فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته پرداختن به توسعه پایدار مناطق روستایی با تأکید بر موضوعاتی همچون اقتصاد سبز، کاهش فقر و ایجاد چارچوب بین المللی، موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. بااین حال تاکنون در موضوع توسعه پایدار روستایی از منظر تحلیل علم سنجی، مطالعه ای صورت نگرفته است. ازاین رو مقاله حاضر در تلاش است تا تحلیلی از تحقیقات در مورد توسعه پایدار روستایی ارائه دهد. تحلیل ادبیات مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی در پایگاه داده WoS در یک بازه زمانی 53 ساله و در قالب تکنیک هایی مانند استناد، پیوند کتاب شناختی، هم نویسندگی، هم استنادی و هم زمانی ارائه شدند. درمجموع، 19480 نویسنده، 941 سازمان،290 نشریه و 95 کشور در انتشار 620 مقاله علمی مرتبط با تحقیقات توسعه پایدار روستایی مشارکت داشته اند. بر اساس یافته های تحقیق، چین، ایالات متحده آمریکا، اسپانیا، رومانی و انگلستان پنج کشور مولد و پیشرو در انتشار مقالات این حوزه می باشند. نتایج نشان داد که اکولوژی علوم محیطی با 44.8 درصد از حجم مقالات به عنوان تعیین کننده ترین حوزه پژوهشی بوده است. درعین حال، تجزیه وتحلیل تحقیقات توسعه پایدار روستایی نسبت به 36 سال قبل به طور قابل توجهی روند رو به افزایشی داشته و نتایج بر رشد قابل توجه تحقیقات توسعه پایدار روستایی در طول زمان تأکید می کند. درعین حال چشم انداز مطالعات آتی توسعه پایدار روستایی منتج از تحلیل همپوشانی کلیدواژه های نویسندگان و میانگین سال انتشار، نشان می دهد که مواردی همچون تجدید حیات روستایی، اهداف توسعه پایدار و کارآفرینی جدیدترین کلیدواژه هایی هستند که طی سال های اخیر، وارد مباحث مربوط به توسعه پایدار روستایی شده اند.
آینده پژوهی در سیر تحولات مدل سازی سیستم های اکولوژیک شهری (مفاهیم، رویکردها، روندها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر درک مفهومی برنامه ریزان اکوسیستم های شهری از کاربرد مدل واهمیت آینده، تبیین جایگاه آینده پژوهی در سیر تحولات مدل سازی اکوسیستم های شهری به عنوان هدف اصلی پژوهش دنبال می گردد. نوآوری این تحقیق شامل تلاش برای پیوند مباحث سه گانه آینده پژوهی، مدل سازی و سیستم های اکولوژیکی شهری به منظور تدوین راهکارهای تحقق رویکرد آینده پژوهی در مدیریت و برنامه ریزی اکوسیستم های شهری و منطقه ای امروز است . این مطالعه از لحاظ ماهیت بنیادی و از لحاظ روش توصیفی –تحلیلی می باشد . ابزار گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای است . با استفاده از روش های تاریخی و تحلیل محتوا، سیر تحول کاربرد مدل و مدل سازی و ورود رویکرد آینده پژوهی به برنامه ریزی، مدیریت و مدل سازی سیستم های شهری از گذشته تا حال بررسی گردید. همچنین بعد از ارائه مفاهیم کلیدی بحث، رویکردهای برنامه ریزی به صورت نظریه های اصلی و تکیه ای مدل سازی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان دادند که با بررسی تاریخی سیر تحولات مدل سازی اکوسیستم های شهری می توان دو دوره کلاسیک و مدرن (معاصر) را با سه گفتمان یا فرهنگ از شهرها تشخیص داد. در دوره معاصر از مدل سازی یا گفتمان سوم، پیچیدگی، عدم قطعیت، خودسامانی و نامعلومی تغییرات سبب توجه بیش تر به آینده پژوهی در مدل سازی شد. همچنین از لحاظ نظری، مهم ترین ویژگی ها و مؤلفه های ساخت یک مدل آینده پژوهی خوب و کارآمد در برنامه ریزی و مدیریت شهری و از لحاظ عملی بسط و توسعه رویکرد آینده پژوهی در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری کشور به بحث گذاشته شد.
ویژگی های هیدروژئوشیمی و ارزیابی کیفیت آب های زیرزمینی دشت عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
57 - 34
حوزههای تخصصی:
دشت عسلویه، به عنوان یکی از مهم ترین مناطق صنعتی ایران، در سال های اخیر با چالش های جدی در زمینه کیفیت آب های زیرزمینی مواجه شده است. این مطالعه به منظور تحلیل هیدروشیمیایی و ارزیابی کیفیت آب های زیرزمینی این دشت، با تمرکز بر تأثیرات فعالیت های صنعتی و نفوذ آب های شور دریایی انجام شده است. برای این منظور، داده های کیفی مربوط به ۸ چاه و ۲ چشمه در منطقه جمع آوری و با استفاده از روش های گرافیکی نظیر نمودارهای پایپر و دوروف و تحلیل های آماری چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نفوذ آب شور دریایی و فعالیت های صنعتی منجر به افزایش غلظت یون های کلراید، سدیم و سولفات شده و کیفیت آب زیرزمینی به ویژه در نواحی جنوبی و غربی منطقه به شدت کاهش یافته است، به طوری که غلظت سولفات به 1711 mg/l و درصد سدیم به 60% در این مناطق رسیده که نشان دهنده تأثیر شدید منابع آلاینده طبیعی و انسانی است. علاوه بر این، پدیده تعویض یونی معکوس و انحلال سنگ های دولومیتی و کربناته به عنوان فرآیندهای غالب هیدروژئوشیمیایی شناسایی شدند. تحلیل های کیفی نشان داد که آب های زیرزمینی در بخش های مختلف منطقه برای مصارف کشاورزی عمدتاً نامناسب هستند، در حالی که برخی از چشمه ها کیفیت بهتری دارند. همچنین، آب های زیرزمینی دارای خاصیت رسوب گذاری بالا برای مصارف صنعتی هستند.
آینده پژوهی توسعه منطقه شهری تهران در فرآیند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانی شدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولت ها، کسب وکارها، سازمان ها و مردم ایجاب می کند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری به عنوان پیشران های تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
توسعه گردشگری دفاع مقدس: شناسایی و مدل سازی ساختاری-تفسیری فراگیر عوامل مؤثر بر آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در پذیرش و توسعه گردشگری دفاع مقدس و ارائه مدل ساختاری- تفسیری فراگیر به منظور دستیابی به نگاهی جامع و ساختارمند به این موضوع است. بدین منظور، پس از مطالعه پژوهش های مرتبط، ابتدا مؤلفه های اثرگذار بر در پذیرش و توسعه گردشگری مذهبی و به ویژه گردشگری دفاع مقدس، شناسایی شده و سپس با استفاده از نمونه گیری در دسترس از نخبگان و تکمیل پرسشنامه، ماتریس خودتعاملی به روش مدل سازی ساختاری-تفسیری فراگیر به دست آمد. در ادامه، با بررسی روابط میان مؤلفه ها، سطح بندی عوامل انجام گرفت. در آخر، با استفاده از تحلیل میک مَک، متغیرها بر اساس قدرت نفوذ و وابستگی دسته بندی شدند. نتایج حاصل از مدلسازی ساختاری-تفسیری فراگیر 15 عامل مؤلفه های اثرگذار بر توسعه گردشگری دفاع مقدس را در چهار سطح رتبه بندی کرد که «ثبات سیاسی» و «اصالت و یکپارچگی» «ایمنی و امنیت» و «شرایط اقتصادی» در سطح سوم و چهارم به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه ها شناخته شدند. همچنین بر اساس تحلیل میک مَک، بیشترین مؤلفه ها شامل متغیرهای پیونددهنده هستند و تنها سه متغیر «ایمنی و امنیت»، «ثبات سیاسی» و «شرایط اقتصادی» در دسته متغیرهای مستقل و کلیدی قرار دارند. سیاست گذاران می توانند با برگزاری تورهای مشترک و دعوت از گردشگران خارجی به اماکن دفاع مقدس، در کنار حفظ اصالت فرهنگی این اماکن، به جذب گردشگران کمک کنند. همچنین، ارائه روایت های مستند و علمی از طریق راهنماهای متخصص و محتوای چندرسانه ای معتبر، تجربه ای غنی تر برای بازدیدکنندگان فراهم می سازد. TRANSLATE with x English ArabicHebrewPolish BulgarianHindiPortuguese CatalanHmong DawRomanian Chinese SimplifiedHungarianRussian Chinese TraditionalIndonesianSlovak CzechItalianSlovenian DanishJapaneseSpanish DutchKlingonSwedish EnglishKoreanThai EstonianLatvianTurkish FinnishLithuanianUkrainian FrenchMalayUrdu GermanMalteseVietnamese GreekNorwegianWelsh Haitian CreolePersian TRANSLATE with COPY THE URL BELOW Back EMBED THE SNIPPET BELOW IN YOUR SITE Enable collaborative features and customize widget: Bing Webmaster Portal Back
کاربست مدل هماهنگی عامل بنیان در مکان یابی مناطق توسعه شهری نمونه موردی: فاز 7 هشتگرد و تپه امام گل همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
21 - 44
حوزههای تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری ایران، سازمان های متعدد و مستقلی در فرآیند توسعه شهری موثر می باشند. تعدد این سازمانها و ناهماهنگی بین آنها یکی از عمده ترین چالش های پیش روی مدیریت شهری کشور می باشد. از این رو، مدیریت وابستگی های متقابلی که بین سازمان های مذکور وجود دارد می تواند نقش موثری درموفقیت فاز مکان یابی مناطق توسعه شهری ایفا نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی وابستگی های متقابل بین سازمان های دخیل در فرآیند توسعه شهری و همچنین ارائه یک مدل منطقی برای مدیریت این وابستگی ها انجام گردید. به همین منظور، با انجام مطالعه موردی کیفی تعبیه شده چندگانه ابتدا وابستگی های متقابل بین سازمان دخیل در فرآنید توسعه شهری شناسایی گردید. در گام بعدی، با عنایت به ماهیت پیچیده این وابستگی ها و در نظر گرفتن مزیت های برجسته پارادایم مدل سازی عامل بنیان در درک و مدیریت سیستم ها و فرآیندهای پیچیده، مدل هماهنگی عامل بنیان بسط داده شده است. مدل پیشنهادی براساس یک مجموعه قواعد ساده "اگر-آنگاه" تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه شهری را قادر می سازد که چالش های هماهنگی در فرآیند توسعه شهری در یک بستر منطقی مدیریت نمایند.
تحلیلی ساختاری از روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده شهرستان اسلامشهر به منظور شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طرد شدن برخی از بافت های شهری از توسعه ها، موجب سامان یافتن روندهایی می شود که به مرورزمان این گونه بافت ها را دچار فرسودگی می کند. اسلامشهر به عنوان شهرستانی که در مقیاس شهر تهران قربانی نا عدالتی در توسعه های شهری بوده است، به تدریج میزبان لکه های نوظهور فرسوده شهری گردیده است. ازاین رو در سال های اخیر طرح های بازآفرینی شهری برای مقابله با گسترش این نوع بافت ها، در پیش گرفته شده، اما در طی این دوره بازآفرینی، روند فرسودگی بافت های این شهرستان هنوز متوقف نشده و با سرعت پیشین ادامه دارد؛روش بررسی: در پژوهش حاضر سعی گردید تا با تحلیل تفسیری ساختاریِ روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده، پیشران های کلیدی تکامل سیستم در جهت بازآفرینی مشخص شود. بر این مبنا، با مطالعات کتابخانه ای و پویش محیطی، 24 متغیر به عنوان بازیگران اصلی این سیستم انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از روش دلفی، ماتریس تأثیرات متقابل توسط 25 نفر از خبرگان این حوزه تشکیل و وارد نرم افزار میک مک گردید.یافته ها و نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری حاصل از پژوهش، می توان بیان نمود که «قوانین و ضوابط» در کنار متغیر تأثیرگذارِ «تأمین مالی» توسط سه رکنِ دولت، مدیریت شهری و ساکنین، نیروی محرکه سیستم را تأمین کرده و متغیرهای «انگیزه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری»، «تعلق خاطر اهالی» و نیز «مالکیت»، متغیرهای استراتژیک جهت تکامل سیستم می باشند که می توانند با تکامل سیستم به سمت وضعیت مطلوب و توقف روندهای بازتولید فرسودگی، بازآفرینی پایدار را در کنار امنیت اجتماعی مطلوب و ابقای ساکنین بومی برای این مناطق، ایجاد نمایند.
ارزیابی کیفیت اکولوژیکی و تأثیر منظر خیابان های سبز شهری بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: خیابان شهدای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با توسعه و نفوذ فضاهای انسان ساخت در شهرها و در جهت افزایش ارتقای کیفیت محیط زیست شهری، توجه به مناظر و ساختارهای طبیعی در فضاهای شهری نیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. کیفیت های اکولوژیکی فضاهای شهری، نقش مهمی در ارتباط ساکنان شهرها با فضاهای شهری دارد. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخصه های اکولوژی منظر بر کیفیت محورهای شهری است. اهمیت و ضرورت این تحقیق به دلیل اهمیت سه مفهوم ساختار، عملکرد و تغییرات (زمانی) در اکولوژی منظر و تأثیر آن ها بر بهبود کیفیت محیطی در فضاهای شهری است. خیابان شهدای خرم آباد به عنوان یکی از مهم ترین محورهای سبز شهری شناخته می شود. در این پژوهش سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که اکولوژی منظر چگونه و تا چه اندازه می تواند در بهبود کیفیت محیطی فضاهای شهری نقش داشته باشد؟ این پژوهش از نوع کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت پرسش نامه است که با آزمون های رگرسیون و همبستگی به بررسی و تحلیل شاخص های و معیارهای کیفیت اکولوژیکی خیابان مورد نظر از منظر کاربران پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد، وجود عناصر اکولوژیکی، فضاهای سبز، گونه های گیاهی و در عین حال عواملی نظیر تنوع فعالیتی، تغییرات اکولوژیکی محور در طول زمان و رضایت از آن و پاکیزگی از تأثیر گذارترین مؤلفه های کیفیت بخشی، در فضاهای شهری هستند.
شناسایی و تحلیل ذی نفعان پروژه میدان شهدای مشهد برمبنای روش خوشه بندی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۴
107 - 129
حوزههای تخصصی:
طرح میدان شهدا، که در زمره پروژه های بزرگ مقیاس شهری است، دربرگیرنده کاربری های متنوعی است. یکی از چالش های پیش روی این طرح پایین بودن قدرت ریسک مدیران و تجربه اندک مشارکت میان مدیران شهری و ذی نفعان، در محدوده طرح بوده است. ازاین رو مدیریت ارتباطات ذی نفعان، به عنوان راه حلی برای مشارکت و درگیری ذی نفعان در مراحل مختلف پروژه مطرح است. یکی از گام های اساسی در فرایند مدیریت ارتباطات ذی نفعان، اولویت بندی ذی نفعان کلیدی است. در این راستا در این مقاله ابتدا با مرور ادبیات موجود و بررسی نظرات خبرگان به شناسایی شاخص های اولویت بندی ذی نفعان پرداخته شد، سپس ذی نفعان با استفاده از تحلیل خوشه ای فازی (FCM) گروه بندی شدند. این پژوهش به لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و به لحاظ ماهیت یک پژوهش کمی است. نتایج این پژوهش نشان داد، خوشه A دارای ذی نفعانی با بیشترین میزان قدرت و تمایل است. خوشه B دارای ذی نفعانی با قدرت کم، ولی میزان تمایل متوسط رو به بالا است و خوشه C دارای ذی نفعانی با میزان قدرت متوسط و تمایل نسبتاً بالا است. همچنین خوشه D دارای ذی نفعانی با میزان قدرت و تمایل کم است. شهرداری، شورای اسلامی شهر، مدیریت طرح و استانداری خراسان رضوی بالاترین میزان تعلق را به خوشه A دارند. همچنین شرکت های پیمانکار و شرکت های مشاور، بیشترین درجه تعلق را به خوشه C دارند. سازمان آب و فاضلاب، شرکت گاز و شرکت توزیع برق، به خوشه B تعلق دارند و سازمان دارایی و امور مالیاتی،آستان قدس رضوی و سازمان اوقاف و امور خیریه بیشترین میزان تعلق به خوشه D را دارند. نتایج حاصل از این تحقیق، این امکان را فراهم می آورد که ذی نفعان کلیدی و مؤثر را برای درخواست ورودی های مورد نیاز و افزایش پشتیبانی از پروژه در طول مدت انجام آن، شناسایی نموده و استراتژی های ارتباطی مناسب را در خصوص هر گروه ذی نفعی اعمال کرد. استراتژی های ارتباطی مطرح شده در این تحقیق، براساس مقایسه تطبیقی خوشه های حاصل از FCM و چهارچوب قدرت- تمایل جانسن و اسکولز، ارائه گردید.
آشکارسازی تأثیر روند گسترش کالبدی شهری خرم آباد بر تغییرات میزان آلبدوی سطحی و ارتفاع لایه مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق آشکارسازی روند گسترش بافت کالبدی شهر خرم آباد و اثرات آن بر ارتفاع لایه مرزی و سپیدایی سطحی شهر است. در این راستا در ماه ژوئن 4 دوره آماری ۱۹۹۰، ۲۰۰۰، ۲۰۱۰، ۲۰۲۰، با اجرای تابع جبرباندی، بافت کالبدی شهر خرم آباد و روند تغییرات آن طی ۳۰ سال بررسی گردید.
روش و داده: داده های مربوط به سپیدایی سطحی و ارتفاع لایه مرزی از داده های بازتحلیل ECMWF مدل ERA5 با قدرت تفکیک ۰/۱۲۵ درجه قوسی، برای دوره آماری ۱۹۹۰-۲۰۲۰ اخذ شد. تغییرات دوره ای بافت شهری خرم آباد نیز با استفاده از شاخص سنجش از دوری NDBI از تصاویر ماهواره های لندست ۵ و ۸ طی دوره ۳۰ ساله استخراج گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد بافت شهر خرم آباد طی دوره ۳۰ ساله رشد ۸۲۹ هکتاری داشته و نشان داد که شهر طی دوره ۳۰ ساله ۴۷ درصد گسترش یافته است. نتیجه اقلیمی این گسترش کالبدی در متغیرهای سپیدایی سطحی و ارتفاع لایه مرزی نشان داد با گسترش بافت کالبدی شهر، میزان سپیدایی به صورت معنی داری با شیب سالانه ۰/۰۰۳۲- درصد در دوره سرد و ۰/۰۰۰۵- درصد در دوره گرم سال کاهش داشته است؛ اما ارتفاع لایه مرزی شهر خرم آباد، بر خلاف میزان سپیدایی، روند افزایشی با شیب ۷ متر در سال در دوره گرم و ۳ متر در سال در دوره سرد سال بوده است. کاهش میزان سپیدایی سطحی باعث افزایش بیشتر تابش بودجه حرارتی شهر شده و افزایش بودجه حرارتی باعث افزایش ارتفاع لایه مرزی طی دوره آماری ۱۹۹۰-۲۰۲۰ شده است.
نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق می توان گفت که گسترش بافت کالبدی شهر خرم آباد طی ۳۰ سال اخیر به صورت معنی داری منجر به کاهش سپیدایی سطحی و افزایش ارتفاع لایه مرزی در سطح شهر شده است.
نوآوری، کاربرد نتایج: بررسی و آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر فاکتورهای حرارتی جو پایین منطقه (سپیدایی سطحی، ارتفاع لایه مرزی) مهم ترین نوآوری این تحقیق است. تغییرات فاکتورهای حرارتی مانند سپیدایی و ارتفاع لایه مرزی تأثیرات گسترده ای در آسایش اقلیمی و کیفیت محیط زیستی شهر دارند؛ لذا آشکارسازی تأثیر بافت کالبدی شهر در ارتباط با توزیع فضایی، فضای سبز و بوستان ها و پارک های شهری جهت تعدیل شرایط حرارتی شهر بسیار مهم است.
تبیین قانون تعادل در مدل گرانیگاه جریان های روستایی-شهری (مطالعه موردی شهرستان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع متناسب امکانات با توجه به توان و ظرفیت های مناطق روستایی، پیش نیاز بسیار مهمی برای حصول توسعه پایدار و رسیدن به تعادل ناحیه ای در سطح کشور است. این موضوع مهم در نواحی جنوبی کشور از جمله استان بوشهر به دلیل محرومیت و کمبود امکانات، بیشتر قابل لمس است. لذا هدف این پژوهش ارائه الگویی جدید است که برقرار بودن تعادل در مدل گرانیگاه جریان های روستایی-شهری را مورد تبیین قرار دهد. مدل گرانیگاه جریان های روستایی-شهری با استفاده از قانون تعادل، وضعیت بردار نیروها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیرساختی را مورد سنجش قرار می دهد و مشخص می سازد که مجموع برآیند بردار نیروهای مناطق مورد مطالعه با توجه به موقعیت آن ها نسبت به گرانیگاه، در همه ابعاد یکدیگر را خنثی می سازند. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع کاربردی و با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. یافته های پژوهش مشخص نمود که تعادل درونی گرانیگاه جریان های روستایی-شهری با دقت زیاد قابل تبیین است به گونه ای که مقدار برآیند مجموع بردار نیروی گرانیگاه جریان های اقتصادی دو گروه روستا برابر (89/0)، برآیند بردار نیروی جریان های اجتماعی-فرهنگی برابر (26/1) و برآیند بردار نیروی جریان های زیرساختی (28/4) گردید. نتایج پژوهش ثابت نمود که مقدار بردار نیروی جریان های روستایی-شهری در چهار روستا پایین تر از میزان گرانیگاه و در شش روستای دیگر بیشتر است.
ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
145 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه منطقه سمیرم جزو مناطق محروم استان اصفهان است و با توجه به ظرفیت فراوان اکوتوریسم در این منطقه، توسعه پایدار، حفظ منابع طبیعی، افزایش درآمد محلی، حفظ فرهنگ و هویت محلی، اشتغال زایی و توسعه اجتماعی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان در سال 1402 براساس نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش، با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا کیفی، از نوع داده بنیاد و رهیافت سیستماتیک (نظریه اشتراوس و کوربین)، و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 37 خبره حوزه گردشگری، مسئولان و مردم محلی است و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. برای تحلیل داده ها از رهیافت سیستماتیک و دسته بندی پنج گانه کدها استفاده شده است. در نتیجه این پژوهش، هشت خرده مقوله در شرایط زمینه ای، دو خرده مقوله در شرایط علّی، یک خرده مقوله در شرایط مداخله گر، شش خرده مقوله در کنش یا راهبردها و پنج خرده مقوله در پیامدها به دست آمده است. توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم به بهبود کیفیت زندگی و حفظ محیط زیست کمک می کند. در این راستا، باید در زیرساخت های لازم مانند جاده ها، اقامتگاه ها و امکانات بهداشتی که به جذب گردشگران کمک می کند سرمایه گذاری شود. همچنین، باید با فراهم کردن فرصت های شغلی در زمینه های مرتبط با اکوتوریسم، مانند راهنمایی گردشگران، خدمات اقامتی و رستوران ها بستر گردشگری فراهم شود و برنامه هایی طراحی شود که به حفظ فرهنگ محلی و محیط زیست کمک کند و از آسیب به منابع طبیعی جلوگیری کند.
بررسی و ارزیابی توزیع فضایی- مکانی کاربری آموزشی مقطع متوسطه شهر زابل
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین توزیع بهینه کاربری ها و مراکز خدماتی یکی از چالش های اصلی برنامه ریزان شهری است. با توجه به رشد سریع جمعیت و توسعه کالبدی شهرها، مشکلاتی نظیر کمبود و عدم توزیع مناسب فضایی کاربری ها به وجود آمده است. در شهر زابل، عدم توزیع مناسب مکان های آموزشی مقطع متوسطه اول اول مشکلات متعددی را ایجاد کرده است، از جمله عدم سازگاری با کاربری های مجاور، دسترسی های ناکافی و کمبود فضاهای باز. این شرایط، محیط های آموزشی را از ویژگی های استاندارد یک فضای آموزشی مناسب محروم کرده است. هدف این مقاله بررسی توزیع فضایی-مکانی مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل می باشد. روش بررسی: این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و داده های میدانی، با بهره گیری از نرم افزارهای GIS و SPS، توزیع فضایی، مکان استقرار و شعاع عملکرد مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. همچنین مدارسی که خارج از شعاع پوشش مدارس موجود و در کنار کاربری های ناسازگار قرار دارند، شناسایی شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نزدیک به 50 درصد از مدارس مقطع متوسطه اول در شهر زابل از وضعیت استاندارد مناسبی برخوردار نیستند. این مدارس از نظر قرارگیری در کنار کاربری های ناسازگار، دسترسی ها، وضعیت ساختمانی و فضای باز در شرایط مطلوبی قرار ندارند. به طور کلی، توزیع فضایی-مکانی مراکز آموزشی مقطع متوسطه اول در شهر زابل با چالش های متعددی مواجه است. اصلاحات در سیاست گذاری شهری، بهبود دسترسی به مدارس و ارتقاء کیفیت فضای آموزشی می تواند به بهبود شرایط آموزشی و رفاه دانش آموزان در این شهر منجر شود.
بررسی جامعه شناختی راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعاونی ها دموکراتیک ترین سازمان های روی زمین هستند که اعضای آن صاحبان اصلی آن هستند، انتظار می رود تعاونی ها از این ویژگی که بسیار ارزشمند است بتوانند بیشترین سود و استفاده را ببرند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارائه راهکارهای افزایش مشارکت اعضای تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی شهر اهواز است.روش بررسی: این پژوهش با رویکرد کمی، روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها انجام شده است. بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 نفر از بین کل اعضای تعاونی ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ی 22 انجام شد.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که بین بین دیدگاه مدیران در مورد اهمیت مشارکت اعضا، میزان اطلاع از برنامه های مربوط به امور تعاونی، میزان اطلاع از جلسات مربوط به امور تعاونی، میزان رضایت از اطلاع رسانی در امور مربوط به تعاونی، رضایت از عملکرد مدیران، میزان تمایل مدیران به شرکت اعضا در جلسات، تشویق مدیران به شرکت اعضا در جلسات و آگاهی اعضا از فواید مشارکت در امور مربوط به تعاونی با میزان مشارکت اعضای تعاونی رابطه معناداری وجود داشته است اما بین میزان سرمایه اعضا در تعاونی و میزان مشارکت آنها رابطه معناداری وجود نداشته است. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای میزان اطلاع از جلسات تعاونی، میزان اهمیت مشارکت اعضا و میزان رضایت از عملکرد مدیران بیشترین سهم را در تبیین مشارکت اعضا تعاونی ها در امور مربوط به شرکت های تعاونی داشتتند و در کل 80 درصد از تغییرات متغییر وابسته را تبیین کردند که نشان دهنده تبیین بسیار بالایی است.
ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهرها بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
123 - 143
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از بزرگ ترین ایده های برنامه ریزی شهری در دوران معاصر است و تحقق آن در میان شهرهای جهان سوم مسئله ای نگران کننده می باشد. از همین رو، اهمیت مطالعه زیست پذیری شهری به عنوان یکی از وظایف جدید برنامه ریزی شهری، مسئولیت آن ارتقاء کیفیت زندگی است. پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز را در 3 بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر اساس ادبیات جهانی زیست پذیری بررسی نماید. جهت ارزیابی وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز (در قالب 3 بعد، 15 شاخص و 158 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (383 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه، اطلاعات مربوطه جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بعد اقتصادی با وزن 429/0 دارایی درجه اهمیت بیشتری نسبت به دو بعد اجتماعی و زیست محیطی می باشد. همچنین وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز مناسب نمی باشد زیرا از 10 منطقه کلان شهر تبریز بیشترین تعداد مناطق یعنی 8 منطقه 4، 6، 10، 9، 7، 1، 3 و 8 در وضعیت زیست پذیری نامطلوب قرار دارند و تنها منطقه 2 در وضعیت قابل قبول قرار دارد. همچنین منطقه 5 نیز در وضعیت زیست پذیری متوسطی قرارگرفته است. بنابراین نتایج گویایی آن است که بیشتر مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
طراحی مدل کسب و کار در صنعت گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
91 - 121
حوزههای تخصصی:
فضای رقابتی کسب و کار روز به روز پیچیده تر می شود و هر کسب و کاری برای تدام فعالیت و رشد و توسعه در این عرصه، نیازمند روش های اصولی در خلق، ارائه و کسب ارزش است. صنعت گردشگری در ایران با چالش های زیادی روبه روست که یکی از آن ها عدم شناخت مناسب اصول ارائه خدمات و کسب درآمد است. ازجمله مواردی که به کسب و کار ها، به ویژه کسب و کار های گردشگری کمک می کند تا بتوانند با ساختاری اصولی به خلق، ارائه و کسب ارزش بپردازند، طراحی مناسب یک مدل کسب و کار است. هدف این پژوهش طراحی مدل کسب وکار با رویکرد استروالدر در صنعت گردشگری است. این پژوهش به لحاظ نوع هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی پیمایشی است و به لحاظ ماهیت داده ها، از نوع کیفی است. در این پژوهش، داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شده و مطابق روش گلوله برفی، این مصاحبه ها تا زمانی ادامه می یابد که داده ها به حد اشباع برسند. به منظور تجزیه و تحلیل آن ها، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی اتخاذ شده است. براساس یافته های تحقیق از هر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی، تمامی عناصر سازنده مدل کسب و کار در قالب 89 مقوله شناسایی شد. هرکدام از این عناصر به تفکیک و با توجه به زمینه مفهومی ای که داشتند در نُه بخش مدل کسب و کار با رویکرد استروالدر گنجانده شدند و بوم مدل کسب و کار را شکل دادند.
ارزیابی سناریوهای بازآفرینی بافت تاریخی کلانشهر تبریز با رویکرد حفاظت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری دارای رویکردهای متنوعی در حوزه ارتقا کیفیت زیستی بافت های فرسوده و تاریخی است که هر یک از این رویکرد ها برای بافت های مختلف با شرایط مختلف مناسب است. بافت تاریخی کلانشهر تبریز با توجه به پیشینه تاریخی و بافت واجد ارزش آن نیاز مند توجه و اتخاذ رویکرد بازآفرینی حفاظت محور است. در این راستا این تحقیق با رویکرد آینده پژوهی و روش سناریو نویسی به بررسی و ترسیم چشم اندازها و افق پیش روی بازآفرینی حفاظت محور بافت تاریخی کلانشهر تبریز پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 49 شاخص تعداد 27 شاخص به عنوان پیشران حیاتی انتخاب شده و پس از اجرای روش سناریو نویسی از میان چندین وضعیت محتمل شش سناریو به عنوان محتمل ترین وضعیت ها و آینده بازآفرینی حفاظت محور در این شهر قابل ترسیم است که از بین این سناریو ها سناریو سوم با مجموع امتیاز 31 و درصد مطلوبیت 25 درصدی به عنوان سناریو برتر انتخاب شد. وضعیت کلی پیشران ها در ترکیب سناریوها مطلوب نیست و بر اساس میانگین امتیاز سناریوها سیستم به سمت ناپایداری و بحران در حال حرکت است.
تحلیل عوامل زیست پذیری فضاهای میانی ساختمان های بلندمرتبه به-منظور تحقق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
63 - 90
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از روش های توسعه شهری و استفاده بهینه از فضاهای محدود، همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است. این نوع توسعه به تدریج از کاربری های اقتصادی به کاربری های مسکونی نیز گسترش یافته و مناطق پیرامونی شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، آنچه اغلب نادیده گرفته می شود، فضاهای میان ساختمان های بلندمرتبه است. بی توجهی به این فضاها می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شهروندان می گردد. از آنجاییکه امروزه سیاست های شهری در راستای اهداف و اصول توسعه پایدار هستند، هدف این پژوهش تحلیل و بررسی متغیرهای زیست پذیری در فضاهای میان ساختمان های بلند مرتبه به منظور تحقق توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و در آن رابطه علی و معلولی بررسی می شود. متغیرهای زیست پذیری در پنج بعد دسترسی، کالبدی و کاربری، زیست محیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و اجتماعی تدوین گردیده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید که توسط 18 متخصص تکمیل شده است. جهت تحلیل پرسشنامه ها از روش ساختاری-تفسیری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. متغیرهای زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه در پنج گروه متغیرهای دو وجهی (امنیت، روشنایی عملکردی و فضای سبز، مبلمان شهری، کاربری تفریحی و تعاملات اجتماعی)، مستقل (دسترسی به پارکینگ، دسترسی به ایستگاه حمل ونقل عمومی، فقدان آلودگی هوا، توالت عمومی و ایمنی)، تاثیرگذار (دسترسی به پارک، فقدان آلودگی هوا و بوی مطبوع)، تنظیمی (تئاتر روباز، کف سازی و فقدان آلودگی مواد جامد) و تاثیرپذیر (خوانایی) تبیین شده اند. متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری و متغیرهای متغیرهای خوانایی و ایمنی به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری در تحقق زیست پذیری در فضای میان ساختمان های بلندمرتبه شهرک گلستان سمنان را دارند.
فراکاوی و مرور سیستماتیک ادغام داده های عمق نوری آئروسل برگرفته از ماهواره با یادگیری ماشین در برآورد غلظت ذرات معلق ریز (PM2.5)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
151 - 186
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن در معرض ذرات ریز (PM2.5) آلاینده هوا، به ویژه در مناطقی که میانگین سالانه آن از دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی فراتر است، به طور قابل توجهی بر سلامت عمومی تأثیر می گذارد. در ایران، افزایش سطح مواجهه با PM2.5، به میزان قابل توجهی بر مرگ و میر در میان بزرگسالان نقش داشته است. محدودیت های پوشش مکانی و شکاف مقطعی داده های ایستگاه های پایش زمینی، چالش هایی را در مدیریت مؤثر کیفیت هوا ایجاد نموده است. محصولات فناوری های سنجش از دور، مانند عمق نوری آئروسل (AOD) برگرفته از حسگرهای MODIS، جایگزین امیدوارکننده ای در برآورد PM2.5 به شمار می روند. در مقاله حاضر، تحقیقات پیشین در زمینه استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین در برآورد غلظت PM2.5 بر اساس داده های AOD، مرور شده است. تجزیه و تحلیل ساختاری 127 مطالعه انتخاب شده، همبستگی های متفاوتی را بین AOD و PM2.5 نشان داد (R2 در محدوده 48 تا 99%)، که می تواند با بهره گیری از متغیرهای کمکی نظیر شرایط هواشناسی و عوامل محیطی، بهبود یابد. اگرچه ادغام این متغیرها، دقت برآورد را افزایش می دهد، ولی در عین حال، پیچیدگی و خطاهای بالقوه را در مدل های یادگیری ماشین افزایش خواهد داد. مدل های یادگیری ماشین ترکیبی عملکرد بهتری را در مقایسه با الگوریتم های فردی نشان می دهند، چراکه قابلیت انطباق، پردازش موازی و مدیریت داده های از دست رفته را دارند. علی رغم پیشرفت های اخیر، هنوز چالش هایی به دلیل عدم قطعیت داده ها و دینامیک بودن پدیده های هواشناسی، باقی مانده اند. الگوریتم های یادگیری ماشین، اگرچه ابزاری قوی در برآورد PM2.5 بر اساس شاخص AOD ارائه می دهد، لیکن تحقیقات آتی در راستای رفع محدودیت ها و بهینه سازی عملکرد مدل متناسب با تغییرات محیطی، ضروری است.
برآورد میزان فرسایش و رسوب حوضه آبریز زیمکان در استان کرمانشاه با تأکید بر متغیر های تأثیر گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
210 - 226
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک از مهمترین مشکلاتی است که طی سال های اخیر زندگی بشر را تحت الشعاع قرار داده است. نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی بلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است. که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب حوضه آبریز زیمکان با بکارگیری دو روش MPSIAC و EPM، که هرکدام به ترتیب نه عامل(زمین شناسی، خاک، آب و هوا، رواناب، توپوگرافی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، وضعیت فعلی فرسایش و فرسایش رودخانه ای) و چهارعامل (فرسایش، استفاده از زمین، حساسیت خاک و شیب متوسط حوضه) را مورد ارزیابی قرار می دهند. و در ادامه از نرم افزار ArcGIS و تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel2 در محیطENVI 5.3 جهت تهیه لایه های مرتبط استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقادیر فرسایش در دو مدل MPSIAC و EPM به ترتیب 9/5142، 2/6401 تن در سال و میزان رسوب به ترتیب 63/2461 ،72/3624 تن در سال و کلاس و شدت فرسایش پذیری حوضه از لحاظ هدر رفت خاک در وضعیت شدید قرار دارد. بیشترین شدت فرسایش و تولید رسوب در بخش های جنوب و جنوب غرب حوضه مشاهده شد. لذا اعمال سیاست های مدیریتی و حفاظتی در سطح حوزه ضروری است و همچنین مشخص شد که نتایج روش MPSIAC نسبت به روش EPM به مشاهدات واقعی در حوضه نزدیک تر می باشد.