فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.
تحلیلی بر اثرگذاری کیفیت محیط کالبدی بر الگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: میدان بابا طاهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
144 - 156
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ فضاهای شهری به تدریج با نزول کیفیت محیط کالبدی رو برو بوده اند و به جای صحنه های گفتگو تبدیل به فضاهایی برای خیره شدن و مخصوص حرکت سواره شده اند. این پژوهش با هدف ش ناخت کیفیت محیط کالبدی و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری افراد در میدان آرامگاه باباطاهر همدان صورت گرفته است که با استخراج شاخص ها و با بکارگیری از پرسشنامه و نقشه های رفتاری اطلاعات لازم را جمع آوری و برای تبدیل یافته ها به مؤلفه های کمی از نرم افزار SPSS و برای اولویت بندی محدوده های اطراف میدان جهت مداخله در بهبود الگوهای رفتاری باروش TOPSIS به تحلیل اطلاعات می پردازد. یافته های تحلیل نشان می دهد که نحوه استفاده از فضا به گونه ای است که محدوده شرقی با فعالیت های انتخابی (5%/11) ،فعالیت های اجتماعی (15%)و سپس در محدوده جنوبی با فعالیت های انتخابی (5%/15)، فعالیت های اجتماعی (5%/6) از امتیازات بالاتری نسبت به دیگر محدوده ها برخوردار هستند و به ترتیب معیارهای اجتماعی، ویژگی بصری، کیفیت زندگی شهری ایمنی و امنیت رابطه مستقیمی با رخداد فعالیت های انتخابی و فعالیت های اجتماعی دارند نکته حائز اهمیت مدت زمان رویداد این فعالیت هاست که در بازه زمانی کوتاه اتفاق می افتد، که ارتقا این امر علاوه بر ارتقا کیفیت محیط کالبدی با ایجاد قرارگاه های رفتاری مطلوب و غالب کردن آنها این امر میسر می شود.
تبیین فرایند تحقق منظر پایدار در شهر معاصر با بهره گیری از نظریه شهرسازی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
3 - 16
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر نگرش های متعددی در رابطه با شکل گیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهش های گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کل نگر آن در حوزه شهرسازی به عنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر به مثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلی نگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق می یابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافته ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامه ها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین می توان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصه های باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محله های شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطاف پذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامه ریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشت پذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشته ای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزش های موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
سنجش حس تعلق به مکان وحفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری، مطالعه موردی: محله قدیمی ساغریسازان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های شهری با توجه به خاطرات فردی و جمعی در ذهن شهروندان منطقه جایگاه ویژه ای دارند. ازاین رو، مفهوم سکونت و شکل گیری آن در رابطه انسان با مکان، با برآورده شدن نیازها و رفتارهای انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. در این رابطه هویت به مثابه بخشی از احراز حسِ بودن و تعلق از ضرورت هایی می باشد که لازم است در طراحی محیط های سکونتی مورد توجه قرار گیرد. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت عناصر مؤثر در ایجاد حس تعلق به مکان، به منظور رهیافتی جهت حفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری است. این مطالعه به صورت موردی در محله قدیمی و با ارزش ساغریسازان رشت صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، برمبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمّی) است. برای بررسی خانه ها و بناهای بومی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم و در بین 47 ساکنین این بافت قدیمی توزیع گردید ، سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. ارزیابی نتایج حاکی از وابستگی معنادار ساکنین در واحدهای مسکونی قدیمی، نسبت به آپارتمان سازی های جدید در محله ساغریسازان است. از جمله علل این قضیه عبارتند از: مشکلات اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی موجود در بافت قدیم، یکنواختی محیط و بلندمرتبه سازی، کاهش هویت بومی، فقدان حس زندگی جمعی، مهاجرپذیری، فقدان خاطرات جمعی در آپارتمان نشینی، عدم اُنس با محیط، تغییر نگرش مردم به زندگی.
ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری گردشگران رویدادهای بومی- فرهنگی در مقصد گردشگری رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
رویدادها به عنوان یکی از رو به رشدترین بخش ها و مهم ترین محصول گردشگری و نیز راه حلی برای جوان سازی مقصدهای گردشگری و جذب گردشگران بیشتر به آن شناخته می شوند. در این راستا، شناخت فرآیندی که به واسطه آن، یک رویداد بتواند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران ایفا نماید، ضرورت دارد. تحقیق حاضر باهدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل مؤثر بر وفاداری گردشگران به رویدادهای منتخب مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران بازدیدکننده ازاین رویدادهای بودند. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ (895/0) تأیید گردید. از تحلیل عاملی تأییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. نیکویی برازش مدل (GOF) برابر با 364/0 بود که نشان از اعتبار قوی مدل تحقیق داشت. بر اساس یافته ها، به جز فرضیه اول (تأثیر اصالت رویدادها بر کیفیت رویدادها)، هشتم (تأثیر کیفیت رویدادها بر ارزش رویدادها) و یازدهم (تأثیر کیفیت رویدادها بر اعتماد به رویدادها)، سایر فرضیه ها تأیید شدند و مشخص گردید متغیرهای مربوطه نقش مهمی را در وفاداری به رویدادهای منتخب مقصد گردشگری رامسر ایفا می نمایند.
عوامل مؤثر در طراحی پایدار منظر اکولوژیک رودخانه مطابق با میزان آب و خشکی های فصلی(مورد شناسی: رودخانه زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
131 - 152
حوزههای تخصصی:
برهم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه های شهری نه تنها موجب اختلال در جریان آبی رودخانه ها می شود، بلکه آثار نامطلوب زیست محیطی آن در طولانی مدت در زندگی ساکنان شهر منعکس می شود و تا نسل ها ادامه خواهد داشت. از جمله مخاطرات تأثیرگذار بر اکوسیستم رودخانه ها، کمبود آب و خشکسالی است. رودخانه زاینده رود یکی از مهم ترین رودخانه های دائمی ایران است که در طی سال های گذشته دچار کمبود آب و خشکی های نامنظم فصلی شده است. حوزه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران، یکی از حوزه های آبریز تحت تنش است و افزایش در مصرف آب و خشکسالی سبب شده تا این حوزه، تحت تنش آبی مداوم قرار گیرد و در سال های اخیر خسارات زیست محیطی زیادی به این منطقه و کشور وارد شود. چنین به نظر می رسد که طراحی پایدار منظر مطابق با ویژگی های اکولوژیک رودخانه، راهکاری مؤثر درجهت پاسخگویی به این مسأله است و می تواند به حفظ منظر رودخانه ها به عنوان یک اکوسیستم پویا و پایدار کمک کند. دستیابی به مؤلفه های پایداری در طراحی منظر رودخانه در بستر طراحی اکولوژیک، می تواند علاوه بر تأمین نیازهای اکولوژیک نسل امروز، پاسخگوی نیازهای نسل فردا نیز باشد و به بهبود حیات رودخانه کمک کند. تأکید این مقاله بر رودخانه زاینده رود است و در این راستا پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به بررسی عوامل و لایه های تأثیرگذار در طراحی اکولوژیک رودخانه پرداخته است و سپس به منظور شناسایی پتانسیل های مکانی (با استفاده از فرایند "AHP") به ارائه مدلی برای طراحی منظر مناسب در این رودخانه در شرایط خشکی می پردازد. نتایج این مقاله شامل راهکارهایی درجهت طراحی پایدار اکولوژیک منظر رودخانه زاینده رود است که بیان کننده اهمیت فاکتورهای ایمنی و امنیت، نفوذپذیری، زیرساخت ها، نشانه ها و پوشش گیاهی در طراحی است.
تبیین مسائل حکمروایی شهری در سناریوهای آینده کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد تبدیل سناریوهای کیفی به کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 62
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های عملکردی، ساختاری و ذاتی شهرهای امروزی و انبوه عدم قطعیت های ناشی از این پیچیدگی ها در کنار رشد برق آسای شهرها در همه ابعاد، پرداختن به آینده های بلندمدت آن ها را بسیار دشوار کرده است. در این بستر است که سناریو نگاری در مدیریت شهری رواج پیداکرده و اخیراً با استقبال گسترده ای از طرف مدیران، تصمیم گیران و تحلیل گران موضوعات شهری روبه رو شده است. باوجوداین، کاربردی ساختن سناریوها در برنامه ریزی و مدیریت شهری یک دغدغه کلیدی است که در پاسخ به این دغدغه استفاده روش های ترکیبی سناریو نگاری و تبدیل داستان های سناریوها به مدل های کمی و قابل ارزیابی موردتوجه قرارگرفته است. گرچه تمرکز بیشتر مطالعات صورت گرفته بر استفاده از روش های ترکیبی برای ساخت سناریوهای محیطی (تغییر اقلیم، آب، تغییر کاربری اراضی و..) بوده است، اما از ظرفیت این رویکرد برای بهره گیری در سناریوهای حکمروایی شهری نباید غافل بود. در این پژوهش سناریوهای کیفی حکمروایی شهری کلان شهر تهران با استفاده از روش نقشه شناختی فازی مدل سازی شده و میزان تأثیرگذاری هر سناریو بر مسائل کلیدی حکمروایی شهری به صورت کمی ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس سه عدم قطعیت بحرانی: 1- مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در مدیریت شهری، 2- تأثیر فرآیند جهانی شدن بر کلان شهر تهران و 3- میزان تغییر و اصلاحات در نظام اداره کشور، هشت سناریوی ممکن شکل خواهد گرفت، که دراین بین پنج سناریوی سازگار آینده های متفاوتی برای حکمروایی کلان شهر تهران رقم خواهند زد. میزان تأثیرگذاری هرکدام بر هفت مسئله کلیدی حکمروایی شهری متفاوت است و بر اساس مدل سازی صورت گرفته، غیر از سناریوی اول که حکمروایی شهری تهران در وضعیت ایده ال قرار دارد، در همه سناریوهای باقی مانده مسائل حکمروایی تشدید خواهند شد.
تحلیل فضایی بزهکاری در بافتهای ناکارآمد شهری، مطالعه موردی: محله هرندی، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکاری ازجمله مهم ترین معضلات اجتماعی در اکثر شهرهای جهان است که بر زندگی افراد تأثیرات منفی روحی، جسمی و مالی می گذارد. این مقاله باهدف تحلیل فضایی بزهکاری در بافت ناکارآمد محله شهید هرندی در منطقه 12 تهران انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در محله هرندی از آزمون های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده، که اطلاعات موردنیاز از میزان و نوع جرائم به صورت کتابخانه ای از نیروی انتظامی تهران بزرگ اخذشده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز در محله هرندی به صورت تصادفی توزیع شده است. از سوی دیگر بالا بودن میزان شدت فرسودگی، نفوذناپذیری بالا، وجود زمین های خالی و متروکه و همچنین کمبود یا نبود برخی کاربری های موردنیاز شهروندان، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرائم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است. به نظر می رسد با بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی، تعریض معابر زیر 6 متر و ایجاد راه در رو برای کوچه های بن بست، مکان یابی مراکز انتظامی و ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم جهت افزایش نظارت رسمی در این محله می توان امکان آسیب پذیری این گونه محلات و میزان وقوع جرائم را کاهش داد.
تحلیل ساختار مکانی کاربری ها و روابط متقابل آن ها بر فرآیندهای بوم شناختی دمای سطح زمین، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار ابعاد کالبدی مناطق انسان ساخت اهمیت زیادی دارد. این مقاله، به منظور کمّی کردن الگوی رشد مناطق انسان ساخت، ارتباط نواحی ساخته شده شهرستان های استان گلستان با دمای سطح زمین با استفاده از شش سنجه سیمای سرزمین تعداد لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، شاخص شکل، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی، تجمع و کوهژن مورد بررسی قرار می دهد. انتخاب سنجه ها باید براساس معیارهایی مانند استقلال بین سنجه ها باشد. بررسی آماری همبستگی بین سنجه ها نشان داد که همبستگی بین آن ها وجود ندارد. سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار Fragstats استخراج شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین نیز نشان داد که شهرستان گرگان دارای بالاترین ساختار همگن و شهرستان مراوه تپه دارای نامناسب ترین ساختار مناطق انسان ساخت است. مطالعات علم بوم شناسی سیمای سرزمین بر اهمیت ساختار مکانی بر فرآیندهای بوم شناختی استوار است. به همین منظور، ارتباط آماری بین ساختار و دمای سطح زمین با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. اطلاعات دمای سطح زمین نیز با از داده های سنجنده مادیس استخراج گردید. نتایج نشان داد که بین سنجه ساختار شکلی و دمای سطح زمین ارتباط معناداری وجود دارد. مناطق انسان ساخت که دارای ساختار شکلی پیچیده تری هستند و دمای سطح زمین در این مناطق نسبت به سایر مناطق بیش تر می باشد.
تحلیل شاخص های ایمنی پارک های منطقه ای و شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که شهروندان می توانند از آن ها برای سرگرمی های بصری، زیست محیطی، آموزشی، بهداشتی، فرهنگی اجتماعی و تفریحی استفاده کنند. اما یکی از چالش های عمده در تحقق چنین کارکردهای حیاتی پارک ها، نبود ایمنی کافی است. بنابراین، سنجش کیفیت ایمنی پارک ها به منظور ارتقای کارآیی آن مقؤله مهمی محسوب می شود. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های ایمنی پارک های منطقه ای و شهری ارومیه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. حجم نمونه با توجه به مقیاس عملکردی، وسعت و میزان جمعیت مناطقی که پارک-ها در آن قرار گرفته اند، از طریق فرمول کوکران معادل 380 نفر برآورد گردید. شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای نیز برای انتخاب نمونه ها بکار گرفته شد. ابزار پردازش داده ها شامل مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتره جهت وزن دهی پارک های موردمطالعه از نظر شاخص های ایمنی و آزمون تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش روابط بین متغیرها و نیز ویژگی های فردی پاسخگویان است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر این است: نخست، براساس مدل الکتره پارک گوللرباغی با تعداد چیرگی 5، در بهترین شرایط (رتبه اول) و پارک ساعت با تعداد چیرگی 1 (رتبه 5) در بدترین شرایط قرار دارد. دوم، مطابق نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر در ارتباط با مهم ترین شاخص های ایمنی در پارک های مورد مطالعه، شاخص ایمنی فیزیکی به عنوان عامل مستقیم در احساس ایمنی با بتای 394/0، شاخص روشنایی با بتای 179/0 و شاخص دسترسی فیزیکی با بتای 178/0 به عنوان شاخص های اصلی احساس ایمنی شناخته شدند. سوم اینکه مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر شاخص های ایمنی و ویژگی-های فردی پاسخگویان برابر 613/0 بدست آمده و سطح معنی داری کم تر از 05/0 نشان دهنده وجود همبستگی مثبت و معناداری بین این متغیرها است
بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک مطالعه موردی: کویر مرنجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
125 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک می پردازد. ازآنجاکه رقابت پذیری در مقصد گردشگری به عنوان یک مفهوم نسبی، پیچیده، و چندبعدی که بر پایه نظریه پورتر قرار دارد، در حال تبدیل شدن به یک علاقه رو به رشد در میان پژوهش گران گردشگری می باشد و دارای مفاهیم مهم برای سیاست گذاران می باشد، هدف پژوهش، شناخت و اولویت بندی زیرساخت هایی است که بر رقابت مکانی مقصد تأثیر می گذارند. روش پژوهش کمی می باشد که پرسشنامه ای بر اساس مقیاس 5 گزینه ای لیکرت تنظیم و با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل می شود. نوآوری پژوهش در این است که رقابت پذیری در مقصد گردشگریکویرها به علت دیرتر آغاز شدن آن ها جدیدتر می باشد و اهمیت مطالعه بر روی آن ها واضح است. نتیجه پژوهش این است که زیرساخت های اقامتی، امنیتی و حمل ونقل بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته (رقابت مکانی) دارند، ازاین رو کیفیت زیرساخت حمل ونقل بر رقابت مکانی تأثیر مثبت دارد و فرضیه پژوهش تائید می گردد. پیشنهاد پژوهش این است که به این مسئله که عوامل رقابت پذیری مکانی به لحاظ تصمیم و اهمیت مختلف هستند و وابسته به مقصد خاص می باشند توجه شود و بر اساس آن برنامه ریزی صورت پذیرد.
تحلیل عوامل رشد شهر ایلام با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف پیش بینی پراکنش مکانی رشد شهر ایلام و به منظور ردیابی عوامل مؤثر بر رشد شهر صورت گرفت. در این بررسی تأثیر هفت فاکتور فاصله از جاده ها، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از اراضی بایر و فاصله از پارک و باغ، شیب و جهت دامنه بر روی رشد شهر، مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه، برای بررسی تغییرات گستره شهر، داده های سنجنده MSS مربوط به سال 1355 و سنجنده TM مربوط به سال 1386 مورد پردازش و طبقه بندی قرار گرفتند. تصاویر مورد بررسی به دو کلاسه شهر و غیر شهر طبقه بندی شدند و به منظور بررسی عوامل رشد، نقشه رشد شهر با متغیرهای مکانی فیزیوگرافی و انسانی وارد مدل شد. برای مدل سازی و برآورد پراکنش مکانی رشد شهر مورد مطالعه از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در طول 31 سال حدود 1515 هکتار به سطح شهر اضافه شده است. با توجه به نتایج مدل سازی مشخص شد که در مناطق نزدیک به مرز پارک و باغ رشد شهری بیشتری صورت گرفته است. همچنین رابطه رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای فاصله از جاده ها، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از اراضی بایر با رشد شهری رابطه معکوس داشته اند یعنی با افزایش این متغیرها میزان رشد شهر کاهش پیدا می کند. در نهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی رشد شهر را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد.
تبیین الگوی مدیریت هوشمند شهری، راهکاری نوین برای بهبود حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
743 - 762
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر هوشمند به عنوان راهبرد جدید توسعه شهری، ابعاد مختلفی دارد. همچنین از مدیریت هوشمند شهر به عنوان مهم ترین بعد شهر هوشمند یاد می شود. هدف از پژوهش توصیفی –تبیینی حاضر ایجاد بینش بیشتر و مشترک در موفقیت مدیریت هوشمند شهر و فرایندهای خاصی است که می تواند این هدف را بهبود بخشد. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی از جمله، ابزار متن خوانی، فیش برداری، آمارخوانی، استفاده از جدول ها، مصاحبه، پرسشنامه پنل خبرگان (دلفی) و نرم افزار MicMac استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که با توجه به اولویت بندی برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت هوشمند شهر، از میان 33 شاخص مطرح شده ابتدا باید شرایط 9 شاخص (از جمله مهیا بودن زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، تشکیل پایگاه داده، تداوم به کارگیری نوآوری در سازمان ها و نهادهای مرتبط، مبادله داده و اطلاعات میان تمام ذی نفعان و غیره) مهیا شود. در ادامه با توجه به نتایج پژوهش نوع و سطح رابطه بین مدیریت شهر و شهروندان تعیین شده است. در پایان ضمن ارائه مدل مفهومی-اجرایی برای مدیریت هوشمند، دو پیشنهاد شامل طراحی مجدد روابط مدیریت و بازیگران و همچنین استقرار سیستم مکان مبنای تحت وب در راستای کارایی بیشتر مدیریت هوشمند شهر بیان شده است.
بررسی میزان زیست پذیری فضایی - مکانی مناطق شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری مفهومی است که با برخی از مفاهیم زندگی، کیفیت مکان و اجتماعات سالم مرتبط است. امروزه رشد جمعیت شهری، شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن شهرها را به شدت از معیارهای زیست پذیری و استانداردهای زندگی دور کرده است. در این میان، کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری را در شهرها به شدت کاهش داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان زیست پذیری فضایی-مکانی مناطق شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان 4 منطقه شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 72/0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای، و رتبه بندی فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر ساکنان زیست پذیری فضایی - مکانی شهر ایلام در بعد دسترسی (936/2m=)، آموزشی (065/3m=)، تفریحی – رفاهی (001/3m=)، مسکونی (001/3m=) متوسط و نامطلوب و در بعد حمل و نقل (362/3m=)، بهداشتی – درمانی (181/3m=) متوسط و مطلوب ارزیابی شد. همچنین زیست پذیری مناطق شهر ایلام رتبه بندی شد که منطقه 1، در رتبه اول و مناطق 3، 4 و 2 در رتبه های بعدی زیست پذیری قرار دارند.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل گردیده است. هم چنین شهر لاهیجان نیز مانند بسیاری از شهرهای ایران به دلیل افزایش ساخت وساز، دچار تغییر و تحولات قابل توجهی در زمینه کاربری اراضی شده است. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از LCM و CA MARKOV می باشد، روش پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به چهار دوره زمانی 1368، 1379، 1389 و 1397 بهره گرفته شده است. تصاویر چهار دوره پس از عملیات پیش پردازش با استفاده از روش حداکثر احتمال طبقه بندی گردیدند. سپس با استفاده از مدل LCM و CA MARKOV به شناسایی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مساحت اراضی ساخته شده از سال 1368 تا 1397 نزدیک به 1250 هکتار افزایش یافته و اراضی جنگل و باغات در این دوره با کاهش حدوداً 2000 هکتاری روبه رو بوده است. بنابراین با توجه به مقایسه طبقه بندی ها و نتایج حاصل از مدل LCM مشخص می گردد، که بیشترین تغییرات در این دوره مربوط به جنگل و باغات می باشد. در پایان با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف تغییرات کاربری اراضی را برای سال 1409 را پیش بینی شده است. ازاین رو با توجه به نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات احتمال می رود که در سال 1409 میزان 5/760 هکتار از اراضی جنگل و باغات کاسته شده و 91/53 هکتار به اراضی ساخته شده، 09/693 هکتار به شالیزارها و 5/13 هکتار نیز به پهنه آبی افزوده خواهد شد. بنابراین بررسی ها نشان می دهد رشد مساحت ها در محدوده موردمطالعه متناسب و همسو نبوده؛ و این مسئله باعث ایجاد پدیده گستردگی در شهر لاهیجان گردیده است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانه و مدل زنجیره ایMARKOV (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
95 - 112
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. با توجه به اینکه شهر ایلام نیز مانند سایر شهرها در سال های اخیر با افزایش جمعیت مواجه بوده است، شاهد تغییر و تحولات قابل توجهی در کاربری اراضی شهری این شهر هستیم. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های 1355، 1380 و 1386، همچنین با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای، به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1355 تا 1386 و مقایسه بعد از طبقه بندی پرداخته شده و برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و به خصوص گسترش فضایی شهر ایلام در سال های 1409 (2020 م) و 1419 (2030 م)، از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی 1355 تا 1386، افزایش 73/1905 هکتاری اراضی مسکونی و تخریب 16/2066 هکتاری کاربری جنگل را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر ایلام تا چه ابعاد و مقیاسی، به ترتیب «شدت عمل کاربری های اراضی مسکونی و کشاورزی» با روند افزایشی و «کاربری های جنگل، اراضی بایر و باغ» با روند کاهشی، پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1355 با 67/268 هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1419 به 77/2600 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر ایلام در تمامی ابعاد است.
تبیین کارکرد عامل سلامت در گسترش پیاده مداری کوهستانی به عنوان رویکردی تفرجی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
47 - 64
حوزههای تخصصی:
مسیرهای پیاده روی در مناطق کوهستانی به عنوان یک فعالیت تفرجی پرطرفدار که امکان ارتباط متقابل با طبیعت را برای بازدیدکنندگان مناطق طبیعی فراهم می کند توجه زیادی به خود جلب کرده است. موقعیت طبیعی شهر ایلام و نزدیکی آن به کوهستان و دره های زیبای اطراف، سبب راه اندازی پیاده روی در مسیرهای کوهستانی قلعه اسماعیل خان و تنگه ارغوان شده است. ازآنجاکه هدف سلامت، به عنوان یکی از کارکردهای مهم در مسیرهای پیاده روی موردتوجه بوده، تحقیق حاضر به تبیین کارکرد عامل سلامت در گسترش پیاده مداری کوهستانی به عنوان رویکردی تفرجی پرداخته است. پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی - تحلیلی می باشد.. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با 77 سؤال عمومی و تخصصی است. روایی ابزار پژوهش با استفاده ازنظر کارشناسان و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 846/0 مورد تأیید قرارگرفته است. برای انجام تحلیل های توصیفی و آماری نظیر تی تک نمونه ای از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ARCGIS انجام شده است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است عمده ترین دلیل حضور افراد در مسیرهای پیاده روی کوهستانی توجه به سلامتی جسمی و روحی بوده است. بار عاملی 33/0 برای عامل سلامت جسمی نقش بیشتری نسبت به سلامت روحی با بار عاملی 30/0 بر تمایل به حضور مجدد گردشگران داشته است. همچنین همبستگی معناداری بین دو بعد یادشده با وزن رگرسیونی 44/0 در سطح اطمینان 95 درصد مشاهده گردیده است. طبیعتاً این امر بر ضرورت و مسؤولیت برنامه ریزان شهری در خلق مکان هایی که دارای قابلیت پیاده روی بیشتری باشند را مورد تأکید قرار می دهد.
آسیب شناسی مدیریت شهری در شهر اقوام (مطالعه موردی: شهر نورآباد، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ارتقای روستاها به شهر در کانون های استقرار ایلات، عشایر و روستائیان، نوع خاصی از شهرها با عنوان «شهر اقوام» را در ایران معاصر شکل داده است. این شهرها به مرور، تبدیل به مقصد مهاجرتی عشایر و روستائیان مناطق پیرامون شده و با ویژگی هایی از قبیل رشد شتابان جمعیت، تسلط فرهنگ قوم گرایی و طایفه گرایی و جداگزینی اجتماعی- فضایی، در حلقه ای از ناکارآمدی در حوزه مدیریت شهری گرفتار شده اند. براین اساس، هدف اصلی مقاله حاضر، آسیب شناسی مدیریت شهری در شهر اقوام است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. به منظور دست یابی به اهداف تحقیق، داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه و به شیوه خوشه ای و تصادفی ساده از نمونه ای با حجم 260 نفر شامل شهروندان، پرسنل شهرداری، شهرداران و مشاوران شهرداری نورآباد گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها، از آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که از نظر ساکنان محلی دو عامل قوم گرایی و تعلقات مذهبی، به طور معناداری مهم ترین عوامل موثر بر شیوه انتخاب اعضای شورای شهر توسط شهروندان می باشند. علاوه براین، از نظر پاسخگویان، لابی گری با ارزش T برابر 3/16 و قوم گرایی با ارزش T برابر 9/7، مهم ترین معیارهای اثرگذار در انتخاب شهرداران بوده اند. میزان رضایت شهروندان از عملکرد شوراهای اسلامی شهر نورآباد در سطح پایینی قرار داشته و بیش از 68 درصد پاسخگویان، نارضایتی خود را از عملکرد شوراها ابراز داشته اند. تحلیل نظرات شهرداران، مشاوران و کارکنان شهرداری نشان می دهد که اعضای شورای شهر به شیوه های مختلفی از قبیل نصب و عزل پرسنل، دخل و تصرف در انتخاب پیمانکار، هدایت پروژه های عمرانی به سمت بخش های خاصی از شهر، در امور اجرایی شهرداری دخالت می کنند. نتایج: در فرایندی بازخوردی، شورای برآمده از ساختار اجتماعی-فضایی مبتنی بر قوم گرایی منجر به انتخاب شهردار براساس منافع فردی و قومی شده و از این طریق با دخالت در امور اجرایی شهرداری، زمینه را برای ناکارآمدی مدیریت شهری فراهم ساخته است.
واکاوی نقش تصویر ذهنی گردشگران از برند بر شهرت مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
45 - 59
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع درآمدزا در دنیا مطرح است. یکی از راهبردهای توصیه شده توسط متخصصان بازاریابی برای جذب سهم بیشتر بازار، ایجاد یک برند قدرتمند می باشد. در این راستا افزایش شهرت برند را می توان به عنوان ابزاری برای رسیدن به این هدف توصیه کرد. بنابراین، پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر تصویر ذهنی گردشگران خارجی از برند مقصد گردشگری بر شهرت آن است. به این منظور ابتدا ابعاد تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری شناسایی و سپس تأثیر این ابعاد بر شهرت مقصد گردشگری موردبررسی قرار گرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل آن دسته از گردشگران خارجی است که در فروردین ماه سال 1396 به شهر یزد سفرکرده اند. از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده گردید. نتایج پژوهش نشانمی دهد تصویر ذهنی برند مقصد گردشگری از سه بعد تشکیل شده است که شامل تصویر ذهنی عاطفی، شناختی و رفتاری از برند مقصد گردشگری می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر ذهنی عاطفی و شناختی از برند مقصد گردشگری تأثیر معنی داری بر تصویر ذهنی رفتاری از برند مقصد گردشگری دارد. ضریب t برای این دو فرضیه برابر با 96/14 و 87/13 است. همچنین ضریب t برای فرضیه 3، 4 و 5 برابر با 11/2، 25/2 و 83/3 محاسبه گردید. بنابراین، می توان گفت که تصویر ذهنی عاطفی، شناختی و رفتاری از برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت و معنی داری بر شهرت مقصد گردشگری دارند.
مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
17 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.