فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
99 - 112
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر تغییرات فضایی ناشی از گسترش کاربری های تجاری در شهرها، نقش برنامه ریزی فضایی را دو چندان کرده است. اگر مراکز بزرگ خرید در مکان های مناسب شهر مکانیابی و احداث نشوند، مشکلات متعدد محیط زیستی را ایجاد خواهند کرد. ارگ تجاری تجریش یکی از مجتمع های تجاری شهر تهران است که در محیطی جغرافیایی به نام باغ گیاهی احداث گردیده است. احداث این مجتمع با قطع درختان تنومند و قدیمی باغ همراه بوده است. در مقاله پیش رو هدف ارزیابی اثرات محیط زیستی ناشی از احداث مجتمع های تجاری بزرگ در کلانشهرهای کشور و همچنین ارائه برنامه ای مدون برای مدیریت و پایش آنها با تأکید بر ارگ تجریش است. این پژوهش به روش توصیفی و با کاربست مدل های ارزیابی محیطی انجام شده است. از تکنیک ارزیابی پیامدهای محیط زیستی (EIA) با روش ماتریس سریع پاستاکیا (RIAM) بهره گرفته شده و در نهایت برنامه مدیریت محیط زیست (EMP) نیز به منظور کاهش آثار سوء بر محیط تدوین شده است. از نتایج ماتریس RIAM و مجموع امتیازات به دست آمده در چهار محیط فیزیکی _ شیمیایی، بیولوژیکی _ اکولوژیکی، اجتماعی _ فرهنگی و اقتصادی _ فنی با عدد 737- ، چنین استنباط می شود که اثرات منفی (30 اثر) دارای چیرگی بر اثرات مثبت (11 اثر) بوده است. پس از تحلیل و بررسی تفصیلی هر یک از چهار محیط تحت تأثیر مشخص شد که محدوده –D (در بین کلاس ها از +E تا –E) با بازه امتیاز محیط زیستی "36- تا 71-"، دارای بیشترین تعداد اثر سوء است که نشان دهنده شدت پیامدهای منفی به وجود آمده ناشی از احداث مرکز تجاری ارگ در تجریش است؛ افزون بر آن محیط فیزیکی _ شیمیایی دارای بیشترین تعداد مؤلفه منفی در بین سایر محیط هاست. به عنوان نتیجه نهایی با استناد به تمامی تحقیقات صورت گرفته، به این مهم دست یافته ایم که ساخت ارگ تجاری در محل باغ گیاهی با اصول محیط زیست هماهنگ نبوده و از شاخص های توسعه پایدار پیروی نکرده است. به بیان دیگر بستر مجتمع ارگ و محل استقرار آن دارای توان اکولوژیکی و اجتماعی _ اقتصادی لازم نبوده است؛ بنابراین اقداماتی کاهشی برای این پیامدها در حوزه های آلودگی هوا، صدا، آب، پسماند، صرفه جویی در انرژی، محیط بیولوژیکی، محیط اجتماعی _ اقتصادی و همچنین خدمات آتش سوزی در قالب برنامه EMP و مختص مرحله بهره برداری ارگ تجاری ارائه شده است.
سطح بندی خیابان ها در فضای شهری با رویکرد ارتقاء پیاده مداری، مورد پژوهی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تامین حرکت پیاده در شهر و ایجاد فضاهای شهری مناسب برای حضور مردم در محیط شهری، موجب طرح گرایش ها و دیدگاههای جدیدی در عرصه شهرسازی و معماری جهان شده است. در واقع، با رویکردی مواجه هستیم که به بسط و نشر فضاهای شهری برای احیای حضور و مشارکت شهروندان در عرصه عمومی شهر می اندیشد. شهرهایی چون سنندج که پیشینه شهرنشینی طولانی دارند به دلیل تحولات مدرنیته و ماشینی شدن، دارای معضل فرسودگی و ترافیک هستند و بیش ترین نیاز به این نوع تغییرات و پژوهش ها را دارند. هدف: هدف اصلی، انتخاب محور مناسب با استفاده از معیارهای موثر پیاده مداری در شهر سنندج، برای تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی- تحلیلی بهره می برد. بدین منظور خیابان های مستعد شهر سنندج جهت تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار انتخاب شد، سپس بر اساس دیدگاه صاحب نظران و مطالعات انجام شده قبلی سه مولفه عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و اجتماعی- محیطی انتخاب و برای آن ها 19 شاخصه معرفی شد. از روش مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش، رتبه بندی خیابان های منتخب حاصل شده است که براساس آن خیابان امام خمینی(ره) با ضریب اولویت 0.6589 به عنوان برترین و خیابان های فردوسی با ضریب 0.5466 و انقلاب با ضریب 0.3466 و طالقانی با ضریب 0.2828 به عنوان رتبه های بعدی انتخاب شدند. درنهایت، برای بالا رفتن میزان موفقیت و تحقق آن جهت تقویت پیاده مداری در خیابان امام خمینی(ره) پیشنهادهایی ارائه شد.
تحلیل و شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1103 - 1123
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای افزایش ظرفیت مانایی و برگشت پذیری دارایی های توسعه در گستره های فضایی کلان یعنی شهرهاست. در این فرایند دارایی های زیرساختی حیاتی از دو جنبه تأثیرگذاری در روند حیات توسعه و آمایش شهرها و جذابیت آن ها برای تهدید اهمیت دوچندانی دارند. پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و با هدف شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی در آمایش شهری براساس ساختار مدل چرخه سازگاری تاب آوری ( RAC ) در کلان شهر اهواز انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ظرفیت مورد نیاز زیرساخت های حیاتی در کلان شهر اهواز برای افزایش تاب آوری آن ها براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری چگونه است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 100 نفر از کارشناسان و استادان دانشگاهی در کلان شهر اهواز هستند که به روش دلفی و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس شاخص های تبیین کننده میزان تأثیرگذاری دارایی، ساختار شبکه ای دارایی، پوشش کالبدی دارایی، اهمیت مصرفی دارایی و سرانه مصرف دارایی، زیرساخت حیاتی برق براساس ساختار مدل تاب آوری در مرحله فروپاشی و سازمان دهی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات در مرحله بهره وری و زیرساخت حیاتی حمل ونقل در مرحله تعادل قرار دارد. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد زیرساخت حیاتی برق نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات نیازمند ایجاد ظرفیت رشد و زیرساخت حیاتی حمل ونقل نیازمند ایجاد ظرفیت توسعه در این کلان شهر هستند.
رتبه بندی زمینه های شبکه شهرهای خلاق یونسکو برای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 2004 شبکه شهر های خلاق یونسکو با هدف کمک به بازیابى پتانسیل هاى اقتصادى، اجتماعى و خلاق صنایع فرهنگى معرفی شد. در حال حاضر 246 شهر از سراسر جهان در یکی از هفت زمینه موسیقی، ادبیات، سینما، صنایع دستی و هنرهای مردمی، طراحی، هنرهای رسانه ای و خوراک شناسی عضو شبکه مزبور هستند. در مطالعه حاضر ضمن بررسی پتانسیل تبریز برای شهر خلاق شدن، زمینه خلاق آن نیز شناسایی می شود. در این راستا با مطالعه خلاصه ارائه شده توسط یونسکو برای هر یک از شهرهای خلاق ثبت شده در یونسکو و شاخص های شهر خلاق معرفی شده توسط یونسکو، نه شاخص شهر خلاق شناسایی شده و با استفاده از بررسی اسناد داده های مورد نیاز برای تبریز جمع آوری می شود. نتایج بررسی شاخص های شناسایی شده و میزان تاپسیس محاسبه شده حاکی از آن است که زمینه صنایع دستی و هنرهای مردمی از لحاظ شاخص های ذخایر فرهنگی، حمایت مالی، صادرات، زیرساخت های هنری و زیرساخت های آموزش نسبت به سایر زمینه ها در وضعیت مطلوب تری قرار گرفته است. در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق تبریز در زمینه صنایع دستی و هنرهای مردمی دارای بیشترین پتاسیل برای معرفی به عنوان شهر خلاق می باشد. از این روی تمرکز اغلب راهبردها و برنامه ها برای دستیابی به شهر خلاق در زمینه مزبور بایستی در راستای تقویت رویدادهای فرهنگی و دانش آموختگان باشد. از جمله می توان با افزایش برگزاری نمایشگاه ها و بازارچه های موقت و تکمیل پروژه های موزه فرش و شهر صنایع دستی، ضمن شناساندن صنایع دستی، به ترغیب مردم به سمت آموزش و جذب دانشجو و هنرآموز نیز شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با تاکید بر مدیریت رواناب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
236 - 246
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با استفاده از شاخص های وضعیت اقتصادی اجتماعی، تراکم شهری، تراکم جمعیت و کیفیت ساختمان و روش تاپسیس -سلسله مراتبی پرداخته شد. از این رو در ابتدا وزن و اهمیت شاخص ها براساس نظرات کارشناسی و روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. سپس آسیب پذیری شهر در برابر سیل با استفاده از روش تاپسیس محاسبه گردید. محدوده موردمطالعه به 5 بلوک شهری تفکیک، و سپس ماتریس تصمیم گیری با توجه به 5 بلوک و 4 شاخص تشکیل گردید. در نهایت نقشه نهایی آسیب پذیری سیل شهری بندرعباس در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج تحلیل آسیب پذیری نشان داد که عامل تراکم جمعیت با وزن 306/0 دارای بیش ترین اهمیت است. در نهایت، تحلیل جامع آسیب پذیری سیل بندرعباس اثبات کرد که بخش های جنوبی و مرکزی این شهر و بلوک شهری شماره 5، دارای آسیب پذیری بالاتری بوده و این بخش ها برای مدیریت رواناب شهری و آبگرفتگی در اولویت بالایی هستند. تراکم جمعیت بالا می تواند از علل آسیب پذیری این منطقه در برابر سیل باشد. توسعه ی فضای سبز و افزایش ظرفیت سیستم جمع آوری رواناب خیابان ها، از جمله اقدامات مهم برای کاهش آب گرفتگی شهری است. هم چنین توزیع مکانی تراکم جمعیتی و تراکم شهری در بندرعباس، نامتوازن بود و این موضوع باید در برنامه های مدیریتی این شهر لحاظ شود تا میزان تمرکز جمعیتی در مناطق دارای آسیب پذیری زیاد کاهش یابد.
شاخص های رضایت شغلی کارکنان شهرداری تهران بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
265 - 276
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص های رضایت شغلی کارکنان شهرداری تهران بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی انجام شد، روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی شهرداری تهران در سال 1399 بود که در شهرداری یکی از مناطق 22 گانه یا نواحی شهرداری ها مشغول به خدمت بودند که تعداد آنها طبق آمار کارگزینی شهرداری تهران برابر 2354 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول برآورد حجم نمونه کوکران برابر 378 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند، ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه های ضایت شغلی مینه سوتا(MSQ) و پرسش نامه ی ویژگی های محقق ساخته ویژگی-های جمعیت شناختی بود، که روایی آن با استفاده از روایی صوری و محتوایی تایید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد، تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بین جنسیت ، وضعیت تاهل از نظر میزان رضایت شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین رضایت شغلی در همه ابعاد آن ( ماهیت کار ، حقوق و پرداخت ، فرصت های ارتقا ، نظارت و سرپرستی ) به استثنای جو سازمانی برحسب سطوح مختلف تحصیلی و سابقه شغلی به استثنای فرصت های ارتقا و سبک رهبری و شرایط فیزیکی تفاوت معنادار وجود دارد.
تبیین روابط مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری محلات (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
155-167
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله ای دیدگاهی است که حل مشکلات کنونی شهرها را در گرو بازگشت به مفهوم محله می داند. در این دیدگاه، محله بنیادی ترین واحد توسعه شهری و کوچکترین مقیاس توجه به جنبه های مختلف پایداری به عنوان یک واحد شهری با قابلیت کنترل بیشتر از شهر و به عنوان یک سطح امیدوارکننده برای آزمایش ایده های جدید و راه های دستیابی به توسعه پایدار شهری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که علی رغم اهمیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در خردترین واحد شهر یعنی محله تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون این مفهوم در مقیاس خرد و اجرایی آن صورت نگرفته و سنجش کمی روابط بین مؤلفه های مختلف پایداری نیز موضوع مهمی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه رابطه ای بین مؤلفه های مختلف پایداری محلات وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شده است. هدف سنجش کمی تأثیر شش مؤلفه کالبدی-فضایی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و ارتباطات، محیط زیستی، حکمروایی- مدیریتی بر پایداری محلات در محله جوادیه منطبق بر ناحیه یک شهرداری منطقه شانزده به عنوان نمونه موردی پژوهش است. بر همین مبنا، پس از مرور متون مرتبط با موضوع پایداری، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و سپس پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین محله مورد مطالعه به عمل آمد. لازم به ذکر است بر اساس فرمول کوکراین جامعه آماری شامل 381 نفر تعیین شده است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری1 و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس2 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد سه مسیر «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی»، «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی منجر به پایداری محلات» و «مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی به مؤلفه محیط زیستی» به ترتیب با ضرایب مسیر 898/4، 208/3 و 988/1 مهم ترین مسیرهای تأثیرگذار در درک شهروندان از مؤلفه های پایداری محلات است و به طور کلی مؤلفه حکمروایی-مدیریتی تأثیرگذارترین مؤلفه در تعیین پایداری محلات شناخته شد.
استفاده از روش اصلاح شده RIAM جهت مکان یابی محل دفن زباله در راستای افزایش زیست پذیری (نمونه موردی: شهرستان شبستر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
69-82
حوزههای تخصصی:
روش ماتریس ارزیابی سریع اثرات (RIAM) یکی از روش های ارزیابی اثرات محیط زیست است که موجب می شود قضاوت های ذهنی در یک مسیر شفاف در فرایند ارزیابی اثرات محیط زیست توسعه یابد. اما از آنجایی که در این ماتریس به حساسیت و آسیب پذیری محیط زیست توجه نشده است در این مطالعه با اضافه کردن معیار ششم (حساسیت محیط زیست، B4) به اصلاح روش پرداخته شد. اضافه کردن این معیار باعث می شود فرآیند کلی بررسی، به حالت بررسی واقعی EIA نزدیک تر شود. سپس با بهره گیری از ماتریس ارزیابی سریع اثرات اصلاح شده، مکان یابی محل دفن زباله در شهرستان شبستر صورت گرفت. اثرات فعالیت-های پروژه در دو گزینه مکانی پیشنهادی کارخانه کمپوست بر چهار جزء محیط زیستی (فیزیکی-شیمیایی، بیولوژیکی-اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی) از طریق بررسی های میدانی، نظر کارشناسی و نرم افزار RIAM ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بهترین گزینه مکانی جهت احداث کارخانه کمپوست گزینه دوم است.
تحلیل عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهرهای میانی، مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 119
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی جهان و منبع اصلی ارزآوری برای یک سوم از کشورهای درحال توسعه و نیمی از کشورهای توسعه یافته به شمار می آید و رویکردی است جهت ایجاد تنوع اقتصادی و خارج شدن از اقتصاد تک محصولی که یکی از مشکلات کشورمان به شمار می آید. شهر زنجان با توجه به موقعیت مناسب و قرارگیری در مسیر جاده ابریشم و محور ترانزیتی شمال غرب به تهران، دارای گردشگران عبوری بسیار با ماندگاری پایین است؛ در همین راستا هدف تحقیق حاضر شناخت عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهر زنجان هست. پژوهش ازنظر نوع، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران واردشده به شهر زنجان است. با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق گردشگران، جهت تعیین تعداد نمونه لازم از جدول مورگان استفاده و تعداد نمونه جهت تکمیل پرسشنامه 380 به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. روایی سؤالات تحقیق توسط محققان تائید و ضریب پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عامل ها، عامل برنامه ریزی و مدیریت، با بیشترین مقدار ویژه (13.851) تأثیرگذارترین عامل در ماندگاری گردشگران است.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری نواحی شهری در برابر زلزله (موردی: ناحیه غربی شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
187 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای موفق در زمینه کاهش آسیب پذیری ناشی از مخاطرات، ارتقای تاب آوری (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی) می باشد. موقعیت جغرافیایی منطقه موردمطالعه و دفعات وقوع مخاطرات طبیعی(زلزله). در آن مهمترین عامل انجام پژوهش حاضر بوده که هدف اصلی آن سنجش میزان تاب آوری مناطق شهری می باشد. به همین منظور در این پژوهش به منظور بررسی مولفه ای اجتماعی و اقتصادی و نهادی تأثیر گذار در تاب آوری شهری از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نتایج آزمون های رگرسیون و پیرسون نشان داد که در ناحیه غربی شهر ایذه متغیر عوامل اجتماعی با ضریب741/0 درصد، بیشترین تأثیر را در تاب آوری این منطقه داشته و عوامل نهادی باضریب 547/0 درصد کمترین عامل اثرگذار در تاب آوری شهری این منطقه می باشد. همچنین آزمون رگرسیون نیز مشخص کرد که متغیر مستقل اجتماعی با 54 درصد، اقتصادی 42 درصد و نهادی با 29 درصد توانسته بر تاب آوری تأثیر بگذارد.در روش دوم و برای مشخص نمودن تأثیر مؤلفه کالبدی بر تاب آوری شهری از 5 شاخص اصلی (کیفیت، قدمت، نوع مصالح، مساحت و دسترسی به ابنیه ها) تأثیر گذار بر کاهش آسیب پذیری کالبدی شهر در برابر زلزله استفاده گردید نتایج بررسی ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS و مدل سلسله مراتبی فازی (FAHP) نشان داد که محدوده مرکزی ناحیه غربی شهر ایذه به دلایل: قدمت بالا ابنیه ها و کیفیت پایین ساخت وساز را به عنوان مناطقی با پایین ترین سطح تاب آوری در کل ناحیه مشخص نمود..... کلید واژه: تاب آوری، زلزله، مدل سلسله مراتبی، ناحیه غربی شهر ایذه کلید واژه: تاب آوری، زلزله، مدل سلسله مراتبی، ناحیه غربی شهر ایذه
ارزیابی میزان تحقق چشم انداز و اهداف برنامه 5 ساله راهبردی عملیاتی شهر شیراز (سال های 1397-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
287 - 304
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه روزافزون به امر برنامه ریزی و لزوم توجه به چالش های پیشرو، از ضرورت های اصلی جوامع امروزی است، ارزیابی و پایش برنامه راهبردی به عنوان بخش منطقی و حلقه ای از زنجیره برنامه ریزی برای بازخورد عملکرد بشمار می آید. از آنجا که جوهر و عنصر محور برنامه ریزی «تعهد و مسئولیت» است، ضرورت دست یابی به شناختی دقیق از میزان واقعی عمل بر این تعهدات اجتناب ناپذیر است. بر این اساس این پژوهش در تلاش است میزان تحقق اهداف و چشم اندازهای برنامه راهبری عملیاتی شهر شیراز طی سال های 1397-1392 را مشخص کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش: گردآوری داده های پژوهش نیز با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و پرسش نامه که توسط 30 متخصص و کارشناس حوزه شهری تکمیل شده، گردآوری شده است. هم چنین، از روش میانگین وزنی و تحلیل عاملی برای تحلیل ارزیابی میزان تحقق چشم اندازها و اهداف برنامه 5 ساله راهبردی_عملیاتی شهر شیراز استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین وزنی همه چشم اندازهای شهر شیراز در افق طرح، بالاتر از حد متوسط قرار دارد؛ میزان تحقق پذیری چشم انداز محور اجتماعی و فرهنگی در بخش گردشگری با میانگین وزنی 8/6 و محور مدیریت شهری در بخش فناوری با میانگین وزنی 8/6 نسبت به سایر محورهای چشم انداز شهر شیراز در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در عدم تحقق اهداف برنامه، نداشتن توجه کافی به ویژگی های اجتماعات محلی و نیازهای آن ها، ناپیوستگی میان مراحل گوناگون برنامه ریزی، توجه نکردن به زمان بندی برنامه ها، انعطاف نا پذیری برخی از محورهای برنامه، ناپایداری درآمدی شهرداری و ... است. نتیجه گیری: درنهایت، با استفاده از مدل تحلیل عاملی، 5 عامل مؤثر در تحقق چشم اندازها و اهداف برنامه راهبردی و عملیاتی شهر شیراز مشخص شد. ازجمله مهم ترین پیشنهاد ارائه شده در این پژوهش برای افزایش تحقق پذیری برنامه های آینده، می توان به برقراری ارتباط منسجم بین قسمت های گوناگون برنامه، به گونه ای که چشم اندازها و اهداف گوناگون برنامه، یکدیگر را پوشش دهد اشاره کرد.
تحلیل و پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی (سیل و زلزله) ژئومورفولوژیکی استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند، حوادث طبیعی است که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند،به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت نامنتظَر بودن،در بیش تر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جای می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زمین لرزهو زمین لغزش، از زمره ی ویران کننده ترین مخاطرات به شمار می آیند. این مخاطرات در جوامع شهری به دلیلتمرکز بیش تر جمعیت، دارای شدت وقدرت آسیب رسانی بیش تری هستند. بنابراین شناسایی مناطقی که دارای آسیب پذیری بیش تری ازمخاطرات طبیعی هستند، می تواند در جهت برنامه ریزی برای مقابله با کاهش اثرات این حوادثمؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی زمین لغزش و زمین لرزه پرداخته است. پژوهش کاربردیو روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعاتکتابخانه ای و داده های سنجش از دور جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در پهنه بندی استان کرمانشاه نسبت به خطوط گسل و رودخانه ها، ارتفاع نسبتاً بالا و شیب زیاد، قسمت های مرکزی استان دارای زمینه ی سیل خیزی و آسیب پذیری در برابر مخاطره طبیعی زلزله را دارند که از مهم ترین نقاط این محدوده، شهرستان کرمانشاه به عنوان مرکز استان است. روند مکان یابی و ایجاد شهرهای استان توجه به عواملی نظیر فاصله از خطوط گسل و نقاط زمین لغزش کمتر مدنظر قرار گرفته اند و همین امر باعث ایجاد ناامنی و آسیب پذیر بیش تر در صورت بروز حوداث طبیعی می شود.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
مدل سازی تأثیر زیست پذیری بر کیفیت زندگی مبتنی بر نظرسنجی عمومی مطالعه موردی: شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
انسان ذاتاً موجودی کمال گرا است، بدیهی است این خصوصیت در زمینه محیط زندگی شهری نیز صدق کند. بشر همیشه به دنبال بالا بردن کیفیت زندگی خود و زیست پذیر کردن آن می باشد. در چند دهه اخیر بروز بحران های مختلف در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی که ناشی از برنامه ریزی های نامناسب در سطح شهرها است منجر به تنزل کیفیت زندگی و پایین آمدن سطح زیست پذیری مخصوصاً در شهرهای کوچک شده است. بهبود کیفیت زندگی در جوامع شهری هدف غایی برنامه های شهری است اما در حال حاضر شرایط نامناسب زیست پذیری موجب نا برخورداری بخش عمده ای از هم وطنان از کیفیت زندگی مطلوب شده است. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی ساختاری تأثیر زیست پذیری بر کیفیت زندگی در شهر دورود است. در این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد با روش تحلیلی توصیفی و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته، تأثیر عوامل گوناگون از جمله اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی بر بهبود وضعیت زیست پذیری و تأثیر این شاخص بر کیفیت زندگی بررسی می شود. حجم نمونه پژوهش، با بهره گیری از فرمول کوکران،320 پرسش نامه محاسبه شد و برای استنباط های علمی مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون T به کار گرفته شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عامل آموزشی، با ضریب رگرسیونی 72/0 بیشترین اثر را بر زیست پذیری و عامل زیست محیطی با وزن عاملی 82/0 بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته اند. درنهایت زیست پذیری با ضریب رگرسیونی 98/0 تأثیر بسیار زیادی بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته است.
تببین دگردیسی ساختار فضایی شهر اصفهان در ارتباط با دگرگونی قدرت از صفویه تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
307 - 338
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها یکی از عناصر تأثیرگذار در امر توسعه شهرها در دوره های مختلف بوده است. در شهرهای ایرانی، ساختار فضایی شهرها گاه به صورت ارگانیک و در طی دوران تاریخی و براساس مقتضیات زمانه، همچون نیازهای اقتصادی-اجتماعی و دینی-مذهبی آن ها شکل می گرفته و در مواردی، این ساختار از برنامه ها و طرح های حکومتی آن دوره بسیار تأثیر می گرفته است. با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند؛ بنابراین شناخت ساختار فضایی شهر، رابطه آن با قدرت و تأثیر دگرگونی قدرت بر دگردیسی ساختار فضایی اصفهان هدف این پژوهش است. این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه ازیک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیر-تاریخی، بررسی سِیر تحول تاریخی استخوان بندی شهر اصفهان انجام یافته است و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه و به کمک نرم افزارهای ArcGIS، Auto CAD و Depth map با تکنیک چیدمان فضایی (Space Syntax) با استفاده از نقشه های تحلیلی چیدمان فضایی و به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی انجام یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که ساختار فضایی اصفهان از دوره صفویه که با برنامه ریزی حکومت مقتدر شکل گرفته، در دوره های بعد با دگرگون شدن قدرت تغییرشکل داده و کماکان عناصر اصلی ساختار فضایی نقش اصلی در شهر دارند و از هم پیوندی بالایی برخوردار هستند.
چارچوب مفهومی توسعه مسکن روستایی پایدارمبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی
حوزههای تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مکانی- کالبدی است که با هدف فراهم کردن شرایط مناسب زیست و زندگی بر پا می شود. یکی از مسائلی که به شدت توجه همگان را به خود معطوف داشته، مسکن پایدار همگام با توسعه انسانی است. پژوهش حاضر با هدف ارایه چارچوب مفهومی مسکن روستایی پایدار در ایران مبتنی بر جهت گیری نظری مقاله های علمی تهیه شده است. بدین منظور محتوای تعداد 47 مقاله علمی مرتبط با موضوع توسعه مسکن روستایی در ایران که در بازه زمانی1399- 1386 در نشریات و کنفرانس های داخلی به چاپ رسیده بودند، با بهره گیری از روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر روش فرا ترکیب، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته های، پژوهش نشان می دهد که چارچوب مفهومی توسعه یکپارچه مسکن روستای، مناسب ترین چارچوب برای بهره برداری در برنامه ریزی توسعه مسکن روستایی است که اغلب ویژگی هایی کلیدی مورد تاکید در مقالات مورد بررسی را در بر می گیرد. چارچوب پیشنهادی مؤلفه های انطباق پذیری با محیط زیست، بهینه گی در مصرف انرژی، داشتن احساس سرزندگی، خاطره معنا، وحدت انسانی و واقع بودگی، مناسبت با موقعیت اجتماعی روستاییان، مشارکت جامعه روستایی، استطاعت مالی در ساخت، هزینه نگهداری مسکن، اشتغالزایی در بازار مسکن، دسترسی به خدمات، داشتن روح و هویت مکانی، دوام و ماندگاری مصالح ساخت را، در قالب پنج بعد محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، روان شاختی و کالبدی– فضایی مورد توجه قرار می دهد.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
بررسی عملکرد تأثیر بهسازی بافت های فرسوده ی شهری بر کیفیت زندگی محله ی نارنجباغ شهر نکا استان مازندران
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقاط قوتی که بهسازی بافت های فرسوده در استان مازندارن و به خصوص شهرستان نکا از قبیل رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به وجود می آورد، هنوز با چالش های مهمی در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، نابرابری های اقتصادی، کمبود مسکن و ترافیک روبرو می باشد که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت در این نقاط کاهش داده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهسازی بافت فرسوده بر زندگی شهری با رتبه بندی عوامل تأثیر گذار توسط تکنیک های دیمتل فازی و ویکتور فازی پرداخته است. این پژوهش بنابر ماهیت، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحقیقات کاربردی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه ی میدانی، از پرسشنامه، جامعه آماری پژوهش جمعیت ساکن در محلات نارنجباغ شهرستان نکا و حجم نمونه برابر با 381 نفر از شهروندان است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری Excel،SPSS و جهت کشف و مطلوبیت متغیرها از آزمون آماری معادلات ساختاری، برای اثبات فرضیه ها از آزمون رگرسیون و در ادامه با تکنیک دیمتل فازی به رتبه بندی معیارها و شاخص ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بهسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری شهروندان نارنجباغ اثرگذار است و ارتباط مستقیم دارد به این معنا که هرچه میزان بهسازی و بازسازی بافت فرسوده و یا به تعبیری هرچه بافت سکونتگاها از کیفیت بهتری برخوردار باشد، کیفیت زندگی در این گونه بافت ها از سرزندگی و سلامت بیش تری برخوردار است و ساکنان رضایت بیش تری از زندگی دارند.
نقش الگوی فضایی و پوشش گیاهی فضاهای باز محلی بر میزان آسایش حرارتی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
15 - 26
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسان ها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف می تواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی شهر همدان با اقلیم سرد و کوهستانی تبیین و تحلیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسه فضاهای باز محلی بر آسایش حرارتی در فصل زمستان در این بافت شهری است. در این راستا نُه مرکز محله تاریخی در شهر همدان به عنوان بستر تحلیل پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از نرم افزار Envi-met، شبیه سازی و با ورود داده های اقلیمی و فضایی، تحلیل های مورد نظر انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در نظر گرفتن الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسی فضاهای باز به طور توأمان نقش مهمی در آسایش حرارتی در این اقلیم دارد. علاوه براین از میان متغیرهای محیطی آسایش حرارتی، سرعت باد بیشترین تأثیر را بر آسایش حرارتی در فصل زمستان داشته است. همچنین وجود پوشش های گیاهی برگ ریز ضمن آن که در تابستان با ایجاد سایه اندازی مناسب شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را برای کاربران فراهم می نماید، در زمستان هم مانع تابش نور خورشید بر فضاهای باز گشته ( ضمن آن که در این گونه اقلیم ها شاهد وزش بادهای سرد و کمبود رطوبت به خصوص در ایام زمستان هستیم)، وجود این نوع الگوها و درختان باعث جذب رطوبت از زمین و انعکاس آن به محیط های اطراف می گردد.