فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
بررسی مکانی رابطه بارش با ارتفاع در ایران زمین
حوزههای تخصصی:
سیر تحول نظریات و دیدگاه ها در برنامه ریزی کاربری زمین
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای رشد هوشمند شهری در مناطق چهارده گانه اصفهان بر اساس مدل های برنامه ریزی منطقه ای
حوزههای تخصصی:
رشد پراکنده شهری، گسترش فیزیکی سریع و بی برنامه شهرها و در پی آن استفاده بی رویه از وسایل نقلیه موتوری، این مکان ها را با چالش های زیست محیطی فراوانی مواجه کرده است که حاصل آن افزایش آلودگی های محیطی و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و افزایش هزینه زیرساخت های شهری بوده است. بنابراین جهت سامان دهی به چنین رشدی، از الگوهای نوین برنامه ریزی همچون رشد هوشمند استفاده می شود که این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد و هدف اصلی آن تأمین سلامتی و رفاه شهروندان است، لذا با دستیابی به رشد هوشمند می توان زمینه تحقق توسعه پایدار شهری را فراهم نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از 45 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی-اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به تحلیل الگوهای رشد مناطق شهری اصفهان پرداخته است که در این راستا از مدل های تاپسیس و امتیاز استاندارد جهت رتبه بندی و تحلیل های تطبیقی استفاده گردید. نتایج حاصله بیانگر این است که؛ بر اساس مدل تاپسیس، مناطق 5 و4 کاملا برخوردار، مناطق 13و2 و6 برخوردار، مناطق 8 و12 نیمه برخوردار و سایر مناطق محروم می باشند و بر اساس مدل امتیاز استاندارد مناطق 13 و5 و4 کاملا برخوردار، مناطق 2 و 6 برخوردار، مناطق14و12 نیمه برخوردار و سایر مناطق محروم می باشند و نتایج کاربرد هر دو مدل تقریبا یکسان بوده است به طوری که در هر دو مدل، مناطق 5 و 4 برخوردار ترین منطقه و مناطق 9،10،11،7، 3، 1 جزء مناطق محروم بوده اند. با مد نظر قرار دادن نتایج حاصله، توجه به رشد هوشمند شهری در 14 گانه اصفهان امری اجتناب ناپذیر است.
مطالعه میکرومورفولوژیک تکامل افق آرجیلیک در خاک های لسی نواحی مرطوب و نیمه مرطوب جنوب غرب استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر روی افق های آرجیلیک خاکهای لسی مناطق مرطوب و نیمه مرطوب جنوب غربی استان گلستان با رژیم های رطوبتی زریک و یودیک و حرارتی ترمیک و مزیک صورت گرفته است. خاکهای مورد مطالعه شامل گروه های بزرگ Hapludalfs و Haploxeralfs از راسته Alfisols میباشند. آبشویی، پایداری سطوح، پوشش گیاهی، ساختمان و زهکشی مناسب، شرایط مطلوبی را برای حرکت ذرات رس به عمق پروفیل خاک و تشکیل افق آرجیلیک فراهم نموده است. مهمترین عوارض میکرومورفولوژیک مشاهده شده پوشش های رسی و نواحی تخلیه آهک بودند. پوسته های رسی در بی فابریک های کریستالیتیک-لکه ای و لکه ای همراه با کانی های اسمکتیت و ورمی کولیت مشاهده شده اند. پوشش های رسی ضخیم و آرایش یافته همراه با کانی ورمی کولیت، فرم پرشدگی و هیپوکوتینگ آهک و حداکثر نواحی تخلیه آهک دیده شده است. کانی های رسی اسمکتیت و ورمی کولیت، خاصیت انقباض و انبساط و میزان بارش در مقدار پوشش های رسی موثر بوده است. غالب بودن کانی ورمی کولیت در افق های خوب توسعه یافته باعث کاهش خاصیت انقباض و انبساط و افزایش مقدار پوشش رسی شده است. مقدار بالای کربنات و بی فابریک کریستالیتیک در افق های زیرین ناشی از فرآیند تجمع مجدد آهک است که این فرضیه به وسیله کانال های پوشیده شده توسط کلسیت اثبات می شود. آنالیز هر یک از پارامتر های شاخص تکاملی MISECA نشان می دهد که پوشش های رسی و نواحی تخلیه آهک تاثیر گذارترین فاکتور ها در تحول افق های آرجیلیک مورد مطالعه بوده اند. نتایج همچنین نشان داده است که علاوه بر اقلیم، نوع و مقدار کانی های رسی نیز در تحول افق های آرجیلیک موثر بوده اند.
تحلیل آماری خطرپذیری مناطق 11 و 12 شهر تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم تلاشهای گسترده بسیاری که در جهان برای تعیین خطرات زمینلرزهای انجام شده است هنوز امکان پیشبینی دقیق زمان و مکان زمینلرزهها میسر نشده است. بررسیها و مطالعات انجام شده حاکی از آن است که با توجه به اطلاعات قابل دسترس و آمار و احتمالات میتوان آسیبپذیری مناطق مسکونی در حین رخداد زمینلرزه را پیشبینی و تدابیر لازم را اندیشید. در راستای این هدف با توجه به پژوهشهای کتابخانهای و میدانی پرسشنامهای تهیه شد و از طریق معادله کوکران 322 پرسشنامه در مناطق 11 و 12 براساس جمعیت موجود توزیع شد. سپس با استفاده از تحلیلهایی مثل رگرسیون و روش T، کیدو و همبستگی از طریق نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری انجام شده است. نتایج تحلیلهای بهعمل آمده حاکی از آن است که بین شاخصهای آسیبپذیری، قدمت ساختمان، تراکم، نوع مصالح و عرض معبر رابطه معنیدار وجود دارد و از نظر شاخص آسیبپذیری، منطقه 12 بیش از منطقه 11، در شاخص عرض معبر، منطقه 12 کمتر از منطقه 11 بوده و 3/81% از مساکن قرار گرفته در بافت متراکم در سطح آسیبپذیری زیاد قرار دارند. در ضمن برای طراحی نقشهها و تحلیل فضایی نیز از نرمافزار Arc GIS استفاده شده است.
بررسی وضعیت مسکن گروه های درآمدی و برآورد مسکن گروه های کم درآمد(نمونه موردی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کوچکترین عنصر سکونتگاه ها، مهمترین کاربری شهری و یکی ازشاخص های عمده ارزیابی توسعه یک کشور است. هدف این مقاله، بررسی وضعیت گروه های درآمدی و برآورد مسکن گروه های کم درآمد، با استفاده ازتکنیک های آماری مورد استفاده در برنامه ریزی مسکن بوده. متدولوژی آن بنیادی-کاربردی است.این مقاله سعی دارد با بررسی وضعیت گروه های درآمدی و شاخص های تامین مسکن مانند متوسط سطح زیر بنا متوسط در آمد و... دردهک های موجود به تخمین نیاز مسکونی و برآورد توان مالی گروه های کم درآمد استان هرمزگان بپردازد و نتایج حاصل را برای برنامه ریزی دقیق تر مسکن در استان هرمزگان به کار برد.طبق یافته های تحقیق وضعیت مسکن در گروه های کم درآمد ازسال 75 به بعد در حال بدتر شدن است و عدم توانایی تامین مسکن مناسب از دهک های ا، 2و3 به سمت دهک های 4و5 نیز کشیده شده است. همچنین نرخ اجاره نشینی نشان می دهد که سرمایه گذاری های بخش های مختلف به سمت دهک های درآمدی بالاست و این نیاز به برنامه ریزی دقیق برای این استان برای دهک های پایینی را ضروری می سازد.
ارائه یک رابطه جدید برای تخمین میزان تابش کل در اقلیمهای مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه تابش خورشیدی رسیده به یک سطح افقی کاربردهای زیادی در محاسبات مصرف انرژی دارد. روش های زیادی برای پیشبینی تابش خورشیدی رسیده به یک سطح افقی در سطح زمین ارائه شده که این روش ها برای اقلیمها و شرایط خاص مقدار تابش خورشیدی را صحیح پیشبینی می کنند و یا بر اساس دادههای اندازهگیری شده در آن منطقه به دست آمدهاند. بنابراین ارائه روش مناسب برای پیشبینی صحیح میزان تابش خورشیدی برای اقلیمهای مختلف ایران ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با استفاده از دادههای اندازهگیری شده میانگین ماهانه و روزانه تابش کل خورشیدی توسط سازمان هواشناسی کشور برای یک دوره 14 ساله (1992-2005)، روش جدیدی برای برآورد میزان تابش کل خورشیدی رسیده به یک سطح افقی ارائه شده است. نتایج نشان می دهند که رابطه جدید ارائه شده و همچنین روش واتانابه به شرطی که ضریب صافی هوا به صورت صحیح برآورد شود، برای شهرهای مختلف ایران نتایج خوبی به دست میدهد.
پیش بینی بارش های سنگین غرب کشور بر اساس برآوردهای رادار هواشناسی با استفاده از روش Z-R(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
59 - 74
حوزههای تخصصی:
میزان بارش اندازه گیری شده توسط رادار با میزان بارش دریافت شده در سطح زمین تفاوت دارد. این اختلاف علل متعددی دارد که برخی از آن ها به ماهیت رادار و برخی دیگر به شرایط آب وهوایی هر منطقه مربوط می شود. در نتیجه برای تعیین میزان بارش های دریافتی در سطح زمین از داده های حاصل از رادار، باید داده های رادار را بر اساس داده های زمینی تصحیح کرد. پیوند میان بارش و بازتابندگی رادار نمایی است از z=aRb. اگر مقادیر ضرایب این مدل درست انتخاب نشوند برآورد مقدار بارش توسط رادار با اشتباه همراه می شود. اندازه و توزیع چکه های بارش اثر زیادی بر مقادیر ضرایب این مدل دارد. دامنه ی وردش در ضرایب این مدل بسیار زیاد است. دراین پژوهش از داده های رادار کرمانشاه به عنوان نماینده غرب کشور استفاده شد. ایتدا بارش های 26 تا 27 آبان سال 1394 و 10 تا 12 آذر سال 1395 ایستگاه های کرمانشاه، سرپل ذهاب، قصرشیرین، اسلام آباد، کنگاور، روانسر، سنقر، گیلان غرب، جوانرود، هرسین، سومار و تازه آباد که در محدوده ی 30 تا 100 کیلومتری رادار کرمانشاه جا گرفته اند، بررسی شد. در بارش اول برای هریک از نقاط مورد مطالعه، زاویه ی ارتفاع بهینه ی پرتو انتخاب و رابطه ی مربوط به آن نقطه استخراج و ضرایب تصحیح بدست آمد. با استفاده از این رابطه مقدار بارش برآوردی رادار از 31 درصد به 96 درصد افزایش یافت و میانگین مجموع بارش برآورد شده رادار از 9/8 به 4/32 میلی متر رسید که از میانگین واقعی فقط 1 میلی متر کم تر است. در بارش دوم، با استفاده از داده های بارش تمام نقاط مورد مطالعه، فقط یک معادله استخراج شد و ضرایب تصحیح رادار به دست آمد. نتایج برآورد بارش رادار به این روش نیز با تقریب خوبی مورد قبول بود و میانگین مجموع بارش برآورد رادار از 6/9 به 5/23 میلی متر افزایش یافت که 4 میلی متر از مقدار واقعی کم تر بود.
بررسی مشکلات ژئومورفولوژیکی توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
در ژئومورفولوژی شهری عامل مهم توسعه مناطق شهری ، تغییر و تبدیل مصنوعی پوسته زمین و تاثیر فعالیتهای انسانی بر پوسته ، افزون بر عوامل طبیعی در نظر گرفته می شود . بنابراین رشد روزافزون شهرها متاثر از رشد جمعیت و مهاجرت منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به خصوص توسعه فیزیکی شهر در مکانهای نامساعد طبیعی گشته است که لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی اساسی را می طلبد . توسعه بی رویه و ناهماهنگ شهری به علت فعالیت های انسانی در راستای شهرها به صورت مستقیم اراضی بسیاری از پوسته زمین را در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می دهد که افزون بر تاثیر درازمدت ژئومورفولوژیکی و روندهای طبیعی آن می باشد و از این رهگذر مخاطراتی ایجاد می شود که تجربه نشان داده است که گاهی وقوع آنها غیر قابل پیش بینی بوده و توام با ضررهای جانی و مالی می باشد . لذا در این مقاله به منظور نشان دادن کاستی ها و مخاطرات طبیعی ، با علم ژئومورفولوژی شهری در شهر هشترود تشریح شده است .
کاربرد ترکیب الگوریتم خوشه بندی و الگوریتم رقابت استعماری (ICA) در سطح بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته، کیفیت توسعه و زیرساخت های آن مسائل عمده ای را در روند توسعة روستاهای کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع، یکی از تنگناهای اساسی در ارائة مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. دراین راستا، در پژوهش حاضر به موضوع سطح بندی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد می پردازیم. این تحقیق، به لحاظ هدف کاربردی است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای بالای 20 خانوار و بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بودند که 566 روستایی مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اسناد، از پرسش نامة محقق ساخته نیز استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، بیانگر بهینگی پرسش نامه بود. برای تعیین شاخص های به کاربرده شده، از رویکرد اندام وار استفاده شد. برای تعیین سطوح توسعه یافتگی، از روش تحلیل خوشه ای به شیوة K-means و الگوریتم رقابت استعماری (ICA) استفاده شد. داده پردازی نیز با استفاده از نرم افزار MATLAB 7.10 انجام شد. یافته ها نشان داد که جواب بهینة الگوریتم ترکیبی K-means و ICAاز بهترین جواب الگوریتم K-means بهتر است؛ این موضوع اعتبار این الگوریتم را به وضوح نشان می دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پراکنش فضایی توسعه یافتگی در منطقة موردمطالعه در وضعیت متوازنی قرار ندارد؛ بهطوری که اغلب روستاها (43/49%) در سطح نسبتاً محروم قرار می گیرند. همچنین، در سطوح در حال توسعه و توسعه یافته به ترتیب، 08/28% و 47/22% از روستاها قرار دارند. افزون براین، روستاهای دهستان سررود شمالی از وضعیت توسعه-یافتگی بهتری نسبت به سایر روستاهای بخش مورد مطالعه برخوردار هستند.
تبدیلات مختصات دقیق بین سیستم محلی و UTM با استفاده از درونیابی ارتفاعی حاصل از نقاط لیدار (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که امروزه بحث تبدیلات بین سیستم های مختصات در فعالیت های نقشه برداری و ژئودزی و علوم مرتبط با اطلاعات مکانی کاربرد ویژه ای دارد، به منظور افزایش دقت در انتقال بین این سیستم ها، استفاده از روش های جدید و کارآمد مورد اهمیت است. هدف اصلی این مقاله در بخش اول بررسی تبدیل مختصات محلی شهر اصفهان به مختصات Utmوبالعکس با استفاده از روش ضریب مقیاس ترکیبی است. لذا از مختصات 500 ایستگاه GPS موجود در شهر اصفهان با پراکندگی مناسب استفاده شد و با پیاده سازی روابط تبدیل فواصل از روی سطح زمین به صفحه نقشه، مختصات این نقاط در سیستم محلی بدست آمد. بررسی تغییرات ضریب مقیاس ترکیبی برای نقاط GPS شهر اصفهان نشان داد که اگر از یک ضریب مقیاس واحد برای کل شهر استفاده شود اختلافی در حدود چند دسیمتر در طول های بلند ایجاد می شود که مناسب تهیه نقشه دقیق نیست. از آنجا که در تبدیل معکوس از سیستم محلی به سیستم UTM با کمک مدل های جدیدی همچون مدل توابع گویا، علاوه بر موقعیت مسطحاتی در سیستم محلی نیاز به دانستن مؤلفه ی ارتفاعی نقاط می باشد، در بخش دوم مقاله به ارائه الگوریتمی جهت درونیابی ارتفاع نقاط معابر شهر اصفهان با استفاده از داده های لیدار پرداخته شد. ارزیابی نتایج این درونیابی با تست بر روی ارتفاع نقاط GPS شهر اصفهان، نشان دهنده ی کشف یک بایاس 30 سانتیمتری در نقاط ارتفاعی لیدار شهر اصفهان است.پس از حذف این بایاس، مقدار RMSEبرابر 43 سانتیمتر، جهت درونیابی ارتفاع نقاط داخل معابر شهر اصفهان در دیتوم WGS-84بدست مى آید.
کاربرد شاخص امنیت اقتصادی در تبیین تحولات ژئواکونومیکی در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادسازی فعالیتهای اقتصادی در کلیه زمینه های بازرگانی، سرمایه گذاری و انتقال اعتبارات در فراسوی مرزهای جغرافیایی ملی و تغییر در پارادایم فناوری، بستر اصلی جهانی شدن به حساب می آید. فناوریهای عمده روند جهان گرایی در زمینه های انرژی، حمل و نقل و ارتباطات راه دور که منجر به سه موج بلند پی در پی در رشد اقتصادی جهانی شده اند، بیشترین نقش را در تحولات ژئواکونومیک عصر حاضر ایفا کرده اند. این تغییر کیفی و پراهمیت است که عصر جهانی شدن را از عصر تجارت بین المللی متفاوت می سازد. با توجه به ژئواکونومیک محور شدن جهان در این فرآیند، شاخص جدیدی در بین شناسه هایی ژئوپلیتیکی اهمیت و ارزش بیشتری را به دست آورد. این شاخص امنیت اقتصادی نام دارد. زمانی که بتوان آن را به نوعی کمی و محاسبه کرد، مشاهده می شود که تا چه حد توانایی پژوهشگران در تحلیل تفاوتهای ژئواکونومیکی، تبیین دلایل و عوامل اختلاف شکاف بین کشورهای غنی و فقیر و علل ظهور برتریهای ژئواکونومیکی در سطح جهان، افزایش پیدا می کند. در این مقاله ضمن پرداختن به ادبیات تجربی و نظری موضوع، بر مبنای یک مدل مفهومی شاخص امنیت اقتصادی تبیین می شود. پس از احصای عوامل اصلی تشکیل دهنده آن، این شاخص برای 117 کشور جهان و برای تمامی سالهای دوره 2002-1980، بر اساس اطلاعات شاخصهای بین المللی از بانک اطلاعاتی WDI، محاسبه شده است. برآورد شاخص امنیت اقتصادی به روشی جدید از نتایج این مقاله است که به وسیله آن محقق نه تنها توانسته است به وسیله آن تحولات ژئواکونومیکی جهان را به اجمال تحلیل قرار کند بلکه موفق شده است وضعیت این شاخص در ایران را در یک سیر تاریخی، با خود و در مقایسه با سایر کشورهای بررسی شده، مقایسه کند. در خاتمه، توصیه های سیاستی نیز در ارتباط با چگونگی ارتقای بیشتر شاخص امنیت اقتصادی کشور به منظور بهره برداری از تمام فرصتهای ژئواکونومیکی ایران، ارایه شده است.
آینده فرصت های کارآفرینی در حوزه زمین گردشگری مطالعه موردی؛ منطقه جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین گردی(ژئوتوریسم)، یکی از گونه های تخصصی طبیعت گردی است که به معرفی پدیده های زمین شناسی به گردشگران با حفظ «هویت مکانی» آن ها می پردازد. در این راستا، منطقه جلفا در شمال غرب استان آذربایجان شرقی می تواند به عنوان یکی از مکان های زمین گردشگری مطرح در سطح ملی و بین المللی گردد. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که عمده ترین فرصت های کسب و کارهای گردشگری برای رونق منطقه جلفا و ایجاد اشتغال برای کارآفرینان چیست؟ این پژوهش یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری تحقیق 100 نفر می باشد، در جمع آوری داده ها از روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS انجام گرفته است. پس از گردآوری داده ها، فرصتهای کسب و کار زمین گردشگری شناسایی و آینده فرصت های کارآفرینی در حوزه زمین گردشگری در منطقه جلفا اولویت بندی گردید. نتیجه نشان می دهد توجه به ایجاد فرصتهای جدید در کنار فرصتهای طبیعی و موجود در منطقه منجر به افزایش و تقویت فرصتهای شغلی در منطقه می گردد. در پایان برای آینده فرصتهای کارآفرینی در منطقه جلفا راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شده است.
تدوین حوزه های راهبردی توسعه مقاصد گردشگری با استفاده از تطبیق تئوریک و کاربردی مدل های چرخه حیات مقصد و شاخص رنجش داکسی مورد شناسی: مصر، فرحزاد، محمد آباد کوره گز؛ ابوزیدآباد، بند ریگ و عشین، ریگ جن، جندق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل چرخه حیات مقصد گردشگری باتلر، مراحل مختلفی را برای سیر تحول مقاصد قائل است. مقاصد گردشگری بر اساس جایگاهی که در چرخه حیات خود دارند واجد ویژگیهایی هستند که باید در فرایند برنامهریزی راهبردی مورد توجه قرار گیرند. در کنار مدل باتلر، مدل شاخص رنجش داکسی نیز با ارائه مراحل مختلف، عکسالعملهای رفتاری و نگرشی خاصی را برای مقاصد تعریف نموده است. نگارندگان این مقاله با ارائه ماتریسی ترکیبی و یکپارچه، امکان بررسی کیفی محیط فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی مقاصد را فراهم ساخته و از سوی دیگر، با ترکیب این ابزارها، زمینه پیشبینی رفتارها و برخوردهای جامعه محلی را در مقابل تغییرات احتمالی و روند رشد گردشگری و همچنین امکان تدوین حوزههای راهبردی توسعه گردشگری مقاصد گردشگری را میسر نمودهاند. برای دستیابی به این مهم، چهار گام مشخص طی شده است: 1- شناخت وضع موجود 2- تجزیه و تحلیل 3- سنتز و تلفیق 4- ارائه حوزههای راهبردی و اولویتبندی آنها. نتایج بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که اولویت و ترکیب حوزههای راهبردی در مراحل مختلف متفاوت است، به طوری که نمونههای مورد مطالعه مصر- فرحزاد- محمدآباد کورهگز، عشین-ریگ جن-جندق و ابو زیدآباد-بند ریگ با توجه به ویژگیها و تطابق آن با ویژگیهای مدلها به ترتیب در ابتدای مرحله رشد، اکتشاف و مشارکت (طبق مدل چرخه حیات مقصد) و مرحله بیتفاوتی و علاقهمندی (طبق مدل شاخص رنجش داکسی) قرار دارد که متناسب با شرایط آنها، حوزههای راهبردی مورد نیاز تعریف شده است.
ارزیابی وضعیت تسهیلات گردشگری استان آذربایجان شرقی از دید گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس گزارشهای ارائه شده بهوسیله سازمان جهانی گردشگری، درآمد اغلب کشورها از گردشگری در سالهای اخیر با سرعتی چشمگیر در حال افزایش بودهاست. استان آذربایجان شرقی علیرغم دارا بودن قابلیتهای بسیار بالا، نتوانستهاست هماهنگ با این رشد، صنعت گردشگری(خارجی و داخلی) خود را متحول سازد. مقاله حاضر با هدف یافتن پاسخ به این سؤال که چه عامل یا عواملی باعث شدهاست تا این سرزمین از مزایای متعدد گردشگری بیبهره بماند، تهیه شدهاست. مقاله بر اساس یافتهها و نتایج یک بررسی میدانی از سه جاذبه گردشگری استان آذربایجان شرقی (کندوان، قلعه بابک و شرفخانه) در تابستان 1382 تهیه شدهاست. تحقیق به صورتی برنامهریزی شدهاست که ضمن شناخت ویژگیهای گردشگران، میزان رضایت آنان از امکانات و خدمات گردشگری مناطق گردشگری استان ارزیابی شده و پیشنهاداتی برای استفاده بهینه از قابلیتها و امکانات موجود گردشگری ارائه نماید. براساس نتایج بهدست آمده، مکانهای گردشگری استان در اغلب زمینهها فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای جلب رضایت گردشگران میباشند. برنامهریزی اصولی و بهویژه تهیه و اجرای طرح جامع گردشگری استان نه تنها میتواند امکان جذب گردشگر بیشتر را فراهم آورد، بلکه میتواند آثار زیانبار توسعه گردشگری بر محیط زیست و فرهنگ جامعه را نیز کاهش دهد. در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه گردشگری استان ارائه شدهاست.
ارزیابی تأثیرات زیست محیطی گسترش بی رویه شهرها (مطالعه موردی: پروژه مسکن مهر- شهر طرقبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی زیست محیطی پروژه های مسکن مهر در ایران به عنوان رویکردی اجتناب ناپذیر در سنجش میزان سازگاری این سیاست با مؤلفه های توسعه پایدار شهری با توجه به اثرگذاری گسترده آن بر فضاهای اکولوژی شهرهای ایران امری ضروری به نظر می رسد. در همین چارچوب، سنجش اثرات زیست محیطی ناشی از توسعه مسکن مهر در شهر طرقبه به عنوان یکی از حوزه های اکوتوریستی پیرامون کلانشهر مشهد در استان خراسان رضوی، هدف اصلی این مقاله بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدفِ تحقیق،کاربردی و از منظر چارچوبِ پژوهش، تحلیلی- توصیفی است که به شیوه پیمایشی و بر روی پروژه 4151 واحدی مسکن مهر در شهر طرقبه انجام می شود. چارچوب این تحقیق مبتنی بر ایجاد سامانه ای همدیدبان برای تلفیق معیارها و زیرمعیارهای متعدد برای ارزیابی مؤلفه های زیست محیطی مسکن مهر با مبتنی بر نظرات خبرگان شهری و برداشت های کارشناسی در این پروژه خواهد بود. مهم ترین شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، معیار آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی هوا و آلودگی صداست. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهدات و نیز پرسشنامه های محقق ساخته مبتنی بر معیارهای زیست محیطی همراه با برخی زیرمعیارها در الگوی پایدار محیطی است که به شیوه نمونه گیری منظم از دیدگاه مسئولین مرتبط با موضوع به دست آمد. هچنین در این تحقیق از روش AHP به عنوان ابزار تحلیل فضایی شاخص های پایداری محیطی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که آلودگی آب با وزن 0.498 در الویت اول و پس از آن به ترتیب تغییرات پوشش گیاهی با وزن 0.258 در الویت دوم، آلودگی خاک با وزن 0.134 در الویت سوم، آلودگی هوا با وزن 0.076 در الویت چهارم و در نهایت آلودگی صوتی با وزن 0.034 در الویت پنجم از مهم ترین اثرات اجرای طرح مسکن مهر بر محیط زیست می باشند.
جزایر قوسی و انواع برخورد صفحات لیتوسفر
حوزههای تخصصی:
تحلیل مکانی تصادف های درون شهری با استفاده از رگرسیون وزنی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده ای به منظور بررسی روابط بین تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها ـ از جمله نوع کاربری، ویژگی های جمعیتی و پارامترهای مختلف شبکه حمل ونقل در مناطق شهری ـ صورت پذیرفته است. متغیرهای میزان تولید و جذب سفر همراه با پارامتر مجموع طول معابر می توانند به عنوان متغیرهای جایگزین مناسبی برای پیش بینی تصادف ها مورد استفاده قرار گیرند. مدل های رگرسیون خطی تعمیم یافته به عنوان متداول ترین مدل های عمومی پیش بینی تصادف ها، و رابطه بین تصادف ها و متغیرهای مستقل را با تخمین ضرایب ثابت در کل منطقه مطالعاتی توصیف می کنند. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیرات ناپایداری در روابط میان تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها، مدل رگرسیون وزنی مکانی پوآسون پیشنهاد گردید. آن گاه این مدل با استفاده از پارامترهای تولید و جذب سفر و مجموع طول معابر در 253 ناحیه ترافیکی در شهر مشهد اجرا شد و تأثیرات خودهمبستگی مکانی در باقی مانده ها بررسی گردید. آزمون های نیکویی برازش دقت بالاتر مدل رگرسیون وزنی پوآسون را در قیاس با مدل عمومی نشان می دهند. نتایج همچنین نشان از ناپایداری معناداری در روابط بین تعداد تصادف ها و متغیرهای مستقل انتخاب شده دارند. نتایج، رابطه مستقیم متغیرهای انتخاب شده را نیز با وقوع تصادفات در بیشتر نواحی ترافیکی نشان می دهد. آزمون باقی مانده های هر دو مدل نشانگر حذف تأثیرات خودهمبستگی مکانی از باقی مانده های رگرسیون وزنی مکانی پوآسون است.