فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات باستان شناسی با بهره گیری از سایر رشته های علمی، رویکرد های نوینی را در شناخت شرایط محیطی مکان استقرار محوّطه های باستانی داشته است. در این پژوهش با هدف تعیین نقش مخروط افکنه ها در توزیع سکونت گاه های پیش از تاریخ، مخروط افکنه های جاجرود در دشت تهران و حاجی عرب در دشت قزوین مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش ضمن مطالعات میدانی با ایجاد ترانشه و تهیّه گرافیک لوگ نسبت به تعیین ویژگی های رسوبی محلّ سکونت گاه ها اقدام گردید. همچنین برای بررسی کانال های گیسویی سطح مخروط افکنه ها از عکس های هوایی سال های 1335 و 1347 استفاده شد. برای ترسیم نقشه ها و گرافیک لوگ از نرم افزارهای Freehand و ArcGIS استفاده شد. گفتنی است که از دستگاه لیزر گرانولومتری برای دانه سنجی رسوب ها و از نرم افزارهای LS 230 و GRADISTAT برای تحلیل آماری رسوب ها بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثر سکونت گاه های پیش از تاریخ برای دسترسی به خاک مناسب و آب کافی برای کشاورزی و ساخت سفال و فعّالیّت های دیگر، روی بخش های میانی و انتهایی مخروط افکنه ها استقرار یافته اند. رسوب های ریزدانه ی حاصل از جریان های صفحه ای، شرایط مساعدی را برای تداوم استقرار سکونت گاه ها فراهم می کرده و در عین حال، رسوب های جریانی در برخی موارد، مخاطراتی را با تحمیل شرایط نامساعد به وجود می آورده است. همچنین بررسی کانا ل های گیسویی، عبور این کانا ل ها و مهاجرت و تغییر مسیر کانال ها را از مجاورت سایت ها نمایش می دهد که جابجایی محوطه ها را نیز بدنبال داشته است. از دیگر نتایج این بررسی می توان به رابطه بین حفر عمقی کانال های اصلی موجود بر سطح مخروط افکنه ها و مکان یابی مناسب استقرار گاه ها به دست انسان های پیش از تاریخ، اشاره کرد.
ارزیابی و تحلیل مدیریّت شهری با تاکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود دنیای به شدت شهری شده امروز لزوم بازنگری مدیریت شهری را ضروری ساخته و مدیریت شهری نوین به دنبال طرح هایی در انطباق با ویژگی های بومی و محلی می باشد.از مؤثرترین شیوه های برخورد با مسائل شهری، ظرفیت سازی نهادها، مدیریت کارآمدتر و انتخاب الگوی بهینه برای مدیریت این مسائل می باشد.یکی از الگوهای مطرح شده در مدیریت شهری، حکمروایی مطلوب شهری می باشد که به عنوان مدیریت شفاف و پاسخ گو با هدف نیل به توسعه اقتصادی،اجتماعی عادلانه و پایدار تعریف شده است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی از جایگاه نظام حکمروایی مطلوب شهری در ساختار مدیریتی شهرخرم آباد می باشد. شیوه جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده وتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ومدل swot صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر از شهروندان و ۳۴ نفر از کارشناسان و متخصصان مدیریت شهری انتخاب شده است. نتایج بدست آمده از مدل سوات نشان می دهد که موقعیت شهر خرم آباد از میان چهار حالت تهاجمی، محافظه کارانه، تدافعی و رقابتی در بدترین وضعیت ممکن یعنی موقعیت تدافعی قرار دارد.نتایج بدست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر شهروندان در مورد شاخص های حکمروایی مطلوب مثبت نمی باشد و فاصله اطمینان تفاوت میانگین نیز منفی می باشد که نشان می دهد شاخص های اندازه گیری شده میانگینی پایین تر از مقدار آزمون که در اینجا عدد۳ می باشد، دارند. همچنین از دیدگاه کارشناسان غیر از دو شاخص پاسخگویی و قانون مداری بقیه شاخص ها نامطلوب ارزیابی شد.
پتانسیل سنجی استقرار نیروگاه های خورشیدی در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدلAHP و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی خورشیدی از جمله انرژی های پاک و تجدیدپذیری است که در همه جای جهان قابل بهره برداری است. این انرژی به لحاظ قدرت بازدهی و اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بسیاری از نقاط ایران برای بهره برداری از انرژی خورشیدی و تولید انرژی پاک دارای پتانسیل است. با توجه به اینکه محل قرار گرفتن نیروگاه خورشیدی تأثیر بسزایی در میزان تولید و بازدهی آن دارد، تعیین مناطق مناسب برای احداث آن نیز اهمیت ویژه ای دارد. در این مقاله پتانسیل شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به منظور احداث نیروگاه خورشیدی مورد سنجش قرار گرفته است. معیارهای اصلی این پتانسیل سنجی شامل ساعت های آفتابی، درجه حرارت منطقه، ابرناکی، بارندگی، گرد و غبار و ارتفاع است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، با روش درون یابی ( IDW ) و فازی سازی لایه ها با استفاده از فرمول نویسی منطق فازی در محیط GIS صورت گرفته است. همچنین برای تعیین میزان اهمیت متغیّرها، از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) استفاده شده است. با تلفیق لایه ها ی وزن دهی شده فازی، نقشه مناطق هم پتانسیل برای احداث نیروگاه خورشیدی در استان سیستان و بلوچستان به دست آمد که در نهایت نتایج نشان می دهد، شهرهای سراوان و نیک شهر برای احداث نیروگاه خورشیدی کاملاً مناسب، خاش و قسمت هایی از شهرستان ایرانشهر به عنوان مناطق مناسب و نسبتاً مناسب؛ زابل، زاهدان، چابهار، کنارک و قسمتی از شهرستان ایرانشهر نسبتاً نامناسب و کاملاً نامناسب هستند.
اثرات مخرب سوخت ارزان بر محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا به اثرات زیست محیطی و نیز برخی از هزینه های اجتماعی که حمل و نقل جاده ای به اقتصاد ملی وارد می نماید و دور از چشمان مسئولین محترم قرار گرفته پرداخته شود. مسائلی همانند آلودگی زیست محیطی، ایمنی و سوخت ارزان از جمله مسائلی هستند که در این مقاله به آنها اشاره گردیده است.
سد نفوذ قاچاق کالا: از واقعیت تا رویا (پژوهش میدانی در محدوده استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ساخت و کار (مکانیزم) قاچاق کالا، علل شکل گیری، ابعاد و آینده این پدیدار برای اقتصاد ملی حیاتی است؛ اما تاکنون در کشور ما در سطح دانشگاهی مورد توجه جدی نبوده است. این پژوهش به عنوان گامی کوچک بدون ورود یا توقف در مباحث ضروری مفهومی و درعین حال برای پرهیز از کلی گویی، تلاش کرده است تا قاچاق و شکل های مبارزه کنونی با آن به ویژه دلایل ناکارایی شیوه های جاری مقابله دولت ایران با این پدیدار را در مقیاس استان هرمزگان، با نگرشی تحلیلی به نقد کشد.چند عنوان پایه ای این پژوهش عبارت است از:بررسی اجمالی کارکرد و ملی استان هرمزگان در قاچاق کالا؛ارایه شواهد کم نتیجه بودن مبارزه با این پدیدار گسترده و مستمر مرزی؛دسته بندی دلایل ناکارایی مبارزه با آن؛و در نهایت جمع بندی و نتیجه گیری.
رفاه اجتماعی و عوامل موثر بر آن مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی با عنوان میزان برخورداری از رفاه اجتماعی در بین شهروندان تهرانی می پردازد، به لحاظ نوع روش تحقیق، نوشتار حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای است که در آن به شناسایی روابط و برهمکنش متغیرها بر یکدیگر پرداخته می شود. برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و میدانی (پیمایشی) استفاده شد. در تدوین چارچوب نظری از نظریات روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان استفاده شد و مجموعه این نظریه های به ما بیان می کنند که رفاه دارای ابعاد متفاوتی است که این ابعاد از مسائل فردی و روانشناختی شروع شده و به مسائل کلان سیاسی و اقتصادی در حوزه عملکرد مسئولان ختم می شود. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 15تا65 سال ساکن شهر تهران است و حجم نمونه آن بر طبق فرمول کوکران 385 نفر است. نتایج نشان می دهد که میزان برخورداری از رفاه در بین 26درصد از پاسخگویان در حد کم و خیلی کم است و در مقابل در بین 7/19 درصددر سطح بالا و در نهایت در بین 54 درصد از پاسخگویان احساس رفاه اجتماعی در سطح متوسط است. اما عوامل تبیین کننده رفاه بر طبق مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای "" اعتماد به کارایی مسئولان (با ضریب24/0)، دینداری (با ضریب 18/0)، پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد (با ضریب 13/0)، احساس عدالت اجتماعی (با ضریب12/0)"" دارای تأثیر مثبت(مستقیم) بر میزان رفاه اجتماعی در بین افراد هستند، و اما متغیرهای "" احساس بیگانگی اجتماعی (با ضریب 38/0-)، تقدیر گرایی (با ضریب 15/0-)"" دارای تأثیر کاهنده بر میزان رفاه اجتماعی می باشند. در مجموع، متغیرهای مذکور توانسته اند 40 درصد از تغییرات متغیر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی را تبیین کنند. و به عبارت دیگر، این نتیجه نشان می دهد که 40 درصد از میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی تابع متغیرهای مذکور است.
ارائه مدلی تلفیقی جهت رتبه بندی توسعه منطقه ای مطالعه موردی؛ بخش بهداشت و درمان استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار شهری است. در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی، نیاز به بررسی و شناخت مناطق از نظر امکانات و خدمات اولیه است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. بخش بهداشت و درمان به عنوان یکی از بخش های مهم اجتماعی کشور، نقش تعیین کننده ای در سلامت و تندرستی افراد جامعه دارد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بهداشت و درمان و رتبه بندی شهرستان های استان مازندران در این بخش پرداخته است. در این مطالعه، پس از شناسایی معیارهای موثر بر توسعه بخش بهداشت و درمان، جهت اختصاص اوزان به هر یک از آنها، با توزیع پرسشنامه ای بر اساس نظر کارشناسان اقدام به مقایسه زوجی معیارها به روش سلسله مراتبی فازی شد. نتایج وزن دهی بر طبق این روش، نشان داد که معیارهای مراکز بهداشتی درمانی با وزن 0969/0 ، تعداد روستاهای تحت پوشش با وزن 0687/0 و موسسات درمانی با وزن 0365/0 بیشترین اهمیت را در بین معیارها دارند. در ادامه شهرستان های استان با استفاده از تکنیک های تاپسیس فازی(Fuzzy TOPSIS) و مدل الکتر (ELECTRE) در این بخش رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگر هم خوانی نداشت، لذا برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که شهرستان های بابل، آمل و ساری در رتبه های نخست و شهرستان های سوادکوه، فریدونکنار و رامسر در رتبه های آخر قرار دارند.
لیزر اسکنر هوایی
حوزههای تخصصی:
شناسایی زیرحوضه های هیدرولوژیکی همگن از نظر عوامل ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: دشت کرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوضه های فاقد آمار تعیین زیرحوضه ها با ویژگیهای ژئومورفولوژیک مشابه و دسته بندی آنها برای اجرای هماهنگ عملیات کنترل سیلاب و نیز اولویت دادن به زیرحوضه ها با توان سیلخیزی بیشتر، به عنوان روشی برای مدیریت سیلاب در حوضه های فاقد آمار پیشنهاد می شود. در این پژوهش که به منظور شناخت زیرحوضه های دشت کرون از نظر ویژگیهای ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب و گروه بندی آنها در دسته های همگن صورت گرفت، سیزده متغیر کمی ژئومورفولوژی در تمام زیرحوضه ها محاسبه شدند. این متغیرها به گروه شاخصهای تراکم آبراهه ها، ژئومتری حوضه، متغیرهای ارتفاعی و اقلیمی حوضه تعلق دارند. برای تفکیک زیر حوضه هایی که از نظر این شاخصها در گروههای همگن قرار می گیرند از تحلیل خوشه ای به روش طبقاتی و روش فازی استفاده گردید. در روش طبقاتی بهترین تفکیک از روش وارد حاصل شد و زیرحوضه ها در سه دسته مشابه گروهبندی شدند. در روش فازی دو گروه و با درصد تعلق تقریبا مشابه مجزا شدند. به این ترتیب برای دستیابی به نتایج بهتر در این روش متغیرها در چهار دسته شامل متغیرهای آبراهه ای، ژئومتری، ارتفاعی و اقلیمی به طور مجزا دسته بندی شدند و روش فازی در هر دسته به طور جداگانه اعمال شد که تفکیک بهتری برای خوشه بندی با درصد تعلق قابل قبول تری صورت گرفت. برای تفکیک زیرحوضه ها به دسته های مشابه از نظر شدت سیلخیزی، از دبی اوج سیلاب، در دوره بازگشت مختلف استفده شد، در هر دو روش خوشه بندی به روش فازی و روش طبقاتی سه دسته زیرحوضه از هم تفکیک شدند که نشان می داد نتایج دو روش فازی و طبقاتی با اندکی جابه جایی در گروهها مشابه بوده است. در پایان از روش تحلیل توصیفی برای بررسی ویژگیهای توصیفی زیرحوضه ها استفاده شد و از این نظر نیز دسته بندی نظری زیرحوضه ها در سه گروه مشابه با توجه به توان سیل خیزی صورت گرفت که با خوشه های حاصل از روش تحلیل کمی مشابهت نشان می داد.
اولین شهرها ونحوه فرم پذیری آنها در طی تاریخ
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از وضعیت بهداشتی و سلامت در هر جامعه ای از مهم ترین اطلاعاتی است که در برنامه های توسعه ی اجتماعی و برنامه ریزی برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از دستاوردهای مهمّ توسعه ی اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، توسعه ی بهداشت و در نتیجه کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر بوده است. استان خراسان شمالی یکی از مناطق محروم و کمتر توسعه یافته ی کشور است که کمتر تحقیقاتی در خصوص بررسی وضعیت مؤلفه های جمعیتی، به ویژه مرگ و میر، در آن صورت گرفته است. این مقاله به دنبال تحلیل و بررسی توزیع جغرافیایی و علل شناسی مرگ و میر در استان خراسان شمالی است، تا از این طریق رهنمودهایی جهت برنامه ریزی در حوزه ی بهداشت، سلامت و امنیت در اختیار مسؤولان قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی گذشته نگر و تحلیل وضع موجود است که به بررسی علل مرگ و میر در دوره ی 5 ساله (1383 تا 1388) در بین کلیه ی متوفیات ثبت شده در استان خراسان شمالی می پردازد. برای گروه بندی علل مرگ و میر از طبقه بندی بین المللی (ICD) سازمان بهداشت جهانی استفاده شده، که در 17 گروه طبقه بندی انجام گردید. برای تحلیل موضوع از داده ها، جداول، نمودارها و نقشه به کمک تکنیک GIS بهره برداری شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهند، که مرگ به علت بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و حوادث، سرطان ها و تومورها در استان در تمام سال های مورد بررسی به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار داشته است، البته شهرستان فاروج از این امر مستثنی می باشد. در این شهرستان شایع ترین علت مرگ و میر را بیماری های دستگاه تنفسی تشکیل می دهد. نتایج تحقیق حاکی از تفاوت معنیدار علل مرگ و میر برحسب سن و جنس در استان میباشد. به عبارت دیگر، علل مرگ ومیر در بین مردان و زنان از الگوهای خاصی تبعیّت میکند. بیش ترین تفاوت در الگوهای علل مرگ ومیر در بین مردان و زنان، مربوط به مرگ ومیرهای ناشی از حوادث و سوانح غیرعمدی است، که در مردان بیشتر از زنان میباشد. بررسی علل مرگ و میر در بین جمعیت جوان استان حاکی از آن است، که شایع ترین علت مرگ و میر جوانان را سوانح، مسمومیت و خودکشی (4/54 درصد) تشکیل می دهد.
معیارهای مکان یابی پارکهای شهری برای ارتقاء محیط اجتماعی (مطالعه موردی پارک یعقوب لیث شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان جزئی از نظام کالبدی شهر که انسان همواره با آن در تماس بوده و هدف از طراحی آن درحقیقت توجه به نیازهای انسانی و فرهنگی جامعه و نیز جستجوی عوامل ضروری در ایجاد فضای سبز مناسب شهری است، بنابراین، مکانیابی نادرست فضاهای سبز شهری در نهایت، به ایجاد ناهنجاریهای بیشمار اجتماعی منجر خواهد شد که لازم است در برنامه ریزی و عمران شهری و احداث فضاهای سبز رعایت ملاک ها و استاندارهای لازم برای مکان یابی آنها مدنظر قرارگیرد این تحقیق قصد دارد به بررسی دقیق این مسئله بپردازد برای این منظور معیارهای مکانیابی فضاهای سبز شهری مورد بحث واقع شده و با تحلیل دسترسی به شریانهای فرعی و اصلی نزدیکی به کاربری های سازگار و ناسازگار ماتریس مقیاس با مطالعه موردی پارک یعقوب لیث زابل به بررسی رعایت این معیارها پرداخت است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که این پارک از 7/66% سازگاری کامل در ماتریس سازگاری، 75% مطلوبیت کامل در ماتریس مطلوبیت، 40% کاملاً متناسب در ماتریس ظرفیت و 43% کاملاً مناسب در ماتریس وابستگی است.
طرح وسیله ی کمک آموزشی نتایج حرکت انتقالی زمین
حوزههای تخصصی:
تاثیرات الگوی کاربری اراضی بر توزیع فضایی آلاینده های هوای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کاربری اراضی نشان دهنده نحوه توزیع و ترکیب افقی کاربری ها ی شهری می باشد که نقش بسیار مهمی در پراکنش آلاینده ها و کیفیت هوای شهر بر عهده دارد. تاثیر این الگو بر توزیع آلاینده ها را می توان در مکان گزینی منابع آلاینده (کاربریهای مسکونی، صنعتی، تجاری، اداری و...) و همچنین اثر گذاری آن بر توزیع سفرهای شهری و بدنبال آن آلاینده های منتشر شده از ترافیک شهری دانست. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش الگوی کاربری اراضی بر تمرکز آلاینده های هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب تکنیک های فضایی و روشهای آمار استنباطی است. آمار 16 ایستگاه سنجش آلودگی شهر تهران در سال 2010 (شامل آلاینده های CO، NO2، O3، PM10 و SO2) بعنوان متغیر تاثیر پذیر انتخاب گردیده و شاخص های الگوی کاربری اراضی (استخراج شده توسط نرم افزار FRAGSTATS)، طول شبکه معابر و درصد فضای باز به عنوان متغیرهای تاثیر گذار انتخاب گردیدند. جهت استخراج متغیرهای تاثیرگذار از سیستم بافرینگ که در روش رگرسیون کاربری اراضی (LUR) بکار گرفته می شود، استفاده گردید تا نتایج در فواصل مختلف مورد تحلیل قرار گیرند. پس از بررسی های روابط همبستگی میان تمرکز آلاینده ها و شاخص های الگوی کاربری اراضی که در سه بخش شاخص های سرزمین، شاخص های طبقات و سایر شاخص ها (شاخص های طول معابر و درصد فضای باز) صورت پذیرفت، نتایج تحقیق حاکی از آن است که بالاترین ضریب همبستگی، مربوط به رابطه میان آلاینده NO2 و طول معابر در بافر 1000 متری می باشد. بطور کلی آلاینده NO2 در مقایسه با دیگر آلاینده ها همبستگی بیشتری با شاخص های مورد مطالعه نشان می دهد که دلیل آن را می توان در تاثیر الگوی کاربری اراضی بر منابع تولید این آلاینده که عمدتاً جریانهای ترافیکی می باشد، دانست. آلاینده های دیگر مثل CO، PM10 و SO2 نیز روابط متوسطی را (بویژه در بافر 1000 متری)با الگوی کاربری اراضی نشان می دهند. کمترین میزان ضریب همبستگی نیز میان آلاینده O3 و شاخص های الگوهای کاربری اراضی مشاهده می شود که دلیل آن را می توان در نحوه شکل گیری و واکنشهای متفاوت این آلاینده نسبت به آلاینده های دیگر دانست.
تحلیل تطبیقی احساس امنیت در فضاهای شهری و روستایی مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت از مهم ترین ابعاد زندگی افراد و از بارزترین وجوه آرامش برای ساکنان شهرها و روستاها به شمار می آید. به دلیل تفاوت فضاهای شهری و روستایی و نیز تفاوت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهرنشینان و روستاییان، احساس امنیت متفاوتی در فضاهای شهری و روستایی به چشم می خورد. از این رو تحلیل تطبیقی تفاوت احساس امنیت در بین سکونتگاه های شهری و روستایی در چارچوب نظریه های موجود، موضوع اصلی پژوهش در این مقاله است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، اطلاعات و داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و با روش پیمایشی با انتخاب 400 نمونه تصادفی در 2 شهر و 10 روستای شهرستان کوهدشت جمع آوری شدند. نتایج تحلیل ها مشخص می سازد که از لحاظ احساس امنیت عمومی تفاوت معنی داری بین نقاط شهری و روستایی وجود ندارد؛ ولی از لحاظ ترس از فضاهای شهری و روستایی، تفاوت بین شهر و روستا معنی دار است. همچنین نتایج حاکی از آن اند که با حرکت از فضاهای خصوصی به سمت فضاهای عمومی، بر میزان ترس مردم افزوده می شود؛ و این موضوع در روستاها بیشتر از شهرهاست