نقش ادراکات حسی در کیفیت زندگی مسکونی (نمونه موردی خانه های دوره قاجار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
127 - 142
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی با تبلیغ اصالت کیفی فضا و رخصت ظهور دادن به پدیدارها، زمینه ساز توجه به ادراکات حسی و ابعاد انسانی فضا گردید. هدف ما در این پژوهش، تحلیل الگوی خانه ی تاریخی ایرانی از منظر این نگاه و مکتب پدیدارشناسی می باشد. جهت نیل به این امر، ابتدا چهارچوب فلسفی پدیدارشناسی و نظریه پردازان این مکتب به صورت مفصل تشریح گردید، که حاصل این شرح شکل گیری مدل و روش پژوهش حاضر، از نوع کمی و کیفی بوده ، که در مدل کیفی با مدل تلخیص شده از چهارچوب فلسفی پدیدارشناسی، سعی در شناخت و تببین مؤلفه ها و عوامل مؤثر در تحقق کیفیت سکونت و ادراکات حسی دارد. نتایج حاصل از آمار کمی و توصیفی نشان میدهد که مخاطب در این گونه خانه های تاریخی همواره در سیّالیّتی محسوس در فضا قرار دارد، اکثر تغییر مکان های اصلی در این گونه فضاها با شکست محور افقی و حرکت در محورهای مایل و عمودی همراه می باشد که این امر باعث سیّالیّت فضایی رابطه ی بین سوژه و اُبژه می گردد و همچنین در راستای این سیّالیّت فضایی، ادراک تک حسی مخاطب از فضا تبدیل به ادراکی چند حسی می گردد، نتایج حاصل نشان میدهد که مخاطب ادراکی تام و عمیق در این گونه فضاها، تجربه می کند. به عبارتی انسان در این فضا؛ می شنود، می بیند، لمس می کند، می بوید و حتی می چشد. تمامی این عوامل، زمینه ساز حضوری چند بعدی و تام در فضا گشته و گفتگوی میان سوژه و اُبژه را فراهم می سازد.