فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۷۸۱ تا ۲۴٬۸۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
آمایش فضایی، مجموعه اى از دانش هاى جدید است که به طرز هماهنگ و تلفیق یافته عمل می کنند و کارشناسان رشته هاى گوناگون علوم اجتماعى، مهندسى و علوم جغرافیایی با مشارکت گروهى و گفت و شنود منطقى می توانند، در محدوده ى مسائل آمایش سرزمین مطالعه و برنامه ریزى کنند. پژوهش حاضر، با چنین هدفی به بررسی چگونگی برخورداری فضایی در سطح استان هرمزگان پرداخته است. شاخص های این پژوهش توسعه ی زیرساخت ها و امکانات بهداشتی- درمانی است که کیفیت توزیع آن در سطح شهرستان های استان هرمزگان مقایسه شده است. روش مطالعه در این پژوهش، علی- مقایسه ای بوده و تلفیق روش شباهت به گزینه ی ایده آل (TOPSIS)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج این تحقیق می دهد که عدم برخورداری نسبی در سطح استان هرمزگان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه ی بهداشتی-درمانی مشاهده می شود؛ چنانکه شهرستان بندرعباس به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان، برخوردارترین شهرستان از نظر شاخص توسعه محسوب می شود و اختلاف نسبتاً زیادی با دیگر شهرستان های این استان دارد. بنابراین، توسعه ی فضا در استان هرمزگان، نیازمند به کارگیری اصول و بنیادهای آمایش سرزمین با رویکرد توسعه ی پایدرا است.
تأثیر باز زنده سازی بافت تاریخی بر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در جهان به عنوان یکی از صنایع سود آور مورد توجه کشورها و کارشناسان مربوطه می باشد به طوری که گردشگری در حال حاضر به فعالیت بزرگ اقتصادی تبدیل شده است. در کشور ما با توجه به اینکه دارای هویت تاریخی و فرهنگی و طبیعی غنی می باشد می توان با برنامه ریزی مناسب، گردشگر زیادی جذب کرد که در این میان منطقه 12 از نظرمکانی تمامی محدوده باروی اول و 80 درصد باروی دوم را در بر دارد، که می تواند دارای میراث تاریخی با اهمیت باشد محله عودلاجان و به تبع آن ناحیه 2 این منطقه یکی از قدیمی ترین محلات شهری تهران است که در این مقاله به رابطه بین باز زنده سازی بافت تاریخی و گسترش گردشگری در این محل پرداخته شده که از نظرهدف کاربردی و ازنظرروش توصیفی تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت پژوهش، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از نتایج بدست آمده بر می آید رابطه تنگاتنگی میان باز زنده سازی بافت های فرسوده و توسعه گردشگری در این مکان ها وجود دارد که با رعایت حفظ شکل و تاریخی بودن این بناها و همچنین افزایش امکانات حمل و نقل و دسترسی هر چه راحت تر به مکان های تاریخی می توان به توسعه هر چه بیشتر و بهتر گردشگری در بافت های فرسوده پرداخت.
تعیین ارزش تفرجگاهی روستای توریستی کندوان به روش هزینه سفر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تقاضای روزافزون مردم به مراکز تفریحی، تحلیل های اقتصادی و اجتماعی و بررسی کامل خواسته های مردم برای فراهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم، امری ضروری است. روستای کندوان از توابع شهرستان اسکو واقع در استان آذربایجان شرقی به دلیل دارا بودن جاذبه های زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم کشور محسوب می شود. لذا مطالعه ارزش توریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها، رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. در این مطالعه از روش هزینه سفرمنطقه ای برای ارزش گذاری اقتصادی تفرجگاه کندوان استفاده شده است. این روش بر مبنای استفاده از نقشه و خصوصیات اقتصادی- اجتماعی بازدیدکنندگان از تفرجگاه و نیز افزایش هزینه و مسافت دسترسی به منطقه است. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 124 بازدیدکننده از منطقه مذکور در نوروز سال 1391 جمع آوری گردید. نتایج نشان دادند مقدار هزینه سفر با تعداد بازدیدکنندگان رابطه منفی دارد. 82 درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده از روستای مذکور هستند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 2657 تومان و ارزش تفرجی روزانه روستای کندوان 329500 تومان برآورد گردیده است.
مکان یابی ایجاد فضای سبز در شهرستان تبریز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگرانی ها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، روش ترسیب خاک در نتیجه جنگل کاری در اراضی بایر و تخریب شده و مدیریت بهینه آن، روش مناسبی برای کاهش تراکم دی اکسید کربن اتمسفری است. لذا با توجه به مسأله گرمایش جهانی و گسترش صنایع شهری در آلایندسازی هوا؛ استطاعت اراضی شهرستان تبریز در ایجاد پارک جنگلی با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های پایه در دسترس و تصویر ماهواره ای اسپات 2005 هم چنین مطالعات میدانی جمع آوری شد. نقشه های رقومی شده منطقه با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی به نقشه های معیار (شیب، جهت، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، خاک، شهر، شبکه ارتباطی، روستا و آبراهه اصلی) تبدیل و جهت مقایسه دوبه دوی ارزش گذاری گردید. به طوری که ارزش هر یک از معیارها با توجه به استطاعت هر واحد در نظر گرفته شد. مقایسه دوبه دوی معیارهای حاصل از تکنیک های اطاعات مکانی با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی تحت محیط GIS انجام پذیرفت و وزن معیارهای مورد بررسی محاسبه شد. سپس نقشه نهایی در فرمت رستر و با استفاده از وزن هر یک از معیارها استخراج و در 5 کلاس از بسیار ضعیف تا بسیار مناسب طبقه بندی و بهترین مکان با مساحتی در حدود 4 درصد از کل شهرستان استخراج گردید.
ژئوسیستم تهران و اهمیت آن در ماهیت توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
آینده سیاسی سوریه و منافع استراتژیک ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
از زمانی که بحران سوریه درژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز شده است، گمانه زنی های فراوانی درارتباط با تحولات و بحران سوریه از سوی کارشناسان وسیاستمداران ارائه شده است. درحالیکه که عناصرخارجی (آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی) برشدت ناآرامی ها در این کشور می افزایند، جمهوری اسلامی ایران از یک سو با نگاهی محتاطانه به این تحولات نگریسته و از سوی دیگر با درخواست های اصلاحات مردمی و در چهارچوب حاکمیت ملی تاجایی که منجربه تضعیف قدرت و امنیت ملی سوریه در مبارزه با رژیم صهیونیستی نشود حمایت می کند.
مهمترین و شاید تنها هم پیمان منطقه ای سوریه درخاورمیانه ایران است و برای آنکه بتواند خط مقدم مقاومت در مقابل اسرائیل راحفظ کرده و جنبش های مقاومت را تقویت و حمایت نماید به همراهی حکومت سوریه نیاز دارد به همین دلیل سرنگون شدن حکومت بشاراسد برخلاف مصالح ایدئولوژیکی حکومت ایران است. درواقع سقوط دولت سوریه نوک پیکان مقاومت ایران را به عقب خواهد کشید و موقعیت منطقه ای ایران را تضعیف خواهد کرد. به همین دلیل راهبرد جمهوری اسلامی ایران درقبال مطالبات معارضان سوریه، تاکید بر بازگشت آرامش به این کشور، پشتیبانی قوی تر ازدولت جدید بشاراسد و عدم مداخله خارجی است. زیرا ضرورت های سیاسی ایران درسوریه مبتنی برحفظ منافع استراتژیک و تحت تاثیر اهمیت نقش این کشور در معادلات سیاسی امنیتی منطقه بویژه درحوزه روابط با حزب اله، حماس و همچنین روند صلح اعراب بارژیم صهیونیستی است.
ردیابی آثار تغیر مسیر رودخانه کارون در کواترنر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها و جلگه های حاصلخیز آنها از دیرباز کانون شکل گیری و رشد تمدن های بشری بوده و هستند. جلگه خوزستان جلگه ای کم ارتفاع با شیب ملایم است که رودخانه ی کارون در آن جریان دارد. این رودخانه در طول دوران زمین شناسی به ویژه درعهد چهارم «کواترنر» از تحرک و پویایی خاصی برخوردار بوده است، به طوری که مرتب از مسیر اولیه خود منحرف شده و به مسیر یا مسیرهای دیگری تغییر جهت داده و علاوه بر جابجایی کانون های مدنی، موجب تغییرات الگوی آبراهه ای نیز شده است. در این پژوهش با ترکیبی از روش های کتابخانه ای میدانی و مطالعات تاریخی و بر مبنای روش سیستمی و با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (2000)، داده های رقومی 25000:1، نقشه های توپوگرافی و با استفاده از تکنیک های GIS و نرم افزارهای آماری و همچنین سامانه سیستم موقعیت باب جهانی GPS اقدام به شناسایی مسیرهای اولیه و قدیمی رودخانه کارون گردید، و با عنایت به این مسأله که در تغییر مسیر رودخانه ها در کواترنر 4 عامل اصلی تغییرات سطح اساس، عوامل تکتونیک، تغییرات اقلیمی (کاتاستروف) و عوامل انسانی نقش عمده ای داشته اند مسیر رودخانه کارون را ردیابی نموده که منجر به شناسایی 4 مسیر عمده قدیمی به همراه تعداد زیادی مسیرهای فرعی گردید.
تحلیل تأثیر متغیرهای فردی بر ادراک از زیست پذیری در روستاهای پیرامون شهر (مطالعة موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سکونت گاه زیست پذیر را به طور خلاصه مکان مناسب برای کار و زندگی تعریف کرده اند. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیّت زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری در شهرستان ورامین و عوامل فردی مؤثر بر ادراک از آن است.
روش: روش این تحقیق، میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسش نامة محقق ساخته بوده است.
منطقة مورد مطالعه در این تحقیق، روستاهای پیرامون شهری در سطح شهرستان ورامین و در مجاورت چهار نقطة شهری واقع در آن است.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد بین متغیر جنس با تفریح ها و اوقات فراغت، بین شغل افراد پاسخ گو با شاخص های حمل و نقل عمومی و فضاهای سبز و باز، رابطة معنادار آماری وجود دارد و بین متغیر سن و سطح تحصیلات با هیچ کدام از شاخص های زیست پذیری رابطة معنادار آماری مشاهده نشده است. در نهایت بین مدّت زمان سکونت در روستا با شاخص های اشتغال و درآمد، پیوستگی و تعلّق مکانی و چشم-انداز، رابطة معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: عدم ارتباط بین سن و میزان تحصیلات با زیست پذیری در روستاهای مورد مطالعه نشان دهندة این موضوع است که افراد از سنین مختلف و با سطوح مختلف تحصیلات، دارای نگرش های یکسان نسبت به برطرف شدن نیازهای زیستی هستند و این موضوع می تواند دارای جنبه های مثبتی باشد؛ زیرا نشان می دهد که اختلاف نگرش بین افراد دارای سنین مختلف در این روستاها کم است و همچنین افراد کم سواد و بی-سواد نیز به حقوق شهروندی خود آگاه هستند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تمایل به مشارکت اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل شوراهای اجتماعی محلات مشهد، یکی از راهکارهای مشارکت شهروندان برای همکاری و تعامل با مدیریت شهری است. بدون شک از مهم ترین عوامل مؤثر بر عملکرد شوراها، سطح اعتماد اعضا در قالب شاخص های سرمایه اجتماعی اعضای شورا است. در این پژوهش ارتباط بین اعتماد به شهرداری، اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به توانمندی سایر اعضای شورا به عنوان شاخص های سرمایه اجتماعی و احساس تعلق به محله به عنوان متغیر مؤثر بر سرمایه اجتماعی و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، در بین اعضای شورهای اجتماعی محلات منطقه ۹ شهرداری مشهد بررسی شد. گردآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت و پرسش نامه در بین اعضای ۱۲ شورای اجتماعی محله در منطقه ۹ شهرداری مشهد توزیع شد. با تحلیل نتایج حاصل از پرسش نام، مشخص شد که بین اعتماد به شهرداری و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به سایر اعضای شورا و اعتماد به اثربخشی شورا، اعتماد به شهرداری و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، اعتماد به اثربخشی شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله، احساس تعلق به محله و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله رابطه مثبتی وجود دارد و دو متغیر اعتماد به سایر اعضای شورا و تمایل به مشارکت اعضا در امور محله با همدیگر همبستگی نداشتند.
بررسی اثرگذاری محلات شهری بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی فرارشته ای است که طی دهه های اخیر بسیاری از شاخه های علوم انسانی بدان توجه کرده اند. این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی درباره توسعه جوامع شهری نیز مطرح شده و بر منابع موجود در شهرها تأکید دارد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شرایط محلات شهری بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیت زندگی در شهر کوهدشت است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش ۹۵هزار نفر جمعیت ساکن در شهر در نظر گرفته شده است که با خطای ۰۵/۰ و حجم نمونه ۳۲۲ پرسش نامه محاسبه شده است. پرسش نامه به صورت تصادفی بین مردم توزیع شده تا اصل فرصت بین مردم به طور مساوی تقیسم شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های تحلیل کمّی و کیفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بیشتر شرکت کنندگان از قلمرو جغرافیای و محیط طبیعی رضایت کامل داشته اند و از قلمرو کالبدی ناراضی بودند، به طوری که در بین قلمروها، قلمرو جغرافیا و محیط بالاترین و قلمرو کالبدی پایین ترین میانگین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که محله کونانی ها دارای بالاترین رتبه و محله شیراوند دارای پایین ترین رتبه در بین محلات شهری از لحاظ کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه بوده است.
تبیین الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- به ویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. مطالعات انجام شده، حاکی از لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می باشد. واکاوی ها در این ارتباط نشان می دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می آید، این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با «بُعد فضایی»، می تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید؛ چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی از کدام الگوی فضایی تبعیت می کند؟ برای دریافت پاسخ علمی، از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از این است که بین سرمایه اجتماعی با توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری برقرار است. همچنین اینکه، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می نماید. در نتیجه، بر اساس تحلیل رگرسیون می توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه یافتگی نیز ارتقاء می یابد. بعلاوه، میزان شاخص I برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 41/0 می باشد که با عنایت به E(I) محاسبه شده (03125/0-) می توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه، به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده ی نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر، با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در محدوده مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی پایداریِ گردشگری در اماکن تاریخی فرهنگی با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی (مطالعه موردی: خانه کرد، شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
105 - 120
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، با ظهور پارادایم توسعه پایدار در صنعت گردشگری، در عرصه های علمی و اجرایی و در سطح ملی و بین المللی نگرانی های فزاینده ای در خصوص تأثیرات نامطلوب و مخرب گردشگری انبوه مطرح شد. بنابراین، مطالعات و اقدامات تجربی زیادی برای عملیاتی کردن مفهوم توسعه پایدار و مدل های ارزیابی آن صورت پذیرفته است. اما به رغم همه این اقدامات، نتایج حاصل از پیشرفت به سوی پایداری مطلوب نبوده است. از طرف دیگر، مطالعات نخستین در کشور نیز حاکی از وجود چالش های عمده در جهت دستیابی به پایداری توسعه گردشگری به ویژه در اماکن تاریخی فرهنگی است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای اسنادی و مطالعات میدانی، پایداری گردشگری در ((خانه کرد)) شهر سنندج به منزله یکی از اماکن تاریخی فرهنگی ارزیابی شود. به این منظور، علاوه بر گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز اولیه در مورد این مکان تاریخی فرهنگی، پرسش نامه ای نیز در میان گردشگران مراجعه کننده به این مکان (در سال 1391) توزیع شد تا خود میزان تولید زباله و استفاده از سوخت های مختلف برای حمل و نقل را بیان کنند. با توجه به اینکه تعداد گردشگران خانه کرد به طور متوسط سالیانه 11034 نفر است، بنابراین حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 371 نفر برآورد شد. به منظور ارزیابی سطح پایداری نیز از مدل جاپای بوم شناختی استفاده شده است. این مدل می تواند میزان پایداری را به صورت کمّی و در قالب میزان زمینی که تأمین کننده نیازهای گردشگران به این مکان است مشخص کند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان جاپای بوم شناختی گردشگری برای خانه کرد در سال 1391 برابر با 39/1783 هکتار جهانی بوده است. با توجه به مساحت 6/3850 هکتاری این عمارت، می توان گفت این مکان توانایی جبران فشارهای زیست محیطی گردشگری را ندارد و برای جبران این تأثیرات به فضاهای پشتیبان نیازمند است. در میان بخش های مختلف جاپا نیز، مصرف سوخت برای حمل ونقل بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه از شاخص های توسعه به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستان های استان کرمانشاه تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهره گیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را در میان شهرستان های استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستان های استان از نظر میزان توسعه یافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخش های مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی می باشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستان های استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در استان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که توزیع شاخص های بهداشتی، آموزشی و شاخص های زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخص های زیرساختی بیشتر از شاخص های دیگر تأکید شود.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
ارزیابی جایگاه توسعة کشاورزی ارگانیک در مناطق روستایی ایران مطالعة موردی: تولیدکنندگان محصولات ارگانیک گواهی شده و درحال گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز قرن 21 توسعة کشاورزی ارگانیک در جهان رشد شتابانی یافت. کشاورزی ارگانیک تقریباً درتمام کشورهای جهان انجام می شود و در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه کشاورزی ارگانیک و تولید محصول سالم در ایران، سیر تحول، نگرش کشاورزان، میزان رضایتمندی آنها از پذیرش، میزان سازگاری و اثربخشی اجرای کشت ارگانیک و درنهایت بررسی موانع و چالش های فراروی کشت ارگانیک در ایران است. این مطالعه با استفاده از داده های پرسشنامة تولیدکنندگان محصولات ارگانیک که در سومین جشنوارة عرضة محصولات در سال 1390 شرکت داشتند، انجام شد و نتایج آن با روش SPSS بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهند که با توجه به مراحل گذار به کشاورزی ارگانیک، شناخت کشاورزان از این مراحل کافی نیست و در زمینة توسعة کشت ارگانیک با چالش های فراوانی وجود دارد.
گردشگری غذا، فرصتی برای توسعة پایدار روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهة گذشته، صنعت گردشگری روستایی رشد چشمگیری در جهان پیدا کرده و روزبه روز بر تنوع آن افزوده شده است. یکی از زیرمجموعه های گردشگری روستایی، گردشگری غذاست که با توجه به کارکرد و فواید آن، مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران کشورهای مختلف قرار گرفته است. در ایران با وجود برخورداری از تنوع مواد غذایی محلی و سنتی، هنوز به گردشگری غذا توجه چندانی نشده است؛ حال آنکه رشد و توسعة این بخش می تواند در تحرک و پویایی و توسعة همه جانبه و پایدار جوامع روستایی کشور نقش مؤثری ایفا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی برخی از متون و مطالعات مطرح در این زمینه و واکاوی ابعاد گوناگون گردشگری غذا و کارکردهای آن پرداخته شده است؛ تا ضمن مطرح شدن مطالعات این حوزه در کشور، بستری برای مطالعة عمیق تر بعدی فراهم آید. یافته های این بررسی نشان می دهند که گردشگری غذا در اغلب کشورهایی که در برنامه ریزهای خود بدان توجه مناسب کرده اند، توانسته است آثار مثبتی در توسعة پایدار روستایی و منطقه ای ایجاد کند و منجر به رونق اقتصادی و شکل گیری هویت منحصربه فرد برای این جوامع شود. بررسی های اولیه نشان می دهند که کشور ایران قابلیت های زیادی در زمینة گردشگری غذا دارد و با رفع چالش ها و مشکلات موجود در این خصوص می توان از کارکردهای این نوع گردشگری درجهت توسعة پایدار روستایی کشور بهره برد.
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
برآورد تبخیر- تعرق واقعی به روش سبال کوهستانی در منطقه مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اساسی تبخیر- تعرق در بیلان آب، برآورد دقیق آن در بسیاری از پروژه ها و مطالعات علمی در زمینه هیدرولوژی، کشاورزی، صنعت، مهندسی آب و سایر علوم وابسته، برای مدیریت کارآمد منابع آبی و طراحی سازه های هیدرولیکی مورد نیاز است. روش های سنتی برآورد تبخیر-تعرق واقعی که عمدتاً متکی بر لایسیمترها می باشد علاوه بر مشکلات خاص نگهداری و ثبت داده ها، فقط به صورت نقطه ای استخراج می گردند و با توجه به نیاز مبرم برای محاسبات در سطح، تعمیم دادن آن به ویژه در مناطق کوهستانی نادرست است. در سال های اخیر با گسترش کاربرد تصاویر ماهواره ای در برآورد تبخیر- تعرق واقعی، روش هایی ابداع شده است که از جمله آن ها می توان به روش سبال[1] اشاره نمود. در تحقیق انجام یافته مدل سبال برای برآورد تبخیر- تعرق واقعی در منطقه مورد مطالعه (شهرستان مشگین شهر) انتخاب گردید. این مدل در بسیاری از کشورها اجرا شده و نتایج قابل قبولی از آن به دست آمده است. این مدل عموماً برای مناطق مسطح طراحی شده و تأثیر عوامل ارتفاع، شیب و جهت شیب در محاسبه نادیده گرفته شده است. در این تحقیق با دخالت دادن عوامل مذکور در مدل، نوع جدیدی از این مدل به نام «سبال کوهستانی» معرفی گردیده است.
منطقه مشگین شهر در شمال غربی ایران با توجه به داشتن خصوصیات مناسب برای اجرای این مدل، انتخاب و با انجام محاسبات بر روی ورودی های این مدل که عبارتند از: لایه DEM، شیب، جهت شیب، کسینوس زاویه فرودی خورشید، رادیانس طیفی، انعکاس طیفی، آلبیدوی سطحی، تابش فرودی، شاخص پوشش گیاهی به هنجار شده، گسیلمندی سطحی، دمای سطح، تابش موج بلند خروجی، تابش موج بلند فرودی، شار گرمای خاک، شار گرمای محسوس و شار گرما نهان موفق به محاسبه تبخیر- تعرق واقعی لحظه ای در منطقه مورد مطالعه شده ایم.
با مقایسه دمای سطح و شاخص پوشش گیاهی به هنجار شده (NDVI) همبستگی 969/0- بین آن ها مشاهده گردید. هم چنین مقایسه بین تبخیر-تعرق واقعی محاسبه شده و شاخص پوشش گیاهی، نشانگر انطباق این دو عامل با یکدیگر بوده است (همبستگی مثبت 81/0) به طوری که مناطق با تراکم پوشش گیاهی با مناطق با تبخیر- تعرق واقعی بالا منطبق هستند. از طرف دیگر مقایسه تصاویر دمای سطح و تبخیر- تعرق واقعی نیز عدم انطباق آن ها را تأئید می کند به طوری که مناطق با دمای سطح بالا از میزان تبخیر- تعرق پائین برخوردار هستند.
بررسی الگوی جابجایی گردشگران خارجی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت پر درآمد در سطح دنیا شناخته می شود. بازار جذب گردشگر در حال حاضر به صورت بازار رقابت پذیری در آمده و فراهم آوردن تسهیلات مورد نیاز گردشگران و بهبود امکانات برای آن ها در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است.از جمله تسهیلات مورد نیاز گردشگران، خدمات حمل ونقل در جهت آسان سازی رسیدن آنها به مقاصد گردشگری است. جابجایی گردشگران در مقیاس انبوه موجب افزایش فشار به شبکه های ارتباطی شده و به ازدحام ترافیکی و عواقب آن دامن می زند. شناسایی الگوی جابجایی گردشگری می تواند در انتخاب راهبردهای بازاریابی مناسب به متولیان و شرکت های خدمات گردشگری موثر واقع شود. امکانات مناسب جابجایی باعث تقویت ارتباط گردشگران با جامعه محلی و موجب استفاده مؤثر آنها از فرصت های پیش رو می شود. با توجه به توان گردشگری کلانشهر شیراز، پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای رفتاری گردشگر ها در انتخاب نحوه جابجایی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است.در این راستا، داده های اولیه از طریق تکمیل پرسشنامه(n=100)جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و تحلیلی قرار گرفته اند. با بهره گیری از تحلیل همبستگی و مدل رگرسیون لجستیک اسمی چند وجهی مشخص گردید که عواملی همچون نوع سفر،چگونگی دسترسی به جاذبه های گردشگری، کیفیت راه ها، امنیت، ایمنی، وقت شناسی، تعداد همراهان، فاصله، ستاره هتل، آشنایی با زبان فارسی و هزینه سفر مهمترین عوامل تأثیر گزار بر انتخاب شیوه جابجایی توسط گردشگران هستند.
برآورد حداکثر بارش محتمل در حوضه های آبی با استفاده از مدل GSDM (حوضه آبی جهان بین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رگبارهای منفرد از مهمترین منابع تامین کننده آب و موثر در عملیات های آبخیزداری و آبخوان داری به ویژه در مناطقی با اقلیم نیمه خشک و کوهستانی می باشند. داشتن برآورد دقیق از ارتفاع بارش در رگبارهای منفرد از گام های اساسی درمدیریت ریسک مرتبط با منابع آب است.در این مطالعه به منظور برآورد رگبارهای منفرد در حوضه جهان بین از مدل GSDM استفاده شده است.داده های استفاده شده در این مدل شامل داده های عناصر هواشناسی ،رقومی و آب قابل بارش می باشد.براساس نتایج استخراجی از مدل مذکور مقادیر برآوردی حداکثر بارش محتمل حوضه با درنظر گرفتن شرایط بهینه سینوپتیکی و ترمودینایکی ریزش های جوی در شرایط بهینه بین 126 تا 350 میلی متر در نوسان است.براساس مدل GSDM حداکثر بارش حوضه در مناطق دشتی حوضه 126 و در ارتفاعات به 350 میلی متر می رسد.این مقدار در مقایسه با بارش های ثبت شده حوضه؛در خروجی آن و در دامنه جنوبی ارتفاعات (ایستگاه جونقان)به میزان230 میلی متر ثبت گردیده؛ قابل مقایسه می باشد.