فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
میراث های زمین شناسی، میراث هایی هستندکه توسط طبیعت به انسان ارزانی داشته و وظیفه انسان، حفاظت از این منابع برای استفاده پایدار است و یکی از راه های حفاظت از این میراث ها، توسعه ژئوپارک می باشد. کشور ما با برخورداری از یک تاریخ زمین شناسی قابل توجه، پتانسیل بسیار بالایی در ایجاد ژئوپارک دارد که از جمله می توان به جشمه های آبگرم و تراورتنی اشاره کرد. چشمه باداب سورت یکی از جاذبه های کمیاب زمین گردشگری در کشور است. هدف این پژوهش، معرفی و تحلیل چشمه باداب سورت با روش های ریناردو پریرا و حفاظت از این پدیده زمین شناختی می باشد. دراینتحقیقازروشتحلیلیومنابع کتابخانه ایواسنادیمانندنقشه هایزمین شناسی 1:100000 وعکس هایماهواره ایمنطقهونرم افزارهایمرسومجغرافیاییمانندGoogle Earth (برایارزیابیارتفاعوطولوعرضجغرافیاییمنطقه)،ArcGIS ومدل هایریناردوپریرا (ازپرسش نامه) استفادهشده است. نتایج حاصل نشان داد که در روش رینارد ارزش های ترکیبی، علمی و افزوده به ترتیب با امتیازهای 77/0، 67/0و62/0 دارای بیشترین و کمترین اهمیت می باشد، در ارزیابی این ژئومورفوسایت با روش پریرا از دو معیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی دارای امتیازات 7 و 75/5 می باشد، که دلیل امتیاز پایین عیار مدیریتی بخاطر ضعف مدیریت و برنامه ریزی است. این منطقه در ترکیب با مواریث زمین شناسی، تاریخی، اکولوژیکی و فرهنگی، توانمندی قابل توجهی در گردشگری پایدار داشته و به رشد اقتصادی، اجتماعی و آموزش منجر می شود. این منطقه با دارا بودن ارزش ژئوموفولوژیکی بالا، نیازمند به سرمایه گذاری های عمرانی در توسعه پایدار گردشگری و برنامه ریزی جامع، حفظ و نگهداری آن می باشد.با توجه بهاینموضوع،بایدبرنامه ریزیدقیق تریبهمنظورتوسعهپایدارگردشگریوحفاظتازلندفرم هاومدیریتصحیحمنابعطبیعیصورتگیرد.
تعیین آغاز فصل تابستان در ایران بر اساس پرش ناگهانی شمال سوی جت جنب حاره بر روی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار گردش بزرگ مقیاس جو و رفتار تابستانه جت جنب حاره در منطقه خاورمیانه در بازه زمانی ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) تا ۱۵ جولای (۲۴ تیر) برای دوره ۳۰ ساله (۱۹۸۱-۲۰۱۰) با استفاده از داده های شبکه بندی روزانه مؤلفه باد مداری تراز ۲۰۰ هکتوپاسکال، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در هر سال، تغییر رفتار روزانه جت به صورت تصویری و عددی مورد پایش قرار گرفت. در بررسی رفتار روزانه جت، شدت جریان و میزان جابجایی عرضی هسته جت معیارهای اصلی جهت تشخیص تغییر الگوی گردش و آغاز فصل تابستان در نظر گرفته شد. پردازش داده ها بر اساس رفتار جت در دو آستانه زمانی، شامل زمان آغاز و زمان خاتمه پرش شمال سو صورت گرفت. یافته ها بیانگر آن است که در منطقه خاورمیانه تابستان واقعی- بر اساس حقایق مبتنی بر گردش کلی جو- با لحاظ نمودن دو آستانه زمانی آغاز و خاتمه پرش شمال سو به ترتیب حدود ۲۱ روز و ۱۷ روز زودتر از تاریخ نجومی (اول تیر ماه) آغاز می گردد. صحت تعیین زمان آغاز تابستان توسط آزمون کای اسکور مورد تأیید قرار گرفت. بررسی روند تغییرات، نشان دهنده روندی با شیب مثبت، برای زمان آغاز تابستان در منطقه است. یافته ها همچنین بیانگر آن است که آغاز فصل تابستان در ۱۵ سال دوم مورد مطالعه، انحرافات و نابهنجاری های قابل ملاحظه ای در قیاس با ۱۵ سال اول دارد. ادامه داشتن این روند باعث نزدیکی زمان آغاز اقلیمی تابستان به آغاز نجومی و از طرفی کوتاه شدن طول فصل تابستان خواهد شد.
پهنه بندی احتمال رخداد بیشینه بارش روزانه در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از خصوصیات مهم اقلیم همدان نامنظم بودن زمان بارش و ریزش حداکثر 24 ساعته در ماه های اسفند و فروردین است. این عامل، یعنی ریزش باران های شدید باعث افزایش خطر سیل در این استان گشته است. فصل زمستان ریزش به صورت برف است و زمان ذوب آن در فروردین ماه همراه با بارش باران باعث طغیان رودخانه ها می گردد. در ماه های دیگر سال خالی بودن زمین از پوشش زراعی و گیاهی و خشک بودن خاک و ... باعث افزایش سیلاب می گردد. عوامل سیل خیزی در استان همدان گوناگون و متنوع می باشد. از علل مهم و مؤثر در سیل خیزی یک منطقه، آب و هوا، ناهمواری پوشش گیاهی و ... هستند. در این مقاله حداکثر روزانه بارش به منظور پیش بینی حجم آب قابل استحصال ناشی از سیلاب ها و برنامه ریزی در جهت مدیریت منابع آب منطقه، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور بر اساس بارندگی های حداکثر 24 ساعته، نقشه مدل ارتفاعی و گرادیان بارش و نقشه هم باران منطقه برای دوره بازگشت های 2،10،25،50 با روش بهترین توزیع آماری برای منطقه (توزیع گمبل) برآورد و در محیط GISپهنه بندی شده (به روش کریجینگ) پهنه بندی شده با کاهش دوره بازگشت، میزان بارش محتمل روزانه کاهش می یابد. بر این اساس در دوره برگشت های فوق مناطق جنوب شرق و شمال غرب استان همدان (دشت کبودر آهنگ) دارای بیشترین بارش محتمل روزانه است. فراوانی تعداد سیل های رخ داده در استان، نشان دهنده این واقعیت است که مناطق نامبرده بیشترین و مهیب ترین سیل ها را در استان به خود اختصاص داده اند (سیل سال 1366منطقه کبودر آهنگ). طبق این نقشه ها مناطق شرقی استان دارای کمترین بارش محتمل روزانه است. نتایج این مطالعه می تواند در پهنه بندی و پیش بینی سیلاب و همچنین برنامه ریزی و مدیریت منابع آب منطقه بکاربرده شود.
واکاوی وردش های مکانی دما در حوضه زاینده رود به کمک سنجنده مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی بررسی وردش های مکانی دما در حوضة زاینده رود است. بدین منظور، داده های دمای رویة خاک سنجندة مودیس تررا برای بازة زمانی 1379 1393 به کار گرفته شد. داده های دمای این سنجنده در تفکیک های مکانی گوناگونی در دسترس است، اما در این پژوهش از خردترین گونة دادة این فرآوردة دورسنجی، که در تفکیک مکانی 1×1 کیلومتری در دسترس است، بهره گرفته شد. پس از استخراج داده ها بر روی حوضة زاینده رود، شیب خط دما روی 48347 یاختة مورد بررسی در حوضه محاسبه شد. اما، برای اطمینان از روند، بازة اطمینان رگرسیونی بر روی یاخته ها به کار بسته شد و فقط یاخته هایی که از دیدگاه علامت شیبِ خط هم راستا بودند استخراج و به نمایش گذاشته شدند. یافته های این پژوهش نشان داد در همة فصول در حوضه روندهای افزایشی و کاهشی دمای رویه دیده می شود. بیشترین گسترة روند افزایشی دمای رویه در فصل زمستان و در بخش های غربی حوضه دیده شد. همچنین، آشکار شد در فصل زمستان همبستگی بسیاری (بیش از 90/0) میان میزان افزایش دما و ارتفاع دیده می شود و با افزایش ارتفاع بر میزان روند نیز افزوده می شود.
ارزیابی آلاینده ذرات معلق در هوای محیط و مطالعه آنیون ها و کاتیون های موجود در آن (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، ابتدا غلظت ذرات معلق در هوای محیط در محل سایت انرژی های تجدیدپذیر پژوهشگاه مواد و انرژی واقع در شهر مشکین دشت استان البرز در دو محدودة PM10و PM2.5 نمونه برداری و اندازه گیری شد. سپس ذراتِ نمونه برداری شده، استخراج شدند و به کمک دستگاه کرواتوگرافی یونی غلظت شش آنیون شامل: فلوراید، کلراید، بروماید، نیتریت، نیترات و سولفات و شش کاتیون شامل: لیتیم، سدیم، آمونیوم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم بر روی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشانگر غلظت نسبی بالای دو آنیون سولفات و نیترات در هر دو طبقه ذرات PM10 و PM2.5بوده است. کاتیون کلسیم در ذرات PM10 دارای بالاترین غلظت و کاتیون آمونیوم در ذرات PM2.5 دارای بالاترین غلظت مشاهده شدند. همچنین، بنابر نتایج به دست آمده، حضور یون ها (اعم از آنیون ها و کاتیون ها) در ذرات PM2.5 به طور نسبی دو برابر حضور آنها در ذرات PM10 دیده شد که تأکیدی بر خطرات بهداشتی بالای ذرات ریزتر می باشد.
تحلیل واستخراج الگوهای جوی منجر به بارش های سنگین روزانه منطقه شمالی خلیج فارس مورد مطالعه: حوضه های آبریز حله و مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارشهای سنگین ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که پیش آگاهی ازرخداد آنها کمک بسزایی جهت کاهش آسیب های احتمالی می نماید. بارشهای سنگین اغلب برروی مساحت کم یاقلمروهای کوچک و درمقیاس زمانی روز، هفته و کمتر رخ میدهند.به منظور بررسی و استخراج الگوهایجویمنجربهبارشهایسنگینروزانه،داده های 37 ایستگاه باران سنجی و سینوپتیک (حوضه های آبریز مند و حله) طی یک دوره آماری 20 ساله(1371-1390) مورد استفاده قرار گرفت.درادامه با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی ارتباط بارش های سنگین منطقه شمالی خلیج فارس (حوضه های آبریز مند و حله) با الگوهای سینوپتیک موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. در این راستا،با استفاده از روش صدک ها برای تعیین بارش های سنگین و روش همبستگی لوند برای طبقه بندی نقشه های فشار تراز دریا استفاده شد. در نهایت با استخراج الگو ها،نقشه های تراز دریا،نقشه سطوح میانی و فوقانی جو در سطوح 500 و 300هکتوپاسکال،نقشه چرخندگی و خطوط جریان،نقشه حرکت قائم هوا (امگا) بررسی شد. با اعمال روش همبستگی لوند،پنج الگو از بارش های سنگین منطقه مورد مطالعه استخراج شد.نتایج حاصل از این یافته ها حاکی استکهسامانه های تأثیرگذار بربارش سنگین حوضه های آبریز حله و مند در منطقه شمالی خلیج فارس،در الگوهای اول،سوم و چهارم روز بارش که به ترتیب مصادف23 مارس 1996 ، 24مارس 1995 و 17نوامبر 1994بوده، کم فشار شرق دریای مدیترانه، دریای سیاه و جنوب دریای خزر با تاوایی مثبت که ناشی از استقرار ناوه در سطوح میانی و بالایی در سطح500 و 300هکتوپاسکال در وردسپهر است، الگوهای بارشی را به خود اختصاص می دهند. همچنین ایجاد یک الگوی دوقطبی از پرفشار عربستان با تاوایی منفی در انتقال رطوبت از آب های اطراف و منطقه سودان(اقیانوس هند،دریای سرخ،عرب، خلیج فارس و عمان) و همگرایی و همسویی باکم فشار شرق دریای مدیترانه و سیاه به عنوان عوامل صعود از این مناطق باعث ریزش بارش در این روزهای بارشی بودند. همچنین مشخص شد که در روز بارش الگوی دوم در روز 29فوریه 1996، ناوه دو دامنه ای در انتقال رطوبت از منطقه سودان و کم فشار شرق مدیترانه باعث همگرائی و همسویی این سامانه ها شده است.الگوی دو دامنه ای در بارش این روز تاییدی بر زبانه کم فشار شرق مدیترانه در همراهی با زبانه کم فشار شمال شرق و جنوب دریای خزر مهم ترین عامل ریزش بارش در این روز بوده، که با ناوه سطوح میانی(500) هکتوپاسکال و بالائی (300)هکتو پاسکال همراه شده است. در الگوی پنجم یعنی روز 21 مارس 2001 کم فشار شرق پاکستان با تاوایی مثبت و یک مرکز تاوایی منفی در مرکز ایران باعث ایجاد گرادیان فشار و شرایط محلی برای رخداد بارش شده است. لذا بارش در این روز از سیستم فشار سیاره ای تبعیت نمی کند. از دستاوردهای این تحقیق می توان به نقش کلیدی و موثر کم فشارهای شرق،شمال و جنوب دریای خزر در بروز بارش سنگین حوضه های مورد مطالعه اشاره نمود
بررسی پتانسیل تغییرات مورفولوژیک رودخانه شهر چای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی شکل و الگوی رودخانه، بررسی پایداری و به تبع آن تغییرات رودخانه شهر چای در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2013 می باشد جهت رسیدن به اهداف تحقیق از تصاویر ماهواره ای لندست، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و داده های هیدرولوژیکی جریان برای بررسی الگوی رودخانه و تغییرات آن با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی پیچان رود استفاده شد. جهت بررسی پایداری رودخانه نیز از شاخص های تنش برشی و شاخص مقاومت نسبی بستر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تغییرات الگوی رودخانه در طول بازه زمانی مورد مطالعه بسیار کم بوده و تحلیل پایداری رودخانه نیز نشان داد که میزان تنش برشی کل بیشتر از تنش برشی بحرانی می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که پتانسیل رودخانه برای ایجاد تغییرات مورفولوژیک در بازه ساحلی بالا می باشد ولی کاهش دبی رودخانه باعث شده که تغییرات رودخانه ای در کمترین مقدار ممکن باشد
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل هیبریدی قضیه بیز –ANP (مطالعه موردی: کرانه جنوبی حوضه آبریز اهر چای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های حساسیت وقوع زمین لغزش یکی از مهم ترین ابزارهای لازم برای برنامه ریزان و تصمیم گیران محیطی به ویژه در مناطق کوهستانی است. در این پژوهش، پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در کرانه جنوبی حوضه آبریز اهرچای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان با استفاده از روش تحلیل شبکه ای بر پایه زمین لغزش های رخ داده درگذشته که به وسیله روش شی گرا استخراج و شناسایی گردیده است، و تئوری احتمالات شرطی (قضیه بیز)، موردمطالعه قرارگرفته است. تئوری بیز ، به عنوان مدلی سودمند و آزمایش شده در زمینه های مختلف، همچون مطالعه حرکات توده ای، تحقیقات معدنی و نقشه کشی چشمه های آب زیرزمینی می باشد. جهت وزن دهی به لایه ها در این روش ها، از10 پارامتر شیب زمین (به درجه)، جهت شیب، کاربری زمین، سنگ شناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی(NDVI)، شاخص طول شیب(LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. تعداد 70 درصد زمین لغزش ها (25 عدد) برای اجرای مدل و 30 درصد (10 عدد) دیگر برای اعتبارسنجی به کاررفته است. نتایج حاصله از روش مذکور و اعتبار سنجی میدانی مؤید دقت شناسایی 71.11٪ و دقت کلاس بندی 91.4٪ می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده 02/34 درصد از اراضی محدوده موردمطالعه از پتانسیل بسیار بالایی برای وقوع زمین لغزش برخوردار می باشند. همچنین، درصد قابل توجهی از زمین لغزش ها در طبقه با حساسیت زیاد (05/57) قرار دارند. لذا می توان گفت دقت مدل های بکار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
ارزیابی رابطه ی بین متغیّر مستقل آگاهی از عملیات حفاظت خاک و آبخیزداری با مشارکت مردمی در حوزه های آبخیزدر جهت توسعه ی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر در بسیاری از کشورها نشان دهنده ی اثر بسیاری از عوامل نظیر رضایت مندی، دانش، وضعیت مشخصات فردی جمعیّتی و متغیّرهای رفتاری در مشارکت مردم می باشد. مسأله ی مهم این است که آیا این متغیّر ها نیز بر میزان مشارکت مردمی درایران مؤثر می باشند؟ هدف از این تحقیق بررسی عوامل ارتباطی مؤثر بر دانش کشاورزان در به کارگیری عملیات مدیریت آبخیزداری [1](WMP) در حوضه ی آبخیز کوشک آباد واقع در استان خراسان رضوی در ایران (85 کیلومتر مربع) می باشد. هدف اصلی از این تحقیق ارزیابی عواملی است که در میزان مشارکت مردم در ایران تأثیر گذار است. جمعیّت کل کشاورزان منطقه ی حوضه ی آبخیز مورد مطالعه (n=1250) است که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری طبقه بندی شده ی تصادفی (n=200) انتخاب شده است. در واقع، این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین آگاهی از عملیات آبخیزداری (WMP) و سطح مشارکت در WMP در ایران طراحی شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش مقطعی صورت گرفت. داده های آن نیز از طریق مصاحبه ی حضوری از افراد ساکن در شش دهکده ی زیر حوضه ی سد کارده- ایران جمع آوری گردید. مقیاس دانش و مشارکت در عملیات مدیریت آبخیزداری به ترتیب 0.90 و 0.92 می باشد. یافته ها نشان می دهند که حدود نیمی از کشاورزان، دانش عملیات مدیریت آبخیزداری را دارند و سطح مشارکت در این عملیات متوسط بوده و رابطه ای مثبت و معنی دار بین دانش کشاورزان از عملیات مدیریت آبخیزداری وجود دارد. هرچند، طبق یافته ها، سطح مشارکت اجتماعی افراد بیش از مشارکت اقتصادی و زیست محیطی می باشد. بعلاوه، نتایج روشن می کند که سطح دانش پاسخ گویان از این عملیات کم تا متوسط بوده و مشارکت در آن ارتباطی مثبت و معنی دار با دانش آن عملیات دارد (r=0.611, P=0.000).
بررسی روند تغییرات بارش و رواناب بااستفاده از مدل جهانی سطح زمین (GLDAS) در حوضه ی سد دوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به کاهش منابع آب و بحران آبی موجود توجه به مدیریت صحیح یکپارچه منابع آب بخصوص در مناطق مرزی امری مهم و ضروری می باشد. یکی از اقدامات اساسی در این زمینه آگاهی از میزان بارش و رواناب و روند تغییرات آن در محدوده حوضه های آبریز است. اما عدم دسترسی به داده های میدانی کافی در حوضه های مرزی این امر را با مشکل اساسی روبه رو می سازد. جهت فایق آمدن به این مشکل می توان از داده های سنجش از دور و مدل های جهانی استفاده نمود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی روند تغییرات بارش-رواناب در حوضه ی سد دوستی با استفاده از مدل جهانی سطح زمین (GLDAS) می باشد. بدین منظور از داده های جهانی سطح زمین در 7 پیکسل 5/1 در 5/1 درجه ای بین عرض های جغرافیایی 5/36-35 شمالی و طول های جغرافیایی67-5/59 غربی استفاده شد. نوع تغییرات و روند داده های مدل از طریق شبیه سازی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های من-کندال و من-کندال دنباله ای در طی 10 سال از سال 2004 تا 2013 به صورت فصلی و سالانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که در شرق و جنوب شرقی حوضه ی مورد مطالعه همبستگی بین بارش و رواناب ضعیف تر از سایر نقاط است همچنین در سطح اطمینان 95% برای داده های سالانه برای بارش تنها در پیکسل 7 و برای رواناب در پیکسل های 6 و 7 روند منفی هستند. در ارتباط با داده های فصلی، بارش تنها در فصل بهار در دو پیکسل 5 و 7 و رواناب در پیکسل 7 در فصل های زمستان و تابستان روند منفی تشخیص داده شد. نتایج این مدل نشان می دهد که مدل GLDAS جهت مطالعه بارش-رواناب در نقاطی که دسترسی به داده های زمینی دشوار است، می تواند بسیار کاربردی و مفید باشد زیرا امکان بررسی مناطق وسیع با هزینه ی کم را دارد.
ارزیابی و پهنه بندی احتمال خطر زمین لغزش در حوضه آبریز یایجیلو با مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش، تهیه نقشه آسیب پذیری و دوری جستن از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش می تواند کمک مؤثری در کاهش خسارت های احتمالی و مدیریت خطر حاصل از این پدیده داشته باشد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه ابتدا نقشه ها و لایه های اطلاعاتی عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده از قبیل شیب، جهت شیب، بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و طبقات ارتفاعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی زمین لغزش های موجود در منطقه شناسایی شد. در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) عوامل موردبررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. وزن های به دست آمده در محیط نرم افزار Arc Map به لایه و کلاس مربوطه اعمال گردید و سپس اقدام به تلفیق لایه های مؤثر شناسایی شده در زمین لغزش گردید. و درنهایت نقشه پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه یایجیلو به دست آمد. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که روش تحلیل سلسله مراتبی به دلیل استوار بودن بر مبنای مقایسه زوجی موجب سهولت و دقت در انجام محاسبات لازم و ارائه نتایج به دلیل دخالت دادن تعداد زیادی از عوامل در مقایسه با سایر روش های پهنه بندی خطر زمین لغزش است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در حدود 36/2 در صد از مساحت حوضه یایجیلو، احتمال وقوع زمین لغزش خیلی زیاد بوده، همچنین در 93/21 درصد احتمال وقوع زیاد، 38/45 درصد احتمال وقوع متوسط، 14/28 درصد احتمال وقوع کم و در 21/3 درصد احتمال وقوع خیلی کم می باشد.
نقشه بندی فرسایندگی باران در استان کرمان با روش های زمین آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین شاخص فرسایندگی باران (EI30) در اقلیم نیمه خشک استان کرمان انجام گرفت. بدین منظور برای مناطق فاقد ایستگاه های باران نگار از تحلیل رگرسیونی بین این شاخص و بعضی شاخص های زودیافت برای 17 ایستگاه مجهز به باران نگار استفاده شد. مناسب ترین رابطة رگرسیونی بر مبنای شاخص متوسط حداکثر بارندگی ماهانه به میزان (882/0R2= ) بود. سپس، با بررسی تمامی ایستگاه های هواشناسی در استان کرمان (آمار شدت و روزانة بارندگی)، 135 ایستگاه با بیش از 20 سال آمار برای تهیة نقشة فرسایندگی باران انتخاب شد. نتایج نشان داد حداکثر و حداقل شاخص مورد نظر به ترتیب برابر با 74/213 و 91/24 مگاژول- میلی متر بر هکتار در ساعت و در سال برای ایستگاه های سلطانی و دولت آباد اسفندقه بود. در نهایت، با استفاده از تکنیک ارزیابی متقابل، روش زمین آماری کریجینگ ساده مناسب ترین روش پهنه بندی انتخاب و نقشة پهنه بندی شاخص فرسایندگی باران برای استان کرمان در نرم افزار ArcGIS 10.3 تهیه شد. نتایج نشان داد مقدار این شاخص در غرب و جنوب غربی استان دارای بیشترین و در شرق، جنوب و شمال استان دارای کمترین مقدار است. همچنین، معادلات مربوط به همبستگی شاخص های مورد بررسی با شاخص EI30 به دست آمد که نشان دهندة همبستگی قوی این شاخص با شاخص های زودیافت بود.
بررسی شاخص های هیدروژئومورفولوژی و هیدرولوژی حوضه ی آبریز تروال
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مطالعات و بررسی ویژگی های فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانه ها از جمله ی اولین و مهم ترین اقدامات در طراحی و اجرای طرح های هیدرولوژیکی به شمار می آید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصه های فیزیکی حوضه ی آبریز تروال و ویژگی های هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روش های آماری و نرم افزاری جهت نیل به اطلاعات مناسب برای برنامه ریزی ها و اجرای طرح های عمرانی و آبخیزداری می باشد. رودخانه ی تروال از زیرحوضه های دریای خزر بوده که مساحت حوضه ی آبریز آن تا محل تلاقی آن با رودخانه ی قزل اوزن 6955 کیلومترمربع می باشد. با توجه به آمارهای موجود بین سال های 90-1350 میانگین دمای سالانه ایستگاه های هواشناسی و سینوپتیک حوضه ی 5/12 درجه ی سانتی گراد و بارش سالانه 352 میلی متر است که نشان دهنده ی نیمه خشک بودن شرایط اقلیمی حوضه می باشد. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که تراکم شبکه زهکشی در این حوضه کم بوده و تعداد آبراهه ها در واحد سطح اندک می باشد. با توجه به اینکه سطح حوضه ی مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی تنک و در مواردی نسبتاً متراکم است، ضریب رواناب 35/0 درصد، زمان تأخیر حوضه 65/1 ساعت، و زمان تمرکز آن 75/2 ساعت است. نتایج به دست آمده مؤید آن است که تحت تأثیر عواملی مانند میزان بارندگی، شیب کم حوضه، رسوبات دانه ریز منفصل و نفوذ زیاد، میزان رواناب حوضه بسیار ناچیز بوده و بارندگی در این منطقه به سرعت فروکش می کند به همین دلیل میزان فرسایش پذیری خاک در این حوضه بسیار اندک و قابل کنترل می باشد. به علاوه منحنی تغییرات دبی سیل با گذشت زمان انحنای ملایمی دارد که حاکی از مصونیت نسبی حوضه در مقابل خطر سیل است.
پهنه بندی فرونشست زمین در حوضه ی آبخیز قره چای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
139 - 158
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفیک، از نتایج مصرف بیش از حد و سوء مدیریت منابع آب است. در بخش هایی از حوضه ی قره چای واقع در شمال استان همدان، از سال 1372 در اثر به هم ریختن سیستم هیدرولوژیکی و وجود سایر شرایط لازم بیشتر از 36 مورد فروچاله بوقوع پیوسته است. شبکه ی زهکشی منطقه با توجه به میزان و عملکرد فرآیندها، تأثیرات متفاوتی بر محیط پیرامون خود بر جای گذاشته است که فروچاله های حادث شده نیز، در این مسیر واقع شده است. هدف این تحقیق آن است که با بررسی ویژگی های شبکه های زهکشی و زمین شناسی، نقش آن را در ایجاد فرونشست منطقه ی مورد مطالعه قرار دهد. بدین منظور کلیه اطلاعات زمین شناسی، هیدرولوژیکی، هواشناسی و جغرافیایی منطقه جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید و شبکه های زهکشی، لیتولوژی، شیب و طبقات ارتفاعی منطقه با استفاده از نقشه های توپوگرافی (1:50000)، زمین شناسی (1:100000) ، مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و تصاویر Google Earth ترسیم شد. جهت پهنه بندی فروچاله ها از 5 لایه اطلاعاتی استفاده شده است که در درون هر لایه بر حسب میزان تأثیر هر فاکتور بر وقوع فروچاله، به آن فاکتور امتیازدهی گردید. نتایج نشان می دهد که تغییرات ناهمسان در داده های مورفومتری شبکه ی زهکشی مهم ترین فاکتور مؤثر در تشدید افت آب های زیر زمینی و وقوع فرونشست در منطقه بوده و عوامل لیتولوژیکی و انسانی، به تنهایی نقشی ندارند.
پایش نمکزارهای مناطق خشک با پردازش داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق پایش نمکزارهای مناطق خشک کاشان و مهارلو با استفاده از داده های LISSIII ماهواره IRS-P6 مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم برای تفسیر چشمی، از بهبود کنتراست و ساخت تصاویر رنگی کاذب استفاده گردید تا نمکزارها به خوبی مشخص گردد. سپس با توجه به بازتاب های طیفی نمکزار در باندهای مختلف سنجنده مورد استفاده و نسبت گیری طیفی، شاخص های نمکزار نسبتی(RSCI) و نمکزار تفاضلی نرمال شده(NDSCI) تعریف شدند. هدف از ارائه این شاخص ها به حداکثر رساندن اختلاف بازتاب های طیفی نمکزارها و زمینه آن به منظور ایجاد تصویری با کیفیت مطلوب می باشد تا تمایز آنها امکان پذیر شود. برای ارزیابی میزان تفکیک پذیری، پراکنش پیکسل های نمکزار و غیرنمکزار در نمودار دوبعدی بررسی شد. در نهایت با آستانه گذاری و ماتریس خطا مشخص شد که شاخص های نمکزار RSCI و NDSCI بهترین تفکیک پذیری را نشان می دهند. نتایج نشان داد که شاخص های RSCI و NDSCI برای پایش نمکزارهای مناطق خشک با استفاده از داده های ماهواره ای چندطیفی کارآیی دارند.
بررسی نقش عناصر آب و هوایی مؤثر بر گسترش جنگل های بنه در حوضه آبی مُند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنه از گونه های خشکی پسند منطقه رویشی ایران و تورانی است. کمی مقدار باران و طولانی بودن فصل خشک، معمولاً این ناحیه را از سایر نواحی ممتاز می کند. هدف از این پژوهش، بررسی آب و هوای رویشی گونه های مختلف بنه (کیکم- بنه، بادام- بنه، بنه غالب و کُنار- بنه) با استفاده از روش های آماری چند متغیره در سطح حوضه آبی مُند است. برای این منظور، تعداد 26 عنصر آب و هوایی، به صورت داده های ماهانه، که از نظر شرایط بوم شناختی این گونه ها از اهمیت بیشتری برخوردارند، از تعداد 18 ایستگاه همدید در سطح حوضه و خارج از آن انتخاب و به روش تحلیل مؤلفه های اصلی بررسی شد تا ابعاد آرایه از 26 مؤلفه به 3 مؤلفه کاهش یابد. سه مؤلفه دمایی، بارشی و بادی به ترتیب 3/56، 5/26 و 4/6 درصد و در مجموع 2/89 درصد پراش کل را به خود اختصاص داده اند. برای استخراج امتیازات مؤلفه ها، نقشه شبکه بندی شده گونه های جنگلی بنه بر نقشه عناصر اقلیمی منطبق و بر اساس آن عناصر مهم اقلیمی مؤثر بر پراکنش بنه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، رویشگاه گونه های مختلف بنه در این حوضه، نواحی معتدل، نیمه گرم و نیمه خشک، گرم و نیمه خشک، و گرم وخشک است. دامنه تغییرات ارتفاعی رویشگاه این تیپ در این حوضه، 900 تا 2600 متر از سطح دریاست. در ناحیه گرم و مرطوب حوضه با توجه به شرایط خاص حاکم (ارتفاع کم و رطوبت زیاد) اثری از انواع گونه های بنه دیده نمی شود.
بررسی مواریث ژئوفرم های یخچالی کواترنر و تغییرات سیستم های مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک در حوضه خضرآباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران مرکزی و در ارتفاعات آن، به ویژه در دره های کوهستانی، لندفرم هایی مشاهده می شوند که به وجودآمدن آن در شرایط و سیستم آب و هوایی کنونی امکان ندارد . بیشتر پژوهشگران، این لندفرم ها را مربوط به دوره های یخچالی کواترنر و عملکرد یخ ها می دانند. در این پژوهش به بررسی آثار یخچالی و تغییرات سیستم های مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک در حوضه آبریز خضرآباد در ایران مرکزی، در دره خضرآباد در غرب شهر یزد، پرداخته شده است. بر اساس نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، عکس های هوایی، DEM با قدرت تفکیک 20 متر، همچنین دو بار بازدید میدانی از منطقه و بررسی نقشه ها با سامانه GPS، آثار ژئومورفیک فرایندهای مربوط به دوره های یخچالی شناسایی و بررسی شد. یافته ها نشان می دهد تعداد 15 سیرک بزرگ و کوچک به همراه دره عریض خضرآباد از آثار کاوشی یخچال های کواترنر است. آثار تراکمی این دوره در این حوضه شامل مورن، یخرفت، تیلیت و رسوب های یخچالی است. وجود تیلیت ها به شکل دگرشیب بر سنگ بستر و قرار گیری یخرفت ها بر روی آن ها نشان دهنده وجود حداقل دو فاز یخچالی در این منطقه و احتمالاً در سراسر ایران مرکزی است. این رسوبات با تأثیر از عملکرد گسل ها در دوران جدید – نئوتکتونیک - در برخی نقاط دره حالت خطوارگی پیدا کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دو دوره یخچالی، احتمالاً گونز و وورم، در این منطقه حاکمیت داشته است و قلمرو یخچالی بین ارتفاعات 2000 تا 3000 متری و جنب یخچالی از 2000 متر تا مرز 1560 متر- خط تعادل آب و یخ- گسترش پیدا می کرده است. پایین تر از آن مورفودینامیک فلوویال حاکمیت داشته است.
پایش فرونشست زمین و ارتباط آن با برداشت آب های زیرزمینی مطالعه موردی : دشت کرج – شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قسمت عمده آب های شیرین به صورت آب زیرزمینی ذخیره شده است. برداشت بی رویه آب زیرزمینی به واسطه افزایش جمعیت و استخراج آن جهت اهداف کشاورزی ، صنعتی و مصارف خانگی ازجمله مسائلی است که در سال های اخیر دشت های کشور را در معرض خطر فرونشست قرار داده است. پایش میزان دقیق فرونشست و نیز پرداختن به علت یا علل موجد آن جهت کنترل و مدیریت خطر دارای اهمیت است. این مقاله با استفاده از روش تداخل سنجی راداری با دهانه ترکیبی یا Insar به ارزیابی میزان فرونشست زمین در دشت کرج – شهریار پرداخته است. جهت پردازش تصاویر راداری اخذشده از ماهواره ان.وی.ست ، از روش دانشگاه استانفورد برای پراکنده سازهای دائمی استفاده گردید. با توجه به اینکه گستره منطقه موردمطالعه در بردارنده مراکز سکونتگاهی شهری و روستایی متعددی است و همچنین پوشش گیاهی(باغات و مزارع)در دشت موردمطالعه وسعت زیادی را به خود اختصاص داده است ، استفاده از روش سنتی نظیر تداخل سنجی تفریقی موجب عدم همبستگی بین تصاویر ، عدم دقت در پردازش ها و نادرستی محاسبه میزان دقیق فرونشست می گردد. براین اساس و جهت جلوگیری از این خطا، از روش تداخل سنجی با طول خط مبنای کوچک استفاده گردید و اینترفروگرامهایی با طول خط مبنای زمانی و مکانی کوتاه در بازه زمانی 2003 تا 2010 تولید شدند. به کمک سری زمانی خط مبنای کوتاه ، در محیط نرم افزاری دوریس نرخ متوسط سالانه فرونشست با بیشینه مقدار 136 میلی متر در سال به دست آمد. با توجه به اینکه علت اصلی فرونشست در این مقاله استخراج بی رویه آب زیرزمینی و افت سطح این آب ها فرض گردیده است از طریق دو مدل این افت آب اثبات گردید. پردازش داده های ماهواره گریس و نیز داده های هیدروژئولوژی مربوط به چاه ها نشان از افت سطح آب دارد. روند تغییرات طی سال های 2002-2012 از طریق داده های گریس بین 5+(در سال 2002) تا 15- (سال 2012) سانتی متر مکعب را نشان می دهد.این روند نزولی از طریق پردازش داده های مربوط به چاه های پیزومتری و ترسیم هیدروگراف واحد نیز به اثبات می رسد. روند نمودار در هیدروگراف واحد، افت میزان 22 متر طی 12 سال (1381 تا 1393) ، را نشان می دهد. اگر روند افت سطح آب را طی این سال ها برابر بگیریم، به طور متوسط سالانه 85/1- متر افت سطح آب در آبخوان زیرزمینی حادث شده است.محاسبات انجام شده بر روی تعداد ده هزار چاه در سطح دشت مخروطی نیز نشان می دهد که سالانه میزان 605 میلیون مترمکعب آب برداشت می گردد.
بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه و نقش آن در فرسایش و رسوب گذاری با استفاده از HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد – دوآب ویسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات مورفولوژیک رودخانه ها از مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیندهای ژئومورفولوژیک چرخه فرسایش می باشند. هدف از این تحقیق، مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان و بررسی عوامل مؤثر در تغییر شکل هندسی و ایجاد روابط بین آن ها است. به منظور برآورد دبی با دوره بازگشت های مختلف از نرم افزار SMADA جهت برازش داده ها استفاده شد. پس از واردکردن داده های هندسی و جریان، شرایط مرزی برای بازه بالادست، هیدروگراف جریان و برای بازه پایین دست، منحنی سنجه تهیه شد. در طول مسیر رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان، چهار نمونه از مصالح بستر و کناره های رودخانه برداشت و تغییرات دانه بندی رسوبات، وضعیت شیب و اتصال شاخه های فرعی مهم به رودخانه اصلی تعیین و نمونه ها برداشت و آزمایشات دانه بندی صورت گرفت . داده های رسوب به نرم افزار وارد و از رابطه (Ruby) در تعیین سرعت سقوط و انتقال رسوبات و دمای آب استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین داده های هندسی و هیدرولیکی از خروجی مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، به بررسی تناسب روابط رگرسیونی خطی ساده، درجه 2، درجه3 و نمایی پرداخته شد. با تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، روابط رگرسیونی، با استفاده از نرم افزار SPSS ، از بین روابط تعیین شده بین دو متغیر) متغیر وابسته و مستقل) رابطه ای که بیش ترین ضریب تعیین، کمترین خطای استاندارد و کمترین سطح معنی داری را داشت به منزله رابطه مناسب انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که ظرفیت حمل رسوب در بازه موردمطالعه رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان متغیر می باشد. مقادیر رسوبات محاسبه شده به وسیله رابطه ایکرز- وایت به عنوان مناسب ترین رابطه نشان داد از بین متغیرهای مستقل ظرفیت رسوب بیش تر به دبی جریان وابسته است. اندازه ذرات رودخانه موردمطالعه مشخص شد که در بازه اول (ایستگاه چم انجیر)، رسوب گذاری، در بازه دوم (بین دو ایستگاه)، فرسایش و در بازه سوم (ایستگاه دوآب ویسیان)، نیز رسوب گذاری رخ می دهد.
نقش گردش وردسپهر زیرین پُرفشار عربستان در بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات الگوهای گردش جوی به تغییر رژیم بارش منجر می شود و ره آورد آن تنوع آب وهوایی، همچون ترسالی ها و خشک سالی ها، است. بنابراین، با توجه به اینکه یکی از پارامترهای مهم در شرایط پیش گفته نایکنواختی در انتقال و تزریق رطوبت به سامانه های باران زای ایران است، در این پژوهش با رویکرد انتقال رطوبت در ایجاد بارش، با بهره گیری از داده های ساعتی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 850 ه.پ در دورة زمانی (2000 2010)، با تفکیک مکانی 1×1 درجة قوسی مرکز پیش بینی های میان مدت اروپا (ECMWF)، و با استفاده از تحلیل خوشه ای به روش همبستگی چگونگی رفتار مکانی پُرارتفاع عربستان در انتقال رطوبت بررسی شد؛ سرانجام، پنج الگوی بزرگ گردشی به دست آمد. نتایج نشان داد رفتار مکانی-زمانی پُرارتفاع عربستان، همچون جابه جایی شرقی- غربی، شمالی- جنوبی، و حتی کشیدگی هستة مرکزی آن، در تزریق و انتقال رطوبت و به تبع آن بارش بر روی ایران نقش بسزایی دارد. همچنین، توزیع مکانی بارش در سطح ایران به موقعیت مکانی، شکل، و پهنة گردشی این پُرارتفاع بستگی دارد. به طور کلی، پُرارتفاع عربستان در فصول سرد، با ایجاد جریان های جنوب- جنوب غربی، تأثیر فراوانی در رطوبت و بارش در ایران دارد. فراوانی بالا (کم) وقوع سالانة الگوی نوع دوم این پُرفشار همراه با بارش زیاد (کم) دریافتی ایران بوده است.