فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۴۸-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی مدیریت کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک شهری با استفاده از مدل تعالی سازمانی EFQM بانک انصار مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا با توجه با محیط دگرگون و شدت رقابت، توجه به کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک ضروری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و روش تحقیق، پیمایشی از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان بانک انصار شهرستان کرمان و بجنورد می باشد. طبق نتایج به دست آمده از توزیع پرسشنامه و پس از تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه به فرضیه های تحقیق در رابطه به معیارهای 9 گانه مدل تعالی سازمانی (رهبری، خط مشی و استراتژی، کارکنان، همکاری های تجاری و منابع، فرآیندها، نتایج مربوط به مشتری، نتایج مربوط به کارکنان، نتایج مربوط به جامعه، نتایج کلیدی عملکرد) همه فرضیه های تحقیق مورد تائید قرار گرفتند و در راستای ان پیشنهاداتی در رابطه با پژوهش و کاربردی ساختن آن در بانک انصار پرداخته شده است.
بررسی رابطه میان میزان استفاده از رسانه های جمعی در شهرها و اعتماد سیاسی شهروندی؛ نمونه موردی: معلمین شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۷۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مقولاتی که برای اداره کنندگان یک جامعه بسیار حائز اهمیت است، موضوع اعتماد سیاسی است. طبق یک تعریف، اعتماد سیاسی نگرش مثبت به نظام سیاسی، نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی یا متصدیان اقتدار در جامعه است. افزایش اعتماد سیاسی موجب حمایت و پشتیباتی مردم از مسئولان، رعایت قوانین و مقررات توسط آنها، افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی، اعتماد به سازمان ها و نهادهای دولتی و در کل موجب افزایش مشروعیت سیاسی نظام می شود. ازجمله اقشار بسیار تاثیرگذار در تمامی جوامع، قشر معلمین می باشند که سنجش دیدگاه های آنان در خصوص نظام، با توجه به ارتباطی که با دانش آموزان دارند، می تواند اثرات مهمی در جامعه پذیری آنها داشته باشد. از جمله عوامل موثر بر این اعتماد سیاسی، رسانه های جمعی می باشند. تحقیق حاضر به روش پیمایشی با نمونه 390 نفر از شهروندان شهرستان سبزوار و با استفاده از نظریه کاشت، در پی پاسخ به این سوال بوده که اعتماد سیاسی شهروندان سبزوار به چه میزان بوده و تاثیر برخی رسانه جمعی بر اعتماد سیاسی چگونه است. نتایج حاکی از رابطه معکوس و منفی میان رسانه هایی مانند ماهواره و فیس بوک و توییتر و اعتماد سیاسی معلمان می باشد.
مدیریت آینده نگار راهبردی میراث فرهنگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۴۵-۵۳۳
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر، ضرورت آگاهی از روند تغییرات و تحولات، منجر به شکل گیری شاخه نوینی موسوم به «مطالعات آینده»، «آینده پژوهی» و «آینده نگاری» گردید. این علم در پی آن است که نیروها و عواملی را شناسایی و درک کند که سبب تغییرات و تحولات بنیادین در زندگی بشر می شود. پژوهشگران این عرصه، روند نوآوری های فنی، تغییرات نظام ارزشی جوامع، مسایل امنیت داخلی، ژئوپلتیک، آلودگی ها و بحران های محیط زیست، الگوهای جمعیتی و از همه مهتر مسایل فرهنگی را دنبال می کند و تلاش می کنند تا سناریوهایی برای تحولات آینده ارایه دهند و با توجه به این نکته که هویت و تمدن هر کشور در میراث ملموس و ناملموسِ به یادگار مانده از گذشتگان نمود می یابد و این میراث ماندگار باید حفظ شوند مدیریت سنتی و اتخاذ تدابیر غیرعلمی در این حوزه می تواند پیامدهای جبران نشدنی در پی داشته باشد زیرا این شیوه مدیریت توان رویارویی با نیازهای جدید جامعه را ندارد. بنابراین برای جلوگیری از این مشکلات باید میراث فرهنگی را تحت یک مدیریت واحد راهبردی قرار داد و از دانش به روز و کارآمد مدیریتی در این حوزه به بهترین شکل استفاده نمود.
تحولات ساختار کالبدی- فضایی شهر یزد و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
ساختار کالبدی یک شهر می تواند از عوامل بسیاری از قبیل عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جریان ها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان تأثیرپذیر باشد. ساختار کالبدی-فضایی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکل گیری یک سکونتگاه می شود و دارای نمود عینی و ذهنی هست. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار فضایی شهر و دلایلی که در دوره های مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری است. ساختار کالبدی- فضایی شهر یزد که در طول دوره های تاریخی به تبعیت از ویژگی های اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و مکاتب فکری زمان خود به طور بطئی شکل گرفته بود، از سال 1300 شمسی به بعد به دلایل متعدد دچار تحول و دگرگونی گردید و در پی آن مسائل و مشکلات مختلفی در نظام شهری رخ داده است. به طوری که شهر یزد در زمان قدیم با داشتن الگوی فشرده از مزایای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این الگو بهره می برد، اما به موازات توسعه و گسترش شهر به تدریج از این الگو فاصله گرفت. مقاله حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کالبدی-فضایی شهرها بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی و بهره گیری از تجزیه وتحلیل کیفیِ توصیفی، به شناخت و تحلیل روند تاریخی گسترش شهر یزد و تعیین عوامل مؤثر بر آن درگذر زمان بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ابتدا عوامل طبیعی به خصوص شرایط اقلیمی ازجمله تأثیرگذارترین عوامل بر نحوه رشد و توسعه شهر یزد بوده، اما در دوره های بعدی عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و به خصوص جریان های حاکم فکری تأثیر بسزایی در تغییرات ساختار کالبدی- فضایی این شهر داشته اند.
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
جایگاه حقوق شهروندی در نظام حقوقی کشور مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۰۸-۵۹۷
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی، مجموعه ای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که فرد به عنوان یک تبعه دولت-کشور از آن برخوردار است. در حقیقت مفهوم شهروندی ناظر بر دو مولفه اصلی است، در مولفه اول، شهروندی به مثابه وضعیت حقوقی معرفی می شود که با حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی گره خورده است. مولفه دوم مبتنی بر رویکردهای جامعه شناسی است و به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که چگونه شهروندان منفرد در بستر جامعه مدنی انسجام می یابند و از حقوق جمعی بهره مند می شوند. مالزی به عنوان کشوری برخوردار از سطح مطلوبی از توسعه یافتگی دارای نظام سیاسی پادشاهی مشروطه بوده و مرکب از گروههای نژادی مختلف اعم از مالایی 49 %، چینی 32%، هندی 9% و دیگر نژادها 10% می باشد. با این وصف طبیعی است که این جامعه بستر ظهور ادیان متفاوت نظیر اسلام، ، بودا ، هندو و دیگر ادیان باشد. هر چند مطابق با اصل (3) قانون اساسی مالزی اسلام مذهب رسمی فدراسیون است، اما سایر مذاهب قادرند در صلح و هماهنگی با مذهب رسمی در هر نقطه از فدراسیون اجرا شوند. کشور مالزی به عنوان جامعه ای دارای بافت متکثر نژادی و مذهبی می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای اثبات امکان پذیری همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف و تضمین حقوق شهروندی آنها در یک جامعه چند نژادی تلقی شود. از یک طرف نظام حقوقی مالزی در حالی که به دین اسلام رسمیت می بخشد، زمینه حضور قانونمند سایر ادیان را نیز در جامعه فراهم میکند و حق آزادی انتخاب مذهب و انجام مناسک مرتبط با آن را برای عموم شهروندان تضمین میکند.
تحلیل سنجش ابعاد احساس امنیت گردشگران در شهرهای مرزی (مورد مطالعه: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، که به سنجش ذهنی افراد می پردازد، امروزه دارای وسعت زیادی است و با شاخصه های مختلفی سنجیده می-شود. افراد تا زمانی که احساس امنیت نداشته باشند در فضاهای شهری حضور پیدا نخواهند کرد. این مفهوم در شهرهای مرزی، که آمیزه ای از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای هم جوار را نیز پذیرفته اند، دارای اهمیت ویژهای است. وجود احساس ناامنی میتواند تأثیر بازدارندهای در رونق صنعت گردشگری داشته باشد. شهر مریوان نیز، که در استان کردستان و غرب کشور واقع شده است، از کانون های اصلی جذب گردشگران در کشور به شمار می رود. به همین دلیل این پژوهش ارتباط میان امنیت و توسعه گردشگری در این شهر را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تعداد 150نفر از گردشگران ورودی به شهر مریوان به صورت روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و بااستفاده از آزمونهای T-test و اسپرمن تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش گویای آن است که شاخص کل امنیت با مقدار 3.67 دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی است و فقط در زیرشاخص امنیت جاده ای میانگین 2.71 بهدست آمده که نشان دهنده امنیت نامطلوب است. همبستگی میان کل امنیت و توسعه گردشگری به صورت مثبت و معنادار با ضریب 0.459 محاسبه شده است. درنهایت، پیشنهاد هایی مانند ارتقای امنیت جادهای و حفاظت از جان گردشگران در مسیرهای برون شهری در راستای یافته های پژوهش ارایه شده است.
ارزیابی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده خاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد. یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد.
اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری با استفاده از AHP (مطالعه موردی: مناطق نمونه گردشگری استان چهارمحال و بختیاری)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های دولت در ارتباط با رونق گردشگری کشور ، مصوب نمودن 1168 منطقه نمونه گردشگری بوده است که سهم استان چهارمحال و بختیاری 15 منطقه نمونه گردشگری است . در این تحقیق کاربردی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تلاش شده است تا مهمترین مناطق اولویت دار استان برای اجرا مشخص شود. از جمله مهمترین شاخص ها برای اولویت بندی مناطق نمونه : فاصله تا منبع آب ، فاصله تا شبکه برق ، فاصله تا شبکه گاز ، فاصله تا شبکه تلفن ثابت ، فاصله تا مراکز درمانی ، فاصله تا جاده آسفالته ، منابع گردشگری پیرامون ، فاصله تا مراکز گردشگر فرست ، سابقه حضور گردشگر و معروفیت منطقه ، قرار گیری در مسیرهای گردشگری استان و بکر بودن منطقه مورد مطالعه را می توان نام برد. نتایج نشان می دهد اولویت دارترین منطقه نمونه گردشگری ، سیاسرد بروجن با امتیاز 147/0و ضعیف ترین منطقه نمونه گردشگری ، ارمند با امتیاز 022/0می باشد. همچنین مناطق نمونه گردشگری سیاسرد بروجن ، پیرغار و سامان در سطح بالا ، مناطق نمونه گردشگری سراب بابا حیدر ، چشمه دیمه ، چغاخور ، امامزاده حمزه علی ، تالاب گندمان ، بازفت و شیدا در سطح متوسط و مناطق نمونه گردشگری شلیل ، بهشت آباد ، بارز ، شهریاری و ارمند در سطح پایین سطح بندی شده اند.
سنجش عوامل بهبود پایداری اجتماعی در بازآفرینی از منظر ساکنان مطالعه موردی: محله شیوا تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
59 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های فرسوده شهری ناهنجاری های بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار داده اند؛ از جمله مهم ترین این مشکلات و ناهنجاری ها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافت های فرسوده یکی از مهم ترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافت ها می باشد. از سوی دیگر، نوسازی بافت های فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافت های فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر می رسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافت های فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیارها و همچنین نرم افزار SPSS برای تحلیل داده های آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا می باشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت می توان شاهد حفظ و تقویت نظام های اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاری های رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.
Analysis of The climatic changes in Kermanshah province based on the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۷۴-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
Score for exposure factor is the sum of scores for the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility. Hourly data on precipitation, temperature, relative humidity, weather condition codes, and horizontal visibility obtained at 23 synoptic stations in the Province, and from those located in an area within a radius of 100 kilometers from the borders of it, since the time they were established up to the end of 2012, was first received from Iran Meteorological Organization. Those stations were then selected that had data related to eight daily measurements in the interval 1990-2010. Based on this, data processing was carried out for nine stations (five in Kermanshah Province and four in neighboring Provinces) within MATLAB environment. The scores for exposure factors for climate change in two five-year intervals were calculated to assess climate vulnerability of Kermanshah Province. In the next stage, the study period was divided into three intervals: the base interval (from 23, 9, 1990 to 21, 9, 2000), the first interval (from 22, 9, 2000 to 22, 9, 2005), and the second interval (from 23, 9, 2005 to 22, 9, 2010). Following that, exposure criteria and markers were determined. It was then necessary to define and measure a broad range of markers because of the temporal-spatial non-uniformity in the climate of Kermanshah Province that results from land location and variety in this Province. In the present research, climatic data was processed in the framework of five criteria that included 29 markers. In general, it was found that Kermanshah Province is faced with increased hazards resulting from current changes in climate.
واحدهای ژئومورفولوژیکی در مکان یابی پاسگاه های مرزی و تعیین مناطق مستعد نفوذ (موردمطالعه: محدوده نوار مرزی شهرستان درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط و ضرورت های تأمین امنیت هر کشور، تأمین امنیت مرزهای بین المللی پیرامونی آن است. در بین مناطق مرزی شرق کشور، استان خراسان جنوبی ازجمله مناطقی است که بنا به موقعیت ژئوپلیتیکی خاص، همواره در مقاطع تاریخی مختلف، چهارراه حوادث و ناامنی بوده و در حال حاضر نیز با مسائل عدیده و تهدیدات امنیتی مواجه است. هدف پژوهش حاضر، جانمایی و مکان یابی پاسگاه ها و مواضع دیدبانی نوار مرزی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی با کشور افغانستان است که با تکیه بر توان واحدهای ژئومورفولوژیکی و به منظور افزایش توانمندی های دفاعی و عملیاتی، بازدارندگی و مبارزه با اشرار، موادمخدر، کالای قاچاق و اقدامات پدافندی صورت می گیرد. ابزارهای پژوهش به چهار دسته اصلی، نقشه، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای، ابزارهای مفهومی (نرم افزارها) و مدل ها تقسیم می شوند. مدل سازی منطقه با استفاده از سیستم استنتاج فازی با در نظر گرفتن لایه های مختلف اطلاعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق مرزی شهرستان درمیان، مستعد نفوذ است و بر اساس نقشه های نهایی مکان یابی و برآورد قابلیت ها و محدودیت های واحدهای ژئومورفولوژیکی، استقرار (۹) پاسگاه و یا موضع دیدبانی به منظور افزایش توانمندی های دفاعی و عملیاتی در این منطقه پیشنهاد می شود.
نقش واسط علوم رفتاری بر انتقال فرهنگ در فضاهای آموزشی با رویکرد تحلیلی توصیفی به باغ مدرسه ها در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات قرن حاضر، موجب دگرگونیها و تغییراتی در بعضی از جلوه های زندگی و فرهنگ ایرانی شد. ازآنجا که سرعت وقوع این تحولات بسیار زیاد بود، مانع از تطبیق آنها با فرهنگ جامعه شد و نهایتا کم توجهی به معماری سنتی را در پی داشت. تحولات زندگی بشر در دوران معاصر، تمامی نهادهای اجتماعی و از جمله نظام آموزشی را متاثر کرد؛ تا آنجا که بررسی ها حاکی از آنست که مدل کالبدی امروزه مدارس، حرف تازه ای نسبت به مدارس سنتی ایرانی ندارد. حال سوال اساسی که مطرح می شود اینست که :" آیا باغ مدرسه ها میتوانند بواسطه علوم رفتاری، عاملی جهت انتقال فرهنگ ایرانی به دانش آموزان، باشند؟" نوشتار حاضر با محوریت انتقال فرهنگ در مکان های آموزشی شکل گرفته است. با توجه به گسترده بودن بحث در حیطه مدارس ایرانی و موارد انتقال دهنده فرهنگ، از این میان بطور خاص به بررسی "باغ مدرسه" - منوط به دوره صفوی - پرداخته و دو مدرسه خان شیراز و چهارباغ اصفهان به عنوان شاخص ترین نمونه های موجود از این دست بناها، معرفی و سپس با یکدیگر مقایسه خواهند شد. لذا بهره گیری از الگوهای معماری باغ مدرسه ها، در راستای ارائه ی راهکارهایی برای باز طراحی حیاط مدارس معاصر، مبتنی بر انتقال و آموزش فرهنگ جامعه به کاربران، هدف اصلی این پژوهش بوده است. برای تحقق این هدف، از روش تحقیق کیفی علی_مقایسه ای استفاده و گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای بوده است. نهایتا شاخص های مورد نظر شامل مدرس ها، ایوان ها و فضای باز (باغ یا حیاط)، جهت مقایسه تطبیقی معرفی و نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، به صورت الگواره بیان شده است.
بررسی و تحلیل الگوی بهینه پراکنش مراکز آموزشی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره (MADM) در محیط GIS مورد شناسی: آموزش و پرورش ناحیه یک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات، از جمله فضاهای آموزشی، یکی از مسائل مهمی است که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد. توسعه ناهمگون، برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل به شمار آورد. در جهتِ افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن بنیادی- کاربردی است. هدف آن نیز عبارت است از بررسی پراکنش فضاهای آموزشی با استفاده از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از تکنیک AHP و روش دلفی با در نظر گرفتن پارامترهای مؤثر بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ارائه الگوی مناسب و بهینه پراکنش مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعاتی به منظور پایداری و تأمین اهداف اجتماعی و اقتصادی کاربری زمین شهری می باشد. نتایج آن نشان داده که مدارس ناحیه یک برای پوشش دادن کل فضای منطقه کافی نبوده و برخی از محله های غربی ناحیه با داشتن تراکم زیاد، از دسترسی عادلانه و مطلوب محروم هستند و از پوشش مدارس موجود خارج می باشند؛ بنابراین در تعیین محدوده بندی، قواعد خاصی از لحاظِ برنامه ریزی شهری رعایت نشده و پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی به این نیاز مهم پاسخ مناسبی داده شود و محدوده بندی با قاعده برای مدارس تعیین شود. اکثر حوزه های شهری که از نظرِ تعداد دانش آموز مقاطع راهنمایی و متوسطه به خصوص مقطع متوسطه جمعیت بالایی دارند، بدون مکان آموزشی لازم بوده و همین امر تراکم دانش آموز در مدارس محدوده سایر نقاط شهر را افزایش داده است. همچنین مکان یابی آموزشی که بدون در نظر گرفتن نحوه دسترسی صورت گرفته باشد، نه تنها از جنبه ایمنی آسیب پذیر بوده و سلامت دانش آموزان را در آمد و رفت مورد تهدید قرار می دهد؛ بلکه از نظر کاهش مسائل شهری همچون ترافیک نیز موفق نخواهد شد.
ارزیابی طیف تاب آوری اجتماع های شهری در برابر بحران زلزله بر اساس سناریوهای شدت مختلف و استفاده از نمایه COPRAS (نمونة موردی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادها و سازمان های فعال در زمینه کاهش سوانح بیشتر فعالیت های خود را بر دستیابی به جامعه تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. که در این میان بدلیل خسارات وسیع و ناهنجاری های گسترده اجتماعی، زمین لرزه ها از اولویت بالایی در تلاش برای تقویت تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی برخوردارند. بنابراین جهت هرجه بیشتر کاهش و جلوگیری از خسارات آن نیازمند مطالعه و بررسی در ابعاد متفاوت است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی کوپراس و تخمین آسیب پذیری به بررسی موضوع در شهر ایلام پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است گرایش به مرکز تاب آوری در شهر ایلام بین(0-1) برابر 9/0 درصد و در مرحله بعد 8/0 درصد را نشان داده است. که هم به میانگین تاب آوری شهری (686/0) نزدیک بوده و هم تائید آسیب پذیر بودن مناطقی که پائیین تر از میانگین بوده است را نشان داده است. در نهایت، میزان تاب آوری در شهر ایلام گرایش آن از تمرکز کم به زیاد، سپس نزدیک به میانگین شده و سپس خود را به گروه نما نیاز است برساند. همچنین در دیگر نتایج خسارت اجتماعی - کالبدی در اثر زلزله تا شدت 5 مرکالی با استفاده از وزن متغیرها در مدل کوپراس تعیین و میزان تاب آوری در شهر ایلام بصورت پهنه بندی ارائه گردید. لازم به ذکر است بر اساس مدل کوپراس میانگین تاب آوری در مناطق برابر 65 درصد بوده است.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی سبز کارکنان با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی با تمرکز بر سرمایه انسانی و برنامه های مدیریت محیط زیست و ادغام آنها در فعالیت های خود، اثرات قابل توجهی را در ارتقای توجه به محیط زیست خواهد داشت. از آنجا که آموزش و توسعه تسهیل گر مدیریت منابع انسانی سبز است، لذا این تحقیق در راستای ارتقای رفتار سبز کارکنان به دنبال شناسایی و اولویت بندی نیازهای (دوره های) آموزشی سبز سازمان ها مبتنی بر رویکرد مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش در گروه پیمایشی است. در این پژوهش 14نیاز (دوره) آموزشی بر اساس ادبیات تحقیق شناسایی شدند. جامعه آماری این پژوهش10 نفر از کارشناسان صنعت آموزشی کشور بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج نقطه ای لیکرت نظرات آنها برای تعیین اهمیت این نیازهای (دوره های) آموزشی گردآوری شد. در واقع، با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در ابتدا به کمک تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی 8 نیاز (دوره) آموزشی به عنوان مهم ترین نیاز مشخص شد. علاوه بر این با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای ((ANP نیازهای (دوره های) آموزشی مؤثر در ارتقای رفتار سبز کارکنان به لحاظ عملکرد رتبه بندی شدند که بر اساس آن به ترتیب توسعه پایدار، 14001ISO و خرید سبز به عنوان مهم ترین و مؤثرترین نیاز ها یا دوره های آموزشی شناسایی شدند. بر این اساس مدیران مؤسسات آموزشی می توانند در جهت پیاده سازی مدیریت منابع انسانی سبز، طبق نتایج این پژوهش به آموزش سبز کارکنان اقدام نمایند.
ارزیابی کیفیت طرح های جامع شهری با رویکرد تلفیقی ISM و ANP (مورد مطالعه: طرح بازنگری در طرح جامع پولادشهر (مصوب ۱۳۹۰))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت طرح ها به عنوان یکی از رویکردهای کانون توجه مدیران شهری و یکی از روش های مؤثر ارزیابی در حین اجرای طرح ها مطرح شده است. این اهمیت هم از لحاظ کمک به موفقیت اجرای طرح و هم برای ساختن طرح های بهتر در آینده، مورد توجه است. از این رو، این پژوهش «طرح بازنگری در طرح جامع پولادشهر (مصوب ۱۳۹۰)» را به عنوان نمونه مطالعاتی بررسی کرده است. بدین منظور، چارچوبی برای ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری بر مبنای تلفیق دو روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) ساخته شده است. درواقع، پس از استخراج شاخص ها از مطالعات نظری، مدل ارتباطات شبکه ای بین شاخص ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری ساخته می شود و خروجی آن به عنوان ورودی فرایند تحلیل شبکه ای، در فرایند ارزیابی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی کیفیت مورد مطالعاتی نشان می دهد که این طرح امتیازی متوسط (۶/۴ از ۹) را کسب می کند و به صورت دقیق تر، با دوگانگی در به کارگیری روش ها و مفاهیمی نظیر برنامه ریزی راهبردی، توسعه پایدار، جلب مشارکت مردم و چشم اندازسازی مواجه است؛ چراکه با وجود مطرح شدن این موضوعات در متن طرح، در فرایند تهیه طرح توجه چندانی به محتوای آنها نشده است.
ارزیابی تناسب اراضی به منظور توسعه ی شهری با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی پایدار شهری، گونه ای از توسعه ی شهری است که می تواند استمرار داشته باشد بدون این که موجب تخریب منابع و نظام هایی شود که به آن ها وابسته است. افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها با برنامه و حرکت در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می کند. در واقع توسعه ی مناسب شهری هنگامی محقق می شود که سرزمین به تناسب قابلیت های آن به کار گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی شهرستان اهواز به منظور توسعه ی شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا لایه های مناسب در محیط ARCGIS نرمال سازی شده اند و با توجه به این که ماهیّت پژوهش، تصمیم گیری و انتخاب اراضی مناسب می باشد، از روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده گردید. بدین ترتیب 15معیار مورد نظر با استفاده از پرسشنامه تکنیک Fuzzy Dematel به وسیله ی 15 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری تکمیل گردید و در نرم افزار Excel وزن معیارها به دست آمد سپس وزن های به دست آمده در تک تک لایه ها ضرب گردید. در نهایت با الگوریتم تکنیکTopsis که در محیط ARCGIS پیاده سازی گشت، لایه ها با هم همپوشانی شدند و نقشه ی اولویّت بندی به منظور توسعه ی شهری در شهرستان اهواز ارائه شده است. مساحت اولویّت ها به این ترتیب می باشد که مساحت اولویّت اول 54975 هکتار، اولویّت دوم 250168 هکتار، اولویّت سوم 75367هکتار، اولویّت چهارم 44658هکتار و اولویّت پنجم 3642هکتار به دست آمده است. اولویّت اول در قسمت های جنوب، جنوب غربی و شمال شرقی قرار گرفته است و بیشتر مساحت آن در زمین های بایر می باشد.
بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار و اخلاق شهروندان (مطالعه موردی: خیابان های امام، مدرس و کاشانی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، خیابان های شهری به دلیل وجود کاربری های مختلف، از تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمرة شهروندان محسوب می شوند، اما متأسفانه بی توجهی به ابعاد اجتماعی در طراحی شهری، آثار نامطلوبی بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان ها داشته است. این پژوهش با تحلیل مفهومی رابطه میان فضا و اخلاق و رفتار شهروندان، رویکرد فضامحور در مدیریت رفتارهای شهری را به بحث می گذارد و تأثیر معیارهای کالبدی و بصری را بر میزان اخلاق محوربودن خیابان ها با تأکید بر سه خیابان امام، کاشانی و مدرس شهر ارومیه بررسی می کند. روش تحقیق توصیفی-همبستگی به کاررفته در این پژوهش از نوع کاربردی است و 80 نفر با ضریب اطمینان 95 درصد به عنوان حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران از میان افرادی که تجربة حضور و قدم زدن در هر سه خیابان را داشته اند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها (18 شاخص کالبدی-بصری) به صورت پیمایشی (داده های اولیه) و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفت که به صورت خوشه ای میان دو گروه زنان و مردان به طور مساوی توزیع شد. برای ارزیابی و پردازش داده ها از شیوه های آماری توصیفی و استنباطی، در قالب نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطة نزدیکی میان محیط کالبدی-بصری و میزان اخلاق محوربودن خیابان وجود دارد و امتیازات وزنی به دست آمده از پرسشنامه بیان می کند از لحاظ میزان مطلوبیت عناصر کالبدی و بصری و کیفیت اخلاق و رفتار محوری بودن، خیابان امام بیشترین امتیاز را داشته است و خیابان های کاشانی و مدرس به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفته اند. در این میان، معیارهای کالبدی و بصری تأثیر بیشتری بر زنان نسبت به مردان دارند. بدین منظور، مداخلة فضایی برای ساماندهی فضای خیابان به عنوان ابزار کنترل کنندة الگوهای رفتاری و اخلاق (فردی و جمعی) در خیابان ها پیشنهاد شده است.
سنجش و ارزیابی پایداری شهری با استفاده از تکنیک های ANP, Topsis, Saw (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بروز ضایعات زیست محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رهیافت پایداری شهری به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن 20 از سوی سازمان ملل مطرح شد و به عنوان دستور کار قرن 21 در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی تعیین گردید. هدف کلی تحقیق حاضر؛ ارزیابی شاخص های پایداری شهری در شهر کرمان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد. روش شناسی تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (ANP,Topsis,Saw) می باشد. براساس یافته های به دست آمده از تکنیک ANP، معیارهای اقتصادی با 254/0، زیربنایی با 251/0، اجتماعی با 162/0، زیستی با 125/0 و معیار کالبدی با 35/0 به ترتیب بالاترین مقادیر را از نظر سطوح پایداری به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس منطقه 2 با 491/0، منطقه 1 با 302/0، منطقه 4 با 213/0 و در نهایت منطقه 3 با 211/0 اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج به دست آمده از تکنین SAW نیز بیانگر این مهم می باشدکه از بین معیارهای مؤثر در سطوح پایداری شهر کرمان، معیار زیستی با 26/0 ، اجتماعی و کالبدی با 23/0، اقتصادی با 18/0 و زیربنایی با 07/0 به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند و منطقه 2 با 73/0، منطقه 1 با 63/0، منطقه 3 با 55/0 و منطقه 4 با 53/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های تحقیق، نتایج به دست آمده از تکنیک Topsis نشان می دهد که منطقه 1 با 783/0، منطقه 4 با 743/0، منطقه 2 با 591/0 و منطقه 3 با 170/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند.