتمانی کدام است؟ و نقش عناصر کالبدی در ایجاد این حس چگونه است؟ نوع تحقیق پژوهشی و روش تحقیق پیمایشی است که ضمن به کارگیری اسناد و مدارک از 273 پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی دیدگاه های ساکنین استفاده شد و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصر کالبدی نظیر (فرم و ابعاد عناصر، دسترسی و چینش فضا، مصالح و تزئینات، محرمیت و اشرافیت) از مهم ترین شاخصه های ایجاد حس تعلق به مکان هستند که در سه ویژگی فرم و ابعاد عناصر، مصالح و تزئینات و همچنین محرمیت و اشرافیت در خانه های مستقل بیشتر نمود می یابد، اما ویژگی دسترسی و چینش فضا در مجتمع های آپارتمانی دارای میانگین بالاتری است. از منظر شاخص های غیر کالبدی، مجتمع های آپارتمانی دارای عملکرد بهتری بوده اند. فعالیت و آسایش در هر دو گونه مسکنِ موردبررسی، دارای تأثیر نسبتاً یکسانی است. در مجتمع های آپارتمانی، ابعاد اجتماعی و فردی و در خانه های مستقل، معانی و نمادها، پیش بینی کننده های مطمئن تری در افزایش احساس تعلق ساکنین می باشند.
برنامه ریزی ساختار کالبدی- فعالیتی با تأکید بر تنوع پذیری (مطالعه موردی: محلات شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بالای جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار آن ها و سیاست های منطقه بندی دوران مدرنیسم باعث بروز مشکلات بسیاری در ساختار شهرها شده است که برای حل آن ها مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و کیفیت زندگی اتخاذ شده که بر بازگرداندن تنوع به ساختار کالبدی-فعالیتی تأکید دارند. در شهر جدید شاهین شهر، کمبود فعالیت های متنوع در برخی محلات باعث شده این محلات به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی، جمعیت زیادی را به خود جذب کنند. بر این اساس، این پژوهش با هدف برنامه ریزی برای افزایش تنوع ساختار کالبدی-فعالیتی محلات جامی، عطارمیانی و مخابرات شاهین شهر به عنوان محلات مورد مطالعه انجام شده است. برای دستیابی به هدف، ابتدا بیانیه مشکلات ساختار کالبدی-فعالیتی براساس شاخص های تنوع استخراج و پس از تدوین اهداف، با روش AIDA، سناریوهای ممکن برای افزایش تنوع معرفی و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف مناسب ترین سناریو انتخاب شد (برای تدوین بیانیه مشکلات علاوه بر استفاده از شاخص های آنتروپی، سیمپسون و مرکز ثقل، 377 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع و نتایج با آزمون میانگین تحلیل شد). نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص تنوع مسکن در محله جامی 1.87، در محله عطارمیانی 2.72 و در محله مخابرات 2.26، مقدار شاخص امنیت در محله جامی 2.38، در محله عطارمیانی 2.6 و در محله مخابرات 2.5 و مقدار شاخص ارتباط فیزیکی در محله جامی 3.07 و در محلات مخابرات و عطارمیانی 2.9 است. بنابراین برای افزایش تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باید سناریویی با 6 عرصه سرزندگی، عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، مسکن، شبکه حرکت و امنیت درنظر گرفته شود.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
شناسایی و سنجش عوامل مؤثر بر سیر تحولات روستا به شهر در پهنه های اقلیمی متفاوت (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکال سکونتگاه های انسانی در ادوار مختلف تاریخی تحت تأثیر عوامل مختلف، همواره در حال تغییر بوده اند. یکی از مهم ترین این تغییرات، که در دهه های گذشته در کشور ایران به صورت ملموس قابل مشاهده بوده، تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر است. در این تغییر شکل سکونتگاهی، همواره عوامل مختلفی دخیل بوده اند. بسترهای متفاوت جغرافیایی و بویژه اقلیم، این عوامل را تحت تأثیر قرار داده و درجه اهمیت آن ها تابعی از شرایط متفاوت محیطی و جغرافیایی بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار مختلف در تبدیل روستاها به شهر در اقلیم های متفاوتِ استان خوزستان است. در همین راستا سعی بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر روستاهایی که در سه پهنه بندی دشت، کوهپایه و ساحلی استان خوزستان واقع شده اند و به مرور زمان به شهر تبدیل گشته اند مورد شناسایی قرارگرفته و میزان نقش هر یک از این عوامل در هر یک از این سه پهنه مورد سنجش کمی قرار گیرد. جهت دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و روش تحلیل عاملی (Factor Analysis) و ترسیم نقشه ها نیز با نرم افزار ArcGIS Desktop 10.3 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بجز عامل زیرساختی- نهادی که در هر چهار پهنه اقلیمی به بعنوان عاملی که بیشترین تأثیر را در تبدیل روستا به شهر داشته و نیز به عنوان مهم ترین عامل در تبدیل در روستا شناسایی شده است، چهار عامل دیگر (اقتصادی، خدمات آموزشی- فرهنگی، خدمات خصوصی، خدمات اجتماعی) در پهنه های اقلیمی متفاوت، تأثیرات متفاوتی داشته و میزان اثرگذاری آن ها نیز با توجه به بار عاملی شاخص ها متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده می تواند در آمایش آتی استان و سکونتگاه های آن مورداستفاده قرار گیرد.
تبیین معیارهای کیفیت بصری منظر خیابانی با روش طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات، مطالعه موردی: مسیرهای پیاده مشهد و گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیرهای پیاده، راهروهای شهری هستند که بیشتر فعالیت های اجتماعی در آن ها رخ می دهد. از این رو، توجه به معیارهای مؤثر بر زیبایی و بهینه سازی این مسیرها از اهمیت بسزایی در بررسی منظرهای خیابان ها برخوردار هستند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی مهم ترین معیارهای زیبایی شناختی مسیرهای پیاده می باشد. در مجموع چهار مسیر پیاده از دو شهر مشهد و گرگان با کمک رویکرد های روش طبقه بندی کیفیت بصری و روش ماتریس دست یابی به اقدامات مورد بررسی قرار گرفته شده است. داده های حاصل از تکمیل 100 پرسش نامه مصور در طی دو مرحله توسط 50 کارشناس به کمک دستور تحلیل روش های طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات تجزیه و تحلیل شدند و در نهایت مهم ترین معیارها شناسایی گردیدند. نتایج حاصل از پرسش نامه نشان داد از نظر کاربران دو معیار رنگ با 2/82/0 و فضای سبز با کسب امتیاز 7/77/0 به ترتیب نقش مؤثرتری نسبت به سایر معیارها در زیبایی مسیرهای پیاده روی داشتند. هم چنین، نتایج این امکان را برای پژوهشگران ایجاد می کند تا با بهره برداری از آن ها، امکان افزایش کیفیت بصری بیش تری از مناظر شهری فراهم شود و از طرف دیگر معیارهای دقیق تر و کاربردی تر به جای معیارهای انتزاعی مؤثر بر زیبایی مناظر خیابانی شناسایی شوند و روند بررسی زیبایی منظر خیابان ها برای طراحان و برنامه ریزان محیط شهری تدقیق و تسریع گردد.
تحلیل تطبیقی الگوهای فضایی و ویژگی های شناختی بازار ایرانی با استفاده از تئوری های" چیدمان فضا" و "گشتالت" مطالعه موردی: مجموعه بازار قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رفتار فضایی انسان ها در محیط های گوناگون از یک سو متأثر از ویژگی های عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگی های عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگی های عینی محیط با شیوه های ادراک ذهن افراد، یکی از مهمترین چالش های مطرح در حوزه طراحی محیط است، پژوهش حاضر این موضوع را در بستر یک فضای عمومی شهری نسبتاً پیچیده با عنوان بازار بررسی نموده و با ارزیابی کیفیت ادراکی محیط با استفاده از تئوری روان شناسی گشتالت و نیز تحلیل نظام پیکره بندی فضایی بازار با استفاده از روش چیدمان فضا، به تحلیل جنبه شناختی و ادراکی در ارتباط با فضای بازار پرداخته است. پس از معرفی شاخص های مورد نظر در هر دو تئوری، فرایند تحلیل آغاز گردید. در بخش تحلیل چیدمانی، نقشه بازار در محیط نرم افزار فراخوانی شد و با استفاده از خروجیِ شاخص هایی چون مخروط دید، عمق و یکپارچگی فضایی و قابلیت دسترسی و کیفیت فضایی بازار تحلیل شد. از بُعد شناختی نیز به منظور استخراج شاخص های گشتالتی، از روش ترسیم نقشه های شناختی استفاده شد. بنابراین از جامعه آماری مد نظر تحقیق خواسته شد از یک ورودی مشخص وارد بازار شده و پس از طی مسیر 30 دقیقه ای در بازار، تصاویر ذهنی خود از ساختار فضایی بازار را در قالب یک کروکی ترسیم نمایند. پس از گردآوری اطلاعات از هر دو روش، یافته های به دست آمده مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راه یابی صحیح فضا مؤثر هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل های چیدمانی یک محیط در بعضی موارد همسو با نتایج تحلیل شناختی آن محیط و در بعضی موارد نیز در تناقض با آن قرار دارد که این موضوع تا حد زیادی متأثر از ویژگی های فضایی محیط مورد نظر و عناصر به کار رفته در آن است.
ارزیابی ادراک بصری کاربران، بر اساس هندسه منظم و نامنظم سازمان دهنده فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک به عنوان یک فرایند شناختی به عوامل مختلفی از محیط وابسته است. انگاشته های ذهنی کاربر می تواند ادراک، شناخت و رفتار او در محیط را متاثر گرداند. سازماندهی محیط یکی از عوامل مهم در شکل گیری ارتباطات فضایی عناصر است که می تواند عامل مهمی در درک فرد از محیط پیرامون خود باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف ادراک، که بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر سیته، کالن، اسمیت و ... در چهار دسته شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری تقسیم بندی شده، پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی هندسه فضا به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده محیط در ادراک کاربران است. لذا بر اساس آن، فضای باغ ارم شیراز که حاوی دو نوع هندسه منظم و نامنظم است مورد سنجش قرار گرفت. حضور کاربران بصورت مداوم در هر دو هندسه سبب شد تا بسیاری از متغیرهای مداخله گر زمانی و مکانی حذف گردند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع ترکیبی کمی و کیفی و روش جمع آوری اطلاعات بر اساس برداشت های میدانی و پرسش نامه و مصاحبه می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، ادراک بازدیدکنندگان در سه بعد احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بین دو هندسه باغ متفاوت است. اما در بعد شناختی تفاوتی گزارش نشده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در هندسه منظم بیشترین درک کاربران از نسبت مقیاس فضایی و میزان خوانایی محیط بوده در حالیکه در هندسه نامنظم عوامل احساسی و تنوع فضا بیشترین تاثیر را بر ادراک داشته است.
تحلیلی بر اولویت های اجرایی در ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 57
حوزههای تخصصی:
شهر یزد پتانسیل های بسیاری در زمینه گردشگری دارد. اما شواهد حاکی از آن است که استقبال گردشگران داخلی و خارجی از جاذبه های گردشگری شهر مذکور به خوبی صورت نمی گیرد. مسئله اصلی این است که برای جذب گردشگر باید کیفیت فضاهای گردشگری ارتقاء یابد. لذا این پژوهش باهدف اصلی شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد انجام می شود. برای رسیدن به این هدف، 15 جاذبه گردشگری به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس 34 شاخص در پنج بعد (عملکردی، ادراکی، زیرساختی، محیطی و مدیریتی) با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مدل AHP و تحلیل های دوبعدی، اولویت های اجرایی مشخص شدند. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد بود. بر اساس فرمول کوکران بیشترین تعداد پرسشنامه (400 پرسشنامه) میان گردشگران داخلی و خارجی در فضاهای گردشگری موردمطالعه توزیع شد. درنهایت تعداد 390 پرسشنامه بدون خطا جمع آوری و تحلیل شد. همچنین در بخش دیگری از پرسشنامه ها، وزن نسبی شاخص ها با استفاده از مدل AHP تعیین شد. درنهایت با تلفیق نتایج دو پرسشنامه، شاخص های پژوهش از دو بعد (درجه اهمیت در شرایط فعلی و وزن نسبی) تحلیل شدند. اولویت های اجرایی در پژوهش، به صورت شاخص هایی تعریف شده اند که در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارند و درعین حال از وزن نسبی بالایی برخوردار هستند. نتایج نشان داد کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد، با نمره میانگین 85/2 پایین تر از حد متوسط است. از مجموع 34 شاخص موردمطالعه، 19 شاخص نمره کمتر از حد متوسط را کسب کرده اند. نتایج تحلیل دوبعدی نشان داد که 12 شاخص همچون شاخص های جذابیت فضا، فعالیت های متنوع، مراکز پذیرایی، قابلیت دسترسی به فضا، امکان توقف اتومبیل، جذابیت و تنوع کالبدی، آسایش اقلیمی، فاصله از هتل و اقامتگاه ها، تبلیغات و معرفی فضاها، نیروی انسانی آموزش دیده، کیفیت علائم راهنمایی و کنترل بر قیمت اجناس، اولویت های اجرایی برای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد هستند.
سنجش شاخص های کالبدی- فضایی در مساکن شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
135 - 144
حوزههای تخصصی:
مسکن خردترین و کوچک ترین شکل تجسم کالبدی رابطه متقابل انسان و محیط و خصوصی ترین فضای زندگی انسان است. مسلما شناسایی سطوح کیفیت شاخص های مسکن در نواحی مختلف شهری گامی مؤثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت شاخص های کالبدی مسکن در نواحی شهری گرگان صورت گرفته است. نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی- توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار صفحه گسترده اکسل و جهت اولویت بندی نواحی بر اساس شاخص های مورد پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و WP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در تکنیک WASPAS ناحیه دو با ضریب اولویت (355/0) در رتبه اول، ناحیه سه با ضریب اولویت(336/0) در مرتبه دوم، ناحیه هفت با ضریب اولویت (315/0) در مرتبه سوم، ناحیه یک با ضریب اولویت (289/0) در مرتبه چهارم، ناحیه پنج با ضریب اولویت (270/0) در مرتبه پنجم، ناحیه چهار با ضریب اولویت (263/0) در مرتبه ششم، ناحیه شش با ضریب اولویت(240/0) در مرتبه هفتم و ناحیه هشت با ضریب اولویت (235/0) در مرتبه هشتم قرار گرفته است. نتایج تکنیک WP نشان می دهد ناحیه 8 با امتیاز (501/0)، ناحیه 2 با امتیاز(273/0)، ناحیه 3 با امتیاز (251/0)، ناحیه 7 با امتیاز (243/0)، ناحیه 4 با امتیاز (212/0)، ناحیه 1 با امتیاز (197/0)، ناحیه 5 با امتیاز (196/0) و ناحیه 6 با امتیاز (193/0) به ترتیب از پایدارترین تا ناپایدارترین نواحی از لحاظ شاخص های کالبدی مسکن در شهر گرگان است.