فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۵۴۱ تا ۲۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی سیاست های مشارکتی در بازآفرینی شهری با تأکید بر احتمال وقوع ناسازگاری میان بهره وران مطالعه موردی: برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی شکست برنامه های بازآفرینی شهری، ناسازگاری هایی است که بر سر منافع، میان بهره وران کلیدی مختلف در راستای اجرای سیاست های مشارکت محور آن رخ می دهد.از پیامدهای این وقوع ناسازگاری می تواند به تأخیر افتادن جدول زمان بندی اجرا، افزایش هزینه ها و کاهش کارایی و مطلوبیت باشد که در نتیجه برنامه از دستیابی به اهداف خود باز خواهد ماند. برنامه بازآفرینی بافت قدیم آمل نیز از این امر مستثنی نبوده و سیاست های آن به علت دارا بودن ماهیت مشاجره ای از خطر شکست برخوردارند.در همین راستا مقاله حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن(FMEA) و ترکیب آن با روش رتبه بندی VIKOR تحت محیط فازی، در قالب یک فرآیند پیشنهادی به ارزیابی و رتبه بندی پنج سیاست مشارکتی از برنامه یاد شده بر اساس میزان ریسک وقوع ناسازگاری و شکست آنها بپردازد. روش تحقیق مقاله مبتنی بر تحلیل و ارزیابی بوده و روش شناسی آن از نقطه نظر مدیریت پروژه به ویژه در زمینه ناسازگاری با عنوان روش مدیریت ریسک مطرح است. روش نمونه گیری نیز به روش هدفمند و غیرتصادفی می باشد. یافته های مقاله در برنامه بازآفرینی شهر آمل نشان می دهد که سیاست سوم یعنی اقدام به تملک اراضی مجاور خیابان 30 متری (طبرسی) به دلیل دارا بودن پیچیدگی ها و کشمکش ها در زمینه های مالی، قانونی و اجتماعی_فرهنگی با بیشترین ریسک ناسازگاری میان بهره وران مواجه بوده و نیازمند بازنگری و در نظر گرفتن تمهیدات ویژه به هنگام اجراست.
تصمیم گیری برای مکان یابی پارکینگ های طبقاتی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( نمونه موردی کلانشهر تبریز )
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1140 - 1158
حوزههای تخصصی:
پارکینگ به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های شهری نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفا می کند. مکانیابی پارکینگ ها، متاثر از عوامل متعددی است که بررسی همه جانبه این عوامل در توزیع مناسب پارکینگ در فضاهای شهری ضروری است. در این پژوهش، مکان بهینه برای برای استقرار پارکینگ طبقاتی در شهر تبریز و در محدوده های مورد مطالعه مشخص شد و برای این کار از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و برای انجام محاسبات نیز از نرم افزار EXCEL استفاده شده است. برای انجام این روش، پس از بررسی مبانی نظری و مطالعات اولیه و گردآوری اطلاعات 6 معیار به عنوان معیار نهایی و برتر انتخاب شدند که شامل معیارهای ارزش ملک (زمین)، مراکز جاذب سفر، شبکه های دسترسی، سازگاری، تراکم جمعیت و گره های ترافیکی می باشد. و همچنین بعد از بررسی نظر کارشناسان و صاحبان امر 3 محدوده (A، B،C) برای احداث پارکینگ های طبقاتی انتخاب شد. محدوده A شامل چهار راه ابرسان و فلکه دانشگاه، محدوده B شامل سه راهی ولیعصر و فلکه تختی و محدوده C شامل چهار راه بهار و آخونی می باشد. با توجه به محاسبات انجام شده و وزن های به دست آمده محدوده A با توجه به مراکز جادب سفر که در این محدوده و اطراف ان قرار دارد به عنوان مکان بهینه برای احداث پارکینگ های طبقاتی شناسایی شد. با توجه به این که در این محدوده پارکینگ غیر طبقاتی وجود دارد می توان از زمین آن برای احداث پارکینگ طبقاتی استفاده کرد.
ارزیابی و مقایسه جای پای اکولوژیکی ساکنان محلات غیررسمی با مناطق رسمی و برنامه ریزی شده شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1073 - 1087
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت شهرها و مهاجرت مداوم از روستاها سبب تشکیل نواحی فرودست می شود . این نواحی بر محیط زیست و منابع ضروری زمین فشار فزاینده ای وارد کرده که ممکن است خارج از توانایی ها و قابلیت های طبیعی و اقتصادی منطقه باشد. یکی از روش های مؤثر برای ارزیابی اثر های زیست محیطی بهره مندی از مفهوم جای پای اکولوژیکی است. در این پژوهش نگارندگان می کوشند میزان اثر های زیست محیطی محلات فرودست و محلات رسمی شهر ارومیه را با استفاده از روش جای پای اکولوژیکی ارزیابی مقایسه کن ن د. برای پیاده سازی روش جای پای اکولوژیکی، پرسش نامه ای طراحی ش د که میزان مصرف و تولید پسماند ساکن ا ن محلات انتخاب شده را در شش بعد اصلی جای پای اکولوژیک ارزیابی می کند . نتایج حاصله از محاسبه جای پای اکولوژیکی و شش بعد آن در محلات نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی ساکن ا ن محله غیررسمی کوی لاله تقریبا ً در همه ابعاد کمتر از محله ساحلی و محله صمدزاده شهر ارومیه است ؛ به طوری که جای پای اکولوژیکی ساکن ا ن محله ساحلی حدودا ً 505 / 1 برابر محله فرودست کوی لاله و 216 / 1 برابر محله فرودست صمدزاده است. این بدان معناست که ساکنان مناطق فرودست از نظر مفهوم جای پای اکولوژیکی پایدارتر و بهینه تر عمل می کنند؛ بنابراین ، محلات رسمی شهر می توانند به ناپایداری محیط زیست منجر شوند. در نتیجه به الگویی سبز و بوم مدار نیاز است تا ، ضمن اصلاح الگوی مصرف و کاهش جای پای اکولوژیکی ساکنان، ارتقای کیفیت زندگی به خصوص برای ساکنان مناطق فرودست را به همراه داشته باشد.
واکاوی تاب آوری کالبدی الگوهای محلات شهر زنجان با بهره گیری از مدل NSFDSS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
133 - 148
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با افزایش قابل توجه وقوع مخاطرات طبیعی در جهان، نیاز به شهرهای تاب آور مطرح شده است، زیرا این شهرها ظرفیت تحمل هرگونه ضربه ای از جمله بحران ها و سوانح زیست محیطی را دارا می باشند. بنابر گزارش اسکاپ در مورد سوانح مرتبط با مخاطرات تکتونیکی، ایران جزو ده کشور اول دنیاست و از حیث مرگ و میر ناشی از این مخاطرات، جایگاهی بین رتبه اول تا سوم جهان را دارد. شهر زنجان نیز فارغ از این مخاطرات نبوده و با قرارگیری در کنار سه گسل و وجود بافت های متراکم و فرسوده، یکی از آسیب پذیرترین شهرهای کشور در برابر زلزله است که لزوم پرداختن به مسئله تاب آوری را بیش از پیش مطرح می کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف مقایسه الگوهای محلات پس از انقلاب در زنجان و اولویت بندی آن ها از لحاظ تطبیق با معیارهای تاب آوری، ابتدا به استخراج معیارها و شاخص های تاب آوری کالبدی پرداخته شد. معیارها و شاخص ها با استفاده از مدل پشتیبان تصمیم گیری فازی غیرساختاری اولویت بندی شده و در الگوهای پس از انقلاب تا امروز محلات زنجان بررسی شدند. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که محلات الگوی آماده سازی، بالاترین تاب آوری و محلات الگوی توسعه شتابان و فاقد برنامه از تاب آوری پایینی برخوردار هستند.
تحلیل نقش صنعت در روند تحول سکونتگاه ها (مطالعه موردی: نظرآباد)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های انسانی، به عنوان یک پدیده مکانی فضایی، همواره تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی هستند و پیوسته در بستر زمان تغییر می یابند. یکی از این عوامل تأثیرگذار، صنعت است. در ایران نیز صنعت تحولات گستردهای را در جامعه، به ویژه تحول سکونتگاه ها و تبدیل روستاها به شهر، بر جای گذاشته است. در این پژوهش، تأثیر صنعت بر تحول نظرآباد بررسی شده است. نتایج تحقیق، که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و داده های ثانوی استخراج شد، نشان داد که صنعت سبب توسعه کالبدی فضایی نظرآباد شد تا از روستایی با جمعیت 799 نفری سال 1335 و وسعت 6 هکتاری، به شهری با جمعیت 97722 نفر، و وسعت 3574 هکتار در سال 1385 برسد.
ارزیابی تکتونیک فعال در حوضه های حبله رود و کردان بر اساس شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
57 - 77
حوزههای تخصصی:
مطالعه تکتونیک فعال به لحاظ ارزیابی زمین لرزه در نقاط مختلف اهمیت دارد. این حرکات تأثیرات زیادی بر کره زمین دارد و هر کدام از این تأثیرات به نحوی در پیرامون ما قابل مشاهده هستند. هدف این پژوهش تحلیل و مقایسه فعالیت های تکتونیکی حوضه های حبله رود و کردان است. در این تحقیق علاوه بر روش های میدانی از تصاویر DEM 10m، تصاویر ماهواره ای Landsat و همچنین از نرم افزارهای Arc GIS، Global Mapper13 جهت ترسیم نقشه ها و تحلیل آن ها استفاده گردید. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، شاخص ضریب مخروط گرایی FCI، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن Vf، شکل حوضه زهکشی Bs، سینوزیته جبهه کوهستان Smf، تقارن توپوگرافی معکوس حوضه T، تقارن حوضه زهکشی یا قرینگی حوضه Af، سینوزیته یا پیچ وخم کانال رودخانه S و درنهایت شاخص IAT یا نسبت فعالیت های تکتونیکی است. IAT شاخصی است که می توان بر اساس آن نتیجه کلی فعالیت تکتونیکی را با میانگین گیری از شاخص های ذکر شده، در یک منطقه تکتونیکی اندازه گرفت. مقدار این شاخص برای حوضه حبله رود و کردان محاسبه شد. نتایج حاصل از این شاخص نشان می دهد که حوضه کردان در کلاس 1 و حوضه حبله رود در کلاس 2 قرار دارد. طبق طبقه بندی از شاخص IAT می توان گفت که هر دو منطقه از نظر تکتونیکی فعال هستند ولی میزان فعالیت های تکتونیکی در حوضه کردان نسبت به حوضه حبله رود بیشتر است.
اقلیم و محیط دیرینه پلایای جازموریان در کواترنر پایانی بر اساس مطالعه مغزه های رسوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخچه رسوب گذاری تحت تأثیر اقلیم و شناسایی دوره های خشک و مرطوب در طول دوره هولوسن در پلایای جازموریان موضوع پژوهش حاضر است. بدین منظور از مغزه های رسوبی دست نخورده برای بازسازی شرایط اقلیم دیرینه استفاده شد. تعداد پنج مغزه رسوبی با بیشینه ژرفای 7 متر از رسوبات زیر بستر مناطق مختلف پلایای جازموریان با استفاده از مغزه گیر دستی برداشت و بررسی شد. رخساره های رسوبی براساس بافت و ساخت رسوب، ترکیب رسوبات تخریبی و مواد آلی، رنگ، وجود بقایای گیاهی و سایر مؤلفه های ماکروسکوپی شناسایی و تفکیک شدند. با توجه به بررسی های رسوب شناسی و تغییر رخساره های رسوبی، هشت رخساره رسوبی قابل تفکیک متعلق به محیط های رودخانه ای، پلایایی، دریاچه ای، دلتایی و بادی شناسایی شد. جهت برآورد زمانی از وقایع اقلیمی در منطقه از نتایج سن سنجی مطالعات قبلی استفاده شد. میزان متوسط رسوب گذاری در پلایای جازموریان 4/0 میلی متر در سال می باشد. با وجود این، میزان رسوب گذاری برای عمق های مختلف رسوبات متفاوت است. و با توجه به اینکه توالی های رسوبی ثبت شده در پلایای جازموریان غالبا در محیط خشک نهشته شده اند تفکیک دقیق بدون انجام آنالیزهای ژئوشیمیایی و کانی شناسی مشکل است. ولی با توجه به تغییرات رسوب شناسی و رخساره های رسوبی و پوشش بخش های مختلف پلایا با مغزه های عمیق می توان به وجود شرایط رطوبتی مناسب در پلیستوسن پایانی نسبت به هولوسن اذعان داشت. با توجه به تغییر نوع رخساره های رسوبی در پلایای جازموریان، دوره های خشک یکباره و با مدت زمان کوتاه تر نسبت به دوره های مرطوب در منطقه ظاهر شده اند.
بررسی توانمندی مناطق مستعد توسعۀ ژئوتوریسم و ارائۀ الگوهای بهینۀ بازدید از ژئوسایت ها در شهرستان کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد. یکی از مناطق دارای ظرفیت زیاد برای اهداف توسعه ژئوتوریسم، مناطق کارستیک است. شهرستان کامیاران به دلیل قرار گرفتن در منطقه کارستیک، ظرفیت ژئوتوریسمی زیادی دارد. به همین دلیل در این پژوهش، وضعیت ژئوتوریسمی شهرستان کامیاران بررسی و همچنین الگوهای بهینه ژئوتوریسمی در این شهرستان ارائه شده است. در این پژوهش، به منظور دستیابی به اهداف مدنظر از اطلاعات کتابخانه ای، مصاحبه، بازدیدهای میدانی، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، نقشه های زمین شناسی 1:100000 و نقشه های توپوگرافی 1:50000 به مثابه داده های پژوهش استفاده شده است. نرم افزارهای ArcGIS و SPSS ابزارهای پژوهش محسوب می شوند. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول، ژئوسایت ها شناسایی و با استفاده از مدل کوبالیکوا ارزیابی شدند. در مرحله دوم، با استفاده از مدل های منطق فازی و ANP، مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم شناسایی شدند. در مرحله سوم، برمبنای نتایج به دست آمده از مراحل پیشین و همچنین موقعیت ژئوسایت ها، مسیرهای بهینه بازدید از ژئوسایت ها تعریف شدند. نتایج پژوهش حاکی است که ازنظر روش کوبالیکوا، ژئوسایت های مناطق غربی شهرستان کامیاران، ازجمله دره پالنگان با 25/10 امتیاز، بیشترین امتیاز را دارند و همچنین بخش زیادی از این مناطق در پهنه های بسیار مناسب برای اهداف توسعه ژئوتوریسم واقع شده است. علاوه بر این، از بین الگوهای ارائه شده برای بازدید ژئوسایت ها، الگوی ششم که از کامیاران شروع و به دره پالنگان ختم می شود، به دلیل اینکه بخش زیادی از ژئوسایت های مستعد منطقه را دربرمی گیرد، بیشترین ارزش را دارد.
واکاوی عوامل مؤثر بر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار؛ مطالعه موردی: بخش بزینه رود، شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
873 - 886
حوزههای تخصصی:
گروه های خودیار، به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای توانمندسازی زنان، اهمیت زیادی در زمینه اشتغال، تولید درآمد، کاهش فقر، و ارتقای صادرات و درآمد ارز خارجی کشورهای در حال توسعه دارند. ایجاد این گروه ها می تواند متأثر از عوامل مختلف جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی باشد. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش زنان روستایی نسبت به گروه های خودیار در بخش بزینه رود تدوین شده است. پژوهش به صورت ترکیبی - اکتشافی متوالی انجام شده است. در مرحله نخست نگرش زنان روستایی به ایجاد گروه های خودیار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه احصا و در مرحله دوم به تحلیل بیشترین عوامل مؤثر د ر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار از طریق پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای پرداخته شده است. در مرحله اول پژوهش ، عوامل مؤثر د ر ایجاد گروه های خودیار در قالب 27 مفهوم احصا و در پنج بُعد طبقه بندی شد. نتایج مرحله دوم نیز حاکی از آن است که میانگین عددی حاصل در ابعاد اجتماعی- اقتصادی، پذیرش فناوری و مشارکت، بازاریابی، آموزش و حمایت، بانکداری/ اعتبارات به ترتیب مبیّن بالابودن عوامل مؤثر د ر نگرش زنان روستایی نسبت به ایجاد گروه های خودیار بوده و عوامل اجتماعی- اقتصادی مهم ترین عامل تأثیرگذار در ایجاد گروه های خودیار زنان روستایی است. بنابراین، نتایج نشان می دهد استفاده از سرمایه جمعی در اجرای فعالیت ها و استفاده مشاع از ابزارهای تولید باعث صرفه جویی در عوامل تولید خواهد شد و تلاش های جمعی در امور مربوط به گروه های خودیار و انعطاف پذیری در قوانین و مقررات سبب افزایش بازدهی زنان عضو می شود.
تحلیل رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد سناریونگاری (مورد مطالعه شهرستان های استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متون نظری برنامه ریزی از مفاهیم پیش بینی و آینده نگری عبور کرده، و به حوزه آینده پژوهی و آینده نگاری که وظفیه اش معماری آینده است، رسیده است . یکی از ابزارهای مناسب معماری آینده در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیشروی ما مملو از شگفتی سازی های مختلف است، برنامه ریزی سناریومبنا است. برنامه ریزی بر پایه سناریو، روشی نظام مند برای تفکر خلاقانه درباره آیندهای نامشخص و ممکن است. در این میان هر یک از استان های ایران دارای قابلیت ها و پتانسیل های بسیاری در ضمینه های مختلف می باشند. استان البرز سی و یکمین استان ایران است که با وسعت 5800 کیلومتر مربع در شمال ایران واقع شده است. این استان به واسطه ی موقعیت جغرافیایی و قابلیت های بالقوه در زمینه های مختلفی برخورداراست. از این رو در پژوهش حاضر تلاش می شود ضمن بررسی وضع موجود شهرستان های استان البرز عوامل کلیدی ونیرو های پیشران دخیل دررقابت پذیری شهرستان های استان البرز شناسایی و سپس سناریوهای پیش روی رقابت پذیری شهرستان های استان البرز مشخصص گردد.
تبیین مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها با سرعت بسیار زیادی به ویژه در مناطق شمال شرقی آفریقا و جنوب غربی آسیا در حال گسترش هستند [1]. در سال 2007، جمعیت شهری جهان برای نخستین بار در تاریخ از 50 درصد پیشی گرفت و این نسبت همواره در حال رشد است [2]. با توجه به پیش بینی های انجام شده در سال 2050 حدود 70 درصد جمعیت جهان در شهر ها زندگی خواهند کرد [3] و حدود 90 درصد این رشد در آفریقا و آسیا اتفاق خواهد افتاد [4]. با وجود اینکه زیرساخت ها، شرایط اقتصادی اجتماعی، تغذیه و خدمات مراقبت های بهداشتی در شهرها بهتر از مناطق روستایی است، اما زندگی در یک محیط شهری از دیرباز به عنوان یک عامل خطر برای بیماری های روانی شناخته شده است [5]. با توجه به مزیت های یادشده ایجاد تعادل بین این دو موضوع نیازمند درک بهتر تعامل بین زندگی شهری و سلامت روان است [6]. تأثیر شهرنشینی بر سلامت روان بسیار قابل توجه بوده و با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت شهری به احتمال زیاد طی چند دهه آینده افزایش خواهد یافت [1]. سلامت روان با توجه به نقش آن به عنوان یک جزء ضروری از سلامت عمومی موضوع بسیار مهمی است و تأثیرات عمیقی بر افراد، جوامع، و اقتصاد دارد [7] و ارتقای آن برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی و تاب آوری جامعه ضروری است [8]. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات سلامت روان در سال 2020 به یکی از تهدیدهای بزرگ برای سلامت انسان مبدل شده است. این امر همچنین پیامدهایی برای رونق اقتصادی دارد، چرا که استرس، افسردگی و اضطراب تأثیر بسیاری بر بازده کاری افراد دارد [9]. همچنین، از هر پنج بزرگسال در جهان یک نفر از یک اختلال روانی رنج می برد [10] و 13 درصد از بیماری های جهانی منشأ روانی دارند [11]. اهمیت رابطه زندگی شهری و سلامت روان به اندازه ای است که انجمن جهانی روانپزشکی برای مطالعه بیشتر آن بخش علمی سلامت روان شهری را تأسیس کرده است [12]. با توجه به پیمایش ملی سلامت روان کشور ایران 23/6 درصد افرادی که مورد بررسی قرار گرفته اند، نیازمند مداخلات روان شناختی هستند و 14/6 درصد افراد از اختلال اضطرابی رنج می برند [13]. در حالی که مطالعات کمی به پیوندهای بالقوه بین جنبه های محیط ساخته شده و سلامت روان پرداخته اند و مطالعات این حوزه بیشتر بر سلامت جسمی متمرکز بوده اند [14]. قرار گرفتن در معرض استرس زیاد و آسیب های ناشی از آن مهم ترین عامل افزایش خطر اختلالات روانی است [15]. ساکنان شهر در معرض سطوح بالاتری از عوامل استرس زا قرار می گیرند و مواجهه با استرس بیشتر ممکن است موجب شیوع بیماری های روانی مرتبط با استرس در میان ساکنان شهر باشد [16]. در واقع، استرس زندگی شهری مدرن می تواند زمینه ای برای پرورش روان پریشی و اختلالات روانی باشد [17]. استرس شهری علاوه بر اینکه از عوامل مهم ایجاد بیماری های جسمی (نظیر انواع سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، بیماری های گوارشی) و بیماری های روانی (نظیر افسردگی، اسکیزوفرنی، انزوای افراد و...) است، میزان ناهنجاری های اخلاقی را نیز افزایش داده و موجب کاهش امنیت شهروندان می شود. علاوه بر این، استرس به دلیل تحمیل هزینه های درمانی زیاد به شهروندان موجب از دست رفتن سرمایه های انسانی در شهر نیز می شود. به همین دلیل لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود آرامش روانی شهروندان را به عنوان اصلی مهم در نظر بگیرند و از اقداماتی که به این آشفتگی ذهنی دامن می زند، بپرهیزند. در واقع، با توجه به اینکه ایجاد یک محیط شهری سالم در اولویت اصلی سیاست گذاران قرار دارد [18] و استرس شهری در شهرهای جهان رو به افزایش است [19] به تدوین یک شهرنشینی برنامه ریزی شده برای جلوگیری از اثرات منفی زندگی شهری نیاز است [20]. از ابتدای قرن 20 مطالعات بسیاری به بررسی رابطه شهرنشینی و استرس و راهکارهای مؤثر بر آن با رویکرد های متفاوت پرداخته اند. اما تا کنون هیچ مطالعه ای در راستای برنامه ریزی شهری درمانگر استرس به صورتی که همه شاخص های مؤثر بر استرس شهری را در نظر بگیرد و بر اساس ارتباطات میان آن ها مهم ترین شاخص ها را کشف و مدل مفهومی مؤثر بر آن را ارائه دهد، انجام نشده است. به همین منظور، این پژوهش با هدف تحلیل محتوا مطالعات پیشین و شناسایی مهم ترین شاخص ها و ارائه مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس انجام شده است. مواد و روش این پژوهش از نوع مروری بوده و روش تحقیق در آن کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به منظور تحلیل آن ها از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع، این پژوهش در چهار گام اساسی با استفاده از یک رویکرد تفسیری اسناد کتابخانه ای را تحلیل و بر اساس کدهای متنی استخراج شده سعی در شناسایی، تحلیل و تشریح ارتباطات میان شاخص های برنامه ریزی شهری درمانگر استرس دارد. یافته ها یافته های پژوهش بیانگر آن است که سلامت روان شهری و استرس شهری دارای تأثیرات دو جانبه مستقیم و غیرمستقیم هستند. شاخص های مستخرج از مطالعات نظری در دو گروه دسته بندی می شوند. گروه اول افزاینده استرس شهری و به تبع آن، کاهنده سلامت روان شهری بوده و شامل محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی است. گروه دوم کاهنده استرس شهری هستند و به تبع آن، سلامت روان را ارتقا می دهند و شامل دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) است. درخور یادآوری است در نهایت پس از بررسی اثرات و پیامدهای نهایی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس ارتقای کیفیت زندگی در محیط های شهری به عنوان مهم ترین و جامع ترین اثر این برنامه ریزی شناسایی شده است. نتیجه گیری در نتیجه، با کاهش محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی و افزایش دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) می توان تا حد زیادی استرس شهری را کاهش و سلامت روان شهری را ارتقا داد. این شاخص ها پس از بررسی جامع ادبیات نظری انتخاب شده و با توجه به تأثیراتی که بر دیگر شاخص ها می گذارند و تأثیراتی که از آن ها می گیرند همه شاخص های شناسایی شده را پوشش می دهند.
اثر عوامل دورپیوندی و نقش شار فعالیت موج راسبی بر الگوهای جوی در بارش سیل آسای ایلام و پیش بینی پذیری آن با استفاده از مدل میان مقیاس WRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره آماری 2018-۱۹۸۷ بارش بی سابقه ای در اکتبر ۲۰۱۵ در بازه زمانی 72ساعته به مقدار ۳۲۰ میلی متر در ایلام ثبت شد. این بارش سنگین از دیدگاه دورپیوندی، شار فعالیت موج راسبی و همچنین از نظر همدیدی-دینامیکی مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی کمیت های هواشناختی از داده های بازتحلیل ERA5 با تفکیک افقی 25/. درجه استفاده شده است. جهت تعیین قابلیت پیش بینی پذیری بارش فوق، مدل WRF برای سه حوضه تودرتو و تفکیک افقی 36، 12 و 4 کیلومتر اجرا و سپس مقادیر بارش شبیه سازی با دیدبانی مقایسه شدند. نتایج نشان می دهند که براساس شار فعالیت موج راسبی، بودجه انرژی این سامانه از عرض های میانی تامین شده است. همچنین ترکیب دوسامانه کم فشار قوی سودان و مدیترانه، تاثیر توفان حاره ای چاپالا به عنوان عامل تزریق رطوبت مضاعف به منطقه، بندال ایجاد شده در سطوح میانی جو، پشته شکل گرفته در عرض های جنوبی ایران و همچنین تاثیر رشته کوه زاگرس از عوامل تاثیر گذار بر این بارش سنگین است. نتایج بررسی دورپیوندی نشان داد که شاخه نزولی النینوی متوسط تا قوی مانع حرکت هسته همرفتی فاز 2 و قوی MJO به سمت شرق بوده است. فعالیت فاز 2 MJO سبب گسترش و تقویت پشته در عرض های جنوبی ایران، منجر به ماندگاری چند روزه سامانه و بارش ممتد در منطقه مورد مطالعه شده است و همچنین فاز مثبت NAO سبب تشکیل گرادیان فشاری قوی و تقویت چرخند در شرق مدیترانه شده است. نتایج شبیه سازی مدل WRF نیز نشان داد که ضریب همبستگی 88% با سطح معنی داری 95% و درصد خطای 8% بین مقدار بارش شبیه سازی با دیدبانی نشان دهنده توانایی مدل در پیش بینی این بارش بوده است.
اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و پاندمی کووید 19 بر مطالعات شهری : مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
95 - 114
حوزههای تخصصی:
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطه تحولات عظیم حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجات بخشی این فن آوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعه گسترده آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند رو به افزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر 2019، مواجه شد و نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهش های داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلأ در این ارتباط و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائه فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات بر زیر حوزه های مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقه بندی موضوعات، رهیافت ها و روش ها و همچنین بهره گیری از نتایج پژوهش ها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهش های علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جست و جوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقه بندی هشت گانه مندرج در ذیل شامل 1) سیاست گذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی و 8) رقابت پذیری و 30 زیرمحور هدایت نمود که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافته های تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کرونا ویروس میزان بهره مندی از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده و این امر به طور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامه ریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از این رو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه می شود.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب در باز آفرینی شهری از منظر ساکنان محله (مطالعه موردی: محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای کشور با مشکل بافت فرسوده روبرو هستند. از این رو برای حل مشکل و بازآفرینی بافت های فرسوده رویکردهایی مورد استفاده قرار گرفتند، که صرفا کالبدی بوده و ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و فضایی کمتر در نظر گرفته شده است. از رویکردهای جدید که به فعالیت کنشگران اجتماعی در فرآیند بازآفرینی اشاره دارد، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. با تاکید بر این نگرش، در این تحقیق سعی شده است تا سطح شاخص های حکمروایی خوب شهری، در فرآیند بازآفرینی محله تجریش مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در محیط نرم افزاری SPSS با روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های T تک نمونه ای و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهد، وضعیت حکمروایی خوب در فرآیند بازافرینی تجریش نامطلوب قرار دارد و بیشترین میانگین را شاخص های مسئولیت پذیری و کارآمدی و شاخص های قانونمداری و چشم انداز استراتژیک با کمترین میانگین در پایین ترین رتبه قرار گرفته اند.
ارائه روشی برای اصلاح نوفه نواری آشکارسازها در تصاویر اخذشده به وسیله سنجنده TM ماهواره لندست 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوفه آشکارسازها در تصاویر ماهواره ای معمولا به صورت نوارهای افقی یا عمودی دیده می شوند. جهت نوارشدگی ها به تکنیک تصویربرداری سنجنده (پوش بروم یا ویسک بروم) بستگی دارد. در تصاویر سنجنده TM نیز برخی نوارشدگی ها دیده می شود که منشأ آنها آشکارسازهاست. از دلایل پیدایش نوفه نواری در تصاویر اخذشده به وسیله سنجنده TM می شود به تطابق نداشتن آشکارسازها، واسنجی نامناسب آشکارسازها و یا فرسایش آنها در طول زمان اشاره کرد. با توجه به اینکه سنجنده TM از تکنیک تصویربرداری ویسک بروم استفاده می کند، این نوارشدگی ها در تصاویر به صورت افقی دیده می شوند. نوفه نواری در تصاویر اخذشده در باند 4 از سطوح تاریک مانند دریا که در سطح یک پیش پردازش شده اند، رخ نمون بیشتری دارد. این نوع نوفه موجب بروز خطا در برخی اعمال مانند تصحیحات جوی بااستفاده از پیکسل های تاریک و دشوار شدن استخراج اطلاعات از تصاویر می شود. در این پژوهش، برای اصلاح نوفه نواری سنجنده TM، پس از شناسایی آشکارسازهای نوفه ای، روش های میانه (MM)، تطبیق ممان های مکانی اصلاح شده (MSMM) و پالایش تصویر در حوزه فرکانس و مکان (IFFD & IFSD) پیشنهاد شده است. برای بررسی نتایج حاصل، از برخی کمیت های آماری همچون میانگین و انحراف معیار و نیز، نمودار فراوانی و طیف فوریه تصاویر پیش و پس از اصلاح استفاده شده است. انحراف معیار در تصویر اولیه برابر با 56/1 است که پس از اصلاح تصویر، مقدارهای این کمیت برای روش های MM، MSMM، IFFD و IFSD به ترتیب برابر با 36/1، 42/1، 31/1و 26/1 است. کاهش به وجودآمده در انحراف معیار پس از حذف نوف، نواری، بهبود تصاویر را نشان می دهد. برای مقایسه این روش ها با یکدیگر و با کارهای دیگران، از MSE، RMSE و PSNR و همچنین، داده های شبیه سازی شده برای نوفه نواری متناوب استفاده شده است. مقدارهای به دست آمده PSNR برای روش های MM، MSMM، IFSD و IFFD به ترتیب برابر با 66/54، 14/51، 47/48و 65/45 دسی بل است. در این میان، بیشترین میزان PSNR و به تبع آن، کمترین میزان MSE مربوط به روش MM و MSMM بود که نشان از دقت بیشتر این روش ها درمقایسه با پالایه های حوزه فرکانس و مکان دارد.
تحلیلی بر پراکنده رویی شهر مرزی چابهاربا استفاده از مدل های هلدرن و آنتروپی شانون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
46 - 61
حوزههای تخصصی:
امروزه مسائل و چالش های بسیاری پیش روی شهرها وجود دارد، به گونه ایی که در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیّت جهان در شهر ها زندگی می کنند و پیش بینی می شود تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیّت جهان در شهرها زندگی کنند. یکی از ویژگی های مهم فرایند شهرنشینی گسترش سریع فیزیکی شهر ها است؛ که پراکنش افقی و گسترش بی رویه شهر خارج از محدوده فیزیکی یکی از این موارد می باشد.شهر چابهار با توجه به رشد جمعیت به ویژه پس از تأسیس منطقه آزاد تجاری با رشد سریعی از بعد کالبدی و فیزیکی مواجهه بوده است .با توجه به اهمیت بررسی گسترش کالبدی شهر،به مطالعه در فاصله سال های 1363 تا 1398 پرداخته شده است.روش تحقیق درپژوهش حاضر از لحاظ نوع تحقیق کاربردی –توسعه ایی بوده و با بهره گیری از مدل های هلدرن و آنتروپی شانون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی-فضایی این شهر پرداخته است.نتایج حاصل از به کارگیری و تحلیل این مدل ها نشان می دهد که طی این دوره ها ،گسترش فیزیکی شهر ،به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده و زمینه را برای رشد اسپرال و بدون برنامه شهر آماده نموده است.
A study on the rights to a healthy environment, with the emphasis on the prohibition of air pollution (Dust): Creation of national solidarity and regional interaction, in the light of customary law and general principles of the laws of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
123 - 136
حوزههای تخصصی:
The main issue presented in this article, which is going to review the rights to a healthy environment and the prohibition of air pollution, in particular dust, now has become an issue that needs national solidity and regional interactions for a solution; and to enable the decrease of the pollution for the affected countries as well. Dust is a phenomenon that is the result of an environmental crisis. The absence of international rules, as well as uncertainty in states’ obligations toward each other, have complicated this crisis on the regional and international levels. The main goal of this article is first, recognizing the Customary and general principles that are existing in Iranian laws to arrange regional programs to decrease and diminish the dust phenomenon. Second, the article intends to raise sensitivity in people toward the critical and dangerous conditions of environmental pollutions. Third, it is going to lay legal and executive grounds to increase the local institutions and international organizations’ responsibilities for such issues. However, the main question in this article, with descriptive-analytical approach, is: in the absence of binding and identified international and regional obligations regarding dust, in what ways affected governments could protect the right to a healthy environment for their citizens? Based on this question, one can conclude that even though the affected governments do not maintain reciprocating conventions, the international customary law and local legal general principles of those countries conform to the governments’ obligation; and suggest that they take action against any harm, in particular, the environmental irreparable harm to their citizens.
طراحی الگوی رفتار سازگاری در برابر تغییرات اقلیم: مطالعه موردی زنان شالی کار استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
71 - 110
حوزههای تخصصی:
اثرات منفی ناشی از تغییرات اقلیم و تلاش برای کاهش آنها با تأثیرات متفاوت بر زنان و مردان همراه بوده و نقش زنان، به عنوان بازیگران مهم و دارندگان دانش و مهارت های قابل توجه، در سازگاری با این تغییرات درخور اهمیت است. پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی رفتار سازگاری با تغییرات اقلیم در بین زنان شالی کار استان مازندران و با بهره گیری از مدل توسعه یافته نظریه انگیزش حفاظت صورت پذیرفت. بدین منظور، 173 نفر از این زنان شالی کار که در سال زراعی 96-1395 به کشت برنج پرداخته بودند، از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزیابی تهدید و ارزیابی مقابله زنان شالی کار بر رفتار سازگاری آنها با تغییرات اقلیم اثر مثبت و معنی دار دارند؛ همچنین، درک مشکلات دارای بیشترین اثر بر ارزیابی تهدید و نیز هزینه های پاسخ دارای بیشترین اثر بر ارزیابی مقابله با تغییرات اقلیم توسط آنهاست. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود که سازمان های دولتی و خصوصی مرتبط با کشاورزی، منابع طبیعی، تغییرات اقلیم و نیز سازمان های بین المللی همچون هیئت بین الدول تغییرات اقلیم و کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی نسبت به آموزش رفتارهای حفاظتی و سازگارانه تر به زنان شالی کار اقدام کنند. نتایج تحقیق حاضر به شناسایی رفتارهای تعیین کننده سازگاری زنان در برابر تغییرات آب و هوایی و مداخلات راهبردی لازم برای سازگاری مؤثرتر آنها کمک می کند.
Analysis of the Content of Iran's Fourth-Grade Textbooks Based on the Level of Attention to Green Management Components(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, due to the growing process of global warming, increase of greenhouse gases and reduction of natural resources, environmental crises are more than ever before, therefore one of the topics that has attracted a lot of attention in educational systems is to present new attitudes of conservation. Environment is in education, which is considered one of the important tasks of the educational system and is applied in educational books. Considering the importance of the environment, the purpose of this research is to analyze the content of fourth grade textbooks based on the level of attention paid to green management components. The research method is descriptive and qualitative and quantitative content analysis, which analyzed the data using Shannon's entropy technique. The statistical population of the research includes social studies, Farsi and experimental science books of the fourth grade of elementary school, which due to the nature of the subject, sampling was not done and all the statistical population was examined. and the research tool in this research is a checklist and based on the report of the technical and research office of the "Green Management Steering Center", the indicators of green management in several main areas including energy management, water and wastewater management, benefit from renewable energy, waste management, pollution control Sound, transportation and the spread of culture and strengthening of social responsibilities in the field of environment, the selected books were studied according to these components. The obtained results showed that the highest coefficient of indicators related to green management for the fourth grade social studies course was for the index of energy management and use of renewable energy, respectively. For the Persian course, water and sewage management had an importance coefficient of 0.26, and for the experimental science course, water and sewage management, use of renewable energy, noise pollution control and transportation, energy management and promotion of culture and environment had an importance coefficient of was 0.17.