فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها از مهم ترین نهادهایی هستند که بیشترین مراجعات مردمی را داشته و با وجود تنگناهای متعدد مالی و غیرمالی، بیشترین اقدامات عمرانی و اجرایی را در شهر به انجام می رسانند. با این وجود، در رده بندی میزان رضایت از خدمات ارائه شده، بالاترین شکایت های مردمی را به خود اختصاص می دهند. برای رفع این مشکل، راهکارهای متعددی مورد توجه قرار گرفته است و از آن میان بیشترین تأکید بر افزایش میزان اثر بخشی و کارآیی سازمان از طریق بهره مندی از ظرفیت های داخلی به خصوص هوش و فرهنگ سازمانی بوده است. به همین منظور، این بررسی با هدف تعیین اثر فرهنگ سازمانی و نقش این عامل بر هوش سازمانی برای افزایش کارآیی و اثر بخشی انجام شد. این مطالعه توصیفی و تحلیلی در شهرداری مشهد به انجام رسیده و از بین افراد شاغل به کار در این نهاد، 200 نفر به صورت تصادفی ساده گزینش و مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و هوش سازمانی آلبرخت به دست آمده است. اطلاعات و داده های گردآوری شده به این شیوه، با بهره گیری از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel به انجام رسیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از دیدگاه کارکنان، بین فرهنگ سازمانی با ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد)، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و این شرایط می تواند بر بهره وری و اثربخشی سازمان تأثیرگذار باشد. با توجه به اثر فرهنگ سازمانی بر ارتقای سطح هوش سازمانی، می توان از این عامل برای افزایش بهره وری و اثر بخشی در شهرداری مشهد، استفاده کرده و با کمترین امکانات، بالاترین راندمان را در اختیار شهروندان قرار داد.
ارزیابی رابطه مدیریت محلات با حکمروایی شهری در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: مناطق 1، 12 و 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها در طی دهه های اخیر، مشکلات و نارسائی های فزاینده ای در حیطه مدیریت شهری به وجود آمده است. یکی از رویکردهای مورد تأکید برای بهبود عملکرد مدیریت شهرها و حل مسائل و مشکلات شهری به کارگیری طرح مدیریت محله ای یا همان رویکرد نوین ""خود مدیریتی"" شهروندان در امور متنوع مدیریت شهری می باشد. در سال های اخیر مدیریت شهری تهران برای مدیریت هرچه بهتر این شهر و کاهش مشکلات و نارسائی های خدمات ارائه شده به شهروندان تهرانی اقدام به پیاده سازی طرح مدیریت محلات در سطح محلات شهر تهران کرده است. با این توصیف، مقاله حاضر به دنبال این موضوع می باشد که اولاً مدیریت محلات در دستیابی به هدف خود تاکنون موفق عمل کرده است؟ ثانیاً مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی قرار دارد؟ و در نهایت این که آیا اجرای طرح مدیریت محلات می تواند زمینه و بستری برای تحقق رهیافت حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه ایجاد کند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که مدیریت محلات در دست یابی به اهداف خود تاکنون موفق عمل نکرده است؛ هم چنین مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ و این که همبستگی بالایی بین طرح مدیریت محلات و زمینه سازی برای تحقق حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه وجود دارد.
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و مطالعه رضایتمندی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر بجنورد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی می باشد. برای تحلیل متغیرهای تحقیق از روش های تحلیل آماری شامل آمار توصیفی، تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید و روش گردآوری داده های تحقیق میدانی است. شاخص های تحقیق شامل محیط کالبدی، محیط اقتصادی و محیط اجتماعی است. مؤلفه محیط کالبدی (دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات) بیش ترین و مؤلفه پس انداز شاخص محیط اقتصادی کم ترین میزان رضایتمندی را نشان می دهد. از مجموع 26 گویه، 6 عامل با استفاده از روش تحلیل عاملی استخراج شد. این عوامل شامل بهداشت محیط، زبیاشناسی محیط، توزیع خدمات عمومی، رفاه اقتصادی، همبستگی اجتماعی و خرسندی می شود. بر اساس نتایج تحقیق تنها شاخص دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات با میانگین 6/3 بالاترین میزان رضایتمندی ساکنین از محیط کالبدی، شاخص وضعیت تغذیه با 2/3 از محیط اقتصادی و شاخص اعتماد به همسایه با 1/3 از محیط اجتماعی بیش ترین میزان رضایتمندی را از محیط های 3 گانه نشان دادند. براساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت، بخش قابل توجهی از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از کیفیت زندگی خود در ارتباط با استانداردهای محیط های 3 گانه رضایت کمی دارند.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.
شناسایی کانون های محرک توسعه خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
405 - 423
حوزههای تخصصی:
نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
ارائه الگوی آمایش سرزمین نواحی ساحلی دریای مکران با رویکرد توسعه و امنیت پایدار منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان های چابهار و ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
539 - 564
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که امنیت یک کشور را تهدید می کند، وجود نابرابری های فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. وجود بی عدالتی های جغرافیایی و توسعه نامتوازن بخش های جغرافیایی یک کشور به ویژه بین مناطق مرکزی و پیرامونی ممکن است به همبستگی و وحدت ملی آسیب بزند و به بروز تحرکات واگرایانه به ویژه در مناطق قومی بینجامد. این مسئله تأثیری سوء بر قدرت ملی دارد. از دیدگاه صاحب نظران، از جمله ایساکسون و ماهان، توسعه و امنیت مکمل یکدیگرند. بدین ترتیب، می توان امنیت پایدار را مرهون توسعه پایدار، و توسعه پایدار را تضمین کننده امنیت ملی دانست. تأمین امنیت ملی کشور در گرو رفع تهدیدهای داخلی و خارجی است؛ از این رو آنچه در این میان خلأ به وجود آمده در توسعه نامتوازن یک کشور را بهبود می بخشد، علم برنامه ریزی آمایش سرزمین است. این نوشتار، با هدف ارائه الگوی مناسب آمایش سرزمین، منطقه ساحلی مکران را با تأکید بر برنامه های توسعه آتی شهرستان های چابهار و ایرانشهر در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی، و با رویکرد توسعه و امنیت پایدار منطقه ای بررسی می کند. روش پژوهش، ترکیبی از تحلیل راهبردی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. برای پردازش نتایج، از پرسشنامه استفاده شد. بررسی و تحلیل فرصت ها و قوت ها، همچنین نمایش وضعیت و سیمای سرزمین و توزیع فضایی منابع در منطقه مورد مطالعه، به روش های آمار و تحلیل فضایی در نرم افزار Arc Gis صورت گرفت. در این مقاله، برای اولین بار در ایران، در مطالعه آمایش سرزمینی و برنامه ریزی منطقه ای، مدل و نرم افزار پیشرفته و جدید متاسوآت به کار گرفته شده و الگوهای آمایشی منطقه مورد مطالعه نیز با توجه به دو فاکتور عوامل داخلی و خارجی ارائه شده است. در زمینه فاکتورهای داخلی مشخص شد توسعه محور شرق و جنوب شرق، و موقعیت جغرافیایی راهبردی سواحل مکران در خارج از محدوده پرترافیک و پرتنش خلیج فارس و تنگه هرمز، بیشترین اهمیت راهبردی را در توسعه دارند. در زمینه فاکتورهای برون سازمانی، بیشترین اهمیت متعلق به حضور نظامی آمریکا در منطقه، جریان ارتجاع عربی و محور عربی-آمریکایی، و گسترش و نفوذ جریان های ارتجاعی-تروریستی در منطقه است. به منظور تدوین الگوی آمایشی در بخش سیاست خارجی بر نواحی نوار ساحلی نیز الگوها و راهبردهایی ارائه شد.
بررسی تأثیرات فقر شهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت قدیمی شهرها (مطالعه موردی: محلات سلطان میراحمد و درب اصفهان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر شهری یکی از چالش های اصلی در بافت های فرسوده می باشد که در ابعاد مختلفی چون محرومیتهای اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فضایی، ظهور یافته است. بنابراین در بررسی ساختار فضایی بافت های فرسوده بایستی به بررسی جنبه های مختلف تأثیر گذار بر فرآیند فقر شهری پرداخت، در این راستا بافت های قدیمی شهر کاشان از منظر کالبدشناسی ساختاری و عملکردی نشان دهنده ی تجلی مشکلاتی نظیر تعارض با ساختار کلی شهر، افول اقتصادی، افول کیفیت کالبدی، شرایط نامطلوب زیست محیطی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی مهمترین ابعاد فقر شهریِ محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در شهر کاشان پرداخته و تأثیرات این عوامل را بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات ارزیابی می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روشهای مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و همچنین روش کای اسکوئر (خی دو) از طریق نرم افزار SPSS و برای بدست آوردن نقشه های مورد نیاز از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. در نهایت تأثیرات زیرشاخص های اقتصادی بر زیرشاخص های کالبدی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری (SEM) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد افت شاخص های اقتصادی باعث افزایش نارسایی کالبدی در سطح محلات می شود. همچنین بر اساس مدل کای اسکوئر علت سکونت ساکنان در کنار یکدیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که علت اصلی سکونت ساکنین در انتخاب این محله برای سکونت، هم سطح بودن با سایر همسایگان از نظر مالی و اقتصادی می باشد.
سنجش عوامل محیطی مؤثر بر احساس امنیت ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
705 - 720
حوزههای تخصصی:
تجربه نشان داده است طراحی شهری همراه با ساماندهی کیفیت محیطی محله ها، تأثیر بسزایی در کاهش جرائم و افزایش احساس امنیت شهروندان دارد. در این میان، تحلیل امنیت در سکونتگاه های غیررسمی شهرها که یکی از کانون های اصلی بروز جرائم هستند، بسیار مهم است؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تفسیری به ارزیابی شاخص های امنیت محیطی در محله های غیررسمی شهر همدان پرداخته است، این شاخص ها از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج، سپس با استفاده از پرسشنامه (400 عدد) در جامعه ساکنان محله های غیررسمی تکمیل شده است. داده های پرسشنامه ها نیز پس از ورود به نرم افزار SPSS با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهش هم نشان می دهد امنیت محیطی محله های غیررسمی در قالب پنج عامل «غریب گز بودن»، «نظم بافت»، «اجتماع پذیری»، «تسهیلات رفاهی» و «نگهداری و عملکرد» خلاصه می شود. چنانکه امتیاز وضعیت محله های مورد مطالعه درمجموع پنج عامل به ترتیب برای محله منوچهری برابر با 40/5، محله حصار با 72/4، محله مزدقینه برابر با 71/4، محله خضر برابر با 35/4 و محله دیزج برابر با 20/4 بوده است؛ همچنین با توجه به نتایج نهایی پژوهش، اولویت های ارتقای امنیت محیطی در هر محله با سایر محله ها متفاوت است. با وجود این، ساماندهی مواردی مانند کیفیت معابر و پیاده روها، تراکم بافت محله، مبلمان و روشنایی معابر، کاربری های محلی، وضعیت اراضی بلااستفاده و کاهش عبور خودروهای غیربومی از محله از جمله اولویت های ارتقای امنیت ساکنان این محله هاست.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی شهرها (مورد مطالعه: محله ی سرتپوله – شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و مؤثر تشکیل دهنده ی حیات اجتماعی شهری به شمار می روند. در مبانی نظری مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت ساکنین محله، در قالب الگوهای برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور مورد تأکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تأکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تأکید دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی محله ی سرتپوله سنندج است. روش تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی بوده، نوع آن کاربردی می باشد. شیوه ی گردآوری اطلاعات، از طریق پرسشنامه و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار ساکن در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که، عواملی همچون ""همگرایی اجتماعی قوی میان همسایگان، اعتماد بین ساکنین محله، حس تعلق مطلوب به محله"" بیشترین تاثیر را در پایداری اجتماعی محله دارند. همچنین بین حس تعلق و مدت اقامت در محله، و میزان مشارکت در پایداری اجتماعی محله رابطه ی معناداری وجود دارد (با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، سطح معناداری هر دو شاخص کمتر از 0.05 و شدت همبستگی نیز به ترتیب بیشتر از 0.5 (0.779 و 0.903). همچنین؛ شاخص های ""حس تعلق به محله، اعتماد بین ساکنین محله، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده ی محله و رضایت از محله""؛ به ترتیب با ارزش عددی 212/0، 771/0، 338/0 و 143/0 دارای ارتباط مستقیم؛ و نیز شاخص های ""شرکت در فعالیت جمعی، توجه به منافع ساکنین محله، همگرایی اجتماعی ساکنان، و مشارکت ساکنان""؛ به ترتیب با ارزش عددی 171/0، 234/0، 185/0 و 027/0 دارای ارتباط غیرمستقیم با پایداری اجتماعی محله هستند.
مطالعه اثرات توزیع کاربری اراضی بر سلامت شهروندان (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فیزیکی شهرها و تداوم بهره گیری از اتومبیل زمینه ساز بروز مشکلات زیادی در شهرها و جابه جایی شهرنشینان در دسترسی به انواع کاربری های عمومی شده است. شمال ایران با قابلیت های کم نظیر طبیعی کانون رشد بی امان شهری در پاسخ به رشد فزاینده مهاجران درون و برون استانی است؛ به طوری که حالا بی تحرکی بخشی از مشکلات در حال بروز این کانون های کوچک شهری هم به علت پراکنده روی شهری، توسعه بی برنامه، کاهش خدمات عمومی و بروز مشکلات بهداشتی جسم و روان شده است. از این رو، این تحقیق با هدف بررسی و آشنایی با اثرات توزیع و ترکیب کاربری شهری بر سلامت شهروندان در یکی از شهرهای ساحلی خزر (با کارکردی فرهنگی و گردش گری) انجام شده است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی تحلیلی بوده که با بررسی ادبیات تحقیق و تنظیم پرسش نامه های مورد نظر به شیوه نمونه گیری خوشه ای اطلاعات و داده ها گردآوری شد. حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران، با توجه به جمعیت و بعد خانوار در هر محله شهر بابلسر تعداد ۳۸۵ نمونه تعیین شد. ابتدا میزان اختلاط کاربری هر یک از محله های شهر از طریق ضریب آنتروپی شانون محاسبه و با استفاده از شاخص پیاده روی میزان آن در هر یک از محله ها تعیین شده است. به منظور آنالیز داده های تحقیق از روش های آماری پارامتریک در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد محله های مرکزی شهر به ویژه در بخش شرقی رودخانه دارای دسترسی بالاتری به کاربری های مورد مطالعه هستند. مقایسه سطح دسترسی ها در محله های مختلف حاکی از این است که ترکیب و توزیع کاربری ها تأثیر قابل توجهی بر میزان تحرک فیزیکی شهروندان دارد. بنابراین، طراحی و برنامه ریزی شهری می تواند با تنظیم مناسب انواع کاربری های شهری تحرک بیشتر شهروندان را تشویق کند و این امر امروزه در همه شهرهای کوچک و برزگ کشور به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.
ذهنیت سنجی در خصوص عملکرد دفاترتسهیل گری بافت های فرسوده شهری درفرایند بازآفرینی شهری جامع پایدار (نمونه موردی دفاتر تسهیل گری کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی اصول، اهداف و شاخص های بازآفرینی شهری درتعدادی ازکشورها و قیاس آنها با ایران و همچنین ارزیابی عملکرد دفاتر تسهیل گری بافت های فرسود در دستیابی به اهداف بازآفرینی شهری جامع پایدار درکلان شهر شیراز انجام شده است. عملکرد این دفاتر از نظر سه گروه ساکنین، کارشناسان مدیریت شهری و کارشناسان دفاتر در ارتباط با دستیابی به اهداف رویکرد بازآفرینی شهری جامع پایدار در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی (مکتوبات موجودو...) و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه و...) و با استفاده از روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی صورت گرفته و در مرحله ارزیابی میزان موفقیت و تاثیر دفاتر در دستیابی به اهداف بازآفرینی از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بازآفرینی شهری جامع پایدار در ایران با دیگر کشورهای مورد بررسی انطباق دارد، همچنین شرح خدمات دفاتر تسهیل گری با مولفه های بازآفرینی جامع پایدار شهری در ایران منطبق است. ارزیابی عملکرد دفاتر از دید سه گروه مردم، مدیریت شهری و دفاتر تسهیلگری موفق ارزیابی گردیده است. چنانکه دستیابی به اهداف کالبدی در رتبه اول و به ترتیب اهداف اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی قرار دارد.
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
تعیین ظرفیتِ تحمل و ردپای اکولوژیکی در مقصدهای طبیعت گردی (مورد شناسی: دریاچة زریوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة روزافزون گردشگری و افزایش تعداد گردشگران در طی دهه های گذشته، پیامدهای جبران ناپذیری را برای مقصدهای گردشگری به دنبال داشته است. در این میان، مقصدهای طبیعت گردی به دلیلِ ماهیت شکننده و توجه زیاد گردشگران، بیش از جاذبه های دیگر آسیب دیده اند. این موضوع توجه مدیران و مسئولان را به مدیریت بازدید کنندگان و کاهش اثرات ناشی از این بازدید ها جلب کرده است. در سال های اخیر ، تکنیک های مختلفی در جهتِ مدیریت اثرات بازدید کنندگان ارائه شده که یکی از این ابزارها «ظرفیتِ تحمل» است. تاکنون به منظورِ تعیین ظرفیتِ تحمل جاذبه های گردشگری، روش های مختلفی ارائه شده است. یکی از این روش ها، روش «ردپای اکولوژیکی» است. این روش میزان استفاده از منابع و همچنین تولید مواد زائد را برحسبِ پهنه های زمین و آب موردِ نیاز نشان می دهد و در حالِ حاضر به صورتِ گسترده، به منظورِ سنجش پایداری حوزه های مختلف، موردِ استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی، ظرفیتِ تحمل اکولوژیکیِ «دریاچة زریوار» محاسبه شده است. در این روش ابتدا ردپای اکولوژیکی فعالیت های مصرفی گردشگران در پنچ گروه محاسبه و ردپای اکولولوژیکی هر یک از فعالیت های مصرفی در انواع مختلف زمین تعیین شده است. در مرحلة بعد، ظرفیتِ زیستی محاسبه شده با ردپای اکولوژیکی مقایسه شد و در نهایت با تعیین سطح ایمنی اکولوژیکیِ دریاچة زریوار، ظرفیتِ تحمل دریاچه در سطوح مختلف ایمنی مشخص شد. بر اساس محاسبات انجام شده، سرانة ردپای اکولوژیکی بازدید کنندگان دریاچة زریوار در سال 1393 که تعداد آن ها مطابق با برآوردهای انجام گرفته حدود 860000 نفر است، 0.0148321 هکتار جهانی و سرانة ظرفیتِ زیستی نیز 0.0170915 هکتار جهانی است. هر چند که ظرفیتِ زیستی دریاچه از ردپای گردشگران بیشتر است؛ اما به این دلیل که شاخص ایمنی اکولوژیکی دریاچه حدود 0.86 است، دریاچه در سطحِ ایمنیِ 3 و وضعیت ضعیف قرار دارد. محاسبات نشان می دهد چناچه تعداد بازدید کنندگان بین 500000 تا 800000 نفر باشد، وضعیت دریاچه مناسب و در سطح ایمنی 2 قرار خواهد گرفت و چناچه تعداد بازدید کنندگان کمتر از 500000 نفر باشد، وضعیت دریاچه خوب و در سطح ایمنی 1 قرار خواهد گرفت.
سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی و ساختار فضایی شهر منبعث از نیروهای طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. از گذشته تا به امروز این نیروها به عنوان عاملی مهم در چینش فضایی شهرها نقش ایفا کرده اند. به طوری که شکل گیری و سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی نیز منبعث از نیروهای موجود در چینش فضایی شهرهاست. با توجه به ماهیت موضوع، هدف این تحقیق بررسی سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی – نظری با ماهیت توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی– میدانی است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان، مسائل شهری کلان شهر تبریز (1400 نفر) است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 110 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب رگرسیون و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS و برای تهیه نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سازوکار تبعیض آمیز و فقرزا بر پایه توزیع غیرعادلانه منابع، فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و ارزان قیمت بودن زمین در فضاهایی با شرایط طبیعی نامناسب، به ترتیب با ضریب بتای 767/0، 716/0 و 682/0 بیشترین تأثیر را در سازمان یابی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی تبریز، طی ادوار مختلف می گذارند. همچنین نتایج نشان می دهد که سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز در قبل از دهه 1340، بیشتر بر اثر نیروهای سیاسی - طبیعی، بعد از دهه 1340، بر اثر عوامل کلان (ساختاری) و نیروهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و بعد از سال 1362، ناشی از عوامل ساختاری و غیرساختاری و نیروهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بوده است. سازمان یابی این سکونتگاه ها نیز در کلان شهر تبریز نشان می دهد که پهنه های غیررسمی شمال شهر دارای سابقه طولانی تر از سایر پهنه هاست. پهنه های جنوب غربی نیز مربوط به توسعه شهر در دوره های اخیر و ادغام روستاهای اطراف در متن کلان شهر تبریز بوده و سابقه اندکی دارند.
نقش مدیران محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی پیرامون کلان شهر تهران (موردمطالعه: بخش آفتاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت ازجمله پدیده های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت های اساسی در هر جامعه به شمار می رود. یکی از نهادهایی که نقشی بسیار مؤثر در ارتباط با امنیت انتظامی جامعه به خصوص در نواحی روستایی می تواند داشته باشد، مدیریت محلی است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش مدیریت محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی است. روش پژوهش در این بررسی مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است. در گردآوری داده ها و اطلاعات، از مطالعات کتابخانه ای-اسنادی و میدانی استفاده شده است. پایایی داده ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده که نشان دهنده عدد (۰٫۸۴۱) است و روایی داده ها نیز بر اساس شیوه روایی محتوا (مطابق نظر اساتید) انجام گرفته است. در تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چند متغیره، آزمون t تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن) بهره گیری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه ساکنین روستایی و مدیران محلی مناطق روستایی بخش آفتاب تهران است. نتایج حاصل از تحلیل عملکرد مدیران محلی در مدیریت انتظامی مناطق روستایی نشان دادند که عملکرد مدیران محلی درزمینه مدیریت انتظامی با میانگین (۳٫۰۹)، در وضعیت نسبی مناسبی قرار دارد. هم چنین ارزیابی میزان توانایی مدیران محلی در مدیریت انتظامی نشان می دهد در شاخص های ساختار، تشکیلات، قوانین و مقررات با میانگین (۳٫۳۴)، دانش و آگاهی لازم در جهت مدیریت انتظامی با میانگین (۳٫۲۵) بالاتر از حد متوسط قرار دارد و شاخص های منابع مالی با میانگین (۲٫۳۵)، امکانات و تجهیزات موردنیاز در سطح پایین تر از سطح متوسط قرارگرفته است و وضعیت مطلوبی ندارند.
پهنه بندی فضایی امنیت با تأکید بر کاربری اراضی شهری (موردمطالعه: محلات شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر امنیت شهرها کاربری های اراضی شهری است که به عنوان سلول های تشکیل دهندة بافت شهری، شعاع اثر متفاوتی ازنظر محیطی و مکانی بر امنیت و ناامنی شهر می گذارند. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های امن و ناامن فضای شهر کاشان است که با انتخاب ده شاخص از میان کاربری های زمین شهری که از ادبیات پژوهش مستخرج شده اند، با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی ۸۷ محله شهر کاشان ازنظر امنیت پرداخته می شود. با توجه به نظر کارشناسان کاربری انتظامی با وزن (۰٫۳۳) ، فاصله از مخروبه ها و اراضی متروک با وزن (۰٫۲۱) و دسترسی سریع و آزاد به معابر اصلی و شریان های حیاتی با وزن (۰٫۱) بیشترین اثر را در میان کاربری ها در فرایند پهنه بندی امنیت شهر دارا می باشند. نتایج پژوهش نقشه پهنه بندی نهایی امنیت شهری است که نشان می دهد محلات روستاشهری بدترین و محلات نوساز و بافت جدید مطلوب ترین وضعیت را ازنظر امنیت شهری دارا هستند. هم چنین به طور نسبی (۴۰%) شهر کاشان در وضعیت امن و فرا امن، (۱۷%) در وضعیت امنیت متعادل و (۴۳%) در وضعیت ناامن و فرو امن قرار دارد و در پایان پژوهش، راهکارهای لازم برای تأمین امنیت در محلات فرو امن و ناامن ارائه می گردد.
سنجش احساس امنیت در بافت محلات شهری با تأکید بر پارامترهای اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برحسب رویکرد جامعه شناسی امنیت، نمی توان امنیت را به تنهایی به عنوان یک وضعیت بدون ارتباط با عوامل اجتماعی آن تحلیل کرد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان اثرگذاری عوامل اجتماعی بر احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان و ارائة راهکارهایی به منظور حذف عوامل ناامنی در منطقه است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور، با استفاده از نظریه های مربوط به موضوع تحقیق، شاخص های اجتماعی مورد نظر به دست آمد. شایان ذکر است متغیرهای تحقیق از نظر روایی و پایایی در سطحی قابل قبول ارزیابی شد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 382 نفر درنظر گرفته شد و پرسشنامه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین شهروندان منطقة 6 شهرداری اصفهان توزیع شد. نتایج بررسی ها نشان داد احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان در سطحی پایین قرار دارد (83/17-=t) و بین عوامل اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در محلات منطقة 6 رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت بین محلات در منطقة 6 شهرداری اصفهان تفاوت معناداری دارد؛ بنابراین، با شناسایی این عوامل در محلات و مشخص شدن میزان اثرگذاری آن ها و شناسایی ضعف های محلات می توان با اقداماتی مؤثر در پیشگیری از جرایم، تدابیری را تدوین و اجرا کرد. به همین منظور، با توجه به نتایج آزمون ها، در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت محلات ارائه می شود.
تحلیل اثرات گسترش شهری بر امنیت محلات شهری (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی در شهرها علاوه بر تأثیرات منفی زیست محیطی و اقتصادی، هزینه های اجتماعی زیادی دارد. این هزینه ها با جابه جایی و فاصله گرفتن محله های شهری از مرکز شهر و شکل گیری حومه های شهری روزبه روز افزایش می یابد. هدف از این مطالعه تحلیل و بررسی تأثیر پراکنده رویی شهری بر امنیت در محلات شهر مراغه است. پژوهش حاضر متشکل از سه مرحله شامل بررسی پراکنده رویی شهری، بررسی امنیت محلات و درنهایت سنجش میزان تأثیرگذاری شاخص های پراکنده رویی بر میزان امنیت محلات شهر است. تعداد شاخص های پراکنده رویی شهری 6 مورد و تعداد شاخص های امنیت 11 مورد بوده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و از روش های پیمایشی نیز استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق مطالعة طرح جامع و تفصیلی شهر و از طریق نرم افزار GIS استخراج شده است. اطلاعات امنیت از طریق 383 پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تأثیرات بین شاخص های تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و امنیت در محلاتی مانند سهند، ولیعصر، چهل متری، اوحدی، دارایی، پاسداران شیخ تاج و دروازه که به طور عمده بافت منسجم و برنامه ریزی شده دارند به صورت مثبت است؛ یعنی با افزایش مقدار این شاخص ها میزان امنیت نیز افزایش می یابد. به طور کلی، الگوی تأثیر شاخص ها به غیر از شاخص های میزان فاصله از مرکز شهر و دسترسی شبیه هم است و ضریب تأثیر آن ها در محلات شمالی مثبت است، اما ضریب شاخص دسترسی و فاصله بر افزایش امنیت محلات جنوبی و حاشیه ای شهر مثبت است.