فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی سیل در حوضه ماسوله پرداخته شده است. ابعاد مطالعه به دبی ایستگاه کمادول در دوره 18 ساله 2003-1984 (81-1363) و بررسی علل سیلاب های دوره موردنظر و الگوهای همدیدی ایجاد سیل محدود می شود. به منظور تحلیل سیل، دبی های متوسط روزانه و حداکثر لحظه ای ایستگاه کمادول بررسی شده و برای کنترل صحت داده ها از ایستگاه چومثقال در پایین دست حوضه و گزارش های ستاد حوادث غیرمترقبه استان کمک گرفته شده است. در دوره مطالعاتی 181 سیل استخراج گردید و از بین سیلاب های موردنظر 61 سیل در فاصله زمانی 81-1375 به منظور بررسی انتخاب شد. پس از بررسی سیلاب ها با توجه به عوامل مؤثر در ایجاد آنها به دو گروه اصلی تقسیم شدند. گروه اول، سیلاب های ناشی از ناپایداری هوا و استقرار سامانه باران زا در سطح حوضه است و گروه دوم سیلاب هایی است که میزان بارش در آنها اندک است اما دبی در فاصله کوتاهی از آبراهه اصلی طغیانی و وحشی قرار دارد، که البته در ایستگاه کمادول میزان آن حتی کمتر از میانگین دوره است. 49 درصد سیلاب های حوضه مربوط به این دسته است. برای بقیه سیل ها نیز با بررسی نقشه های سینوپتیکی مربوط به سطح زمین و تراز 700 و 500 هکتوپاسکال 3 الگوی سیل زا شناسایی گردید. تفاوت عمده این الگوها از نظر موقعیت سامانه های چرخندی و واچرخندی نسبت به حوضه و مسیر حرکت آن از روی منابع رطوبتی است. منشا مدل های چرخندی، دریای مدیترانه و سیاه است و مدل های واچرخندی نیز عمدتاً بر روی دریای خزر و به ندرت نیز از دریای سیاه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سامانه های مذکور برحسب ویژگی و یا توقف خود بر روی حوضه ماسوله از یک تا حداکثر سه روز پی در پی ایجاد سیل کرده اند. و از کل سیلاب های انتخابی 34 مورد آن یک روزه، 13 مورد دو روزه و 14 مورد آن سه روزه است. از نظر توزیع زمانی نیز بیشترین سیل ها در فاصله ماه های سپتامبر (شهریور) تا اکتبر (مهر) و در اواخر زمستان تا اوایل بهار به ثبت رسیده است.
برآورد ضریب گزینشگری گاپون برای تبادل سدیم با کلسیم و منیزیم دربرخی خاکهای متاثر از نمک دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدلسازی محلات مسکونی مناسب شهر اردبیل به روش AHP در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فرایندهای فیزیولوژی، جسمی و روانی انسان از شهرنشینی تاثیر پذیرفتهاند، بنابراین، برخی از معضلات خاص بشر از جمله بیخوابی، اضطراب، افسردگی، خستگی روانی و غیره از این امر ناشی می شوند. توسعه بی رویه شهری، افزایش وسائل نقلیه و زوال محیط زیست، آثار زیانباری بر ساختار محیطی-کالبدی شهر وارد کرده است. فقدان ایمنی شهروندان در مقابل تصادفات، عدم امنیت در فضاهای شهری و مسکونی، انزوا، افسردگی و گسست اجتماعی در محلات شهری از بیماریهای مزمن در محیطهای شهری هستند. بنابراین شناسایی اثرات نامطلوب توسعه شهری و مسکن، بر سلامت عمومی شهروندان و ارتقای زندگی سالم شهری ضروری است. پژوهش حاضر برگرفته از طرح تحقیقاتی است که اتمام آن بیش از یک سال طول کشیده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین محلههای مناسب شهر اردبیل به منظور سکونت است. در هدف فرعی نیز به تعیین فاکتورهای مناسب برای محلات شهری برای سکونت پرداخته شد. در این پژوهش تلفیق مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و منطق ارزشگذاری لایهها ( Index Overlay ) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، به مدلی برای مکانیابی محلات مناسب به منظور سکونت در شهرستان اردبیل منتج شده است. این مطالعه نشان دهنده انطباق وضعیت اجتماعی و اقتصادی محلات شهری با درجه مطلوبیت آنها است که در زندگی روزمره شهر اردبیل قابل مشاهده است.
پیش بینی زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی با استفاده از روش های هوش مصنوعی و زمین آمار (مطالعه موردی: آبخوان دشت دوزدوزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، به دلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتی متر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیش بینی سطح آب زیرزمینی در این دشت با استفاده از روش های هوش مصنوعی و زمین آمار می باشد. در ابتدا با استفاده از روش خوشه بندی مرتبه ای (HCA) پیزومترها دسته بندی شدند. با انجام آنالیز حساسیت، داده های ماهانه سطح آب، بارش و تبخیر هرکدام با یک تأخیر زمانی طی دوره 10 ساله (91-82) به عنوان ورودی های مدل انتخاب شدند. پس از نرمال سازی داده ها مدل سازی با شبکه های عصبی (ANNs) انجام شد. به منظور بررسی بیشتر شبیه سازی با مدل فازی ساگنو (SFL) نیز انجام شد. برای مقایسه نتایج دو مدل شاخص های آماری جذر میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین به کار گرفته شدند. با توجه به برتری مدل ANNs، مدل کریجینگ و کوکریجینگ عصبی برای پیش بینی مکانی سطح ایستابی انتخاب شدند و پیش بینی مکانی با هر دو مدل انجام شد. نتایج نشان داد که مدل کوکریجینگ با در نظر گرفتن پارامتر ثانویه توپوگرافی نسبت به مدل کریجینگ پیش بینی دقیق تری داشته است. براساس نتایج به دست آمده با افزایش بازه زمانی پیش بینی خطای مدل ترکیبی (کوکریجینگ عصبی) افزایش می یابد که بیش تر به دلیل افزایش خطای مدل شبکه عصبی مصنوعی با افزاییش بازه زمانی پیش بینی می باشد و خطای مدل زمین آمار ( کوکریجینگ) نامحسوس به نظر می رسد.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مطالعه موردی : دوره یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان بیش از سه دهه است که با حضور در انتخابات، سرنوشت و اداره کشور را به دست افراد مورد نظر خود می سپارند. هر چند سابقه شکل گیری مجلس به دوران مشروطه بر می گردد، ولی نقش پررنگ مجلس و انتخابات در بعد از انقلاب اسلامی، نمایان گشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی حضور مردم از دیدگاه فضایی- سیاسی در پهنه سرزمین است، تا نشان دهد که الگوی فضایی مشارکت مردم در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری چگونه بوده است. بدینمنظور با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و توابع آمار مکانی به بیان الگوی فضایی تمایل ساکنین کشور به هر یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پرداخته شده است. نتایج نشان داد که الگوی مشارکت در کشور یکسان نبوده و استان های با توسعه یافتگی بالا از مشارکت کمتری برخوردار بوده و استان های محروم مشارکت بیشتری داشته اند. الگوی فضایی آراء بیانگر تمرکز شدید آراء کاندید منتخب در نواحی شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور بوده و همچنین آراء آقایان محسن رضایی در غرب و جنوب غرب کشور و محمدباقر قالیباف در خراسان رضوی کاملاً منطبق بر جستار زادشهری است.
تحلیل شدت – تداوم بارش در حوضه کارون بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از آمار ایستگاههای همدیدی واقع در حوضه کارون، رگبارهای شدید در تداوم های 1، 2، 6 و 9 ساعته استخراج گردیده است و شدت - تداوم بارش به روشهای رتبه بندی و منحنی تجمعی بی بعد بدست آمده است. در روش رتبه بندی ابتدا رگبارهای هر پایه زمانی به دوره های کوچکتر تقسیم شده و بر این اساس دوره های مختلف رگبارها بر اساس مقدار بارش دریافتی رتبه بندی شده اند. در روش منحنی تجمعی کلیه رگبارهای هر پایه زمانی معین به صورت بی بعد ترسیم شده و خط همبستگی آن به عنوان معرف و میانگین همه رگبارها مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از دو روش فوق مشخص نموده است که نقطه اوج بارش رگبارها در 25 درصد زمان اول و یا 25 درصد زمان دوم بارش رخ داده است. یعنی الگوی غالب در پایه های زمانی انتخابی در حوضه مورد مطالعه، رگبارهای چارک اول و دوم تعیین شده اند.
کاربرد GIS و سنجش از دور در طراحی بزرگراهها
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عامل موثر در روند توسعه زیربنایی راهها و طرح و نقشه راه با اطلاعاتی که در حقیقت به عوارض زمین مربوط می شود و آن هم از تماس بشر با طبیعت متاثر است همچنین به علل پیدایش عوارض و برجستگی های زمین که کاربرد مهمی نیز دارند توجه شده است. بنابراین شکل اولیه و فیزیکی زمین به طرح نقشه های محیطی کمک می کند تا با روش هائی نظیر کاربرد داده های سنجش از دور و تکنیک ...
پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز مردق چای (آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از پدیدههای موجود در طبیعت بوده که انسان از دیر باز شاهد وقوع آن میباشد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، اقلیم متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضههای آبریز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در بیشتر مناطق کشور میباشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب و حداکثر دبی سیل، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیلخیزی، پهنهبندی مناطق براساس شدت پتانسیل سیلخیزی حوضه آبریز پرداخته شده است. در حوضه آبریز مردقچای برای برآورد مقدار رواناب از روش شماره منحنی (CN)، سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) که در سال 1954، روشی را برای محاسبه بارش مازاد ارائه نمود استفاده گردید. این روش معمولترین روش پیشبینی حجم رواناب است. برای این منظور ابتدا دادهها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار وضعیت اقلیم منطقه، تصاویر ماهوارهای جمعآوری و وارد سیستم اطلاعاتی (GIS) گردید. با تلفیق این دادهها و اطلاعات، براساس روش (SCS) نقشه (CN) حوضه، میزان نفوذ (S)، مقدار رواناب (Q) تهیه شد. در نهایت با استفاده از مدل وزنی و با تلفیق نقشههای میزان بارندگی منطقه، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین و... نقشه پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی سالانه حوضه با دوره بازگشتهای مختلف تهیه گردید. بنابراین با استفاده از این نقشهها می توان راهکارهایی جهت مقابله با بحرانهای آبی و همچنین کنترل سیلابها در حوضه آبربز ارائه نمود.
بررسی مخاطرات ناشی از زلزله اهر ورزقان در حوضه سرندچای و پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان مخربترین نیروی طبیعی، لرزش سریع و ناگهانی زمین است که بوسیله شکست و تغییر مکان سنگ های زیر سطح زمین بوجود می آید. بیشتر تلفات جانی و خسارت های مالی به علت اثرات ثانویه زلزله و پس از وقوع آنها بوجود می آیند. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در نقاط مختلف کشور واقعیت لرزه خیزی ایران را تائید می کنند. برای مثال، در 21 مرداد 1391 دو زلزله با بزرگی 4/6 و 3/6 ریشتر در شهرستان اهر- ورزقان و هریس استان آذربایجان شرقی رخ دادند که تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را بدنبال داشت. این پژوهش سعی دارد نقشه لرزه خیزی حوضه سرند چای و پیرامون آن را با استفاده داده های لرزه نگاری دستگاهی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ترسیم کند و مخاطرات ناشی از زلزله را براساس بازدیدهای میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای شناسایی کرده و در محیط Arc/GIS آنها را بصورت نقشه نمایش دهد. در نهایت، خطر وقوع زمین لغزش را در حوضه سرند چای در صورت رخداد زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر پهنه بندی می کند. نتایج پژوهش نشان داد انواع زمین لغزش ها (اعم از سنگ لغزش و سنگ ریزش، لغزش های بلوکی و انتقالی، جریان های واریزه ای)، گسیختگی زمین، روانگرایی و تشکیل فروچاله از مخاطرات ناشی از وقوع زلزله در منطقه می باشند. نقشه پهنه بندی نیز نشان می دهد که در صورت وقوع زلزله ای با قدرت 4/6 ریشتر، 7 درصد مساحت منطقه در پهنه با خطر خیلی زیاد، 35 درصد در پهنه با خطر زیاد، 7 درصد در پهنه با خطر کم از نظر وقوع انواع زمین لغزش ها قرار خواهند داشت.
انواع سنگ مادر، هوازدگی و مواد حاصله از آن
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دمای سطح زمین در ارتباط با روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: حوضه آبخیز طالقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین همواره به دلیل عوامل انسانی و طبیعی در حال تغییر است که می تواند منجر به تغییرات قابل توجهی در میزان محصولات کشاورزی و فرایندهای خاکسازی در سطح زمین شود. در این راستا استفاده از سنجش از دور به عنوان یک تکنولوژی کارآمد در مطالعات تغییرات کاربری اراضی و نیز بررسی دمای سطح زمین همواره مورد نظر کارشناسان بوده است. در این مطالعه از روش سبال (SEBAL) (الگوریتم تعدیل یافته انرژی سطح برای زمین) در حوضه آبخیز طالقان به منظور مدل نمودن دمای سطح زمین (LST) و تعیین ارتباط آن با کاربری/پوشش اراضی (LULC) استفاده شده است. برای این منظور از تصاویر TM (1987) و ETM+ (2010) استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلف پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشه های کاربری اراضی بر اساس روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در دوره زمانی23 ساله اقدام گردید. دقت طبقه بندی به روش SVM با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، در تصویر TM و ETM+ برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 83/0 و 89/0 و براساس دقت کلی 37/88 و 86/92 درصد بدست آمده است. بیشترین تغییرات کاربری اراضی در اراضی مرتعی به چشم می خورد که به اراضی مرتعی با اهمیت پایین تر یا اراضی بایر تبدیل شده اند. علاوه بر این، افزایش بیابان زایی و کاهش پوشش گیاهی، روند افزایش دمای سطح زمین (LST) را تحت تأثیر قرار می دهد. بیشترین LST در مناطق مسکونی و اراضی بایر با رخنمون سنگی مشهود است که با گذشت سالیان متمادی نیز روند افزایش دما قابل تأمل است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و می تواند راهگشای برنامه ریزی های حفاظت منابع طبیعی قرار گیرد.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
تغییر مقیاس در ارزیابی پیامد فعالیتها بر محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و مدلبندی بارش در حوضه آبریز قرهسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براورد و تخمین مقادیر بارش حوضه آبریز قرهسو بر اساس دادههای مشاهداتی 21 ایستگاه بارانسنجی موجود در سطح حوضه و همبستگی آن با دادههای عوامل جغرافیایی ناحیهای نشان داد که با استفاده از دادههای ناحیهای میتوان به مدل نهایی بارشهای فصلی و سالیانه دست یافت . ضرایب همبستگی چندگانه 69 تا 82 درصد در تبیین عوامل جغرافیایی محلی ( زمین- اقلیم) در براورد بارشهای سالیانه و فصلی حوضه، نشانه خوبی از اهمیت پردازش آماری در مطالعات اقلیمی و استفاده از دادههای زمین ـ اقلیم است . در مطالعه حاضر نیز با استفاده از میانگین بارش سالیانه و فصلی ایستگاههای حوضه، ارتباط عوامل جغرافیایی، یعنی عرض و طول جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از کوه و فاصله از دریا به روش همبستگیهای چند متغیره مدلبندی و به پیش بینی و تخمین بارش پرداخته شده است .
نگرشی به روند جغرافیای سیاسی
حوزههای تخصصی:
مدل ارزیابی کیفیت مسکن (نمونه موردی، مطالعه فضاهای بیرونی استانبول)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای ژئوپلیتیکی یازدهم سپتامبر در منطقة خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی پیامدهای ژئوپلیتیکی حادثه ی یازدهم سپتامبر در دو جهت کاملاً مخالف خودنمایی کرده است: نخست برجسته شدن ابعاد نظری و عینی مقولة «مرز» از جنبة ژئواکونومیک، و دوّم کمرنگ شدن این ابعاد از جنبة ژئواستراتژیک. این دو بعد ژئوپلیتیکی که همچون ژانوس دو چهره ای عرصة مطالعاتی جدیدی را پیش روی صاحب نظران و محققین حوزة ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی گشوده، آثار و پیامدهای عمده ای در منطقة خاورمیانه داشته است. در یک مبحث جمع بندی شده، این آثار و پیامدهای متعارض در قالب پنج بعد ژئوپلیتیکی سرزمینی، جمعیتی_قومی، نظامی_امنیتی، سیاسی_ حکومتی و ژئواکونومیکی در قالب طرح خاورمیانه بزرگ ظاهر شده است. استدلال اصلی مقاله آن است که تحوّلات ژئوپلیتیکی ایجادشده در منطقة، ناشی از تغییر نگرش نظام بین الملل نسبت به منطقه ی خاورمیانه و معطوف به اصلی ترین هستة نظام بین الملل جدید یعنی «امنیت نظام بین الملل» است.