فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۴۶۱ تا ۲۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
140 - 161
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی از ارکان اصلی اقتصاد محسوب می شود که پیشرفت آن پیشرفت کل اقتصاد را در پی خواهد داشت. ولی عواملی همچون خرد شدن اراضی کشاورزی باعث کاهش بهره وری محصولات کشاورزی و نیروی کار می شود که در نتیجه آن اقتصاد کشاورزی و میزان تولید محصولات کشاورزی دچار وقفه و رکود خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای - کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از داده های سنجش ازدور، مطالعه میدانی و آمارهای موجود با هدف بررسی پراکندگی اراضی کشاورزی روستای تاج امیر و تأثیر این پراکندگی بر بهره وری زمین های کشاورزی این روستا انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنتینل 2 و IRS_P5) نقشه کاربری اراضی با تکنیک شئ گرا استخراج شد و در محیط نرم افزار اتوکدمپ قطعات اراضی کشاورزی اصلاح شدند. با مطالعه میدانی مالکیت اراضی کشاورزی سال 1394 تعیین گردید و بر این اساس مالکیت دهه 1340 نیز مشخص شد و به نقشه اراضی کشاورزی تعمیم داده شد. سپس با استفاده از متریک های سرزمین میزان تغییرات و با استفاده از LCPA نوع پراکندگی و تحول اراضی به دست آمد. نتایج نشان داد که وسعت زمین های کشاورزی کاهش یافته و نوع تغییرات در طبقه اراضی کشاورزی نیز از نوع تجزیه ای است. نتایج مطالعات میدانی نیز نشان داد که عامل اصلاحات ارضی تأثیری بر پراکندگی اراضی نداشته اما عامل ارث تأثیرگذار بوده است. بدین صورت که 1735 قطعه زمین با 62 مالک در دهه 1340به 2180 قطعه با 257 مالک در سال 1394 رسیده است. همچنین بررسی آمارها حاکی از کاهش مقدار بهره وری است.
The relationship between knowledge based economy and agriculture’s value added(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سنجش قابلیت دسترسی به مراکز درمانی در شهر اصفهان با استفاده از روش 2SFCA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری طی دهه های اخیر، مسئله دسترسی به انواع خدمات شهری است. هدف پژوهش حاضر، محاسبه دسترسی بلوک های جمعیتی به مراکز درمانی با استفاده از روش توسعه یافته حوزه نفوذ شناور دو مرحله ای (2SFCA) در شهر اصفهان است. در پژوهش حاضر، روش 2SFCA با استفاده از توابع افت فاصله در دو حالت با محدودیت و بدون محدودیت شعاع دسترسی به کار گرفته شد. نتایج نشان دهنده آن بود که روش 2SFCA با استفاده از تابع فرصت تجمعی خطی منفی بیشترین متوسط همبستگی را در دسترسی در مقایسه با سایر توابع داراست. محاسبه میانگین دسترسی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان حاکی از آن بود که مناطق مرکزی (3،1 و 5) بیشترین کاهش و مناطق حاشیه ای (8، 9 و11) بیشترین افزایش دسترسی را در حالت بدون محدودیت نسبت به حالت با محدودیت داشته اند. به طور کلی نتایج حاصل از به کارگیری روش 2SFCA و محاسبه ضریب جینی نشان دهنده آن است که میزان نابرابری در دسترسی بلوک های جمعیتی به خدمات درمانی در شهر اصفهان زیاد بوده است و این میزان نابرابری در حالت توأمان دسترسی به بیمارستان ها و درمانگاه ها افزایش می یابد. با توجه به قابلیت بالای روش 2SFCA توسعه یافته به دلیل در نظر گرفتن واقع بینانه تر عرضه، تقاضا، حوزه نفوذ و میزان فاصله، استفاده از این روش برای ارزیابی میزان دسترسی به انواع خدمات به خصوص خدمات اضطراری و درمانی به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک بسزایی می کند.
تأثیرگذاری زیرساخت های گردشگری در میزان وفاداری گردشگران (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین اثرگذاری زیرساخت گردشگری بر میزان وفاداری گردشگران (مطالعه موردی: شهر اصفهان) است. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران داخلی شهر اصفهان تشکیل می دهند که از تیرماه تا شهریورماه ۱۳۹۸ به شهر اصفهان سفر کرده اند. نمونه بررسی شده طبق جدول مورگان، 400 نفر محاسبه شد که از نمونه مذکور، 380 پرسش نامه معتبر استخراج شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه استاندارد بود که به روش نمونه گیری در دسترس در اختیار نمونه آماری تحقیق قرار گرفت. روایی محتوایی (به دست 25 نفر از اساتید دانشگاه و فعالان صنعت) و روایی سازه (با تحلیل عاملی تأییدی) بررسی و تأیید شد و همچنین پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ (9/0) محاسبه و تأیید شد. مدل مفهومی پژوهش در نرم افزار ایموس، بررسی و تحلیل و همه فرضیات پژوهش حاضر تأیید شد. نتایج تحلیل مسیر پژوهش حاضر بیانگر آن است که زیرساخت گردشگری به صورت مستقیم بر رضایت گردشگر با ضریب 934/0 و تصویر مقصد با ضریب 654/0، و به صورت غیرمستقیم بر وفاداری گردشگری با ضریب 594/0 اثرگذار است. این نتایج بیانگر آن است که بهبود زیرساخت گردشگری باعث افزایش رضایت گردشگر و مطلوبیت تصویر مقصد به صورت مستقیم و افزایش وفاداری در گردشگر به صورت غیرمستقیم می شود.
حق به شهر و الگوی برنامه ریزی مشارکتی (تحلیلی بر تولید اجتماعی فضاهای شهری با تأکید بر مجتمع های بزرگ تجاری کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
1 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با بهره گیری از تئوری تولید فضا و حق به شهر هنری لوفور و نیز الگوی برنامه ریزی مشارکتی و پرهیز از تفاسیر و تحلیل های تقلیل گرایانِ؛ در تلاش برای رسیدن به الگوی مطلوب تولید و بازتولید فضاهای شهری با تاکید بر یکی از عظیم ترین، سرمایه برترین و پر چالش ترین فضاهای شهری یعنی مجتمع های بزرگ تجاری یا مگامال های کلانشهر تهران است. الگویی که بازی گرفتن و مشارکت شهروندان را اصل اساسی خود در سیاست گذاری شهری قرار داده و ندای اجتماعی بودن فضا و سازمان دهی شدن زندگی افراد را بر مبنای انتزاعاتی چون طرح و نقشه، مؤسسات مالی، نظام مهندسی و ... می دهد. به بیانی دیگر، در این گفتار نگارندگان، علاوه بر تحلیل مفهوم حق به شهر و ابعاد آن و نیز ارتباط مفهومی آن با جریانِ تولید و بازتولید فضا در شهر، در پی این سؤال است که شهر مطلوب، به عنوان عرصه ی عمل، برای شهروندان و کنشگران فعال کدام است؟ و فرایند دستیابی به حق در این عرصه، چگونه است؟. راهبرد غالب در این پژوهش بر اساس مساله تعریف شده در ذهن پژوهشگر، راهبرد کیفی بوده و روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حق به شهر لوفور آزادی شهروندان برای مشارکت در استفاده و تولید فضای شهری بوده و بنابراین تولید فضا از طریق کنش اجتماعی را نمی توان بدون مشارکت شهروندان در آن تصور کرد. ازاین رو هدف بنیادین مشارکت، بازپس گیری توان تصمیم گیری توسط مردم از نهاد قدرت است و به همین دلیل می توان معادلات مشارکت را به مثابه معادلات جابجایی قدرت میان نهادها و مردم در نظر گرفت. به بیانی دیگر باید از طریق پیگیری مداوم حق به شهر، در برابر هژمونی تولید فضای سرمایه دارانه ایستادگی و راهبردی رهایی بخش اتخاذ کرد.
واکاوی چالش های پیش روی تحقق پذیری شهر هوشمند مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
45 - 58
حوزههای تخصصی:
باوجود مزایای بسیار شهرهای هوشمند، تحقق آن امری دشوار است که با چالش های متعددی مواجه بوده است. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرها در پیاده سازی راهبردهای شهر هوشمند ناموفق بوده اند. ارزیابی عمیق و موشکافانه عوامل تأثیرگذار بر تحقق شهر هوشمند گامی اساسی در روشن شدن چالش های پیش روی این شهرها است. این پژوهش باهدف بررسی عوامل مؤثر در تحقق شهر هوشمند و تدوین متغیرهای تأثیرگذار بر عوامل تحقق پذیری شهر هوشمند بوده است. پژوهش حاضر با فرض معناداری مؤلفه های شش گانه شهر هوشمند (اقتصاد، محیط زیست، مردم، زندگی، حکمروایی، جابه جایی) بر تحقق پذیری شهر هوشمند در مشهد از روش تحقیق آمیخته ضمن بهره گیری از شیوه های یافته اندوزی کتابخانه ای، مشاهده و تحلیل پرسشنامه بهره گرفته است. بدین منظور ابتدا مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر تحقق پذیری شهر هوشمند را تبیین کرده و برای تحلیل داده ها شیوه مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده نرم افزار Smart PLS 3 مورداستفاده قرارگرفته است. به علاوه جهت بررسی زمینه های تحقق پذیری شهر هوشمند مشهد از راهبرد پژوهش مورد کاوی بهره جسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با برنامه ریزی هدفمند حل چالش ها درزمینه محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند و حکمروایی هوشمند به عنوان مؤلفه های زیرساختی شهر هوشمند و برنامه ریزی در جهت استفاده از فرصت های پیش رو در بعد مردم هوشمند بتوان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر مشهد را میسر کرد.
واکاوی تأثیر پارادایم عدالت شهری در کاهش نابرابری های محیطی (مطالعه موردی: فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بسط عدالت در جوامع مدنی و غلبه بر نابرابری های موجود، نیازمند تأویل پایه های فلسفی و اصول تحقق پذیری مفهوم عدالت شهری است. اهتمام به انجام این مقصود، از طریق تبیین سیر تفکر اندیشمندان مختلف درباره موضوع عدالت و نحوه تحقق فرآیند اجرایی آن صورت می پذیرد. از این روی، پارادایم نوین عدالت شهری، بر مبنای ابعاد سه گانه عدالت (قانون، اخلاق و مدنیت) و چهار وجه بنیادین آن (ماهوی، صوری، توزیعی و ساختاری) تدوین می گردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر پارادایم عدالت شهری بر کاهش نابرابری های محیطی است. امکان سنجی تحقق این پارادایم در قالب موضع فرحزاد تهران صورت می گیرد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای و از لحاظ روش تحقیق مورداستفاده، توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و میدانی بوده است. همچنین، جامعه آماری پژوهش، متشکل از ساکنین، کاربران، متخصصین و مسئولین شهری بوده است. یافته های حاصل، در نرم افزار SPSS و بر مبنای آمار توصیفی (گویه های کیفی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (وزن دهی به گویه های بوگاردوس، آزمون تی تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون) تحلیل شده است. یافته ها: یافته های حاصل از داده های مقیاس بوگاردوس، بیانگر وجود فاصله اجتماعی زیاد و میزان نامطلوبی از پذیرش افراد، میان ساکنین فرحزاد است. همچنین، داده های آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل هم بستگی پیرسون در پرسش نامه دلفی و سنجش میزان کاربست پارادایم محلی عدالت شهری در طرح مصوب «سامان دهی محور شهری فرحزاد» مبین وضعیت مطلوب این طرح در ابعاد قانون محوری و اخلاق مداری، در برابر شرایط نامطلوب بُعد اجتماع گرایی از دیدگاه متخصصین است. نتایج: نتایج پژوهش، مبین وجود شکاف و کاستی عمیق در زمینه تحقق وجوه مختلف عدالت شهری در محدوده فرحزاد نسبت به مناطق اطراف می باشد. بر این مبنا، وجود ارتباط مستقیم میان عدالت توزیعی و عدالت ساختاری را در زمینه تحقق پارادایم عدالت شهری نمایان می گردد. این وجوه، در بٌعد صوری عدالت شهری و بر مبنای سیاست های تعاملی اتخاذ و پایش خواهند شد.
ارتقاء کیفیت محیطی در محلات اسکان غیررسمی از منظر کالبدی و فرهنگی- اجتماعی؛ ضرورت مدیریت شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
277 - 294
حوزههای تخصصی:
«سکونتگاه های خودرو» یا آنچه به رایج «اسکان غیر رسمی» نامیده می شود. از مشکلات فراروی شهرهای امروزی خاصه در سطوح محلی بشمار می رود. در این بین ارتقاء برنامه ریزی شهری از نگاه صرف کالبدی–کارکردی به نگاهی چندبعدی و چندوجهی درقالب در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، روانی، کیفی و اقتصادی در تعامل و کنش متقابل با ابعاد کالبدی–کارکردی، یکی از نتایج توجه به مفهوم کیفیت زندگی شهری در عرصه جهانی بوده است حال آنکه امروزه ایجاد برخی محلات غیررسمی در نقاط مختلف شهرها با مشکلات بسیار زیاد، دستیابی به این مهم را برای ساکنین محلات دشوار نموده و موجبات نارضایتی ساکنین را فراهم نموده است. رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن موجب بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات و محیطی و نزول کیفیت محیط شده است. در پی این امر لزوم توجه به مفهوم کیفیت و ارتقاء آن در محیط های سکونتی در کنار توجه به مسائل کمی بیشتر احساس می شود. ارتقاء کیفیت محیطی در محلات اسکان غیررسمی از منظر کالبدی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد طی دهه های اخیر به تدریج محلات نابسامان و سکونتگاه های غیررسمی به طور عمده در حاشیه کلان شهرها و شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. و می توان گفت مهاجرت و حاشیه نشینی نامتعارف و ناهنجار، ناشی از بحران های توسعه است و منجر به عدم تعادل در ساختارها و شکست آستانه های برون ریزی جمعیتی شده و نبود مدیریت صحیح شهری و در کنار آن عدم وجود برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت در زمینه ی کنترل و توجه به توسعه شهری و مسکن ارزان در این بحران، باعث ایجاد اسکان غیررسمی در شهرهای بزرگ می گردد.
حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه (مورد مطالعه: جامعه میزبان و گردشگران در تفرجگاه چشمه بلقیس شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
352 - 369
حوزههای تخصصی:
حس مکان عامل تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای فرد است. احساس تعلق به مکان می تواند موجبات حفاظت از مکان را فراهم سازد. از این رو، هدف این پژوهش ارزیابی حس مکان افراد نسبت به تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام و ارتباط آن با رفتار محیط زیست گرایانه آنان بود. این تحقیق از نظر ماهیت کمّی و از لحاظ گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی است که به شیوه پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل افراد محلی (میزبان) در منطقه تفرجگاهی باغ چشمه بلقیس و گردشگران (میهمان) بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط پانلی از متخصصان مربوطه تأیید و پایایی آن نیز با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای سطوح هفت گانه حس مکان (در بازه 80/0 تا 90/0) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد هر دو گروه میزبان و گردشگر از نظر متغیرهای حس مکان و رفتار محیط زیست گرایانه در وضعیت متوسط و بالاتر قرار داشتند. نتایج آزمون مقایسه میانگین های دو گروه گردشگر و میزبان نیز نشان داد، تفاوت معناداری در بین آن ها از لحاظ متغیر حس مکان وجود دارد. این در حالی است که تفاوت معناداری از نظر رفتار محیط زیست گرایانه در بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین یافته ها حاکی از عدم وجود همبستگی بین رفتار محیط زیست گرایانه و حس مکان در هر دو گروه گردشگر و میزبان بود. در پایان با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود تفرجگاه چشمه بلقیس در شهرستان چرام ارائه گردیده است.
تأثیر و تأثرات مؤلفه های ساختار فضایی بافت تاریخی بر انطباق پذیری شرایط کنونی بافت (نمونه مورد بررسی بافت کهن کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت کهن کرمان را نمی توان بافتی فرسوده در نظر گرفت که در طراحی جامع شهری آن را برچیده دانست و همچنین نمی توان آن را با نیازهای روز شهری نیز مطابق دانست که عملکرد متناسبی از آن انتظار داشت. این موضوع که نحوه حفظ کردن آن از شرایط کنونی به چه صورت مدبرانه ای باید از طرف متخصصان و مدیران شهری انجام گیرد مسأله اساسی تحقیق است. بر این اساس در نگارش پژوهشی حاضر در قسمت روش تحقیق از روش ترکیبی استفاده شده است و مبانی کیفی و اطلاعات کمی در این خصوص مورد بررسی و تحلیل و در نهایت استدلال قرار گرفته اند. در قسمت کمی تحقیق از عملیات میدانی علمی براساس جامعه آماری و تحلیل های موردی باتوجه به نمونه برداری گلوله برفی و دیگر موارد آماری و اطلاعاتی براساس نرم افزار Spss، موارد مصاحبات میدانی و پرسش نامه عملیاتی انجام یافته است. براساس برخورد با موضوعات تاریخی و سرزمینی موجود در پژوهش از رویکرد زمینه گرایی تاریخی نیز بهره گرفته شده است که در خصوص به دست آوردن اطلاعات کمی دقیق، راهکاری بهتر را ایجاد نماید. براساس یافته های تحقیق مؤلفه های معماری را تحت کدهای معماری در ساختار فضایی به صورت فرم معماری همخوان، تناسبات مقیاس انسانی، فرم و ساختار عملکردی بنای معماری، استفاده از مصالح خوانا و بادوام و پرداخت به نمای ساده و دارای هماهنگی با بافت، می توان در فرآیند انطباق پذیری معماری بافت مورد کاربرد قرار داد. موضوعی که بتوان ارزش های بافت را حفظ نمود.
سنجش و ارزیابی پیامدهای جغرافیایی –زیست محیطی خزش شهری در شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده می شود، موجب خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیط زیست گردیده است. این وضعیت در شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری نیز نمود گسترده ای داشته است. هدف پژوهش توصیفی –پیمایشی حاضر تعیین تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهرستان شهرکرد با تاکید بر خزش شهری بود. جامعه آماری سرپرستان خانوار روستاهای شهرستان شهرکرد (15000 نفر) بودند. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته در سه بعد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و محیط زیستی-کالبدی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونt تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داده که پیامدهای ناشی از خزش شهری به ترتیب عبارتند از:پیامدهای محیط زیستی- کالبدی(3.98)، پیامدهای اقتصادی(3.96 )و اجتماعی –فرهنگی(3.89). مهمترین پیامدهای محیط زیستی-کالبدی افزایش آلودگی محیط زیست، از بین رفتن معماری سنتی، تخریب تنوع زیستی؛ مهترین پیامدهای اقتصادی بورس بازی و افزایش قیمت زمین و مسکن، کاهش رغبت روستاییان به فعالیت های تولیدی (کشاورزی و دامی)، فرار سرمایه از روستاها و پس انداز آنها در شهر و افزایش هزینه های زندگی و در بین پیامدهای اجتماعی-فرهنگی تجمل گرایی و گرایش به مصرف کالاهای لوکس، کاهش همبستگی(ارتباطات انسانی ) و مشارکت، ازدحام و تراکم جمعیت در شهرها، الگو پردازی از زندگی و فرهنگ شهرنشینی بوده است.
تحلیل جایگاه شهرستان بستان آباد در منطقه آذربایجان شرقی از منظر شاخص های توسعه اقتصاد محلی (LQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد محلی، حاصل فرایند همکاری دولت و بخش خصوصی در مقیاس محلی برای دستیابی به رشد اقتصادی و اشتغال زایی بالاتر است. راهبرد توسعه اقتصاد محلی رویکردی است که در چند دهه اخیر برای بهبود شاخص های اقتصادی در کشورهای مختلف اتخاذ شده است. کاهش بیکاری، شناسایی پتانسیل های منطقه ای و افزایش درآمد و به تبع آن کاهش فقر، از نتایج پیاده سازی این راهبرد می باشد. در این تحقیق تلاش شده ضمن توجه به شاخص های اصلی توسعه اقتصادی در سطوح محلی و شهری به زمینه های اصلی توسعه اقتصاد محلی نیز توجه شود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و با استفاده از داده های اسنادی و آماری موجود، تدوین شده است. در تهیه پایگاه داده و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مانند Excel و Spss و از نرم افزار توصیف و پردازش داده های مکانی ArcGis استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، توسعه شهر بستان آباد در پیوند با گسترش مناسبات و ارتباطات اقتصادی با شهرهای مجاور و روستاها و توسعه اقتصادی بازارهای محلی صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شهر بستان آباد از قابلیت ها و توان های اقتصادی زیادی در بخش کشاورزی و صنعت برخوردار است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به محدودیت های زیرساختی و زیست محیطی در توسعه اقتصاد محلی بستان آباد، در این راستا محدودیت هایی هم در زمینه اقتصادی و کالبدی وجود دارد که براساس تحلیل نتایج یافته های تحقیق، راهبرد توسعه اقتصادی شهر بستان آباد، باید مبتنی بر اولویت سرمایه گذاری در واحدهای کوچک صنعتی در سه بخش کشاورزی، صنعت و معدن باشد.
مدل سازی اثرات بالقوه تغییر اقلیم بر توزیع مکانی بلوط (مطالعه موردی: استان های ایلام و لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توزیع مکانی بلوط، به عنوان گونه اصلی جنگل های زاگرس و ارزش اکولوژیکی و اقتصادی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از مدل های توزیع گونه ها برای شبیه سازی محدوده های اقلیمی مناسب برای زیست بلوط در حال حاضر و تغییرات بالقوه آن در سال های 2050 و 2070 است. برای این کار از پنج الگوریتم مدل سازی رگرسیونی و یادگیری ماشین، چهار متغیر اقلیمی وابسته به دما و بارندگی و دو سناریوی انتشار گاز گلخانه ای خوش بینانه و بدبینانه استفاده شد. نتایج ارزیابی صحت مدل ها با معیار AUC نشان دهنده عملکرد خوب الگوریتم های استفاده شده است و دراین بین الگوریتم Random Forest بالاترین صحت (AUC = 0.95) را در میان الگوریتم ها دارا بود. نتایج نشان داد که در هر دو دوره زمانی و تحت هر دو سناریوی تغییر اقلیم، تغییراتی در توزیع مکانی بلوط رخ خواهد داد که شدیدترین آن کاهش 42.9 درصدی محدوده اقلیمی مناسب بلوط تا سال 2070 در سناریوی بدبینانه (RCP 8.5) است.
ارزش اقتصادی تفرجی دریاچه گهر: رویکرد هزینه سفر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
943 - 955
حوزههای تخصصی:
تفرجگاه های طبیعی نه تنها به مثابه پاره ای از طبیعتْ دارای ارزش ذاتی اند، برای بهره برداری نیز ارزش اقتصادی - تفرجی دارند. اطلاع از ارزش اقتصادی - تفرجی جامعه از تفرجگاه های طبیعی محیط زیست کشور برای سیاست گذاران هر کشوری اهمیت فراوانی دارد؛ از جمله در توجه و اولویت تخصیص بودجه به آن تفرجگاه های طبیعی. در این پژوهش ارزش اقتصادی - تفرجی دریاچه گهر، یکی از تفرجگاه های طبیعی استان لرستان و یکی از جاذبه های گردشگری ایران، با رویکرد هزینه سفر منطقه ای برآورد ش ده است. برآورد ارزش اقتصادی- تفرجی تفرجگاه های طبیعی با رویکرد هزینه سفر منطقه ای مبتنی است بر نقشه آن تفرجگاه طبیعی و دیدگاه و ویژگی های بازدیدکنندگان آن تفرجگاه طبیعی و هزینه و ُبعد مسافت دسترسی به آن تفرجگاه طبیعی. داده های پژوهش با نمونه آماری 161 بازدیدکننده این تفرجگاه طبیعی در تابستان سال 1398 جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که رابطه بین تعداد بازدیدکنندگان از مناطق ده گانه به دریاچه گهر با ب ُ عد مسافت و هزینه سفر منفی و معنی دار و با سطح تحصیلات بازدیدکنندگان مثبت و معنی دار بوده است. ارزش اقتصادی- تفرجی دریاچه گهر برای هر بازدید کننده در تابستان 1398، 283550 ریال و برای کل بازدیدکنندگان 19 میلیارد و 848 میلیون ریال برآورد شده است که قابل مقایسه است با تحقیقات مشابه در دیگر تفرجگاه های طبیعی ایران که از روش هزینه سفر منطقه ای استفاده شده است و نشان دهنده ارزش اقتصادی- تفرجی دریاچه گهر در میان تفرجگاه های طبیعی ایران و لزوم توجه بیشتر سیاست گذاران و تخصیص بودجه بیشتر به آن و تدوین طرح جامع گردشگری برای این دریاچه طبیعی است.
طراحی مدل برنامه ریزی ریاضی جهت بهینه سازی شاخص فقر FGT در مناطق روستایی شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
538 - 555
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که باعث بهبود اغلب شاخص های فقر می شود، افزایش درآمد جامعه موردبررسی است. در بخش کشاورزی، این مهم از طریق مدیریت صحیح منابع و با انتخاب الگوی کشت مناسب قابل دستیابی است. مطالعه حاضر، به ارائه مدل برنامه ریزی ریاضی پرداخته که هدف آن بهینه سازی شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) از طریق ایجاد درآمد بالاتر با ارائه الگوی کشت بهینه است. جهت بررسی توانایی مدل پیشنهادی، مناطق روستایی سردشت، لنگیرات، حومه، دودانگه و تشان از توابع شهرستان بهبهان انتخاب شدند. برای محاسبه خط فقر، از روش نیاز به کالری روزانه که از ماتریس عملکرد تغذیه ای برآورد می شود، استفاده گردید. داده های موردنیاز از طریق مراکز خدمات جهاد کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 97-1396 و مرکز آمار ایران جمع آوری و توسط نرم افزارهای Excel و GAMS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی پیشنهادی، ضمن افزایش سود به میزان 47/10 درصد، سطح زیرکشت محصولات گندم و یونجه کاهش و سطح زیرکشت هندوانه و چغندرقند افزایش یافته است. در این الگو، میزان آب مصرفی نیز در حدود 5/0درصد کاهش یافت. همچنین با میانگین گیری از شاخص FGT در دو الگوی جاری و بهینه، مشخص گردید که مقدار عددی این شاخص (مقدار تابع هدف) در کل شهرستان از 47/3 به 03/0 واحد کاهش یافته است. بنابراین، الگوی بهینه ضمن افزایش درآمد کشاورزان، موجبات کاهش فقر و همچنین کاهش استفاده از نهاده کمیاب آب را فراهم نموده است. لذا ترویج الگوی بهینه به دست آمده در این مطالعه، از طریق سازمان جهاد کشاورزی توصیه می شود.
مدل پارادایمی مدیریت نواحی مادرشهری با استفاده از نظریه تئوری زمینه ای نمونه موردی: ناحیه ی مادرشهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 83
حوزههای تخصصی:
نواحی مادرشهری باید قلمروهای متنوعی را مدیریت کنند و مدیریت آن ها فراتر از مدیریت محلی است. روابط و پیوندهای بین عناصر و فعالیت ها تا حدی بدون مرز و پیچیده است و هدایت آن نیازمند مدیریتی در سطح منطقه ای خواهد بود. این مقاله با هدف تدوین مدلی برای مدیریت یکپارچه ی ناحیه ی مادرشهری مشهد انجام شده است. روش تحقیقی این مقاله نوع نظریه ی زمینه ای است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه ی نیمه ساختاریافته است. جامعه ی آماری خبرگان و متخصصین حوزه ی مدیریت شهری مشهد درنظرگرفته شده است. روش نمونه گیری ترکیبی هدفمند است؛ که از ترکیب دو روش معیاری و گلوله برفی شناسی شده اند. روش تحلیل داده های مصاحبه نیز به صورت تفسیری می باشد و از نرم افزار Atlas-Ti استفاده شده است. همچنین برای اولویت بندی مولفه های منتج شده از مدل از روش SWARA که یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره است استفاده می شود. ابزار گرآوری در این بخش پرسشنامه است. یافته های مصاحبه 12 مولفه ی اصلی و 4 مولفه محوری را برای دستیابی به مدیریت یکپارچه در ناحیه ی مادرشهری مشهد شناسایی کردند. مولفه های طرح های ملی و منطقه ای، قوانین و مقررات، پویایی قوانین متناسب با مسایل موجود و مشارکت انواع بخش های مدنی و خصوصی، دولتی و عمومی، مهم ترین عوامل موثر در دستیابی به مدیریت یکپارچه ی ناحیه ی مادرشهری مشهد هستند.
تبیین نظری - فلسفی مفهوم فضای جغرافیایی در چارچوب فرایند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل توزیع فضایی پارک های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرفیایی مطالعه موردی شهر ایذه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
33 - 46
حوزههای تخصصی:
از اساسی ترین های کاربری های شهری کاربری پارک و فضای سبز است. بنایراین در صورتی که در هر مکان شهری این کاربری با کمبود یا توزیع و پراکندگی نامناسب همراه باشد شهر با مشکلات و معضلاتی در سه بعد کالبد، اکولوژیک و اجتماعی روبه رو خواهد بود هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی پارک های شهر ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. پژوهش، براساس هدف از نوع کاربردی و براساس ماهیت از نوع توصیفی موردی است. در گرد آوری داده، از مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار expert choic و مدل AHPاستفاده شده است.از نتایج آن توزیع فضایی نامناسب پارک ها در شهر ایذه، پایین بودن میزان سرانه پارک، الگوی شبکه ارتباطی نامناسب شهر در دسترسی به پارک ها، کمبود تعداد پارک و مکانیابی نامناسب پارک های موجود، است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی پارک های شهر ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. پژوهش، براساس هدف ازراساس ماهیت از نوع توصیفی موردی است. در گرد آوری داده، از مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار expert choic و مدل AHPاستفاده شده است.از نتایج آن توزیع فضایی نامناسب پارک ها در شهر ایذه، پایین بودن میزان سرانه پارک، الگوی شبکه ارتباطی نامناسب شهر در دسترسی به پارک ها، کمبود تعداد پارک و مکانیابی نامناسب پارک های موجود، است.
تحلیل زیست پذیری شهری در کلان شهر اصفهان با تأکید بر شاخص های اجتماعی – فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کلان شهرها با مشکلات بسیاری در زمینه اجتماعی – فرهنگی و کمرنگ تر شدن اهمیت زیست پذیری در بعد اجتماعی در ساختار زندگی شهری مواجه هستند. بنابراین ضرورت و اهمیت توجه به لزوم پاسخگویی به این نیازها در کلان شهری همچون اصفهان را دوچندان می کند. کلان شهر اصفهان، متشکل از 15 منطقه شهری با جمعیت بالا و اثرات مخرب آن مواجه می باشد. برخی از این مناطق شکوفا و پر رونق و برخی دیگر روبه زوال و کم توجه که در نتیجه باعث پایین آمدن رضایت از زیست پذیری در مناطق پانزده گانه شده است. بنابراین مقاله حاضر در پی آن است که با هدف شناخت پایه ای از وضعیت شاخص های اجتماعی و فرهنگی زیست پذیری در مناطق 15 گانه کلان شهر اصفهان بپردازد. روش تحقیق این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد، اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و تنظیم پرسش نامه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و همچنین با توجه به تفاوت جمعیت مناطق 683 نفر مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های استنباطی؛ آزمون آماری تی تست، آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و همچنین آنووا با نرم افزار Spss و ترسیم نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که زیست پذیری اجتماعی –فرهنگی کلان شهر اصفهان در حد مطلوبی قرار ندارد و فقط منطقه یک شهرداری اصفهان از سطح متوسط بالاتر و بهترین منطقه از نظر زیست پذیری اجتماعی – فرهنگی می باشد. علت این نتیجه به خاطر بالا بودن سطح خدمات و فرهنگ در این منطقه می باشد.
فهم معماران از سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی با تأکید بر «نظریه تمایز بوردیو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشربندی های اجتماعی باعث به وجود آمدن تفاوت های پیچیده ای در میان اقشار جامعه می شود که ما به تبعیت از پیر بوردیو «تمایز» می گوییم. درنتیجه ی این تمایزها نماهای مختلفی در بناهای مسکونی طراحی می شود که سیمای شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تنوع سلیقه ها در طراحی نماهای مسکونی از سوی شهروندان موجب ایجاد ناهمگونی در سیمای شهری شده و گونه ای از عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری را به وجود آورده است. این پژوهش به تبیین فهم معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی بر اساس نظریه تمایز بوردیو می پردازد. روش تحقیق این پژوهش از حیث هدف، کاربردی، از نوع کیفی و به لحاظ «قصد » از پژوهش، «تفسیری » است و سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که « چه عواملی بر شکل دادن سلیقه کارفرما و مصرف کننده در تولید و مصرف نمادین مسکن شهر تهران در بازه زمانی 1384-1398 تأثیرگذار بوده اند؟ و فهم معماران در مواجهه با سلایق مصرف کننده و کارفرما در طراحی نماهای مسکونی در بازه زمانی 1384-1398 چگونه بوده است؟». در تبیین متغیرهای پژوهش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی افراد متغیر مستقل و الگوی مصرف معمار را متغیر وابسته تعریف شده است. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با متخصصین، شاخص ها و متغیرهای مؤثر بر تبیین نقش معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان تهران در مورد معماری مسکونی از متن مصاحبه های صورت گرفته استخراج گردید، بنابراین «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی در مورد مفهوم «سلیقه شهروندان در مورد بناهای مسکونی» را می توان در چهار صورت «سازه ساختمان»، «سازگاری نما با اقلیم»، «سازگاری نما با عملکرد بنا» و «زیبایی بصری نما» دسته بندی نمود که این الگوی مصرف متأثر از دو دسته ی کلی «سرمایه اقتصادی» و «سرمایه فرهنگی» است.