فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
انسان ذاتاً موجودی کمال گرا است، بدیهی است این خصوصیت در زمینه محیط زندگی شهری نیز صدق کند. بشر همیشه به دنبال بالا بردن کیفیت زندگی خود و زیست پذیر کردن آن می باشد. در چند دهه اخیر بروز بحران های مختلف در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی که ناشی از برنامه ریزی های نامناسب در سطح شهرها است منجر به تنزل کیفیت زندگی و پایین آمدن سطح زیست پذیری مخصوصاً در شهرهای کوچک شده است. بهبود کیفیت زندگی در جوامع شهری هدف غایی برنامه های شهری است اما در حال حاضر شرایط نامناسب زیست پذیری موجب نا برخورداری بخش عمده ای از هم وطنان از کیفیت زندگی مطلوب شده است. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی ساختاری تأثیر زیست پذیری بر کیفیت زندگی در شهر دورود است. در این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد با روش تحلیلی توصیفی و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته، تأثیر عوامل گوناگون از جمله اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی بر بهبود وضعیت زیست پذیری و تأثیر این شاخص بر کیفیت زندگی بررسی می شود. حجم نمونه پژوهش، با بهره گیری از فرمول کوکران،320 پرسش نامه محاسبه شد و برای استنباط های علمی مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون T به کار گرفته شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که عامل آموزشی، با ضریب رگرسیونی 72/0 بیشترین اثر را بر زیست پذیری و عامل زیست محیطی با وزن عاملی 82/0 بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته اند. درنهایت زیست پذیری با ضریب رگرسیونی 98/0 تأثیر بسیار زیادی بر کیفیت زندگی در شهر دورود داشته است.
تأثیر پروژه های محرک توسعه بر ارتقاء گردشگری شهری مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 140
حوزههای تخصصی:
ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری در مناطقی که پتانسیل و ظرفیت درونی گردشگری دارند توسط پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از رویکردهایی که در مناطقی که نشانه هایی از زوال در آن ها مشاهده می شود ضروری است. پژوهش حاضر با بررسی شاخص های پروژه های محرک توسعه با کمک مبانی نظری، به بررسی و تحلیل این شاخص ها در راستای توسعه فضاهای گردشگری پرداخته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان که شامل اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی است، می باشد که بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد 30 نفر که در دسترس بودند به عنوان نمونه تخمین زده شد. به منظور جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شد، که روایی آن ازنظر محتوایی و ظاهری به تأید خبرگان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد اقتصادی، کالبدی- فضایی، اجتماعی و زیست محیطی بر پروژه های محرک توسعه و در نهایت پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر توسعه گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونه ای که هر تغییری به صورت مثبت در ابعاد موردنظر باعث ارتقا کیفیت فضای گردشگری شهری خواهد شد و می توان گفت اجرای پروژه های محرک توسعه تأثیر بسزایی بر توسعه گردشگری خواهد داشت.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه ی موردی: استان بوشهر)
حوزههای تخصصی:
استان بوشهر با برخورداری از توان بالقوه و بالفعل محیطی و اقتصادی، در زمینه ی توسعه با توزیع ناعادلانه ی امکانات و خدمات در کنار موقعیت مرزی با عدم تعادل فضایی و چالش های اجتماعی روبه رو است. توسعه ی استان در نظام برنامه ریزی می تواند نقش تعیین کننده ای در پایداری و امنیت پایدار منطقه ی جنوب داشته باشد. هدف گذاری پژوهش از نوع کاربردی و روش شناسی آن توصیفی و تحلیلی است. ابتدا اوزان شاخص ها به روش FUZZY محاسبه و سپس با استفاده از مدل VIKOR شهرستان ها اولویت بندی شده است. مطابق تحلیل ها، شهرستان بوشهر برخوردارترین شهرستان استان و در رتبه ی بعدی شهرستان های عسلویه، کنگان و جم قرار دارند. شهرستان دشتستان نیز پایین ترین سطح برخورداری را دارد. صنعت به عنوان بخش پیشروی اقتصادی بیش ترین نقش را در تعیین سطح توسعه ی شهرستان ها و هم چنین ایجاد عدم تعادل ها ایفا کرده است. بارگذاری بیش از ظرفیت صنعت در شهرستان ها موجب بروز آلودگی ها و آثار مخرب زیست محیطی شده و ساختار نظام سکونتگاهی را با چالش و تهدیدهای اساسی روبه رو خواهد کرد هم چنین عدم تعادل های ایجاد شده پیامدهایی نظیر بیکاری، فقر، ناامنی و ناپایداری سکونتگاه ها را به وجود خواهد آورد. برنامه ریزی در قالب آمایش سرزمین در ایجاد ساختار فضایی متعادل منطقه ضروری تشخیص داده می شود. از مهم ترین پیشنهادهای پژوهش می توان به بهره گیری از تمام ظرفیت های استان در راستای تعادل بخشی اشاره کرد به طوری که شمال محدوده از ظرفیت و توان بالایی در زمینه ی گردشگری برخوردار است که در صورت بهره گیری از آن می تواند نقش بسزایی در بهبود و تعادل بخشی منطقه داشته باشد.
تحلیلی بر وضعیت مهاجرت استان های کشور با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر شکل دهی یا تغییرات ساختار جمعیتی، شامل سه عامل: باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در مقیاس های مختلف فضایی است؛ به نحوی که در هر برهه زمانی، نقش و تأثیر هرکدام می تواند متفاوت باشد؛ اما امروزه مهاجرت نقشِ به مراتب مهم تری در رشد جمعیت ایفا می کند؛ زیرا علاوه بر تأثیر مستقیمی که بر ساختار جمعیتی یک محدوده جغرافیایی می گذارد، بر نحوه پراکنش نیروی کار نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ علاوه براین مهاجرت می تواند از عدم تعادل های اجتماعی و فرهنگی تأثیر پذیرفته و از طرف دیگر خود باعث تشدید این نابرابری ها می شود. نتیجه این برهم کنش، عدم توزیع مناسب جمعیت و به تبع آن، نابرابری در سرمایه گذاری های ملّی، عدم تعادل های منطقه ای، تفاوت امکانات شغلی و سایر امکانات اجتماعی و فرهنگی می شود که این امر به دنبال خود مشکلات متعددی را ایجاد می کند. هدف این پژوهش استخراج و تحلیل رابطه بین مهاجرت و متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است که این پدیده را تشدید می کند. این متغیرها ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی گروه بندی شده و عوامل اجتماعی و فرهنگی تشدیدکننده مهاجرت استخراج شده است؛ سپس ارتباط میان هریک از این عامل ها و مهاجرت استان های کشور ازطریق روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی تببین شده است. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که نرخ خالص مهاجرت بیشترین همبستگی را به ترتیب با ویژگی های جمعی و فردی توسعه در وهله اول، با درآمد، رفاه و امنیت اجتماعی در وهله دوم و سپس با تنوع امکانات شهری و قومیت ها داشته است. بررسی میزان تأثیر زیربعدها یا معیارهای اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی نیز این واقعیت را آشکار می سازد که همه این مؤلفه ها تأثیرات برابری بر میزان مهاجرت شکل گرفته در استان های کشور نداشته و اثرات آن ها بر میزان نرخ مهاجرت متفاوت بوده است.
تحلیل فضایی مناطق شهری در برخورداری از شاخص های شهر نوآور (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
68 - 81
حوزههای تخصصی:
شهرها با دربر گرفتن درصد فزاینده ای از جمعیت و گسترش شهرنشیتی، با چالش های مهمی از جمله نابرابری فضایی روبرو هستند. نقش کلان شهرها به علت آثار تجمعی چالش های افزایش جمعیت، بسیار حائز اهمیت است. با اینکه شهرها به عنوان مرکز نوآوری در نظر گرفته شده، اما سطح نوآوری بین مناطق به صورت برابر توزیع نمی شود . هدف این پژوهش سطح بندی مناطق کلان شهر تبریز در برخورداری از شاخص های شهر نوآور است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات مقایسه ای بوده و روش گردآوری داده ها، به صورت پیمایشی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از میان شهروندان و 27 خبره با روشه گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند ؛ پایایی پرسشنامه شهروندان و خبرگان به ترتیب با مقادیر 89/0 و 93/0 تایید شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک ANP نشان می دهد که زیرمعیارهای مراکز آموزشی و پارک علم و فناوری به ترتیب با مقادیر 104046/0 و 090895/0 بیشترین و زیرمعیارهای مساحت منطقه و جمعیت به ترتیب با مقادیر00374/0و 007537/0 کمترین تأثیر را درحرکت شهر تبریز به سمت یک شهر نوآور دارند. بررسی وضعیت چگونگی توزیع شاخص های شهر نوآور نشان می دهد که منطقه هشت با میزان تاپسیس 9647 /0در رتبه اول و منطقه چهار با میزان تاپسیس 068081/0 در رتبه آخر سطح نوآوری قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های شهر نوآور به صورت عادلانه توزیع نشده و تمرکز فضایی در توزیع شاخص ها وجود دارد. لذا، مدیریت کلان شهر تبریز در راستای تحقق شهر نوآور نیازمند تحریک نوآوری از طریق توزیع عادلانه شاخص های شهر نوآور و تمرکززدایی از مرکز است.
رتبه بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جوامع شهری و پیچیده تر شدن مسائل شهری، نقش استفاده از شیوه های جدید برنامه ریزی و مدیریت شهری بیش از هر زمانی دیگر مهم جلوه می نماید. در این رابطه ایده شهر خلاق یکی از بحث های جدیدی می باشد که می تواند شهرها را به سوی رشد و توسعه پایدار سوق دهد. شهر خلاق قادر است تا شهرها را از بن بست های مدیریتی و کالبدی موجود رهایی بخشیده و آنها را تبدیل به مکانی جهت شکوفایی استعدادها و بروز انواع نوآوری ها گرداند. با توجه به اهمیت بکارگیری شیوه های نوین در امر برنامه ریزی و مدیریت شهری، پژوهش حاضر اقدام به ارزیابی و اولویت بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق نموده است تا نتایج حاصل بتواند پاسخگوی نیازها و نارسایی های موجود در این شهر باشد. نوع تحقیق حاضر، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کل ساکنان کلانشهر تبریز برابر با 1.593.373 نفر می باشد و بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، کروسکال والیس، میانگین و کای اسکوئر استفاده شده و به منظور رتبه بندی مناطق شهر تبریز از مدل تصمیم گیری چند معیاره SAW استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از آزمون SAW نشان می دهد وضعیت شاخص های سرزندگی فضای شهری و مشارکت بهتر از سایر شاخص های شهر خلاق است. همچنین، منطقه 2 شهر تبریز با نمره نهایی 171/0، در رتبه اول و منطقه 7 با نمره نهایی 074/0 در رتبه های آخر از نظر شاخص های شهر خلاق در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز قرار گرفته اند.
سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی مطالعه موردی: بافت مسکونی قدیمی و میانی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تأمین آسایش حرارتی شهروندان در فضاهای باز به عنوان اصلی مهم جهت حضور آن ها در فضاهای بیرونی بافت های مسکونی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر دمای محیط و آسایش حرارتی بیرونی در دو بافت مسکونی قدیمی و میانی شهر شیراز است تا با شناخت رابطه بین متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آسایش حرارتی و خصوصیات هندسه بافت های مذکور، امکان ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت فضاهای بیرونی در دو بافت ارائه گردد. جهت انجام پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از دو نرم افزار ENVI-met و SPSS بهره برده شده است. در مرحله اول با استفاده از منابع کتابخانه ای مؤلفه های هندسه شهری مؤثر بر آسایش حرارتی در فضاهای بیرونی شناسایی شد. سپس با بهره گیری از نرم افزار انویمت به شبیه سازی نقاط منتخب در این دو بافت پرداخته و شاخص آسایش حرارتی «»PMV، برای نقاط مشخص در گرم ترین ماه سال بر اساس اقلیم شیراز و داده های آب هوایی سی ساله استخراج گردید و توسط نرم افزار «»SPSS تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری میان «ضریب دید به آسمان» به عنوان یکی از مؤلفه های هندسه بافت مسکونی منتخب با میزان آسایش حرارتی در بافت های قدیم و میانی وجود دارد و مقادیر عددی به دست آمده شاخص «»PMV، با استناد به استاندارد 7 درجه ای اشری نشان داد که میزان آسایش حرارتی در بافت قدیم بیشتر از بافت میانی است و این موضوع ناشی از جهت گیری معابر و میزان محصوریت آن هاست.
بررسی تأثیر تحقق پذیری و گسترش شهرهای الکترونیکی بر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
45-54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحققپذیری و گسترش شهر الکترونیک بر توسعه پایدار شهری در کلان شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقی ق با توج ه ب ه هدف، کاربردی- توسعهای و ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشهای اسنادی و میدانی جمع آوری شده و ابزار گردآوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 کارشناس و متخصص فناوری اطلاعات و ارتباطات و مسائل شهری در سازمانهای مختلف شهر استفاده شده است. یافتههای پژوهش « تی تک نمونهای » و آزمون آماری SPSS تبریز میباشند. به منظور تحلیل دادهها از نرم افزار بیانگر آن است که با توجه به وضعیت زیرساختهای موجود، از بین 13 فعالیت موردبررسی، امکان الکترونیکی شدن فعالیتهای بانکی، امور مربوط به نقلیه، مسافرتی، علمی و کسب اطلاعات بالاتر و سایر فعالیتها پایینتر از حد متوسط هستند و دیدگاه کلی 3 و در حد متوسط بوده است که نشان میدهد تا حدودی امکان الکترونیکی / کارشناسان به تحقق شهر الکترونیک با میانگین 13 شدن فعالیتهای شهری در شهر تبریز امکان پذیر است. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهد با توجه به جایگاه شهر تبریز در کشور و اهمیت آن در منطقه و نیز روند افزایش جمعیت، استفاده از ابزارهای الکترونیکی و بهره گیری از دانش های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و تحقق شهر الکترونیک می تواند گام مهمی در دستیابی به توسعه پایدار شهری باشد. بنابراین کارشناسان 75 درصد، زیاد، و / نقش استفاد ه ا ز فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیز تحقق شهر الکترونیک بر توسعه پایدار شهری را 6 24/4 درصد، متوسط، ارزیابی کردهاند.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
167 - 180
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه، بیشتر بر عهده نهادهای بخش عمومی بوده و بخش خصوصی به دلایل مختلف رغبت چندانی برای ارائه این گونه خدمات نداشته است، اما تغییر هزینه ها و منافع اقتصادی طرح های توسعه شهری و افزایش تقاضا برای برخی خدمات شهری، منافع اقتصادی بعضی سرمایه گذاری ها در این طرح ها را چنان افزایش داده که بخش خصوصی را ترغیب می کند تا در کنار بخش عمومی وارد این قبیل پروژه ها شوند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 140 نفر از کارشناسان و متخصصان شرکت های پیمانکاری در امر سرمایه گذاری سازمان های عمومی و غیردولتی شهر یاسوج بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 109 نفر تعیین و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد عزیزی و همکاران(1395) با مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان به صورت محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها مورد تایید قرار گرفت. برای رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت مالی از آزمون فریدمن و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه ها به یک اندازه نمی باشد و در این زمینه ارتباط معنی دار بودن هدف در رتبه اول و سازماندهی، نگرش، پیش نگری، خط مشی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی و ایجاد انگیزه (مشوق ها) به ترتیب در رتبه های بعدی مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه های شهر یاسوج قرار دارند.
ارزیابی سطح زیست پذیری در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فلاحت، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: سکونتگاه های غیررسمی به دلیل رشد دیمی با مشکلات متعددی روبه رو هستند به طوری که از سرانه های پایین خدماتی رنج می برند و فضایی برای گذران اوقات فراغت ندارند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی ادراک ذهنی افراد از وضعیت تأمین نیازهای زیستی و به طورکلی سطوح زیست پذیری در محله فلاحت می باشد. این محله به دلیل کم برخوردار بودن، شرایط زندگی نابسامانی دارد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. مؤلفه های زیست پذیری در این پژوهش شامل مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی می باشد. جامعه آماری این پژوهش اهالی محله فلاحت می باشد که طبق آمار پایگاه بهداشت در سال 1397، 15000 نفر جمعیت دارد. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه 374 نفر به دست آمده به صورت تصادفی در محدوده پخش گردیده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی و از طریق روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای و فریدمن) انجام گرفته است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 0/732 تائید شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر این است که در بعد اجتماعی سه شاخص ملاحظات و مراقبت های پزشکی و بهداشتی، امنیت فردی و اجتماعی و مشارکت و همبستگی، در بعد اقتصادی شاخص کالاهای مصرفی و در بعد کالبدی و زیست محیطی نیز شاخص های امکانات و خدمات زیربنایی، آلودگی و بهداشت محیطی، چشم انداز، فضای سبز و بایر دارای سطح متوسطی هستند. همچنین ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی دارای رتبه بندی یکسانی می باشند. نتایج: نتایج پژوهش نشانگر این است که وضعیت زیست پذیری محله فلاحت ارومیه طبق سه بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی در سطح متوسطی قرار دارد که این موضوع نیازمند اتخاذ راهکارهای توانمندسازی می باشد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری در نقاط پیراشهری موردپژوهی: محور گردشگری وردیج-واریش؛ منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
296 - 311
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشران های توسعه جوامع به شمار می رود. در این میان گردشگری پیراشهری نیز همچون سایر گونه های گردشگری نقش مهمی در توسعه محلی و منطقه ای و اقتصاد محلی بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر که به صورت موردی در محور گردشگری وردیج-واریش صورت پذیرفته، تدوین راهبردهای مناسب توسعه گردشگری است. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و مراجعه به منابع کتابخانه ای و پیمایشی و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد مناسبِ توسعه گردشگری در محور مورد مطالعه، راهبرد رقابتی است. رویکرد مدیران محلی و منطقه به موضوع گردشگری و لزوم توسعه محور گردشگری و نزدیکی به قطب های جمعیتی و فعالیت کلانشهرهای تهران و البرز در زمره فرصت های مهم محور گردشگری به شمار می رود. همچنین در اولویت بندی راهبردها بر اساس ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی، راهبرد برنامه ریزی جهت سوق دادن محور به سوی استفاده از آگروتوریسم و اکوتوریسم، تنوع بخشی به اشتغال روستاییان برای ایجاد معیشت پایدار و جلب گردشگران به روستاها و راهبرد تنوع بخشی به فعالیت ها و امکانات و خدمات و تسهیلات گردشگری به منظور افزایش تنوع شغلی به ترتیب بالاترین امتبازها را کسب کردند؛ در نتیجه از اولویت بیشتری برخوردارند. تنوع بخشی به برنامه های تبلیغاتی برای معرفی جاذبه های محور به گردشگران و جلب مشارکت های مردمی در حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی با تأکید بر حفظ محیط زیست نیز از دیگر راهبردهای مهم در توسعه گردشگری در محور وردیج-واریش است.
بررسی و تحلیل عوامل کالبدی مؤثر بر نقشه ذهنی کودکان از محیط های آموزشی (مطالعه موردی: مقطع دوم مدارس ابتدایی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر نظام آموزشی، عوامل مختلفی در تعامل با هم قرار می گیرند تا فرآیند یاددهی و یادگیری برای فراگیران حاصل گردد. در این بین، ویژگی های کالبدی مدارس از جمله مباحث بسیار مهم در ارتقاء کیفیت آموزش و یادگیری است. توجه به این مؤلفه ها در طراحی نه تنها در راستای ارتقاء کیفی محیط می تواند مفید باشد؛ بلکه به سبب مقیاس ذهنی کودک می تواند بر تصویر ذهنی او از محیط تأثیر گذاشته و از این گذر بر شکل گیری مفاهیم رفتاری مانند خوانایی و حس تعلق به محیط مؤثر واقع گردد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مؤلفه های کالبدی مؤثر بر تصویر ذهنی کودکان از محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ماهیت: توصیفی-تحلیلی، استراتژی: پیمایش، شیوه پژوهش: کیفی و کمی به صورت ترکیبی می باشد. روش کسب و استخراج تصاویر ذهنی کودکان در این مطالعه، «نقشه های کروکی وار» و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 است. همچنین برای رتبه بندی عوامل اکتشافی نیز از روش تحلیل عاملی و نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع دوم دبستان های دخترانه و پسرانه شهر رشت می باشند که تعداد 120 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج گام اول پژوهش مشخص کرد که از میان فضاهای کالبدی مدارس به ترتیب، بیشترین فراوانی در ترسیم عناصر کالبدی مدرسه به ترتیب از ان کلاس ها (32%)، حیاط و زمین بازی (28%)، و راهرو مدارس(18%) است و کمترین اشاره نیز به آبخوری مدرسه (8%) شده است. در واقع به نظر می رسد که فضاهای کالبدی که دانش آموزان به طور روزانه در مدرسه با آنها درگیر هستند، در تصاویر ذهنی آنها از مدرسه نمایان است. در گام دوم پژوهش، 4 عامل «هندسه و چیدمان فضا»، «فضاهای باز و نیمه باز»، «فضاهای ارتباطی» و «نشانه ها»، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تصاویر ذهنی کودکان شناسایی شدند که از میان این عوامل، «هندسه و چیدمان فضا»، بیشترین تأثیر را بر نقشه های ذهنی کودکان در نمونه های مورد مطالعه داشته است. تاثیر « فضاهای باز و نیمه باز»، نیز تأثیر به وضوح در نقاشی و تصاویر ذهنی کودکان مشهود بود. عامل « فضاهای ارتباطی»، عامل مهم دیگری بود که بعضاً در تصاویر ذهنی کودکان از محیط آموزشی شان به چشم می خورد. در خصوص عامل چهارم، «نشانه ها» ورودی مدرسه جزء پرتکرار ترین نشانه ها در نقاشی کودکان بود همچنین بوفه های مدارس در اکثر نقاشی ها به چشم می خورد، تخته سیاه عنصر غالب تصاویر کودکان از کلاس و پله های مدارس در مدارس دارای طبقات، جزء عناصر پرتکرار نقاشی کودکان به حساب می آمد.
تحلیل فضایی فقر شهری از لحاظ شاخص های کالبدی در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
21 - 38
حوزههای تخصصی:
استان اصفهان ، به عنوان صنعتی ترین استان کشور در مدت یک دهه گذشته شناخته می شود و به همین خاطر به یکی از مهاجرپذیرترین استان های کشور تبدیل شده است. این مهاجرت بی رویه و کنترل نشده پیامدهای نامطلوبی از جمله حاشیه نشینی و تشکیل محله های فقیرنشین را به دنبال داشته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل فضایی و پهنه بندی محله های فقیرنشین کلان شهر اصفهان بر اساس شاخص های کالبدی جهت برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. داده های پژوهش از بلوک های آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شده اند. روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها، مشتمل بر AHP ، تاپسیس (Topsis) وHotspot است. بر اساس یافته های پژوهش، شاخص های قدمت بنا(با امتیاز 246 %)، ریزدانگی(با امتیاز 192/0) و تسهیلات(با امتیاز 181/0) تأثیر بیشتری در شکل گیری پهنه های فقر در کلان شهر اصفهان را داشته اند. شاخص های قدمت بنا و تعداد اتاق به ترتیب بیشترین و کم ترین ضریب تاثیر را داشته اند. بر اساس شاخص نهایی وضعیت فقر از لحاظ شاخص های کالبدی، 30 محله(16/15 %) دارای کیفیت مناسب، 35 محله(23/18 %) دارای کیفیت نسبتاًمناسب، 38 محله(79/19 %) در وضعیت متوسط، 45 محله (44/23 %) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 22 محله معادل 46/11 % از کل محله ها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در واقع، حدود 35% از محله های کلان شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که محله های دارای ارزش های بالاتر از میانگین در مرکز و تا حدودی در جنوب شهر و محله های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق کلان شهر اصفهان قرار گرفته اند.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
بررسی ظرفیت های توسعه درونی اراضی ناکارآمد و فرسوده مطالعه موردی: مناطق 4 و 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده که کمبود خدمات شهری و ناپایداری در آن ها مشهود است، دارای ظرفیت های فروانی برای حرکت به سمت توسعه درونی در چارچوب توسعه پایدار می باشند. تحقیق حاضر به شناسایی ظرفیت های موجود اراضی ناکارآمد و فرسوده شهری در راستای توسعه درونی پرداخته است. محدوده موردمطالعه در این تحقیق، مناطق 4 و 14 شهر تهران است. تحقیق از نوع کاربردی است و با روش توصیفی تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته است. جامعه نمونه شامل 30 نفر از کارشناسان که با روش گلوله برفی شناسایی شده اند. ارزیابی ظرفیت های توسعه درونی در اراضی ناکارآمد و بافت فرسوده با استفاده از روش Fuzyy GIS انجام شده است. نتایج به دست آمده از نقشه های ترکیب لایه ها و شاخص های تحقیق نشان می دهد که محدوده های با اولویت بالا و بسیار بالا در بافت فرسوده منطقه 14 تهران در راستای توسعه درونی حدود82/116 هکتار (6/60% از کل مساحت) را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که محدوده های با اولویت بالا و بسیار بالا در توسعه درونی در منطقه 4 شهر تهران حدود 05/25 هکتار از مساحت بافت فرسوده منطقه 4 تهران است که حدود 4/82 % مساحت از کل بافت فرسوده و زمین های فاقد بنا در این منطقه از تهران را شامل می شود، اما به علت بالا بودن حجم اراضی ناکارآمد و فرسوده منطقه 14 شهر تهران حجم جمعیت پذیری این منطقه بیشتر از منطقه 4 است. مقایسه معیارهای مؤثر بر توسعه درونی در اراضی ناکارآمد و فرسوده منطقه 4 و 14 شهر تهران نشان می دهد، که در منطقه 14 معیار مساحت زمین با امتیاز 412/0 و در منطقه 4، شاخص کاربری زمین با امتیاز 346/0 بیشترین اهمیت را نسبت به سایر شاخص ها دارا می باشد
ارزیابی میزان آسیب پذیری مساکن شهری در برابر بحران های محیطی با تاکید بر نقش مدیریت بحران (نمونه مورد مطالعه شهر باقر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
130 - 143
حوزههای تخصصی:
بلای طبیعی پدیده ای است که بی توجهی به آن خسارات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر برنامه های زیربنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. باقر شهر به عنوان یکی از شهرهای مهم شهرستان ری به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال ونیز رودخانه های فصلی و دائمی در اطراف و درون آن ونیز وجود ارامستان بزرگ بهشت زهرا از آسیب پذیری بالایی در برابر خطرات طبیعی و کالبدی برخوردار است، بررسی تراکم بالای جمعیت و نیز وجود گسل اصلی ری گرمسار و رودخانه های شمال تهران وجود قنات و نیز بافت فرسوده زیاد ازضروریات و هدف اصلی این تحقق می باشد .همچنین بنا به ماهیت روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. ابتدا یافته های تحقیق شامل معیارهای مورد بررسی شاخص طبیعی که شامل زیر معیار گسل،شیب،رودخانه و قنات ومعیار کالبدی با زیر معیارهای بافت فرسوده ،معابر شهری ،تراکم واحد های ساختمانی و مکان خای خاص ،.که تمامی این عوامل توسط کارشناسان شهرسازی ،برنامه ریزی شهری و عمران در نرم افزار تصمیم گیری شبکه ای ANP امتیاز دهی و مقایسه زوجی و سپس وابستگی میان معیار و زیر معیار سنجیده شده است ونهایت نقشه های بصورت فازی در نرم افزارسیستم های اطلاعات جغرافیایی(GIS) خروجی گرفته شده است تا بتوان نقشه های عملیانی تولید وبه ارزیابی و تحلیل میزان آسیب پذیری مساکن در انجام شود. با نقشه های تولید شده نقاط خطر در محدوده شهر باقرشهر نشان داده شده است. در نهایت به تحلیل شاخص های کالبدی و طبیعی و نحوه مدیریت بحران در شهر باقرشهرمنتهی میشود. با بدست آوردن ضریب تاثیری نقشه های ارزش گزاری شده و پهنه بندی عوامل بحرانی مشخص و معین میگردد.نتیجه نهایی نشان میدهد منطقه پر خطر در غرب و جنوب غرب باقر شهراست که در مسیر گسل، شیب، بافت فرسوده و رودخانه قرار گرفته است که در نقشه ها عوامل پهنه بندی خطر و مدیریتی لحاظ گردیده است.
تبیین مفهوم عدالت فضایی در اجرای طرح های جامع شهری (نمونه موردی: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
981 - 1008
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مشهود در برنامه ریزی شهری در ایران، ارائه نشدن الگوهای مؤثر در زمینه کاهش نابرابری های موجود شهری و ترویج عدالت فضایی است. تبیین مفهوم عدالت فضایی در شهر و کاربردی کردن آن می تواند به برنامه ریزی شهری کمک شایانی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عدالت فضایی در اجرای طرح های توسعه در شهر گلپایگان می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن انجام شده است. شاخص های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مفاهیم برابری و مساوات، تنوع فضایی، منافع عام، آزادی و مشارکت مردمی، شفافیت، تفاوت، سازش و عمومیت داشتن بررسی شده است. نتایج بررسی طرح ها نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی این طرح ها در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های عدالت فضایی در طرح جامع شهر گلپایگان دارای اولویت چندانی نسبت به یکدیگر نیستند. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب نیز به آن ها اشاره نشده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و نهادهای خدماتی نشانگر تبیین نشدن جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی به خصوص در طرح های توسعه و عمران است.
ارزیابی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران به مقصد با تأکید بر نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی ﺍﺯ مهم ترین ﻋﻮﺍﻣﻠﻰ کﻪ می تواند وفاداری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد امنیت مقصد می باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز با نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد است. روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات ﻣﻮرد ﻧیﺎز ﺑﺮ اﺳﺎس روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی(ابزار ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ) گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق، گردشگران خارجی بازدید کننده از شهر شیراز در سال 1398 است. حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل 200 گردشگر برآورد گردید. برای توزیع پرسشنامه از شیوه تصادفی ساده استفاده شد. داده های ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻیﻔی و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃی ﻣﻮرد تجزیه و تحلیل ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ. یافته ها: امنیت با ضریب 0/20 به صورت مستقیم و با ضریب 0/07 با نقش میانجی تصویر مقصد و با ضریب 0/26 با نقش میانجی رضایتمندی تأثیر مثبتی بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز دارد. تأثیر کلی امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی نیز برابر با 0/53 است. نتایج: با افزایش سطح امنیت و بهبود این عامل در شهر شیراز شاهد افزایش وفاداری گردشگران خارجی به این شهر خواهیم بود که رونق هر چه بیشتر صنعت گردشگری این شهر را در پی دارد.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.