فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی شهرها، در دستیابی به شکلی پایدار از کالبد شهر با چالش مواجه شده است. نظریه توسعه درونی که از اصول ده گانه رشد هوشمند می باشد، در راستای اهداف توسعه پایداراست. به موجب این رویکرد اراضی بایر و ناکارآمد به عنوان سازوکار تحقق سیاست های توسعه درونی شهر می باشد. بنابراین چنانچه در یک محدوده زیستی پراکنده روی کالبدی اتفاق بیافتد یعنی مازاد بر نیاز کالبدی، جمعیت ساکن، فضا اشغال گردد می توان به این نتیجه رسید که درون شهر فضاهای بلا استفاده، رها شده و ناکارآمد و فرسوده وجود دارند که برنامه ریزی جهت استفاده مناسب از آن ها اهمیت پیدا می کند. روش: در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت نواحی شاهین شهر از لحاظ توسعه با تأکید بر ویژگی های مسکن، شاخص های مرتبط با آن و میزان برخورداری می باشد. جهت بررسی روابط بین متغییرها، با نرم افزار AMOS و روش معادلات ساختاری مورد تجزیه قرارگرفت . یافته ها: نتایج نشان داد طرح های توسعه شهر و ایجاد مسکن در آینده در تمام ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی به جز بعد دسترسی، عامل اصلی گسترش کالبدی شهر است.سپس با تکنیک Antropi و VIKORجهت وزن دهی و رتبه بندی نواحی استفاده شد. نتایج: نتایج تکنیک ویکور نشان داد که نواحی شهری از نظر شاخص های پژوهش و به لحاظ توسعه درونی، به ترتیب ناحیه فردوسی در رتبه اول برخورداری و ناحیه گلدیس در رتبه آخر قرار گرفته است.
سنجش ظرفیت های گردشگری خلاق در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
گردشگران امروزی از تکرار خسته شده اند و به دنبال تجربه و لمس حس تازگی هستند. فعالیت های مربوط به گردشگری خلاق به گردشگران اجازه می دهد که به کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، سنت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید بپردازند. شهرهای امروزی در حال تغییر هستند و همواره ناظر تبدیل شهرهای مدرن به شهرهای خلاق در کشورهای توسعه یافته هستیم. مسئولین این شهرها به خلاقیت به عنوان نیروی محرکه اقتصاد شهری و پیشرفت اجتماعی و فرهنگی می نگرند و درصدد هستند که با توسعه خلاقیت به پویایی اقتصاد و حفظ فرهنگ و سنن شان در عرصه جهانی شدن کمک وافری نمایند. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و متغیرهای مربوط به خلاقیت از ادبیات پژوهشی این حوزه گردآوری ودر همین راستا پرسشنامه ای تنظیم گردیده است. پرسشنامه تائید شده در بین 60 کارشناس امر گردشگری این شهر بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع شده است. درنهایت از بین 29 متغیر، پنج عامل کیفیت زندگی، استعداد خلاق، اعتماد اجتماعی، محیطِ آموزنده و محدودیت های توسعه گردشگری خلاق استخراج گردید. نتایج نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان، این شهر نه تنها دارای ظرفیت گردشگری خلاق می باشد بلکه با سرمایه گذاری در امور فرهنگی و غنای فضای شهری می تواند در کنار تبدیل شدن به مکانی برای جذب طبقه خلاق، سرمایه های انسانی ارزشمندی را پرورش داده و سرانجام به شهر خلاق تبدیل شود.
نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی و سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق 11 گانه شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
83 - 96
حوزههای تخصصی:
امروزه نبود مبلمان شهری مناسب و چیدمان آراسته و هماهنگ آن، در تمام شهرهای ایران باعث معضلی بنام به هم ریختگی و عدم شادابی و روحیه ی متناسب برای استفاده کنندگان از محیط شهری شده است. شهر شیراز به عنوان مهم ترین شهر جنوب کشور و گردشگرپذیر، لازم است که به سنجش میزان چیدمان متناسب مبلمان شهری خود پرداخته تا بتواند فضای متناسب شاد را در شهر ایجاد نماید. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی فضای شهری در شیراز است. پژوهش از نوع کاربردی و روش مطالعه، پیمایشی- تحلیلی است. به منظور تعیین نقش مبلمان شهری در شادابی شهری از آزمون رگرسیون استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل جمعیت شهر شیراز در سال 1395 به تعداد 1712745 نفر در نظر گرفته شده است و تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته 35 سؤالی است که روایی آن به تأیید کارشناسان مربوط رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تأیید قرار گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که نحوه ی چیدمان مبلمان شهری بر شادابی فضای شهری در سطح معناداری 0.000 تأثیر دارد. همچنین این امر در بین سایر متغیرهای مبلمان شهری (تفریحی-فراغتی، خدماتی، زیست محیطی، بهداشتی، ترافیکی و تجهیزات و تأسیسات) در سطح معناداری 0.000 توانسته است بر شادابی فضای شهری تأثیرگذار باشد. بر این اساس می توان بیان داشت که بهره گیری متخصصان شهری در داخل و خارج از کشور در زمینه ی طراحی مبلمان شهری چه در بحث ابزارها و چه در بحث محیطی می تواند زمینه ساز ساختار نظام مند آن شده، به شادابی بیشتر شهری منجر شود.
تحلیلی بر وضعیت فضای سبز با رویکرد توسعه پایدار شهری مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز در محیط شهری به عنوان یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری جوامع مطرح بوده و درعین حال معیاری برای ارتقای کیفیت فضای زندگی محسوب می شوند. ازاین رو توزیع و پراکنش متعادل آن در سطح شهر اهمیتی بسیار دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد «توصیفی-کمی و تحلیلی» تلاش شده است که ضمن ارزیابی وضعیت موجود، اولویت های توسعه این فضاها در سطح مناطق شهر مشخص شود. نتیجه بررسی ها نشان داد که طی یک دهه گذشته سرانه فضای سبز شهری شهر اصفهان از 5/15 مترمربع در سال 1382 به 4/27 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. ولی هم زمان با این افزایش سرانه، اختلاف سرانه بین نواحی برخوردار و محروم از فضای سبز نیز به نحو چشمگیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. جامعه آماری پژوهش، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان را شامل می شود که بر اساس 12 شاخص رتبه بندی شده اند. ازاین جهت شاخص های موردمطالعه با استفاده از مدل TOPSIS به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه مورداستفاده قرارگرفته و درنهایت با بهره گیری از GIS نقشه سطوح توسعه مناطق در پنج سطح (بسیار توسعه یافته، توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته، محروم، بسیار محروم) ترسیم گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توزیع کاربری فضاهای سبز در مناطق شهری اصفهان متعادل نمی باشد.
بررسی شاخص های توسعه پایدار در محلات شهری با تأکید بر نظریه واحد همسایگی (مطالعه موردی: محله اسدی منطقه 13 تهران)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
76-91
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محلات قدیمی شهرها که شکلی از همبستگی بر مبنای سکونت در آن ها وجود داشته است، اکنون به دلیل عدم باز زنده سازی کالبد و فعالیت از رونق افتاده اند. از طرفی، با گذشت زمان و بروز تحولات اجتماعی در جوامع، بسیاری از پژوهشگران مسکن نسبت به تکرار الگوی سنتی محلات مسکونی در شهرهای جدید دچار تردید هستند. آنچه که این پژوهش در پی دستیابی به آن است، بررسی وضعیت شاخص های توسعه پایدار محله ای با تأکید بر نظریه واحد همسایگی است که به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه، محله اسدی منطقه 13 شهر تهران است که 384 نفر از ساکنین آن با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و بین آنها پرسشنامه به روش تصادفی خوشه ای توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 781/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های T تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن انجام شده است. نتایج حاکی از آن داشت که شاخص های توسعه پایدار محله ای در محله اسدی در وضعیت نامناسبی هستند (میانگین =739/2). از بین شاخص های توسعه پایدار محله ای شاخص ایمنی و امنیت (975/4=T) دارای بهترین وضعیت و شاخص هویت و سرزندگی(293/27-=T) بدترین وضعیت را دارا هستند. همچنین، اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار محله ای نشان داد که در این محله مؤلفه ایمنی و امنیت اولویت اول و مؤلفه زیست محیطی اولویت آخر را دارا هستند.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
کارایی شاخص های راداری در استخراج سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر رادار تمام پلاریمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
837 - 854
حوزههای تخصصی:
تفکیک سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری و بررسی روند تغییرات آن، اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا امروزه این مقوله شاخصی از گسترش شهر به شمار می آید. سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری و صنعتی، پارکینگ ها و سطح معابر و شبکه خیابان هاست. انواع سطوح نفوذناپذیر و تنوع بسیار آن ها از نظر شکل، اندازه و مواد تشکیل دهنده سبب پیچیدگی تفکیک این سطوح در مناطق شهری می شود. در این پژوهش از تصویر سار تمام پولاریمتریک سنجنده آلوس/ پالسار برای تشخیص سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر تهران استفاده شده است. کارایی شاخص های راداری مختلف و ترکیب دوگانه باندهای پولاریمتریک در تفکیک سطوح نفوذناپذیر از سایر کلاس های متفاوت پوشش زمین، ارزیابی شده است. برای شناسایی کلاس های پوشش زمین از الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، استفاده از شاخص های راداری همراه با تمام باندهای پولاریمتریک، سبب استخراج انواع سطوح نفوذناپذیر با صحت 95 درصد می شود. همچنین در صورت استفاده از دو باند پولاریمتریک با قطب عمودی اش به همراه شاخص های راداری، صحت طبقه بندی 90 درصد است. براساس یافته های این پژوهش، تصاویر سار جایگزین مناسبی برای تصاویر نوری در تفکیک سطوح نفوذناپذیر شهری هستند. همچنین در صورت دسترسی نداشتن به تصاویر تمام پولاریمتریک، استفاده از دو باند پولاریمتریک به همراه شاخص های راداری، برای استخراج سطوح نفوذناپذیر در مناطق پیچیده شهری مناسب است.
مستندنگاری تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانیِ فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویت بخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب می شوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزش های ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعه ای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر می رسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکس های هوایی دهه های مختلف به نقشه های متریک درصدد این مهم برآمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که حضور کاربری های مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکل گیری غالب در این فضاها هندسه منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود می باشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم می خورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاست های توسعه ای و تعریف پروژه های تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
بررسی حس تعلق به مکان از منظر شاخص های کالبدی و غیرکالبدی در خانه های مستقل و مجتمع های آپارتمانی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق از مهم ترین ابعادِ رابطه انسان و مکان است. انسان هنگامی که در تعامل با مکان قرار می گیرد، بدان معنا بخشیده، نسبت به آن احساس تعلق کرده و دل بسته آن می شود. پژوهش حاضر، به بررسی ابعاد کالبدی و غیرکالبدی حس تعلق به مکان و شاخص های مؤثر آن در خانه های مستقل (حیاط دار) در مقایسه با مجتمع های آپارتمانیِ شهر تبریز پرداخته و در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق در فضاهای مسکونی مستقل و آپارتمانی کدام است؟ و نقش عناصر کالبدی در ایجاد این حس چگونه است؟ نوع تحقیق پژوهشی و روش تحقیق پیمایشی است که ضمن به کارگیری اسناد و مدارک از 273 پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی دیدگاه های ساکنین استفاده شد و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصر کالبدی نظیر (فرم و ابعاد عناصر، دسترسی و چینش فضا، مصالح و تزئینات، محرمیت و اشرافیت) از مهم ترین شاخصه های ایجاد حس تعلق به مکان هستند که در سه ویژگی فرم و ابعاد عناصر، مصالح و تزئینات و همچنین محرمیت و اشرافیت در خانه های مستقل بیشتر نمود می یابد، اما ویژگی دسترسی و چینش فضا در مجتمع های آپارتمانی دارای میانگین بالاتری است. از منظر شاخص های غیر کالبدی، مجتمع های آپارتمانی دارای عملکرد بهتری بوده اند. فعالیت و آسایش در هر دو گونه مسکنِ موردبررسی، دارای تأثیر نسبتاً یکسانی است. در مجتمع های آپارتمانی، ابعاد اجتماعی و فردی و در خانه های مستقل، معانی و نمادها، پیش بینی کننده های مطمئن تری در افزایش احساس تعلق ساکنین می باشند.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پراکندگی (یکی از عناصر اصلی پدافند غیرعامل)، جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است. در این پژوهش برای سنجش وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور (پدافند غیرعامل)، از مدل های مقایسه ی درصد جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت شهری سایر شهرستان های استان (برای سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان)، قانون رتبه - اندازه زیپف و الگوی نخست شهری، استفاده شده است. نتایج مدل سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان نشان داد که استان های خراسان رضوی و کرمان به ترتیب با تجمع 07/64 و 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد و کرمان بدترین وضعیت (رتبه پنجم)، و بهترین وضعیت (رتبه اول)، را در بین پنج استان بررسی شده دارند. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که همه ی استان های بررسی شده با پدیده نخست شهری مواجه می باشند که در این بین شهر مشهد بدترین حالت را در بین استان های بررسی شده دارد. نتایج مدل رتبه – اندازه زیپف نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و کرمان، نسبت به مدل رتبه - اندازه زیپف فاصله داشته؛ که به ترتیب با 25/51 -، 03/36-، 20/26-، 78 /23- و 26/21-، درصد از بدترین تا بهترین وضعیت قرار دارند که در این بین وضعیت استان های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان از سایر استان ها بدتر است. بنا بر نتایج به دست آمده از مدل های مختلف این پژوهش به این نتیجه می رسیم که استان خراسان رضوی با تجمع 07/64، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد، 25/10 برابر بودن جمعیت شهر مشهد نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 25/51 - ، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بدترین حالت (عدم رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است و استان کرمان با تجمع 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر کرمان، 57/2 برابر بودن جمعیت شهر کرمان نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 26/21-، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بهترین حالت (رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است.
تحلیل شاخص های پایداری سکونتی در بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 9 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
تحلیل تطبیقی الگوهای فضایی و ویژگی های شناختی بازار ایرانی با استفاده از تئوری های" چیدمان فضا" و "گشتالت" مطالعه موردی: مجموعه بازار قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رفتار فضایی انسان ها در محیط های گوناگون از یک سو متأثر از ویژگی های عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگی های عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگی های عینی محیط با شیوه های ادراک ذهن افراد، یکی از مهمترین چالش های مطرح در حوزه طراحی محیط است، پژوهش حاضر این موضوع را در بستر یک فضای عمومی شهری نسبتاً پیچیده با عنوان بازار بررسی نموده و با ارزیابی کیفیت ادراکی محیط با استفاده از تئوری روان شناسی گشتالت و نیز تحلیل نظام پیکره بندی فضایی بازار با استفاده از روش چیدمان فضا، به تحلیل جنبه شناختی و ادراکی در ارتباط با فضای بازار پرداخته است. پس از معرفی شاخص های مورد نظر در هر دو تئوری، فرایند تحلیل آغاز گردید. در بخش تحلیل چیدمانی، نقشه بازار در محیط نرم افزار فراخوانی شد و با استفاده از خروجیِ شاخص هایی چون مخروط دید، عمق و یکپارچگی فضایی و قابلیت دسترسی و کیفیت فضایی بازار تحلیل شد. از بُعد شناختی نیز به منظور استخراج شاخص های گشتالتی، از روش ترسیم نقشه های شناختی استفاده شد. بنابراین از جامعه آماری مد نظر تحقیق خواسته شد از یک ورودی مشخص وارد بازار شده و پس از طی مسیر 30 دقیقه ای در بازار، تصاویر ذهنی خود از ساختار فضایی بازار را در قالب یک کروکی ترسیم نمایند. پس از گردآوری اطلاعات از هر دو روش، یافته های به دست آمده مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راه یابی صحیح فضا مؤثر هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل های چیدمانی یک محیط در بعضی موارد همسو با نتایج تحلیل شناختی آن محیط و در بعضی موارد نیز در تناقض با آن قرار دارد که این موضوع تا حد زیادی متأثر از ویژگی های فضایی محیط مورد نظر و عناصر به کار رفته در آن است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی و اجتماعی بر تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
73 - 87
حوزههای تخصصی:
استان گیلان، پیرترین استان کشور است که در این میان کلان شهر رشت نیز با پدیده پیری جمعیت مواجه است پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند در شهر رشت با تأکید بر شاخص های کالبدی و اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و به منظور شناسایی شاخص های پژوهش (فضاهای عمومی، ساختمان ها، حمل ونقل، ایمنی، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شاخص های رفاهی) بررسی شده است. میزان آلفای کرونباخ 74/0 درصد و قابل قبول می باشد. برای تجزیه وتحلیل آمار توصیفی و استنباطی، داده ها در نرم افزارهای SPSS, LISREL بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد کالبدی با توجه به بار عاملی 48/0، شاخص فضای عمومی و ساختمان ها (دسترسی به پارک ها و فضای سبز با امکانات ورزشی) و در بین ابعاد اجتماعی مؤلفه های تکریم سالمندان با میانگین (49/0) بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. به طوری که ابعاد کالبدی 49/0 و ابعاد اجتماعی 33/0 درصد از واریانس تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند را تبیین نموده است. درواقع نتایج طیف لیکرت نیز این تفاوت ها را به خوبی نشان داد به طوری که در شاخص فضای عمومی و ساختمان ها گزینه پارک ها و فضای سبز با 8/40 درصد، شاخص حمل ونقل (سؤال خدمات متناسب در ایستگاه های حمل ونقل با 2/33 درصد) شاخص مسکن (گویه خانه های ارزان قیمت با 2/58 درصد) شاخص خدمات پزشکی و بهداشتی (گویه دسترسی آسان به خدمات پزشکی با 2/53 درصد) شاخص تکریم سالمندان (گویه ارتباطات اجتماعی) و شاخص مشارکت اجتماعی (گویه ارتقاء اجتماع پذیری سالمندان با 2/63 درصد) بیشترین گزینه های موافق را ازنظر جامعه آماری به خود اختصاص داده است.
مقایسه میزان آسایش حرارتی درونی و بیرونی زمستان نشین و حیاط مرکزی در خانه سنتی به روش PMV و PPD (مطالعه موردی: خانه تولایی شیراز)
حوزههای تخصصی:
تامین آسایش حرارتی در ساختمان از مهمترین اهداف طراحی اقلیمی است، که به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های انسان در نیم قرن گذشته محسوب گردیده است. در این پژوهش میزان آسایش حرارتی فضای زمستان نشین و حیاط مرکزی خانه سنتی بررسی شد. بخشی از روش تحقیق این پژوهش بر مبنای میزان آسایش حرارتی به روشPMV و میزان رضایت مندی ساکنان به روشPPD بوده است. اطلاعات دما و رطوبت با کمک دستگاه Data Logger TA120 اندازه گیری شد و اطلاعات سرعت باد و دمای تابشی با استفاده از نرم افزار EnergyPlus 8.6بدست آمد و بر اساس آنها PMV و PPDمحاسبه شد. نهایتاً با مقایسه آسایش حرارتی فضای زمستان نشین و حیاط مرکزی نتایج نشان داد که آسایش حرارتی زمستان نشین خانه تولایی در فصل سرما نسبت به حیاط مرکزی آن، از درجه راحت تر برخوردار بوده است و بیش از 85 درصد کاربران از زمستان نشین این خانه احساس رضایت دارند. این نحوه عملکرد حرارتی در خانه های سنتی که هنوز پس از گذشت سال های طولانی مشاهده می شود، بسیار ارزشمند و جالب توجه است. از این رو این پژوهش می تواند در ساخت و ساز امروزی، زمینه ساز طراحی اقلیمی مناسب در جهت افزایش میزان رضایت مندی استفاده کنندگان از فضا باشد.
ارزیابی تطبیقی گذرگاه های همسطح و پل های عابر پیاده در قابلیت پیاده مداری خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان کریمخان زند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسام آور تعداد اتومبیل ها و خیابان هایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهم ترین مشکلات مطرح در خیابان های شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغه ای اساسی برای شهروندان به شمار می رود. برای حل این معضل، احداث پل های هوایی در ایران مورد حمایت ارگان های مربوطه قرار گرفته و قابلیتی به منظور افزایش پیاده مداری خیابان های شهری تصور شده است. این پژوهش کاربردی درصدد ارزیابی تطبیقی پل های هوایی با عبور همسطح از خیابان های شهری طبق دیدگاه پیاده مداری است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی است و از روش تحلیل شبکه ای (ANP) برای ارزیابی یافته ها بهره گرفته شده است. بدین ترتیب پس از مطالعه مبانی نظری پژوهش به روش اسنادی_کتابخانه ای، معیارهای مناسب سنجش قابلیت پیاده مداری به روش دلفی وزن دهی شده و جمع آوری اطلاعات میدانی به روش پیمایشی با تکمیل پرسشنامه از شهروندان در محدوده مورد مطالعه انجام گرفته است. اطلاعات کسب شده برای ارزیابی در نرم افزار Super Decisions وارد گردید و سه امکان انتخاب برای شهروندان، شامل گذر از پل هوایی عادی، گذر به وسیله پل هوایی مکانیزه و عبور همسطح از خیابان برای ارزیابی پل های عابر در قابلیت پیاده مداری خیابان کریمخان زند شهر تهران در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که براساس نقطه نظرات بهره برداران به ترتیب معیارهای امنیت و ایمنی، جا به جایی و دسترسی و شرایط فیزیکی، درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها در انتخاب پل های عابر پیاده برای گذر از عرض خیابان دارند. همچنین برخلاف تصور مدیران شهری، عبور عرضی همسطح با کسب امتیاز (A=0.36)، از مطلوبیت بیشتری نسبت به پل های هوایی و پل مکانیزه (B=0.33) از مزیت بیشتری به نسبت پل معمولی (C=0.30) در قابلیت پیاده مداری خیابان برخوردار است که از این رو تجدید نظری جدی در روند کنونی توسعه پل های عابر پیاده در کشور را ضروری می نماید.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
ارزیابی زیست پذیری محله های منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری طی دهه های اخیر در چارچوب گفتمان پایداری و دیدگاه بوم شناختی مورد اقبال شهرشناسان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این تحقیق با تاکید بر شهروندان ساکن در منطقه 12 شهر تهران و با هدف شناخت وضعیت زیست پذیری انجام شده است. این منطقه در سال 1394بالغ بر 244000 نفر جمعیت داشته که در 6 ناحیه و 13 محله سکونت داشته اند. از این میان تعداد 383 خانوار به تفکیک محله و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ آنگاه با روش خوشه ای فضایی و سپس تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. الگوی حاکم بر تحقیق "توصیفی تحلیلی" است. تحقیق شش بعد اقتصاد شهری، اجتماعی، زیست محیطی، خدماتی و زیرساختی، مدیریت شهری و تاریخی را در قالب 20 شاخص و 94 گویه مورد بررسی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های "T-Test"، "ANOVA"، "Tuky HSD" و برای شناخت الگوی فضایی، از نرم افزار GIS و ابزارهای جانبی آن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد "خدمات و زیرساخت ها" و "اجتماعی" بالاتر از حد متوسط و چهار بعد دیگر، پایین تر از حد متوسط قرار دارند. مطالعه همچنین نشان داد که الگوی فضایی زیست پذیری منطقه دارای جهت شمالی-جنوبی است؛ بدین معنا که زیست پذیری در محله های شمالی وضعیت بهتری نسبت به محله های جنوبی دارد. در مجموع محله های منطقه 12 از نظر معیارهای زیست پذیری، سطحی پایین دارند و تنها محله سنگلج واقع در نیمه غربی در شرایط نسبتا مطلوبی قرار دارد.
مقایسه تطبیقی ارزشگذاری اقتصادی CVM مقاصد گردشگری شهری (مطالعه موردی: پارک های ائل گلی و باغلارباغی کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بنا به گزارش سازمان جهانی گردشگری، صنعت گردشگری بعد از صنعت نفت به عنوان دومین اقتصاد جهان، درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی چون به گسترده ترین صنعت دنیا نیز تبدیل شده است، لذا به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان معاصر نیز تبدیل شده است. ارزشگذاری مناطق توریستی در شهرها در راستای اتخاذ راهبردها و سیاست های اقتصادی از مهمترین مقولات توسعه و برنامه ریزی صنعت گردشگری به شمار می-آید. پارک های ائل گلی و باغلارباغی واقع در استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم شهر تبریز می باشند. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیاز ها و رفع کمبود ها و توسعه گردشگری در این شهر مؤثر باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر برآورد ارزش توریستی پارک های ائل گلی و باغلارباغی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط CVMبوده که در این راستا با استفاده از مدل لوجیت و پرسشنامه انتخاب دوگانه به بررسی عوامل مؤثر در پذیرش تمایل به پرداخت برای بازدید از این پارک ها می پردازد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نمونه برای پارک ائل گلی و تعداد 150 نمونه برای پارک باغلارباغی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که 65 درصد بازدیدکنندگان پارک ائل گلی و 67 درصد بازدیدکنندگان پارک باغلارباغی حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید از این جاذبه های توریستی می باشند. متغیر های مبلغ پیشنهادی، میزان تحصیلات، درآمد، رضایت، بعدخانوار، سن و جنسیت عوامل مؤثر در احتمال پذیرش تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از این پارک ها می باشند. متوسط تمایل به پرداخت گردشگران در ازای استفاده از خدمات گردشگری پارک ائل گلی 12000 ریال برای هر نفر و پارک باغلارباغی 10000 ریال برای هر نفر است و با در نظر گرفتن این میزان متوسط ارزش کل تفریحی سالانه پارک ائل گلی 1.069.409.952.000 میلیارد ریال و ارزش کل تفریحی سالانه پارک باغلارباغی 63.894.732.000 میلیارد ریال برآورد می شود.. لذا با توجه به ارزش و اهمیت بالای این پارک ها، می بایست برنامه ریزان برای توسعه گردشگری و بالا بردن رفاه بازدیدکنندگان به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند