فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
198 - 205
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تشدید مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش جمعیت و مصرف انرژی شرایط نگرانی در مورد گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف ارزش گذاری مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت نیروگاه ها به محاسبه هزینه محیط زیستی پرداخته است. پژوهش پیش رو با هدف محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق از تکنولوژی های مختلف صورت گرفت. در این تحقیق 5 نیروگاه حرارتی استان تهران بررسی شد. با توجه به شاخص انتشار آلاینده ها و نیز تولید ناویژه هر نیروگاه در سال 1396 میزان آلاینده منتشرشده از نیروگاه های حرارتی تهران محاسبه شد. سپس، با توجه به شاخص انتشار هر گاز آلاینده، میزان حرارتی هر نیروگاه و ارزش محیط زیست آسیب دیده هزینه محیط زیستی تولید برق از نیروگاه های حرارتی استان تهران محاسبه شد. نتایج نشان داد طی یک سال فعالیت نیروگاه های حرارتی این استان حدود 14 میلیون تن از انواع آلاینده ها وارد هوا می شود که CO2 و C از عمده ترین آلاینده ها به حساب می آیند. به طور متوسط، هزینه خارجی کل تولید برق از نیروگاه حرارتی در استان تهران برابر با 82/8 سنت بر کیلووات ساعت است که باید در هزینه نهایی تولید برق از این نیروگاه ها لحاظ شود.
مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات جدید و قدیم شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامه ریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهت های بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت می شود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که می تواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ۱۸ سال در محله های مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قوی تر و اثرگذارتری بر سطح رضایت مندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایت مندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست می دهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
تحلیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی در رشد و توسعه گردشگری شهری، مطالعه موردی: شهر گلوگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی در رشد و توسعه گردشگری شهری در شهر گلوگاه اجرا گردید. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای شهرستان گلوگاه، مدیران و گردشگران منطقه بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 360 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. جهت انتخاب نمونه های تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی استفاده گردید. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس نتایج آزمون آلفای کرونباخ، حداقل ضریب پایایی برای تمام متغیرها، 7/0، مورد تأیید قرار گرفت. با وجود اینکه شهر گلوگاه در سال های اخیر به عنوان یک مقصد گردشگری مطرح شده است اما تاکنون مطالعه علمی در رابطه با ساختارها و پتانسیل موجود در آن جهت بهره مندی برای توسعه گردشگری شهر انجام نشده است و تحقیق حاضر، اولین تحقیق در جهت شناخت عوامل تأتیرگذار بر توسعه گردشگری شهری در محدوده مورد مطالعه می باشد. طبق نتایج به دست آمده، در بخش گردشگران و جامعه میزبان ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی بر توسعه پایدار گردشگری شهر گلوگاه، تأتیر مستقیم دارند.
ارزیابی تأثیر فضای عمومی بر ارتقا تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های بدون معارض، الگوی تولید مسکن در شهرها تغییر کرده است و در قالب مجتمع های مسکونی گسترش یافته که موجب کاهش تعاملات اجتماعی ساکنین شده است. فضای عمومی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل ساکنین مبدل گردد. روش تحقیق به صورت ترکیبی بوده. در انجام این پژوهش ابتدا به جمع آوری پیشینه تحقیق درباره فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی و تعاملات اجتماعی در آن پرداخته شد. با توجه به متغیرهای استخراجی از پیشینه تحقیق فرضیه ها نوشته شدند. برای متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس هر زیرمعیار بر روی معیار جهت سنجش فرضیه ها و تعاملات اجتماعی پرسیده شد و به این ترتیب سوال های پرسشنامه جهت آزمون spss و plsمشخص گردیدند. حجم نمونه 398 نفر محاسبه گردید. پرسشنامه ها در شهر لاهیجان(محل قرارگیری سایت) توزیع شدند و تحلیل فضای مجتمع مسکونی و سایت از طریق نرم افزار SPACE SYNTAXو DEPTH MAP صورت گرفت. نتایج نشان دادند پارامترها(تنوع، خوانایی، چارچوب فیزیکی، قابلیت زیست محیطی، ایمنی، تسهیلات) در ناحیه قبول فرضیه تحقیق و تاثیر مثبت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی ساکنین داشتند که معیار ایمنی بیشترین تاثیر را داشت. و برخی دیگر(عناصر کالبدی و سلسله مراتب) در ناحیه رد فرضیه تحقیق برآورد شد. و طبق داده ها راهکارهای طراحی بیان شد. براساس تحلیل های صورت گرفته با روش چیدمان فضایی(space syntax) و نرم افزار UCL DEPTH MAP دریافتیم این فضای شهری از دسترسی، امنیت و خوانایی مناسبی برخوردار بود و از آنجایی که خوانا بودن، لزوم وجود امنیت و داشتن دسترسی های مناسب از معیارهای لازم برای برقراری تعاملات اجتماعی بیشتر بود، نتیجه گرفتیم که سایت برای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد افزایش تعاملات به درستی مکان یابی شده بود. و همچنین با تحلیل های صورت گرفته برای پلان های مجتمع مسکونی دریافتیم که مجتمع به کمک فضاهای عمومی خود، مکانی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی مهیا ساخت.
ارزیابی و تحلیل، مؤلفه های استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی در آینده نزدیک، تبدیل به اصل مهمی در توسعه پایدار اقلیمی شهرها می شود؛ لذا این مطالعه باهدف بررسی مؤلفه ها و شاخص های هندسی استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی، برای مرحله طراحی انجام پذیرفت. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی (توصیفی، تحلیلی و مشاهده ی میدانی) و کمی (داده های شبیه سازی انرژی) است. در تحلیل داده ها، از روش آماری؛ آزمون همبستگی، تحلیل واریانس، آزمون تفاوت میانگین و مقایسه با مدل مرجع بهره گرفته شده است. متغیر مستقل؛ مؤلفه های استقرار کالبدی (جهت قرارگیری، هم نشینی توده-فضا و ارتفاع) و متغیر وابسته (میزان مصرف انرژی سالانه) است. با شناسایی 4 گونه اصلی و زیرگونه های آن ها، درنهایت 15 گونه ی مجتمع های مسکونی در شهر همدان شبیه سازی انرژی انجام پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های استقرار کالبدی بر میزان مصرف انرژی به شدت تأثیرگذار است؛ به طوری که انتخاب جهت مناسب (شرقی – غربی) صرفه جویی مؤثری در اکثر الگوها بخصوص الگوی خطی دارد. تحلیل همبستگی بین شاخص های هندسی متأثر از شکل قرارگیری فرم توده -فضا و میزان مصرف انرژی، رابطه مستقیم و با شدت بسیار زیادی را نشان می دهد؛ بر این اساس، با مقایسه الگوها با مدل مرجع، الگوهای خطی با میانگین صرفه جویی انرژی 05/13% بهینه ترین و مجموعه الگوهای پراکنده با میانگین افزایش انرژی 86/5% ناکارآمدترین و الگوهای متمرکز و ترکیبی در میانه قرار دارد. تحلیل همبستگی بین متغیر ارتفاع (افزایش سطح هوای آزاد و H/W) و میزان مصرف انرژی نشان می دهد که؛ در 2 الگو از 6 الگوی موردمطالعه، افزایش مصرف و در 4 الگوی دیگر کاهش مصرف انرژی وجود دارد.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.
بررسی الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن(بلندمرتبه سازی) و تحلیل اثرات آن بر کیفیت زندگی (نمونه موردی: ناحیه3 منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 105
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان است که توجه به نحوه تأمین نیاز به مسکن، کیفیت مسکن، دسترسی به مسکن مناسب و قابل زندگی برای تمامی اقشار جامعه از مهم ترین اهداف انواع برنامه های شهری بوده و از بحث های جدی در رویکرد کیفیت زندگی محسوب می شود. از انواع الگوهای مسکن، الگوی بلندمرتبه سازی هست که در دهه های اخیر به طور جد در دستور کار مدیریت شهری قرارگرفته است و در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت اثرات آن، می تواند کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع خود قرار دهد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه کیفیت زندگی با الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن و ارزیابی اثرات تراکم بر ابعاد، معیارها و شاخص های کیفیت زندگی در ناحیه 3 منطقه 22 شهر تهران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد کیفیت در الگوی تراکم کم با میانگین 26/3 نسبت به سایر الگوها دارای وضعیت قابل قبولی است. از مهم ترین نتایج آزمون اسپیرمن، همبستگی مؤلفه تراکم باکیفیت زندگی منفی(83/0- = r)محاسبه شد و اثبات گردید با افزایش تراکم، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
ارزیابی نقش گردشگری خرید در توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی بازار تاناکورای شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه خرید، بخش زیادی از هزینه های گردشگران را به خود اختصاص می دهد و رضایتمندی گردشگران از کیفیت خرید محصول، کیفیت خدمات، کیفیت فضای فروشگاه و محرکه های داخل آن و تسهیلات گردشگری بازار خرید زمینه توسعه گردشگری مقصد را فراهم می کند. گردشگران خرید حتی بعد از خرید نیز کیفیت محصول و خدمات را ارزیابی می کنند. شهر ارومیه، به دلیل نزدیکی به مرزهای کشورهای خارجی و عملکرد بالای تجاری آن، به یکی از قطب های گردشگری خرید و فعالیت بازارچه های خرید پوشاک خارجی، به ویژه پوشاک کارکرده خارجی، تبدیل شده است. لذا، هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقش گردشگران خرید در توسعه گردشگری شهر ارومیه می باشد. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل گردشگران داخلی ورودی به بازار تاناکورای شهر ارومیه در تابستان سال 1396 است که به وسیله فرمول حجم نامحدود کوکران 384 نفر تعیین شده و روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان داد؛ اهمیت نسبی متغیر "کیفیت خدمات فروشندگان"، با ضریب بتای (310/0) بیشترین تأثیر و متغیر توجه به برند با ضریب بتای (134/0) کمترین تأثیر را در توسعه پایدار گردشگری شهری ارومیه دارد و نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، میزان اثرگذاری متغیر کیفیت خدمات فروشندگان بر توسعه گردشگری شهری برابر با (50/0) می باشد که بیش از دیگر متغیرهاست، میزان اثرگذاری تسهیلات گردشگری برابر با (38/0) و میزان اثرگذاری جاذبه محصول برابر با (15/0) و اثرگذاری محیط مغازه ها برابر با (22/0-) می باشد که محیط مغازه ها نسبت به دیگر متغیرها کمترین اثرگذاری را داشته است.
تحلیل عوامل کلیدی کاهش کیفیت زندگی در پیرامون مناطق تجاری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی که حوزه هویتی شهر محسوب می شود، به واسطه عملکردهای چندگانه شهری (اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی و سیاسی) بهترین چشم انداز و جلوه گاه فرهنگ انسانی است و کیفیت زندگی شهروندان را نشان می دهد. لکن اگر در جریان رشد و توسعه لجام گسیخته کارکردهای متنوع آن مورد غفلت واقع شوند منجر به ایجاد تعارض می شود، ازجمله این تعارضات تمایل بخش تجاری به ادامه بقا در مرکز شهر نزدیک به بخش های مسکونی است که استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های مالی- اقتصادی موجود در این نواحی را امکان پذیر می سازد. این درحالی که ست که توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار می گیرد، به نحوی که موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، بنابراین هدف این پژوهش تحلیل روابط علی و شناسایی عوامل کلیدی کاهش دهنده کیفیت زندگی در مراکز شهر یعنی در منطقه 12 تهران، در سطح خرد شهری است. بدین منظور از تحلیل تفسیری ساختاری در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و متوالی در قالب دلفی دومرحله ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ماتریس روابط غیرمستقیم، متغیرهای «ناکارآمدی سیاست گذاری ها»، «سرمایه داری غیرم ولد» که شاخص های مدیریتی و نهادی محسوب می شوند، در پایین ترین سطح (بنیادی)، قرار داشته و بیشترین تأثیرگذاری غیرمستقیم را در شبکه روابط بین متغیرها به جای گذاشته اند. این متغیرها به عنوان تغییرهای کلیدی برای ارتقا یا تنزل سطح کیفی زندگی در مرکز شهر شناخته می شوند.
مدلسازی تخصیص کاربری های شهری با رویکرد عدالت فضایی بر اساس روش های بهینه سازی چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. تخصیص بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز وابسته به وجود قوانین مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و همچنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین است . این مقاله با هدف ارائه مدلی بر مبنای روش های بهینه سازی چند هدفه انجام گرفته است تا تخصیص کاربری های شهری را از منظر عدالت فضایی در سطح پلاک شهری و در طبقات هر قطعه زمین مدل سازی کند. به این منظور از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب و ی ک ک د کامپیوتری در ن رم اف زار Matlab R2018a استفاده شده است. مدل بر مبنای پنج تابع هدف شامل بیشینه سازی سازگاری، وابستگی، دسترسی به خدمات، تنوع و تناسب فیزیکی، در طبقات و در همجواری ها و نیز تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. از میان نتایج حاصل از پیاده سازی الگوریتم که مجموعه ای از راه حل های بهینه پارتو است، یک جبهه جواب انتخاب و سپس برای انتخاب مناسبت ترین چینش کاربری ها از میان این راه حل های بهینه، روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی، برای تعیین وزن هر یک از اهداف تخصیص کاربری زمین به کار رفته است. وزن حاصل در مقادیر برازش اهداف ضرب شده و پس از اعمال روش مجموع وزن دار جوابی که بیشترین وزن را در جبهه جواب های بهینه به دست آورده، به نقشه کاربری زمین تبدیل شده و به عنوان چینش پیشنهادی ارائه گردیده است. ارزیابی کمی نتایج حاصل از تخصیص نشان داد که کاربری های تجاری، آموزشی ، درمانی، ورزشی و فرهنگی هم از نظر سرانه و هم از نظر توزیع در سطح محلات و ناحیه مورد مطالعه به خوبی تخصیص داده شده اند و سطح برخورداری محلات را در محدوده مطالعه افزایش داده اند.
هم آفرینی فضای گردشگری هوشمند از طریق تعاملات دیجیتالی ارائه مدل مفهومی سایبر پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مشکلات محیط زیستی شهری و مسائل شهرنشینان، نیاز به توسعه فضاهای شهری هوشمند و پایدار را ضروری می نماید. فضای گردشگری هوشمند می تواند بستر لازم را جهت تسریع در حل این مسائل و مشکلات به منظور دستیابی به شهر پایدار فراهم کند. در این راستا سایبر پارک به عنوان فضای گردشگری هوشمند که به کمک رویکرد هم آفرینی و از طریق تعاملات دیجیتالی ذی اثران و گردشگران با محیط زیست شهری شکل می گیرد، قادر است نقش اساسی در این زمینه بازی کند. پیشرفت سریع تکنولوژی، رفتار و منش انسان مدرن شهری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین سایبر پارک به عنوان فضای باز گردشگری شهری که هم ماهیت مجازی و هم ماهیت واقعی دارد تعادلی بین زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار می نماید. به بیان دیگر سایبر پارک علاوه بر مبنای تکنولوژیکی، رویکرد انسانی (گردشگر دوست) و محیط زیستی (دوست دار طبیعت) نیز دارد. در این بافت فضای واقعی و مجازی درهم آمیخته می شود تا امکان تبادل اطلاعات و انتقال فناوری ها فراهم آمده، دانش و تجارب اشتراک گذاری شده و در اختیار گردشگران قرار گیرد. توسعه گردشگری متکی بر زیرساخت عمومی و خصوصی مناسب است. سایبر پارک هم راستا با اهداف جدید سازمان ملل، می تواند سیاست عمومی برای ارتقاء زیرساخت ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ شهرها را پایدارتر، نوآورانه تر و کارآمدتر کند و به سوی رشد اقتصاد کم کربن، جذب گردشگران و سایر منابع سرمایه گذاری سوق دهد. به دلیل جدید بودن مفهوم سایبر پارک و نوظهور بودن پروژه های آن، این پژوهش تلاش دارد با بهره برداری از ویژگی های تحلیل محتوایی مفاهیم اصلی در این زمینه را توسعه داده و مدل مفهومی سایبر پارک را ارائه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایبر پارک با سه حوزه عملکردی اصلی شامل ذی اثران و گردشگران، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضاهای گردشگری شهری شناخته می شود. درواقع سایبر پارک از طریق برهم کنش این سه حوزه و شکل گیری فعالیت های مشترک بین این حوزه ها به وجود می آید.
حق به شهر در سکونتگاه های خودانگیخته مطالعه موردی: شهر سنندج، ناحیه منفصل شهری نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
تا به امروز حق به شهر توانسته است مسیر ترقی قابل اعتنایی را سپری نماید و به مرحله رسمیت بخشی و تأثیرگذاری در بسیاری از دستور کارها و قوانین و مقررات شهری برسد. یکی از مفاهیم مورد تأکید حق به شهر موضوع به حاشیه رفتن بخشی از شهر بنا به دلایل جنسی، سنی، اعتقادی، نژادی، سیاسی و اقتصادی است. درنتیجه حق به شهر می تواند نگاهی ویژه به موضوع سکونتگاه های خودانگیخته داشته باشد. این پژوهش در پی بررسی وضعیت حق به شهر در سکونتگاه نایسر است تا از این طریق تفاوت های حق به شهر در میان گروه های مختلف را موردسنجش قرار دهد. بر این اساس با نگاهی کاربردی به گفتمان حق به شهر به عنوان یک چهارچوب مدون برای اعتلای حق های گوناگون شهروندان در شهر با روش کتابخانه ای اقدام به مطالعه اسناد مرتبط با حق به شهر نموده و ابعاد و شاخص های اساسی این گفتمان را استخراج و با روش میدانی به بررسی وضعیت حق به شهر پرداخته است. در این تحقیق از روش تحقیق کمی با محوریت استخراج داده از طریق پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که ابعاد حق به شهر در هر شش بعد موردمطالعه وضعیت ضعیفی را نشان می دهد. بااین وجود دو بعد سلامت و فرهنگی وضعیت مطلوبی را به خود اختصاص داده اند. همچنین در خصوص تأثیر متغیرهای توصیفی پژوهش بر وضعیت حق به شهر می توان عنوان نمود که ازنظر جنسی حق به شهر در میان مردان، ازنظر درآمدی گروه های با درآمدهای بالاتر، ازنظر شغلی گروه های شاغل در بخش رسمی، ازنظر سنی دو گروه سنی 25 الی 40 و 40 الی 60 سال و ازنظر سواد نیز افراد با سطح سواد پایین تر بیشترین میانگین های حق به شهر را در میان جامعه آماری پژوهش نشان می دهند.
تحلیل کمّی الگوی رشد کالبدی- فضایی شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساس ی در ارتب اط ب ا توسعه شهری، ف رم ی ا ش کل ش هر اس ت. ش کل ش هر ب ه دو نوع اص لی، فش رده و گس ترده و ان واع اش کال فرع ی تقس یم می ش ود. از آنج ا ک ه ب ین شکل ش هر و پای داری آن رابط ه تنگ اتنگی وج ود دارد، مدیران ش هری بایس تی از ش کل و الگ وی توس عه ش هر خود آگ اهی داش ته باشند ت ا بتوانن د آن را در جه ت پای داری بیش تر س وق دهن د. بر این اساس، در چارچوب نظریه توسعه پایدار و رشد هوشمند شهری، الگوی رشد فضایی شهر اراک در قالب سه فرضیه پژوهشی طرح و ارزیابی شد. داده های موردنیاز از سرشماری نفوس و مسکن و داده های واحد GIS شهرداری اراک جمع آوری شد. برای آزمون فرضیات، از تکنیک های تحلیلی استفاده شد. همچنین برای آزمون گرایش الگوی رشد شهر از روش هلدرن و شاخص های متریک (تراکم، تمرکز و پیوستگی)، برای آزمون نحوه توزیع فضایی جمعیت از ضرایب آنتروپی و جینی و برای تشخیص الگوی رشد کالبدی- فضایی شهر اراک ازنظر میزان تجمع و پراکندگی جمعیت از ضرایب موران، میانگین نزدیک ترین همسایگی ، خوشه بندی کم/زیاد، خوشه بندی فضایی چند فاصله و تحلیل خوشه /ناخوشه همگی الگوی خوشه ای و ضریب G عمومی استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که علی رغم رشد اسپیرال شهر طی سال های 1385-1365، شهر الگوی رشد فشرده را از سال 1390 به بعد آغاز کرده است. از نظر نحوه توزیع فضایی جمعیت، تعادل نسبی در توزیع جمعیت در مناطق پنج گانه شهر تأیید شد و همچنین شهر اراک الگوی رشد خوشه ای با شکل گیری یک نقطه داغ در بخش مرکزی و بافت ارگانیک و یک نقطه سرد در بخش شرق- شمال شرقی دارد. در این راستا لازم است مدیران شهری با تدوین سیاست های مناسب از محاسن شهر فشرده بهره برده و از بروز معایب شهر فشرده پیشگیری کنند.
ارزیابی الگوهای پایدار رفتاری در مرکز محله سلطان میر احمد کاشان با استفاده از تکنیک تحلیل نحو فضا
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
15-26
حوزههای تخصصی:
در پژوهشحاضر از روش پیاده کردن الگوهای رفتاری روی نقشه، برای بررسی تأثیر محیط طراحی شده بر افراد، میزان موفقیت و تأثیر طراحی در هدایت رفتارها و ایجاد بسترهای مناسب برای رفتارهای مختلف استفادهشده است. در این مشاهده جمع آوری داده های مربوط به الگوهای رفتاری تحت سه دسته ضروری، تفریحی و اجتماعی مدنظر بوده است. هدف از انجام این پژوهش، مشاهده مستقیم با حضور در فضا در جهت تکمیل داده های جمع آوری شده است تا از کارایی لازم در روش ها و شیوه های آزمون کمی برخوردار باشد. ثبت تکرار مشاهده، یکی از ضرورت های مشاهده شد ه ر ا شکل می دهد که پایایی آن را ثبت می کند. ازآنجایی ک ه رفتارها ی غیرکلام ی مبنا ی اصل ی مشاهد ه ر ا شک ل می دهد، از دوربین عکاسی به همراه نقشه مکانی اتفاقات استفاده شدهاست تا علاوه بر ثبت الگوی رفتاری مدنظر، مکان نیز مشخص گردد. در ابتدا بافت موردنظر و ویژگی های کلی آن مطرح گردیده و پس از بررسی اجمالی مراکز محلات، مرکز محله سلطان میر احمد جهت مطالعه انتخاب شد. برای آزمون فرضیه های مطرح در این مقاله، تلفیقی از روشهای نرم افزاری به همراه مشاهدات میدانی انتخاب شده است. درنهایت با بررسی دقیق موضوع، رابطه رفتار و فضای شهری می تواند از طریق موارد مطرح شده مورد شناخت در محیط های شهری قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می ده د که ارتباط متقابل میان رفتار و محیط، می تواند در ارزیابی های کیفیت فضا موردتوجه قرار گیرد. تحلیل مشاهدات بصری رفتار کاربران فضا به ارائه الگویی مناسب منجر شده که می تواند در ارتقاء کیفیت های محیط کالبدی و میزان حضور تأثیرگذار باشد.
بررسی تأثیر ابعاد سلامت بر انتخاب مسکن استیجاری در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
55 - 68
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی افراد در جوامع کنونی، نقش مهمی در گرایش به زندگی آنها در گونه های آپارتمانی و تبدیل آن به یک الگوی رایج در مسکن شهری دارد. این در حالی است که زندگی در این گونه فضاها با مشکلات عدیده ای چون افزایش میزان کمبود ویتامینD ، اضافه وزن و کاهش سلامت جسمانی، انواع آسیب های اجتماعی، کاهش فضاهای شخصی و کاهش سطح سلامت روانی همراه است که این موارد خود تهدید کننده سلامت ساکنان به شمار می رود. با این حال از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، سلامت به معنای تأمین همزمان سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. بنابراین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی افراد، تأثیر مستقیم و بی واسطه ای بر کیفیت زندگی و تأمین سلامت آنها دارد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی سه بعد سلامت در ترجیحات مردم با وضعیت اقتصادی متفاوت، به هنگام انتخاب مسکن آپارتمانی و اولویت مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب آنها در این سه حوزه است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به دنبال آن است تا روشن نماید کدام بعد سلامت در ترجیحات افراد در انتخاب مسکن در اولویت قرار دارد و آیا وضعیت اقتصادی مردم بر ترجیحات آنان تأثیرگذار است یا خیر؟ به همین منظور روش پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع توصیفی_پیمایشی انتخاب شده و از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS23 برای تحلیل داده ها و از آزمون های فریدمن و آنوا برای به آزمون گذاشتن فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، مبین آن است که میان سطح اقتصادی افراد بر نوع ترجیحات آنها در انتخاب مسکن از بعد سلامت تأثیرگذار است. به این ترتیب که توجه به شاخص های سلامت روان در بالاترین سطح در انتخاب مسکن برای همه اقشار اقتصادی قرار دارد و با افزایش توان اقتصادی خانوار، توجه به شاخص های سلامت اجتماعی بر شاخص های سلامت جسمانی پیشی می گیرد.
تبیین اثرات عوامل فرهنگی- اجتماعی بر دستیابی به الگوی شهر سالم مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی گسترده و سریع موجب شده که شهرها با مسائل و مشکلات زیادی مواجه گردند که سلامت افراد به مخاطره افتاده و موجب مطرح شدن بحث سلامت در مجامع عمومی و ارائه راهکارهایی در جهت حل معضلات شهرنشینی سریع گردیده، یکی از این راهکارها اجرای پروژه شهر سالم است و با توجه به اهمیت عوامل فرهنگی-اجتماعی در مطالعه شهرها، این پژوهش با هدف تبیین نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر بر دستیابی به الگوی شهر سالم در شهر بهبهان انجام گردیده، این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال و تعداد 400 پرسشنامه توزیع گردید، همچنین برای سنجش تأثیر نقش عوامل فرهنگی-اجتماعی در شهر سالم از نرم افزار SPSS و SMART PLS استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از توصیف متغیرهای عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و شهر سالم به ترتیب با میانگین 15/3، 33/2 و 18/2، نشان دهنده این است که شهر بهبهان یک شهر سالم نیست. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از مدل PLS در حالت نمایش آماره t نشان داد که قدر مطلق آماره t برای تأثیر عوامل اجتماعی و نقش آن ها در شاخص های شهر سالم 611/3 و برای عوامل فرهنگی 595/3 به دست آمده (ضریب t بزرگ تر از 96/1) و همچنین ضرایب مسیر برای عوامل اجتماعی 217/0 و برای عوامل فرهنگی 204/0 به دست آمده که فرضیات تحقیق تائید و عوامل فرهنگی و اجتماعی دارای رابطه معنادار و تأثیرگذاری بر دستیابی شهر سالم در بهبهان دارند.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد حکم روایی منجر به نقش آفرینی فعال شهروندان در عرصه تصمیم گیری های شهری شده و این امکان را برای مدیران فراهم می کند تا با به کارگیری ظرفیت کنشگران، مشکلات را به صورت مناسب تر و بهینه تر شناخته و رفع کنند. در این پژوهش شهر ساری با توجه به افزایش جمعیت سالانه شهری و اهمیت این شهر به لحاظ سیاسی (مرکز استان)، عملکرد مدیریت شهر آن با توجه به نظرات شهروندان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شهروندان شهر ساری بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل علاوه بر آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) از آزمون T تک نمونه ای استفاده گردید. به همین منظور در این پژوهش سعی شده شاخص هایی چون مشارکت، کارایی، شفافیت، عدالت محوری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مندی و توافق جمعی مورد بررسی قرار گیرد. برای سنجش هر یک از متغیرها در پرسشنامه، از طیف لیکرت 5 سطحی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، میانگین کل شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان با مقدار 1.98 از 3 در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. با توجه به نتایج، در بین شاخص های بررسی شده شاخص کارایی و اثربخشی فعالیت مدیران و مسئولان شهری با میانگین 2.46 از 3 بیشترین میزان در بین شاخص ها را داشته است ولی کمتر از میانگین استاندارد است که نشان دهنده مؤثر نبودن روش فعالیت مدیران در عرصه شهری است و شاخص مشارکت با مقدار 1.67 از 3 کمترین مقدار را داشته است درنتیجه برای افزایش مشارکت شهروندان در امور مدیریتی لازم است که مسئولان شهری زمینه مشارکت شهروندان را فراهم کنند. نتایج عدم رضایت شهروندان را بیان می کند که در این رابطه مسئولان شهری باید با به کارگیری نظرات افراد در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش رضایت از زندگی در شهر را فراهم نمایند.
شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان (مطالعه موردی: محله عاشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 192
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی-اجتماعی، مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرت های لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار شده است. با توجه به حجم و روند روبه افزایش این گونه سکونتگاه ها، رهیافت های مختلفی برای حل مسئله حاشیه نشینی ارائه شده است. یکی از این رهیافت ها توانمندسازی، یعنی پذیرفتن حقوق شهروندی این ساکنان و حرکت به سوی مشارکت مردمی است. هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 10 پرسش عمومی و 45 پرسش تخصصی است که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار کلی 852/0 تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله عاشق آباد (18060 نفر) بودند و حجم نمونه 157 نفر بود. برای تحلیل داده ها از قابلیت های آماری در نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتیجه کاربرد آزمون t در سطح اطمینان 95 درصد و با سطح معناداری کمتر از 05/0 اثربخشی همه متغیرهای مورد بررسی را تأیید می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد دستیابی به توانمندسازی ساکنان این محله، با بهبود شاخص های اثرگذار در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی آموزشی، زیست محیطی و اقتصادی با وزن های کوواریانسی 82/0، 78/0، 73/0، 56/0 و 53/0 میسر است و بیشترین اثربخشی در بعد کالبدی مشاهده شده است.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی مناطق شهری در برابر سوانح (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
259 - 278
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شهرها و شهرک ها در اندازه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی و نحوه قرارگرفتن در معرض خطرپذیری متفاوت هستند، هریک از آن ها رویکرد متفاوتی در سوانح دارند که ضرورت انجام پژوهش در این خصوص و بررسی معیارها و شاخص های مرتبط و تأثیرات آن بر تاب آوری شهری و ساختار شهری را ایجاب می کند. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی است که هدف آن شناسایی عوامل مؤثر تاب آوری و شاخص های کالبدی محله های شهری، سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در محله های جزیره کیش است. جامعه آماری این پژوهش، همه خانوارهای ساکن در محله های جزیره کیش است. برای انجام پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. حجم نمونه مردم ساکن در جزیره کیش 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در جزیره کیش هستند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی اجتماع شهری شناسایی و تعریف عملیاتی شدند و سپس با استفاده از روش میدانی و پرسشنامه، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش صورت گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش فریدمن وضعیت محله های جزیره کیش از نظر تاب آوری مطالعه شد. سپس براساس مؤلفه های تأثیرگذار وضعیت تاب آوری مناطق مشخص شد. براساس این پژوهش، نتایج تحلیل داده های پژوهش و رتبه بندی به دست آمده از مؤلفه های تاب آوری جزیره کیش، شاهد این مهم هستیم که بعد کالبدی جزیره کیش در رتبه بندی مؤلفه های تاب آوری در پایین ترین ردیف قرار گرفته است و نیاز است در رشد و توسعه جزیره کیش در مقایسه با تقویت شاخص های تاب آوری کالبدی اقدامات جدی صورت بگیرد. نتایج نشان می دهد از نظر تاب آوری کالبدی محله نوبنیاد و عرب ها به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت قرار دارند و محله های نوار سیاحتی، اراضی شرقی و صدف در رتبه های دوم و سوم و چهارم هستند؛ پس ضروری است تا با انتخاب راهبرد متناسب و جذب سرمایه گذاری های مناسب و با توجه به ضوابط شهرسازی و کنترل های لازم، طی برنامه های معین در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، جزیره کیش پایش و تقویت شود. همچنین به دلیل داشتن قابلیت اجرایی می توان از چارچوب این پژوهش برای رتبه بندی میزان تاب آوری در سایر محله ها و نواحی شهری استفاده کرد.
تحلیل تاب آوری اجتماعی بر اساس شاخص های سرمایه اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 39
حوزههای تخصصی:
تاب آوری مفهوم چند رشته ای است که ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، زیرساختی های کالبدی و فضایی را در برمی گیرد. تاب آوری اجتماعی به عنوان توانایی گروه ها یا جوامع برای مقابله با فشارها و آشفتگی های بیرونی در مواجهه با تغییرات تحولات اجتماعی، سیاسی و محیطی مطرح می شود. هدف این پژوهش تحلیل تاب آوری اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی به عنوان مهم ترین رکن این نوع از تاب آوری در مناطق یک، شش و نوزده شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی (پرسش نامه) بوده است. با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه، عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که هشت عامل برای تاب آوری اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی شامل عوامل ارزش ها و باورها مشترک، حس تعلق مکانی، آگاهی دهنده، مشارکت پذیری، شبکه های اجتماعی-نهادی مدیریت بحران، صمیمیت و مسئولیت پذیری، اعتماد اجتماعی و اعتمادسازی نهادی قائل شناسایی است. تحلیل همبستگی نشان داد که در منطقه یک میان میزان روابط اجتماعی و باورها و میان حس تعلق مکانی و آگاهی بالاترین همبستگی، در منطقه شش بیشترین همبستگی مربوط به متغیرهای اعتماد عمومی و نهادی و میزان روابط اجتماعی با آگاهی و حس تعلق مکان و در منطقه نوزده نیز بیشترین همبستگی مربوط به میزان روابط اجتماعی و اعتماد عمومی و نهادی و آگاهی است. مقایسه متغیرها نشان داد به جز آگاهی سایر متغیرها در ارتباط با مناطق منتخب معنی دار هستند. همچنین مقایسه کلی مناطق گویای آن است که منطقه نوزده شهر تهران وضعیت ضعیف تری را در خصوص تاب آوری اجتماعی نشان می دهد.