فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصادی کشورهای دنیا است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی و سیاسی و بین المللی انکار ناشدنی است. توسعه کشاورزی مهمترین اولویت در برنامه های توسعه ملی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود و از مهمترین بخش های تاثیر گذار در اقتصاد ایران می باشد، که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی کشور ایفا می کند. در کشور ایران، بخش کشاورزی به جهت تأثیر فراگیری که در زمینه رفع چالش های اقتصادی - اجتماعی (تأمین استقلال و امنیت غذایی، ایجاد اشتغال، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست) در طول تاریخ و درینه این کشور داشته، از جایگاه مهمی برخوردار و ضرورت انجام سرمایه گذاری های جدید در این بخش را آشکار می سازد. بنابراین توجه به تولید گلخانه ای از نظر سبزیجات و صیفی جات، به عنوان یکی از بخش های پر بازده در امر بازاریابی محصولات کشاورزی تبدیل شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی محدودیت توسعه کشت گلخانه ای و استراتژی موثر بازاریابی محصولات آن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان جیرفت است. هدف بررسی عوامل و محدودیت های توسعه کشت های گلخانه ای در مناطق رو ستایی شهرستان جیرفت است. برای این منظور، جامعه آماری این پژوهش 5 منطقه دهستان روستایی شهرستان جیرفت است، که در سال سال های اخیر به دلایل فعالیت های متنوع گلخانه گلخانه ای و داشتن شرایط لازم جهت صادرات گلخانه گلخانه ای توجه زیادی از کشاورزان و کارشناسان این حوزه را به خود جلب کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی(پرسشنامه) و توزیع آن بین 30 کارشناس متخصص در حوزه کشاورزی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای بازاریابی محصولات گلخانه ای، از مدل استراتژیک SWOT استفاده شد و سپس به کمک ماتریس QSPM، مهمترین راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک بازاریابی در روستاهای منطقه شناسایی و تعیین اولویت شد. نتایج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد، راهبرد در مناطق شهرستان جیرفت در یک موقعیت تهاجمی قرار گرفته است، که این به معنای دارا بودن حداکثر قابلیت و توانایی برای تحقق چشم چشم انداز مورد نظر است. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی کمی، چشم چشم انداز مدنظر برای پتانسیل های بازاریابی محصولات گلخانه ای این منطقه، برای تحقق موقعیت رقابتی در 4 مورد گنجانده شد، که اولویت اول با «مستعد بودن منطقه جهت سرمایه گذاری و تثبیت موقعیت قطبی منطقه» است.
فراتحلیل مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده بافت فرسوده شهری در ایران (مقالات منتشرشده سال های 1392تا 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
633 - 648
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت فرسوده شده هرچند در ظاهر مفهومی کالبدی را مستتر می سازد ولی بافتی است که در ابعاد مختلف جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دچار فرسودگی شده و زیست پذیری آن کاهش یافته است. مطالعه و پژوهش این بافت ها ضرورتی است که در تحقیقات طی دو دهه اخیر جامعه علمی کشور بیشتر نمود پیداکرده است
هدف: بررسی ابعاد محتوایی و ساختاری پژوهش های مرتبط با بافت فرسوده هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش شناسی: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر روش گردآوری کتابخانه ای –اسنادی به بررسی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده با موضوع بافت فرسوده شهری در ایران پرداخته است. این پژوهش با روش فراتحلیل متغیرهای موضوعی، روش شناسی ، توزیع مکانی و فضایی ، رشته، گروه و رتبه علمی محققان مطالعات صورت گرفته را واکاوی می نماید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری پژوهش مقالات علمی و پژوهشی فارسی منتشرشده با موضوع بافت فرسوده در 5 سال اخیر(97-1392) است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد گروه جغرافیا بیشترین پژوهش ها، دانشگاه های نخست شهرهای تهران، اصفهان، مشهد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. نیمه غربی کشور بیشترین توازن پژوهشی بافت فرسوده را دارا می باشند. روش شناسی مورداستفاده غالب پژوهش ها توصیفی- تحلیلی با تنوع موضوعی پراکنده، و روش گردآوری داده ها میدانی، با روش تجزیه وتحلیل آماری مبتنی بر مدل های جغرافیایی(SWOT,ANP,AHP) بوده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد پژوهش های صورت گرفته عمدتاً ماهیت کمی و با استفاده از مدل ریاضی و آماری انجام یافته و در مسائل روش شناسی مانند طرح سؤال، فرضیه دچار ضعف می باشند.
تجزیه و تحلیل پایداری زیست محیطی محلات شهر همدان براساس مقایسه روش های تصمیم گیری چندمعیاره و دیدگاه ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
259 - 283
حوزههای تخصصی:
پایداری محیط و کیفیت محیط شهری یکی از مسائل شهری است که به دلیل اینکه به صورت جدی با زندگی ساکنین در ارتباط است، مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از این پژوهش ارزیابی و اولویت بندی پایداری زیست محیطی در محلات شهری همدان است. ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای و سپس تصادفی ساده 8 محله انتخاب گردید تا خانوارهای ساکن در این محلات به عنوان افراد آزمودنی انتخاب شوند. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران برابر با 368 نفر بود. ابزار اندازه گیری پایداری زیست محیطی، شامل 12 معیار و 71 گویه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS انجام شد. برای پایداری زیست محیطی محلات از 12 معیار اصلی استفاده شد. با توجه به پرسش نامه ساکنین، میزان توجه و اهمیت زیرمعیارها مشخص شد. با استفاده از روش های AHP و ANP میزان اهمیت معیارها مشخص گردید و براساس آن معیارهای کیفیت مکان، آزردگی ناشی از حجم ترافیک، چالش های زیست محیطی و اقدامات حفاظتی مصرف آب چهار معیار مهم بودند. با توجه به تحلیل صورت گرفته آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که شاخص های اقدامات حفاظتی مصرف آب، رضایتمندی از شاخص تحرک و دسترسی، آزردگی ناشی از حجم ترافیک، نارضایتی از صدا و چالش های زیست محیطی در محلات شهر همدان مطلوب نیستند. نقشه پایداری محلات شهر همدان براساس معیارهای مورد استفاده، روش های AHP و ANP و آنالیزهای GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که با استفاده از هر دو روش محلات پایدار و ناپایدار مشترک هستند (در برخی موارد تفاوت رتبه وجود دارد) که این نشان می دهد شهر همدان از لحاظ پایداری چندان پایدار نیست چرا که فاصله محلات پایدار و ناپایدار از سایر محلات زیاد است. از لحاظ فضایی، محلات با پایداری بسیار بالا عموماً در جنوب شهر قرار گرفتند. محلات بلوار ارم و بوستان ارم دارای بالاترین پایداری و محلات قلیانی و چاپارخانه دارای پایین ترین پایداری هستند.
پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناخت ساختگاه، به دست آوردن پارامترهای مقاومتی خاک کاری ضروری و درعین حال هزینه بر و زمان گیر است. در این پژوهش، با استفاده از 135 گمانه ژئوتکنیکی حفر شده در شهر کرمانشاه، پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (زاویه اصطکاک و چسبندگی) با استفاده از نرم افزار ArcGIS و روش درون یابی کریجینگ معمولی (با شبه واریوگرام های کروی، نمایی و گوسی)، تا عمق نُه متر در بازه های سه متری انجام شده و با استفاده از شاخص های جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین قدرمطلق خطا (MAE)، بهترین مدل برای پیش بینی مشخصه ها انتخاب شده است. براساس شاخص های ارزیابی خطا، بهترین واریوگرام ها برای پهنه بندی زاویه اصطکاک و چسبندگی در عمق 0 تا 3 متر گوسی، 3 تا 6 متر نمایی و 6 تا 9 متر به ترتیب گوسی و کروی است. مطابق نتایج به دست آمده، اغلب با افزایش عمق، زاویه اصطکاک و چسبندگی افزایش یافته است و بخش های شمالی و جنوب غرب کرمانشاه، در قیاس با دیگر مناطق، دارای خاکی با زاویه اصطکاک بیشتر و چسبندگی کمتر (درشت دانه) هستند و بخش های شمال غرب این شهر خاک های رسی و آبرفتی دارند؛ با توجه به گذر رودخانه قره سو از این ناحیه و قرارگیری مناطق شمالی و جنوبی کرمانشاه در کوهپایه، نتایج تصدیق می شود.
تأثیر تکتونیک فعال بر شواهد ژئومورفولوژیکی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: مخروط افکنه های بین بردسکن و کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
23 - 39
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر تکتونیک فعال (گسل درونه و گسل مایع لغز معکوس) بر مورفولوژی مخروط افکنه های واقع در بین شهر کاشمر و روستای علی آباد کشمر شهرستان بردسکن پرداخته شده است. روش کار توصیفی- تحلیلی و بر اساس نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، نقشه های زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰ و۱:۲۵۰۰۰۰، داده های تصاویر ماهواره لندست با سنجنده ETM وGoogle Earth انجام شده و برای ترسیم نقشه ها و تصاویر، نرم افزارهای, Arc map, Arc view, Google Earth QGIS مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که تحت تأثیر فعالیت گسل ها، مخروط افکنه ها به صورت باهادا چشم انداز غالب ژئومورفیک این منطقه را تشکیل می دهند. فعالیت گسل مایع لغز معکوس با عبور از رأس اکثر مخروط افکنه ها سبب تغییر موقعیت آبراهه اصلی مخروط افکنه ها به قسمت حاشیه ای و کناری آن ها، تغییر موقعیت رسوب گذاری در نتیجه سبب تقطیع بعضی از مخروط افکنه ها به صورت سه سطحی عرضی و دوسطحی طولی و عرضی شده است. فعالیت گسل درونه با عبور از قسمت فوقانی، تحتانی و قاعده مخروط افکنه ها به صورت ایجاد بالا آمدگی، پشته های فشاری، طاقدیس فشاری مشهود است. از آثار دیگر این گسل می توان به جابجایی چپ گرد بعضی از آبراهه های فرعی سطح مخروط افکنه ها و تشکیل مخروط افکنه ها تک سطحی، دوسطحی عرضی و طولی (تودرتو) توسط آبراهه های فرعی در قاعده مخروط افکنه ها و پای طاقدیس های فشاری و همچنین تغییر نقطه تقطیع آبراهه های اصلی مخروط افکنه ها و ایجاد مخروط افکنه ها تقطیع شده به صورت دوسطحی طولی (تودرتو) و عرضی در پایین دست گسل درونه اشاره کرد. در اثر فعالیت و ارتباط متقابل هر دو گسل سطوح اکثر مخروط افکنه های واقع در بین این دو گسل توسط آبراهه های فرعی به صورت عمیق و نیمه عمیق حفر شده و به شدت فرسایش پیدا کرده اند و همچنین آبراهه اصلی اکثر مخروط افکنه ها بستر خود را عمیقاً حفر کرده که منجر به ایجاد پادگانه های آبرفتی در مسیر خود شده اند از دیگر آثار متقابل فعالیت هر دو گسل می توان به هم پیوستن آبراهه های اصلی و فرعی مخروط افکنه ها و به تبع آن تشکیل آبراهه های واحد و ایجاد مخروط افکنه های دو سطحی عرضی و طولی (تودرتو) در پایین دست گسل درونه نام برد.
ارزیابی تأثیر تغییرات کاربری اراضی روی فرسایش و رسوب با استفاده از مدل EPM (مطالعه موردی: حوضه کال آجی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
273 - 301
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی و بلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان، اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روند تغییرات کاربری اراضی/ پوشش گیاهی و تأثیر آن بر فرسایش و رسوب، با استفاده از تصاویر ماهواره ای سال های 1366، 1389 و 1398 لندست و مدل EPMدر حوضه کال آجی استان گلستان است. نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش حداکثر احتمال تهیه گردید. برای ارزیابی صحت نتایج، از داده های آموزشی استفاده به عمل آمد. سپس مهم ترین روش های ارزیابی صحت، شامل دقت کل و ضریب کاپای طبقه بندی استخراج شد که برای سال های 1366، 1389 و 1398 به ترتیب، برای دقت کل 95، 98 و 95 و ضریب کاپا 93/0، 96/0 و 93/0 درصد بود. نقشه های پهنه بندی شدت فرسایش و رسوب با استفاده از نقشه های کاربری اراضی حاصل و عواملی چون شیب، لیتولوژی، خاک و بارش با استفاده از روش EPM انجام شد. نتایج نشان می دهد از مهم ترین عوامل مؤثر در افزایش فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز کال آجی از بین رفتن پوشش گیاهی مرتعی و تبدیل آن به اراضی کشاورزی است؛ یعنی با تغییر کاربری بالطبع فرسایش و رسوب نیز افزایش یافته است. توسعه سطوح کاربری اراضی کشاورزی و کاهش سطوح مرتعی در بین سال های 1366 تا 1398 به میزان 83/16 درصد نسبت به سال 1366 است. این تغییرات نقش مهم تخریب مراتع و پوشش گیاهی حوضه آبخیز کال آجی در افزایش میزان رسوب خروجی نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموع مقادیر رسوب ویژه مربوط به بازه زمانی 1366 (4353 مترمکعب) بوده که این میزان در سال 1398 به 5164 مترمکعب افزایش داشته است که نشان از تغییرات کاربری اراضی رخ داده در حوضه است.
نقش انرژی های تجدید پذیر در توسعه کالبدی نواحی روستایی، مورد مطالعه: روستاهای ناحیه اردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی های تجدید پذیر یکی از مهمترین منابع تأمین انرژی رایگان، پاک و عاری از اثرات مخرب زیست محیطی هستند که می تواند بطور مطلوب در مناطق دوردست بخصوص مناطق روستایی که دور از منابع اولیه تولید انرژی هستند مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش پتانسیل انرژی های تجدید پذیر از جمله انرژی باد و خورشیدی در توسعه روستایی شهرستان اردستان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از آمار شدت تابش خورشید و ابرناکی آسمان بصورت روزانه و از آمار سرعت و جهت وزش باد با پریود 3 ساعته ایستگاه اردستان استفاده شد. روش کار برای تخمین تابش معادله آنگستروم و برای پیش بینی و تخمین توان توربین های بادی از تابع احتمال توزیع ویبول استفاده گردید. نتایج نشان داد شهرستان اردستان به دلیل ضریب ابرناکی کمتر، از استعداد بالایی برای بهره برداری از انرژی خورشید برخوردار می باشد. همچنین با توجه به اینکه در حدود 90 درصد اوقات سال در اردستان وزش باد با سرعت بین m/s8/8-6/3 از جهت جنوب و جنوب غرب وجود دارد. با اعمال ضریب دانسیته نسبت به دما و ارتفاع، قدرت عملی توربین در در ارتفاع 50 متری متری به kw/h528 می رسد که از توان بالایی برای تولید نیروی الکتریسته برخودار است. با توجه به اینکه امکان بهره برداری شخصی روستائیان از توربین های بادی با مقیاس بزرگ فراهم نیست لذا استفاده از آبگرم کن های خورشیدی برای خانوارهای روستایی و استفاده از دکل های برق بادی جنب مناطق روستایی با مدیریت شرکت توزیع برق شهرستان پیشنهاد می گردد.
بررسی تحلیلی سند راهبردی توسعه گردشگری: تطبیق با اسناد بالادستی و دیدگاه های خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
77 - 98
حوزههای تخصصی:
اسناد بالادستی به مثابهٔ راهنما و جهت دهندهٔ اقدامات آتی سیاست گذارانه مورد استفاده و توجه هستند. سند راهبردی توسعهٔ گردشگری ایران، که در شهریور ۱۳۹۹ همسو با قانون برنامهٔ ششم توسعهٔ کشور تدوین شد، از مهم ترین اقدامات انجام شده برای توسعهٔ صنعت گردشگری کشور محسوب می شود. این مطالعه، که با روش کیفی و از نوع کاربردی است، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و دستیابی به اشباع نظری، درصدد پاسخ به این سؤال است که این سند چه میزان با اسناد بالادستی تطابق دارد و، از نظر محتوایی، چه کیفیتی دارد. مطالعه نشان داد که به بیش از چهل درصد اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی در این سند نیز توجه شده است.اما این سند نتوانسته نقش انسجام دهنده و همگرا کننده ای ایفا کند. بنابراین، نامشخص بودن محورها و اولویت های توسعهٔ گردشگری، چیدمان ناصحیح ذی نفعان و بی هدفی در قبال گردشگری داخلی و خروجی به قوت خود باقی است. اهداف و آرمان های تعریف شدهٔ سند نشان می دهد که با این که گزاره های همواره صحیح و مطلوب صنعت گردشگری در این سند وجود دارند، به بسترها و نیازهای گردشگری ایران توجه نشده است. هرچند سند حاضر، با تأکید بر بخش خصوصی، توجه به ارزش ها و فرهنگ جامعه و توجه به جوانان و زنان، گام های مثبتی به سوی عدالت محوری برداشته است، کلیت قابل اتکا و منسجمی برای واقعیت گردشگری ایران مهیا نکرده است. «گردشگری مطلوب جمهوری اسلامی ایران» مفهومی است که تابه حال موردتوجه نبوده است و برای همگرایی برنامه های آتی گردشگری با اسناد بالادستی و رفع مشکلات سند حاضر به منزلهٔ سندی بالادستی نیاز به مفهوم سازی دارد.
ارائه مدل گردشگری هوشمند با عاملیت رسانه های اجتماعی (موردکاوی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری پدیده ای میان رشته ای است که با بسیاری از صنایع و حوزه های بازار ارتباط تنگاتنگی دارد و توسعه این پدیده تأثیرات بسزایی در بخش توسعه ی پایدار می گذارد. گردشگری هوشمند اصطلاحی جدید و کاربردی است که به توصیف وابستگی روزافزون مقاصد گردشگری، صنایع و اشکال مختلف گردشگران به اشکال جدید فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، که حجم انبوهی از داده ها را به گزاره های ارزشمند تبدیل می کند، می پردازد. در کشور ایران، به گردشگری هوشمند آنچنان که باید و شاید توجهی نشده است و الگوی کاربردی برای آن وجود ندارد. همچنین نه فقط بر روی الگوی گردشگری هوشمند مطالعات اثربخشی انجام نشده، بلکه عاملیت رسانه های اجتماعی نیز در آن در نظر گرفته نشده است. هدف از انجام تحقیق حاضر این است که الگوی گردشگری هوشمند با عاملیت رسانه های اجتماعی تبیین شود. بدین منظور، ازطریق نمونه گیری هدفمند، اطلاعات 25 نفر از از افراد شاغل و فعال در سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی همدان، ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآور ی و تجزیه و تحلیل شد و با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده، الگوی گردشگری هوشمند با عاملیت رسانه های اجتماعی طراحی شد. یافته های این تحقیق کیفی نشان می دهند که به کارگیری صحیح گردشگری هوشمند با عاملیت رسانه های اجتماعی می تواند موجب توسعه کشور در سایه راه افتادن موتور توسعه (گردشگری)، ایجاد اشتغال پایدار، رونق کسب وکارهای خرد و محلی، توسعه گردشگری بین المللی، درآمدزایی بهتر مؤسسه های گردشگری شود.
تحلیل اولویت های اجرایی در تحقق الگوی نوشهرگرایی در محله های شاخص شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه شهرسازی با تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه شهری شرایط ناپایداری را در شهرها و محله های شهری نیز به دنبال داشته است. بنابراین در سال های اخیر جنبش نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامه ریزی شهری در انتقاد به شهرسازی معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیر انسانی و ماشینی است، شکل گرفته است.داده و روش: هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی اولویت های اجرایی در راستای تحقق الگوی نوشهرگرایی در محلات شاخص شهر اصفهان (سنبلستان، جلفا، خانه اصفهان و سپاهان شهر) بود. از این رو روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی انتخاب شد. در ابتدا فهرستی از عوامل اولیه که در نوشهرگرایی نقش دارند، به عنوان متغیرهای تحقیق، شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار Micmac، میزان تأثیرگذاری عوامل اولیه بر روی یکدیگر در قالب پرسشنامه کارشناسان ارزیابی شد. در نهایت با استفاده از روش تحلیل دو بعدی و تلفیق نمرات تأثیرگذاری و نمرات میانگین، اولویت های اجرایی مشخص شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در محله سنبلستان، یازده عامل، محله جلفا نیز یازده عامل، محله خانه اصفهان هشت عامل و نهایتاً در محله سپاهان شهر دوازده عامل اولویت اجرایی برای تحقق الگوی نوشهرگرایی دارند. از بین عوامل مهم و شاخص نوشهرگرایی در محلات می توان به مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده اشاره کرد.نتیجه گیری: امروزه تکیه بر الگوهای نوین شهرسازی، در برنامه ریزی و توسعه محله های شهری، اجتناب ناپذیر است. موضوعی که برای مدیران و برنامه ریزان شهری ضرورت دارد، آن است که هر محله از ویژگی های متفاوتی برخوردار بوده و باید شاخص ها و عوامل در هر محله ای بومی سازی شده و به صورت اختصاصی مورد مطالعه قرار گیرند. با این حال براساس نتایج پژوهش پنج عامل شامل مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده به صورت مشترک در بین تمام محلات مورد مطالعه از اولویت دارند.
تدوین و اعتبارسنجی شاخص های ارزیابی آسیب پذیری فضاهای پیراشهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله از جمله مخرب ترین بلایای طبیعی است و به علت گستردگی قلمرو و شدت خساراتی که وارد می سازد، به عنوان یکی از شناخته شده ترین بلایای طبیعی جهان قلمداد می شود. در این زمینه سکونتگاه های روستایی به دلیل ساختار خاص کالبدی و شرایط اجتماعی - اقتصادی خود، دارای پتانسیل بالایی برای آسیب پذیری در برابر زلزله هستند. گرچه تاکنون مطالعاتی در مورد آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله انجام شده، اما آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در مناطق کلان شهری که دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند، چندان موردتوجه نبوده و شاخص مناسب جهت ارزیابی آسیب پذیری این سکونتگاه ها تدوین نشده است. منطقه کلان شهری تهران به دلیل وجود گسل های فعال متعدد، سابقه تاریخی رخداد زلزله و ساختار زمین شناسی آن یکی از مناطق با ریسک بالای زلزله است. به همین جهت مدون سازی شاخص های مناسب برای ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر تدوین و اعتبارسنجی شاخص های مناسب جهت ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران در برابر مخاطره زلزله است. روش شناسی این مطالعه ترکیبی (کیفی - کمی) می باشد که با استفاده از روش مرور نظام مند و تکنیک دلفی و بهره گیری از نظر 40 نفر خبره انجام شده است. همچنین جهت اعتبارسنجی شاخص ها نیز از آمارها و آزمون های توصیفی و استنباطی کمی مانند میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و آماره t استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش تعداد 37 شاخص مناسب در قالب سه مؤلفه اصلی شامل؛ در معرض خطر قرارگرفتن، حساسیت و ظرفیت سازگاری جهت ارزیابی آسیب پذیری مورد تائید قرار گرفتند.
تاب آوری شهر کرمانشاه و شیوه های ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت شهرها به عنوان شکل غالب سکونتگاه های انسانی روشن است، از سویی میزان آسیب پذیری شهرها با وجود بلایای طبیعی اتفاق افتاده در سال های اخیر رو به افزایش است. امروزه بروز سوانح طبیعی و ایجاد خسارات ناشی از این سوانح موجب گردیده تا ایمن تر نمودن شهرها، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود؛ به طوری که جوامع شهری برای بازگشت سریع به وضعیت پیش از بحران در زمان وقوع مخاطرات طبیعی برآنند که تاحدودی از خسارات وارده بکاهند. در این میان، تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت های آن ها است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های تاب آوری شهری نسبت به حوادث طبیعی است. این پژوهش بر اساس هدف توسعه ای و ماهیت توصیفی- تحلیلی به شیوه پیمایشی در سال 1401 در شهر کرمانشاه انجام شده است. داده ها با استفاده از بررسی های اسنادی و پرسشنامه جمع آوری شد. حجم نمونه با استفاده از روش سرشماری، 20 نفر تعیین گردید. برای نمونه گیری از نمونه گیری قضاوتی و نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. داده ها از روش دلفی فازی در شناسایی 38 زیر شاخص های مؤثر در تاب آوری در برابر حوادث طبیعی، وزن دهی عوامل یا معیار مدل پیشنهادی و طبقه بندی آن ها در چهار گروه کلی ساختاری- کالبدی، مدیریتی- سیاست گذاری، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی، تجزیه وتحلیل شدند. پس از رتبه بندی شاخص های تاب آوری شهر کرمانشاه در برابر حوادث طبیعی مشخص گردید که شاخص ساختاری- کالبدی رتبه اول، شاخص مدیریتی- سیاست گذاری رتبه دوم، شاخص اقتصادی رتبه سوم، شاخص اجتماعی فرهنگی رتبه چهارم را کسب نموده اند. نتایج حاصل از بررسی زیرمعیارهای مربوط به معیار کالبدی نشان دهنده آن بود که از بین شاخص های تاب آوری، شاخص کالبدی تأثیرگذارترین بوده لذا پهنه بندی شهر کرمانشاه بر اساس میزان تاب آوری کالبدی و مشارکت فعالانه شهری و به اشتراک گذاشتن تجربیات برای افزایش تاب آوری شهر کرمانشاه و زمینه سازی برای جلب مشارکت و آماده سازی مردم برای مواجهه با مواقع بحرانی ضروری به نظر می رسد.
بررسی روابط هوش هیجانی و خودتفسیری و عینیت حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر به بررسی روابط هوش هیجانی بر رابطه بین خود تفسیری و عینیت حسابرس در راستای برنامه ریزی منطقه ای است. روش گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای و میدانی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جهت گردآوری داده ها به روش میدانی به مصاحبه با خبرگان و حسابداران و حسابرسان و با استفاده از ابزار پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1398 به تعداد 107 شرکت می باشند. به منظور تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بهره گرفته شده است. بر این اساس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 86 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مقدار آلفای کرونباخ همه متغیرهای پژوهش بالای 7/0 بدست آمده است، بنابراین نشان دهنده این است که پرسشنامه از پایایی خوبی برخوردار بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین خودتفسیری و عینیت حسابرسان و هوش هیجانی با عینیت حسابرسان رابطه مثبت و معناداری در سطح 95 وجود دارد. میزان همبستگی آنها به ترتیب (679/0=r). (256/0=r). (451/0=r). می باشد. همچنین نتایج نشان داد که بین متغیر خود تفسیری با عینیت حسابرسان و هوش هیجانی و هوش هیجانی بر عینیت حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری در سطح 1/0 درصد وجود دارد. مقدار R2 به دست آمده به ترتیب46/0، 7/0، 23/0 می باشد
ارائه طرح جامع توسعه پایدار بازآفرینی و بازیافت در بازار پوشاک ایران با تأکید بر نقش اتحادیه های صنفی پوشاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی فعالان صنف پوشاک ایران به موضوع پایداری و مسائل زیست محیطی آن، از نیازهای کشور برای پیشرفت دراین زمینه است. در این مقاله تلاش می کنیم ابعاد تحقق پایداری در قسمت های مختلف زنجیره ارزش مد و پوشاک بررسی و راهکارهای پیشنهادی برای صنف و صنعت پوشاک ایران و شیوه های تحقق آن ها ارائه شوند. هدف از این پژوهش، بررسی میزان آگاهی فروشندگان پوشاک از پایداری و ارائه طرح جامع پایداری قابل اجرا در صنف و صنعت پوشاک است. روش این پژوهش، توصیفی پیمایشی با داده های حاصل از توزیع پرسشنامه در میان جامعه اعضای فروشنده اتحادیه پوشاک تهران به صورت تصادفی در تمامی مناطق شهر تهران با حجم نمونه 301 نفر است. پرسشنامه با طیف پنج تایی لیکرت و آلفای کرونباخ 804/0 طراحی و از نرم افزار آماری برای تحلیل و نتیجه گیری داده ها استفاده شد. طبق یافته ها، آگاهی جامعی از روش های توسعه پایدار در فروشندگان پوشاک وجود ندارد. اطلاعات پایداری درخصوص نکات معمول زیست محیطی است. میزان آگاهی پاسخ دهندگان درباره تأثیرگذاری نقش خود به عنوان فروشنده پوشاک در اجرای پایداری مد متوسط و از روشهای بازیافت پوشاک کم است؛ اما میزان استقبال پاسخ دهندگان از شرکت در طرح پویش سبز که در مقاله یادشده، به عنوان دغدغه اجتماعی و اقتصادی آنها مطرح است، خوب قلمداد شده است. ازسوی دیگر، نقش اتحادیه های پوشاک را در آگاه سازی مد پایدار مؤثر دانستند. ازاین رو اتحادیه های پوشاک کشور می توانند به منظور توسعه پایدار این حوزه، نقش قابل توجهی ایفا کنند. هر چقدر میزان تحصیلات، میزان درآمد، شناخت الگوی رفتاری و مشارکت در طرح پویش سبز پاسخ دهندگان بیشتر بود، به درک و آگاهی از مد پایدار نزدیکتر بودند.
طراحی مدل بازاریابی توسعه صادرات کیوی (با محوریت ژئومارکتینگ هوشمند مبتنی بر SDI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل بازاریابی توسعه صادرات با محوریت ژئومارکتینگ هوشمند مبتنی بر SDI است. این مطالعه دارای رویکرد کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان دولتی، صادرکنندگان عمده محصول کیوی و همچنین خبرگان دانشگاهی در استان گیلان بوده اند که 15 نفر بعد از اشباع نظری به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. روش نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با استفاده از روش داده بنیاد و به صورت کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند و ابعاد در قالب مدل پارادیمی منعکس شدند. نتایج نشان داد که قابلیت های مدیریتی، سیاست-های حمایتی، بازاریابی توسعه صادرات، عوامل محیطی و ویژگی های کشت کیوی بر ژئومارکتینگ هوشمند تاثیرگذارند. همچنین ژئومارکتینگ هوشمند باعث توسعه قابلیت های بازاریابی و توسعه زیرساخت های SDI می گردد. علاوه براین، توسعه قابلیت های بازاریابی و توسعه زیرساخت های SDI می توانند باعث افزایش سهم در بازارهای جهانی، شهرت جهانی، توسعه برند در بازارهای خارجی و افزایش ارز خارجی شوند. سرانجام نتایج نشان داد که عواملی مانند ضعف دولت، ریسک های محیطی و رقابتی کشور مقصد، فقدان دانش کافی تولیدکنندگان و صادرکنندگان و فقدان امکانات کافی تولیدکنندگان و صادرکنندگان می توانند توسعه قابلیت های بازاریابی و توسعه زیرساخت های SDI و پیامدهایی همچون افزایش سهم در بازارهای جهانی، افزایش شهرت جهانی، توسعه برند در بازارهای خارجی و افزایش ارز خارجی را مداخله کنند.
نقش ادراکات حسی در کیفیت زندگی مسکونی (نمونه موردی خانه های دوره قاجار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
127 - 142
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی با تبلیغ اصالت کیفی فضا و رخصت ظهور دادن به پدیدارها، زمینه ساز توجه به ادراکات حسی و ابعاد انسانی فضا گردید. هدف ما در این پژوهش، تحلیل الگوی خانه ی تاریخی ایرانی از منظر این نگاه و مکتب پدیدارشناسی می باشد. جهت نیل به این امر، ابتدا چهارچوب فلسفی پدیدارشناسی و نظریه پردازان این مکتب به صورت مفصل تشریح گردید، که حاصل این شرح شکل گیری مدل و روش پژوهش حاضر، از نوع کمی و کیفی بوده ، که در مدل کیفی با مدل تلخیص شده از چهارچوب فلسفی پدیدارشناسی، سعی در شناخت و تببین مؤلفه ها و عوامل مؤثر در تحقق کیفیت سکونت و ادراکات حسی دارد. نتایج حاصل از آمار کمی و توصیفی نشان میدهد که مخاطب در این گونه خانه های تاریخی همواره در سیّالیّتی محسوس در فضا قرار دارد، اکثر تغییر مکان های اصلی در این گونه فضاها با شکست محور افقی و حرکت در محورهای مایل و عمودی همراه می باشد که این امر باعث سیّالیّت فضایی رابطه ی بین سوژه و اُبژه می گردد و همچنین در راستای این سیّالیّت فضایی، ادراک تک حسی مخاطب از فضا تبدیل به ادراکی چند حسی می گردد، نتایج حاصل نشان میدهد که مخاطب ادراکی تام و عمیق در این گونه فضاها، تجربه می کند. به عبارتی انسان در این فضا؛ می شنود، می بیند، لمس می کند، می بوید و حتی می چشد. تمامی این عوامل، زمینه ساز حضوری چند بعدی و تام در فضا گشته و گفتگوی میان سوژه و اُبژه را فراهم می سازد.
تحلیل فضایی - زمانی مهاجرت های معکوس (از شهر به روستا) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
422 - 443
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس یکی از جریان های اصلی پیوندهای روستایی - شهری به حساب می آید. این جریان متأثر از برخی عوامل دافعه شهری مانند بالا بودن هزینه زندگی و آلودگی هوا و همچنین برخی عوامل جاذبه در نواحی روستایی مانند پایین بودن هزینه زندگی، شرایط مطلوب آب و هوایی و امکان گذران اوقات فراغت شکل می گیرد و اثرات متفاوتی را نیز هم در مبدأ و هم در مقصد مهاجرت به جا می گذارد. هدف از مقاله حاضر تحلیل وضعیت مهاجرت های معکوس هم در بعد فضایی و هم به لحاظ زمانی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و طی دو دوره زمانی 5 ساله 1390-1385 و 1395-1390 مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Map انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح ملی نشان دهنده کاهش نسبی مهاجرت های معکوس طی دوره زمانی 5 سال 1390 تا 1395 است. در سطح استانی نیز 28 استان کشور دارای رشد منفی و کاهش نسبی مهاجرت های معکوس مواجه بوده و تنها 3 استان دارای رشد مثبت بوده اند. یافته های تحلیل فضایی در سطح شهرستان های کشور نیز نشان دهنده تمرکز فضایی تعداد بالای مهاجرت های معکوس در پیرامون دو کلان شهر تهران و مشهد است. همچنین محل تمرکز فضایی مقادیر بالای نسبت مهاجرت های معکوس به کل مهاجران واردشده به نواحی روستایی، منطبق با مناطق مرکزی و شمالی ایران است.
مقدمه ای بر الگوی بهینه ساماندهی دستفروشان با تاکید بر ایجاد بازارچه های فصلی مشارکتی و اثرات آن در بهبود کیفیت محیطی و کالبدی زیست پذیری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
371 - 380
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر بیش از 56 درصد مردم جهان(4.4 میلیارد نفر) در نواحی شهری زندگی می کنند ، این اکثریت با مشکلات متعدد اقتصادی در شهرها روبرو هستند . یکی از عواقب عدم برنامه ریزی های مناسب اقتصادی در شهرها ایجاد اشتغال غیر رسمی در شهرها است . دستفروشی از جمله مشاغل کاذب و غیر رسمی است که با گسترش شهرنشینی، و افزایش جاذبه های شهرنشینی بوجود آمده است. در این تحقیق که به صورت نظری انجام شده است ، با مطالعه سوابق پژوهش در حوزه اشغال غیر رسمی و اقتصاد و بازار شهر ، ارتباطی بین دستفروشی و کیفیت محیطی و کالبدی زیست پذیری شهری برقرار شده است . در این پژوهش اطلاعات و مطالب از طریق مطالعات کتابحانه ایی تهیه شد و روش عمده تحقیق ترکیب نظریات در حوزه اقتصاد ، و مفاهیمی نظیر زیست پذیری ، کیفیت محیطی و کالبدی و مشاغل غیر رسمی بویژه دستفروشی است . یکی از نتایج عمده این تحقیق تأثیرگذاری منفی بی چون و چرای مشاغل غیر رسمی بویژه دستفروشی بر کیفیت کالبدی و محیطی زیست پذیری شهری است . برای کاهش این تأثیرگذاری منفی رفتن به سمت دیدگاه های مشارکتی در بازار یکی از راه های درمان مناسب برای شهرها است .
گذار از عالم محسوس به عالم معقول در هنر از منظر فریتیوف شوان(مطالعه موردی: اشعار و نقاشی های سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
469 - 485
حوزههای تخصصی:
فریتیوف شوآن (1907-1998 م) با نام اسلامی شیخ عیسی نورالدین احمد، اندیشمند سوئیسی آلمانی تبار و از مهم ترین چهره های جریان سنت گرایی می باشد. وجهه هنری شوآن سرچشمه گرفته از آگاهی و رمزپردازی امرمطلق می باشد. شوآن معتقد است که زیبایی، فضای ظاهری یا مادی را شکل می دهد، اما فضیلت، فضای باطنی نفس را می سازد. این مقاله تلاش دارد تا نگاه فلسفی شوان به هنر را از منظر گذار از عالم محسوس به معقول در آثار سهراب شپهری نقاش و شاعر ایرانی بررسی کند و تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که عالم محسوس و عالم معقول به تفسیر شوان در آثار سهراب سپهری چگونه نمود می یابد؟ این مقاله از نوع مطالعات بنیادین و نظری می باشد و به لحاظ روش تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی و تحلیلی است؛ درواقع این مقاله تلاش دارد تا نظرات شوآن درباره هنر را توصیف کرده، سپس آثار سپهری (شعر و نقاشی) را با تمرکز بر مفهوم گذار از عالم محسوس به معقول در توسل به مابعدالطبیعه، هستی شناسی، انسان شناسی، زیبایی های هستی، و نیایش تحلیل نماید. در این راستا نمونه های انتخابی از اشعار و نقاشی های سپهری بصورت تصادفی انتخاب شده است.
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزههای تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.