فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۱ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
امروزه به دنبال توسعه کشاورزی، نگرانی هایی در مورد پیامدهای نامطلوب زیست محیطی مانند آلودگی آب، خاک، هوا، کاهش حاصلخیزی، فرسایش خاک و تخلیه منابع بر پایه استفاده از نهاده های غیرقابل تجدید بوجود آمده است که نیازمند چاره اندیشی در این باره است. این پژوهش به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از اسیدی و مردابی شدن اکوسیستم خشکی و تخلیه منابع، طی سال زراعی 99-1398 در دو شهرستان گرگان و زاهدان انجام شد. در این پژوهش مصرف آب، کود ورمی کمپوست، مصرف نانو کلات کود نیتروژن، نانو کلات کود فسفر و نانو کلات کود پتاسیم، و مصرف کامل کود شیمیایی (از منبع اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم) به عنوان نهاده های ورودی مستعد آسیب به محیط زیست در نظر گرفته شدند. به طور کلی به ازای تولید یک تن علوفه خرفه، شهرستان گرگان به دلیل مصرف کمتر نهاده ها در تمامی بخش های اثر بارهای محیطی کمتری نسبت به شهرستان زاهدان ایجاد می کند. بر اساس نتایج شاخص نهایی می توان نتیجه گرفت که بیشترین پتانسیل آسیب زیست محیطی در شهرستان زاهدان مربوط به گروه تاثیر تخلیه منابع آب به میزان 18/3 متر مکعب و در شهرستان گرگان مربوط به گروه تاثیر اسیدی شدن اکوسیستم خشکی با مقدار 608/1 کیلوگرم معادل کیلوگرم SO2 در تولید یک تن علوفه خرفه بوده است، همچنین کمترین پتانسیل آسیب زیست محیطی در هر دو شهرستان زاهدان و گرگان مربوط به گروه های تأثیر تخلیه منابع فسفات و پتاسیم با مقادیر بسیار ناچیز می باشد. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص زیست محیطی (Eco-X) و شاخص تخلیه منابع (RDI) به ازای تولید یک تن علوفه خرفه، شهرستان زاهدان شاخص زیست محیطی (387/3 = Eco-X) بالاتری را نسبت به شهرستان گرگان (899/2 = Eco-X) نشان داد و فشارهای محیطی بیشتری ایجاد کرد. اما شاخص تخلیه منابع (RDI) برای شهرستان زاهدان به میزان (188/3 = RDI) و برای شهرستان گرگان به میزان (456/1 = RDI) محاسبه گردید.
تأثیر تأخیر فرایند تملک املاک و مستغلات برای احداث بزرگراه ها بر محله ها درکلان شهر تهران (مورد مطالعه: بزرگراه شوش در محله طیب در منطقه 15 شهرداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های حل مشکلات حمل و نقل و ترافیک شهرها، گسترش شبکه بزرگراهی است. فرایند ساخت این معابر به دلایل مختلف، ازجمله به دلیل عدم تملک به موقع املاک و مستغلات مورد نیاز، با تأخیر طولانی و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن مواجه می شود. هدف این مقاله، شناخت تأثیر تأخیر در فرایند تملک املاک و مستغلات در ساخت بزرگراه شوش در محدوده محله طیب در منطقه 15 شهرداری تهران است. جامعه آماری شامل 253 قطعه زمین و 1139 نفر جمعیت ساکن در محدوده اجرای این پروژه و مدیران مرتبط به آن در شهرداری این منطقه است. حجم نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه، 281 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5% محاسبه شد. داده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی و در 5 معیار اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ترافیکی و محیط زیستی و 13 گویه مرتبط به آن ها به دست آمده است. در مطالعات پیمایشی، از جامعه نمونه ساکنین محدوده اجرای این پروژه پرسشگری به عمل آمد. نمونه گیری این جامعه به روش تصادفی ساده منظم انجام شد. با مدیران مرتبط به این پروژه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تعداد مصاحبه ها به روش اشباع نظری و با آغاز از شهردار ناحیه 1 شهرداری منطقه 15 انجام شد. برای پردازش و تحلیل داده و اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و GIS و آزمون آماری T-Test استفاده شد. براساس یافته ها، از ابتدای اجرای این پروژه، ارائه خدمات عمومی به ساکنین، امکان گذران اوقات فراغت، ارزش زمین و مسکن و تعداد مشاغل در محدوده اجرای این پروژه کاهش پیدا کرد.
بررسی و پایش آلایندهای جوی بر روی ایران با استفاده از ماهواره سنتینل 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا می تواند اثرات منفی جدی بر سلامت انسان از جمله بیماری های قلبی عروقی و تنفسی داشته باشد. پایش و کنترل آلاینده های هوا برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست بسیار مهم است. کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آلودگی هوا به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی خود مواجه است. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد.هدف این مطالعه استفاده از داده های ماهواره ای با وضوح نسبتاً بالا برای پایش کیفیت هواو میزان آلودگی هوا با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل-5(Sentinel-5P)است.در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده های هوا (از جمله AI،O3،NO2،SO2,CH4وCO)، با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای کشور ایران در سالهای 2019 -2023 صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد ، که انتشار گاز های مونو اکسید کربن و دی اکسید گوگرد روند کاهشی(در ماه های ژوئن بعنوان نمونه ماه مورد بررسی) داشته ، اما گاز دی اکسید نیتروژن،گاز متان، گاز ازن و آئروسلها روند افزایشی را طی ماه های ژوئن 2021 تا 2023 داشته اند. به طور کلی، آلودگی هوا در بخش های شمالی کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ و چند تجمع بزرگ شهری بسیار جدی تر است، در مطالعه حاضر ، بررسی شد که چگونه سطح شش آلاینده هوا در کشور ایران در ماه های ژوئن 2019 تا 2023 متغیر و متفاوت هستند. از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سالهای 2020-2023 در مقایسه با سال 2019 با روندی افزایشی مواجه شده است. همچنین پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-۵ نشان می دهد که در سال های اخیر، تهران آلوده ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته است. همچنین تغییرات غلظت آلاینده ها از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
209 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورها در رقابتی تنگاتنگ، درحال دستیابی به پیشرفت های درخور توجه در حوزه نوآوری هستند. یکی از مهم ترین بخش هایی که اخیراً در بحث نوآوری مورد توجه قرار گرفته، گردشگری است. همچنین زیست بوم های نوآوری در دهه اخیر اهمیت روزافزونی داشته اند و تاکنون مطالعات و الگوهای متعددی از زیست بوم های نوآوری در صنایع و بخش های مختلف ارائه شده است. صنعت گردشگری نیز می تواند با توسعه زیست بوم نوآوری عملکرد خود را بهبود بخشد. ازآنجاکه با توجه به جست وجوی گسترده نویسندگان پژوهش حاضر، تحقیقی پیرامون زیست بوم صنعت گردشگری کشور با رویکرد نوآوری یافت نشد، پژوهش حاضر قصد دارد با رویکرد توصیفی و با بهره گیری از مطالعه تطبیقی، ضمن تبیین مفهوم زیست بوم نوآوری و مرور تجربیات جهانی، طرحی از زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین ارائه دهد. دلیل این تأکید، اهمیت زنجیره تأمین گردشگری در بحث ارزش آفرینی با توجه به چندوجهی بودن این صنعت، تعدد ذی نفعان و پیچیدگی های حاصل از آن در طول زنجیره تأمین گردشگری است. در پایان، سیستمی برای زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران، شامل نقش آفرینان و ذی نفعان مختلف و ارتباطات بین آن ها پیشنهاد شده است.
تحلیل فضایی تاب آوری مناطق شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
109 - 132
حوزههای تخصصی:
گسترش جمعیت شهرنشینی به بیش از دو سوم جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ ازیک طرف و پیش بینی رشد ریسک مخاطرات طبیعی در آینده از طرف دیگر، لزوم توجه مدیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری را به مسئله تاب آوری بیشتر جوامع در مواجهه با مخاطرات طبیعی به نمایش می گذارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، تحلیل فضایی تاب آوری مناطق شهری در برابر زلزله در شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر کرمانشاه است که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است و از روش های توصیف فراوانی ابعاد و گویه ها و آزمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و کروسکال والیس و روش CV جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های نشان می دهد؛ تاب آوری شهر کرمانشاه در همه شاخص ها (آگاهی، دانش، مهارت، نگرش و سرمایه اجتماعی ) در حد متوسط است ، همچنین شاخص نگرش بیشترین اهمیت را در تاب آوری داشته است و شاخص های؛ آگاهی، سرمایه اجتماعی، دانش و مهارت در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس هم نشان می دهد، تفاوت معنادار بین مناطق هشت گانه در کلانشهر کرمانشاه از لحاظ کل شاخص های تاب آوری وجود دارد و اینکه وضعیت مناطق هشت گانه در یک سطح نمی باشند. در بین شاخص ها بیشترین نابرابری مربوط به شاخص آگاهی و کمترین مربوط به شاخص سرمایه اجتماعی است. در کل تحلیل فضایی تاب آوری در شهر کرمانشاه در حد متوسط و در بین مناطق تفاوت وجود دارد.
تحلیل پتانسیل خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس: بررسی تغییرات مکانی و زمانی و عوامل مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۱۵-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل پدیده ای طبیعی و در عین حال یک تهدید بالقوه با اثرات محیطی، اکولوژیکی و فیزیکی می باشد. با توجه به اهمیت پیش بینی خطر آتش سوزی جنگل، این تحقیق مناطق خطر وقوع حریق در جنگل های زاگرس را شناسایی و به بررسی تغییرات پتانسیل خطر آتش سوزی در سری های زمانی مختلف پرداخته است. جهت رسیدن به این هدف، با فازی سازی لایه ها از روش تحلیل شبکه ای و روش میانگین وزنی مرتب استفاده گردید. آتش سوزی جنگل های زاگرس شهرستان لردگان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و مادیس در بازه زمانی سال های 2000، 2007 و 2014 مشخص و عوامل مؤثر برآتش سوزی بررسی شد. سپس مناطق پرخطر طبقه بندی و مساحت مناطق مستعد آتش سوزی و تعداد زون ها مشخص گردید. در روش تحلیل شبکه ای، بیشترین وزن ها را عوامل فاصله از مناطق مسکونی و جاده، شاخص GVMIو حداکثر دمای روزانه هوا (به ترتیب با وزن های 209/، 198/0، 09/0 و 0716/0) بدست آوردند. تحلیل سری زمانی نقشه ها نشان داد از عوامل مؤثر بر وقوع حریق در مناطق بحرانی، عامل فاصله از جاده و مناطق مسکونی، شیب، جهت، شاخص GVMI، NDVI و حداکثر دما بیشترین تأثیر را در ایجاد حریق داشتند. سناریوی سطح ریسک پایین و مقدار اندک جبران نیز با میزان ROC بالاتر از 7/0 به عنوان بهترین مدل ریسک آتش سوزی جنگل برآورد گردید. بر اساس یافته ها، تهیه نقشه مناطق مستعد آتش سوزی و همچنین بررسی و تحلیل سری زمانی عوامل مؤثر بر آتش سوزی در سال های مختلف، به عنوان گامی موثر در کمک به حافظان جنگل و مسئولین و جهت برنامه ریزی و اجرای عملیات پیشگیرانه در مناطق پرخطر مفید است.
شناسایی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایر از منظر میهمان - میزبان (مطالعه موردی: ایل بختیاری استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایر از منظر میهمان میزبان انجام شده است. روش توصیفی تحلیلی و جامعه آماری راهنمایان تور و فعالان حوزه گردشگری عشایر است. داده های مطالعه براساس الگوی ماتریس های تصمیم (شامل گزینه ها و شاخص ها)، براساس قضاوت های ذهنی نمونه ای پانزده نفره از جامعه آماری (با روش گلوله برفی) جمع آوری شد. داده های حاصل از ترکیب نظر اعضای نمونه با تکنیک آنتروپی شانون برای ارزیابی شاخص ها و تاپسیس برای اولویت بندی جاذبه ها از منظر میزبان و میهمان تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که از منظر میزبان، شاخص های تقاضا با وزن 0/280، جذب گردشگر با وزن 0/224، کمک به اقتصاد محلی با وزن 0/203، تنوع با وزن 0/194 و مشارکت گردشگر با وزن 0/990 در رتبه بندی جاذبه های گردشگری تأثیرگذارند و از منظر میهمان، شاخص های تأثیر در تجربه گردشگر با وزن 0/434، منحصربه فردبودن با وزن 0/192، ارتباط با تاریخ و فرهنگ با وزن 0/138، تنوع با وزن 0/136 و فرصتی برای بهبود فرهنگ با وزن 0/101 به ترتیب در رتبه بندی جاذبه های گردشگری تأثیرگذارند. همچنین نتایج بیانگر این است که از منظر میزبان صنایع دستی، غذا و آشپزی، موسیقی، آداب ورسوم، معماری کوچ و ادبیات و از منظر میهمان صنایع دستی، موسیقی، غذا و آشپزی، معماری کوچ، آداب ورسوم و ادبیات به ترتیب مهم ترین جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایرند. این نتایج با نزدیک ترکردن دیدگاه های دو سوی عرضه و تقاضا، مبنایی مؤثر برای تدوین راهبرهای توسعه گردشگری خلاق در زندگی عشایر فراهم می کند.
ارزیابی نرخ فرسایش ورقه ای با استفاده از دندروژئومورفولوژی (مطالعه موردی: دربادام قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
22 - 44
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک، عامل اصلی روند تخریب زمین است که طی دوران های مختلف، در بسیاری از اکوسیستم های جهان اثرات قابل توجهی را بر جای گذاشته است. 75 درصد اراضی ایران در معرض فرسایش قرار دارد که حوضه آبریز دربادام در شمال شرق ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این پژوهش با هدف برآورد نرخ فرسایش ورقه ای از تکنیک دندروژئومورفولوژی بر روی ریشه های بیرون زده درختان ارس استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه برداری انتخابی تعداد 28 نمونه دیسکی از ریشه درختان ارس برداشته شد. سپس با آنالیز ماکروسکوپی و میکروسکوپی ریشه ها در آزمایشگاه به طور دقیق سال بیرون زدگی ریشه از خاک بر اثر فرسایش ورقه ای مشخص شد. در آنالیز ماکروسکوپی شاخص تغییرات ناگهانی در عرض حلقه رشد و در آنالیز میکروسکوپی شاخص های تغییرات اندازه، تعداد و جهت گیری آوندها، اندازه لومن سلول ها و اندازه فیبرها اندازه گیری نشان از بیرون زدگی ریشه از خاک داشتند. نتایج نشان داد میزان فرسایش سالیانه کمتر از 1/0 میلی متر در سال بوده و میانگین فرسایش سالیانه در نمونه های تهیه شده از درختان با سن کم تر از 50 سال 52/0 میلی متر و برای درختان با عمر بین 50 تا 100 سال 33/0 میلی متر است که نشان دهنده تأثیر مثبت ریشه های درختان در نگهداشت خاک دارد. بیش ترین نرخ فرسایش سالانه در مراتع با پوشش فقیر و کم ترین میزان در جنگل با تاج پوشش کم ثبت شد. هم چنین نتایج نشان داد میان درجه شیب و میزان فرسایش ورقه ای رابطه مثبت وجود دارد. درنهایت مشخص شد تکنیک دندروژئوومورفولوژی روشی مناسب، کم هزینه و آسان برای برآورد نرخ فرسایش در مناطق دارای گونه درختی ارس است.
شناسایی مهم ترین استراتژی توسعه گردشگری عشایری (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
13 - 27
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایر ایران به واسطه تغییر و تحولات سال های اخیر، در زمینه های مختلف با چالش های نسبتاً جدی مواجه شده، به گونه ای که در بعضی از مناطق کشور جمعیت عشایر به شدت در حال کاهش است. در راستای کاهش مشکلات فزاینده جامعه عشایری، از گردشگری به عنوان یک راهبرد جدید در راستای نیل به توسعه پایدار یاد می شود. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی استراتژی بهینه در راستای توسعه گردشگری عشایر می باشد که به صورت مطالعه موردی در استان فارس (دارای بیشترین جمعیت عشایر در ایران) انجام گرفته است. روش حاکم بر این مطالعه، رویکرد توصیفی تحلیلی و ابزار اصلی برای گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که توسط 15 نفر از افراد صاحب نظر تکمیل شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل SWOT استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد وزن نهایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای شناسایی شده به ترتیب 3/052، 3/049، 3/252 و 0/344، بوده و در مجموع عوامل بیرونی مؤثر بر توسعه گردشگری عشایر بر عوامل درونی غلبه دارند. نتایج حاصل از شناسایی استراتژی بهینه در راستای توسعه گردشگری عشایر در استان فارس نشان داد استراتژی تهاجمی (SO) به عنوان مناسب ترین استراتژی شناسایی شده و برای توسعه گردشگری عشایر، باید تأکید اصلی بر روی نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی باشد.
واکاوی اثر حضور گردشگران خارجی در اماکن مذهبی بر نگرش آن ها درباره تشیع (مورد مطالعه: گردشگران خارجی حرم مطهر علی بن حمزه علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
151 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثر حضور گردشگران خارجی در اماکن مذهبی بر نگرش آن ها درباره تشیع انجام پذیرفته است. پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی و با روش کیفی و مصاحبه های حضوری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده گردشگران خارجی غیرمسلمان بازدیدکننده از حرم مطهر علی بن حمزه (ع) در شیراز است. پانزده نفر از این گردشگران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. اطلاعات به صورت کدگذاری باز و محوری و گزینشی با روش گراندد تئوری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عوامل علّی شامل اشتراک ادیانی و تصویر ذهنی گردشگر از ایران و اسلام بر تغییر نگرش گردشگران مؤثر واقع می شود، هرچند در این بین و پیش از سفر القائات رسانه ای و تخریب هدفمند شبکه های مخالف نگرشی منفی و همراه با ترس ایجاد کرده است. همچنین، نتایج نشان می دهد که مقوله هایی مانند شکوه معماری ایرانی اسلامی و اشتراکات دینی، به همراه روحیه مهمان نوازی و توجه به بانوان، زمینه ساز تغییر نگرش آن ها درباره تشیع بوده است. کارکردهای فرهنگی و مذهبی گردشگری مذهبی نیز سبب شکل گیری باوری درونی به مذهب شیعه در گردشگران پس از ورود آنان به ایران و اماکن مذهبی شده است. این باور زمینه ساز انگیزه سفر دوباره آنان به ایران و بازدید از اماکن دیگر و نوعی تبلیغ شفاهی در خارج از کشور برای گردشگران دیگر خواهد شد.
ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین در جنگل های مانگرو خمیر- قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
45 - 64
حوزههای تخصصی:
پیوستگی عملکرد بوم شناختی به دلیل فراهم کردن اتصالات بوم شناختی از مهم ترین انواع اتصالات زیستی در بین زیستگاه ها و اکوسیستم های طبیعی محسوب می شود. ازهم گسیختگی زیستگاه ها و به دنبال آن افول کاهش پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین، از دلایل اصلی نابودی تنوع زیستی است. بر این اساس در مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد بوم شناسی سیمای سرزمین به ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی سیمای سرزمین در جنگل های مانگرو خمیر-قشم پرداخته شد. بدین ترتیب با شناسایی هم زمان عملکرد های بوم شناختی و اولویت بندی اثر موانع، وضعیت پیوستگی بوم شناختی در این منطقه در طی سال های 1989-2021، موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. همان طور که نتایج نشان داد، در این منطقه بیشترین پراکندگی عملکردهای بوم شناختی در اراضی بایر و در مقابل بیشترین موانع در پهنه های جزر و مدی قابل مشاهده است. با توجه به عملکردهای بوم شناختی و موانع موجود، بیشترین وسعت از جنگل های مانگرو خمیر-قشم تحت تأثیر موانع بوم شناختی می باشند که از دلایل آن می توان به توسعه فعالیت های انسانی، کاهش اراضی جنگلی و پیشروی پهنه های آبی و جزر و مدی در منطقه اشاره نمود. همچنین نتایج حاکی از روند کاهشی در عملکرد و پیوستگی بوم شناختی منطقه و در مقابل افزایش روند اثر موانع است. ازاین رو عملکردها و پیوستگی بوم شناختی با میزان تراکم جنگل های مانگرو رابطه ای مستقیم دارد، بدین معنا که با کاهش رویشگاه های جنگلی تحت تأثیر مخاطرات محیطی و انسانی، میزان عملکرد و پیوستگی بوم شناختی نیز کاهش یافته است. با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، ارزیابی عملکرد و پیوستگی بوم شناختی می تواند امکان تحلیل اصولی از فعالیت های توسعه ای برای افزایش رفاه انسانی را از طریق حفظ پیوستگی زیستگاه و افزایش پایداری اکوسیستم ها فراهم نماید. همچنین نتایج این مطالعه به عنوان یک راهکار مدیریتی می تواند به حفاظت و برنامه ریزی صحیح در راستای توسعه فعالیت های انسانی و به دنبال آن مخاطرات و پیامدهای محیطی کمک کند.
ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده OLI)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
6 - 20
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 5/0 تا 25/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/93 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
تحلیل تغییر غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری کووید-19 و ارائه الگوی مبتنی بر یادگیری ماشین جهت پیش بینی آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
310 - 338
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به همه گیری کووید-19، دولت ها در سراسر دنیا به دنبال ارائه راهکاری در راستای مدیریت بحران برای کاهش انتشار آلاینده ها ناشی از منابع ترافیکی بودند. ازاین رو، تصمیم بر آن شد که تغییرات آلاینده های هوا و حجم ترافیک به عنوان یکی از زیرمجموعه های شاخص زیست محیطی توسعه پایدار شهری در زمان همه گیری کووید -19 و مقایسه آن با دوره قبل از همه گیری در بازه زمانی 01/11/1396 تا 29/12/1400 موردبررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری با دوره قبل از آن و همچنین ارائه الگو برای پیش بینی شاخص کیفیت هوا در کلان شهرهای ایران است. ابتدا داده های جمع آوری شده آلاینده ها از کلان شهرهای ایران پردازش و پاکسازی شدند. بعد از انتخاب ویژگی ها با الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، روش های یادگیری ماشین اعمال شد. نتایج نشان می دهد الگوی افزایشی و یا کاهشی یکسانی در غلظت آلاینده ها در دوران کووید-19 نسبت به قبل از آن، در تمامی کلان شهرها دیده نمی شود و تأثیر محدودیت ها بر روی غلظت آلاینده ها در شهرهای مختلف، متفاوت است؛ بنابراین لازم است جهت مدیریت این بحران و همچنین بحران آلودگی هوا که می تواند در انتشار بیماری نقش چشمگیری داشته باشد، برای هر موقعیت شهری، الگوی محدودیت های ترافیکی مختص آن موقعیت تهیه گردد. همچنین نتایج بیانگر این است شاخص کیفیت هوا در اکثر کلان شهرهای ایران نه تنها کاهش نداشته، بلکه افزایش یافته است؛ بنابراین می بایست تدابیر دقیقی برای مدیریت هرگونه بحران مشابه در آینده در جهت کاهش غلظت آلاینده ها و بهبود شاخص کیفیت هوا با توجه به موقعیت مکانی و جغرافیایی هر شهر در نظر گرفته شود.
ارزیابی خسارات ناشی از زلزله در مناطق شمال شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10) مورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای در طی پنج مرحله شامل: ارزیابی مکانی معیارهای موثر بر آسیب پذیری، فازی سازی معیارهای ارزیابی، استخراج وزن معیارها با استفاده از مدل AHP، روی هم گذاری و ترکیب معیارها و در نهایت محاسبه ضریب آسیب پذیری لرزه ای شهر به انجام رسید. نتایج حاصل از مدل AHP نشان داد که معیارهای فاصله از گسل و تراکم مسکونی هر دو با ضریب وزنی 229/0 و معیار تراکم جمعیت با ضریب وزنی 162/0 مهم ترین معیارهای موثر بر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز می باشند. پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای نشان داد که تقریبا تمامی مناطق شمالی شهر نسبت به مخاطره زلزله از آسیب پذیری بالا تا بسیار بالایی برخوردارند. در حالت تطبیقی بالغ بر 6/16 درصد از فضاهای شهری مناطق مطالعاتی در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای زیاد و 6/5 درصد در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای بسیار زیاد واقع شده اند. این فضاها عمدتا شامل کاربری های مسکونی واقع در محلات غربی منطقه 1 و محلات مرکزی منطقه 10 می باشند. بر اساس ضریب آسیب پذیری لرزه ای برای زلزله ای با شدت 10 مرکالی حجم تخریب در این محلات بین 65 تا 100 درصد خواهد بود. از دلایل آسیب پذیری لرزه ای بسیار بالای بخش های غربی منطقه 1 و بخش های مرکزی منطقه 10 می توان به مجاورت با گسل بزرگ تبریز، تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، فقدان یا محدودیت شدید فضاهای باز شهری، ریزدانه بودن بخش قابل توجهی از ساختمان ها، وجود بافت فرسوده و حاشیه نشینی اشاره نمود.
ارزیابی خدمات اکوسیستمی تولید آب بر اساس کاربری و پوشش اراضی در اکوسیستم های منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
27 - 47
حوزههای تخصصی:
تولید آب یکی از مهم ترین خدمات اکوسیستمی تولیدی است که تحت تأثیر ویژگی های کاربری اراضی تغییر می کند. این پژوهش با هدف ارزیابی تولید آب در منطقه سیستان و ارزیابی همبستگی مکانی آن با ویژگی های کاربری اراضی بر مبنای سنجه های تراکم و تعداد لکه، بزرگ ترین لکه، شکل سیمای سرزمین و تراکم لبه انجام شد. مدل اینوست برای ارزیابی تولید آب و رگرسیون وزنی مکانی (GWR) برای بررسی همبستگی مکانی بین تولید آب و سنجه های سیمای سرزمین استفاده شد. مجموع تولید سالیانه آب در منطقه حدود 71 میلیون مترمکعب (به طور میانگین 43 مترمکعب در هکتار) برآورد گردید که بیشترین میزان آن در مناطق غربی و کمترین میزان آن در بخش های شرقی مشاهده شد. اراضی بایر و ساخته شده ها به ترتیب با 65 و 4 مترمکعب در هکتار دارای بیشترین و کمترین میزان تولید آب بودند. نتایج GWR مشخص کرد بین تولید آب با سنجه های موردنظر همبستگی مکانی معناداری وجود دارد (0.95<R2<0.98, p-value<0.01) که بیانگر اثر ویژگی های کاربری اراضی بر فراهم سازی خدمات اکوسیستمی تولید آب است. این مطالعه اطلاعات مفیدی در رابطه با میزان تولید آب و ارتباط آن با ویژگی های مختلف کاربری های اراضی در منطقه مطالعاتی ارائه داده است که می تواند در راستای اتخاذ راهبردهای مناسب برای حفظ منابع آبی مورداستفاده قرار گیرند.
ارزیابی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی بر اساس شاخص های کیفی اکولوژیکی (مطالعه موردی: حوضه دریاچه زریبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
269 - 290
حوزههای تخصصی:
فناوری سنجش ازدور می تواند به طور عینی و کمی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست را ارزیابی کند. پی بردن به کیفیت محیط زیست منطقه ای و تغییرات اکولوژیکی برای نظارت و مدیریت محیط زیست و برنامه ریزی ساخت وساز شهری بسیار مهم است. به منظور ارزیابی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست در حوضه دریاچه زریبار از تصاویر لندست سال های 1998، 2010 و 2022 جهت استخراج چهار شاخص پوشش گیاهی، رطوبت، گرما و خشکی استفاده شد. سپس شاخص اکولوژیکی سنجش ازدور با تجزیه وتحلیل مؤلفه های اصلی به دست آمد. ناهمگنی فضایی شاخص اکولوژیکی سنجش ازدور در دوره موردمطالعه توسط شاخص موران ارزیابی شد. یافته ها نشان داد که اثر بازدارندگی NDBSI و LST به طور قابل توجهی بیشتر از اثر ترویجی NDVI و LSM بر محیط زیست محدوده موردمطالعه است. بر اساس نتایج RSEI مساحت طبقه با کیفیت محیط زیست ضعیف در سال های 1998، 2010 و 2022 به ترتیب 36/59، 49/65 و 02/56 درصد به دست آمد. منطقه با سطوح عالی و خوب RSEI عمدتاً متعلق به اراضی جنگلی و نیزار بود. مقادیر میانگین RSEI حاکی از کاهش کیفیت محیط زیست در حوضه دریاچه زریبار بود. نتایج نمودارهای پراکندگی شاخص جهانی موران، در سال های 1998، 2010 و 2022 به ترتیب 86/0، 85/0 و 71/0 تعیین شد که حاکی از کاهش همگنی در این دوره بود. محیط زیست محیطی پیچیده است، بنابراین با استفاده از چهار شاخص RSEI می توان وضعیت آن را تخمین زد. در مطالعات آینده می توان از داده های مکانی متنوع تری مانند بهره وری خالص اولیه و ذرات معلق در هوا استفاده شود.
ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شهری (نمونه: محله صومعه بیجار شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی ضابطه شهرها و مشکلات ناشی از آن، سبب شده تا رویکردهای متنوعی برای توسعه درونی شهرها پیشنهاد شود؛ ازجمله این رویکردها می توان به توسعه میان افزای شهری اشاره کرد. بافت های فرسوده شهری بنابر ماهیت خود می توانند بستری مناسب برای این نوع توسعه باشند تا در کنار کاهش فضاهای مسئله دار شهری، از گسترش بی رویه شهری جلوگیری شده و توسعه درونی در شهرها محقق شود؛ اما پیش از هر گونه اقدامی باید ظرفیت این بافت ها برای این نوع توسعه سنجیده شود. براین اساس، هدف این پژوهش بررسی ظرفیت محله صومعه بیجار شهر رشت، که ازجمله محله های واقع در بافت فرسوده شهر رشت به شمار می رود، در راستای توسعه میان افزا است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. داده هاى مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و بازدید میدانى (برداشت کاربری ها) گردآورى شده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 347 خانوار تعیین شد. درنهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک علامت، مدل AHP و تحلیل خاکستری تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محدوده مورد مطالعه، به جز در بخش اقتصادی، در سایر بخش ها، ازجمله: اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی آمادگی لازم را برای اجرای توسعه درونی شهری با رویکرد توسعه میان افزا دارد؛ البته قابل ذکر است که این میزان در همه بلوک های محله مورد مطالعه یکسان نبوده و تفاوت هایی در بین آنها قابل مشاهده است. همچنین، محله صومعه بیجار برخلاف آنچه تصور می شود، آمادگی نسبتاً خوبی برای توسعه از نوع میان افزا دارد. هر چند که به نظر می رسد یکی از مهم ترین موضوع هایی که در این زمینه نیازمند توجه جدی است، اعتمادسازی مسئولان برای ساکنین محله برای اجرای بهینه طرح هایی مانند طرح های توسعه شهری است.
Globalization and Marsh’s Environment-Population in Iraq using GIS Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
171 - 185
حوزههای تخصصی:
Iraq's Hammar marsh was a key region for food production economically. The Hammar marsh's ecosystem had started to deteriorate by 1980 because of the war. Ever since then it has had serious issues brought on by both natural and human causes. We highlight these issues, their links, and how social and economic forces led to environmental deterioration in this essay by focusing on globalization. We measured changes in ecological, economic, and social systems using a variety of metrics during the last 20 years in order to quantify the issues and chronicle the changes. Significant climatological changes, including decreases in precipitation and humidity as well as temperature rises, have influenced environmental deterioration in the Hammar marsh. The Hammar marsh's social structures were also subjected to a great deal of stress, including as conflict and sanctions. To determine how the environment has changed across three periods between 2002, 2012, and 2022, we computed and examined categorization changes in Landsat images. Throughout the research region, changes in climatological variables were linked to changes in the vegetation and water.
ارزیابی خسارت های زیست محیطی و اقتصادی معدن زغال سنگ سنگ دَرکا-آمل بر خاک، پوشش گیاهی و درختان جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
151 - 168
حوزههای تخصصی:
استخراج معادن زغال سنگ در هر نقطه از جهان همواره صدمات هنگفتی برای چشم اندازهای طبیعی و جوامع بیولوژیکی فون و فلور به همراه داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی خسارت های زیست محیطی و اقتصادی ناشی از فعالیت معدن زغال سنگ سنگ درکا آمل انجام شد. برای ثبت خصوصیات درختان در خارج از محدوده معدن، ترانسکت هایی در چهار جهت اصلی پیاده شد و بر روی آنها پلات های دایره ای 1000 متر مربعی در فواصل 50، 100، 150، 200 و 250 متری اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. جهت اندازه گیری شاخص های تنوع زیستی پوشش علفی، تعداد 3 پلات مربعی 5/1×5/1 متر در هر یک از فواصل 5 گانه در هر جهت جغرافیایی اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع زیستی و غنای گونه ای پوشش علفی در فواصل 50، 100 و 150 متری از حاشیه معدن دارای وضعیت نامساعدتری نسبت به فواصل 200 و 250 متری بودند. فراوانی، سطح مقطع و ارزش تجاری درختان سرپا در فواصل 50 و 100 متری از حاشیه معدن دارای کمترین مقدار بود. وضعیت تنوع زیستی گونه های علفی و تراکم و ترکیب درختان جنگلی به دلیل حضور گونه های اصلی و کلیماکس جنگل در فواصل 250 متری و بیشتر، بهتر شده بود. در فواصل 50 و 100 متر از محدوده معدن غالبیت گونه های علفی شدیداً نورپسند و فرصت طلبی همچون تمشک، کارکس، سرخس عقابی و گزنه به واسطه افزایش شدت نور و کاهش تراکم تاج پوشش درختان سرپا مشاهده شد؛ در حالی که با فاصله گرفتن از حاشیه معدن به دلیل افزایش تراکم درختان سرپا و افزایش درصد تاج پوشش، غالبیت گونه های سایه پسند علفی النا، بنفشه، فرفیون، سیکلمن و حتی پامچال بیشتر شد. با توجه به حجم عملیات خاک برداری و خاک ریزی میزان خسارت ایجادشده در این معدن با طول مسیر 7/1 کیلومتر و عرض تخریب 50 متر (مساحت 5/8 هکتار) برابر 000/960/989/1 ریال بوده است. خسارت اقتصادی قطع کامل 1700 اصله درخت جنگلی برابر 000/000/960/6 ریال برآورد شد. مجموع خسارات تخریب خاک و درختان جنگلی در این معدن 000/960/949/8 ریال برآورد گردید. با توجه به نتایج، پیشنهاد می گردد رویکرد جدیدی نسبت به عدم صدور پروانه بهره برداری برای معادن کم بازده در جنگل هایی با ارزش چشم انداز، تنوع زیستی و تفرجی بسیار بالا همچون جنگل های هیرکانی اتخاذ گردد و زغال سنگ موردنیاز کشور از سایر ذخایر معدنی موجود در استان های خارج از محدوده جنگل های هیرکانی تأمین گردد.
ضد شکنندگی، چارچوبی جدید برای مدیریت سیستم اکولوژیکی اجتماعی آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
61 - 74
حوزههای تخصصی:
مدیریت آب زیرزمینی برای پایداری خدمات آب از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های بسیاری برای مدیریت آب های زیرزمینی استفاده شده است. تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ضد شکنندگی سیستم اجتماعی-اکولوژیکی (SES) آب های زیرزمینی انجام نشده است. ضد شکنندگی سیستم به فرآیندی اطلاق می شود که سیستم از پویایی ها و رویدادهای داخلی و خارجی خوشش می آید زیرا از اختلالات بهره می برد و خدمات خود را بهبود می بخشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت اجتماعی-اکولوژیکی آب های زیرزمینی است. روش تحقیق بدین شرح است: ابتدا سیستم اجتماعی اکولوژیکی حفاظت از آبهای زیرزمینی و شکنندگی بر اساس اصول موجود تعریف شد. سپس دو مدل ضد شکنندگی و بوم شناسی اجتماعی طالب با استفاده از مفهوم انتقال به هم ارتباط داده شدند. نتایج بحث در مورد رابطه بین دو مدل، نقاط ضعف مرتبط با عدم افشای دقیق افزونگی ضد شکنندگی آب های زیرزمینی را در برابر اختلالات برجسته کرد. در نهایت، یک مدل سازگار اجتماعی-اکولوژیکی ضدشکننده با یک هدف، سه گونه و سه مرحله در سیستم آب زیرزمینی ساخته شد. هدف شامل: حذف اثرات منفی اختلالات و خطرات در سیستم آب زیرزمینی، از جمله روش ها. مراحل انتقال انرژی، انتقال عملکرد و طراحی عنصر شامل: (1) تعیین اثرات اختلال به جای خود اختلال و خطرات، (2) تدوین خط مشی انتقال، و (3) اجرای خط مشی. این مقاله نه تنها ادبیات مدیریت آب های زیرزمینی را گسترش می دهد، بلکه چارچوب مناسبی را برای سیاست گذاران و مدیران آب فراهم می کند و می تواند در برنامه ریزی و مدیریت آب های زیرزمینی مفید باشد.