فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۵۰۱-۴۸۴
حوزههای تخصصی:
فضا زیربنای تولیدهای اجتماعی– اقتصادی براساس پراگماتیسم سیاسی است که بازتاب های اقتصاد سیاسی را بروز و نمایش می دهد. فضاهای جغرافیایی زیربنای فعالیت های انسانی محسوب می شوند و این فعالیت ها بازتاب های روبنایی به فضا می بخشند. در همین راستا شهرها مصادیقی از بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی قلمداد می شوند که به طور پیوسته از الگوهای نظام های سیاسی و اقتصادی کشورها در سطوح مختلف (محلی– ملی– منطقه ای و بین المللی) تاثیر می پذیرند. این پژوهش سعی دارد که بازتاب های اقتصاد سیاسی در دوره معاصر بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه را بررسی کند. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بازتاب های فضای جغرافیایی شهر ارومیه تحت تاثیر مولفه های اقتصاد سیاسی بر مبنای یافته های اسنادی، سنجش از دوری (GHSL & ESA) و ارزیابی نخبگان در قالب یافته های میدانی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفتند و یافته های پرسشنامه ای به وسیله نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شدند. بر پایه ارزیابی فرضیات از طریق آزمون های نرم افزار مورد نظر مشخص شد که بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه عبارت اند از: الف) تمرکز قدرت و ثروت در فضاهای خاص؛ ب) گردش مازاد سرمایه و ثروت در تولید فضا های جدید؛ ج) شکل گیری فضاهای فقر؛ د) کالایی سازی فضای شهر ارومیه در چرخه دوم سرمایه داری؛ و ه) گسترش و انبساط فضایی.
ارزیابی شاخص های عینی شهر سبز در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
135 - 150
حوزههای تخصصی:
شهر سبز یکی از رویکردهای توسعه پایدار است که سبب کاهش ردپای محیط زیستی شهرها می شود. هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت کلان شهر مشهد ازنظر ویژگی های عینی شهر سبز است. در این پژوهش از 14 شاخص سرانه برق مصرفی، سرانه فضای سبز، تراکم جمعیت، برخورداری از آب، برخورداری از فاضلاب، شبکه حمل ونقل عمومی برتر، حمل ونقل انبوه شهری، کاهش ترافیک، سرانه سالانه ضایعات تولیدی، مونواکسید کربن، میزان غلظت دی اکسید نیتروژن، میزان غلظت دی اکسید گوگرد، میزان غلظت ذرات معلق و کیفیت هوا استفاده شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی – تحلیلی است. به منظور تعیین اهمیت شاخص های تحقیق از روش آنتروپی شانون و جهت تعیین وضعیت مناطق شهر مشهد ازنظر شاخص های شهر سبز از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر مناطق شهر مشهد در شرایط متوسط و پایین تر از متوسط ازنظر ویژگی های شهر سبز قرار دارد و تنها منطقه نه در وضعیت بسیار خوبی ازنظر ویژگی های شهر سبز قرار دارد. به طورکلی میانگین ویکور در شهر مشهد (636/0) گویای ضرورت برنامه ریزی جامع در حوزه برنامه ریزی اکولوژیک با رویکرد شهر سبز و ارائه چارچوب برنامه ریزی سازمانی در جهت تحقق آن در کلان شهر مشهد است که مدیریت شهری، سازمان آب، اداره برق و سایر دستگاه های مربوطه از طریق هم افزایی و مدیریت جامع و یکپارچه می توانند در جهت تحقق آن برآیند.
تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند بر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی منطقه 7 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
26 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دهه های اخیر، مخاطرات محیطی به طور چشمگیری در سراسر جهان افزایش یافته اند. این رخدادها از نظر نوع و گوناگونی بسیار متنوع هستند و برای سکونتگاه های انسانی، به خصوص شهرها، به عنوان یک بلا و بحران جدی مطرح می شوند. این مخاطرات همواره نوعی تهدید جدی برای پایداری شهرها و جوامع به شمار می روند. وقوع مخاطرات محیطی در بیشتر موارد، تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی داشته و عوارض اقتصادی و اجتماعی گسترده ای را بر جوامع و کشورها به همراه داشته است. گسترش شرایط اضطراری عمومی ناشی از مخاطرات محیطی، به نحوی کلان، زمینه های مختلف جوامع را از جمله ارتقای خدمات شهر هوشمند، تحت تأثیر قرار داده است. شهر هوشمند به عنوان یک مدل نوین توسعه شهری، در سال های اخیر به ویژه در حوزه علمی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. شهر هوشمند به عنوان یک نظام شهری تلقی می شود که هوش فناوری اطلاعات را با خرد انسانی در ترکیب بافت شهری جای می دهد تا بهینه سازی و ارتقای عملیات شهری را ممکن سازد. مشارکت شهروندان و ارائه خدمات باکیفیت از اصول اساسی خدمات شهر هوشمند به شمار می آیند. اگر یک شهر هوشمند نتواند خدمات باکیفیت به شهروندان ارائه دهد، ساختن آن نیز ارزش چندانی نخواهد داشت. این امر بر مدیران شهر هوشمند فشار می آورد تا به نحو مؤثری خدمات با کیفیت را ارائه دهند. مشارکت شهروندی، به عنوان بعدی از ویژگی های هوشمند، به عنوان یک روش مؤثر برای ارزیابی کیفیت خدمات در شهرهای هوشمند شناخته شده است. مواجهه شهرهای بزرگ با چالش ها و مسائل مختلف، به خصوص در شرایط اضطراری عمومی مخاطرات محیطی، نیازمند استفاده از خدمات شهر هوشمند است. شهر تهران، به ویژه منطقه 7 آن، با چالش ها و مسائل محیطی متعدد روبه رو است که پایداری شهر را به خطر می اندازد. این مطالعه به منظور تحلیل تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند بر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی در منطقه 7 شهر تهران انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش به شکل زیر است: تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه های آن بر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی در منطقه 7 شهر تهران چگونه نمایان شده است؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک نوع پژوهش شناختی است که از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها نوعی پژوهش کمی، از نظر نوع پژوهش توصیفی تحلیلی از شاخه تحلیل مسیر (مدل سازی معادلات ساختاری)، از نظر نوع استراتژی طرح پژوهش پس رویدادی و از نظر زمانی، به دلیل اینکه گردآوری داده ها یک بار و در یک مقطع زمانی خاص صورت می گیرد، نوع پژوهش مقطعی است. جامعه آماری کلیه شهروندان منطقه 7 شهر تهران به تعداد 312194 نفر است و با بهره گیری از فرمول کوکران نمونه آماری 400 به دست آمده است. متغیرهای پژوهش شامل کیفیت خدمات شهر هوشمند و مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 استفاده شده است.
یافته هادر این پژوهش، از 400 نمونه جامعه است که 71 درصد آن ها مرد و 29 درصد زن هستند. 71/3 درصد از پاسخ گویان متأهل و 28/7 درصد آن ها مجرد هستند. بیشترین تحصیلات شهروندان لیسانس (50 درصد) و بعد از آن، کارشناسی ارشد (21/3 درصد) است. اکثریت پاسخ گویان شغل آزاد (48 درصد) دارند و شغل کارمندی در رده دوم (27/3 درصد) قرار دارد. سابقه سکونت بیشترین را در منطقه با رده بین 5 تا 8 سال (30/3 درصد) دارند. تحلیل توصیفی متغیرهای پژوهش نشان می دهد متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند در سطح نیمه مطلوب (میانگین 3/08) و متغیر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی نیز در سطح نیمه مطلوب (میانگین 3/09) قرار دارند. پراکندگی کمترین میزان متعلق به متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه محیط هوشمند (37/7 درصد) و بیشترین پراکندگی متعلق به متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه زندگی هوشمند (44/2 درصد) است. در بخش فرضیه اصلی، تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (4/048) تأیید می شود. تأثیر انرژی هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (2/84-) تأیید می شود. تأثیر محیط هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (2/58) تأیید می شود. تأثیر زندگی هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (0/07) تأیید نمی شود. تأثیر حمل ونقل هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (4/71) تأیید می شود. تأثیر سلامت هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (5/175) تأیید می شود.
نتیجه گیریشهرهای هوشمند به دلایل زیادی از فناوری ها استفاده می کنند؛ به عنوان مثال، برای اینکه زندگی در یک شهر راحت تر، ایمن تر، سالم تر و پایدارتر شود. فناوری های مشارکتی را می توان به عنوان نمونه ای از فناوری های هوشمند که شهروندان را درگیر مسائل عمومی می کند، ارائه کرد. این فناوری ها یک همسویی بین فناوری، شهروندان و دولت شهری را در بر می گیرند که رویکرد شهروندمحوری را به شهرهای هوشمند ارائه می دهد. از این رو، کیفیت خدمات شهر هوشمند به ویژه با توجه به مؤلفه های انرژی هوشمند، محیط هوشمند، زندگی هوشمند، حمل ونقل هوشمند، ایمنی هوشمند و سلامت هوشمند تأثیر بسزایی در مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی دارد. بنابراین، شهر هوشمند با بهبود این مؤلفه ها می تواند برای شهروندان امکان اطلاع رسانی و دسترسی به منابع و خدمات مورد نیاز در مواقع اضطراری را فراهم کند و به این ترتیب به تعامل و مشارکت فعال شهروندان در مدیریت مواقع اضطراری کمک کند. در نتیجه، توسعه شهر هوشمند و بهبود کیفیت خدمات آن، نقش مهمی در افزایش توانمندی های شهروندان برای مواجهه با مخاطرات محیطی دارد.
طراحی مدل مفهومی تأمین منابع مالی شهرهای هوشمند با رویکرد داده بنیاد (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
74 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه به منظور رفع معضلات شهری، مفاهیم شهر هوشمند جهش قابل ملاحظه ای در دیدگاه ها و راهکارهای مرتبط ایجاد کرده و ضرورت استفاده از راه حل های هوشمندانه و بهره برداری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تبدیل شهرها به نیرویی مثبت برای زندگی پایدار، توجه به شهر هوشمند را افزایش داده است. یک شهر زمانی هوشمند است که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، اجتماعی و زیرساخت های ارتباطی سنتی (حمل ونقل) و مدرن (فناوری اطلاعات و ارتباطات) به رشد اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی منتج شود. تمرکز بر این تعریف بیش ازپیش نقش سرمایه گذاری و در کل، تأمین منابع مالی در شهرهای هوشمند را نمایان می سازد. تأمین مالی پروژه های شهر هوشمند در حال حاضر به میزان قابل توجهی بر اساس بودجه فعلی شهرداری تهران انجام شده و حوزه های مختلف سرمایه گذاری نقش چندانی در پروژه های یادشده ایفا نکرده و موضوعات مختلف مربوط به تحریم تکنولوژیکی کشور بر این فرایند تأثیرگذار بوده است. لازمه تأمین مالی این شهرها فاصله گرفتن از تأمین مالی سنتی و استفاده از رویکردهای جدید تأمین مالی است که در این پژوهش نیز موارد مختلفی از این گونه رویکردها بررسی شده اند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با طراحی یک مدل مفهومی داده بنیاد، عوامل تأثیرگذار در تأمین منابع مالی پروژه های فناوری اطلاعات در شهر هوشمند را شناسایی کند.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از نمونه گیری به روش گلوله برفی استفاده شده است که به طور هم زمان داده ها، گردآوری و تحلیل شده و انتخاب نمونه های بعدی بر اساس تحلیل داده های قبلی انجام شده است. به منظور تعیین مؤلفه های پژوهش، از روش بررسی مستندات و مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از خبرگان و مشاوران مختلف استفاده شده و جمع بندی مصاحبه ها نیز با استفاده از روش داده بنیاد صورت گرفته است. برای بررسی روایی مصاحبه ها، پس از طراحی چارچوب مصاحبه، از چهار نفر متخصص در زمینه پژوهش، نظرخواهی و تغییرات لازم مطابق نظرات آن ها اعمال شد. در هر مصاحبه، نظرات افراد از طریق پرسش های باز دریافت و سپس پاسخ ها یادداشت و کدگذاری شده و به منظور محاسبه پایایی مصاحبه ها، از روش توافق موضوعی دو کدگذار، استفاده شده است.یافته هادر این پژوهش مراحل نظریه داده بنیاد در سه مرحله به صورت ۱) مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ ۲)مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان؛ ۳) کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و برقراری روابط بین آن ها انجام شد که بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز تعداد ۲۱۰ نکته کلیدی به همراه ۷۹ کدباز شناسایی شد. کاهش زمان انعقاد قرارداد، نظام حاکمیتی قراردادها، تغییر نوع نگاه به مقوله تأمین مالی و تفکیک پیمانکار و سرمایه گذار، افزایش اهمیت به سود پروژه ها، مشکلات رویه های دست وپاگیر، کیفیت مطالعات اولیه پروژه ها و اطمینان نسبت انجام مطالعات اولیه، وجود حس اعتماد و بسترهای فعلی تکنولوژی تعدادی از کدهای شناسایی شده طی انجام مصاحبه ها هستند. در مرحله کدگذاری محوری نیز تعداد ۲۴ مقوله فرعی شناسایی و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز بر اساس این مقوله ها، مقوله های کلی مدل مفهومی داده بنیاد در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد.نتیجه گیرینتایج تحقیق بیانگر آن است که با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و شاخص هایی نظیر نرخ تورم، نرخ برابری ارز و.... عوامل اقتصادی به عنوان شرایط علّی باید مد نظر قرار گیرد و مواردی نظیر مدیریت ریسک، ویژگی های مهارتی و رفتاری مدیریت، منابع مالی در دسترس، مدیریت قراردادها و ساختار مالی را به عنوان سایر شرایط علّی می توان نام برد. پیش از ورود به تأمین منابع مالی پروژه ها، باید شرایط زمینه ای فراهم شود؛ مدیریت چرخه عمر طرح یکی از این موارد است. هر طرح یا پروژه هوشمندسازی از ابتدا که تعریف، برنامه ریزی و اجرا می شود، دارای طول عمر مشخصی بوده و بی شک استفاده از هر مکانیزم تأمین مالی طی عمر مفید آن قابل تعریف بوده و گهگاه افزایش زمان پروژه بر مکانیزم های اولیه تعریف شده در این خصوص تأثیر بسزایی خواهد داشت. مدیریت تکنولوژی، ماهیت پروژه های هوشمندسازی، میزان در دسترس بودن داده ها سایر شرایط زمینه ای است که در این مدل شناسایی شده اند. شرایط مداخله گر در مدل داده بنیاد شرایطی است که بر راهبردها تأثیر می گذارند. عوامل سیاسی، ساختار سازمانی، مدیریت بدهی، مدیریت ذی نفعان و مدیریت نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر تعریف شده و همچنین توسعه و به کارگیری دقیق مدل های کسب وکار، آموزش و فرهنگ سازی مدیران در خصوص روش های مختلف تأمین منابع مالی و بهبود نظام حکمرانی مالی و اجرایی نیز به عنوان راهبردهای مدل تعریف شده اند.
تحلیلی بر کمبودها و توزیع فضایی بوستان های شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
135 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بهبود وضعیت پارک ها و فضای سبز شهر مشهد سعی دارد کمبودهای فضای سبز را تحلیل نموده و معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی پارک ها را مشخص نماید.روش و داده: نوع تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش مطالعه مدل DPSIR است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و پس از ارزیابی وضعیت فعلی و شناخت کمبودها با استفاده از مدل DPSIR، نیروهای محرکه، فشارها، وضعیت، اثر و پاسخ مشخص شده و ده معیار جهت مکان یابی بهینه استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SDSS و GIS استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد تنها 22 درصد ساکنان در هم جواری مناسب با پارک ها هستند. علاوه بر این همه پارک های موجود، هم جوار با کاربری های سازگار (آموزشی و فرهنگی) نیستند و تنها 36 درصد آن ها در هم جواری مناسب قرار گرفته اند. از نظر دیدگاه جدید، فضای سبز علاوه بر مکانی برای بازده اکولوژیکی، مکانی برای بازده اجتماعی نیز هست، لذا سرانه واقعی آن برابر 4.17 مترمربع بوده که بسیار متفاوت با سرانه ذکر شده از سوی شهرداری (14.16 مترمربع) است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نیروهای محرکه شامل تراکم جمعیت، توسعه برنامه ریزی نشده شهر، تغییر کاربری و ضعف قوانین شهرسازی بوده و فشارهای وارد بر محیط زیست شهری شامل افزایش تراکم ساختمانی، تغییر الگوی زندگی، مناطق حاشیه نشین و فرسوده و وجود بیش از 25 میلیون زائر سالانه است. از آثار این کمبود نیز می توان به تخریب کیفیت اکولوژیک، کاهش زیباشناختی محلات و افزایش آلودگی هوا، کاهش حس تعاملات اجتماعی و کاهش نشاط اجتماعی اشاره کرد.نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآورانه این مقاله تلفیق مدل DPSIR و اصول الگوی تخصیص کمینه فاصله است. بنابراین این تحقیق پا را یک قدم فراتر نهاده و پس از ارزیابی وضعیت محیط زیست شهر مشهد از طریق مدل DPSIR و ارائه پاسخ ها، آن ها را به صورت راه حل هایی برای حل مشکلات در قالب نقشه های GIS از پارک های پیشنهادی در مناطق مختلف ارائه می دهد.
گردشگری آسمان شب و نقش آن در اقتصاد مناطق کویری (مورد مطالعه کویر مصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
74 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف: گردشگری می تواند یک مکمل قابل اعتماد برای برنامه ریزی اقتصادی و حفاظت در مناطق بیابانی ایجاد کند. هدف این مقاله بررسی تأثیر اقتصادی گردشگری آسمان شب در کویر مصر است. کویر مصر منطقه ای است که به خاطر آسمان های شب و پر ستاره اش شناخته می شود.روش و داده ها: پرسش نامه، مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. روایی صوری پرسش نامه را متخصصان، اساتید و نخبگان مطالعات گردشگری تأیید کردند و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسش نامه در اختیار تعدادی از ساکنان روستایی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در تحقیق معادل ۰.۷۸ به دست آمد، که پذیرفتنی است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گردشگری آسمان شب در چهار شاخص اشتغال زایی، افزایش درآمد، بهبود کمی و کیفی صنایع دستی و محصولات محلی، سرمایه گذاری و خدمات گردشگری بر پایداری اقتصادی منطقه مورد مطالعه اثرگذار بوده است. نتایج به دست آمده بیانگر همبستگی بالا برای شاخص اشتغال روستائیان بوده است. بدین سان مشخص شد با گسترش گردشگری آسمان شب، تفاوت معناداری در میزان شاخص های اقتصادی به خصوص اشتغال دیده می شود و به دلیل مثبت و مستقیم بودن بودن جهت این رابطه، می توان به تأثیرگذاری مستقیم گردشگری آسمان شب بر افزایش رشد شاخص های اقتصادی مذکور اذعان داشت.نوآوری، کاربرد نتایج:همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که در بین شاخص های اقتصادی بیشترین اثرات به ترتیب مربوط به عامل اشتغال و درآمد بوده که در پایداری اقتصادی نیز مؤثر است. نتایج نشان داد که با اطمینان 99 % گردشگری آسمان شب برکلیه عامل اقتصادی منطقه اثرگذار بوده است و مشخص شد که در بین عوامل پژوهش، بالاترین ضریب با شاخص افزایش اشتغال (r =0/403) بوده است. همچنین نتایج اوزان بتا نشان می دهد که شاخص اشتغال با ضریب استاندارد 0/465 بیشترین تأثیر را در مدل رگرسیونی مورد بررسی داشته است.
تحلیل کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
27 - 52
حوزههای تخصصی:
نظام نوآوری از ارکان اصلی دستیابی به تولید مبتنی بر دانش و اقتصاد دانش بنیان است. در بین نظام های نوآوری بخشی، نظام نوآوری کشاورزی به دلیل ماهیت و جایگاه ویژه بخش کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی، از اهمیت ویژ ه ای برخوردار است. توسعه دانش بنیان کشاورزی با به کارگیری یافته های علمی، فناوری های دقیق و نوآوری های توسعه یافته در نظام نوآوری کشاورزی محقق می شود. درک صحیح از کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در دستیابی به توسعه دانش بنیان، می تواند به سیاست گذاران این بخش در تدوین سیاست های نوآوری کمک نماید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه بنیانی به تحلیل کارکردهای نظام نوآوری در توسعه دانش بنیان کشاورزی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش اساتید، صاحب نظران، مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی و کشاورزان پیشرو بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند شروع و تا رسیدن به اشباع نظری به روش گلوله برفی ادامه یافت. داده ها با بررسی اسناد و مدارک، یادداشت های عرصه و مصاحبه های غیرساختارمند گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. داده ها در قالب 69 مفهوم و 19 مقوله کدگذاری شد. در مرحله کدگذاری محوری مدل پاردایمی، کارکردهای خلق و توسعه دانش و انتشار دانش به عنوان پدیده اصلی و کارکرد هدایت و جهت دهی نظام، به عنوان شرایط زمینه ای،کارکرد تأمین و تسهیل منابع به عنوان شرایط علّی و کارکرد مشروعیت بخشی به عنوان شرایط مداخله گر شناسایی شد. همچنین کارکرد فعالیت های کارآفرینانه و شکل دهی به بازار به عنوان راهبرد و تدوین استانداردهای بخشی، بهبود زنجیره ارزش محصولات، افزایش رقابت پذیری اقتصادی محصولات تولیدی، تنوع بخشی به اقتصاد بهره برداران به عنوان پیامدها شناسایی شد. با توجه به یافته های پژوهش، ایجاد مراکز ترویج نوآوری و کارآفرینی کشاورزی با رویکرد سیاست گذاری باز و طرف تقاضا می تواند گامی موثر و هدفمند در جهت تقویت کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی باشد.
خوانش الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی شهر تهران، پژوهش موردی: فاز یک شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، الزامات مؤثر بر طراحی معماری بیوفیلیک فضاهای بینابین شهری در فاز یک شهرک اکباتان تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. نمونه های آماری 20 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. 55 پیشران اولیه در 6 دسته احصاء و شناسایی شده با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شد. طبق نتایج الگوی کلی پراکندگی الزامات مورد مطالعه، از نظر تحلیل اثرات متقابل بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد و تمرکز الزامات بیش تر در خوشه عوامل مستقل است. الگوهای کلی، ترکیب اجزا و زیستگاه و اکوسیستم ها به ترتیب با کسب میزان تأثیرگذاری مستقیم 311، 296 و 278 در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند و به عنوان کلیدی ترین الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران انتخاب شدند. الگوهای کلی، ترکیب اجزا، زیستگاه ها و اکوسیستم ها، الهام از طبیعت، اتصال جغرافیایی به محل، اتصال اکولوژیکی به محل، فرم ساختمان، فضا به عنوان شکل و فرم، عامل هماهنگی شکل و فرم فضایی، نور طبیعی، تعریف کننده فضاهای داخلی و خارج، نور و سایه و رشد و اثربخشی به عنوان 13 الزام کلیدی برای طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموع مسکونی فاز 1 اکباتان انتخاب شدند. نیروهای کلیدی از نظر عملکرد سیستمی در محیط سیستم طراحی، نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، به عنوان الزامات باثبات، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند؛ الزامات کلیدی اثرگذار ورودی سیستم طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران محسوب می شوند.
واکاوی عوامل و پیشران های اثرگذار بر توسعه پایدار مناطق شهری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
47 - 63
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی عوامل و پیشران های اثرگذار بر توسعه پایدار مناطق شهری قزوین با رویکرد تحلیل اثر مبادرت شد تا ضمن بررسی و ارزیابی شاخص های توسعه پایدار، اثرگذاری و اثرپذیری عوامل مختلف بر فرآیند توسعه پایدار این شهر نیز محقق شود. در این راستا این پژوهش از منظر هدف در رده پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از منظر روش در دسته روش های توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد که با رویکردی اکتشافی نسبت به شناسایی عوامل و نیروهای پیشران مبادرت نموده است. شناسایی متغیرها نیز با استفاده از روش کتابخانه ای و تکنیک های پویش محیطی (شامل جستجو در اسناد فرادست، مقالات علمی و طرح های پژوهشی) و جمع آوری اطلاعات و داده ها با تکنیک دلفی (استفاده از نظرات متخصصان و خبرگان منتخب) از جامعه نمونه 30 نفر از متخصصان مطلع و آشنا با بحث توسعه و ویژگی های شهر قزوین جمع آوری شده است. سپس با تکنیک تحلیل اثرات متقاطع یا تحلیل ساختاری در قالب نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصله نشان می دهد در شرایط کنونی عوامل و پیشران های مورد بررسی در شهر قزوین شرایط و وضعیت ناپایداری دارند. همچنین مدیریت مناسب حریم، ارتقاء خدمات شهری و توسعه فناوری و شهر هوشمند نسبت به سایر عوامل و پیشران ها اثرگذاری بیشتری بر توسعه پایدار شهر قزوین دارند. علاوه بر این باتوجه به ظهور و بروز فناوری های نوین و نسل سوم شهرهای هوشمند در جهان، جایگاه فناوری و شهر هوشمند در شهر قزوین می تواند جایگاه ویژه ای داشته باشد و به عنوان عامل و پیشران تعیین کنندهای در توسعه آتی شهر باشد.
کاربست آینده پژوهی در برنامه ریزی فضایی سکونتگاهها مطالعه موردی بخش گرمادوز و بخش مرکزی شهرستان خدافرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی در سطح محلی نوعی آینده نگاری است، که با ضرورت برنامه ریزی جامع توسعه و پیش بینی آتی در محدوده خاص و در سطح یک ناحیه با هدف اتخاذ تصمیمات معین برای تحقق آینده مطلوب، تمرکز دارد. در همین راستا پژوهشی به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی با تاکید بر مشارکت پذیری و با هدف شناسایی عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده مناطق روستایی در حوزه های بوم شناسی، کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی، آغاز شد. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین و جمعیت ساکن در بخش های گرمادوز با دو دهستان و مرکزی با دو دهستان و مجموعا تعداد 104 آبادی است. نمونه آماری پژوهش بر پایه روش کوکران تعداد 377 نفر تعیین شد. پس از آنکه تعداد 96 سوال پژوهشی از نوع طیف لیکرت محقق ساخته در چارچوب 14 شاخص طراحی و تدوین شد، داده های مورد نیاز با استفاده از عملیات میدانی در سطح 104 آبادی از طریق برگزاری جلسات گروه بحث و از طریق تشکیل هسته های مشارکتی با استفاده از خبرگان محلی، نمایندگان گروه های مختلف جمع آوری گردید. و در نهایت شناسایی عوامل کلیدی موثر در جهت تدوین سناریوهای آینده و شناسایی پیشران های توسعه بر وضعیت آینده به واسطه نرم افزارmic mac و با تاکیه بر تحلیل عاملی، بعمل آمد. نتایج نشان داد که سه عامل: پایداری محیط زیست، حفاظت از منابع طبیعی، مدیریت زمین و تولیدات کشاورزی از طریق تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری، به عنوان عوامل کلیدی منطقه مورد مطالعه، انتخاب و زیر متغیرهای هریک از این عوامل (استخراج شده از تحلیل عاملی) به عنوان برنامه ها و پروژه های پیشران تعیین شد.
بررسی و پهنه بندی فرونشست زمین با استفاده از تحلیل مدل چند معیاره آراس، مطالعه موردی: دشت اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
112 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت اردبیل و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر فرونشست خواهند شد. هدف از این پژوهش در مرحله اول ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری در محیط نرم افزار Sarscape، با بهره از قابلیت تصاویر-A1 Sentinel در بازه زمانی 2016 و 2021 و همچنین در ادامه، نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید .نتایج مطالعه حاضر نشان داد مقدار بین صفر تا 22 میلی متر فرونشست در محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است که بیشترین میزان فرونشست در بخش مرکزی و سپس در بخش شرقی و شمال شرقی متمرکز است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیارهای افت سطح آب، فاصله از رودخانه، زمین شناسی،کاربری اراضی به ترتیب با ضریب وزنی 221/0، 166/0، 152/0 و 147/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 41/267 و 21/403 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل فرونشت دشت اردبیل، بهره ی بی رویه از آب های زیرزمینی و افت سطح آب است.
اعتباریابی الگوی برنامه درسی اخلاق محیط زیستی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی در دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی اخلاق محیط زیستی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی در دوره متوسطه دوم است. این پژوهش، کاربردی از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دبیران دوره متوسطه دوم استان مازندران به تعداد 11024 نفر (5692 مرد و 5332 زن) است. نمونه پژوهش شامل 360 نفر از دبیران دوره متوسطه دوم است که به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای با فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته برساختگرایی اجتماعی دارای 23 گویه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از پایایی مرکب استفاده شد که دارای وضعیت مناسب و قابل قبولی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی در تبیین الگوی برنامه درسی اخلاق محیط زیستی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی مؤثر هستند و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. برنامه درسی اخلاق محیط زیستی مبتنی بر برساختگرایی اجتماعی موجب می شود تا دانش آموزان به گونه ای فعال درگیر شوند؛ هم چنین روی تفکر و درک به جای به خاطر سپاری صرف متمرکزشده و عملکرد بهتری داشته باشند. درواقع با استفاده از این رویکرد، فعالیت های یادگیری اساسی در بستر دنیای واقعی در طبیعت رخ داده و سازنده گرایی دانش آموزان برانگیخته می شود.
آینده پژوهی فقر شهری در بافت های تاریخی با تأکید بر رویکرد توانمندسازی، مورد پژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله ی فقر شهری یکی از مشکلات اصلی در بافت های تاریخی می باشد که در ابعاد مختلفی چون عدم امنیت در مالکیت، فقر درآمدی ساکنان، آسیب پذیری معیشت شهروندان، فقر حقوقی و محرومیت اجتماعی و ... ظهور یافته است. در این بین، نقش و اثرات توانمندسازی می تواند در برنامه ریزی برای مقابله با فقر شهری در بافت های تاریخی بسیار تعیین کننده باشد. هدف این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر کاهش فقر شهری در بافت تاریخی شهر یزد به منظور توانمندسازی این بافت و تدوین سناریوهای محتمل برای افق 1422، می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی، ازنظر ماهیت پژوهش، تحلیلی-اکتشافی، ازنظر روش گردآوری داده ها به صورت توصیفی-پیمایشی و تجزیه وتحلیل داده ها به صورت آمیخته (کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه 30 نفری از خبرگان متخصص میان رشته ای در زمینه های بافت فرسوده و تاریخی، فقر شهری و رویکرد آینده پژوهی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی طی دو راند، 35 عامل اولیه در سه حوزه مختلف اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی استخراج شده و با تحلیل ساختاری در نرم افزار میک مک، ده عامل اصلی به-عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر کاهش فقر شهری با رویکرد توانمندسازی مورد شناسایی قرارگرفته اند. بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوامل، از مجموع 2213 رابطه اثرگذاری مستقیم عوامل، متغیر های بخش اجتماعی با کسب امتیاز 938، بیشترین تأثیر را در راستای کاهش فقر شهری با رویکرد توانمندسازی در محدوده موردمطالعه داشته اند.
تحلیل مولفه های تاثیر گذار فرهنگ ملی - اسلامی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
71 - 91
حوزههای تخصصی:
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش می باشد . روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی که به صورت تصادفی می باشد از طریق آلفای کرونباخ روایی تایید و پرسشنامه محقق ساخته لیکرتی به صورت پرس لاین در اختیار پرسشگران قرار گرفته که پس از جمع آوری اطلاعات از طریق 2 آمار توصیفی (دموگرافی شامل سن و جنس ،تحصیلات)و آمار استنباطی (آزمون tنمونه ای ،تحلیل عاملی و...)از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پاسخ به سوالات پژوهش در مورد تاثیر گذاری کلی فرهنگ ملی بر قدرت منطقه ای دو مولفه موقعیت سرزمینی و استکبار ستیزی و غرور ایرانی ازبعد ملی بر قدرت منطقه ای تاثیر گذار بوده است، اما بقیه مولفه ها ،آداب و رسوم، تاریخ و تمدن ایرانی ،عناصرقومی و مذهبی ، مهمان نوازی، کمک های بشردوستانه و حمایت از مستضعفین و محرومان تاثیر گذار نبوده است.دربعد دینی و ارزشی همه مولفه ها،شهادت طلبی،حمایت ازنهضت های آزادیبخش،دفاع از نظام و ارزش های اسلامی،الگوی مردم سالاری دینی،ولایت مداری،انتظار ومنجی گرایی با توجه به وضعیت هویتی ومناسبات واشتراکات دینی با برخی همسایگان بر قدرت منطقه ای تاثیر گذاری بالایی را نشان داده است.
تاثیر دین و آموزه های اسلامی در کاهش آسیب های اجتماعی در مناطق روستایی کشور (مطالعه موردی: دهستان قره باشلو شهرستان درگز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
70 - 85
حوزههای تخصصی:
وقوع جرم و آسیب های اجتماعی با نفوذ فرهنگ ها و کجرفتاری های شهری در مناطق روستایی کشور نیز افزایش یافته است. بهترین راه برای مقابله با این آسیب های اجتماعی استفاده از آموزه های اسلامی جهت مقابله با این معضلات اجتماعی است و همچنین می توان از دین و راهکارهای پیشگیری آن جهت پیشگیری از جرام و آسیب های اجتماعی استفاده نمود. انتشار و تبلیغ آموزه های اسلامی از این جهت دارای اهمیت می باشد که اسلام دین هدایت است و آموزه های اسلامی می تواند چون چراغی برای افراد جامعه راه درست را از بی راهه ها و مسیرهای انحرافی مشخص نماید و افراد را از مسیرهای منتهی به گناه و تباهی به سوی راه حق هدایت نماید. این تحقیق از لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است که برای جمع اوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و کار میدانی به وسیله پرسشنامه می باشد. حجم نمونه این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد. در نهایت تحلیل و آنالیز داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان می دهد، دین و آموزه های اسلامی باعث کاهش آسیب های اجتماعی می گردد و در کاهش جرائم در مناطق روستایی موثر است. با استفاده از آموزه های اسلامی و راهکارهای پیشنهادی آن در راه کاهش آسیب های اجتماعی گام برداشت که به سبب آن امنیت و آرامش برای مردم جامعه به ارمغان می آید.
ارزیابی توزیع فضایی- مکانی و بررسی وضعیت طراحی مبلمان شهری در سطح شهر گرگان با استفاده از GIS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
281 - 384
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد و نبود برنامه ریزی یا برنامه ریزی ناقص در زمینه مبلمان شهری به ناکارایی این عناصر دامن می زند. براین اساس با توجه به اهمیت و نقش مبلمان شهری در سیما و منظر شهری و همچنین تأثیری که در زندگی ساکنین شهرها دارد، پژوهش حاضر به ارزیابی وضعیت طراحی و مکانیابی عناصر و متغیرهای مبلمان شهری در سطح شهر و همچنین وضعیت شهر گرگان را از نظر مبلمان شهری مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف مطالعه، پژوهشی کاربردی است و از لحاظ روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است. جهت جمع آوری اطلاعات وضع موجود از دو روش میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار Spss، Excel و آزمون آماری کروسکال والیس و همچنین جهت تجزیه و تحلیل مکانی عناصر مبلمان شهری در سطح شهر گرگان و تهیه نقشه از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی و ساخت مبلمان شهر، اصول استاندارد و توجه به فرهنگ بومی رعایت نشده است. همچنین در بررسی وضعیت مکان یابی عناصر مبلمان شهری، به انتخاب و جانمایی اجزای مبلمان شهری توجه خاصی نشده و استانداردهای لازم رعایت نشده است و به لحاظ کارکردی از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشد.
ارزیابی نیاز پروژه خدماتی-عملکردی بازارهای روز کوثر شهر اصفهان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
281 - 295
حوزههای تخصصی:
انسان در فضای شهری به دنبال تامین رفاه خود، نیازمندامکانات و راههای رسیدن به آن می باشد ساختارهای تصمیم سازی وتصمیم گیری برای نیل به برنامه ریزی موثر برای شهروندان، بادرنظرگرفتن تغییراتی که در الگوی زندگی جدید افرا پدیدمی آید،پروژه هایی رادرجهت رفاه حال شهروندان و رفع نیازآنها به اجرا درمی آوردند.تصمیم سازان وتصمیم گیران شهری برای اینکه بتوانندپروژه ی مفیدوکارآمدپیاده سازندقبل ازهرچیزمی بایست نیاز سنجی انجام دهند تا میزان مقبولیت این پروژه ها را از دیدگاه جمعیت هدف مورد ارزیابی قرار دهند، به عبارت دیگر جمعیت هدف می تواند ارتباط معناداری بین نیازهای خود و خدمات پروژه برقرار کند، در چنین شرایطی ،وجود فرایند منطقی در جهت تشخیص نیازهای جمعیت هدف و بررسی میزان انطباق آن با ساختار برنامه بسیار راهگشا خواهد بود. این پژوهش در راستای ارزیابی نیاز بازارهای روز کوثر به دنبال دستیابی به میزان تحقق اهداف این پروژه مطابق با نیاز جمعیت هدف می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است وداده های مربوط به نیازسنجی جمعیت هدف براساس پرسشنامه و با استفاده از نرم افزارSPSS با آزمون t تک نمونه ای تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، هرچند ایجاد این بازارهای زنجیره ای، نیاز مراجعه کنندگان را در برخی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و ترافیکی تأمین کرده است اما مهمترین نکته ای که در مجموع می توان به آن اشاره کرد برخی اهداف ایجاد این بازارها در تعارض با روند اجرائی آن می باشد، طراحی بازارهای متعارض با سبک معماری اصیل ایرانی و همچنین متضرر شدن کسبه و اصناف اطراف بازار از جمله مواردی است که عدم همسوئی اهداف ایجاد بازارهای روز کوثر با وضعیت فعلی آن را بیان می دارد، از این رو برنامه ریزی و اتخاذ تدابیر در راستای ساماندهی به مشاغل اطراف بازار و همچنین وضعیت کالبدی بازارها لازم است در دستور کار تصمیم گیران و تصمیم سازان شهر اصفهان قرار داده شود.
تهیه نقشه شاخص سطح برگ گیاه نیشکر با استفاده از معکوس سازی تصاویر ابرطیفی ماهواره PRISMA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص سطح برگ نقش مهمی در تبادل ماده و انرژی بین زمین و اتمسفر دارد. مانند سایر گیاهان، شاخص سطح برگ نیشکر معیار خوبی برای وضعیت سلامت و رشد این محصول است که به دلیل نقش آن در صنایع غذایی و انرژی، اهمیت اقتصادی بسیاری دارد. ماهواره PRISMA که در سال 2019 پرتاب شد، یکی از جدیدترین منابع داده های ابرطیفی را فراهم کرده است که به ویژه، در تهیه نقشه متغیرهای گیاهی کاربرد دارد. در پژوهش حاضر، نوع جدیدی از شبکه های عصبی مصنوعی، موسوم به شبکه عصبی تنظیم شده با روش بیزین (BRANN) که قانون بیز را برای غلبه بر مشکل بیش برازش شبکه های عصبی به کار می برد، استفاده می شود. مدل یادشده روی مجموعه ای داده، متشکل از طیف دریافت شده ازطریق ماهواره PRISMA به منزله متغیر مستقل و مقادیر اندازه گیری شاخص سطح برگ نیشکر به منزله متغیر وابسته، اجرا شد. اندازه گیری های زمینی شاخص سطح برگ نیشکر در 118 واحد نمونه برداری زمینی، روی مزارع کشت و صنعت نیشکر امیرکبیر در استان خوزستان و در هفت تاریخ متفاوت طی یک دوره رشد نیشکر در سال 1399، انجام شد. مقایسه عملکرد BRANN با یک روش متعارف شبکه عصبی، یعنی شبکه آموزش دیده با روش لونبرگ مارکوارت (LMANN) در بازیابی شاخص سطح برگ نیشکر از طیف PRISMA، حاکی از این است کهRMSE بازیابی از 26/2 (m 2 /m 2 ) به روش LMANN به 67/0 (m 2 /m 2 )، با استفاده از روش BRANN کاهش یافته است. در این پژوهش، به منظور کاهش ابعاد داده نیز از تبدیل مؤلفه های اصلی استفاده شد. در بازیابی شاخص سطح برگ از بیست مؤلفه اصلی اول نیز RMSE از 41/1 (m 2 /m 2 ) با استفاده از روش LMANN به 71/0 (m 2 /m 2 ) طبق روش BRANN کاهش یافت. استفاده از مؤلفه های اصلی باعث کاهش چشمگیر زمان محاسباتی شد. با اجرای مدل آموزش دیده BRANN روی تصاویر PRISMA به صورت پیکسل به پیکسل، نقشه شاخص سطح برگ نیشکر تولید شد. ارزیابی این نقشه نشان داد که این نقشه تغییرات مکانی شاخص سطح برگ نیشکر را به خوبی نشان می دهد. نتایج این تحقیق بیانگر قابلیت بالای روش BRANN و تصاویر PRISMA برای بازیابی شاخص سطح برگ نیشکر است.
ارزیابی تحقق پذیری شهر هوشمند اهواز با توجه به شرایط کنونی مولفه های کلیدی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
685 - 705
حوزههای تخصصی:
در اثر مشکلات فراوان ناشی از رشد شهرنشینی از یکسو؛ و سلطه پارادایم ارتقاء کیفیت زندگی و نیز پیشرفت های شگرف فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندی های قابل توجه آن، امروزه شهرهای هوشمند به عنوان راهبردی کارآمد در جهت حل معضلات و چالش های ناشی از شهرنشینی سریع مورد توجه می باشد. شهر اهواز نیز در سالیان اخیر به شدت با رشد شهرنشینی سریع مواجه بوده است؛ با مشکلات عدیده بسیاری مواجه می باشد. اما مسئله این است، این کلانشهر، اکنون، هوشمند نبوده و در آغاز راه است؛ پس سوال این است که وضعیت مولفه های تحقق شهر هوشمند در شرایط کنونی اهواز چگونه است؟ لذا این پژوهش به دنبال سنجش وضعیت مولفه های کلیدی تحقق شهر هوشمند و رتبه بندی این مولفه ها در کلانشهر اهواز است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد. سوال محور بوده و به صورت اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است؛ که در سنجش وضعیت مولفه ها، از نظرکارشناسان شاغل اجرایی در نهادها و سازمان های اهواز، درگیر در فرآیند هوشمند شدن شهر استفاده گردیده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج درجه ای لیکرت می باشد؛ که در جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری میانگین، t تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نمونه آماری این پژوهش، 380 نمونه است که با روش نمونه گیری گلوله برفی و شبکه ای نظارت شده انتخاب گردیدند. بر اساس یافته های تحقیق، وضعیت مولفه های کلیدی تحقق شهر هوشمند در کلانشهر اهواز به غیر از مردم هوشمند، دارای وضعیت نامناسبی ارزیابی نمود؛ ضمن آن که محیط هوشمند و سپس حکمروایی هوشمند در نازل ترین وضعیت قرار دارند.
بررسی روند خشکسالی با استفاده از شاخص های SPEI اصلاح شده و MSPI در مقیاس های زمانی مختلف (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش مؤثر و به موقع خشکسالی می تواند به توسعه سامانه های خشکسالی و مدیریت بهینه منابع آبی کمک کند. بنابراین، در این پژوهش وضعیت خشکسالی ایستگاه های سینوپتیک استان فارس (آباده، شیراز، فسا و لار) در مقیاس های زمانی مختلف (6،3، 9 و 12 ماهه) با استفاده از شاخص های بارش-تبخیر و تعرق (SPEI) و بارش استاندارد چند متغیره (MSPI) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، به منظور بررسی روند شاخص های مورد بررسی از آزمون من-کندال استفاده شده است. بر اساس نتایج، در مقیاس های زمانی کوتاه مدت فراوانی دوره های خشک و مرطوب زیاد است. اما با افزایش مقیاس های زمانی، فراوانی دوره های خشک و مرطوب کاهش می یابد و تداوم آن ها افزایش پیدا می کند. از لحاظ شاخص SPEI در مقیاس زمانی 3 ماهه شدیدترین خشکسالی در ایستگاه آباده (20/5-) و شدیدترین ترسالی در ایستگاه شیراز (21/5) می باشد. در مقیاس زمانی 6 ماهه شدیدترین خشکسالی و ترسالی به ترتیب در ایستگاه های آباده (45/3-) و شیراز (10/3) مشاهده شد. در مقیاس زمانی 9 ماهه شدیدترین خشکسالی و ترسالی در ایستگاه لار به ترتیب با مقادیر 63/3- و 48/2 می باشد. همچنین در مقیاس 12 ماهه شدیدترین خشکسالی در ایستگاه شیراز (37/3-) و شدیدترین ترسالی در ایستگاه آباده (37/2) می باشد. تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی سری زمانی SPI نشان داد که اولین مؤلفه اصلی (PC 1 ) می تواند درصد زیادی از تغییرات را در سری های زمانی SPI اصلی در تمام مناطق مورد مطالعه در این پژوهش، به خود اختصاص دهد. همچنین نتایج نشان داد که MSPI ها از نوسانات سری زمانیSPI به ویژه در دوره های خشک و مرطوب طولانی مدت پیروی می کنند. به طوری که، دوره های خشک و مرطوب جزئی در دوره های خشک یا مرطوب شدید و طولانی، ممکن است توسط MSPI حذف شوند.