فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
23 - 38
حوزههای تخصصی:
تعدد نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز در زمینه مدیریت شهری، تداخل قلمرویی آن ها خلأهای قانونی و مدیریتی و همچنین برنامه ریزی ازجمله چالش هایی برای مدیریت شهری می باشد. جهت رفع و کاهش آثار این چالش ها سیستم مدیریت شهری نیازمند سیستم مدیریتی یکپارچه می باشد تا تمام نهادهای مدیریتی به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل کنند. مسئله موردمطالعه در این پژوهش چگونگی رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری باوجود چالش های زیاد در سیستم مدیریت شهر( داخلی- خارجی) می باشد که این چالش ها باعث شدند تاکنون سیستم مدیریت یکپارچه در ایران تحقق نیابد. ازاین رو پیشنهاد این پژوهش به کارگیری روش آینده نگاری باهدف شناسایی کلیه چالش ها(عدم قطعیت ها) و تشخیص چالش های بحرانی(عدم قطعیت های بحرانی) از طریق فرآیند آینده نگاری و سرانجام انتخاب سناریوهای محتمل در آینده و برنامه ریزی برای رسیدن به مدیریت یکپارچه در راستای سناریوهای پیش رو خواهد بود. در این پژوهش کلیه عدم قطعیت ها استخراج شده و آینده های محتمل برای وقوع هر یک بیان شده(آینده های بدیل) این کار از روش جمع آوری پرسشنامه نیمه ساختاریافته و مصاحبه عمیق با بازیگران مدیریت شهری و کارشناسان و متخصصین مربوطه انجام شده است. و در آخر فرآیند پیشنهادی به کارگیری روش آینده نگاری را در سیستم مدیریت یکپارچه بیان شده است تا بتوان به کمک این روش گامی در جهت رسیدن به مدیریت شهری یکپارچه برداشته شود.
تحلیل شبکه مسائل و پیش فرض های راهبردی شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور: کاربردی از تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) و پدیدارسازی پیش فرض های راهبردی (SAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
216 - 230
حوزههای تخصصی:
مقدمه عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری، بافت فرسوده و ناکارآمد شهری، گسترش حاشیه نشینی و بدمسکنی، ساختمان های ناایمن، گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده، کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری و موارد مشابه به عنوان چالش ها و مسائل درهم تنیده حوزه شهرسازی و معماری کلان شهرهای کشور مطرح است. مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان ها، نهادی غیردولتی و مستقل است که به منظور ایجاد شبکه همکاری و بسترسازی برای تبادل تجربیات و اتخاذ تصمیمات مشترک در راستای تحقق هرچه بهتر مفاد قانون شوراها و تحقق مأموریت های شهرسازی و معماری مصوب در اسناد فرادست و مشارکت مؤثر در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تهیه طرح های شهری تشکیل شده است. پژوهش حاضر به تحلیل شبکه مسائل مطرح شده در دو اجلاس مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری کلان شهرها و مراکز استان های کشور و ثبت تجارب رؤسای اجلاس، مبتنی بر طرح یک فرایند یادگیری در عمل به منظور شناسایی پیش فرض های راهبردی مسائل دارای اولویت می پردازد. مواد و روش برای این منظور، ابتدا مضامین مطرح شده در دو اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات مطرح شده در دو اجلاس شامل: جهش تولید مسکن؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت فرسوده و ناکارآمد شهری)؛ بازآفرینی شهری (نوسازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی)؛ حریم شهرها؛ تخلفات ساختمانی؛ املاک قولنامه ای و فاقد سند رسمی؛ مسائل شهرهای جدید؛ هوشمندسازی شهری؛ ساختمان های ناایمن؛ تاب آوری شهری و مدیریت بحران شهری؛ الگوهای معماری و شهرسازی؛ حکمروایی و مدیریت یکپارچه شهری؛ اقتصاد شهر و منابع درآمدی پایدار شهر؛ طرح های توسعه پایدار شهری؛ حقوق عمومی و خصوصی در شهرسازی؛ نشاط شهری؛ کاربری املاک و اراضی؛ گروه های آسیب پذیر؛ صدور پروانه و مجوز ساختمان؛ دانش تخصصی معماری و شهرسازی شناسایی شد. پس از استخراج محورهای موضوعی و مسائل مطرح شده، با توجه به درهم تنیدگی مسائل، شبکه مسائل به منظور یافتن مسائل کلیدی با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی (SNA) مبتنی بر شاخص های مرکزیت درجه ورودی و خروجی با استفاده از نرم افزار Ucinet و Net Draw مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شد. با توجه به نتایج تحلیل شبکه مسائل مطرح شده، مسائلی که دارای بیشترین مرکزیت درجه خروجی در شبکه مسائل بودند، به عنوان مسائل کلیدی در نظر گرفته شدند. یافته ها منطبق با یافته های تحلیل شبکه هفت مسئله کلیدی شامل: عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری؛ گسترش تخلفات ساختمانی و ناکارآمدی و عدم بازدارندگی جرائم اخذشده؛ عدم یکپارچگی در نظام مدیریت شهری؛ عدول از ضوابط و مقررات شهرسازی طرح های توسعه شهری و تغییر گسترده کاربری در کمیسیون ماده 5؛ کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها در فضای پیراشهری؛ تشدید بحران های شهری (بحران آب، بحران های محیط زیستی، زلزله، فرونشست و...) و بی توجهی به ظرفیت های درون بافت شهری در طرح جهش تولید مسکن شناسایی شد. در ادامه، پیش فرض های راهبردی هر یک از مسائل با توجه به بررسی پیشینه و نیز مضامین راهبردی مطرح شده احصا و طراحی پرسشنامه با استفاده از روش شناسی پدیدار سازی و آزمودن پیش فرض های راهبردی (SAST)، پیش فرض های راهبردی مسائل کلیدی مبتنی بر میزان اهمیت و میزان اطمینان از درستی پیش فرض با مشارکت خبرگان رتبه بندی و منطقه برنامه ریزی مطمئن شناسایی شد. به عنوان نمونه، پیش فرض های راهبردی مسئله عدم استفاده از ظرفیت های قانونی نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری در منطقه برنامه ریزی مطمئن شامل سیاست های تشویقی برای توانمندسازی و بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری، الزام ورود شهرداری ها به ورود به مقوله بازآفرینی شهری و عمل به وظایف قانونی مندرج در بندهای 14 و 21 شهرداری ها و فعال کردن کارگروه های بازآفرینی شهری؛ ارائه مشوق ها و تسهیلات کاربری های مسکونی و ساختمان های تجاری خدماتی اداری درمانی و عمومی واقع در بافت فرسوده شهری و بررسی تجارب کشورهای در حال توسعه در مواجهه با بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری واقع شده است. در خصوص سایر مسائل بحرانی نیز راهکار مورد توافق نسبی رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری ارائه شد. نتیجه گیری رویکرد ترکیبی پیشنهادی، کاربردی از مدیریت پیچیدگی در تحلیل شبکه مسائل و آشکارسازی راهبردهای مورد توافق نسبی ذی نفعان درگیر است و کارایی آن در مسائل مطرح شده مجمع مشورتی رؤسای کمیسیون شهرسازی و معماری کلان شهرها ارائه شده است. در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود پژوهشگران هنگام برگزاری اجلاس مجمع رؤسای کمیسیون های شهرسازی و معماری حضور یابند و طرح مداخله در فرایند عمل شکل گیرد. به طوری که مباحثه ها به شکل ساختاریافته میان اعضای مجمع شکل گرفته و درنهایت، جمع بندی اجلاس با توجه یادگیری مسئله محور در عمل ارائه شود. علاوه بر آن، با تمرکز بر مسائل بحرانی مطرح شده و نیز پیش فرض های راهبردی در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود ذی نفعان مسئله و راهبردها تجزیه وتحلیل شود و سازوکار پیاده سازی راهبردها با مراجعه به ذی نفعان و تعیین نقش و حدود وظایف و مسئولیت هر یک از ذی نفعان کلیدی، زمینه برای برنامه ریزی حل مسائل و پاسخ گویی ذی نفعان مهیا شود.
سنجش مزیت نسبی فعالیت های اقتصادی در استان گیلان: رهیافت مدل اقتصاد پایه و مدل تغییر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مبحث اقتصاد منطقه ای، با توجه به محدودیت منابع موجود، شناخت ویژگی ها و مزیت های اقتصادی هر منطقه، امکان برنامه ریزی بهتر را در جهت تحقق اهداف توسعه فراهم می نماید. از این رو، هدف مطالعه حاضر تحلیل وضعیت مزیت نسبی بخش های مختلف اقتصادی استان گیلان در سال های 1393، 1395 و 1397، تحلیل مزیت رقابتی بخش ها و تعیین وضعیت ارزش ا فز وده بخش ها در استان گیلان نسبت به کشور طی سال های 1397-1393 است. برای این منظور از مدل اقتصاد پایه و شاخص ضریب مکانی و مدل تغییر سهم استفاده می شود. نتایج مطالعه نشان می دهد که استان گیلان در سال های 1395 و 1397 در بخش کشاورزی دارای مزیت نسبی بوده و در حوزه فعالیت برنده اقتصادی قرار داشته و دارای مزیت بالقوه برای رشد اقتصادی است. بخش های مربوط به کشاورزی، ساختمان، عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها، فعالیت های خدماتی مربوط به تأمین جا و غذا، فعالیت های اداری و خدمات پشتیبانی، اداره امور عمومی و خدمات شهری و آموزش دارای مزیت رقابتی بوده و روند رو به اعتلا را در سال های مورد مطالعه طی کرده اند. نتایج مدل تغییر سهم نشان می دهد که در بخش مربوط به کشاورزی و فعالیت های خدماتی مربوط به فعالیت های مالی و بیمه استان گیلان نسبت به کشور عملکرد بهتری داشته اما در بخش مربوط به فعالیت های حرفه ای و علمی کشور نسبت به استان گیلان عملکرد بهتری را طی کرده است.
تدوین سناریوهای توسعه پایدار شهری بر پایه برنامه ریزی سناریومبنا (مطالعه موردی: شهر بندری ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به توسعه پایدار شهری به میزان موفقیت در برنامه ریزی های اصولی در بهره گیری از منابع انسانی و طبیعی وابسته است. برنامه ریزی سناریومبنا به عنوان یکی از راه های دستیابی و موفقیت در توسعه پایدار شهری مطرح است؛ چرا که با تبیین آینده های هر کدام از پیشران های کلیدی، مدیران و مسئولین مربوطه را برای بحران های پیش رو آماده می نماید. هدف پژوهش حاضر تدوین سناریوهای توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر بر پایه برنامه ریزی سناریومبنا می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار های MicMac و ScenarioWizard بهره گیری استفاده شده است. یافته های پژوهش در مرحله اول بیانگر آن است که از میان 35 عامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر، در مجموع 8 متغیر کلیدی شامل (توسعه گردشگری داخلی ( V4 ) ، طرح ها و برنامه های توسعه شهری ( V19 ) ، مدیریت کارآمد محلی ( V21 ) ، مدیریت کارآمد کلان ( V23 ) ، آموزش ( V24 ) ، شبکه ارتباطی ( V28 ) ، امنیت ( V30 ) ، موقعیت جغرافیایی بندر ماهشهر ( V33 ) " بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر تأثیرگذار می باشند) در وضعیت توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر تأثیرگذارند و بر اساس وضعیت های پیش و روی این هشت پیشران کلیدی در مجموع 26 سناریو برای آینده توسعه پایدار شهری ماهشهر به دست آمده است که با توجه به ویژگی های هر کدام از سناریوها، در سه گروه (سناریوهای مطلوب، سناریوهای ایستا و سناریوهای بحرانی) قرار گرفته اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر بندری ماهشهر دارای پتانسیل های طبیعی و انسانی منحصربه فردی است که زمینه های دستیابی به توسعه پایدار شهری برای آن فراهم است اما پیشران های متفاوتی در فراهم نمودن زیرساخت های توسعه پایدار این شهر در آینده تأثیرگذارند که نوع برنامه ریزی و راه های دستیابی به آن می تواند مسیر موفقیت در دستیابی به توسعه پایدار شهری و دستیابی به مطلوب ترین سناریو را هموار نماید و یا بالعکس این مسیر را با چالش های بسیار روبرو نماید و بحرانی ترین سناریوی ممکن اتفاق بیفتد.
بررسی نقش دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی در توانمندسازی محدوده های هدف توسعه (نمونه مطالعاتی: محله ناصرخسرو اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال دهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
157 - 174
حوزههای تخصصی:
تأسیس دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی اقدامی است که در سال های اخیر از سوی دولت در راستای توانمندسازی و توسعه محلات حاشیه نشین و کم برخوردار، در دستور کار قرار گرفته است. لذا هدف از این پژوهش بررسی میزان موفقیت و تأثیر اقدامات دفاتر تسهیلگری بر میزان توانمندسازی ساکنان محدوده های هدف توسعه می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است و برای دستیابی به داده های تکمیلی از پرسش نامه استفاده شده است. بدین منظور محله ناصرخسرو که جز محلات حاشیه نشین شهر اصفهان می باشد و دفتر تسهیلگری و توسعه محلی در سال 1398 در جهت توانمندسازی ساکنان در آن تاسیس شد، به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش نیز مطابق با فرمول کوکران و ضریب خطای 5 درصد، 375 نفر برآورد شد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل رگرسیون خطی و مدل معادله ساختاری مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط معنادار میان اقدامات دفتر تسهیلگری با توانمندسازی ساکنان محله ناصرخسرو در ابعاد روانشناختی، اجتماعی و سیاسی- مدنی می باشد و دفتر تسهیلگری بیشترین تأثیرگذاری را بر بعد اجتماعی با 5/40 درصد و کم ترین تأثیرگذاری را بر بعد سیاسی- مدنی توانمندسازی با حدود 3/2 درصد داشته است. به طور کلی با مد نظر قرار دادن فرآیند میان مدت و گاها بلند مدت توانمندسازی و همچنین نوپا بودن دفاتر تسهیلگری، به نظر می رسد این دفاتر می توانند گامی موثر در توسعه و توانمندسازی ساکنان محلات حاشیه نشین و کم برخوردار بردارند.
تحلیل قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری در توسعه نواحی روستایی، مورد: بخش سامن شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
27 - 51
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد جهانی بی مرز امروز، مکان ها در نقش بازیگران جدید، در صحنه بین المللی عمل می کنند. جهانی شدن اقتصاد و تشدید سرعت تغییرات فن آوری دو نیروی مهم در رقابت های مکانی بسترهای جغرافیایی بوده که برای مواجه با چالش های رقابتی و محیطی حاصل از آن، وجود افرادی خلاق، ریسک پذیر و آگاه به فرصت های محیطی در عرصه های اقتصادی سرزمینی، ضروری می نماید. از سوی دیگر، افزایش اهمیت کسب و کارهای گردشگری در تنوع بخشی اقتصادی و پایداری معیشتی بویژه در جوامع محلی سبب شکل گیری فرصت های مختلف اقتصادی برای پاسخگویی به این نیازها شده است، توجه به فعالیت های گردشگری نوآورانه در چارچوب توسعه کارآفرینی نواحی روستایی یکی از مهمترین این فرصت هاست. از این رو، مقاله حاضر به بررسی فضای کارآفرینی گردشگری بخش سامن شهرستان ملایر با هدف تحلیل قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری در توسعه نواحی روستایی پرداخت؛ روش پژوهش توصیفی تحلیلی با فن پیمایشی و از نوع کاربردی بود. صاحبان کسب و کار مبل و منبت، به تعداد 100 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند و به دلیل محدود بودن تعداد آنان از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد. ابزار اندازه-گیری پرسشنامه ای بود که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر کارآفرینی گردشگری 98/0 محاسبه شد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافته ها نشان داد کارآفرینی گردشگری (مبل و منبت) در 90 درصد از نواحی روستایی دارای وضعیتی نسبتاً مطلوب بوده و سطح رشد فعالیت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری را در منطقه منجر شده است. طبق نتایج روستاهای دهنو و دهنوآورزمان دارای قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی و تبدیل شدن به مکان های تجاری بزرگتر هستند. همچنین، نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد بین ادراک کارآفرینان با سطح تحصیلات مختلف از نظر عوامل مؤثر بر بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری مبل و منبت تفاوت معنی داری در سطح یک درصد خطا (99 درصد اطمینان) وجود دارد
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری فرهنگی در ایران: خوانشی استعاری از مفهوم پنجرۀ فرصت کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
94 - 121
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که در توسعه پایدار نقش مهمی دارد. گردشگری فرهنگی یکی از انواع گردشگری است که طیف وسیعی از گردشگران را در بر می گیرد و به دلیل نقش مهم آن در حفظ فرهنگ و تاریخ اجتماعات مختلف، شایسته توجه ویژه ای است. شناسایی فرصت ها و پنجره های فرصت کارآفرینانه در حوزه گردشگری فرهنگی می تواند شرکت ها و مؤسسات نوپا را برای توسعه این صنعت توانمند سازد، مشاغل و کسب وکارهای زیادی ایجاد کند و نرخ بیکاری را تا حدودی کاهش دهد. همچنین پرداختن به موضوع کارآفرینی به خصوص در عرصه گردشگری فرهنگی می تواند پنجره فرصتی را به روی جوانان بیکار بگشاید که می تواند نشان دهنده اهمیت پرداختن به این موضوع باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت کارآفرینی گردشگری فرهنگی در ایران است. روش تحقیق مورد استفاده آمیخته اکتشافی (کیفی و کمّی) است. جامعه آماری تحقیق خبرگان و در بخش کمّی کارشناسان دفاتر گردشگری و حوزه کارآفرینی هستند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. موضوع اتکاپذیری تحقیق توسط محقق رعایت شده و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش آماری در مرحله کمّی تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS و آزمون T تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مالی با میانگین رتبه (62/3)، زیرساختی (44/3)، فرهنگی (29/3)، اقتصادی (12/3)، بازاریابی (72/2)، آموزشی (46/2)، قانونی- اداری (37/2) و اجتماعی (18/2) در ایجاد فرصت گردشگری فرهنگی تأثیرگذارند؛ ازاین رو، در صورت فراهم بودن فرصت های گردشگری به عنوان یک منبع کارآفرینانه و اشتغال زا، زمینه توسعه و آبادی استان های کشور ایجاد می شود. کمک مادی به افراد کارآفرین، اختصاص اعتبار و بودجه کافی به طرح های پژوهشی، طرح های تشویقی سرمایه گذاری بخش خصوصی و کمک مالی به توسعه اماکن اقامتی، پذیرایی و توسعه زیرساخت ها ازجمله توصیه های سیاستی در زمینه مالی ایجاد فرصت های گردشگری فرهنگی می تواند باشد.
تحلیل عدالت اجتماعی و پراکنش شهری در توزیع خدمات عمومی شهری، مطالعۀ موردی: شهر تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
117 - 141
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش شهرها و افزایش جمعیت در نواحی مختلف شهر، سبب پراکنش جمعیت شهری شده است؛ ازاین رو، رسالت عدالت فضایی در شهرها در راستای توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری با توجه به رفع نیاز شهروندان امری ضروری است؛ بنابراین، اگر مدیران شهری نتوانند امکانات و خدمات عمومی را به صورت عادلانه و مطلوب در مناطق مختلف شهر توزیع کنند، زمینه ایجاد نارضایتی شهروندان از دسترسی به خدمات رسانی را فراهم خواهند کرد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تحلیل عدالت اجتماعی و پراکنش شهری در توزیع خدمات عمومی شهری، ازطریق نرم افزار ARC GIS در شهر تربت حیدریه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را 13 ناحیه شهر تربت حیدریه تشکیل داده است. این پژوهش ابتدا با استفاده از مدل جینی و مدل آنتروپی شانون به محاسبه توزیع و پراکندگی جمعیت در نواحی مختلف شهر پرداخته است. درنهایت ازطریق محیط ArcMap به ترسیم نقشه های الگوی توزیع و پراکندگی فضایی نزدیک ترین فاصله همسایگی کاربری ها و خدمات عمومی شهری و رتبه بندی نواحی به 5 دسته (بسیار محروم، محروم، نسبتاً مطلوب، مطلوب و بسیار مطلوب) در 13 ناحیه این شهر پرداخته است. نتایج حاصل نشان داد: نواحی (2-7-8-4) به عنوان نواحی بسیار مطلوب، نواحی (1-5-10) مطلوب، نواحی (3-11-12) نسبتاً مطلوب، نواحی (5-6) محروم و ناحیه (13) به عنوان ناحیه بسیار محروم از خدمات عمومی شهری در این شهر رتبه بندی و شناسایی شده اند؛ بنابراین خدمات عمومی عادلانه و متناسب با جمعیت شهر توزیع نشده است؛ به طوری که نواحی مرکز و داخل شهر دارای خدمات عمومی مطلوب و نواحی حاشیه و پیرامون نظیر نواحی (5-6-13) با توجه به تعداد جمعیت آن ها، فاقد خدمات رسانی یا به صورت نامطلوب توزیع شده اند.
Jurisprudence Concerning ‘Fake News’ and Related Concepts in Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
79 - 99
حوزههای تخصصی:
The development of digital technology encourages the advantages of using digital media as the main information source. However, such development has also been misused by certain individuals or entities to mislead the public by generating fake news. On the Internet, false information travels faster than the truth, and it takes a lot of effort to stop it. This article uses a qualitative approach analysis to evaluate the various strategies used to thwart false news. In the first part, the authors described the notion of false news. In the second part, the authors examined the legislative framework that Malaysian parliaments have adopted to make it illegal to spread and publish false information. In the final part, the authors zoomed through the lens of jurisprudence that can be applied as a counter measure against dissemination of fake news. Hence, the importance of this article is to provide a clear understanding of the jurisprudence analysis of fake news in Malaysia.
مقایسۀ شدت تغییرات خطوط ساحلی و شدت فرسایش پذیری بندرهای اصلی سواحل دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازه های دریایی، مانند بندرها، نقش بسیار مهمی در شدت فرسایش پذیری مناطق ساحلی دارند و تأثیر مشترک آنها، با نوسانات سطح تراز آب دریا، سبب جابه جایی خطوط ساحلی پیرامون بندرها می شود. ارزیابی و مقایسه شدت جابه جایی خطوط ساحلی و شدت فرسایش پذیری سواحل جنوبی دریای خزر در محدوده بندرهای اصلی شمال ایران (امیرآباد، فریدونکنار، نوشهر، انزلی و آستارا) هدف اصلی این پژوهش است. وضعیت مورفولوژی سواحل، به لحاظ ویژگی های فرسایشی و رسوب گذاری و تنوع لندفرم های ساحلی، ازطریق تصاویر ماهواره ای لندست مطالعه شد. به منظور بررسی میزان تغییرات خطوط ساحلی در بنادر مورد مطالعه طی سال های 1374 تا 1400، تغییرات ابجادشده در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار آنالیز رقومی خطوط ساحلی (DSAS) محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که رفتار خطوط سواحل جنوبی دریای خزر در مقابل ساخت سازه های بندری و نوسانات سطح تراز آب این دریا متفاوت بوده است و بیشترین میزان جابه جایی خط ساحل و مقدار رسوب گذاری و فرسایش پذیری، به ترتیب، به ناحیه ساحلی بندر امیرآباد و آستارا تعلق دارد. سواحل مشرف به بندرهای نوشهر و انزلی رسوب گذاری مناسبی داشته اند و میزان فرسایش پذیری در ساحل فریدونکنار بسیار اندک بوده است. بنادر شمال کشور ایران، همراه با نوسانات سطح تراز آب دریای خزر، در مناطق ساحلی پیرامون تأثیر مستقیم می گذارند و مدیریت منابع رسوبی متمرکز در سواحل راهکاری مطمئن برای کاهش میزان فرسایش و استفاده از منابع ماسه ای در سواحل آسیب دیده است.
واکاوی پهنه های اقلیمی و خطر بیابان زایی حوضه آبریز کارون تحت شرایط تغییر اقلیم آینده با استفاده از شاخص UNEP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 27
حوزههای تخصصی:
انتشار بیش ازحد گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر و تغییرات به وقوع پیوسته در اقلیم، موجب شده که پارامترهای هواشناسی و به تبع آن، پهنه های اقلیمی دستخوش تغییراتی گردد. در این تحقیق، چشم انداز آتی پهنه های اقلیمی و خطر بیابان زایی حوضه آبریز کارون با استفاده از شاخص UNEP و با به کارگیری مدل ریزمقیاس کاهی LARS-WG6 و خروجی مدل HadGEM2-ES، تحت سناریوهای انتشار RCPs برای سه دوره 2040-2021، 2060-2041 و 2080-2061 بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون مَن-کندال، مشخص گردید که در دوره پایه (2015-1996) و در سطح حوضه آبریز کارون، روند تغییرات سالانه دمای حداقل، افزایشی غیر معنی دار است؛ درحالی که دمای حداکثر و تبخیر و تعرق دارای روند افزایشی معنی دار در سطح 05/0 است. همچنین روند تغییرات سالانه بارش کاهشی است؛ اما این روند کاهشی، معنی دار نیست. مطابق یافته های تحقیق در هر سه دوره آتی و بر اساس سناریوهای انتشار RCPs، متوسط بلندمدت بارش سالانه بین 9/1 تا 6/14 درصد نسبت به دوره پایه کاهش می یابد اما متوسط سالانه دمای حداقل بین 2/1 تا 4/3 درجه سلسیوس، دمای حداکثر بین 3/1 تا 7/3 درجه سلسیوس و میانگین سالانه تبخیر و تعرق بین 7/4 تا 3/12 درصد نسبت به دوره مشاهداتی افزایش خواهد یافت. در دوره های آتی و بر اساس الگوهای واداشت تابشی موردبررسی، وسعت اقلیم خشک (خطر بیابان زایی بسیار شدید) و اقلیم نیمه خشک (خطر بیابان زایی شدید) به ترتیب 5/3 و 4/4 درصد افزایش و مساحت اقلیم خشک نیمه مرطوب (خطر بیابان زایی متوسط) و اقلیم مرطوب و بسیار مرطوب (بدون خطر بیابان زایی) به ترتیب 4 و 7/4 درصد کاهش خواهد یافت؛ اما قلمرو آب و هوایی نیمه مرطوب (خطر بیابان زایی کم) با 8/0+ درصد، تغییرات ناچیزی خواهد داشت. گستره اقلیم نیمه خشک در دوره آینده نزدیک و تحت سناریوی بدبینانه (RCP8.5)، با 4/12 درصد افزایش به بیشترین سطح ممکن در بین سناریوهای انتشار خواهد رسید؛ لذا این جابه جایی در مرزهای طبقه بندی اقلیمی، باعث تشدید روند بیابان زایی حوضه آبریز کارون در دوره های آتی خواهد شد.
مدل سازی تغییر پوشش جنگل فندقلو با استفاده از مدل زنجیره ای CA مارکوف و GEOMOD(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
179 - 192
حوزههای تخصصی:
پایش و بررسی تغییرات کاربری اراضی در عرصه های جنگلی، اطلاعات قابل قبولی را به منظور مدیریت کارآمد این منابع فراهم می کند. همچنین حفاظت از منابع طبیعی نیازمند آگاهی از شرایط و نحوه تغییر کاربری های مختلف اراضی است؛ بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی روند تغییر کاربری جنگل در محدوده جنگلی فندقلو از سال 2010 تا سال 2019 با استفاده از تصاویر لندست 5، 8 و ادغام آن ها باتصاویر سنتینل2 و استر است. پس از تهیه تصاویر برای سال های 2010، 2015 و 2019، تصحیح هندسی، رادیومتریک و اتمسفری تصاویر انجام گرفت و نقشه کاربری ها با دقت کاپا به ترتیب 93، 83، 91 درصد تهیه شدند. مدل سازی تغییر کاربری برای سال 2025 با مدل GEOMOD، نیازمند تهیه نقشه تناسب منطقه است که با استفاده از روش Fuzzy ANP و ضریب ناسازگاری کمتر از 0.06 تهیه شده و برای تهیه نقشه تناسب اراضی از چهار معیار: انسانی، زیست شناختی، توپوگرافی و اقلیمی و 11 زیر معیار با توابع بولین بدست آمد و نقشه های کاربری اراضی بولین (جنگل و غیر جنگل) 2010 و 2015 مدل سازی برای سال 2019 انجام گرفت. مدل سازی کاربری برای سال ۲۰۲۵ از نقشه پایه ۲۰۱۹ و ماتریس انتقال زنجیره مارکوف کاربری اراضی ۲۰۲۵ با مدل CA- Markov صورت پذیرفت و نتیجه تغییرات مکانی برای سال ۲۰۲۵ به دست آمد. برای ارزیابی دقت مدل از میزان توافق و عدم توافق مکانی پیکسل ها با Klocation و Standard به ترتیب با دقت 98 و 95 استفاده شد. نتایج مدل سازی برای سال 2025 تغییرات به صورت کاهش پوشش جنگل بوده که از 3204.18 هکتار در سال 2010 به 3070.55 هکتار در 2019 هزار هکتار کاهش یافته است. با توجه به نتایج وزن دهی، معیار انسانی و زیرمعیارهای کاربری اراضی و فاصله از جاده وزن بالایی را به دست آوردند. علت آن می تواند پتانسیل گردشگری این منطقه در جذب گردشگران و همچنین دخالت های ساکنان محلی باشد که تأثیر مستقیمی بر روند کاهشی جنگل دارد.
ارزیابی اثر خشکسالی هواشناسی بر عملکرد پوشش گیاهی در طرح های کنترل فرسایش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
93 - 113
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق عملکرد عملیات بیابان زدایی با گونه های تاغ، اشنان، قره داغ، آتریپلکس و گیاهان یک ساله در یکی از کانون های بحرانی فرسایش بادی شمال شرق کشور در شهرستان گناباد برای شدت های مختلف خشکسالی تعیین شده با شاخص RDI در ماه های اسفند، فروردین و اردیبهشت سال های 1382 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و پردازش تبدیل داده ها، شاخص های گیاهی NDVI، TDVI، SAVI و EVI در هر یک از محدوده های تحت عملیات برای ماه های مورد مطالعه در نرم افزار ENVI 5.3 محاسبه شد. سپس مقادیر این شاخص ها در وضعیت های مختلف شدت خشکسالی، مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل در تمامی شاخص ها، محدوده پوشش اشنان در وضعیت خشکسالی خیلی خشک و با بیش ترین مقادیر 0/341 در شاخص EVI از وضعیت بهتری نسبت به سایر محدوده ها برخوردار بود. اما در شدت های خشکسالی متوسط و ملایم، محدوده تاغ با بیش ترین مقدار 0/456 در شاخص TDVI از وضعیت بهتری برخوردار بود. در اسفند شاخص SAVI، در فروردین شاخص TDVI و در اردیبهشت دو شاخص TDVI و EVI توانایی بهتری برای تشخیص پوشش گیاهی داشتند. بین سه وضعیت خیلی خشک، خشکی متوسط و خشکی ملایم، آزمون کروسکال - والیس نشان داد در اسفند شاخص TDVI در سطح 5 درصد و شاخص SAVI در سطح یک درصد و در فروردین شاخص های NDVI و SAVI در سطح یک درصد و شاخص EVI در سطح 5 درصد دارای تفاوت معنی دار بوده اند. در اردیبهشت آزمون من - ویتنی نشان داد فقط شاخص SAVI در سطح یک درصد بین دو وضعیت خشکی متوسط و ملایم دارای تفاوت معنی دار بوده است. بر این اساس تمامی شاخص ها تغییرات پوشش گیاهی را در اثر شدت خشکسالی نشان دادند اما تفاوت معنی داری بین محدوده های پوشش گیاهی به دلیل مقاومت این گونه ها به خشکسالی نشان داده نشد بلکه تفاوت بین وضعیت های شدت خشکسالی معنی دار بود.
ارزیابی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع توانمندسازی زنان گامی ضروری برای قرارگرفتن در مسیر توسعه انسانی و مدیریت استعدادها محسوب می گردد. توانمندسازی زنان روستایی در راستای عدالت جنسیتی بوده و از عوامل اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین آگاهی از میزان توانمندی زنان برای برنامه ریزی توسعه ضروری می باشد. این پژوهش علی با هدف بررسی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر آن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، جمعیت فعال زنان روستایی (64-15 سال) در شهرستان کرمانشاه بودند (41267=N) و نمونه ها با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که بر اساس مدل گیتس و گیتس (2017) طراحی و ابعاد منابع (رفاه جسمی و روحی، آگاهی انتقادی و دارایی ها)، عاملیت (تصمیم گیری، رهبری و اقدام جمعی) و ساختارهای نهادی (حمایت خانواده، جامعه، بازار و دولت) را شامل می شد. بر اساس یافته ها، میانگین توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه کمتر از حد متوسط بود. میزان توانمندی زنان روستایی در مؤلفه های منابع و عاملیت در سطح پایین تر از متوسط و بیشترین میزان توانمندی مربوط به ساختارهای نهادی بود. از بین متغیرهای مورد بررسی، حمایت خانواده از زنان روستایی و رفاه جسمانی نیز بالاترین میانگین ها را کسب کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سه متغیر سطح تحصیلات، امکان شرکت در کلاس های آموزشی و امکان داشتن پس انداز سهم عمده ای در تبیین واریانس توانمندسازی زنان روستایی ایفا می کنند. پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای پروژه های توانمندسازی زنان روستایی تقویت و انسجام سازمانی بین نهادهای دست اندرکار در راستای مدیریت یکپارچه توانمندسازی زنان روستایی صورت پذیرد. در این بین توسعه آموزش های غیررسمی و تأمین اعتبارات خرد تأکید گردد.
آسیب شناسی کالبدی-اجتماعی بافت تاریخی شهر شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
41 - 64
حوزههای تخصصی:
توجه به بافت تاریخی شهرها (رشته استوار پیونددهنده جامعه با گذشته و احیاگر هویت شهرهاست) پیوسته بیشتر شده و حراست از آن نیز نیز در کانون توجه زمامداران جوامع قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه هایی با قابلیت و استعداد آسیب رسانی به بافت تاریخی شهر شوشتر و تعیین مراتب شدت آسیب هر کدام از مؤلفه هاست. روش تحلیل، اکتشافی و توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و داده ها از منابع اسنادی و نیز از پیمایش حاصل شده است. نمونه آماری 11 فرد خبره بوده که از میان مدیران مجرب شهرداری و اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزیده شده است. ارزیابی بر پایه مدل پاستاکیا صورت گرفته که در آن با توجه به موضوع پژوهش حاضر تغییراتی اعمال شده است. یافته های پژوهش گویای عملکرد 34 مؤلفه آسیب زا در بافت تاریخی شوشتر بوده که در مجموع، قابلیت و استعداد آسیب «سطح زیاد» را آشکار کرده است. از سه بُعد بررسی شده، مؤلفه های بُعد کالبدی-محیطی نقش بیشتری را در آسیب رسانی داشتند و نیز شدت زیادتر آسیب ها مربوط به این بُعد است. تعداد بیشتر مؤلفه های این بُعد نیز شدت آسیب را در سطح «بسیار زیاد» نشان دادند؛ در حالی که در هر کدام از دو بُعد اجتماعی-فرهنگی و نهادی، ضمن داشتن تعداد کم مؤلفه آسیبِ شناسایی شده، نیمی از مؤلفه ها نیز شدت آسیب را در سطح «متوسط» و پایین تر نمایان کردند. حفظ بافت تاریخی ضمن اینکه نیازمند اعتبارات کافی و بهره مندی از دانش، فنون و ابزار روز است، مستلزم ارتقا آگاهی شهروندان و اصلاح نظام مدیریتی و قوانین نیز است.جرح و تعدیل مدل ارزیابی پاستاکیا و منطبق سازی آن بر هدف های پژوهش حاضر کار بدیعی است که صورت گرفته است.
عوامل مؤثر بر موفقیت زنجیره تأمین گردشگری سلامت، مورد مطالعه: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
169 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع زنجیره تأمین، گردشگری سلامت است که فرصت خوبی را برای کشورهای درحال توسعه فراهم می کند تا با ارائه خدمات باکیفیت و ارزان گردشگران سلامت را از کشورهای مختلف جهان جذب کنند؛ اما تاکنون پژوهش چندانی در این زمینه انجام نشده است. به همین منظور، هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر موفقیت زنجیره تأمین گردشگری سلامت شهر شیراز بود. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. 56 نفر از گردشگران سلامت که به شهر شیراز سفر کرده بودند، به صورت غیر تصادفی انتخاب و مصاحبه شدند. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی تحلیل و مدل پژوهش با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شدند که بدین منظور از نرم افزارهای FCMapper و Ucinet استفاده شد. در راستای موفقیت زنجیره تأمین گردشگری سلامت شهر شیراز، عوامل متعددی دخیل هستند که از میان عوامل برنامه ریزی راهبردی مناسب، انعطاف پذیری در ارائه خدمات و سیاست دولت برای توسعه گردشگری سلامت به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند؛ زیرا از مرکزیت بیشتری برخوردار بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با تدوین برنامه راهبردی بلندمدت به منظور تخصصی سازی بیمارستان ها و مجهز نمودن بیمارستان ها و مراکز درمانی و بهبود زیرساخت های گردشگری و درمانی، ایجاد شرایطی به منظور ارائه خدمات متنوع به گردشگران با شرایط و موقعیت های مالی و اجتماعی متفاوت بتوان موجب افزایش تعداد گردشگران شد.
تبیین راهبردهای مناسب سازی بافت های آسیب پذیر محلات شهری با رویکرد تاب آوری (مورد مطالعه: محله نازی آباد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
21 - 48
حوزههای تخصصی:
تاب آور نمودن جوامع شهری علی الخصوص محلات نابه سامان و فرسوده دارای اهمیت خاصی است. تاب آوری را می توان میزان استقامت سیستم ها و توانایی آن برای جذب تغییر و اختلال آن برای جذب تغییر و اختلال و درعین حال حفظ روابط میان متغیرهای دولت یا افراد مطرح نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محله نازی آباد در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی است. محله نازی آباد در منطقه ۱۶ شهرداری شهر تهران قرار دارد و در زمره قدیمی ترین محله های تهران است که در جنوب شهر واقع شده است. هدف این پژوهش بررسی وضعیت محدوده موردمطالعه جهت ارائه راهبردهای کارآمد است. این پژوهش ازنظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی بوده و باتوجه به هدف، جزو تحقیقات کاربردی است و ازنظر روش، کمّی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 68 درصد از بافت محله در وضعیت آسیب پذیری زیاد قرار دارد. میزان مهاجرت ساکنین بومی در سطح محله سیر صعودی را طی می کند. نرخ رشد جمعیت با روند نزولی همراه بوده است. نتایج پژوهش در بعد کالبدی از طریق تولید نقشه آسیب پذیری بافت محله در ارتباط با وضعیت تاب آوری مشخص شده است و بخش قابل توجهی از بافت محله تاب آوری ضعیفی دارد. در بعد اجتماعی، سیر صعودی مهاجرت ساکنین بومی معضلاتی همچون کاهش حس تعلق ساکنین را به همراه دارد و همین موضوع باعث کاهش میزان سرمایه های اجتماعی در شرایط بحرانی می شود. در بعد اقتصادی طبق نقشه کاربری زمین، محله از بافت تجاری قابل توجهی برخوردار است و پهنه های تجاری سیلوی تهران و کارخانه بلور، در مقیاس جهانی ثبت میراث فرهنگی شده است، لذا فرصت های شغلی بسیاری وجود دارد که برنامه ریزی و ارائه راهبردهای کارآمد باعث پیشرفت و تاب آور شدن محله به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و کالبدی می شود.
تورم اقتصادی و رخنه معیشتی در فضاهای پیراشهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
47 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های همیشگی و تشدید شده در برابر نظام سیاسی و مدیریتی ایران تورم بوده است. تلاش های زیادی تاکنون برای شناسایی علل آن و همچنین فائق آمدن بر آن از جانب محققین و دست اندرکاران نظام اجرایی این کشور صورت گرفته است؛ در این میان، درک عواقب و پیامدهای تورم در ابعاد مختلف فضاهای جغرافیایی از کوشش هایی خطیری است که می-تواند به تدوین برنامه های کاربردی برای مواجهه عقلائی با شرایط تورمی منجر شود. سکونتگاه های پیراشهری و تحولات آن، عرصه مشهودی برای رخنمود فضایی تورم در هر منطقه جغرافیایی است. بدینسان مقاله پیش رو به بررسی و تحلیل اثرات تورم اقتصادی بر معیشت سکونتگاه های پیراشهر بیرجند پرداخته است. این تحقیق توصیفی – تحلیلی است که در بررسی ها از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج نشان داد تورم سال های 1401-1397 با اثرگذاری بر بعد مالی سبب شده تا رخنه ای اساسی در سرمایه های معیشتی ساکنین بوجود آورد. به طوری که منجر شده تا پس انداز خانوارها به شدت کاهش یافته و از سوی دیگر شاهد افزایش بدهی هر خانوار باشیم. از این رو تعداد زیادی از خانوارها برای جبران بار مالی تورم بر اقتصاد خانوار، جابجایی فضایی از شهر بیرجند به مقصد پیراشهر را برگزیده اند. همچنین اختلاف اثر تورم بر میانگین کلی ابعاد معیشت پایدار بین روستاهای مختلف نیز معنادار بوده که بیانگر تفاوت مکانی اثر تورم بر خدشه معیشت پایدار فضا است.یکی از چالش های همیشگی و تشدید شده در برابر نظام سیاسی و مدیریتی ایران تورم بوده است. تلاش های زیادی تاکنون برای شناسایی علل آن و همچنین فائق آمدن بر آن از جانب محققین و دست اندرکاران نظام اجرایی این کشور صورت گرفته است؛ در این میان، درک عواقب و پیامدهای تورم در ابعاد مختلف فضاهای جغرافیایی از کوشش هایی خطیری است که می-تواند به تدوین برنامه های کاربردی برای مواجهه عقلائی با شرایط تورمی منجر شود. سکونتگاه های پیراشهری و تحولات آن، عرصه مشهودی برای رخنمود فضایی تورم در هر منطقه جغرافیایی است. بدینسان مقاله پیش رو به بررسی و تحلیل اثرات تورم اقتصادی بر معیشت سکونتگاه های پیراشهر بیرجند پرداخته است. این تحقیق توصیفی – تحلیلی است که در بررسی ها از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج نشان داد تورم سال های 1401-1397 با اثرگذاری بر بعد مالی سبب شده تا رخنه ای اساسی در سرمایه های معیشتی ساکنین بوجود آورد. به طوری که منجر شده تا پس انداز خانوارها به شدت کاهش یافته و از سوی دیگر شاهد افزایش بدهی هر خانوار باشیم. از این رو تعداد زیادی از خانوارها برای جبران بار مالی تورم بر اقتصاد خانوار، جابجایی فضایی از شهر بیرجند به مقصد پیراشهر را برگزیده اند. همچنین اختلاف اثر تورم بر میانگین کلی ابعاد معیشت پایدار بین روستاهای مختلف نیز معنادار بوده که بیانگر تفاوت مکانی اثر تورم بر خدشه معیشت پایدار فضا است.
بررسی اثرات مولفه های تاب آوری شهری در پدافند غیر عامل(مطالعه موردی:شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
599 - 614
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدافند غیر عامل و تاب آوری جوامع از دیدگاه علوم شهری به مفهوم توان آمادگی برای مقاومت در برابر شرایط اضطراری می باشد.
هدف: اهداف اختصاصی پژوهش حاضر شامل - بررسی میزان همبستگی ابعاد تاب آوری و پدافند غیر عامل؛ بررسی وضعیت تاب آوری وابعاد آن در سطح خانوارهای مورد مطالعه و بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم ابعاد تاب آوری در پدافند غیر عامل می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) و جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه خانوارهای شهر سیرجان می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر مشخص گردید. روایی متغیرهای تحقیق از نظرات و کارشناسان متخصص در برنامه ریزی شهری استفاده شده است و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی) و آماری استنباطی در محیط اس پی اس اس صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شهر سیرجان می باشد .
یافته ها و بحث: نتایج تحقیق حاصل از آزمون تی تک نمونه ای حاصل از آن شد که بین ابعاد تاب آوری شهری و پدافند غیر عامل رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون و تحلیل مسیر حاصل از آن شد که بعد کالبدی بیشترین تاثیر و بعد زیست محیطی کمترین تاثیر در پدافند غیر عامل داشته است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مناطقی که در بروز سانحه مستعد تلفات جانی و مالی بسیار هستند؛ نیازمند اقدام سریع در راستای تاب آورسازی هستند.
شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی پارک های بانوان استان خوزستان با تأکید بر فعالیت بدنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
318 - 350
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز، به عنوان مهمترین منابع فیزیکی در راستای ترویج فعالیت بدنی در میان اقشار مختلف جامعه می باشند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی پارک های بانوان استان خوزستان دارای رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت 15 خبره و تحلیل محتوا استفاده شد. روش نمونه گیری انتخاب خبرگان در پژوهش به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انجام شد. در مرحله کمی؛ پرسشنامه محقق ساخته، جهت تأیید عوامل شناسایی شده در بخش کیفی طراحی و اعتباریابی و در بین مراجعه کنندگان پارک های بانوان استان پخش و در نهایت 341 پرسشنامه بصورت حضوری و الکترونیکی جمع آوری شد. در این بخش به منظور بررسی داده ها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج این تحقیق در فاز کیفی، شامل شناسایی شش عامل اصلی (عوامل امنیتی، عوامل زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و فرهنگی، عوامل کالبدی و زیبایی، عوامل ورزشی و سلامتی و عوامل انسانی) در اثربخشی بهتر پارک های بانوان استان بود. در بخش کمی تمامی بارهای عاملی گویه ها از 4/0 بیشتر بود که نشان از مناسب بودن این معیار داشت. همچنین مقدار t بدست آمده برای تمام گویه ها بیش از 96/1 است که حاکی از تاثیر معنادار تمام گویه ها در سطح اطمینان 95/0 داشت. با توجه به شرایط جغرافیایی استان پیشنهاد می شود مسئولین شهری و ورزشی با تکیه به نتایج پژوهش حاضر؛ نگاه ویژه ای نسبت به موضوع توسعه ی پارک های بانوان با رویکرد ورزشی داشته باشند تا از این طریق موجبات جامعه ای سالم و رشد شهروندان در ابعاد ورزشی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم کنند.