فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۰۲ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
ارزیابی اثرات سیاست های دولت در توسعه ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
تأثیر سیلاب بر تغییرات مورفولوژی رودخانه مطالعه موردی: رودخانه سدیج استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
160 - 141
حوزههای تخصصی:
در شرق شهرستان جاسک، در فاصله سال های 1387 تا 1398 چهار سیلاب شدید در رودخانه سدیج رخ داده است که بالاترین دبی را در بین سایر سیلاب های دوره موردمطالعه به خود اختصاص داده اند. هدف این تحقیق ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه سدیج در اثر رخداد سیلاب ها در یک دوره 11 ساله و در چهار سیلاب شاخص در سال های 1387، 1392، 1395 و 1397 در قاعده دلتای سدیج است. به منظور استخراج اثرات ژئومورفیک در رودخانه موردمطالعه از داده های ماهواره ای لندست و گوگل ارث استفاده شد. تغییرات مورفولوژیکی ناشی از سیلاب در رودخانه و کرانه آن با بهره گیری از نرم افزار GIS10.5 استخراج و از افزونه فلوویال کریدور جهت محاسبه تغییرات عرض رودخانه استفاده گردید. علاوه بر آن از مدل RNCI به منظور ارزیابی میزان فرسایش و رسوب گذاری کانال رودخانه سدیج استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیلاب سال 1397 نسبت به دیگر سیلاب ها ، تأثیرات زیادتری بر تغییرات ژئومورفولوژیکی عرض کانال و فرسایش شدید کرانه رودخانه داشته است. در حدفاصل سیلاب های سال 1387 تا 1397 متوسط عرض کانال حدود 38 متر کاهش یافته است و طول رودخانه در حدود 3510 متر افزایش یافته است که با افزایش ضریب خمیدگی رودخانه از 40/1 به 56/1 انطباق دارد. هم چنین بر اساس نتایج RNCI سیلاب سال 1397 با دبی 73/1167 مترمکعب بر ثانیه و میزان 19/8، بیشترین میزان فرسایش را نسبت به دیگر سیلاب ها داشته است. هم چنین در بین بازه های موردمطالعه در حدفاصل سیلاب های 1387 تا 1397 بازه B بیشترین تغییرات پارامترهای هندسی را داشته است.
پهنه بندی رخداد زمین لغزش در محدوده چهارگوش نقشه زمین شناسی 1:100000 (نمونه موردی: کیاسر، استان مازندران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینلغزش یکی از انواع خطرناک پدیدههای طبیعی است. این مخاطره طبیعی هر ساله در بسیاری از کشورها خساراتی به بار میآورد. ارزیابی دقیق خطر زمینلغزش جهت کاهش خسارات ضروری است. در این پژوهش به بررسی و پهنهبندی خطر زمینلغزش در نقشه چهارگوش 1:100000 کیاسر با استفاده از GIS و رویکرد AHP پرداخته شده است. در این مطالعه از لایههای اطلاعاتی که در وقوع زمینلغزش مؤثر هستند شامل زمینشناسی، شیب، جهت شیب، متوسط بارش سالیانه، زمینلرزه، گسل و محورچین، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، فرسایش و کاربری اراضی استفاده شده است. از میان معیارهای انتخاب شده لایه متوسط بارش سالیانه و شیب به ترتیب با وزن 0.27 و 0.22 بیشترین امتیاز و اهمیت را در این پژوهش داشته و معیار کاربری اراضی با وزن 0.034 کمترین امتیاز و اهمیت را داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که 6 درصد (151.68 کیلومتر مربع) از مساحت کل منطقه (2500 کیلومتر مربع) در معرض خطر زمینلغزش قرار دارند که 22 درصد از کل مساحت روستاهای منطقه مورد مطالعه را شامل میشود. همچنین با بررسیهای میدانی انجام شده مشخص شد که خطوط اصلی انتقال نیرو و خطوط اصلی نفت در معرض خطر نبوده و تنها برخی معادن منطقه مورد مطالعه در خطر هستند. از کل کارخانههای صنعتی در منطقه دو کارخانه تولیدی خبازی و کارخانه حفاظت از فساد میوه در محدوده خطر زمینلغزش قرار دارند. با توجه به مطابقت زیاد زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته در گذشته و روش استفاده شده در این تحقیق، نتایج نشان داده که این روش در پهنهبندی خطر زمینلغزش در نواحی کوهستانی و یا نواحی که تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی دارند مناسب است.
مقایسه کارایی روش های جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان، به منظور پتانسیل یابی ذخایر معدنی مس؛ مطالعه موردی دهج - بزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
47 - 64
حوزههای تخصصی:
ب ا توج ه ب ه وس عت زی اد کش ور ایران و گس تردگی من اطق پتانس یل دار ذخ ایر مع دنی (وج ود کمربن د ولک انیکی ارومی ه دخت ر) و ل زوم شناس ایی و م دیریت ص حیح ای ن ذخ ایر، اس تفاده از سیستم اطلاع ات مکانی به همراه مدل های پیش بینی کننده داده و دانش محور، نقش بس یار مهمی به منظور تهیه نقشه پتانسیل از احتمال یافتن ذخایر معدنی در یک مکان خاص دارد. هدف این تحقیق پیش بینی ذخایر مس پورفیری در منطقه دهج - بزمان استان کرمان با استفاده از دو روش جنگل ها ی تصادفی[1] و ماشین بردار پشتیبان[2] است. به این منظور، از یک پایگاه داده مکانی متشکل از نقشه ها ی جنس واحدهای سنگی، ساختارها، آلتراسیون، ژئوشیمی، ژئوفیریک و موقعیت 24 کانسار مس پورفیری شناخته شده در منطقه استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل شده، مدل جنگل ها ی تصادفی توانست با صحت 93.33 درصد مناطق امید بخش ذخایر مس پورفیری را پیش بینی کند. همچنین، در نقشه پتانسیل بدست آمده از این مدل، مناطق هدف 14 درصد از منطقه مورد مطالعه را در برگرفته است، که در آن 92 درصد ذخایر شناخته شده مشخص شده اند. علاوه بر این، به منظور مقایسه نقشه پتانسیل ذخایر مس پورفیری منتج از روش جنگل های تصادفی، از روش ماشین بردار پشتیبان و روش های دانش محور همپوشانی شاخص و منطق فازی استفاده شد. در نقشه های پتانسیل ذخایر مس پورفیری بدست آمده از سه روش ماشین بردار پشتیبان، همپوشانی شاخص و منطق فازی به ترتیب مناطق هدف 17،16،14 درصد از منطقه مورد مطالعه را در برگرفته است که در آن ها 79،83،87 درصد ذخایر شناخته شده وجود دارند. براساس نتایج این تحقیق، مدل جنگل ها ی تصادفی از نظر صحت پیش بینی از کارایی بالاتری نسبت به مدل های دیگر برخوردار بوده و مدل های ماشین بردار پشتیبان، همپوشانی شاخص و منطق فازی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. [1] Random Forest (RF)[2] Support Vector Machine (SVM)
تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر در پیوندهای شهر بم و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
131 - 144
حوزههای تخصصی:
شهر و روستا به عنوان دو سکونتگاه با ساختار و کارکرد متفاوت، وابستگی و پیوندهای عمیق و جدایی ناپذیر نسبت به یکدگیر دارند. این پیوندها و روابط در نهایت منجر به اثرات متقابل روی این سکونتگاه ها می شود. با توجه به اینکه روابط و پیوندهای روستایی-شهری در مناطق مختلف با توجه به ساختارهای انسانی و طبیعی متفاوت است، در این تحقیق به دنبال آن هستیم که عوامل اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار در پیوندهای شهر بم و روستاهای پیرامون آن شناخته و تحلیل شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری داده های میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان بررسی و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 81/0 تایید شد. جامعه آماری را جمعیت چهار روستای بیداران، خواجه عسگر، هرارون و حمزه ای بالغ بر 3309 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 344 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان داد که عوامل اجتماعی و اقتصادی در سطح معناداری کمتر از 05/0 و با میانگین به ترتیب برابر با 55/3 و 61/3، تاثیرگذاری زیادی در پیوندهای شهر بم و روستاهای پیرامون دارد. در زمینه پیوندهای روستایی-شهری، عامل اقتصادی-تولیدی با مقدار 621/6، مهمترین تاثیرگذاری را دارد. دیگر عوامل عبارت اند از مولفه فرهنگی، مولفه اداری-مالی، مولفه خدماتی، مولفه جریان سرمایه و رونق فعالیت، مولفه حس تعلق مکانی-مشارکت و مولفه جریان مهاجرت. همچنین نتیجه تحلیل واریانس یکطرفه تایید نمود که میان روستاها از نظر پیوندهای اقتصادی با شهر بم تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون توکی تایید نمود که بیشترین پیوند اقتصادی با شهر بم، مربوط به روستای روستای حمزه ای با مقدار75/3 است. نتیجه آنکه پبوندهای روستایی-شهری در محدوده مطالعه شده، تحت تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی متنوعی هستند که ریشه در شرایط بومی و محیطی منطقه دارد.
ارزیابی و پیش بینی فرسایش شیاری با استفاده از روش داده کاوی و داده های سنجش از دور (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز خسویه در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع مختلف اشکال فرسایش آبی، فرسایش شیاری یکی از مهمترین عوامل هدر رفت خاک است. کشور ایران نیز با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی آن، این نوع از فرسایش خاک به صورت وسیعی خصوصا در مناطق کوهستانی و شیبدار گسترش یافته است. در این پژوهش، به شناسایی عوامل موثر در فرسایش شیاری، پیش بینی و پهنه بندی آن با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی (Maxent) در حوضه آبخیز خسویه در استان فارس پرداخته شده است. در ابتدا موقعیت شیارها را با استفاده تصاویر ماهوره ای، عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی تهیه گردید و سپس در محیط نرم افزار GIS لایه رقومی شیارها تهیه گردید، در مرحله بعدی شاخص های فیزیوگرافی با استفاده از داده های Tan DEM-X با دقت تفکیک 12.5 متر در نرم افزارSAGA-GIS تهیه گردید. در این تحقیق با عملیات میدانی در منطقه مورد مطالعه و نمونه برداری از خاک نقشه بافت خاک تهیه گردید. لایه نقشه های کاربری اراضی و تراکم پوشش گیاهی نیز با استفاده از تصاویر ماهواره های سنتینل-2 و لندست تهیه گردید. جهت اجرای این مدل، از 70 درصد داده ها برای آموزش و 30 درصد برای تست مدل استفاده شده گردید، که در نهایت تاثیر گذارترین شاخص ها مشخص شدند. جهت اعتبار سنجی مدل جهت پهنه بندی فرسایش شیاری منطقه مورد مطالعه با استفاده از منحنی ROC و مساحت زیر منحنی (AUC) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شاخص شیب، کاربری اراضی و فاصله از ابراهه تاثیر گذارترین شاخص ها در ایجاد فرسایش شیاری می باشند
بررسی تغییرات پوشش جنگلی حوضل آبخیز قلعه رودخان فومن و اثرات آن بر فرسایش حوضه با استفاده از طبقه بندی شی گرا و الگوریتم چند معیاره ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد سازمان شهرداری با رویکرد شهروند پرسش محور؛ مطالعه موردی: منطقه 4 شهرداری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
عملکرد مدیریت شهری می تواند باعث رضایت و یا عدم رضایت شهروندان باشد لذا بررسی عملکرد شهرداری می توان بهترین روش برای ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از شهرداری باشد. هدف پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه 4 اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن منطقه 4 شهرداری اردبیل می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 398 نفر برآورد شده و به منظور بالا بردن ضریب اطمینان حجم نمونه 420 نفر در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. روش های آماری مورداستفاده در این تحقیق روش های آماری همبستگی کندال، کروسکال والیس و آزمون t-test است. یافته ها حاکی از آن است که سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری منطقه موردمطالعه با توجه به سن آنان متفاوت بوده، به گونه ای که میزان رضایت شهروندان کمتر از 40 سال از عملکرد شهرداری بسیار پایین تر از حد متوسط و شهروندان بالای 40 سال، میزان رضایت در حد متوسط بوده است. میزان رضایت شهروندان از کیفیت خدمات، و نحوه اطلاع رسانی شهرداری پایین تر از حد بوده، اما از نحوه برخورد مسئولین، کارمندان و کارکنان، میزان رضایت در حد متوسط می-باشد. بین وظایف عمرانی- فنی، خدماتی و اجتماعی- فرهنگی شهرداری ها از دیدگاه شهروندان منطقه موردمطالعه ازنظر میزان اهمیت اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که وظایف خدماتی شهرداری دارای بیشترین اهمیت می باشد.
آینده پژوهی مقصدهای گردشگری روستایی، عنصر کلیدی در توسعه پایدار گردشگری روستایی استان یزد (مورد مطالعه: روستای سریزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
282 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه رهنمودهایی برای توسعه پایدار گردشگری روستاهای هدف گردشگری ایران مرکزی با استفاده از آینده پژوهی است که با مطالعه روستای هدف گردشگری سریزد استان یزد انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع، دارای سابقه بیش از 10 سال است که با روش نمونه برداری غیرتصادفی گلوله برفی انتخاب شده اند. داده ها از طریق اسکن رسانه، منابع نوشتاری و دیجیتال، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و تکنیک تحلیل محتوای کمی تحلیل شده اند. روش تحقیق مبتنی بر تکنیک تایدا در آینده پژوهی و تدوین سناریو است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح مدیریت، مهم ترین استراتژی، ایجاد یک سازمان مدیریت/بازاریابی مقصد (DMO) و تدوین برنامه مدیریت مقصد (DMP) است. در سطح فعالیت، آموزش جامعه محلی و آماده سازی آن ها برای مشارکت در فعالیت گردشگری روستایی از سوی متخصصان و ایجاد تسهیلاتی از سوی بخش عمومی نظیر مشوق های معافیت مالیاتی برای سرمایه گذاران جهت تشویق سرمایه گذاری در روستا و گردشگری روستایی است. در سطح وظیفه نیز تغییر الگوی مصرف آب و آشنایی با روش های نوین مصرف آب و تکنیک های نوین آبیاری از سوی تمامی ذی نفعان، رهنمود پیشنهادی برای رسیدن به سناریوی مطلوب آینده است.
واکاوی تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان می شود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان است. جهت پیش نگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاس نمایی داده های مدل های گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیه سازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاه های منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاه های مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاه های مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماه های سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهه های آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه می یابد در حالی که در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان می رسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاه های مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
اثرگذاری نوسانات تراز دریای مازندران بر کاربری اراضی ساحلی با نگاهی به پیاده سازی حریم دریا (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در مصب رودخانه بابلرود در کرانه جنوبی دریای مازندران استقرار دارد که سیمای کلی آن شامل دریای مازندران در شمال، رودخانه های بابلرود در مرکز و شازده رود در شرق، بافت مسکونی به همراه فضاهای باز و سبز و زمین های کشاورزی در جنوب شهر می باشد. پژوهش حاضر به رویکردی توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی و با استفاده از داده های مکانی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی تأثیر نوسانات تراز آب دریا بر روی تغییرات کاربری اراضی در منطقه ساحلی شهر بابلسر است. به منظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با پایین ترین و بالاترین تراز آب که به ترتیب در سال های 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر)، و نیز پایین ترین سطح طی سه ده اخیر (31/27- متر) که در سال 1398 رخ داده است، تصاویر ماهواره ای و روش های فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده شد. برای استخراج خط ساحل سال 1356 به عنوان پایین ترین تراز، تصویر ماهواره Landsat سنجنده MSS به کار گرفته شد. تصویر سنجنده TM ماهواره Landsat برای استخراج خط ساحل تیر ماه 1374 و تصویر ماهواره Sentinel-2 هم برای استخراج خط ساحل آبان 1398 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد خط ساحل سال 1356 متناظر با پایین ترین تراز آب ثبت شده، در موقعیت پسروی نسبت به خط ساحل دوره بعدی قرار دارد. پس از این سال و با بالا آمدن تراز آب دریا، موقعیت خط ساحل به سمت خشکی پیشروی داشته که در سال 1374 به بیش ترین حد پیشروی خود رسیده است. بررسی مقدار اراضی ساحلی زیر آب رفته بر اثر بالا آمدن تراز آب دریای مازندران در طول حدود 10 کیلومتر از نوار ساحلی شهر بابلسر حاکی از آن است که 118 هکتار از این اراضی زیر آب رفته است. از سال 1374 به بعد و در نتیجه ساخت موج شکن های بندر، وضعیت فرسایش و رسوب گذاری در اثر تغییرات تراز آب دریا از وضعیت بکر و طبیعی خارج شده است. اگرچه عدم رعایت حریم دریای مازندران و نیز پهنه اراضی مستحدث با بالا آوردن تراز ارتفاعی زمین های نوار ساحلی همراه بوده است، اما اگر تراز آب دریا دوباره بالا بیاید، تخریب این تأسیسات مسکونی و تفریحی، به زیر آب رفتن آن ها، تهدید محدوده شهری از نظر تخلیه فاضلاب و افزایش سفره آب زیرزمینی که خود پیامدهای خطرناک بهداشتی و عمرانی را در پی دارد، دور از انتظار نخواهد بود. تعداد زیادی از هتل های نوار ساحلی از جمله هتل ها و اماکن اقامتی بابلسر در محدوده حریم دریای مازندران واقع شده اند.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
مدلسازی ساختاری عناصر تببین کننده مخاطرات طبیعی در توسعه کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ حیات بشر مخاطرات طبیعی همواره وجود داشته اند، اما به واسطه رشد تصاعدی جمعیت و تراکم انسان ها در تمام عرصه های زیستی به خصوص در نواحی پرخطر، امروزه بشر شاهد بلایای بزرگی چون سیل، گردباد، خشکسالی و غیره می باشد. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین ساختاری مؤلفه های تببین کننده مخاطرات طبیعی در توسعه کلان شهر اهواز است. از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اهواز تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند قضاوتی(30نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری((ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده چهار سطح است و نتایج نشان داد که عوامل سیل و ریزگردها اساسی ترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آن ها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
بررسی موانع تحقق مدیریت یکپارچه و آینده پژوهی حکمروایی خوب ناحیه ای در شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1 - 17
حوزههای تخصصی:
ناحیه به عنوان یک کلیت به هم پیوسته، به سازمانی مقتدر جهت مدیریت یکپارچه با تأکید بر حکمروایی خوب ناحیه ای نیازمند است. مدیریت یکپارچه در شهرستان تهران به عنوان یکی از پرجمعیت ترین شهرستان های جهان با چالش های بسیاری مواجهه می باشد. نبود یک مدیریت یکپارچه و موانع تحقق رسیدن به آن، سالانه مشکلات و هزینه های سنگین به شهروندان و مدیریت شهری تحمیل می کند و بطئی بودن روند اصلاحات در شاخص های حکمروایی خوب ناحیه ای از پیامدهای آن است. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی موانع تحقق مدیریت یکپارچه و حکمروایی خوب ناحیه ای در شهرستان تهران انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی با ماهیت کاربردی است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی موانع تحقق مدیریت یکپارچه با تأکید بر حکمروایی خوب ناحیه ای پرداخته شده است و سپس با تجزیه وتحلیل این عوامل پیشران های آن بر اساس نظر خبرگان تدوین شدند. روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و میدانی می باشد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 25 نفر از کارشناسان دانشگاهی مطالعات شهری شناسایی شدند که دارای دانش و تجربه در موضوع تحقیق هستند. با بررسی مطالعات اسنادی و توصیفی، موانع تحقق مدیریت یکپارچه شناسایی و با نظر کارشناسان تحقیق، عوامل کلیدی تدوین شدند. 25 عامل کلیدی در قالب 8 شاخص (شفافیت، مسئولیت پذیری، اجماع نگری، عدالت و فراگیری، کارایی و کارآمدی، پاسخگویی، مشارکت، قانون مداری) به وسیله کارشناسان تحقیق شناسایی شده اند. داده های تحقیق ازنظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تجزیه وتحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق مدیریت یکپارچه به دلیل مسائل اداری-سیاسی امکان پذیر نیست. قوانین شفاف، بهبود فرایندها و اجرای عادلانه قوانین از دیدگاه کارشناسان این حوزه دارای اهمیت خیلی زیاد برای تحقق مدیریت یکپارچه با تأکید بر حکمروایی خوب ناحیه ای بوده اند.
شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی مناطق حساس ساحلی در شرق تنگه هرمز(محدوده مورد مطالعه: شهرستان سیریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون حاشیه نشینی در شهرهای ساحلی و تراکم بیش از حد جمعیت در این شهرها و به تبع آن افزایش بی رویه فعالیت های اقتصادی- اجتماعی به همراه معضلات زیست محیطی در مناطق حساس ساحلی، ضرورت شناسایی و ارزیابی عوامل تهدیدزا از نظر میزان سهم عوامل و موقعیت مکانی آن ها را در این اکوسیستم های حساس ساحلی کشور ایجاببدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی تهدید آلودگی محیط ساحلی در بخشی از سواحل شرق تنگه هرمز واقع در شهرستان سیریک به انجام رسیده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع بازدید میدانی با استفاده از فرایند مصاحبه با کارشناسان و صاحب نظران بوده و چارچوب نظری آن نیز براساس مفهوم آمایش سرزمین و توسعه پایدار است. بررسی های میدانی حاکی از آن است که در محدوده تحت بررسی 5 عامل؛ گردشگری، مزارع پرورش میگو، حمل ونقل دریایی سوخت، پسماند خانگی و رودخانه ها مهم ترین عوامل تهدید و آلوده کننده محیط می باشند. در این پژوهش پس از شناسایی عوامل مهم تهدید آلودگی، با بهره گیری از مدل تحلیل سلسه مراتبی (AHP) عوامل شناسایی شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اولویت بندی گردید. سپس با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه نهایی تهیه و استخراج گردید. در مجموع یافته های پژوهش بیانگر آن است که در محدوده ساحلی شهرستان سیریک، آلودگی های ایجاد شده پهنه وسیعی از این سواحل را در حالت تهدید قرار داده است به طوری که از مساحت کل محدوده تحت بررسی که بالغ بر 514 کیلومتر مربع بوده، 342 کیلومتر مربع آن که برابر با 66/5 درصد از وسعت کل محدوده است در سطح تهدید آلودگی متوسط تا بسیار زیاد واقع شده است. از نظر توزیع فضایی آلودگی، بر اساس نقشه به دست آمده در سواحل شمالی محدوده تهدید آلودگی بسیار بالا و به سمت مرکز و سواحل جنوب از شدت آن کاسته می شود.
بررسی سلامت محیط و ارتباط آن با تفاوت های فضایی قیمت مسکن (مورد مطالعه: شهر هشتپر در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سلامت محیط و تحلیل دقیق آن، یکی از اولویت هایی است که مدیران شهری باید به آن بپردازند زیرا می تواند در تفاوت های فضایی کیفیت محیط و قیمت مسکن، بسیار تأثیرگذار باشد. هدف این مقاله بررسی وضعیت شاخص های سلامت محیط و تأثیر تفاوت های فضایی آن بر قیمت مسکن در شهر هشتپر در استان گیلان است. داده ها با کار میدانی گردآوری شده اند. پهنه شهر به 34 قطعه تقسیم شده و داده های 14 مؤلفه سلامت محیط با مساحی و استفاده از ابزار Buffering سیستم اطلاعات جغرافیایی، پرسش از خبرگان، اطلاعات اسنادی و یا تجربه زیسته به دست آمده اند. داده های قیمت مسکن نیز به همین ترتیب، با پرسش از بنگاه های املاک کسب شده اند. داده های هر قطعه با مختصات UTM نقطه مرکزی به سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد شده اند. به کمک ابزار Kriging نقشه های پهنه بندی ترسیم شده و ضریب همبستگی فضایی با نرم افزار TerrSet Geospatial Monitoring and Modeling System محاسبه شده است. یافته ها دلالت بر این دارند که شرایط اعتدال هوا و رطوبت دایمی، زندگی جانوری پر تنوع و گسترده، کشاورزی مدرن، طبیعت گردی و ورود انبوه گردشگران، مدیریت ضعیف پسماند و عبور یک جاده پرتراکم از میانه شهر، سرمنشاء تهدیدهای فراروی سلامت محیط و در نتیجه، سلامت انسانی هستند. میان 14 مؤلفه، سلامت محیط و قیمت مسکن، همبستگی مثبت برابر 0/73 وجود دارد. به لحاظ فضایی، در هسته مرکزی شهر مؤلفه های سلامت محیط وضعیت مطلوب تری از حواشی شهر آشکار ساخته اند و در این مکان هاقیمت مسکن نیز به طور نسبی بالاتر است. شرایط محیط طبیعی و ضعف در مدیریت شهری سبب شده، کاستی هایی در سلامت محیط پدیدار گردد که رفع آنها مستلزم برنامه ریزی های سنجیده و اجرای دقیق آنهاست.
تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در حوضه آبریز رودخانه بین المللی مکونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر هیدروپلیتیک را مطالعه اثر تصمیم گیری های مربوط به استفاده از آب در روابط میان کشورها با یکدیگر یا روابط میان دولت ها و مردم حتی در یک کشور بدانیم، آنگاه مناسبات هیدروپلیتیکی همگرایانه مبتنی بر تعامل و تشریک مساعی میان واحدهای سیاسی و مناسبات هیدروپلیتیکی واگرایانه مبتنی بر تنش، تزاحم و بستر تنش و درگیری میان واحدهای سیاسی ملّی و منطقه ای خواهد بود. رودخانه مکونگ به عنوان دهمین رودخانه بزرگ جهان در طی سه دهه گذشته به طور چشمگیری دگرگون شده است. زمانی رودخانه ای آزاد محسوب شده که به طور طبیعی در جریان بوده است؛ اما امروزه به طور فزاینده ای توسط سدهای بزرگ برق آبی محاصره شده است. این دگرگونی تأثیرات گسترده ای بر آب شناسی، محیط زیست، معیشت جوامع محلی و نظام حکمرانی آب در منطقه داشته است. بررسی حاضر به مرور و ارزیابی ادبیات موجود در زمینه سیاسی اکولوژی سدهای بزرگ در حوضه مکونگ می پردازد. این بررسی با ارائه چارچوبی مفهومی برای تحلیل سیاسی اکولوژی سدها، موضوعات متنوعی را موردبحث قرار می دهد. از جمله: تأثیرات زیستی محیطی سدها، معیشت، منابع مشترک و عدالت بین حوضه ای، اقتصاد سیاسی سدها. نهایتاً در این پژوهش سعی بر این شده است تا وجوه هیدروپلیتیک همگراساز و واگراساز رودخانه بین المللی مکونگ احصاء شده و سپس به تحلیل ابعاد این وجوه پرداخته شود. از نتایج این تحقیق این است که کمیسیون مشترک مکونگ مهم ترین وجه هیدروپلیتیک همگراساز و سدسازی گسترده چین در بالادست رودخانه همراه با ایجاد برتری هیدروهژمونی مهم ترین وجه هیدروپلیتیک واگراساز می باشد.
طراحی و ارائه مدل شیفتگی توریست با تأکید بر پیشایندها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شیفتگی توریست با تأکید بر پیشایندها و پیامدهای آن انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران ایرانی می باشد که در سال 98 و 99 حداقل یک بار تجربه مسافرت خارج از کشور (ترکیه، مالزی، دبی، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) را داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 450 نفر جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مبانی نظری و پیشنه تجربی مرتبط استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق نظر متخصصان، تحلیل عاملی مرتبه دوم و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مرکب(CR) و متوسط واریانس تبیین شده(AVE) مورد تایید قرار گرفت، داده های تحقیق از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos, SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که پیشایندهای شیفتگی توریست شامل هویت مقصد، تجربه توریست و تصویر درک شده می باشد که تأثیر مثبت و معنی داری بر شیفتگی توریست داشتند، پیامدهای شیفتگی توریست شامل اعتماد توریست، وفاداری توریست، هم آفرینی، تولید محتوا و تبلیغات شفاهی می باشد که تأثیر پذیر مثبت و معنی داری از شیفتگی توریست دارند.
فرصت ها و چالش های سند همکاری 25 ساله ایران و چین با تاکید بر موقعیت استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین در زمان فعلی برای ایران اهمیت ویژه ای قائل است که این ناشی از موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران است. در این راستا مشارکت جمهوری اسلامی ایران در این ابتکار همواره مورد درخواست چینی ها بوده است. امضای سند همکاری 25 ساله ایران و چین، میان جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک کشور نفت خیز و دارای نفوذ منطقه ای اما تحت تحریم آمریکا و چین به عنوان یک قدرت جهانی اما تحت فشار آمریکا، یک فشار راهبردی جدید در غرب آسیا برای آمریکا و متحدانش ایجاد نمود. از طرفی استان پهناور سیستان و بلوچستان در مسیر 2 کریدور از سه کریدور ترانزیتی بزرگ دنیا قرار دارد که این امر محور میلک- چابهار را به عنوان جاده ترانزیتی طرح توسعه جنوب شرق مطرح می کند. این منطقه به دلیل موقعیت و ویژگی های استراتژیک آن از منظر ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی دارای اهمیت فراوانی است. سیستان وبلوچستان و محور میلک - چابهار به عنوان یک فضای جغرافیایی واجد نقش آفرینی ژئوپولیتیک است. از آنجا که جغرافیا و موقعیت سیستان و بلوچستان نقش مهمی در مسیر طرح بزرگ یک کمربند یک راه چین دارد، بنابراین مساله این پژوهش فرصت ها و چالشهای سند همکاری 25 ساله ایران و چین با تاکید بر موقعیت سیستان و بلوچستان می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام و داده های مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نوعی رابطه مبتنی بر وابستگی متقابل اقتصادی بین ایران و چین وجود دارد که قابل تأمل