فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
درون یابی از جمله مهم ترین مسائل در علوم مکانی است؛ زیرا همیشه این نیاز وجود دارد که از یک حجم محدود داده، مجموعه ای از اطلاعات دقیق فراهم گردد. کریجینگ نیز از کاربردی ترین و دقیق ترین روش های درون یابی به شمار می آید که به زیر روش های مختلفی از جمله کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و کریجینگ شاخص نرم تقسیم می شود. الگوریتم ژنتیک در زمرة الگوریتم های تکاملی است که برای یافتن یک جواب بهینه از مجموعه ای از جواب های بالقوه استفاده می شود. در این مقاله، از الگوریتم ژنتیک برای آموزش بهینه برخی از پارامترهای کریجینگ شاخص نرم با توجه به تابع هدف برای رسیدن به جواب بهینه استفاده می شود. در این تحقیق، از چهار روش کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص، کریجینگ شاخص نرم و کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک بر یک مجموعه داده از 15 ایستگاه سینوپتیک استان مازندران استفاده گردید. داده های استفاده شده، مشاهدات بارندگی در این ایستگاه ها مربوط به بهمن ماه سال 1387 بود. با مقایسه مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دو حالت اعتبارسنجی متقابل و جکنایف در چهار روش ذکر شده، ثابت گردید که روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک دقیق ترین روش است. به عنوان معیار این تصمیم گیری، از میانگین قدرمطلق اختلاف بین مقادیر مشاهداتی و محاسباتی هر روش استفاده گردید. این کمیت برای روش کریجینگ شاخص نرم با الگوریتم ژنتیک برابر با 3/10 میلی متر است که نسبت به سه روش اول (3/12، 3/13 و 8/12) کمینه است.
شناسایی مناطق محروم ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یکپارچه منطقه ای از موضوعات اساسی در برنامه ریزی منطقه ای است که به عنوان یکی از پیش نیازهای مهم توسعه پایدار انسانی محسوب می گردد و بر توازن شرایط زندگی و جنبه های گوناگون توسعه برای تمامی مردم در سطح کشور تأکید می نماید. به منظور اتخاذ تصمیمات مقتضی برای توسعه متعادل مناطق، برنامه ریزان نخست باید وضع موجود مناطق مختلف را از نظر سطح توس عه بررسی و تحلیل نمایند. پژوهش حاضر، از نوع تحلیلی است که در آن سطح توس عه یافتگی اس تان های کش ور از نظر 40 شاخص مختلف با اس تفاده از روش های تاپسیس، تاکسونومی عددی، موریس و روش شاخص بندی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از آنها با بهره گیری از روش میانگین رتبه ها، ادغام گردیده است. با توجه به رتبه بندی ترکیبی، استان های ایلام، خراسان شمالی، هرمزگان و سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استان ها در سطح پایین تری از توسعه قرار دارند؛ بنابراین، برای رفع محرومیت و کاهش نابرابری های موجود میان مناطق مختلف، اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات مناسب در استان های کمتر توسعه یافته و محروم ضروری می نماید.
مدل سازی تغییرکاربری زمین با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر با توجه به مسئلة افزایش جمعیت، رشد صنعت، کمبود منابع، استفاده نامطلوب از سرزمین و ... آمایش سرزمین اهمیت زیادی پیدا کرده است. با داشتن سناریوها، اهداف، معیارها و محدودیت های متنوع در مدل سازی آمایش سرزمین، استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره مکانی امری ضروری است. هدف از این تحقیق توسعه مدلی مبتنی برGIS و روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و شناخت وضعیت موجود کاربریها و همچنین تغییر کاربریهای دارای مشکل به کاربری مناسب است. در این زمینه، ابتدا مدل مناسبت و سازگاری کاربریها از طریق استفاده از روشهای تصمیم گیری TOPSIS، ELECTRE و SAW و توابع GIS توسعه یافته اند. در مرحلة دوم مناطقی که از لحاظ مناسبت و سازگاری دچار مشکل هستند، با استفاده از مدل تغییر کاربریها که از تلفیق شاخص های مناسبت، سازگاری، دشواری تغییر و سرانه کاربریها توسعه یافته است، به کاربری مناسب تغییر مییابند. این مدل ها علاوه بر شناخت وضعیت موجود منطقه، امکان استفاده در ارزیابی کاربریهای پیشنهادی آینده را در اختیار برنامه ریزان قرار میدهند. تست عملی مدل های توسعه داده شده برای بخشی از استان اصفهان شامل شهرستان های تیران و کرون، نجف آباد و لنجان حاکی از توانایی مدل های مذکور در تعیین میزان تناسب و سازگاری کاربریها و ارائه بهترین کاربری برای واحدهای با کاربری نامطلوب است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در تخصیص کاربریها، در نظر گرفتن مناسبت و سازگاری کاربریها به صورت همزمان امری ضروری است.
ارائه یک روش بدون نظارت در شناسایی تغییرات تصاویر SAR با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر یک روش بدون نظارت برای آشکارسازی تغییرات در تصاویر ماهواره ای رادار با روزنه ترکیبی (SAR) معرفی می شود. اساس این روش جست وجوی بهینه در فضای جواب های ممکن با اتکا بر الگوریتم ژنتیک است. برای این منظور یک تابع هزینه براساس معیار کمترین میانگین مربعات خطا و با در نظرگرفتن تصویرِ نسبت به دست آمده از تصاویر مشاهده شدة غیرهم زمان از ناحیه جغرافیایی یکسان، معرفی می شود. به منظور کاهش مدت زمان همگرایی الگوریتم به جواب بهینه، از پنجرة متحرک با ابعاد مناسب به منظور انتخاب نواحی مختلف از تصویرِ نسبت با احتمال وجود پیکسل های تغییریافته، استفاده می شود. این کار افزون بر ایجاد امکان مدیریت حجم محاسباتی و زمان اجرای الگوریتم، توانایی مدیریت نویز لکه ای را نیز فراهم می کند. به این ترتیب که می توان نواحی یکنواخت نویزی محصور در یک پنجرة انتخاب را تشخیص داد و آن را از فرایند آشکارسازی حذف کرد. علاوه بر این، استفاده از روش های پیش پردازشی کاهش نویز مانند اعمال فیلتر تطبیقی وینر، برای بهبود روند آشکارسازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پیاده سازی الگوریتم توسعه یافته، حاکی از کاهش زمان اجرای الگوریتم و مدیریت آن با حفظ دقت مطلوب، در مقایسه با روش پیشین آشکارسازی تغییرات به کمک الگوریتم ژنتیک است. به منظور بررسی عملکرد الگوریتم از دو مجموعه داده استفاده می شود. مجموعه اول شامل تصاویر شبیه سازی شده با در نظر گرفتن نویز لکه ای و مجموعه دوم شامل تصاویر سنجنده ASAR ماهواره Envisat، دریافت شده از منطقه تأثیرگرفته از سونامی اخیر کشور ژاپن است. استفاده از روش پیشنهادی در آشکارسازی تغییرات به روش پیکسل مبنا و بر روی مجموعه داده فوق، دقت آشکارسازی در حدود 94 درصد در مقایسه با کل پیکسل های تصویر را به دست داد.
بررسی رابطه گرانولومتری رسوبات تپه های ماسه ای با جهت باد غالب (مطالعه موردی: ارگ حسن آباد بافق)
کاربری اراضی و تحلیل سیمای سرزمینی روستای گِل سفید از نظر زیست محیطی با استفاده از RS و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستای گل سفید از توابع دهستان مشایخ در بخش حومه مرکزی شهرستان اردل از استان چهارمحال و بختیاری میباشد. در این مطالعه برای معرفی سیمای سرزمین این روستا و شناخت تمامی کاربریهای انسانی و لکه های طبیعی در محدوده مورد مطالعه از تصویر ماهواره QuickBird در نرم افزارGoogle Earth استفاده گردید. سپس نقشه حاصله به نرم افزار ArcGIS 3,1 انتقال داده شده و پس از انجام پردازش های لازم در این نرم افزار نقشه کاربری اراضی منطقه تهیه شد. به منظور میزان صحت عوارض برداشت شده علاوه بر پلیگن های برداشت شده اولیه برای تهیه نمونه های تعلیمی، یک بار دیگر بازدید صحرایی صورت گرفت و تمامی عوارض برداشت شده کنترل گردیدند. بدین منظور کلیه لایه های برداشت شده به دستگاه موقعیتیاب GPS انتقال داده شدند و سپس با مراجعه به عرصه، تمامی عوارض کنترل گردیدند. در مرحله بعد برای تحلیل لندسکیپی منطقه مورد مطالعه از نرم افزار Frag Stats و متریکهای NP ، CA، PERIM ، MNN و SHAPE استفاده شد. نتایج نشان داد، مردم بومی در طول سال های متوالی کاربریهای متفاوتی در منطقه ایجاد کرده اند. بستر طبیعی منطقه جنگل بوده است که وجود لکه های انسان ساز مانند روستا، معدن، کارگاه شن و ماسه و دو مسیر جاده و لوله پتروشیمی مناطق حاشیه ای را با خطر زیاد و در حد بحرانی قرار داده است و باعث از بین رفتن تنوع زیستی این منطقه شده است. لذا به منظور جلوگیری از تخریب بیش تر منطقه، حفاظت منطقه با مشارکت مردم بومی باید در الویت برنامه ها قرار گیرد.
استخراج نواحی دارای پتانسیل طلا در منطقه غرب مشکین شهر با استفاده از تصاویر HYPERION(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اکتشاف کانی های مناطق به روش سنتی از طریق عملیات زمینی و کارهای میدانی انجام می شود. این روش، زمان و هزینه و نیروی انسانی فراوان می طلبد و گاه نیز با خطا همراه است. امروزه علم سنجش از دور با بهره گیری از رفتارهای طیفی منحصر به فرد کانی ها، به عنوان روشی جدید، مورد استفادة علم اکتشاف معدن و زمین شناسی قرار گرفته است. با پیشرفت علم سنجش از دور و پیدایش سنجش از دور فراطیفی، امکان دریافت تصاویر با قابلیت و توانایی طیفی بسیار بالا و دسترسی به اطلاعات وسیع تر و دقیق تر در این زمینه فراهم شده است. در پژوهش حاضر از تصاویر Hyperion ماهواره 1-EO که در تاریخ 4 سپتامبر 2004 دریافت شده، برای شناسایی نواحی دارای طلا در منطقه مشکین شهر واقع در شمال غرب ایران استفاده شده است. دلیل انتخاب طلا، اهمیت و ارزش و کمیاب بودن آن است. انتخاب اعضای مرجع این تحقیق، از عملیات میدانی قبلی در منطقه و اعضای مرجع حاصل از پیاده سازی الگوریتم PPI صورت گرفته است. سپس الگوریتم های SAM و LSU با اعضای مرجع انتخاب شده روی تصویر اجرا شدند. در نهایت نقشه طبقه بندی شدة حاصل از این روش ها با نقشه های موجود و داده های زمینی مقایسه شد و میزان صحت آنها بررسی گردید. دقت پیاده سازی روش SAM با انتخاب اعضای مرجع حاصل از PPI، به بیشترین میزان 94 (درصد) بوده است، که خود نشان از اهمیت تصاویر فراطیفی و روش SAM در استخراج نواحی دارای پتانسیل و آنومالی های طلا دارد.
برنامه ریزی جامع کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضه های آبریز شهری با استفاده از GIS - مطالعه ی موردی: حوضه آبریز ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیک سرزمین و شرایط اقتصادی- اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در بسیاری از مناطق ایران، انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین انجام میشود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی میگردد. در این تحقیق برنامه ریزی کاربری اراضی و تهیه نقشه آمایش با استفاده از توانمندی های ویژه محیط GIS در حوضه آبریز شهری ماهیدشت کرمانشاه– با مساحت تقریبی 1380 کیلومتر مربع – انجام شد. با استفاده از توابع موجود در GIS نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، جهات جغرافیایی، نقشه خاک، تیپ و تراکم پوشش گیاهی به روش دوتایی با هم ترکیب شده و در نهایت 577 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین در مقیاس 1:150000 تفکیک و نقشه بندی گردید. همچنین ویژگی های اقلیم شناسی، احتمال فرسایش خاک و نوع کاربری فعلی برای هر واحد ثبت گردید. برای این واحدهای زیست محیطی یا اکوسیستم های خرد نیز ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری های کشاورزی، مرتع داری، جنگل داری، آبزی پروری، توریسم، توسعه شهری و حفاظت صورت پذیرفت. در نتیجه بررسی آمایشی سرزمین و اولویت بندی بین کاربری ها به روش کیفی قیاسی از بین توان های اکولوژیکی، نقشه آمایش سرزمین حوضه آبریز ماهیدشت تولید شد. از مقایسه نقشه های کاربری فعلی و کاربری آتی مشخص گردید که مساحت جنگل های منطقه از مقدار 7 درصد کاربری فعلی به حدود 12 درصد در کاربری بهینه افزایش می یابد، در کاربری مرتع نیز از حدود 12 درصد در شرایط فعلی به حدود 15 درصد در شرایط تغییر بهینه دست می یابیم و در طبقه مربوط به زراعت آبی از 10 درصد در شرایط فعلی به حدود 60 درصد در شرایط بهینه می رسیم. هم چنین نقشه توان اکولوژیکی آتی نشان می دهد که باید برخی مناطق(مساحتی بالغ بر 2درصد کل حوضه) مورد حفاظت قرار گیرد بنابراین در این زمینه نیز باید تمهیدات لازم را اندیشید.
بررسی توانمندی مدل اقلیمی PRECIS در شبیه سازی بارش?های منطقه یای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، برونداد مدل گردش عمومی جوّ HADAM3P با مدل منطقه ای PRECIS در دوره ی 1990-1976 ریزمقیاس نمایی دینامیکی شد و داده های بارش ایران در مقیاس های زمانی ماهانه و فصلی در دو حالت با و بدون چرخه ی سولفور، مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، مدل PRECIS با تفکیک افقی 44/0 درجه ی جغرافیایی در شبکه هایی با ابعاد حدود 2500 کیلومترمربّع اجرا شد و نتایج حاصل از اجرای مدل به دو روش ناحیه ای و ایستگاهی با داده های واقعی ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند، سپس میانگین های خطا و اریبی بارش ماهانه و انحراف معیار آن برای نواحی مختلف محاسبه شدند. میانگین خطای شبیه سازی حدود 3/5 درصد برآورد شد که بیشترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی فارسی، هرمزی، خوزی و خزری به ترتیب با 9/24، 9/16، 2/12 و 2/10- درصد و کمترین میانگین خطای شبیه سازی در نواحی بارشی کردی، آذری، میانه ی شمالی و خراسان شرقی با حدود یک درصد محاسبه شد. اریبی مثبت بارش در نواحی جنوبی کشور ممکن است ناشی از تزریق رطوبت از یاخته های بزرگ مقیاس مدل گردش عمومی به ساختار ریزمدل منطقه ای باشد. همچنین اریبی منفی بارش های خزری می تواند به دلیل ضعف مدل منطقه ای PRECIS در پارامترسازی بارش های همرفتی این منطقه باشد. علاوه برآن، بیشترین میانگین خطای شبیه سازی ماهانه در ماه های گرم سال دیده شد که در آنها وقوع یک بارش های ناگهانی همرفتی می تواند منجر به خطای کمابیش بزرگی شود. کمترین میانگین اریبی فصلی در بهار با 1/0میلی متر و بیشترین آن در زمستان با 2/17- میلی متر رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل منطقه ای PRECIS توانمندی شبیه سازی بارش های کلّی کشور را دارد؛ اما توانمندی آن در شبیه سازی بارش های ناحیه ای و همرفتی ضعیف است.
کاهش نویز لکه در تصاویر رادار با روزنه ترکیبی بر اساس نرم گشتاور اول (L1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کاربردهای تصاویر رادار با روزنه ترکیبی و تأثیرات مهم نویز لکه در کاهش دسترسی به اطلاعات موجود در این تصاویر، به کارگیری روشی برای کاهش اثر این نویز را بسیار بااهمیت ساخته است. در مقاله حاضر برای کاهش اثر نامطلوب پدیده مذکور، فیلتر Adaptive پیشنهاد شده است. در این فیلتر برای شناسایی پیکسل هایی که تحت تأثیر شدید نویز لکه قرار گرفته اند از نرم 1L (گشتاور اول) استفاده شده است. در روش ارائه شده به جای میانگین کرنل، نزدیک ترین عدد به درجه خاکستری قبلی که در محدوده مجاز باشد در پیکسل مورد نظر قرار می گیرد. در این مقاله ابتدا پردازش هایی برای مشخص کردن بهترین ضریب تعدیل این فیلتر برای تصاویر استفاده شده انجام شد و سپس به مقایسه این فیلتر با فیلترهای معتبری همچون Lee, Gamma, Frost, Touzi پرداخته شد. نتایج این مقایسه نشان داد که فیلتر پیشنهادی با نسبت سیگنال به نویز میانگین بالای 14 در مقابل مقدار بیشینه 13/10 در دیگر فیلترهای ذکر شده نتایج بهتری را ارائه می دهد.
استخراج اشکال متفاوت راه از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک های مختلف مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی قابلیت سیستم پیشنهادی استخراج نیمه خودکار راه از تصاویر ماهواره ای با حد تفکیک های مکانی مختلف به منظور بهنگام کردن نقشه های متوسط و کوچک مقیاس پایگاه داده GIS سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور تهیه گردیده است. هدف پژوهش حاضر حفظ و یا افزایش دقت و سرعت استخراج اطلاعات در مقایسه با عملیات زمینی و استفاده از GPS است. افزون بر این، میزان موفقیت این سیستم در استخراج اشکال مختلف راه اعم از راه مستقیم، مارپیچ، تقاطع و میدان مورد بررسی قرار گرفته است.
داده های ورودی سامانة مورد نظر شامل تصاویر پانکروماتیک و Pansharpened ماهواره های Ikonos و D1-IRS (به ترتیب دارای قدرت تفکیک مکانی 1، 4 و 5 متر) و تصاویر Pansharpened ماهواره 7-Landsat (دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر) است. در روش پیشنهادی، ضمن انجام خوشه بندی FCM در فضای طیفی و بهبود کیفیت راه های کشف شده به وسیله اپراتورهای مورفولوژی با حذف نویز و پوشش گپ ها، اقدام به کشف عارضة راه شده است. روش مذکور با انجام خوشه بندی در فضای تصویر، موقعیت نقاط اصلی شبکة راه ها را شناسایی کرده و در پایان با بهره گیری از الگوریتم MST در تئوری گراف و انتخاب تابع وزن مناسب (فاصله اقلیدسی) اقدام به اتصال این نقاط و تشکیل محور مرکزی راه در فرمت برداری برای ورود به GIS کرده است. رسیدن به میانگین دقت کلی بیش از 98 درصد در طبقه بندی تصویر به دو کلاس راه و غیرراه و حصول میانگین خطای RMS حدود 68/0 پیکسل ـ از مقایسة محور راه استخراج شده با واقعیت زمینی آن ـ نشانگر موفقیت کلی سامانة معرفی شده برای استخراج نیمه خودکار راه به شمار می آید.
نقش الگوی مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی : مطالعه ی موردی : محله عامری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور به دلیل افزایش جمعیت ، مهاجرت های بی رویه و توسعه افقی شهر ،عدم خدمات رسانی جدید به هسته های قدیمی شهر ، تمرکز فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این بخش باعث شده است بافت قدیمی از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی با مشکلاتی روبرو شده و به مرور زمان دچار فرسودگی شوند که این فرآیند شهرها را از درون می پوساند و محله های خوب شهری را به محله های پست تبدیل می کند. شهر اهواز از جمله شهرهایی است که از مشکلات بافت فرسوده رنج می برد از میان محلات شهر می توان به محله عامری اشاره کرد. این محله هسته اولیه شهر بوده و دارای قدمتی تاریخی می باشد. در این پژوهش به وضعیت ابنیه و مساکن بافت از نظر کمی و کیفی پرداخته می شود و اینکه آیا وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ساکنین در فرسودگی بافت محله موثر بوده است؟ فرایند مشارکت مردمی در امر نوسازی و بهسازی به چه صورت موثر است؟ هدف از این پژوهش شناسایی بافت های فرسوده در این محله، تعیین شاخص های فرسودگی ، جایگاه و میزان مشارکت مردم در نوسازی و بهسازی بافت محله ، تحلیل مدل SWOT ، ارائه راه حل ها جهت برطرف کردن مشکلات ناشی از فرسودگی و ایجاد زمینه های مطالعات بعدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای (اسنادی، نقشه ، عکس هوایی و ... ) و میدانی (مشاهده ، پرسشنامه و مصاحبه ) و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS وArc GIS صورت می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بافت موجود پایین بودن کیفیت ابنیه، مصالح ساختمانی ، کم عرض بودن معابر ، ناهنجاری های اجتماعی ، پایین بودن درآمد ساکنین و عدم توانایی در نوسازی و بهسازی بافت باعث شده است که این بافت ها روز به روز بر مشکلاتشان افزوده گشته و به مکان های آشفته و تخریبی تبدیل شوند لذا چاره اندیشی برای رفع این مشکلات ضروری است.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری با استفاده از مدل AHP مطالعة موردی: شهر فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در برنامه ریزی برای شهرها، تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعة کالبدی آنها حائز اهمیت است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر فیروزآباد و تأکید بر قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در ارائة الگوی بهینة توسعة کالبدی- فیزیکی این شهر بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور شناسایی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی شهر، ابتدا وضعیت موجود شهر و گونه شناسی فیزیکی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد، پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار GIS و پس از طی مراحل مختلف شامل ورود متغیرها و معیارها، تهیة لایه های اطلاعاتی جدید، طبقه بندی و ارزش گذاری متغیرها و لایه های اطلاعاتی و ترکیب این لایه ها، مکان-های مناسب برای توسعة آتی شهر مشخص شده است. متغیرها و لایه های اطلاعاتی در نظر گرفته شده برای تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، شامل لایه های قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، گسل، جهت شیب، گورستان، رودخانه، آثار تاریخی و نقاط روستایی اطراف شهر است. یافته های تحقیق نشان می دهد که توسعه شهر فیروزآباد به صورت خطی و نامنظم بوده و لزوم مکان یابی اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، ضروری به نظر می رسد. بر این اساس و با توجه به مکانیابی صورت گرفته، این اراضی عمدتاً در جهات جنوب، جنوب شرق و شرق شهر قرار گرفته اند و این اراضی از موقعیت بهتری برای گسترش آیندة شهر نسبت به سایر بخش ها برخوردار هستند و جهات دیگر، با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی، فاقد کارآیی لازم برای توسعة آتی شهر هستند.
تحلیل مکانی تصادف های درون شهری با استفاده از رگرسیون وزنی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده ای به منظور بررسی روابط بین تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها ـ از جمله نوع کاربری، ویژگی های جمعیتی و پارامترهای مختلف شبکه حمل ونقل در مناطق شهری ـ صورت پذیرفته است. متغیرهای میزان تولید و جذب سفر همراه با پارامتر مجموع طول معابر می توانند به عنوان متغیرهای جایگزین مناسبی برای پیش بینی تصادف ها مورد استفاده قرار گیرند. مدل های رگرسیون خطی تعمیم یافته به عنوان متداول ترین مدل های عمومی پیش بینی تصادف ها، و رابطه بین تصادف ها و متغیرهای مستقل را با تخمین ضرایب ثابت در کل منطقه مطالعاتی توصیف می کنند. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیرات ناپایداری در روابط میان تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها، مدل رگرسیون وزنی مکانی پوآسون پیشنهاد گردید. آن گاه این مدل با استفاده از پارامترهای تولید و جذب سفر و مجموع طول معابر در 253 ناحیه ترافیکی در شهر مشهد اجرا شد و تأثیرات خودهمبستگی مکانی در باقی مانده ها بررسی گردید. آزمون های نیکویی برازش دقت بالاتر مدل رگرسیون وزنی پوآسون را در قیاس با مدل عمومی نشان می دهند. نتایج همچنین نشان از ناپایداری معناداری در روابط بین تعداد تصادف ها و متغیرهای مستقل انتخاب شده دارند. نتایج، رابطه مستقیم متغیرهای انتخاب شده را نیز با وقوع تصادفات در بیشتر نواحی ترافیکی نشان می دهد. آزمون باقی مانده های هر دو مدل نشانگر حذف تأثیرات خودهمبستگی مکانی از باقی مانده های رگرسیون وزنی مکانی پوآسون است.
مسیریابی بهینه در محیط GIS برای تخلیه ی اضطراری آسیب دیدگان از حوادث ناگهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، توسعه ی یک مدل برپایه ی سامانه ی اطلاعات مکانی، به منظور پاسخ گویی به مسئله ی جست وجوی مسیر بهینه، برای تخلیّه و انتقال سریع آسیب دیدگان حوادث ناگهانی به مناطق امن از پیش تعیین شده است. در بسیاری از حوادث، بهترین گزینه، جابه جایی افراد نجات یافته از بلایا که در منطقه ی تحت تأثیر مخاطره واقع شده اند، به مناطق امن است. پس تخلیّه ی اضطراری، از نخستین مراحل مدیریت بحران به شمار می رود که باید در کمترین زمان ممکن انجام شود. چالش اصلی در مدیریت تخلیّه ی اضطراری، هدایت مردم در مسیرهای بهینه برای دست یابی به مناطق امن مورد نظر است. از این رو، به دلیل لزوم سرعت در تخلیّه ی منطقه ی تحت خطر، وجود یک طرح مسیریابی بهینه و کارآمد، بسیار ارزشمند است. مدل پایه برای مسیریابی بهینه در این پژوهش، دایجسترا است که با مقیّد شدن به پاره ای شرایط خاص، برای حادثه ی زلزله بهینه شده است. از آنجاکه فرایند مسیریابی برای تخلیّه ی اضطراری آسیب دیدگان می بایست به کرّات (برابر حاصل ضرب تعداد بلوک های ساختمانی در تعداد نواحی امن مربوطه) انجام پذیرد، مهم ترین ویژگی الگوریتم پیشنهادی سرعت بالای آن است. قابلیّت و سرعت روش پیشنهادی، در یک شبکه ی مجازی شبیه سازی شده و همچنین در یک شبکه ی واقعی معابر شهری واقع در منطقه ی 7 شهرداری تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. آزمایش های انجام شده حاکی از آن است که برای تعیین مسیر بهینه در یک شبکه ی واقعی شهری با 432 گره بلوک ساختمانی، 11 گره ناحیه ی امن و تعداد 1189 یال، تنها نیاز به زمانی در حدود 90 ثانیه است. قابلیّت جست وجوی چند مقصدی مدل در یک بار اجرای آن، از دیگر ویژگی های روش پیشنهادی است.
بهبود توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای یکی از مسائل مهم در برقراری عدالت فضایی است که از نظر رویکردهای توسعه پایدار در کانون توجه خدمات رسانی و توسعه قرار دارد. شهر تهران 54 فروشگاه زنجیره ای دارد که به نظر میرسد، در نقاط مختلف این شهر به صورت نامطلوبی توزیع شده باشند. در این خصوص سؤال اصلی تحقیق جستجوی الگوی مناسب فضایی فروشگاه های زنجیره ای در شهر تهران است که جهت پاسخ گویی به آن از روش توصیفی- تحلیلی و تکنیکهای تحلیل فضایی استفاده شد. برای این منظور نخست بر اساس ادبیات تحقیق به استخراج شاخص ها مبادرت شد سپس یک تابع الگوی مناسب فضایی تعریف و بر اساس آن به سؤالات تحقیق پاسخ داده شد.
نتایج تحقیق نشانگر کفایت نداشتن فروشگاه های موجود در شهر تهران و نیز نبودن تناسب توزیع آن ها است. هم چنین موقعیت تقریبی فروشگاه های جدید نیز پیشنهاد شده است.
بررسی امکان فعالیت های اکوتوریسمی از نظر اکولوژیک در جنگل های زاگرس شمالی با کاربرد تصمیم گیری های چند معیاره، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل های زاگرس، نمونه بارزی از گونه های متعدد بلوط در ایران و جهان هستند. این جنگل ها از دیرباز در معرض آسیب های زیادی بوده اند و علیرغم ملی شدن آنها، هنوز هم بهره برداریهای سنتی و اغلب نادرست توسط جنگل نشینان به دلیل فقر و بیکاری، به منظور تأمین نیازهای معیشتی متداول است. به منظور کاهش تخریب و بهبود پایداری، توان اکولوژیک منطقه جهت اکوتوریسم گسترده با کاربرد تجزیه و تحلیل های چند معیاره و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور ارزیابی شد. معیارها و زیر معیارهای اکولوژیک موثر بر اکوتوریسم گسترده انتخاب شدند و وزن آنها با کاربرد روش تحلیل سلسله مراتبی به دست آمد. نقشه زیر معیارها در مقیاس 1:50000 با کاربرد نقشه های موجود، برداشت های زمینی و داده های ماهواره ای IRS-P6 تهیه شدند. نقشه زیر معیارها طبقه بندی شده و کلاسه ها بنا به نظر متخصصان ارزش گذاری شدند. نقشه اولویت بخش های مختلف منطقه با کاربرد ارزش ها و اوزان زیر معیارها با روش WLC توسط تابع MCE تولید شد. مهم ترین معیارها برای کاربری اکوتوریسم گسترده در این منطقه به ترتیب منابع آب، چشم انداز و اقلیم بودند. از کل سطح منطقه 450، 7883 و 816 هکتار به ترتیب برای کاربری اکوتوریسم گسترده در اولویت اول، دوم و سوم قرار گرفته است. چون کاربری اکوتوریسم گسترده با همه کاربریهای موجود سازگار می باشد، تقریبا در 100 درصد منطقه مورد مطالعه به تنهایی و همراه با دیگر کاربریها قابل اجرا می باشد و از جنبه اکولوژیک بلا مانع است.
بررسی پتانسیل خطر وقوع سیل در مسیر رودخانه های مئاندری، با استفاده از شاخص LFH مطالعه موردی: رودخانه شور (واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مئاندرها از چشم اندازهای بسیار زیبا و در عین حال از اشکال خطرناک ژئومورفولوژیکی هیدرولوژیکی دشت های سیلابی مناطق کوهستانی محسوب می شوند. عوامل مختلفی در تشکیل و توسعه و جابه جایی مسیر کانال ها دخالت می کنند. یکی از عوامل مهم در تشکیل این پدیده ها، وقوع سیلاب ها و مازاد انرژی در مسیر جریان رودخانه-هاست. حضور مئاندرها در مسیر رودخانه ها در واقع از نشانه های مهم خطر وقوع سیلاب ها در محدوده تشکیل آنهاست. در مسیر رودخانه شور، جاری در حوضه کوهستانی نیمه خشک (واقع در عرض شمالی '05? 36 تا '20 ?37 و طول شرقی '43 ?46 تا '15 ?47) پیچ وخم های زیاد و متوالی تشکیل می گردد و متداول ترین مئاندرها مشاهده می شود. در این مقاله، برای بررسی این پدیده ها و همچنین با هدف مطالعه پتانسیل خطر وقوع سیلاب ها در طول قطعاتی از مسیرهای مئاندری، از شاخص LFH استفاده شده است برای رسیدن به هدف از پارامترهای خود مئاندرها از جمله کمربند مئاندر، پهنای بستر و مانند اینها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان می دهد که مقدار LFH در کل طول مسیر متفاوت است و با متوسط 77/0 مقدار آن بالاست. به عبارت دیگر، طبق این شاخص، در طول مسیر رودخانه شور، پتانسیل سیل خیزی در طول قطعاتی از مسیرهای پیچ-وخم دار بالاست. بررسی ها همچنین حاکی از آن اند که جابه جایی قوس مئاندرها به طرف کناره ها باعث شده است که فرسایش کناری در طول مسیر رودخانه شور تشدید گردد و مخاطرات ناشی از آن نیز افزایش یابد.
کاربرد تکنولوژی RS و GIS در مدیریت آبیاری زمین های کشاورزی
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع و روند صعودی توسعه چنانچه این حرکت توام با مدیریت و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا هرگونه توسعه نیازمند بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی است. بنابراین می تواند اثراتی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در طبیعت بر جای گذارد. استفاده بهینه از خاک و منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آنها همواره از اهداف توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوان بیشترین بازده را از حداقل منابع بدست آورد. مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی گشته، در همه ی این محافل تاکید بر این نکته بوده که پایش و ارزیابی کلید موفقیت در این امر می باشد. بسیاری از شبکه های آبیاری و زهکشی ساخته شده براساس مدیریت عرضه و تقاضا عمل کرده و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان آب مورد نیاز واقعی، آب را تحویل می نمایند. در شبکه های آبیاری و زهکشی به دلیل پراکندگی مزارع، وسعت اراضی، تنوع کشت و مسافت بین محل استحصال تا نقطه تحویل آب، مدیریت بهره برداری و نگهداری بدون در نظر گرفتن تاثیر متقابل عوامل فوق امکان پذیر نمی باشد، اضافه بر آن در شبکه های آبیاری، داده های توصیفی با حجم زیادی به صورت روزانه تولید می گردد که نیاز به ساماندهی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری دارد که انجام آن با روش های سنتی بسیار مشکل بوده و نیاز به استفاده از سیستم های جدید نظیر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. هدف از این مقاله بررسی و شناخت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و نحوه ی به کارگیری آن در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی می باشد.